راهکارهای لایه دوم اتریوم؛ دیدگاه یک منتقد
چندسالی است که متخصصان و فعالان حوزه بلاک چین از راهکارهای لایه دوم بهعنوان راهحل مشکلات بلاک چینهای مختلف صحبت میکنند. هدف از اجرای راهکارهای لایه دوم، حل مسئله مقیاسپذیری، سرعت و همچنین مصرف بالای انرژی در این بلاک راهحل های لایه دوم اتریوم چینهاست؛ اما آیا این راهکارها میتوانند موجب بهبود شرایط بلاک چینهایی مانند اتریوم شوند یا حقیقت چیز دیگری است؟ با آنکه موضوع راهکارهای لایه دوم طرفداران فراوانی دارد، در سوی دیگر منتقدانی هم هستند که این ادعا را زیر سؤال میبرند و معتقدند که راهکارهای لایه دوم قادر نیستند چارهساز مشکلاتی باشند که شبکههایی مانند اتریوم با آن دستبهگریبان هستند. اما راهکارهای لایه دوم به چه مواردی اشاره دارند؟
بهطور کلی مجموعهای از راهحلهای ارائهشده در خارج از بلاک چین که با هدف افزایش سرعت، کارایی و مقیاسپذیری شبکه طراحی شدهاند، راهکار لایه دوم نامیده میشوند. شبکههای مختلفی مانند اتریوم نیاز به راهکارهای لایه دوم دارند و تا به امروز راهکارهای متعددی مانند پلاسما (Plasma)، زنجیرههای جانبی یا سایدچینها (Sidechains)، کانالهای وضعیت (State Channel) و رولآپها (Rollups) برای آن ارائه شده است. باید توجه داشت که با راهاندازی راهکارهای لایه دوم، حجم زیادی از بار شبکه از لایه اول، یعنی شبکه اصلی به خارج از آن منتقل میشود و همین موضوع موجب حل یا تعدیل برخی از مشکلات بلاک چین میشود.
مقالات متعددی در تأیید مباحث راهکار لایه دوم خواندهایم؛ اما این بار در یادداشتی از کاربری با نام Oxjim در وبسایت مدیوم، رویکردی انتقادی را درباره راهکارهای لایه دوم شبکه اتریوم مورد بحث و بررسی قرار میدهیم و بهدنبال پاسخ این پرسش خواهیم بود که «آیا راهکارهای لایه دوم میتوانند اتریوم را بهبود ببخشند؟» یا نه.
آیا راهکارهای لایه دوم راهحل اتریوم هستند؟
راهکارهای لایه دوم برای حل مشکل هزینه بسیار بالای گس (Gas) شبکه اتریوم پیشنهاد شدهاند و انتظار میرود که مشکل تراکم شبکه را برای همیشه حل کنند. از آنجا که هزینه گس اتریوم بهدلیل همین تراکم بیش از اندازه بهشدت بالا رفته است، بسیاری ادعا کردهاند که راهکارهای لایه دوم راهحل های لایه دوم اتریوم میتوانند راهحل این مشکل باشند؛ عصای سحرآمیزی که مشکل آزاردهنده گس اتریوم را برای همیشه حل میکند.
صادقانه بگویم، من هم تا همین چند هفته پیش فکر میکردم وقتی راهکارهای لایه دوم در تراکنشهای اتریوم به کار گرفته شوند، اتریوم برای همیشه از شر مشکلاتش خلاصشده و به یک پلتفرم بینقص تبدیل خواهد شد.
با این حال وقتی بیشتر درباره راهکارهای لایه دوم مطالعه کردم و با چند نفر در توییتر و دیسکورد (Discord) صحبت کردم، کمکم متوجه شدم اگرچه اتریوم نیاز شدیدی به این راهکارها دارد، این راهکارها بهنوبه خود دارای ابهامات و مشکلات بالقوهای هستند؛ مسائلی که میتوانند مانع دستیابی این شبکه به چشماندازش که همان تبدیلشدن به یک اَبَرکامپیوتر جهانی است شوند.
بهطور کلی راهکارهای لایه دوم در مسیر درستی گام برداشتهاند و با آنکه پروسه نهاییشدن اتریوم ۲.۰ نیز در برنامه قرار دارد؛ اما همچنان به این راهکارها نیاز داریم. توان خروجی و سرعتی که این راهکارها ارائه میکنند حتی در لایه اول اتریوم ۲.۰ نیز انجامشدنی نخواهند بود.
مشکل اینجاست که این راهکارها کامل و بیعیب نیستند. شاید به همین دلیل است که چندین راهکار مانند پلاسما، زنجیرههای جانبی و کانالهای پرداخت برای مقیاسپذیری اتریوم وجود دارد.
در اینجا برخی از مشکلات بالقوه و سؤالات بیپاسخی که درمورد راهکارهای مقیاسپذیری لایه ۲ با آنها مواجه شدم را با شما در میان میگذارم.
تعامل محدود با یکدیگر
به باور من، قدرت و نیروی حقیقی امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، در قابلیت همکاری یا تعامل نهفته است؛ موضوعی که از فناوری متنباز آن سرچشمه میگیرد. شخصاً فکر میکنم که ویژگی تعامل، قدرتمندترین بخشِ دیفای است. بله، امور مالی بدون مانع یا آزاد موضوعی فوقالعاده است؛ چراکه امکان دسترسی عادلانه و کمنظیری را به کاربران ارائه میدهد. این دقیقاً همان چیزی است که حدود ۲ میلیارد نفر در جهان از آن بیبهرهاند.
این موضوع که از زمان پیدایش وب ۲.۰ تاکنون، افراد توانستهاند کنترل امور مالی، دادهها و داراییهایشان را از واسطههایی مانند بانکها گرفته و خود اختیار آنها را بهدست گیرند اقدامی ارزشمند و فوقالعاده است.
اما به نظر من افزودهشدن یک لایه دیگر با محوریت تعامل میتواند راهکار برنده باشد. با این کار محصولات کاملاً جدید و بیسابقهای ایجاد راهحل های لایه دوم اتریوم خواهند شد که دیدگاه ما به امور مالی را بهکلی دگرکون میکنند.
در ناخودآگاهم، دیفای را مانند اینترنت در دهه ۹۰، بهعنوان یک شبکه بیپایان از نوآوریها میبینم؛ شبکهای که توانست شرکتهایی را ایجاد کند که هیچگاه فکرش را نمیکردیم راهاندازی آنها ممکن باشد.
با اجراییشدن راهکارهای لایه دوم این احتمال وجود دارد که، قابلیت تعامل، محدودشده یا بهکلی از میان برود؛ چراکه در حال حاضر هیچکدام از راهکارهای لایه دوم با یکدیگر تعامل ندارند.
به عبارت دیگر، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (DApp) در لایه دوم نمیتوانند بهراحتی با اپلیکیشنهای دیگر در این لایه ارتباط داشته باشند. همین مسئله موجب شکستهشدن قدرت تعامل در این حوزه میشود.
