سرمایه گذاری و فرق آن با معاملهگری چیست؟
سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس چند سالیست که به شدت مورد توجه مردم قرار گرفته است. واژههای بورس، سرمایه گذاری، تریدر یا معاملهگر و تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و… نیز بسیار جستجو شدهاند. این نشان از علاقه زیاد مردم به سرمایه گذاری و تریدری در این حوزه است. اما نکتهای که شاید مردم به آن خیلی توجه نمیکنند، این است که این واژههای سرمایهگذاری و تریدری باهم متفاوت هستند. در این مقاله قرار است راجع به تفاوتهای یک تریدر و یک سرمایهگذار صحبت کنیم.
تعریف سرمایه گذاری چیست؟ سرمایه گذار کیست؟ تریدر کیست؟ ویژگیهای هریک کدامند؟ چگونه بدانیم که کدامیک برای ما بهتر است؟ اگر میخواهید جواب همه این سوالها را بدانید و بتوانید برای آینده خود تصمیم بهتری بگیرید، تا آخر این مقاله را با دقت مطالعه کنید.
سرمایه چیست؟
در ابتدا برای اینکه بدانیم سرمایه چیست، باید بدانیم تعریف دارایی چیست و انواع آن کدامند؟
داراییهای ما در زندگی به دو دسته کلی تقسیم میشوند؛ داراییهای هزینهای و داراییهای سرمایهای. داراییهایی که هزینهای هستند، در طول مدت از ارزش آنها کاسته میشوند و به اصطلاح جز هزینههای زندگی ما محسوب میشوند. بهعنوان مثال خودرو و گوشی موبایل و پوشاک و… همه اینها جز داراییهای هزینهای ما هستند که بر اثر گذر زمان و استفاده ما مستهلک شده و از ارزششان کاسته میشود.
اما در مقابل داراییهایی مثل زمین، آپارتمان، طلا و سهام و… داراییهای سرمایهای ما هستند. شما هرچه از زمینتان استفاده کنید از ارزش آن کاسته نمیشود. طلا را هرچه به گردن بیاویزید و دست بخورد، قیمتش مستهلک نمیشود. اما کافی است تا جعبه گوشی همراهتان را باز کنید تا ارزشش به نصف قیمت کاهش پیدا کند.
ملک یک دارایی سرمایهای محسوب میشود
آیا خودرو یک دارایی و نوعی سرمایه گذاری است؟
خودرو در همه جای جهان جز داراییهای هزینهای به حساب میآید، اما در ایران جز داراییهای سرمایهای محسوب میشوند که این یک اشتباه مرسوم در ایران است. این روزها مردم برای سرمایهگذاری، به خرید خودرو روی آوردهاند. کار به جایی رسیده که مردم صف میایستند تا خودرویی بخرند که حتی چیزی از آن نمیدانند. اما نکته مهم اینجاست که مردم فقط برای سود فروشش این کار را میکنند و شاید اصلا به خودرو نیازی نداشته باشند. حتی برای آنها مهم نیست که خودروی مورد نظر چه کیفیتی دارد و اصلا ایمن است یا خیر.
دقیقا حباب گل لاله نیز چنین مشخصاتی داشت. بعد از مدتی مردم جهان گل لاله را بهعنوان یک کالای سرمایهای حساب میکردند و تنها برای فروش به دیگران با قیمت بالاتر و سودش آن راخریداری میکردند. اما این باعث نشد که گل لاله همیشه بهعنوان یک کالای سرمایهای باقی بماند.
در واقع خودرو را باید یک کالای مصرفی بادوام نامید. کالایی که به سرعت یک بسته چیپس مصرف نمیشود، اما به مرور ارزش خود را از دست میدهد.
سوال: آیا اگر خودروی پراید با قیمت یک میلیون تومان و از دم قسط به وفور در ایران وجود داشت و خرید آن به راحتی خرید یک آب معدنی بود، باز هم مردم آن را برای سرمایه گذاری انتخاب میکردند؟
خوب به این موضوع فکر کنید. حتی در ایران نیز، خودرو نمیتواند برای همیشه یک کالای سرمایهای باقی بماند.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی سرمایهای و نگهداری آنها به منظور افزایش ثروت.
سرمایه، در لغت به معنای سرِ مایه، یا سرچشمه پول است. سرمایهگذار، منابع نقد و شبه نقد خود را به شکلی بهکار میبندد که برایش یک جریان نقدی ایجاد کند.
برای مثال وقتی یک دستگاه بازی میخریم، پول خرج میکنیم. اما وقتی یک دستگاه بازی را در شهربازی میگذاریم و از سود حاصل از آن بهره میبریم، داریم سرمایه گذاری میکنیم.
سرمایه گذار کیست؟
مشخصا سرمایه گذار نیز شخصی است که عمل سرمایه گذاری را انجام میدهد. این افراد معمولا با هدف توسعه سرمایه خود و بهرهمندی از منافع اقتصادی آن در آینده این کار را انجام میدهند. بنابر این سرمایه گذاری بیشتر در دیدگاه بلندمدت معنی پیدا میکند.
سرمایه گذاری، شبیه به کاشتن یک درخت است، به امید بهرهمندشدن از میوههای آن. کسی که یک درخت میکارد، میخواهد ده سال، بیست سال، یا برای تمام عمر از این درخت بهرهمند شود. هرچند شاید روزی درخت خود را بفروشد، اما دیدگاه اصلی او فروش درخت به قیمتی بالاتر نیست. درخت برای او واسطه تولید میوه است.
چنین فردی چندان به نوسان قیمت درخت توجه ندارد، برای او بازار میوه است که اهمیت دارد.
به تعبیر وارن بافت، سرمایه گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه گذار، صبر بالا است.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر کسی است که اقدام به خرید و فروش داراییها در کوتاه مدت میکند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام میدهد، پس میتوان گفت که ذات عمل معاملهگری در بلندمدت نیست.
برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایهگذاری پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:
بهعنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان میخرید، احساس برنده بودن میکنید. چون میدانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه داراییهایتان در آینده و بهرهبرداری از منافع آن این اقدام را انجام دادهاید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟
کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانهای میخرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را میخرید چیست؟ آیا با این دید میخرید که هفته بعد آن را بفروشید؟
اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. بهعبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را میتوانیم در دسته سرمایهگذاریها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک میخرند، سرمایه گذاری میکنند.
دسته سوم
بنیامین گراهام از دسته سوم فعالان بازارسرمایه هم اسم میبرد. معاملهگرانی که سواد کافی برای سفتهبازی ندارند، با اصول سرمایه گذاری هم آشنا نیستند. آنها در عمل دارند سهم را به امید فروش در قیمت بالاتر میخرند و نوسانهای روزانه قیمت برایشان مهم است. اما ضعف دانش خود را در پس عنوان سرمایهگذار پنهان میکنند.
این افراد در عمل، معاملهگرانی با افق زمانی طولانیتر هستند، نه سرمایهگذار.
کافی است بازار برای مدتی رنج باشد، آنوقت میبینیم که سود تقسیمی و بازدهیهای آهسته و پیوسته برایشان اهمیتی ندارد و شاید به نوسانگیری بلندمدت در بازارهای دیگر مثل طلا و مسکن روی بیاورند.
البته این کار از نظر قانونی و اخلاقی ایرادی ندارد. اما خوب است که فرد خودش را بهتر بشناسد تصمیم گیری معامله گر و سرمایه گذار و بداند که دقیقا دارد چه کار میکند.
سرمایه گذاری کنیم یا معاملهگری؟
جالب است بدانید که قیمت ملک هم دارای نوسانهای زیادی است، منتهی ما آن را نمیبینیم. اگر قیمت ملک هر روز روی تابلوی بازار ثبت میشد، شاید خیلیها از ترس نوسانهای قیمتی، هیچوقت به سراغ آن نمیآمدند. پس درمییابیم که سرمایه گذار بودن و یا تریدر بودن به روحیات خودمان نیز بستگی دارد. واقعیت این است که ما باید ابتدا روحیات خودمان را بشناسیم تا ببینیم کدامیک برایمان بهتر است و از لحاظ شخصیتی کدام فعالیت با روحیات ما سازگارتر است.
سوال این است که سرمایهگذار باشیم یا یک معاملهگر؟ در ادامه به ویژگیهای خاص برای یک فرد سرمایه گذار و یا یک تریدر اشاره میکنیم.
تحمل صبرتان چقدر است؟
روزی یکی از دوستانم راجع به سهمی در بازار بورس آمریکا از من نظر خواست. او هدف از خریدش را بلندمدت اعلام کرد که من هم نظرش را تایید کردم و گفتم برای خرید گزینه خوبی است. بعد از یک هفته دوباره دوستم را دیدم و از او پرسیدم که آیا سهمی که گفته بودی را خریدی؟ او خیلی جدی گفت که فروختمش!
من با کمال تعجب از او پرسیدم که مگر نگفتی که برای بلندمدت خرید کردی؟
گفت: بله، من هم دو روز سهم را نگهداشتم و بعد فروختم.
اینجا بود که فهمیدم تعریف بلندمدت و کوتاهمدت برای آدمهای مختلف متفاوت است.
شما باید بدانید که آستانه صبرتان چقدر است. یکی مثل دوست من بلندمدت را تنها در دو روز میبیند و یکی هم مثل وارن بافت چهل سال سهامدار سهم کوکاکولا است. اگر صبرتان محدود است سرمایه گذاری تقریبا برای شما بیمعنی خواهد بود. زیرا سرمایهگذاریها عملا در بلندمدت (به معنای واقعی) سودآور هستند.
تا چه حدی ریسکپذیر هستید؟
در دنیای معاملهگری همواره ریسک کارتان بالا است. اگر در معاملاتتان تحمل ضرر را ندارید و یا استرس روی نتیجه کار شما تاثیر میگذارد، باید در استراتژی خود تجدید نظر کنید. میزان تحمل ضرر در افراد مختلف با شخصیتهای مختلف کاملا متفاوت است. همچنین میزان سرمایه نیز در این امر دخالت دارد.
یکی از روشهایی که میتوانید میزان تحمل ضرر را در خودتان اندازه بگیرید این است که وقتی یک معامله باز میکنید، تا چه حد ذهنتان را درگیر میکند؟ اگر معاملهای را وارد شدید که هنگام شب و در خوابتان هم درگیرش هستید، یعنی ذهن شما هنوز آمادگی تحمل آن حجم از معامله و ضررهای احتمالی را ندارد.
در این مرحله باید حجم معاملاتتان را کاهش دهید و آنقدر این عمل را تکرار کنید که دیگر ذهنتان درگیر مقدار ضرر در معامله نباشد. اگر مقدار حجم معاملات شما پس از کاهش به اندازهای بود که دیگر سودش برایتان ارزشی ندارد، یعنی معاملهگری با روحیات و شخصیت شما سازگار نیست.
پیشنهاد میکنم که سعی کنید بدون هیچ تعصبی تست فوق را روی خودتان انجام دهید.
پیروی از نظم و پایبند بودن به استراتژی
یکی از عوامل مهمی که هر معاملهگری باید به آن دقت داشته باشد، این است که در معاملات خود یک نظم خاص داشته باشد و سعی کند این نظم را در هر شرایطی حفظ کند. داشتن استراتژی به نظمدهی معاملات یک تریدر کمک زیادی میکند. ولی این که تا چه حد به قوانینی که خود وضع کردهاید پایبند میمانید، به شما مربوط است.
یک معاملهگر حرفهای به استراتژی خود ایمان دارد و حتی در ضرر نیز به آن پایبند است. اگر نمیتوانید روی یک قاعده خاص حرکت کنید و تصمیم خود را سریع عوض میکنید، سرمایه گذاری برای شما گزینه راحتتری از معاملهگری است.
چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفهای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمیکند. آیا واقعا بلد نیست و نمیداند یا نمیتواند؟ او برای این که حساسیت کارش را میداند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمیدهد.
تا چه حد احساسی هستید؟
این نکته یکی از مهمترین نکات در ویژگیهای فردی یک سرمایهگذاریا یک معاملهگر است. از خودتان بپرسید که با قرار گرفتن در شرایط بحرانی چقدر روی خود کنترل دارید؟ آیا زود عصبانی میشوید؟ آیا زودرنج هستید؟ عواطف روی تصمیمات زندگی شما چقدر تاثیرگذار هستند؟
جواب این سوالات را کسی بهتر از خود شما نمیداند. پس در جواب سوالات بالا خودتان را قانع نکنید و سعی کنید که با خودتان در این موارد صادق باشید. درواقع هرچقدر این احساسات در شما قویتر باشد، کار شما برای کنترل این احساسات در کارتان سختتر میشود.
به این نکته فکر کنید که چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفهای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمیکند. آیا واقعا بلد نیست و نمیداند یا نمیتواند؟ او برای این که حساسیت کارش را میداند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمیدهد.
کنترل احساسات در معاملهگری یکی از مهمترین عوامل برای کسب موفقیت در این راه است
یک معاملهگر حرفهای نیز هیچگاه در معاملات خود احساسات را دخالت نمیدهد و همواره سعی دارد از نگاه منطق به آن نگاه کند. بهعبارت دیگر معاملهگر موفق و حرفهای کسی است که سودها و زیانها هیچ تاثیری بر روحیه او ندارد، زیرا او میداند که ترید احساسی از روی ترس یا طمع، آغاز یک زیان بزرگ است.
اگر روی احساسات خود کنترل زیادی ندارید، بهتر است تایم فریمی که معاملاتتان را در آن انجام میدهید بالاتر ببرید. زیرا نوسانات در تایم فریمهای بالاتر کندتر انجام میشوند و همین موضوع باعث میشود که کمتر درگیر احساسات مقطعی در معاملاتتان شوید. اگر تایم فریمتان آنقدر بالا رفت که دیگر معاملاتتان به یک سرمایه گذاری تبدیل شد، پس روحیه کاری شما هم همان است.
نداشتن تعصب و غرور
یکی از ویژگیهای بارز و مهم در معاملهگران بازارهای مالی این است که مغرور هستند، اما متعصب نیستند. بین غرور و تعصب یک مرز باریک وجود دارد که اگر غرور به تعصب تبدیل شود میتواند زیانهای زیادی را برای یک معاملهگر بهدنبال داشته باشد. یک معاملهگر حرفهای به تحلیلها و استراتژی معاملاتی خودش ایمان دارد و همواره به استراتژی خود پایبند است؛ اما هرگز روی آنها تعصب ندارد و هیچ وقت روی نظر خودش پافشاری نمیکند. بلکه طبق استراتژی معاملاتی که دارد، مداوم خودش را با روند بازار منطبق میسازد.
هدفتان از ورود به بازارهای مالی چیست؟
اگر خواستید روزی وارد بازارهای مالی بشوید این سوال را حتما از خود بپرسید که چرا قصد دارید وارد بازارهای مالی بشوید؟ اگر جوابتان رسیدن به سود و پولدار شدن است، متاسفانه گزینه اشتباهی را انتخاب کردهاید. حتما این جمله را شنیدهاید که میگویند بیش از 90% از معاملهگران در بازارهای مالی زیانده هستند. علت این امر جواب همان سوال است. باید معاملهگری در بازاهای مالی را بهعنوان یک شغل ببینید. آیا کسی که کاسب و مغازهدار است فقط برای سودش این کار را کرده؟
جواب: خیر او مغازه داری را بهعنوان یک شغل انتخاب کرده و از این راه زندگی میکند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی هم ضرر. دقت کنید که هیچ فروشندهای بخاطر ضرر در یک ماه مغازه خود را جمع نمیکند. مشکلات شغلی یک معاملهگر نیز زیاد هستند. یک معاملهگر واقعی نیز ضرر در معاملاتش را با جان و دل میپذیرد، اما از ایجاد زیان زیاد نیز جلوگیری میکند. او قبول دارد که ضرر نیز جزئی از معاملات او است و برای این کار همواره روی بهتر شدن استراتژی و روانشناسی خودش کار میکند.
معاملهگر واقعی طمع را در خودش کشته و اصلا به دنبال کسب سود بالا در کوتاه مدت نیست؛ بلکه بیشتر به دنبال ماندن است. به قول وارن بافت “اگه کسی کسب سود بالا در کوتاه مدت را با لحن مطمئن وعده داد، لبخند زنان از او دور شوید.
آیا باید هر روز معامله کرد؟
خیلی مرسوم است که میگویند معاملهگری در بازارهای مالی، یک کرم درونی را در انسان ایجاد میکند. این کرم همواره او را به معاملات بیشتر تشویق میکند. یکی از مشکلاتی که معمولا مردم دارند این است که فکر میکنند هر روز باید معامله کنند. بهعبارت دیگر اگر یک روز در بازار بورس یا فارکس معامله نکنند، شب خواب به چشمانشان نمیآید.
این یک ذهنیت غلط برای معاملهگران حاضر در بازارهای مالی است. بعضی از اوقات برای من پیش میآید که در طول یک هفته نیز هیچ معاملهای نمیکنم، چون درک شرایط بازار در آن هفته برایم سخت است. مطمئن باشید این نکته باعث کوچک شدن و سرشکستگی شما نخواهد بود.
