8 مورد از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال، جابه جایی بین روندهای صعودی و نزولی در اغلب اوقات با استفاده از الگوهای قیمتی صورت می گیرد. با توجه به تعریف، الگوهای قیمتی، یک نوع پیکربندی کلی از حرکت قیمت را ارائه می دهند که چارچوب آن از طریق یکسری خطوط روند و منحنی ها مشخص می شوند.
زمانی که الگوی قیمت در روند دچار تغییر جهت شود ،یک الگوی معکوس رخ داده است. ادامه ی الگو نیز زمانی اتفاق می افتد که روند پس از یک مکث کوتاه مجدداً به مسیر خود ادامه دهد. مدت هاست که تحلیل های تکنیکال از الگوهای قیمت جهت بررسی حرکت های فعلی و پیش بینی حرکت های آینده در بازار استفاده می شوند.
تشخیص الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند
از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از مجموعه ای از خطوط روند و منحنی های خاص مشخص می شوند، درک ماهیت خطوط روند و طریقه ی ترسیم آن ها بسیار حیاتی خواهد بود. خطوط روند به تحلیلگران این امکان را می دهد تا نقاط حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت مشاهده کنند. یک خط روند زاویه دار یا صعودی زمانی اتفاق می افتد که قیمت ها با بیشینه ی افزایشی (higher high) و یا کمینه ی افزایشی (higher low) روبرو می شوند. لذا خطوط روند رو به بالا از طریق اتصال کمینه های افزایشی ترسیم می شوند.
برعکس، یک خط روند رو به پایین در جایی اتفاق می افتد که الگوهای قیمتی به صورت بیشینه ی کاهشی (lower high) و یا کمینه ی کاهشی (lower low) باشند.
الگوهای قیمتی مستمر یا ادامه دار (Continuation price pattern)
الگوهای قیمتی که بیانگر یک وقفه ی موقت در روند موجود باشند در اصل به عنوان الگوهای ادامه دار شناخته می شوند. زمانی که الگوها در حال شکل گیری هستند هیچ راهی برای تشخیص روند ادامه دار یا معکوس وجود ندارد. لذا باید توجه بسیار دقیقی به خطوط روندی داشته باشید که برای ترسیم الگوهای قیمتی استفاده می شوند. اگر قیمت ها به روند خود ادامه دهند، به عنوان الگوهای ادامه دار شناخته می شوند که شامل موارد ذیل هستند، البته هر یک را به تفصیل مورد بررسی قرار خواهیم داد.
- الگوی پرچم سه گوش (pennants)
- الگوی پرچم (flag)
- الگوی کنج (wedge)
- الگوی مثلث (triangle)
- الگوی فنجان و دسته (cup and handle)
الگوهای قیمتی پرچم سه گوش (pennants)
این الگو با دو خط روند رسم می شوند که در نهایت به یکدیگر می رسند. یکی از ویژگی های پرچم سه گوش آن است که خطوط روند در دو جهت حرکت می کنند. یعنی یک خط روند، نزولی و دیگر صعودی می باشد. به شکل زیر توجه فرمائید.
الگوهای قیمتی پرچم (flag)
پرچم ها با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند. که می توانند به سمت بالا، پایین و یا به شکل افقی باشند. پرچمی که دارای شیب در جهت بالا باشد، به شکل مکث (pause) در روند نزولی بازار ظاهر می شود، یک پرچم با انحراف رو به پایین، یک فرآیند break را در روند صعودی بازار نشان می دهد. شکل گیری ساختار پرچم معمولاً دوره هایی از کاهش حجم را با خود به همراه دارد که مجدداً با شکست الگوهای قیمتی بهبود می یابد.
الگوهای قیمتی کنج (wedge)
الگوهای قیمتی کنج، با توجه به آنکه از طریق دو خط روند همگرا رسم می شوند، بیش تر شبیه الگوهای پرچم سه گوش هستند. با این وجود این الگوها، زمانی که هر دو خط روند، در یک جهت بالا یا پایین حرکت می کنند، مشخص می شوند. الگویی که در جهت پایین قرار دارد، یک مکث یا pause را در روند صعودی خود نمایان می کند و یا بالعکس.
الگوهای قیمتی مثلث (triangle)
مثلث ها جزو محبوب ترین الگوهای قیمتی محسوب می شوند، که در تحلیل های تکنیکال به وفور مورد استفاده قرار می گیرند. سه نوع رایج الگوی مثلث وجود دارد، که عبارتند از متقارن، صعودی، نزولی، که می توانند تا چندین ماه نیز ادامه داشته باشند.
نوع متقارن زمانی اتفاق میافتد که دو خط روند در جهت یکدیگر همگرا باشند، و تنها احتمال بروز شکست را بازگو می کنند و نه جهت. نوع صعودی با یک خط روند صاف بالا و یک خط روند پایین مشخص می شوند و بیانگر احتمال بروز شکست بیش تر هستند. مثلث های نزولی، دارای یک خط روند پایین مسطح، و همچنین یک خط روند نزولی در بالا هستند که نشان دهنده ی احتمال شکست قیمت می باشند. اندازه ی شکستگی ها با ارتفاع ضلع چپ مثلث یکسان است، همان طور که در شکل زیر می بینید.
الگوی فنجان و دسته (cup and handle)
الگوهای قیمتی فنجان و دسته، جزو الگوهای بسیار سرسخت هستند که در آن روند صعودی دچار ایست یا توقف می شود اما مجدداً با تأیید الگو ادامه می یابند. موقعیت “فنجان” باید به شکل “U” باشد. “دسته” در سمت راست “فنجان” ساخته می شود، که شبیه به flag یا الگوهای pennants هستند. زمانی که “دسته” تکمیل می شود، احتمال دارد سهام در بالاترین سطح خود شکسته شود و مجدداً روند خود را از همان سطح بالا ادامه دهد. در شکل زیر می توانید این الگو را مشاهده کنید.