در لایه اول، یک تراکنش میتواند برای ساخت یک محصول مالی کاملاً جدید با چند پروتکل دیفای دیگر تعامل داشته باشد؛ اما در لایه دوم، آن تراکنش تنها میتواند با پروتکلهای دیفایی تعامل برقرار کند که در زنجیره یا بلاک چین خود قرار داشته باشند.
مثلاً آوی (Aave) در بلاک چین پالیگان (Polygon) و یونیسواپ در آپتیمیزم (Optimism) قرار دارند؛ بنابراین نمیتوان تراکنشی ایجاد کرد که هر دو قرارداد هوشمند، یعنی هم آوی و هم یونی سواپ را فرابخواند. در نتیجه این پراکندگی، قابلیت تعامل کمشده و از قدرت جادوی دیفای نیز تا میزان زیادی کاسته میشود.
البته این مشکل را میتوان با استفاده از لایه تعاملی مانند پالیگان که بهدنبال اتصال همه راهکارهای لایه دوم در یک چهارچوب استاندارد است، حلوفصل کرد؛ هرچند که راهی طولانی تا ساخت همه این راهکارها بر اساس پلتفرم و استانداردهای پالیگان در پیش است.
نقدینگی
یکی از دلایل چندپارگی اپلیکیشنهای غیرمتمرکز در لایه دوم شبکههای گوناگون این است که نقدینگی آنها نیز چندتکه شده است. نقدینگی در همه بازارهای مالی اهمیت دارد؛ چون بازار سالمی به وجود میآورد که در آن خریداران راهحل های لایه دوم اتریوم و فروشندگان در بازاری آزاد یکدیگر را ملاقات کرده و با سازش بر سر قیمتهای پیشنهادی و بدون آنکه نوسان شدیدی ایجاد کنند، کالای خود را با دیگری مبادله میکنند.
در حال حاضر، بیشتر نقدینگیها در بلاک چین اتریوم قرار دارد و بازارهای سالم و نقدشونده برای تمامی محصولات مالی و توکنها در این پلتفرم ایجاد شده است؛ اما با کوچکردن بهسمت راهکارهای لایه دوم، شاهد خواهیم بود که نقدینگی فعلی بهجای اینکه در اتریوم متمرکز شود، بین لایه اول و سایر راهکارهای مختلف مقیاسپذیری، تقسیم خواهد شد.
حساسیت درباره انتقال به اتریوم ۲.۰
در نهایت، از آنجا که در حال نزدیکشدن به مراحل انتهایی ساخت دنیایی چندزنجیرهای و مبتنی بر راهکارهای لایه دوم بر فراز شبکه اتریوم هستیم، اختلافات جدی نیز میان هریک از لایههای دوم بهمنظور تعامل بیشتر با دیفای پدیدار میشود.
قطعاً شاهد پُلهای متعددی میان راهکارهای لایه دوم خواهیم بود. البته انتظار میرود که بهدلیل شرایط موجود زمان زیادی را صرف جابهجایی سرمایه خود میان این راهکارها کنیم. بر همین اساس باید انتظار یک یا چند حساب برای هرکدام از زنجیرههای لایه دوم را داشته باشیم. از طرف دیگر، پیگیری وجوه در میان این پروژهها از نظر تجربه کاربری نیز بهنوبه خود دردسرساز خواهند بود.
فرض کنید در پالیگان توکن AAVE داریم و میخواهیم با استفاده از پلتفرم یونیسواپ در آپتیمیزم، آن را با توکن UNI معاوضه یا سواپ (Swap) کنیم.
در مرحله اول باید توکن AAVE خود را از پالیگان برداشت کنیم و به اتریوم بازگردانیم و مجدداً آن را از اتریوم لایه یک به آپتیمیزم منتقل کنیم. فرایند برداشت نیز طولانیمدت خواهد بود؛ چراکه برداشت از پالیگان حدود ۱۵ دقیقه طول میکشد و آپتیمیزم هم بهدلیل استفاده از رولآپ آپتیمیستیک، زمان انتقال یک تا دو هفتهای خواهد داشت.
جمعبندی
من معتقدم جامعه اتریوم یک مجموعهٔ قوی است که میتواند بر این مشکلات پیروز شود. موضوعات و موارد مطرحشده هم قابلحل هستند و احتمالاً پس از مدت کوتاهی از عرضهٔ تمامی راهکارهای مقیاسپذیری لایه دوم، در نهایت اکثر مشکلات بهکلی رفع خواهند شد. زمانی که راهکارهای قدرتمند، کاربردی و مبتنی بر نیاز کاربران سرانجام روی کار بیایند، شاهد یکپارچگی در لایه دوم خواهیم بود.
امیدوارم در نهایت یک پروتکل قدرتمندِ تعاملپذیر میان این راهکارها به وجود بیاید تا ویژگی تعامل و نقدینگی حفظ شود. تفاوتی ندارد این موضوع با چه روشی محقق شود؛ بهوسیله چهارچوب پالیگان یا پلهای میانِ لایههای دوم.
آنتونی ساسانو (Anthony Sassano) از خالقیان EthHub به نحو شایستهای شرایط موجود را توصیف میکند. او میگوید:
شما می توانید آنچه را در حال حاضر در اکوسیستم لایه ۲ روی میدهد، بهعنوان مرحله پذیرش و نوآوری تلقی کنید؛ مرحلهای که بسیاری از راهحلهای مختلف بهطور همزمان در حال آزمونوخطا هستند. بهطور یقین همهٔ آنها در بلندمدت موفق نخواهند بود. بعید میدانم تنها یک راهحل وجود داشته باشد که بتواند در جدال مقیاسپذیری پیروز شود. همان طور که اشاره کردم، هر راهکار مقیاسپذیر ویژگیها، مفروضات، کلیات و نقاط ضعف و قوت خود را دارد. برخی از آنها برای فرایند پرداختها مناسب هستند، تعدادی قابلیت سازگاری با ماشین مجازی اتریوم (EVM) را دارند و تعدادی نیز مقیاسپذیری بیشتری را در ازای تمرکززدایی ارائه میکنند.
لایه دوم اتریوم چیست؟ + معرفی بهترین پروژههای لایه دو اتریوم برای سرمایه گذاری
لایه دوم اتریوم چیست و بهترین پروژههای آن کداماند؟ ارز دیجیتال اتریوم بعد از بیت کوین دومین رمز ارز برتر جهان از نظر محبوبیت بوده و از نظر کارایی و کاربرد شبکه بلاک چین نیز در رتبه اول قرار دارد که این موضوع یکی از اصلیترین دلایل تمایل مردم به خرید اتریوم است. در چند سال گذشته بیش از ۳۰۰۰ پروژه و ارز دیجیتال جدید بر روی بلاک چین اتریوم توسعه پیدا کرده که نشان از قدرت فوقالعاده بلاک چین این رمز ارز دارد. اما حضور پروژههای بلاک چینی دیگر باعث بروز مشکلاتی در شبکه اتریوم نیز شده است. وجود تعداد زیادی از پروژهها و برنامهها بر روی شبکه اصلی بلاک چین اتریوم باعث شده تا:
- سرعت انجام تراکنشها یا اصطلاحا مقیاسپذیری این بلاک چین با افت قابلتوجهی روبرو شود.
