چگونه تایم فریم مناسب خود را انتخاب کنیم؟
تحلیل چندزمانی یا مولتی تایم فریم، فرآیند بررسی روند قیمتی یک جفت ارز، کالا، سهام یا سایر دارایی ها در چند تایم فریم مختلف به منظور بررسی بهتر جریان حرکتی قیمت و تایید بهتر نقاط ورود و خروج است.
همانطور که می دانید روند قیمتی در قالب تایم فریم های مختلفی امکان بررسی شدن دارند. مثلا تایم فریم 1 ساعته، 4 ساعته، روزانه، هفتگی و …. این به این معناست که معامله گران مختلف می توانند نسبت به این مساله که یک دارایی چطور معامله می شود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم می تواند کاملا صحیح باشد.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم درواقع این نکته را ذکر می کند که هر قسمت در نمودار، یک فریم زمانی را بیان می کند. مثلا در نمودار با تایم فریم ماهانه، هر نقطه یا میله ای روی نمودار، نشان دهنده یک ماه است یا در نمودار دارای تایم فریم هفتگی، هر نقطه یا میله ای روی نمودار، نشان دهنده یک هفته است.
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی، تایم فریمی که می خواهند بررسی های خود را داشته باشند را باید مشخص کنند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. پس تایم فریم یکی از نیازهای ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کند.
در تحلیل بنیادی معمولا تحلیلگر تایم فریم های بلندمدت را انتخاب می کند و معمولا تایم فریم چندماهه یا یکساله انتخاب می شود. اما تایم فریم در تحلیل تکنیکال، بصورت تمام تایم فریمها به کار می رود. به کمک نرم افزارهایی مانند متاتریدر، تایم فریم های مورداستفاده از ۱ دقیقه تا دقایق بیشتر، قابل تنظیم هستند.
انواع مختلف تایم فریم معاملاتی
انتخاب و اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تحلیلگر می تواند تایم فریم در تحلیل تکنیکال را با استفاده از نرم افزار متاتریدر انتخاب کنید. تایم فریم های زیر در تحلیل تکنیکال بیشتر استفاده می شوند:
- یک دقیقه یا M1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ دقیقه)
- 5 دقیقه یا M5 (تغییرات قیمت درمدت 5 دقیقه)
- 15 دقیقه یا M15 (تغییرات قیمت درمدت 15 دقیقه)
- 30 دقیقه یا M30 (تغییرات قیمت درمدت 30 دقیقه)
- 1 ساعت یا H1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ ساعت)
- 4 ساعت یا H4 (تغییرات قیمت درمدت 4 ساعت)
- یک روز یا D1 (تغییرات قیمت درمدت ۱ روز)
- و غیره.
انتخاب تایم فریم مناسب
هنگام انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای معاملات خود، زمان اختصاص یافته به معاملات شما اهمیت زیادی دارد. اگر مشغلات کاری زیادی دارید، بهتر است از نمودارهای ۱ ساعته یا ۴ ساعته استفاده کنید و البته نمودارهای روزانه نیز مناسب شما است. اما اگر زمان آزادتری دارید می توانید بر روی تایم فریم های ۳۰ دقیقه یا ۱۵ دقیقه ای تمرکز کنید.
انتخاب و اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
در معامله گری به اندازه کافی با استرس مواجه هستید، پس تلاش کنید تایم فریم مناسبی انتخاب کنید تا از این بابت تحت فشار نباشید. باید تایم فریمی را انتخاب کنید که فرصت مناسبی برای تحلیل داشته باشید. تایم فریم شما باید با شخصیت و زمان شما مطابقت داشته باشد.
حال این سوال مطرح میشود که کدام تایم فریم را به عنوان تایم فریم اصلی انتخاب کنیم؟
از جمله دلایلی که معامله گران نوپا آنطور که باید و شاید کار نمی کنند آن است که در تایم فریم های نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله می کنند. معامله گران جدید می خواهند سریع پولدار شوند. به همین دلیل کارشان را بای تایم فریم های کوتاه مدت مثل یک دقیقه ای یا پنج دقیقه ای آغاز می کنند. در نهایت معامله نومیدشان می کند چرا که این تایم فریم با شخصیتشان سازگاری ندارد.
برخی از معامل گران با معامله در نمودار های ساعته احساس بهتری دارند. این تایم فریم طولانی تر است اما آنقدر هم طولانی نیست. سیگنالهای معاملاتی در آن ها کمتر است اما خیلی هم کم نیست. معامله در این تایم فریم زمان بیشتری برای تحلیل بازار به شما می دهد و همزمان کار با عجله پیش نمی رود.