الگوهای بازگشتی یا Reversal Patterns
الگوهای قیمتی که دچار تغییر در روند می شوند با عنوان الگوهای بازگشتی می شناسند. این الگوها دوره هایی را نشان می دهند که به نوعی بیانگر اتمام انرژی و پویایی بازارهای گاوی (صعودی) و یا خرسی(نزولی) است. روندهای پابرجا دچار ایست شده و سپس با انرژی افزون تر، به جهت جدیدی می روند. به عنوان مثال، یک روند صعودی می تواند در نقطه ای از بازار مکث کند و جای خود را به روند نزولی بدهد.
زمانی که الگوهای قیمتی پس از ایست کامل، معکوس می شوند، به عنوان الگوهای بازگشتی شناخته می شوند. نمونه هایی از این الگوهای بازگشتی عبارتند از :
- الگوهای سر و شانه (head & shoulder)
- الگوی دو قله یا سقف های دوقلو(double tops)
- الگوی دو دره یا دره های دوقلو (double bottom)
الگوهای سر و شانه (head & shoulder)
این الگوهای قیمتی می توانند در بالا یا پایین بازار شکل بگیرند و شامل سه موج هستند. قله یا دره اولیه، از طریق یک موج ثانویه بزرگ تر دنبال می شود و سپس یک موج سوم در تطابق با موج اول به مسیر خود ادامه می دهد. روند های صعودی که از طریق الگوهای سر و شانه منقطع می شوند ، احتمال دارد یک روند معکوس را تجربه کنند و یک روند نزولی داشته باشند و بالعکس.
با توجه به شکل زیر، خطوط روند افقی و شیب دار، می توانند به شکل ترسیمی قله ها و دره هایی که بین سر و شانه ها ایجاد شده اند را به یکدیگر متصل کنند. از طرفی با شکسته شدن قیمت و کاهش آن ممکن است حجم نیز کاهش یابد.
الگوهای دو قله و دو دره (double tops & double bottom)
الگوهای قیمتی دو قله و دو دره نشان دهنده ی مناطقی هستند که بازار دو تلاش ناموفق جهت شکست سطوح حمایت و مقاومت داشته است. در مورد دو قله نیز که اکثرا شبیه M هستند. موج اولیه تا سطح مقاومت، با یک تلاش ثانویه شکست خورده همراه است، که نتیجه ی آن منجر به بروز روند معکوس خواهد شد.
از طرف دیگر، دو دره شبیه حرف W است و زمانی رخ می دهد که قیمت بخواهد سطوح حمایتی را پشت سر بگذارد و دومین تلاش ناموفق خود را نیز جهت شکست سطوح حمایتی انجام دهد. همان طور که در شکل زیر مشاهده می کنید این حالت موجب تغییر روند می شود.
الگوهای هارمونیک
افرادی که وارد دنیای بورس میشوند، از طریق تحلیلهای مختلف بازار و نمودارهای قیمت، اقدام به استخراج اطلاعات برای پیشبینی آینده و خرید و فروش در بازار میکنند. تاثیر این تحلیلها روی موفقیت در بورس غیرقابل انکار است. اکثر افرادی که در بازارهای بورس و فرابورس ضرر میکنند، به دلیل ناآگاهی نسبت به این نوع تحلیلها، اشتباهات بزرگی را مرتکب میشوند. به همین دلیل اهمیت شناخت تحلیل تکنیکال پیشرفته و مواردی مثل الگوهای هارمونیک و فیبوناچی و غیره از اهمیت فراوانی برخوردار است.
برای ورود به دنیای تحلیل تکنیکال پیشرفته، باید در ابتدا نسبت به تحلیل تکنیکال مقدماتی و اصول آن آشنا باشید. سپس اقدام به یافتن نقاط دقیق بازگشت قیمت یا تحلیل الگوهای هندسی کنید.
تحلیل تکنیکال پیشرفته
پیش از این که بخواهیم در مورد الگوهای هارمونیک صحبت کنیم، باید ببینیم که تحلیل تکنیکال پیشرفته چیست. تحلیل تکنیکال را اگر بخواهیم به طور خلاصه تعریف کنیم، باید گفت که به مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته با هدف پیش بینی روند قیمت، در آینده گفته میشود.
بازار سهام به طور کلی مجموع نوساناتی به هم پیوسته است و هر موج جدیدی در بازار متاثر از موج قبلی است. این امواج توسط خطوطی موسوم به خطوط فیبوناچی قابل تفکیک هستند و اطلاعاتی که از آنها استخراج میشود به شکل سریهای فیبوناچی ثبت میشوند. دو نسبت که از این سریهای فیبوناچی به دست میآیند در الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار میگیرند. اعداد فیبوناچی که در الگوهای هارمونیک به کار گرفته شده، بهطور مستقیم یا غیر مستقیم از ۰٫۶۱۸ و ۱٫۶۱۸ گرفته شدهاند. زمانی که این دو نسبت اصلی با نسبتهای مشتق شده از توالی فیبوناچی با هم ترکیب میشوند، الگوهای هارمونیکی را به وجود میآورند که نشانگر نواحی برگشتی مهم در بازار هستند.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، مجموعه الگوهایی هستند که روی نمودارهای قیمتی سهم تشکیل میشوند. برای توضیح الگوی هارمونیک به زبان ساده باید گفت در نمودارها با توجه به شکل گذشته قیمت و مسیر حرکت خطوط، میتوان الگوهایی را پیدا کرد و با توجه به مجموعهای از سریهای فیبوناچی، آینده این حرکت را پیشبینی کرد و از این طریق، به مسیر حرکت بازار پی برد. الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما شناسایی آنها نیازمند آشنایی با قوانین خاصی است. الگوهای زیادی وجود دارند که شبیه به این الگوها هستند ولی نباید با آنها اشتباه گرفته شوند.