نتیجه گیری فرق بین معاملهگری و سرمایه گذاری چیست؟
در این مقاله سعی کردیم که فرق بین سرمایه گذاری و معاملهگر را شرح دهیم و ویژگیها و خصوصیات فردی یک معاملهگر و یک سرمایه گذار را باهم بررسی کنیم، تا بتوانیم استراتژی بهتری را برای ورود و کار کردن در حوزه بازاهای مالی بهکار ببریم. واقعیت این است که هرچه بیشتر روی روانشناسی خودتان کار کنید نتیجه بهتری در انتظار شما خواهد بود. یادتان باشد که خودتان بهترین قاضی در این مورد هستید، پس سعی کنید همواره با خودتان در این مورد صادق باشید. زیرا خودتان را هیچ وقت نمیتوانید گول بزنید.
اگر این مقاله برایتان مفید بوده لطفا آن را با دیگران به اشتراک بگذارید و اگر سوالی در مورد موضوع این مقاله دارید ان را برایمان کامنت کنید. حتما شخصا به آنها پاسخ خواهم داد.
می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.
ویژگی های رفتاری یک معامله گر در بازار ارزهای دیجیتال
تمام افرادی که وارد بازارهای مالی می شوند و معامله گری را به عنوان یک شغل اصلی برگزیده و یا افرادی که سعی در سرمایه گذاری برای آینده دارند ؛ همگی به دنبال کسب سود و ثروت هستند. در واقع هر فرد به عنوان یک معامله گر یا سرمایه گذار(تریدر یا هولدر)، با توجه به تصمیماتی که می گیرد و معاملاتی که بر اساس آن تصمیمات انجام می دهد، به سود و یا متاسفانه به ضرر می رسد.
بنابراین آنچه که می تواند در روند این بازار و کسب موفقیت، موثر باشد، رفتار معامله گر است. در این مقاله قصد داریم به موضوع نقش احساسات و رفتار معامله گر بر روند معاملات پرداخته و مواردی که باید در این حوزه به آن توجه داشت و با توجه به آن به موفقیت رسید را نیز بیان کنیم.
یک معامله گر باید چه ویژگی هایی رفتاری داشته باشد؟
انعطاف پذیری
همان طور که می دانیم یکی از خصایص بازار ارزهای دیجیتال، عدم ثبات و نوسانات زیاد است، به این معنا که، بازار همیشه شرایط یکسانی ندارد و به همین دلیل، شما نباید همیشه یک روش را در معامله گری خود در پیش بگیرید. معامله گر فعال در این بازار نیز به تبعیت از ماهیت بازاری که در آن فعالیت دارد باید ذهنی منعطف داشته باشد تا بتواند در صورت قرار گرفتن در موقعیت و شرایط متفاوت، تصمیم درستی اتخاذ کرده و عکس العمل مناسبی داشته باشد.
در نظر داشته باشید که داشتن ویژگی انعطاف پذیری، به آن معنا نیست که مسئله یا رویداد پیش آمده را سریع بتوانیم حل کنیم، بلکه قرار است این ویژگی ما را برای حرکت با روند بازار که متغیر است، آماده کند.
انتظارات معقول
فعالیت صحیح و اصولی در بازار منجر به کسب سود می شود و شما باید با توجه به شرایط خود، میزان دارایی، تجربه و مهارتی که دارید ، انتظار کسب سود داشته باشید. در غیر این صورت، فعالیت درستی نخواهید داشت.
در واقع شما باید با شناخت درست از خود و بازاری که در آن فعالیت می کنید، انتظاری منطقی و معقول داشته باشید. چرا که، انتظار یک شبه پولدار شدن در بازار ارزهای دیجیتال جز اینکه شما را به تصمیم های نادرست سوق دهد نتیجه ای برای شما نخواهد داشت.
پذیرش روند بازار
چنانچه بتوانید با نگاهی درست به بازار ارزهای دیجیتال، درک و پذیرش خود را از چرخه شکست در معاملات تغییر دهید و پذیرای روند بازار باشید، می توانید بهتر و موثر تر عمل نمایید.
هر معامله گری ممکن است در ابتدای ورود و فعالیت در بازار با چرخه شکست مواجه شود. ولی افرادی که دچار بیشترین میزان ضرر در معاملات می شوند، افرادی هستند که بدون آموزش وارد بازار شده ویا افرادی که تصادفاً و بنا بر شرایط خاص بازارو ورود در زمانی خاص در اولین معامله خود، به سود می رسند. ولی به دلیل عدم آگاهی، در موارد بعدی به آنچه که مطلوب آنهاست، نمی رسند.
درواقع اگر شما نیز یک معامله گر هستید، می توانید با شناخت ذهن و افکار خود رفتار درست تری را در شرایط متفاوت و در حین معامله، در پیش گیرید. پس همیشه در هنگام ورود به یک معامله منطقی سعی کنید روند بازار را شناسایی کرده و طبق همان به ترید بپردازید .
مسئولیت پذیری
اگر شما یک تریدر ارزهای دیجیتال باشید، با توجه به امکاناتی که از سوی صرافی ارز دیجیتال، در اختیار دارید، می توانید هر حجم معامله را به طریقی که خود بخواهید باز کنید. این آزادی مطلق، شاید دشوارترین بخش معامله گری باشد، چرا که لازمه آن، مسئولیت پذیری بیشتر شما در برابر نتیجه کسب شده می باشد و در نهایت، خود شما مسئولیت سود ویاضرر این معامله را بر عهده دارید.
انسجام رفتاری
انتخاب درست ارز دیجیتال که دقیقا متناسب با استراتژی انتخابی شما باشد و همچنین امکانات صرافی که برگزیده اید، از عواملی هستند که به انسجام و هماهنگی بیشتر رفتار شما به عنوان معامله گر کمک می کنند.
در نظر داشته باشید که برای پیشبرد بهتر این امور، باید از لحاظ روحی و روانی در وضعیت مناسبی قرار داشته باشید تا بتوانید بر فشار بازار غلبه کنید.