- هزینه انجام تراکنشها یا همان گس اتریوم به میزان قابلتوجهی افزایش بیابد.
بروز این دو چالش ذهن توسعهدهندگان اتریوم را به خود درگیرد کره است. چرا که ادامهدار شدن این روند و بدتر شدن شرایط میتواند نقطهضعف بزرگی را در شبکه اتریوم ایجاد کرده و کمکم همین نقاط ضعف باعث مطرود شدن آن شود. به همین دلیل تیم توسعهدهنده اتریوم به دنبال راهکارهایی برای حل این چالش هستند. دراینبین راهحلهای مختلفی از سوی این تیم معرفی شده که البته اکثر آنها نیاز به طیکردن یک پروسه طولانی و زمان بر دارند. اما لایه دو اتریوم راهحلی است که این چالش را سریعا برطرف میکند. در این مقاله ارزپایا با شما همراه هستیم تا بهصورت کامل درباره پروژههای Layer 2 اتریوم صحبت کرده و بهترین این پروژهها را به شما معرفی کنیم.
ارزهای لایه دوم اتریوم با توجه به کاربردهایی که دارند میتوانند جزو بهترین گزینهها برای سرمایه گذاری باشند. یکی از بهترین ارزهای لایه دو اتریوم، ارز متیک است که اگر قصد خرید متیک را دارید، میتوانید آن را با کارمزد ۰.۰۰۲ در صرافی ارزپایا خرید کنید. برای ثبت نام در ارزپایا روی این لینک کلیک کنید.
لایه دوم اتریوم به چه معناست؟
برای اینکه بهترین پروژههای لایه دوم اتریوم را معرفی کنیم، لازم است تا ابتدا تعریف دقیقی از این لایه و شرایط آن داشته باشیم.
با توجه به اینکه حضور پروژهها و ارزهای دیجیتال متعدد در بلاک چین اتریوم باعث بروز مشکلات و چالشهایی در شبکه آن شد، تیم توسعهدهنده این شبکه در کنار معرفی راهحلهای مختلف مانند توسعه اتریوم ۲، از یک راهحل بسیار ساده اما تأثیرگذار رونمایی کرد. در این راهحل قرار بر این شد تا لایه جدیدی به لایه اصلی شبکه اتریوم اضافه شود که به موازات آن قرار گرفته و بهصورت Off – Chain بخشی از تراکنشها و وظایف مرتبط با لایه اول را مدیریت و اجرا کند. با روی کار آمدن لایه دو اتریوم عملا قسمتی از اطلاعات تراکنشها، به لایه دوم انتقال پیدا کرده و روی آن پردازش میشوند. این امر مزایای زیادی برای بلاک چین اتریوم ایجاد کرده و چالشهای اصلی آن را برطرف میکند.
برای اینکه تأثیر و نحوه عملکرد لایه دو را بهتر درک کنید، بایستی آن را مشابه با تراشههای چند هستهای موبایلها و لپتاپها در نظر بگیرید. در این تراشهها به صورت همزمان از دو خوشه مختلف برای پردازش اطلاعات استفاده میشود. در این شرایط وقتی چند اپلیکیشن و برنامه بهصورت همزمان اجرا شود؛ تراشه اجرای آن را در خوشههای مختلف تقسیم میکند تا هیچ مشکلی از بابت کندی سرعت و هنگ کردن در سیستم نرمافزاری ایجاد نشود. لایه دو اتریوم نیز تقریبا کارکرد مشابهی دارد و با در اختیار گرفتن وظیفه انجام برخی از تراکنشها در شبکه، مانع از کندی شبکه اصلی میگردد.
تفاوت لایه یک و لایه دو چیست؟
با توجه به اینکه بهترین پروژههای لایه دوم اتریوم راه کارهای متفاوتی برای حل چالشهای لایه اصلی دارند، لازم است تا تفاوتهای لایه دوم و لایه اول اتریوم را نیز با هم بررسی کنیم. در وهله اول لازم به توضیح است که لایه دوم اتریوم از نظر ساختار اصلی مشابه با لایه اصلی بوده و امنیت خود را از لایه اول میگیرد. در واقع از نظر امنیت و متکی بودن، لایه دوم کاملا وابسته به لایه اول عمل میکند. اما راهحلهای لایه دو، مجموعه راهکارهایی هستند که به بلاک چین اصلی اضافه شده و بر روی آن قرار میگیرند درحالیکه برای ایجاد راه حلهای لایه یک نیازی به ساختن یک پلتفرم جدید بر روی بلاک چین اصلی نیست.
بهعنوان مثال شاردینگ (Sharding) یکی از راهحلهای لایه اول برای افزایش مقیاس پذیری در شبکه است. اما در لایه دوم از تکنولوژیهای دیگری بهعنوان راهکارهای ارائه خدمات استفاده شده است. در لایه دوم راه کارهایی مانند پلاسما (Plasma)، رول آپهای زد کی (ZK – Rollups)، هارمونی (Harmony)، رول آپهای خوشبینانه (Optimistic Rollups) و مواردی از این دست استفاده میشود. لزوم ایجاد یک لایه جدید بر روی بلاک چین اصلی و تغییر در راه کارها است که تفاوت میان لایه اول و لایه دو اتریوم را میسازند.
لایه دوم اتریوم چه کاربردی دارد؟
هرکدام از پروژههای Layer 2 اتریوم از راه کارهای خاص خود در شبکه استفاده میکنند. اصلیترین کاربردهایی که میتوان برای این لایه برشمرد، موارد زیر هستند:
- در درجه اول انتقال بخش قابلتوجهی از اطلاعات تراکنشها روی لایه دوم، میتواند بخش اعظمی از سنگینی شبکه اصلی اتریوم را کاهش دهد.
- کاربرد دیگر این لایه در بالاتر بردن مقیاسپذیری شبکه اتریوم است. اضافهشدن لایه دوم باعث بالاتر رفتن سرعت تراکنشها و در نتیجه امکان انجام آنها با هزینهها و کارمزدهای پایینتر میشود.
بهترین پروژه های لایه دو اتریوم کداماند؟
سعی کردیم تا به زبان خیلی ساده اما کامل و جامع لایه دو اتریوم را برای شما تعریف کرده و نکات مهم مربوط به آن را نیز بازگو کنیم. در نهایت نوبت به آن رسیده تا بهترین پروژههای لایه دوم اتریوم را نیز به شما معرفی کنیم. در سالهای اخیر پروژههای زیادی دراینرابطه توسعه پیدا کردهاند که اتفاقا برخی از آنها بهشدت در میان کاربران محبوب شده و در حال حاضر علاوه بر تعریف شدن بهعنوان بهترین پروژههای Layer 2 در گروه بهترین رمز ارزها نیز قرار دارند.
پالیگان – Polygon
یکی از بهترین پروژههای لایه دوم اتریوم شبکه پلیگان یا پالیگان است. این شبکه با هدف بهبود مقیاسپذیری شبکه اصلی اتریوم توسعه پیدا کرده و در این راه موفق هم بوده است. سرعت بسیار بالای تراکنشها در شبکه پالیگان باعث شده تا محبوبیت قابلتوجهی برای آن رقم بخورد. در این شبکه امکان انجام ۷۰۰۰ تراکنش در هر ثانیه وجود دارد. در حال حاضر کاربران زیادی به ارز متیک (MATIC)، ارز بومی شبکه پالیگان، به دید سرمایه گذاری بلندمدت نگاه میکنند.