این الگوها همچنین ممکن است که در داخل الگوهای دیگر شکل بگیرند و گاهی نیز ممکن است که الگوهای غیر هارمونیک در داخل الگوهای هارمونیک تشکیل شوند. همچنین احتمال وجود چند موج قیمتی در داخل یک الگوی هارمونیک وجود دارد.
چرا الگوهای هارمونیک شکل می گیرند؟
قیمتها در بازار همیشه به شکل خاصی حرکت میکنند و خط روند مشخصی را طی میکنند و سپس دچار حالت تثبیت میشوند و دوباره در قالب یک روند پیش میرود. به ندرت پیش میآید که خط روندها برعکس شوند. در جریان این عمل، الگوهای قیمتی قابل تشخیصی ایجاد میشوند. این الگوها همان الگوهای هارمونیک هستیند که به دستههای مختلفی تقسیم میشوند.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت / زمان است که خود آن نیز به روابط نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازارها مربوط است. تجزیه و تحلیل نسبت فیبوناچی در هر بازار و در هر نمودار زمانی به خوبی نتیجه مطلوبی به ما میدهد. ایده اصلی استفاده از این نسبتها، شناسایی نقاط عطف کلیدی، اکستنشنها و پروجکشنها به همراه یک سری از نوسانات زیاد و نقاط کم نوسان است. پروجکشنها و اکستنشنهای بدست آمده با استفاده از این نقاط نوسان (بالاترین و پایین) سطح کلیدی قیمت را برای نقاط حد یا اهداف (تارگت) به ما نشان میدهند.
به عنوان مثال اگر ما پنج نقطه روی یک بازار خرسی داشته باشیم، که دوتای آنها تغییر جهت نمودار به سمت پایین را نشان بدهد و دوتای آنها تغییر به سمت بالا را نشان بدهند، میتوانیم یک الگوی هارمونیک گارتلی را مشاهده کنیم. همه این نوسانات در تمام الگوهای هارمونیک بهم پیوسته بوده و با نسبت فیبوناچی مرتبط هستند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک
یافتن الگوهای هارمونیک و استفاده از آنها برای تحلیل تکنیکال پیشرفته، دارای مزایا و معایبی است. ما در ادامه به برخی از این مزایا و معایب اشاره خواهیم کرد:
مزایای الگوهای هارمونیک
- فراهم کردن پروجکشنهای آینده و نقاط استاپ و تعیین آنها به عنوان ایندیکاتور (شاخص).
- قوانین معامله با استفاده از نسبتهای فیبوناچی بسیار استاندارد هستند.
معایب الگوهای هارمونیک
- این دسته از الگوها، بسیار تکنیکی هستند و فهم آنها برای اکثر افراد دشوار است.
- تشخیص درست این الگوها و تمایز بین آنها نیز گاها دشوار است.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی AB=CD
الگو AB=CD یکی از سادهترین و پرکاربردترین الگوهای هارمونیک است و تشخیص آن نیز بسیار آسانتر از سایر الگوها است. الگوی AB=CD به دو دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهتی صعودی یا نزولی تشکیل میشود و سپس از نقطه B اصلاحی برای AB انجام میشود که خط BC است. سپس از نقطه C هم جهت با AB و به اندازه AB خط CD تشکیل می شود.
الگوی گارتلی
این الگو یکی از اولین و قدیمیترین الگوهاست. این الگو از ۵ نقطه اساسی X، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، برای شناسایی الگو بسیار مهم است. الگوی صعودی گارتلی اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این اتفاق است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد. در این الگو موج AB حتماً باید به اندازه %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند و موج BC میتواند به میزان %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ از موج AB را اصلاح کند. همچنین نباید اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر شود.
الگوی پروانه
الگوهای پروانه اگرچه شباهتهایی با الگوهای گارتلی دارند اما با آنها تفاوتهای اساسی نیز دارند. توجه داشته باشید که الگو با حرف X شروع می شود و پس از آن، چهار حرکت قیمتی CD، BC، AB، XA را شاهد هستیم. الگوی پروانهای دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است. نقطه D در این الگو نقشی محوری دارد. این نقطه، نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود.
الگوی خفاش
پایههای این الگو دارای شکل خفاش هستند و به راحتی میتوانید آنها را تشخیص بدهید. این الگو هم برای بازارهای گاوی قابل تشخیص است و هم در بازارهای خرسی رخ میدهد. الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه الگوی گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد. در این الگو، دو نقطه A,C فاصله کمتری نسبت به دو نقطه X,D دارند. نقطه D نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگی از ۵ نقطه ،X،A،B،C،D تشکیل شده است. بسیاری از افراد این الگو را با الگوی پروانهای اشتباه میگیرند. خط XA اولین خط این الگو است و در اصلاح آن خط AB تشکیل میشود. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه B است در یک الگوی صعودی، نقطه وسط هم تراز نقاط بالا است و در الگوی نزولی، برعکس است. الگوی خرچنگ با توجه به حرکت شارپی خط CD از دیگر الگوهای هارمونیک متمایز می شود. این حرکت معمولا به اندازه 1.618% فیبوناچی اکستنشن موج اول یعنی XA می باشد.
چطور با الگوهای هارمونیک معامله کنیم؟
حالا که با دسته بندی الگوهای هارمونیک آشنا شدیم، احتمالا برای شما سوال ایجاد میشود که چطور باید از این الگوها استفاده کرد. در ادامه صفر تا صد استفاده از الگوهای هارمونیک برای معامله را برای شما بازگو خواهیم کرد.