مقابله با ترس
ترس یکی از ویژگی های مخرب است که ممکن است بر روند معاملات شما اثر گذاشته و زمان ورود شما به یک معامله را به تاخیر بیاندازد و به این ترتیب، شما از آن میزان سودی که می توانستید کسب کنید، دور بمانید و یا اینکه در زمانی نامناسب و دیرتر از موعد مقرر، وارد معامله شوید. در نتیجه به نتیجه مطلوب دست نیابید. عامل ترس، حتی می تواند مانع از شروع فعالیت شما در بازار شود، چرا که همیشه در ترس از دست دادن سرمایه به سر می برید.
مقابله با طمع
طمع یک ویژگی منفی در منش انسان است که در بازار و در هنگام انجام معاملات می تواند بسیار دردسرآفرین باشد. زمانی که یک معامله گر طمع داشته باشد ممکن است سود خوبی در یک معامله باز کسب کند اما به خاطر طمعی که دارد، حد سودی برای خود قائل نشود و در نتیجه، سود خود را از دست دهد. از دیگر تاثیرات آن، اینکه معامله گر حد ضرر برای خود قائل نمی شود و با اینکه بازار در خلاف جهت معامله او در جریان است، دائما منتظر برگشت بازار مانده و نهایتا دارایی خود را از دست می دهد. در نتیجه رفتار معامله گر بر اساس طمع می تواند او تصمیم گیری معامله گر و سرمایه گذار را به سمتی بکشاند که معاملات پرریسکی را انجام دهد که هیچ شناخت و تسلطی بر آن ندارد و نتیجه آن، ضرر در معامله می باشد.
در پایان مقاله بهتر است به این نکته اشاره نماییم که، برای فعالیت و ورود به بازار مشکلاتی مانند ترس و طمع در سر راه یک تریدر است که اکثر این مشکلات با استفاده تریدر از سرمایه مازاد خود قابل رفع می باشد.
تمام معامله گران فعال در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی معمولا با هدف کسب سود وارد این بازار می شوند و برای آنکه معامله گر بتواند به درستی تصمیم بگیرد، نیازمند آرامش روانی است، در صورتی که او میزانی از سرمایه ضروری خود را وارد بازار کند و یا سرمایه ای را با قرض گرفتن از دیگری آماده نموده و روانه بازار نماید، بدیهی است که احساسات سرمایه گذار در شرایط مختلف مخصوصا شرایط بحرانی تحت تاثیر جو منفی حاکم قرار گرفته و به تبع آن، دچار ترس، نگرانی و احساسات منفی دیگر شده و نخواهد توانست معامله درست و پرسودی داشته باشد. برای اینکه با چنین مشکلی مواجه نشوید حتما سرمایه مازاد خود را وارد بازار کنید. سرمایه ای که بود یا نبود آن بر روی امور اساسی زندگی شما تاثیر نمی گذارد.
در نهایت اینکه، اگر می خواهید از مسیر درست و اصولی و به عنوان معامله گری موفق، وارد بازار ارزهای دیجیتال شوید، باید اقدام به دریافت آموزش و تمرین و ممارست بسیار نموده و حتما در یک دوره آموزش ارز دیجیتال شرکت کنید.
استراتژی معاملاتی موفق چیست و چگونه آن را طراحی و ارزیابی کنیم؟
فرقی نمی کند که شما در بازار بورس یا بازار فارکس تازه کار هستید یا یک معامله گر حرفه ای می باشید، در هر صورت برای موفقیت در بازارهای مالی به یک استراتژی معاملاتی موفق نیاز دارید؛ چرا که بدون استراتژی معاملاتی دیر یا زود با مشکل مواجه خواهید شد و ممکن است متضرر هم بشوید. به همین دلیل در این مقاله زند تریدرز نکات مهمی را در ارتباط با طراحی یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما آورده است. لطفا همراه ما باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
ممکن است بارها این اصطلاح را شنیده باشید اما دقیقا ندانید که منظور از داشتن استراتژی معاملاتی چیست؛ همه ی آنچه در یک استراتژی معاملاتی قرار می گیرید به شما کمک می کند تا به هدف اصلی خود برای سرمایه گذاری و معامله گری برسید و آن حفظ سرمایه شما و رسیدن به سود می باشد.
شما از طریق تدوین یک استراتژی معاملاتی می توانید در شرایط بحرانی بازار هم بهترین تصمیم گیری را برای خرید و فروش انجام دهید.
استراتژی معاملاتی شامل فاکتورهایی است که عبارتند از :
- تشخیص جهت کلی حرکت بازار
- تعیین حدود سود و ضرر
- تعیین تایم فریم کاری
- داشتن برنامه برای مدیریت ریسک
- و …
در ادامه این موارد را به اختصار توضیح خواهیم داد.
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟
هدف هر سرمایه گذار در بازارهای معاملاتی این است که به یک سرمایه گذار موفق تبدیل شود. همانطور که می دانید، بازار بورس یک بازار پر ریسک است و تصمیم گیری درست در شرایط مختلف بازار به این بستگی دارد که شما یک استراتژی معاملاتی مدون و مکتوب داشته باشید.
به این دلیل که در شرایط پر نوسان بازار بورس، روزهایی وجود دارد که جو بازار هیجانی است و در این شرایط تصمیم گیری برای خرید یا فروش بسیار سخت می شود. بنابراین لازم است که در مواقع این چنینی، معامله گران به استراتژی معاملاتی خود رجوع کنند و طبق آنچه تدوین نموده اند، تصمیم گیری صحیحی داشته باشند. بنابراین داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق بسیار لازم و ضروری است.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک استراتژی معاملاتی موفق چند فاکتور اصلی دارد. با درک این فاکتورها شما می توانید یک استراتژی معاملاتی را به درستی طراحی کنید.
شما چه نوع معامله گری هستید؟
قبل از هر اقدامی لازم است مشخص کنید که شما چه نوع معامله گری هستید و با توجه به روحیات تان چه نوع معاملاتی را بیشتر مایلید که انجام دهید. به طور مثال معاملات اسکلپ، معاملات روزانه و کوتاه مدت، معاملات بلند مدت و … .