لوپرینگ – Loopring
لوپرینگ یکی دیگر از بهترین پروژههای لایه دو اتریوم برای سرمایه گذاری است. این لایه قدرت پردازش تراکنشهای ۱۰۰۰ برابری نسبت به اتریوم دارد و امکان مبادلات توکنهای مبتنی بر اتریوم در شبکه آن بهصورت فوری و رایگان فراهم آمده است. همین ویژگیها این ارز دیجیتال را تبدیل به یک پروژه بسیار جذاب و محبوب کرده است.
او ام جی نتورک – OMG Network
درباره ارز دیجیتال OMG و شبکه آن در آینده بیشتر خواهید شنید. این رمز ارز نیز بهعنوان یکی از بهترین پروژههای لایه دوم اتریوم شناخته میشود که از راهکار پلاسما برای حل چالشهای لایه اول استفاده مینماید. در این شبکه سرعت تراکنشها بیش از ۱۰۰۰ برابر لایه اصلی اتریوم است و کارمزد تراکنشها نیز تا یکسوم کاهش پیدا کرده و به همین دلیل موردتوجه کاربران بسیار زیادی قرار گرفته است.
آربیتروم – Arbitrum
یکی دیگر از پروژههای layer 2 اتریوم آربیتروم است. این پروژه به دلیل داشتن یک تیم توسعهدهنده بسیار قدرتمند شرایط بسیار مناسبی پیدا کرده و میتواند بسیاری از چالشهای لایه اصلی را با قدرت بالا برطرف کند. از راهکار رول آپ خوشبینانه یا Optimistic برای این پروژه استفاده شده است. این پروژه کارکرد بسیار ویژهای برای حل چالشهای مربوط به تراکنشهای با ایراد دارد و میتواند ادعای طرفین را مورد بررسی قرار دهد.
پروژههای دیگری هم هستند که بهعنوان راهکار لایه دوم اتریوم توسعه پیدا کردهاند که اتفاقا کم هم نیستند. اما در این مقاله، تلاش شده است بهترین پروژهها با پتانسیل سوددهی بالا معرفی شوند.
سوالات متداول
لایه دوم اتریوم چیست؟
لایه دوم در حقیقت نسخه دوم از بلاک چین اتریوم است که قسمتی از اطلاعات و تراکنشهای لایه یک به منظور بهبود کارایی لایه اول به این لایه منتقل شده است.
کاربردهای اتریوم لایه دو چیست؟
انتقال اطلاعات روی این لایه، سبب بهبود عملکرد لایه اول میشود و این مورد را میتوانیم به عنوان مهمترین کاربرد و مزیت لایه دوم در اتریوم نام ببریم.
بهترین ارزها در لایه دو اتریوم کدامند؟
ارزهای زیادی هستند که در این زمینه فعالیت میکنند که از بهترین آنها میتوانیم به پالیگان، آربیتروم و غیره اشاره کنیم.
کارمزد صرافی ارزپایا چقدر است؟
صرافی ارزپایا برای معاملات خرید و فروش کارمزد ۰.۰۰۲ را در نظر گرفته است.
ثبت نام و احراز هویت در ارزپایا چقدر زمان میبرد؟
شما میتوانید در کمتر از یک ساعت تمام مراحل ثبت نام و احراز هویت خود را تکمیل کنید و حساب خود را در ارزپایا فعال کنید.
معرفی بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم
یکی از رمزارزهای برتر صنعت ارز دیجیتال، اتریوم بوده که مورد استقبال بسیاری از کاربران در این حوزه قرار گرفته است. بیش از هزار پروژه از بستر این ارز دیجیتال استفاده می کنند تا نرم افزارهای غیرمتمرکز خود را توسعه دهند. با توجه به پتانسیل اتریوم برای پروژه دیفای و افزایش احتمالی تعداد کاربران این پلتفرم، در این مقاله می خواهیم به معرفی بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم بپردازیم، برای آشنایی بیشتر با این پروژه ها این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
لایه اول اتریوم چیست؟
منظور از لایه اول اتریوم، تغییر در خود بلاک چین یا همان درون زنجیره است و لایه دوم به ادغام عامل سومی اشاره دارد که می تواند منجر به بهبود مزایای لایه اول شود. در لایه اول اتریوم که شالوده خود پروتکل بلاک چین است که برای افزایش سطح مقیاس پذیری تقویت می شود و قوانین پروتکل به صورت مستقیم تغییر می کند تا از این طریق سرعت و ظرفیت تراکنش افزایش می یابد. البته برای انجام این کار روش های مختلفی وجود دارد که شامل:
• بهبود پروتکل اجماع: اتریوم 2.0 از این روش برای افزایش سرعت مقیاس پذیری و کاهش مصرف انرژی استفاده می کند و به همین دلیل است که از الگوریتم اثبات کار به اثبات سهام تغییر کرده است.
• شاردینگ(Sharding): یکی از روش های مقیاس بندی در لایه اول اتریوم است که کل بلاک چین را به اجزای کوچکی به نام شارد تقسیم می کند تا به صورت همزمان و موازی، تراکنش های شبکه را انجام داده و از این طریق منجر به افزایش سرعت تراکنش ها می شود.
لایه دوم اتریوم است؟
قبل از اینکه به معرفی بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم بپردازیم، به تعریف لایه دوم اتریوم می پردازیم. لایه دوم اتریوم برای افزایش مقیاس پذیری خود، از روش های off-chain استفاده می کند. منظور از لایه دوم اتریوم، همان برنامه های غیرمتمرکزی است که بر روی لایه دوم اجرا می شود. این لایه در واقع همان شبکه ایست که بر روی لایه اول یا همان لایه اصلی اتریوم قرار دارد. این لایه کمک می کند تا تراکنش ها به خارج از شبکه هدایت شده و در نهایت به صورت off-chain پردازش می شود.
راهکارهای لایه دوم اتریوم چیست؟
یکی از چالش هایی که در مورد رمزارزهای اصلی بازار ارز دیجیتال همچون بیت کوین و اتریوم وجود دارد، مشکل مقیاس پذیری است. با توجه به اینکه تعداد کاربران این نوع پلتفرم در حال افزایش است، پلتفرم این ارز دیجیتال با محدودیت هایی درگیر است. انجام تراکنش هایی که بر روی این شبکه وجود دارد نیاز به زمان دارد، پس با افزایش تعداد کاربران شبکه، تعداد تراکنش هایی که نیاز به تایید دارند، نیز افزایش می یابد و در نهایت کارمزد شبکه نیز افزایش می یابد. تمامی این مشکلات با استفاده از راهکارهای لایه دوم اتریوم حل شد.