تشخیص الگو
بدون شک اولین گام برای استفاده از الگوهای هارمونیک، تشخیص الگو است. شما با توجه به الگوهای گفته شده، باید یکی از این الگوها را شناسایی کنید و ببینید که این الگو جزو کدام دسته است. برای این کار باید فیبوناچی برگشتی (retracement) را بر روی خطوط بین نقطهها بگذارید. سپس اگر شرطها در مورد یکی از الگوها صدق کرد، الگو شناسایی شده است.
تشخیص معامله
در یک الگوی هارمونیک وقتی که سه پایه (خط) از پنج نقطه الگو تکمیل شدند، میتوان معامله را تشخیص داد. برای مثال اگر الگوی ما الگوی گارتلی در بازار گاوی باشد، XA, AB و BC سه پایه باشند و پایهها از CD شروع شوند، شما میتوانید معامله را تشخیص بدهید. ما با استفاده از پروجکشنها و فیبوناچی برگشتی، خط XA و BC به همراه نرخهای فیبوناچی میتوانیم شاخه قیمتی را شناسایی کنیم که یک PTZ است.
(PCZ (Pattern Completion Zone
در الگوهای ۵ نقطه ای هارمونیک ، الگو با تشکیل سه پایه(موج) شناخته می شود. برای مثال، در الگوی Gartley Bullish ، پاهای XA ، AB و BC به اتمام رسیده و شروع به تشکیل پایه CD می کند و شما می توانید یک فرصت ترید را به راحتی تشخیص دهید. با استفاده از فیبوناچی projections و retracements پایه های XA و BC ، می توانیم تعدادی نقطه قیمتی در نظر بگیریم تا یک منطقه تکمیل الگو که به آن Pattern Completion Zone گفته می شود، در الگو مشخص شود.تمام الگوهای هارمونیک مناطق تکمیل الگوهای (PCZ) را تعریف کردهاند. این PCZها که به عنوان خوشههای قیمت نیز شناخته میشوند، توسط تلاقی نوسان (پایه) پسوندهای فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها تشکیل میشود. الگوها به طور کلی پایه CD را در PCZ تکمیل کرده و سپس معکوس میکنند. معاملات در این منطقه پیشبینی شده و قیمتها الگوهای پرچم گاوی و خرسی چیست؟ تغییر میکنند.
نقاط ورود و حد ضرر
برای خرید و ورود به یک سهم بهتر است از ترکیب شناخت الگوهای هارمونیک به همراه تغییرات روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برای مثال اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و این نقطه میتواند یک خرید (در الگوهای صعودی) یا یک فروش (در الگوهای نزولی) باشد. معمولاً نقطه "D" با تلاقی الگوهای پرچم گاوی و خرسی چیست؟ پروجکشنها، نقاط برگشت و اکستنشنهای نوسانات قبلی (پایهها) مشخص میشود، که همان "منطقه معکوس" است. هنگامی که قیمتها رسیدن به این نقطه را آغاز کردند، فرصتی بالقوه برای معامله است، اما هنوز دلیل محکمی برای انجام معامله نیست. معیار ورود و اعتبار الگو توسط عوامل مختلف دیگری مانند نوسانات جاری، روند، حجم معاملات و موارد دیگر در بازار تعیین می شود. حدضررها در معاملات خرید اغلب مقداری پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
نحوه به دست آوردن محدوده هدف
مناطق هدف در الگوهای هارمونیک بر اساس فیبوناچی برگشتی، اکستنشنها و پروجکشنها در نوسانات ایمپالس و نسبت های فیبوناچی از نقطه عمل ساختار الگو محاسبه میشود. به عنوان مثال، در الگوی صعودی گارتلی، مناطق هدف با استفاده از پایه XA از نقطه عمل معامله (D) محاسبه میشوند. منطقههای هدف نیز از فرمولهای زیر تعیین میشوند:
منطقه هدف 1: (D + XA * 0.62) تا (D + XA * .786)
هدف منطقه 2: (D + XA * 1.27) تا (D + XA * 1.62)
توجه به این نکته مهم است که مناطق هدف بالقوه در الگوهای هارمونیک به شکل احتمالی هستند، نه قطعی. قوانین سخت مدیریت سرمایه و ریسک و داشتن دانش کامل در مورد الگوها برای موفقیت در معامله ضروری است.
جدول اهداف الگوهای هارمونیک
این جدول یکی از جدولهایی است که نسبتهای فیبوناچی برای پایههای مختلف و نقاط متفاوت محاسبه میشوند و در داخل آن قابل تشخیص هستند. همچنین این جدول، نسبتهای فیبوناچی برای الگوهای مختلف خرچنگ، گارتلی، سایفر، خفاش و بت و غیره را به خوبی نشان میدهد. شما میتوانید از این جدول برای تشخیص درست الگوها و نسبتهای فیبوناچی استفاده کنید تا بتوانید معاملات، نقاط تکمیل شده و نقاط ورود را تشخیص بدهید و فرآیند تشخیص و استفاده از الگوهای هامونیک را تکمیل کنید.
معرفی یک کتاب مرجع الگوهای هارمونیک
یکی از منابع مهمی که در مورد الگوهای هارمونیک وجود دارد، کتابی است که به قلم اسکات کارنی در دهه 90 میلادی نوشته شده است و بسیاری از الگوهای ذکر شده در این مطلب نیز توسط این شخص ابداع و معرفی شده است. این کتاب Harmony Traders نام دارد و یک کتاب مهم برای آموزش الگوهای هارمونیک در تمام دنیا محسوب میشود. در این کتاب برای اولین بار الگوی خرچنگی معرفی شد. این کتاب را میتوانید از طریق وبسایتهای اینترنتی خریداری کنید.