از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در تایم فریم زمانی 1 ساعته معامله نمی کند. این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالا فکر می کند نمی تواند تا پیش از ورود به معامله دوام بیاورد و فسیل می شود. بنابراین معامله در نمودار 10 دقیقه ای را ترجیح می دهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای پلن معاملاتیش زمان کافی دارد. (البته نه خیلی زیاد)
با این توضیحات حالا احتمالا می پرسید پس چه تایم فریمی مناسب شماست؟ خب دوست من اگر توجه کرده باشید این بستگی به شخصیت شما دارد. دقیقا به این بستگی داره که فرد صبوری هستید یا عجول آیا اگر روزانه ده ها معامله انجام ندهید دلمرده می شوید یا به باز نگه داشتم معاملات بلند مدتی علاقه دارید یا حتی فراتر برویم الزامات شغلی دارید و نمی توانید مرتب پشت چارت باشید، همه اینها در انتخاب تایم فریم شما نقش دارند.
شما به عنوان یک معامله گرلازم است بدانید که باید با تایم فریمی معامله کنید که با آن احساس راحتی می کنید. وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چرا که پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است. زمانی که معامله گری را آغاز می کردیم نمی توانستیم به یک تایم فریم پایبند بمانیم. کار را با نمودار 15 دقیقه آغاز می کردیم، سپس به نمودار 5 دقیقه می رفتیم، سپس نمودار یکساعته، چهارساعته و روزانه را انتخاب می کردیم.
این برای تمام معامله گران تازه کار طبیعی است. تا آن زمان که ناحیه آسایشتان را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد می کنیم با استفاده از تایم فریم های مختلف معامله دمو کنید تا ببینید کدام تایم فریم با شخصیتتان سازگارتر است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان است، شما باید برای پیشبرد معاملات خود یک استراتژی داشته باشید. بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال برای ساخت استراتژی به تحلیل تکنیکال روی میآورند. این نوع تحلیل با ارائه بینشی در مورد حرکات گذشته بازار ارزهای دیجیتال، به شما کمک میکند تا پیشبینی کنید قیمتها در آینده به چه سمتی حرکت خواهند کرد.
به طور کلی، برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری دو روش اصلی وجود دارد:
- تحلیل فاندامنتال: شامل بررسی شرایط مالی یک شرکت، شرایط شبکه یک ارز دیجیتال و پیگیری رویدادها و اخبار آن (شامل ارائه برخی بهروزرسانیها، انتقال به شبکه اصلی، گردهمایی و …) است.
- تحلیل تکنیکال: شامل جستجوی الگوها و روندها برای تعیین حرکت آینده قیمت، پیشبینی روند آتی قیمت و درک شرایط است.
قیمت یک دارایی منعکسکننده مجموع دانش کل فعالان بازار شامل تحلیل، دیدگاهها و اقدامات آنهاست.
تحلیل تکنیکال چیست؟
برای درک نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال در معامله ارزهای دیجیتال، باید از معنای آن آگاهی داشته باشید. تحلیل تکنیکال شامل استفاده از دادههای واقعی قیمت در تلاش برای پیش بینی آینده بازار است. این کار شامل بررسی دادههای آماری گذشته ارز دیجیتال موردنظر از جمله عواملی مانند حجم معاملات و حرکات قیمت است.
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی در روند قیمتها و الگوهای یافت شده در نمودارها به کار میرود. در واقع، تحلیل تکنیکال با نگاه به الگوها و ابزارهای تحلیل نمودار، نقاط قوت و ضعف ارز دیجیتال مورد نظر را یافته و بر اساس آن الگوهای آینده را پیشبینی میکند.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته میتوانند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند.
تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل فاندامنتال که بیشتر به امور مالی شرکت توسعهدهنده توجه دارد، در تضاد باشد.
تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
تحلیل تکنیکال بیشتر کمی و مبتنی بر معیارهاست. از آنجایی که تحلیل تکنیکال از مدلسازی ریاضی و آماری برای درک رفتار بازار و قیمت استفاده میکند، کاربردهای گستردهای در معاملات ارزهای دیجیتال دارد.
تریدرهای داراییهای سنتیتر، از جمله سهام، کالاها، انواع ارزهای فیات، معاملات آتی و فارکس نیز از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. فرآیند استفاده از تحلیل تکنیکال در هر یک از این موارد کاملاً مشابه استفاده از آن در مورد ارزهای دیجیتال است.