از آنجایی که شبکه اتریوم به تنهایی نمی تواند نیاز کاربران را با سرعت و کارمزد بالا انجام دهد، راه حلی به نام لایه دوم اتریوم معرفی شد. منظور از لایه دوم، لایه ای است که در بالای شبکه اصلی اتریوم قرار دارد و از طریق قراردادهای هوشمند کار می کند. لایه دوم با لایه اول به صورت کامل در ارتباط است، با این تفاوت که به اصول و زیرساخت های این لایه متکی نیستند.
بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم چیست؟
از زمان راه اندازی لایه دوم اتریوم، پروژه های لایه دوم اتریوم نیز افزایش یافت. به همین خاطر در ادامه می خواهیم به معرفی بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم بپردازیم. برای آشنایی بیشتر با این پروژه تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
• پروژه پالی گان(Polygon)
پروژه پالی گان، یک پلتفرم در حال رشد است که با هدف توسعه و اتصال شبکه های بلاک چین مبتنی بر اتریوم ایجاد شده است. استفاده از این پلتفرم موجب افزایش انعطاف پذیری و امنیت شبکه اتریوم می شود.
• پروژه آربیتروم(Arbitrum)
یکی از بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم، آربیتروم است که در راستای همکاری با شبکه اتریوم راه اندازی شده است. از دیگر قابلیت هایی که این نوع پروژه دارد این است که توسعه دهندگان می توانند که قراردادهای هوشمند را به صورت متقابل پردازش کنند. این پروژه دارای سه مولفه اصلی پردازش دهنده، اعتبار دهنده و EthBridge است.
از دیگر نکاتی که می توان برای این پروژه بیان کرد این است که توکن بومی و مخصوص به خود نداشته و اینطور به نظر می رسد که قصدی برای راه اندازی این توکن نداشته باشد. از دیگر مزیت هایی که می توان برای این پروژه بیان کرد، این است که از تجمیع زنجیره جانبی تراکنش ها یا فناوری رول آپ حمایت می کند.
• پروژه Optimism
پروژه Optimism، از بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم بوده که با هدف کاهش هزینه و افزایش سرعت انجام تراکنش ها ایجاد شده است. توسعه دهندگان از طریق این پروژه می توانند قراردادهای هوشمند سالیدیتی را با برخی از محدودیت ها راه اندازی کنند. از دیگر مزیت هایی که این پروژه دارد، همکاری مستقیم با سینتتیکس است. این نوع پروژه از طریق استفاده از توکن بومی SNX برای کاربران ایجاد کرده است.
• پروژه X-Dai
X-Dai پروژه ای است که امکان پردازش تراکنش ها با کارمزدهای کم با سرعت بالاتر را برای کاربران ایجاد کرده است. در واقع این پروژه، یک زنجیره مبتنی بر اتریوم است که از مکانیسم اجماع اثبات سهام استفاده می کند تا این قابلیت را به کاربران بدهد تا توکن های Xdai را به عنوان سهام در شبکه ها قرار دهند. جذاب ترین بخش پروژه، استیبل کوین بودن آن است، البته این نوع پروژه به دلیل ادغام و شراکت با دیگر پلتفرم ها در حال رشد و توسعه است.
کلام آخر
راه حل های لایه دوم اتریوم، در تلاش است که با ارائه روش هایی برای بهینه کردن روند انجام تراکنش ها، هم زمان با افزایش ترافیک شبانه، تراکنش های بیشتری را تائید کنند. یکی از چالش هایی که این ارز دیجیتال دارد، مقیاس پذیری است که در حال حاضر روش های متعددی برای حل این مشکل پیشنهاد شده است. در این مقاله تعدادی از بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم را معرفی کردیم که این پروژه ها برای بهبود مقیاس پذیری و کم کردن هزینه های گس ایجاد شده اند و در حال رشد و توسعه هستند.
لایه دو ارز دیجیتال چیست؟
راه حل های لایه دو ارز دیجیتال برای افزایش سرعت و کارایی بلاک چین طراحی شده اند. در این راهنما به اشکال مختلف آنها و نحوه عملکرد آنها نگاه کنید.
فناوری بلاک چین مزایای فوقالعادهای را ارائه میکند (تمرکززدایی، تعاملات غیرقابل اعتماد، سطوح بالای امنیت و ثبت سوابق تغییرناپذیر.)
این اکوسیستم پررونق ارزهای دیجیتال را قادر به توسعه کرده است و از نوآوری های تکنولوژیکی پایدار پشتیبانی می کند.
با این حال، یکی از مشکلات اصلی بسیاری از شبکه های بلاک چین، مقیاس پذیری آنهاست.
مشکلات مقیاسپذیری زمانی ایجاد میشوند که میزان دادههای عبوری از زنجیره بلوکی به دلیل ظرفیتهای ناکافی بلاک چین با محدودیت مواجه شود.
در یک حالت ایده آل، یک بلاک چین می تواند تعداد بی نهایت تراکنش راهحل های لایه دوم اتریوم در ثانیه را انجام دهد که به آن توان عملیاتی یا مخفف TPS نیز گفته می شود.
با این حال، زنجیره اصلی بیت کوین تنها می تواند حدود 3-7 TPS را مدیریت کند.
در مقایسه، Visa می تواند حدود 20000 TPS را با استفاده از شبکه پرداخت الکترونیکی متمرکز VisaNet پردازش کند.
تفاوت در سطح غیرمتمرکز و حفظ حریم خصوصی است که بیت کوین و سایر بلاک چین ها قصد ارائه آن را دارند.
برای جایگزینی یک سیستم متمرکز ساده، زمان و قدرت پردازش زیادی لازم است. هر تراکنش باید توسط یک شبکه جهانی از گره ها پذیرفته، استخراج، توزیع و تایید شود.
برای حل این مشکلات، توسعه دهندگان بلاک چین در حال تلاش برای بهبود دامنه کاری لایه های بلاک چین هستند که یک بلاک چین می تواند انجام دهد.
این به این معنی است که تعداد تراکنشهای بیشتری در ثانیه و زمانهای پردازش سریعتر میشود.
روش استفاده از ترکیب لایه بندی لایه 2، این امر هدف مشترک جامعه بلاک چین را به واقعیت تبدیل می کند: دسترسی به ارزهای دیجیتال و سیستم های مبتنی بر بلاک چین به شیوه ای راحت، ایمن و کارآمد برای همه.
چرا راه حل های مقیاس بندی ضروری هستند؟
راهحلهای مقیاسبندی میتوانند با ایجاد مهلت برای بلاک چین بدون نیاز به افزایش اندازه بلوک یا ارائه اقدامات دیگری که ظرفیت فناوری برای تمرکززدایی و سطوح بالای امنیت را مختل میکند، با مشکلات فوقالذکر مقابله کند.
راه حل های مقیاس بندی لایه 1
راه حل های لایه 1 بلاک چین به بهبود پروتکل های پایه (مثلاً اثبات کار بیت کوین یا PoW) با تغییر نحوه عملکرد آنها در مورد پردازش داده ها کمک می کند.
به عنوان مثال، شبکه اتریوم اکنون به سمت الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) حرکت می کند. این روش جدید استخراج از سرعت تراکنش های سریع تر و استفاده کارآمدتر انرژی در فرآیند استخراج پشتیبانی می کند.