جمعبندی
ما در این مطلب نگاهی به الگوهای هارمونیک انداختیم و دیدیم که این الگوها چگونه تشکیل میشوند، چه نوعهایی دارند و چگونه میتوان از آنها استفاده کرد. الگوهای هارمونیک یکی از مهمترین الگوهایی است که با آن میتوان معاملات را تشخیص دارد و دیدی جامع نسبت به قیمت سهام پیدا کرد. با یادگیری این الگوها میتوان به سودهای کلانی در بازار بورس دست یافت. اگر علاقمند به تشخیص بهتر این الگوها هستید، بهتر است که منبع ذکر شده را مطالعه کنید. افرادی که به زبان انگلیسی تسلط کافی ندارند، میتوانند از دورههای آموزشی تحلیل تکنیکال پیشرفته که در آن به آموزش الگوهای هارمونیک می پردازند، استفاده کنند.
آشنایی با الگوهای کلاسیک در نمودار تحلیل تکنیکال بیت کوین و آلت کوینها
روشهای مختلفی برای مطالعه یک بازار مالی با استفاده از تحلیل تکنیکال وجود دارد. برخی از تریدرها از شاخصها و ارتعاشسنجها استفاده میکنند و برخیهای دیگر هم هستند که فقط و فقط روی تحرک قیمت یک ارز متمرکز میشوند. این تریدرها، برای دستیابی به اهداف خود از نمودارهای شمعدانی بهره میگیرند که مهمترین و پر استفادهترین نمودار تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال محسوب میشود.
اما در این نمودار تحلیل تکنیکال بیت کوین و دیگر رمزارزها، الگوهای مشخصی وجود دارد که آشنایی با آنها، درصد موفقیت در مطالعه و پیشبینی قیمت یک ارز را بالا میبرد. در ادامه این مقاله از کوین نیک، قصد داریم شما را با این الگوهای کلاسیک نمودارهای تحلیل تکنیکال آشنا کنیم.
الگوهای کلاسیک در نمودار تحلیل تکنیکال بیت کوین که باید بدانید
همانطور که میدانید، نمودارهای شمعدانی نگاهی کلی به تاریخچه قیمتها در یک بازه زمانی مشخص را به نمایش میگذارند. هدف از مطالعه تاریخچه حرکت قیمتهای یک دارایی در نمودارهای شمعدانی، این است که یک الگوی حرکتی قابل پیشبینی را از آن بیرون بکشیم. به همین دلیل نمودارهای شمعدانی به دلیل نوع حرکت و ویژگیهایی که دارند، میتوانند برای این کار مفید واقع شوند.
اما به یاد داشته باشید که شاخصها و الگوهای تکنیکال هیچگاه به اصول یا قوانین فیزیک پایبند نیستند و تاثیرات آن بیشتر از سوی اعداد و ارقام بازار گرفته میشود.
انواع الگوهای کلاسیک
در مطالعه الگوهای کلاسیک در نمودار تحلیل تکنیکال بیت کوین بهتر است الگوهای کلاسیک را به چند بخش تقسیم کنیم: پرچمها، سهگوشها، گُوِهای، دو قله و دو دره، سر و شانه و سر و شانه معکوس. در ادامه با تک تک این الگوها آشنا میشویم.
پرچمها
یک پرچم (Flag)، منطقهای از تثبیت است که بر خلاف جهت ترندهای بلند مدت قرار میگیرد و پس از یک حرکت تیز قیمتی رخ میدهد. این الگو شبیه به یک پرچم روی یک میله پرچم است، جایی که میله ضرب حرکت قیمت را نشان میدهد و خود پرچم منطقه تثبیت است.
یک پرچم معمولا برای شناسایی تثبیت یک ترند احتمالی مورد استفاده قرار میگیرد. حجمی که با این الگو همراه است هم یک عنصر مهم به شمار میرود. به طور ایدهآل، ضرب حرکت قیمت در حجم بالا رخ میدهد و منطقه تثبیت، دارای حجم پایینتر و روند کاهشی را طی میکند.
اما پرچمها خود به چند دسته تقسیم میشوند که در ادامه آشنایی با الگوهای کلاسیک در نمودار تحلیل تکنیکال با آنها آشنا میشویم.
پرچم گاوی
همانطور که از نام این نوع پرچم پیدا است، پرچم گاوی یا بول فلگ به یک ترند رو به بالا و روند گاوی بازار اشاره دارد. این پرچم در ادامه یک حرکت تند و تیز سربالایی شکل میگیرد و معمولا روند صعودی خود را هم ادامه میدهد.
بول فلگ
پرچم خرسی
یک پرچم خرسی یا بر فلگ، زمانی رخ میدهد که بازار سراشیپی پیدا کند و در ادامه یک حرکت تند سرپایینی شکل میگیرد. پس از یک دوره تثبیت، در انتهای پرچم شاهد ادامه پیدا کردن این سقوط خواهیم بود.
پرچم خرسی
پرچم سهگوش
پرچمهای سهگوش (Pennant) معمولا پرچمهای گوناگونی هستند که وقتی منطقه تثبیت در حال همگرایی با مسیرهای ترند است، شکل میگیرد و بیشتر به صورت یک سهگوش درمیآیند. پرچم سهگوش یک حالت خنثی است و تفسیر آن وابستگی زیادی به شرایط و زمینه الگوی آن دارد.