تشخیص جهت کلی حرکت بازار
شما باید بتوانید تشخیص دهید که در زمان انجام معامله جهت حرکت بازار صعودی است یا نزولی. اینکه شما بتوانید روند حرکت بازار را تشخیص دهید، به شما کمک خواهد کرد که تصمیم گیری درستی داشته باشید که در آن موقعیت بازار، فروشنده باشید یا خریدار!
برای تعیین جهت حرکت کلی بازار و نقاط ورود بازار نیز نیاز به دانستن تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال خواهید داشت.
تعیین حدود سود و ضرر معاملات
در واقع لازم است که قبل از اقدام به هر نوع معامله ای، میزان سود و ضرر معامله را مشخص کنید و با به دست آوردن نسبت سود به ضرر، به معامله وارد شوید. در این مورد لازم است که این نسبت به صرفه و عقلانی باشد.
در تعیین مقدار سود و ضرر در معاملات لازم است که هم در تعیین سود عقلانی فکر کنید و هم میزان ضرر حداقل میزان ممکن باشد.
مشخص کردن بازه زمانی یا تایم فریم
مشخص کردن بازه زمانی قانون خاصی ندارد و این کاملا به شما و شخصیت شما بستگی دارد. چنانچه جز آن دسته افرادی هستید که تمایل دارید در بازه زمانی کوتاه به سود برسید، می توانید در معاملات روزانه بازار شرکت کنید و به صورت ساعتی معاملات را زیر نظر داشته و اقدام کنید.
اما چنانچه شغل دیگری هم دارید و به انجام معاملات بلند مدت علاقه مند هستید می توانید بازه های زمانی 1 الی 3 ساله را هم برای رسیدن به سود مشخص کنید.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک یکی از مهم ترین فاکتورها در تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق می باشد. به هر ترتیب در بازار بورس و سایر بازارهای معاملاتی، ریسک وجود دارد. این که شما بتوانید به درستی به مدیریت ریسک بپردازید، کمتر متضرر خواهید شد.
پس از این که استراتژی معاملاتی خود را طراحی کردید، به منظور حصول اطمینان از عملکرد صحیح آن می توانید آن را ارزیابی کنید. در ادامه شما را با اصول ارزیابی استراتژی معاملاتی آشنا خواهیم کرد. پس همچنان همراه ما باشید.
ارزیابی استراتژی معاملاتی
یک بخش بسیار مهم از معامله گری در فارکس این است که شما بتوانید استراتژی معاملاتی خود را ارزیابی کنید. به این ترتیب شما می توانید به میزان موفقیت نسبی استراتژی معاملاتی خود پی ببرید. مراحل ارزیابی این استراتژی را در این بخش توضیح داده ایم، این مطالب را با دقت مطالعه کنید.
جمع آوری داده های بازار
مهم ترین نکته این است که شما قبل از اقدام به بررسی عملکرد استراتژی خود، اطلاعات کافی از بازار در دست داشته باشید.
این اطلاعات می تواند مربوط به گذشته بازار باشد و یا انجام معاملاتی که اخیرا ثبت شده؛ اما در هر صورت لازم است که داده ها را به اندازه کافی جمع آوری کنید؛ هر چه اطلاعات بیشتری داشته باشید، نتایج ارزیابی شما دقیق تر به دست خواهد آمد.
تناوب کار در بازار
اگر معامله گری در بازار فارکس، شغل دوم شما می باشد پس باید مشخص کنید که هر چند وقت یکبار به بازار وارد می شوید. مثلا یک روز در هفته؟ تمام طول روز؟ کل هفته و … .
در حقیقت هر بار که شما به بازار وارد می شوید، ریسک مربوط به هر معامله را نیز می پذیرید و هر چه بیشتر در بازار حضور داشته باشید، احتمال اینکه سود یا ضرر داشته باشید افزایش پیدا می کند.
به همین دلیل مشخص کردن میزان حضور شما در بازار می تواند در ارزیابی استراتژی معاملاتی شما تاثیر بسیاری داشته باشد. پس از آن شما می توانید با استفاده از تعداد معاملاتی که انجام می دهید و تعداد روزهایی که در بازار حضور دارید، عدد تناوب خود را از طریق فرمول زیر به دست آورید.
تناوب معاملات روزانه = تعداد روزهای کاری / تعداد معاملات
محاسبه نسبت سود به ضرر
به دست آوردن نسبت سود به ضرر به شما کمک می کند تا بتوانید میزان معاملات موفقی که انجام داده اید را به دست آورید. این عدد را می توانید با استفاده از فرمول زیر و از طریق داده هایی که جمع آوری کرده اید به دست آورید.
نسبت سود به ضرر = مجموع معاملات ناموفق/ مجموع معاملات موفق
اگر این نسبت از 1 بیشتر شود به این معناست که معاملات موفق شما بیشتر از معاملات ناموفق تان بوده است؛ و اگر کمتر از 1 باشد برعکس.
محاسبه نسبت سود به ضرر موثر
برای اینکه بدانید در معاملات موفق خود چه میزان سود کرده اید، می توانید نسبت سود به ضرر موثر را محاسبه کنید. این نسبت نشان دهنده ی این است که در معاملات موفق نسبت به معاملات ناموفق چه میزان سود داشته اید.
نسبت سود به ضرر موثر = مجموع پیپ های از دست رفته / مجموع پیپ های بدست آمده
اگر این نسبت کمتر از 1 باشد به معنای این است که شما در حال از دست دادن سرمایه خود هستید. به این ترتیب شما می توانید با انجام این محاسبات و به دست آوردن این نسبت ها متوجه شوید که استراتژی معاملاتی شما تا چه میزان اثربخش است و کارآیی دارد و می تواند شما را در معاملاتی که انجام می دهید موفق کند.