Sharding یکی دیگر از راه حل های مقیاس بندی لایه 1 است که کار احراز هویت و اعتبار سنجی تراکنش ها را به قطعات کوچکتر تقسیم می کند.
حجم کار را بهتر در سراسر شبکه همتا به همتا (P2P) پخش می کند تا توان محاسباتی بیشتری را از گره های بیشتری به ارمغان بیاورد. همه اینها باعث می شود بلوک ها سریعتر تکمیل شوند.
با این حال، راه حل های لایه 1 تنها راه موجود برای مقیاس بندی بلاک چین نیستند.
راهحلهای لایه ۲ برای مقیاسبندی، یک پروتکل اضافی ایجاد میکنند که بر روی بلاکچینهایی مانند اتریوم و بیتکوین ساخته شده است.
و توان عملیاتی را بدون دستکاری در هیچیک از ویژگیهای غیرمتمرکز یا امنیتی اصلی که در بلاک چین اصلی هستند، افزایش میدهند.
زنجیره جانبی (Sidechain) چیست؟
زنجیره های جانبی در واقع چیزی شبیه ترکیبی بین راه حل های لایه 1 و لایه 2 برای مقیاس بندی هستند.
سایدچین Sidechain، بلاک چین دیگری است که به یک زنجیره اصلی مانند بیت کوین مرتبط است.
آنها با یک لینک دو طرفه (2WP) مرتبط هستند که پروتکلی است که امکان انتقال باز ارز دیجیتال از زنجیره اصلی به زنجیره لایه دو را فراهم می کند که به درجه ای از اعتماد شخص ثالث نیاز دارد.
یکی از نمونه های زنجیره جانبی، شبکه Liquid است که به زنجیره اصلی بیت کوین متصل است.
مانند سایر راه حل های مقیاس بندی لایه 2، هدف آن رفع مشکلات مقیاس پذیری با بارگذاری برخی از فرآیندهای اعتبار سنجی و پردازش تراکنش در بلاک چین دیگری است.
این امر زنجیره اصلی را برای انجام تعداد بیشتری تراکنش آزاد می کند.
پاراچین (Parachain) چیست؟
پاراچین Parachain، مخفف «زنجیره موازی» است.
همانطور که می توانید تصور کنید، این زنجیره ها به موازات یکدیگر در سیستمی از بلاک چین های به هم پیوسته اجرا میشوند.
همه آنها در یک چارچوب ایجاد می شوند که به آنها امکان می دهد ویژگی های امنیتی یکسانی داشته باشند و همه آنها به زنجیره مرکزی متصل هستند.
با این حال، همه آنها می توانند به طور مستقل برای رسیدگی به برنامه های خاص خود عمل کنند. این ایده اصلی پشت پولکادات است.
پاراچین ها امکان تراکنش های بسیار سریع را فراهم می کنند، زیرا توزیع به طور موثر برای رسیدگی به بارهای کاری پخش میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره مقاله سرمایه گذاری در پولکادات را مطالعه کنید.
اتریوم 2.0 چیست؟
اتریوم 2.0 به تغییر شبکه اتریوم به یک سیستم مبتنی بر PoS پایدارتر اشاره دارد راهحل های لایه دوم اتریوم که از اشتراک گذاری و سایر ویژگی های مقیاس پذیری پشتیبانی می کند.
این مجموعه از پیشرفتها، مقیاسپذیری اتریوم را افزایش میدهد و آن را با دیگر بلاکچینهای پیشرو در مورد توان عملیاتی برابری میکند.
سرمایهگذاران اتریوم میتوانند در ازای مشارکت خود در تلاشهای اعتبارسنجی، کوین های خود را بهمنظور کسب جوایز به اشتراک بگذارند.
هشگراف (Hashgraph) چیست؟
هشگرافها Hashgraph، قلمرو بلاک چین را ترک میکنند و یک فناوری متفاوت در نظر گرفته میشوند.
با این حال، از آنجایی که آنها همچنین یک فناوری دفتر کل توزیع شده (DLT) هستند، بسیار شبیه هستند.
علاوه بر این، بر خلاف بلاک چین، هشگراف به ثبت رسیده است و تنها دفتری که از آن استفاده میکند، هدرا هشگراف Hedera Hashgraph است.
Hedera خود را به عنوان نسل سوم فناوری دفتر کل عمومی پس از بیت کوین و اتریوم معرفی می کند.
از مقیاس پذیری باورنکردنی در 10000 TPS، هزینه های کمتر، مصرف انرژی کمتر و زمان پردازش کمتر پشتیبانی می کند.
انواع ترکیب های لایه بندی لایه 2
راه حل های مقیاس بندی لایه 2 باید امنیت زیربنایی زنجیره اصلی را به ارث ببرند.
در حالی که زنجیرههای جانبی ممکن است از شبکهها یا اعتباردهندههای دیگری برای ایمن کردن زنجیره استفاده کنند.
لایه ۲ با به ارث بردن امنیت خود مستقیماً از زنجیره اصلی خود را متمایز میکند.
راهحلهای لایه ۲ اصلی، مجموعههای دانش صفر و رولوپهای خوشبینانه (ORs) هستند.
موتورهای مقیاسپذیری لایه 2 و راهحلهایی مانند Starkware، Optimism و Arbitrum مقیاسبندی زنجیرههای بلوکی را فراهم میکنند تا تعداد فزایندهای از صرافیها و پلتفرمها بتوانند از شبکههایی مانند اتریوم استفاده کنند.
مجموعه های دانش صفر
مجموعههای دانش صفر – با نام ZK-Rollups – مجموعهای از دادهها هستند که توسط یک قرارداد هوشمند در زنجیره اصلی وثیقه میشوند در حالی که برای پردازش و محاسبات به خارج از زنجیره منتقل میشوند.
آنها قادر به تولید یک بلوک در حدود یک دقیقه با توانایی پردازش 2000 TPS هستند.
دانش صفر به این معنی است که همه تأییدکنندگان می توانند بدانند که اطلاعات یکسانی دارند بدون اینکه واقعاً افشا شود.
راه حل مقیاس بندی لایه 2 ZK-rollups به دلیل ذخیره سازی خارج از زنجیره داده ها بهتر از لایه 1 عمل می کند.
داده های مهم مربوط به قراردادهای هوشمند کمتر از بلاک چین های لایه 1 درخواست می شوند.
این باعث صرفه جویی در مقدار زیادی از قدرت پردازش می شود و کمتر از ظرفیت بلاکچین برای اعتبارسنجی تراکنش استفاده می شود.
در نتیجه هزینه های کارمزد کاهش می یابد و معاملات سریعتر و ارزان تر می شود.
رولوپهای خوشبینانه (ORs)
رولوپهای خوشبینانه (ORs) روی لایه پایه اتریوم اجرا میشوند تا تعداد زیادی از قراردادهای هوشمند بدون بارگذاری بیش از حد شبکه اجرا شوند.
آنها همچنان از همان سطوح امنیتی زنجیره اصلی اتریوم بهره می برند.
گردآورندههای داده، ریشههای مرکل را برای دستیابی به افزایش سرعت تراکنش محاسبه میکنند.