پرچمهای سهگوش تحلیل تکنیکال
مثلثها در نمودار تحلیل تکنیکال
یک مثلث یا سهگوش، یک الگوی نموداری است که با همگرایی طیف قیمت الگوهای پرچم گاوی و خرسی چیست؟ یک ارز که معمولا در یک ترند ادامه پیدا میکند، شکل میگیرد و توصیف میشود. یک مثلث به خودی خود یک توقف را در ترند مورد نظر نشان میدهد، اما در ادامه مشخص میکند که آیا این ترند معکوس خواهد شد یا ادامه پیدا خواهد کرد.
مثلث صعودی
مثلث صعودی زمانی شکل میگیرد که یک منطقه مقاومت افقی و یک خط ترند از میان مجموعهای از ترندهای رو به بالا عبور کنند. اساسا، هر بار که قیمت در خط افقی مقاومت کمانه کند و منعکس شود، خریدارها در قیمت بالاتری قدم میگذارند و یک ترند سربالایی را ایجاد میکند. همانطور که تنش و فشار در منقطه مقاومت ایجاد میشود، اگر قیمت در نهایت از آن عبور کند، این مثلث با دنبال شدن توسط یک نیزه تند صعودی همراه با حجم بالا، ادامه پیدا میکند. به همین دلیل، یک مثلث صعودی را یک الگوی گاوی میخوانند.
مثلث صعودی در تحلیل تکنیکال
مثلث نزولی
مثلث نزولی، الگوی معکوس مثلث صعودی است. این مثلث زمانی شکل میگیرد که یک منطقه حمایت افقی وجود داشته باشد و یک خط ترند هم در انتهای این مثلث و روند نزولی ترند رخ میدهد. به مانند مثلث صعودی، هر بار که یک ترند در مسیر خط حمایت افقی چندین بار کمانه کند و منعکس شود، باعث ایجاد ترند رو به پایینی میشوند. به طور معمول، اگر قیمتها از منطقه حمایت عبور کنند، یک نیزه تند و تیز رو به پایین همراه با حجمی بالا رخ میدهد و باعث ایجاد یک الگوی خرسی میشود.
مثلث نزولی تحلیل تکنیکال
مثلث متقارن
مثلث متقارن با یک سقوط خط ترند بالایی و صعود یک خط ترند پایینی شکل میگیرد، جایی که هر دو یک انحراف مشابه را تجربه میکنند. مثلث متقارن نه یک الگوی خرسی است و نه یک الگوی گاوی و به همین دلیل تحلیل آن وابسته به مسائل بسیار مختلفی در خصوص ترند موجود در بازار است. به خودی خود، این مثلث را یک الگوی خنثی میخوانند، زیرا که دوره تثبیت را در بازار نشان میدهد.
مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
گَوهها در نمودار تحلیل تکنیکال
یک گوه یا یک قاچ (Wedge) توسط خطهای ترند همگرا و همسو شکل میگیرد و مشخص کننده سفت و سخت شدن حرکات قیمتی یک ارز است. خطهای ترند در خصوص الگوهای گوهای، نشان دهنده سقوط یا صعود در یک نرخ متفاوت هستند.
گاهی اوقات الگوی گوهای میتواند نشانهای برای وقوع یک واژگونی و حرکت معکوس ترند باشد. زمانی میتوان این مسئله را حدس زد که در این الگو، شاهد ضعیف شدن یک ترند باشیم. یک الگوی گوهای با ممکن است با نزولی شدن حجم همراه باشد.
گوه صعودی
یک گوه صعودی یک الگوی معکوس خرسی است. این الگو نشان میدهد که همانطور که قیمت در حرکت رو به بالای خود سفت و سختتر میشود، ترند بالایی ضعیف و ضعیفتر میشود و در نهایت ممکن است با یک سقوط شدید شاهد یک خط ترند پایینی باشیم.
گوه صعودی
گوه نزولی
گوه نزولی یک الگوی معکوس گاوی است. این الگو نشان میدهد همانطور که قیمت در حرکت رو به پایین خود سفت و سختتر میشود، ترند پایینی ضعیفتر و در نهایت احتمالا شاهد یک حرکت تند و تیز به سمت بالا خواهیم بود.
گوه نزولی
دو قله و دو دره در نمودار تحلیل تکنیکال
دو قله و دو دره (Double Top and Double Bottom) در نمودار تحلیل تکنیکال الگوهایی هستند که وقتی بازار به صورت M یا W حرکت کند، رخ میدهد. بد نیست به این مسئله هم اشاره داشته باشیم که این الگوها حتی اگر روند قیمتها دقیقا مشابه این الگوها نباشند اما نزدیک به آن هم باشند، میتوانند صحیح و درست در نظر گرفته شوند.
دو قله
دو قله یک الگوی معکوس خرسی است، جایی که قیمت در آن دو بار به بالاترین سطح میرسد و قادر نیست در تلاش دوم خود، رکورد بالاتری را به ثبت برساند. در همین زمان، انعکاس صورت گرفته میان دو قله باید در سطحی متعادل قرار داشته باشد. هنگامی که قیمت سطح پایینتری از انعکاس میان دو قله را ثبت کند، این الگو تایید میشود.
دو قله
دو دره
دو دره یک الگوی معکوس گاوی است، جایی که قیمت دو بار در یک نقطه پایین میایستد و در نهایت به سمت بالا کمانه میکند. مشابه با الگوی دو قله، بازتاب حرکت قیمت میان دو دره، باید یک حد وسط داشته باشد. هنگامی که قیمت در نهایت به سمت بالاتری از قیمت منعکس شده در میان دو دره حرکت کند، میتوان این الگو را تایید کرد.