کلام پایانی
اکنون می دانید که استراتژی معاملاتی چیست و به طور کلی می توان گفت برای طراحی یک استراتژی معاملاتی موفق ، نه تنها لازم است که از فاکتورهای تاثیرگذار در این استراتژی آگاه باشید، بلکه شما می توانید طبق روحیات و شخصیت خود، این استراتژی را مشخص کنید و معاملات خود را مطابق آن مدیریت کنید.
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.
١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .
٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .
٣ – چیزھائی از بازار که به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .
۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .
۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که
اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .
۶ – چارتھای مخصوص به خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .
٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد !
٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .
٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .
١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .
١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .
١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .
١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .
١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .
١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .
١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .
١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از حد منجر می شود .
١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .
١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .
٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.
٢١ – بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم .
٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .
٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .
٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.
٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .
٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .
٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .
٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .
٢٩ – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است
اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است
و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .
٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .
٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .
٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .
٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .
٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .
٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .
٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم
٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .
٣٨ – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .
قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .
٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .
۴١ – ضربه بزرگ دیگری می خوریم .
۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .
۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .
خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )
چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .
۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند
که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .
۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .
دیگر ترس مساله مهمی نیست .
۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .
مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست
۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .
ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .
آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟
۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .
۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .
۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .
۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .
۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم
و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .
۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می شویم .
۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .
۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .
۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم
کتاب های مورد نیاز یک تریدر
وقتی با فهرستی از کتابهایی که در حوزه معاملهگری برخورد میکنید،شاید آن را حوصله سربر و خستهکننده بپندارید اگر قصد دارید کتاب های مفید مطالعه کنید و ذهن خود تصمیم گیری معامله گر و سرمایه گذار را درگیر حاشیه نکنید. با همیارکریپتو همراه باشید تا کتاب های مورد نیاز یک تریدر را به شما معرفی کنیم.
کتاب هایی که در ادامه قصد دارم به شما معرفی کنم، سیستمها و استراتژیهای معاملاتی، متدهای ورود یا اندیکاتورهای مختلف نمیپردازند؛ در حقیقت، استراتژی معاملاتی، مقولهای کاملاً شخصی است و نمیتوان آن را با خواندن کتاب یا دنبالهروی از نظرات دیگران تعیین کرد.
تکتک کتاب هایی که مطالعه می کنید باید ارزش ثانیه به ثانیه وقتتان را داشته و به رشد شما بهعنوان یک معاملهگر و یک انسان، کمک کند.
پول درآوردن و کسب سود از معاملات صرفاً به کسب دانش و اطلاعات دربارهی نحوه کار و عملکرد دنیای مالی یا پیشبینی حرکت بعدی بازار محدود نمیشود؛ بلکه، برای رسیدن به این هدف میبایست طرز فکر و شخصیتتان را اصلاح کنید.
همانطور که بنجامین فرانکلین میگوید: سرمایهگذاری در کسب علم و دانش بیشترین سود را از آن شما خواهد کرد.
بهترین سال زندگی تو
کتابی از دارن هاردی که در آن 8 گام برای رسیدن به موفقیت را بیان می کند.
- گام اول: هدف گذاری
- گام دوم: مرور اشتباهات گذشته
- گام سوم: قدردان بودن
- گام چهارم: تک بعدی نبودن
- گام پنجم: طراحی نقشه برای موفقیت
- گام ششم: رشد فردی سبب پیشرفت زندگی می شود.
- گام هفتم: انعطاف پذیری در برنامه ها
- گام هشتم: اجرا کردن برنامه ها
کتاب معامله گر منضبط
فرصتهای بی نهایت برای به دست آوردن یا از دست دادن
قیمتها همیشه در حال تغییر هستند
ذهن بر تصمیم گیری تان تأثیر میگذارد
خاطرات میتوانند خطرناک باشند
هیچ کس مسئول شکستها و موفقیتهای شما نیست
اگر میخواهید بازار را بشناسید، ابتدا باید خودتان را بشناسید
صاحب نظران راجع به کتاب «معامله گر منضبط» چه میگویند؟
این روزها در مورد سرمایه گذاری در بورس، رمز ارزها و دیگر بازارهای مالی و یادگیری نحوه سرمایه گذاری زیاد می شنویم. یکی از مسائلی که کمتر به آن پرداخته می شود، روانشناسی بازار و تاثیر گذاری احساسات و ذهنیت بر معامله گری است.
بهتر است بدانید، 95 درصد معامله گران بازنده هستند، نه به این دلیل که نمیتوانند برنده شوند، بلکه به این دلیل که نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند.
مارک داگلاس در کتاب معامله گر منضبط نشان میدهد که چگونه مسائل ذهنی که به ما اجازه میدهند در جامعه به طور موثر عمل کنیم، اغلب به موانع روانی در معامله گری تبدیل میشوند.
کتاب معامله گر منضبط پس از بررسی نحوه ایجاد نگرشهای باختن، شما را برای “پاکسازی ذهنی کامل” از فرایندهای فکری ریشه دار آماده میکند. سپس به خواننده نشان میدهد که چگونه نگرشها و رفتارهایی که از موانع روانی عبور میکنند و منجر به موفقیت میشوند را به کار گیرد و استفاده کند.
معامله گری موفق به چیزی بیشتر از دانش و مهارتهای ارتباطی نیاز دارد.
در کتاب معامله گر منضبط، مارک داگلاس توضیح میدهد که چطور تقریباً همه چیزهایی که داشته را به دلیل تصمیمات معاملاتی بد از دست داده است.
این تجربه او را به بررسی دقیق خودش سوق داد و متوجه شد که احساسات، به ویژه ترس، او را به سمت بیاحتیاطی میکشانده است.
او در ادامه با توضیحی ساده و بسیار نافذ از نقش باورها و احساسات در معاملات مینویسد.