با این حال، آنها توان عملیاتی کمتری نسبت به پلاسما و ZK Rollups ارائه می دهند.
تفاوت اصلی در مقایسه با ZK-rollup ها این است که تراکنش های لایه 2 زمان بیشتری می برد.
رولوپهای خوشبینانه (ORs) باید برای بررسی ریشههای merkle قبل از بهروزرسانی وضعیت، به اعتبارسنجیهای خارجی تکیه کنند.
با این حال، مزیت این است که رولوپهای خوشبینانه (ORs) میتوانند از قراردادهای هوشمند به روشی مشابه با زنجیره بلوکی قراردادهای هوشمند پشتیبانی کنند.
پلاسما
راه حل لایه 2 پلاسما اتریوم از بلاک چین های فرزند یا ثانویه استفاده می کند که به زنجیره اصلی در تأیید کمک می کند.
زنجیره های پلاسما مشابه قراردادهای هوشمند یا پاراچین های پولکادات هستند.
با این حال، آنها در یک سلسله مراتب ساختار متفاوتی دارند تا تراکنش ها را از زنجیره اصلی برای آزاد کردن کار و بهبود قابلیت فروش بگیرند.
راه حل های مقیاس بندی لایه 2 بیت کوین
شبکه لایتنینگ بیت کوین
شبکه لایتنینگ بیت کوین یکی از شناخته شده ترین راه حل های لایه 2 برای بیت کوین است.
مانند سایر راه حل های لایه 2، قبل از انتقال آن اطلاعات، بسته های تراکنش از زنجیره اصلی به خارج از زنجیره رسیدگی میشود.
شبکه لایتنینگ همچنین قراردادهای هوشمندی را برای بیت کوین به ارمغان می آورد که به طور کلی پیشرفت بزرگی برای شبکه است.
مزایای شبکه لایتنینگ بیت کوین: پرداخت فوری، مقیاس پذیری، هزینه کم و مبادله زنجیره بلوکی متقابل.
همانطور که از نام آن پیداست، این راه حل لایه 2 پرداخت های رعد و برق سریع در بلاک چین بیت کوین را با سرعت میلی ثانیه معرفی می کند.
میانگین زمان تراکنش فعلی بیت کوین حدود 10 دقیقه است. با این حال، اگر شبکه شلوغ باشد، می تواند تا حد زیادی متفاوت باشد.
شبکه لایتنینگ بیت کوین همچنین ادعا می کند که می تواند میلیون ها تا میلیاردها TPS را پردازش کند، که چندین برابر بیشتر از ارائه دهندگان پرداخت قدیمی مانند ویزا است.
با تسویه تراکنش های خارج از زنجیره به عنوان راه حل لایه 2، کارمزدها تا حد زیادی کاهش می یابد و امکان پرداخت های خرد فوری را فراهم می کند.
در نهایت، تا زمانی که زنجیرهها از یک تابع هش رمزنگاری پشتیبانی میکنند، سوآپهای اتمی زنجیرهای متقابل میتوانند خارج از زنجیره رخ دهند.
بیت کوین در الگوریتم خود از عملکرد رمزنگاری SHA-256 استفاده می کند.
راه حل های مقیاس بندی لایه 2 اتریوم
Starkware
Starkware یک ارائه دهنده راهحل های لایه دوم اتریوم راه حل مقیاس پذیری لایه 2 اتریوم است. سه محصول دارد: StarkNet، StarkEx و Cairo.
StarkNet یک راه حل غیرمتمرکز لایه 2 ZK-rollup بدون مجوز برای بلاک چین اتریوم است.
توسعه دهندگان اکنون می توانند قراردادهای هوشمند خود را بدون مجوز در شبکه آزمایشی StarkNet مستقر کنند.
مزیت اصلی، توانایی dApps برای دستیابی به مقیاس نامحدود است، در حالی که همچنان از ترکیب پذیری و امنیت اتریوم بهره می برد.
StarkEx یک موتور مقیاس پذیری لایه 2 است که از ژوئن 2020 در شبکه اصلی ثابت شده و به کار گرفته شده است. این موتور در موارد استفاده مختلف به کار گرفته شده است.
مزایای اصلی StarkEx مقیاس پذیری بدون اعتماد با استفاده از فناوری ZK-STARK، توانایی طراحی dApps خودسرانه و راه حل مقیاس پذیری قوی و ایمن برای طیف گسترده ای از کاربردها است.
Cairo زبان تورینگ کامل Starkware است که پشت سر StarkNet و StarkEx قرار دارد. این امکان را برای مقیاسبندی dApps با استفاده از STARK فراهم میکند.
Optimistic
Optimistic Ethereum یک زنجیره جمعآوری خوشبینانه سازگار با ماشین مجازی اتریوم (EVM) است.
مزایای اصلی Deployed on Optimism این است که سریع، ساده و ایمن است.
کاربران میتوانند داراییها را با استفاده از Optimistic Ethereum Gateway به داخل و خارج از شبکه منتقل کنند و پروژههایی که به دنبال استقرار هستند میتوانند فرمی را برای قرار گرفتن در لیست سفید Optimism ارسال کنند.
پروژه هایی که معیارهای راه اندازی خود را برآورده می کنند ظرف 2 هفته تایید می شوند. در جولای 2021، Uniswap V3 راه اندازی آلفا خود را در شبکه اصلی Optimistic Ethereum اعلام کرد.
آربیتروم (Arbitrum)
آربیتروم (Arbitrum) یک راه حل لایه 2 است که برای افزایش سرعت و مقیاس پذیری قراردادهای هوشمند اتریوم طراحی شده است و در عین راهحل های لایه دوم اتریوم حال ویژگی های حریم خصوصی اضافی را اضافه می کند.
پلتفرم لایه 2 به توسعه دهندگان اجازه می دهد تا قراردادها و تراکنش های اصلاح نشده EVM را روی لایه 2 اجرا کنند، بدون اینکه امنیت لایه 1 به خطر بیفتد.
Arbitrum خود را به عنوان راهحل مقیاسپذیری ایدهآل برای برنامههای DeFi با قابلیت استفاده از Arbitrum rollup برای مقیاسبندی هر قرارداد اتریوم قرار میدهد.
Arbitrum One، نسخه بتای شبکه اصلی اتریوم خود را در 31 آگوست 2021 منتشر کرد و بودجه 120 دلاری سری B را اعلام کرد و ارزش شرکت را 1.2 میلیارد دلار اعلام کرد.
Arbitrum یک راه حل لایه 2 است که برای افزایش سرعت و مقیاس پذیری قراردادهای هوشمند اتریوم طراحی شده است و در عین حال ویژگی های حریم خصوصی اضافی را اضافه می کند. پلت فرم لایه 2 به توسعه دهندگان اجازه می دهد تا قراردادها و تراکنش های اصلاح نشده EVM را روی لایه 2 اجرا کنند، بدون اینکه امنیت لایه 1 به خطر بیفتد.
Arbitrum خود را به عنوان راهحل مقیاسپذیری ایدهآل برای برنامههای DeFi با قابلیت استفاده از Arbitrum rollup برای مقیاسبندی هر قرارداد اتریوم قرار میدهد.