دو دره
سر و شانه در نمودار تحلیل تکنیکال
سر و شانهها (Head and Shoulders) یک الگوی معکوس خرسی است که دارای یک خط مبنا (Neckline) و سه قله است. دو قله جانبی معمولا باید قیمتی مشابه داشته باشند، در حالی که قله میانی باید نسبت به دو قله کناری، قیمت بالاتری را تجربه کرده باشد. هنگامی که قیمت در نهایت به پایینتر از خط مبنا کشیده شد، میتوان این الگو را تایید کرد.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
سر و شانههای معکوس
همانطور که از نام این الگو مشخص است، این الگوهای پرچم گاوی و خرسی چیست؟ یک الگوی معکوس سر و شانه است که پیشتر آن را معرفی کردیم و یک ترند گاوی معکوس را نشان میدهد. در این الگو، دو دره جانبی قیمتهای پایین مشابهای را نشان میدهند و دره میانی، قیمت پایینتر از دو دره دیگر را تجربه میکند. هنگامی که در نهایت قیمت ارز از خط مبنا عبور کرد و حالتی صعودی پیش گرفت، میتوان این الگو را تایید کرد.
الگوی سر و شانه معکوس در تحلیل تکنیکال
الگوهای کلاسیک، در میان برترین و شناخته شدهترین الگوهای تحلیل تکنیکال قرار دارند. هرچند که همانند همه شیوههای دیگر در تحلیل خود، نباید این الگوها را به عنوان یک نتیجه نهایی در نظر بگیرید. یک الگو ممکن است در یک شرایط نسبت به شرایط دیگر متفاوت باشد. بنابراین بهتر است تحقیقات بیشتری انجام دهید و در همین حین مدیریت ریسک خود را تقویت کنید.
آیا شما از این الگوها در تحلیل تکنیکال خود بهره بردهاید؟ دیدگاه خود در خصوص این الگوهای کلاسیک را با کوین نیک به اشتراک بگذارید.
الگو های مثلث یا Triangle
الگوی مثلث یک الگوی نموداری است که با ترسیم خطوط تراز در یک محدوده قیمت همگرا به تصویر کشیده الگوهای پرچم گاوی و خرسی چیست؟ می شود و باعث مکث در روند غالب است.
الگوهای برگشتی معمولا در زمان طولانی تری شکل می گیرند حال آنکه الگوهای ادامه دهنده اغلب در زمان کمتری ساخته می شوند و عموما در رده الگوهای کوتاه مدت و یا میان مدت طبقه بندی می شوند.
تحلیلگران تکنیکال مثلث ها را به عنوان الگوی ادامه طبقه بندی می کنند.
در تحلیل تکنیکال ، الگوهای مثلث ادامه دهنده در نمودار ، شکلی مثلث مانند را تشکیل می دهد.
مثلث ها شبیه کوه ها و پرچم ها هستند و در صورت تأیید ، می توانند الگوی ادامه دهنده باشند ، در صورتی که اعتبارسنجی شوند یا الگوی قدرتمندی باشند.
به طور غالب 3 ناحیه حساس در قیمت و فشردگی در بازه نوسانی قیمت وجود دارد که می تواند در اثر ایجاد یک الگوی مانند ، مثلث صعودی ، نزولی و متقارن ، تاثیر گذار باشد.
درک الگوهای مثلث
الگوهای مثلث به درستی نامگذاری شده اند زیرا خطوط روند بالا و پایین در نهایت در راس سمت راست قرار می گیرند و یک گوشه را تشکیل می دهند.
اتصال شروع خط روند بالایی به ابتدای خط روند پایین دو گوشه دیگر را برای ایجاد مثلث کامل می کند.
خط روند بالایی با اتصال قله ها تشکیل می شود ، در حالی که خط روند پایین با اتصال کف ها تشکیل می شود.
سه تغییر مثلث بالقوه وجود دارد که می تواند در اثر ایجاد یک الگوی نگهداری ، مثلث صعودی ، نزولی و متقارن ، ایجاد شود. تکنسین ها می دانند شکست یا شکست یک الگوی مثلثی ، به ویژه در حجم زیاد ، به عنوان سیگنالهای قوی گاوی / خرسی روند و یا از سرگیری ، یا برگشت روند قبلی است.
از الگوهای مثلثی می توان به 4 مورد با نام های الگوی مثلث متقارن ، الگوی مثلث صعودی ، الگوی مثلث نزولی و الگوی مثلث انبساطی (پهن شونده) نام برد.
هر نوع از این مثلث ها شکل تقریبا متفاوتی دارند و نحوه پیشبینی آنها با یکدیگر متفاوت است.
برای رسم هر ضلع این مثلث، در نظر گرفتن حداقل ۲ نقطه ضروری است.
انوع مثلث ها
انوع الگوهای مثلثی که در گروه الگوهای ادامهدهنده قرار دارند، به شرح زیر است:
الگوهای مثلث صعودی
الگوهای مثلث نزولی
الگوهای مثلث متقارن
الگوهای مثلث انبساطی (پهنشونده)
مثلث صعودی:
مثلث صعودی الگویی است که در صورت شکسته شدن قیمت با افزایش حجم ، خط روند افقی بالایی را می شکند.
این یک الگوی صعودی است.
خط روند بالایی باید افقی باشد ، نشان دهنده اوج های تقریباً یکسان است که سطح مقاومت را تشکیل می دهند.
در روند نزولی که به صورت مورب در حال پیش روی است ، نشانگر پایین آمدن بیشترقیمت و بی اشتیاقی خریداران است.
سرانجام ، خریداران صبر خود را از دست می دهند و به حمایت بالاتر از قیمت مقاومت می شتابند ، که با شروع روند صعودی ، خرید بیشتری آغاز اغاز می شود زیرا خریداران با حوصله پیشنهادات خود را افزایش می دهند.
خط روند بالایی که در گذشته سطح مقاومت بود ، اکنون به حمایت تبدیل شده است.