داگلاس یک معامله گر است که با معامله گران صحبت میکند. او بر مبنای تجزیه و تحلیل و توصیههای خود عمل میکند.
گاهی اوقات، ممکن است سبک نوشتن او ناخوشایند، سست و حتی دست و پا گیر باشد. با این حال، این اشکالات مانع از انتقال اطلاعات مهم و مفید نمیشود.
اگرچه کتاب معامله گر منضبط به طور خاص در مورد عوامل احساسی و روانی است که بر معاملات تأثیر میگذارد، اما خوانندگان احتمالاً متوجه میشوند که این تأثیرات در ابعاد دیگر زندگی آنها نیز وجود دارد.
معامله گر منضبط به شما کمک میکند تا با افراد معدودی آشنا شوید که یاد گرفته اند چگونه رفتار معاملاتی خود را کنترل کنند یعنی معدود معامله گران که به طور مداوم بیشترین درصد سود را از بازار کسب میکنند.
این کتاب یک رویکرد سیستماتیک و گام به گام برای پیروزی شدن در هر روز، هر هفته و هر ماه را ایجاد می کند.
این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است:
- مروری بر الزامات روانی محیط معاملات
- تعریفی از مشکلات و چالشهای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق
- بینشهای اساسی درباره اینکه چه رفتاری باید تغییر کند و چگونه چارچوبی را برای دستیابی به این هدف ایجاد کنیم
- چگونه مهارتهای معاملاتی خاصی را بر اساس چشم اندازی روشن و عینی در مورد عملکرد بازار توسعه دهیم.
اگر می خواهید با سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید، مطالعه مقاله زیر می تواند کمک زیادی به شما کند.
با اصول سرمایه گذاری و بهترین روش های آن آشنا شوید
اکثر ما به خوبی با اصول سرمایهگذاری آشنا نیستیم و نمیدانیم که باید از کجا شروع کرد و به کجا رسید.
اگر شما هم درباره این فعالیت اقتصادی سوالات زیادی دارید،این مقاله می تواند به شما کمک کند.
اکثر معامله گران جدید نمیدانند که عادات و اعتقادات آنها، که در دنیای خارج به آنها کمکهای زیادی کرده است، هنگام معامله گری ممکن است به مانع تبدیل شوند.
معامله گری نیاز به نظم و انضباط بسیار بیشتری نسبت به سایر فعالیتها دارد.در بازارهای مالی شما رئیس خودتان هستید.
میتوانید به عنوان یک معامله گر تقریباً بی نهایت پول بدست آورید یا از دست بدهید، بنابراین باید مراقب باشید و نظم داشته باشید.
زیرا بسیاری از افراد به دلیل عدم نظم و انضباط و کنترل احساسات خود متحمل ضررهای فاجعه باری میشوند.
اگرچه نمیتوانید بازار را کنترل کنید، اما میتوانید طرز فکر خود را در مورد آن کنترل کنید. خودکنترلی، مهار احساسات و انعطاف پذیری بخشی از بازار نیستند. آنها بخشی از شخصیت شما هستند.
باید آنها را بیاموزید تا به ماهیت وجودی تان تبدیل شوند. میتوانید این کار را با آزمایش و خطا انجام دهید، اما این یک روند طولانی است و هیچ تضمینی برای موفقیت ندارد.
کتاب از طمع تا وحشت
کتاب از طمع تا وحشت آینه ای روان شناختی مقابل روی فعالان بورس می گذارد.
این آینه از یک سو به خواننده نشان می دهد که در حوزه ی بورس چه تیپ شخصیتی دارد و از سوی دیگر ویژگی های سایر تیپ های شخصیتی را که هر بورس باز، احتمالاً کمی از آن ها را در خود دارد و هر از چندی به دردسر آن ها گرفتار می شود، شرح می دهد.
در مطلب خلاصه کتاب از طمع تا وحشت ذکر میکنیم که محور اصلی این کتاب، بررسی 10 تیپ شخصیتی مشکل آفرین در بورس است که هر یک از ما، کم و بیش قدری از خصوصیات هر کدام از این تیپ ها را در خود داریم.
شناخت این روحیات به طور حتم به ما کمک می کند سرمایه گذار بهتری باشیم و هم خود و هم اقتصاد و نظام تولید از آن نفع ببریم.
کتاب هنر شفاف اندیشیدین
کتاب هنر شفاف اندیشیدن کتابی است تاثیرگذار از رولف دوبلی، که به اشتباهاتی که در هنگام تصمیمگیری و فکر کردن با آن مواجه میشویم، میپردازد.
کتاب هنر شفاف اندیشیدن یکی از کتابهای خوب در حوزهی رشد فردی است.
خواندن این کتاب مفید را به شما توصیه میکنم. در ادامه این مطلب از بلاگ بامبو خلاصه کتاب هنر شفاف اندیشیدن برای شما شرح دادهام.
حقیقت آن است که خواسته یا نا خواسته آدمی در طول زندگی خود دچار خطاهای زیادی در ابعاد مختلف میشود ولی شناخت و پیشبینی خطاهای پیش رو کار مشکلی است.
اما اگر یک کتاب شبیه یک دایرهالمعارف، لیست جامعی از این خطاها را پیش روی ما قرار داده و ذهن ما را از خطاهای کرده و ناکردهاش آگاه کند، میتوان پیشبینی کرد که احتمال رخداد خطاهای بعدی نیز میتواند کمتر شود.
عدم آگاهی منجر به عملکردهای غلط میشود و آگاهی بدون شک میتواند از درصدی از این خطاها جلوگیری کند، عموم خطاهایی که از انسان نیز سر میزند از نحوه تفکر اون نشات میگیرد.
به نوعی خطاها، خطاهای ذهنیاند، کتاب هنر شفاف اندیشیدن شما را در برابر خطاهای خود قرار میدهد و فرصت بررسی مجدد ذهن و عملکرد شما را فراهم میکند.
دیدگاه شما