Offchain Labs، شرکت پشتیبان Arbitrum، Arbitrum One، نسخه بتای شبکه اصلی اتریوم خود را در 31 آگوست 2021 منتشر کرد و بودجه 120 دلاری سری B را اعلام کرد و ارزش شرکت را 1.2 میلیارد دلار اعلام کرد.
بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم
اتریوم، یکی از محبوبترین پروژههای کاربردی ارز دیجیتال و بلاکچین در سطح جهان است که مورد توجه و استفاده توسعهدهندگان بسیاری قرار گرفته است. در حال حاضر، بیش از هزاران پروژه از این بستر برای توسعه نرمافزارهای غیرمتمرکز یا DApp استفاده میکنند. بر اساس آمار منتشرشده، تعداد پروژههای توسعهیافته روی این پلتفرم، تا اواسط سال 2020، به سه هزار پروژه رسیده است. با توجه به پتانسیل اتریوم برای پروژه های دیفای و افزایش احتمالی تعداد کاربران این پلتفرم، در این مطلب قصد داریم به بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم اشاره کنیم. همراه ما باشید.
مقیاس پذیری یکی از چالشهای اساسی انواع ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم است. به همین دلیل با افزایش تعداد کاربران شبکه اتریوم، این پلتفرم با محدودیتهایی روبهرو شد. انجام تراکنشها روی بلاکچین به زمان نیاز دارد؛ بنابراین زمانی که تعداد کاربران شبکه افزایش مییابد، تعداد تراکنشهای در صف هم افزایش مییابد و در نهایت منجر به افزایش کارمزد گس میشود. این چالشها، با راهحلی به نام لایه دوم اتریوم تا حد زیادی رفع و رجوع شد. اما بپردازیم به اینکه راهحلهای لایه دوم چیست و بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم در شبکه کداماند؟
مروری بر راهکارهای لایه دوم اتریوم
همانطور که گفته شد، شبکه اصلی اتریوم به تنهایی قادر به رفع نیاز کاربران با سرعت و کارمزدی بهینه نیست. به همین دلیل، راهحلی به نام لایه دوم اتریوم معرفی شد. منظور از لایه دوم، لایهای است که در بالای شبکه اصلی اتریوم قرار گرفته است و از طریق قراردادهای هوشمند کار میکند. نکته جالب توجه این است که لایه دوم عملاً با لایه اول در تعامل و ارتباط است؛ با این تفاوت که به اصول و زیرساختهای این لایه، متکی نیستند.
اهمیت استفاده از لایه دوم اتریوم چیست؟
همزمان با افزایش محبوبیت و البته کاربرد اتریوم، شاهد افزایش تعداد کاربران این شبکه خواهیم بود. هرچه تعداد کاربران فعال درون شبکه بیشتر باشد، ترافیک شبکه هم بیشتر میشود. با توجه به اینکه در حال حاضر ظرفیت شبکه محدود است، هزینه استفاده از خدمات شبکه افزایش مییابد؛ چراکه با افزایش تعداد تراکنشها در شبکه، رقابت برای انجام هرچه سریعتر آنها بیشتر میشود که در نهایت منجر به افزایش کارمزد تراکنشهای اتریوم خواهد شد.
از این رو، راهحلهای لایه دوم نقش حیاتی در پرداختن به مسائل مربوط به بهبود عملکرد شبکه ایفا میکنند. گرچه تاکنون روشهای مختلفی برای بهبود مقیاسپذیری اتریوم ارائه شده است، اما تا به امروز بسیاری از آنها در مرحله تحقیق و آزمایش باقی ماندهاند و به اجرا نرسیدهاند. با این حال رویکرد لایه دوم منجر به بهبود مقیاسپذیری و سرعت انجام تراکنشها شده است.
معرفی بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم
از زمان معرفی این راهحل، پروژههای متعددی برای رفع چندین مشکل مختلف، به وجود آمدهاند. در ادامه به برخی از مهمترین و بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم اشاره میکنیم:
پالی گان (Polygon)
Polygon یک پلتفرم در حال ظهور است که برای توسعه و اتصال شبکههای بلاکچین مبتنی بر اتریوم طراحی شده است. این پلتفرم باعث بهبود انعطافپذیری و امنیت اتریوم میشود.
آربیتروم (Arbitrum)
Arbitrum یکی دیگر از بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم است که برای همکاری نزدیک با اتریوم طراحی شده است. امکانات و ویژگیهای این پروژه به توسعهدهندگان Solidity کمک میکند که قراردادهای هوشمند خود را به صورت متقابل کامپایل کنند. سه مؤلفه اصلی Arbitrum شامل یک کامپایلر، EthBridge و اعتباردهنده است. این پروژه توکن بومی و مخصوص به خود را ندارد و به نظر نمیرسد که قصدی برای راهاندازی آن داشته باشد. یکی دیگر از نکات برجسته Arbitrum که میتوان به آن اشاره کرد این است که از تجمیع زنجیره جانبی تراکنشها یا فناوری rollup هم پشتیبانی میکند.
Optimism
Optimism نیز از معروفترین و بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم است که برای کاهش هزینه و بهبود سرعت انجام تراکنشها، پیشنهاداتی ارائه کرده است. توسعهدهندگان با استفاده از این پروژه میتوانند قراردادهای هوشمند Solidity را با برخی محدودیتها ایجاد کنند. یکی از نکات برجسته Optimism، همکاری مستقیم با Synthetix است. این پلتفرم شرایط استیکینگ را با استفاده از توکن بومی SNX برای کاربران فراهم کرده است.
Immutable-X
Immutable-X اولین راهحل مقیاسپذیری لایه دوم برای توکن های NFT در اتریوم است. کارمزد گس صفر، تأیید فوری تراکنشها، مقیاسپذیری بیعیب و نقص از جمله ویژگیهای این پروژه است.
X-Dai یک زنجیره جانبی مبتنی بر اتریوم است و امکان پردازش تراکنشها با کارمزدهای کمتر و سرعت بالاتر را برای کاربران فراهم کرده است. این پلتفرم از مکانیسم اجماع اثبات سهام (PoS) استفاده میکند تا به کاربران کمک کند توکنهای xDAI را به عنوان سهام در شبکهها قرار دهند.
جذابترین بخش در مورد xDAI این است که یک استیبل کوین است. این پروژه به لطف ادغام و شراکت با سایر پلتفرمها، در حال رشد و توسعه است.
سخن پایانی
راهحلهای لایه دوم اتریوم، رویکردهای پیشنهادی برای بهینه کردن روند انجام تراکنشها، همزمان با افزایش ترافیک شبکه هستند. مقیاس پذیری یکی از چالشهای همیشگی ارزهای دیجیتال است که تاکنون روشهای متعددی برای رفع آن پیشنهاد شده است. در این مطلب به تعدادی از بهترین پروژه های لایه دوم اتریوم اشاره کردیم. پروژههایی که هر یک برای بهبود مقیاس پذیری و کاهش هزینههای گس ایجاد شدهاند و در حال توسعه هستند.
دیدگاه شما