مثلث نزولی:
مثلث نزولی نسخه معکوس مثلث صعودی است و الگوی شکست محسوب می شود.
خط روند پایین باید افقی باشد و نزدیک به پایین ترین سطح متصل شود.
خط روند بالایی مورب به سمت راس کاهش می یابد.
شکست هنگامی رخ می دهد که قیمت از طریق حمایت از روند افقی پایین تر با از سرگیری روند نزولی سقوط کند.
روند نزولی ، که حمایت بود ، اکنون به مقاومت تبدیل می شود.
در این الگو، این نکته را باید در نظر بگیرید که به طور معمول خریداران موفق میشوند و مقاومت را در هم میشکنند.
البته برای رسیدن به این موفقیت، باید سفارش خرید خود را بالای خط مقاومت قرار دهید.
مثلث متقارن:
مثلث های متقارن معمولاً الگوهای شکست ادامه دار هستند ، به این معنی که آنها قبل از تشکیل مثلث در جهت حرکت اولیه شکسته می شوند.
به عنوان مثال ، اگر روند صعودی مقدم بر یک مثلث متقارن باشد ، معامله گران انتظار دارند که قیمت شکسته شود.
یک مثلث متقارن از یک خط روند بالایی در حال سقوط مورب و یک خط روند پایینی که به صورت مورب در حال افزایش است تشکیل شده است.
همانطور که قیمت به سمت اوج حرکت می کند ، انتظارمیرود، روند صعودی بالایی را شکست دهد و افزایش قیمت را ادامه دهد و و در روند نزولی انتظار می رود گه قیمت در روند نزولی شکسته شود با افت قیمت ها رو به رو شویم.
مثلث پهن شونده یا انبساطی:
الگوی مثلث پهن شونده یک نوع کمیاب از الگوهای مثلثی است که به شکل مثلث باز شده است که خطوط روند آن از یکدیگر فاصله میگیرند و شکلی مانند مثلث در حال توسعه و منبسط را به خود میگیرد.
معامله گران باید به بازه زمانی و حداقل تا بسته شدن بیش از خط روند مراقب باشند تا تأیید کند که شکست معتبر است ویا
تاثیر حجم در الگوهای مثلث
حجم معاملات همزمان با نوسان قیمت در مثلث و نزدیک شدن به راس کاهش پیدا می کند.
با افزایش قیمت و نزدیک شدن به رأس مثلث، حجم معاملات افزایش خواهد یافت
. چنین شرایطی این سیگنال را به ما میدهد که بازار کاملا احساساتی است.
در الگوهای برگشتی در حرکات صعودی، حجم معاملات، نقش مهم تری نسبت به حرکات نزولی دارد.
به این دلیل که افزایش حجم از ضروریات از سرگیری یک روند صعودی در تمامی الگوهای تثبیتی می باشد.
اگرچه میزان حجم معاملات در طی شکل گیری الگوی مثلث کاهش می یابد ولی بررسی دقیق حجم معاملات اغلب می تواند راهنمای خوبی باشد در مورد اینکه آیا حجم معاملات در زمان حرکات افزایشی قیمت سنگین تر است یا در زمان حرکات کاهشی قیمت.
به طور مثال در یک روند افزایشی احتمالا در زمان صعود قیمت معاملات سنگین تری نسبت به زمان نزول قیمت انجام می شود.
نوع رفتاری مثلث ها
نوع رفتاری الگوی مثلث ها به دوشکل ادامه دهنده و بازگشتی هستند که بستکی به نوع واکنش مثلث به نقاط حمایت و مقاومت دارد.
الگوهای نموداری در ارز دیجیتال
روشهای مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی (تکنیکال) وجود دارد . برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسان سازها استفاده می کنند ، در حالی که دیگران تجزیه و تحلیل خود را فقط بر اساس قیمت انجام می دهند.
نمودارهای شمعدانی یک مرور تاریخی از قیمت ها را در طول زمان ارائه می دهد. ایده این است که با مطالعه قیمت تاریخی یک دارایی ، ممکن است الگوهای تکراری ظاهر شود. الگوهای شمعدانی می توانند یک داستان مفید در مورد دارایی نمودار شده بیان کنند و بسیاری از معامله گران سعی می کنند از آن در بازارهای سهام ، فارکس و ارزهای رمزنگاری شده استفاده کنند.
برخی از رایج ترین نمونه های این الگوها به طور کلی الگوهای نمودار کلاسیک نامیده می شوند. اینها برخی از شناخته شده ترین الگوها هستند و بسیاری از معامله گران آنها را به عنوان شاخص های تجاری قابل اعتماد می دانند. چرا اینطور است؟ آیا معامله و سرمایه گذاری در مورد یافتن برتری در چیزی که دیگران نادیده گرفته اند نیست؟ بله ، اما در مورد روانشناسی جمعیت نیز صحبت می شود . از آنجا که الگوهای فنی محدود به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکی نیستند ، تأثیر آنها بستگی زیادی به توجه شرکت کنندگان در بازار به آنها دارد.
الگوهای نموداری در ارز دیجیتال – الگوهای نموداری کلاسیک
پرچم ها
پرچم یک منطقه تجمیع است که خلاف جهت روند بلند مدت است و پس از یک حرکت شدید قیمت رخ می دهد. به نظر می رسد یک پرچم روی میله پرچم است ، جایی که قطب حرکت ضربه ای است و پرچم منطقه تجمیع است.
پرچم ها ممکن است برای شناسایی ادامه احتمالی روند استفاده شوند. حجم همراه الگوی نیز مهم است. در حالت ایده آل ، حرکت ضربه ای باید در حجم زیاد اتفاق بیفتد ، در حالی که مرحله تثبیت باید حجم کمتری داشته باشد و کاهش می یابد.
دیدگاه شما