درک تحلیل تکنیکال
برخلاف تحلیل فاندامنتال که تلاش میکند ارزش یک سهم یا کالا را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معاملات متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق عرضه و تقاضا که بر تغییرات قیمت، حجم معاملات و نوسانات اثرگذار است، استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر کالای قابل معاملهای که دادههای معاملاتی آن در گذشته در دسترس باشد، استفاده کرد. این کالا میتواند شامل سهام، معاملات آتی، مواد خام و فلزات، جفت ارزهای فیات، ارزهای دیجیتال و سایر اوراق بهادار باشد. تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معاملهگران بر حرکات کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، رواج زیادی دارد.
بنیانگذار تحلیل تکنیکال
همانطور که امروزه میدانیم، تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو (Charles Dow) و با عنوان نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گولد (Edson Gould) و جان مگی (John Magee) به شکل گیری بیشتر مفاهیم نظریه داو کمک کردند. امروزه، تحلیل تکنیکال تکامل یافته و شامل صدها الگو و ابزار تحلیلی است که طی سالها تحقیق توسعه یافتهاند.
تحلیل تکنیکال با این فرض انجام میشود که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته میتوانند شاخصهای ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند. تحلیلگران حرفهای اغلب از تحلیل تکنیکال به همراه سایر ابزارها استفاده میکنند. معاملهگران خرد ممکن است تنها بر اساس نمودارهای قیمت و آمار تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران حرفهای به ندرت تحقیقات خود را تنها به یکی از دو روش تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال محدود میکنند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر آیتم قابل معاملهای را که در معرض عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارزها را پیش بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه عرضه و تقاضا میدانند که در حرکات قیمت بازار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً در مورد تغییرات قیمت به کار میرود، اما برخی از تحلیلگران موارد دیگری غیر از قیمت، نظیر حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار میدهند.
برخی تحلیلگران به غیر از قیمت، حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار میدهند.
ابزارهای متداول در تحلیل تکنیکال
صدها الگو و ابزار وجود دارد که توسط محققان برای پشتیبانی از تحلیل تکنیکال تولید شدهاند. همچنین، تحلیلگران تکنیکال انواع مختلفی از سیستمهای معاملاتی را برای کمک به پیش بینی و معامله در زمان تغییرات قیمت ساختهاند. برخی از شاخصها (اندیکاتورها) در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار، مانند مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند و برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. معروفترین شاخصهای تکنیکال و الگوهای نمودار شامل خط روند، کانالها، میانگین متحرک و شاخصهای مومنتوم هستند.
به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال انواع گستردهای از شاخصهای زیر را بررسی میکنند:
- روند قیمت
- الگوهای تشکیل شده در نمودار
- شاخصهای حجم معاملات و مومنتوم
- اسیلاتورها
- میانگینهای متحرک
- سطوح حمایت و مقاومت
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، در دو انتهای یک طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیشبینی روند آینده قیمت استفاده میشوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایهگذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل فاندامنتال روشی برای ارزیابی سهام، کالا یا ارز دیجیتال از طریق تلاش جهت سنجش ارزش ذاتی آن است. تحلیلگران فاندامنتال همه چیز را بررسی میکنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها. درآمد، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین شاخصهها برای تحلیلگران فاندامنتال هستند.
میان طرفداران تحلیل تکنیکال و فاندامنتال اختلافاتی وجود دارد
تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال از این جهت تفاوت دارد که قیمت و حجم معاملات تنها ورودی آن هستند. فرضیه اصلی این است که تمام فاندامنتالهای شناخته شده در قیمت خلاصه میشوند. بنابراین، نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی ارزش ذاتی یک سهم تلاش نمیکنند، بلکه در مقابل از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده میکنند که نشان میدهند آن سهم در آینده چگونه رفتار خواهد کرد.
آموزش تحلیل تکنیکال
فصل اول – پیش فرضها
چارلز داو مجموعه مقالاتی را در مورد تئوری تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشتههای او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای معامله بر پایه تحلیل تکنیکال در آمده است.
- بازارها با مقادیر نشاندهنده عواملی که بر قیمت تأثیر میگذارند، کارا هستند.
- به نظر میرسد حرکات تصادفی قیمت بازار در قالب الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت میکنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.
سه فرضیه در تحلیل تکنیکال
امروزه زمینه تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیلگران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی را در این تحلیل میپذیرند:
- نمودار قیمت گویای همه چیز است: تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه چیز، از اصول شرکت تا عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار، از قبل در نمودار قیمت موجود هستند. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارا (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمتها فرض میکند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار میدانند.
- حرکات قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمتها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به تایم فریمهای مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر، قیمت بیش از حرکات نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه میدهد. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر اساس این فرض است.
- تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار خودش دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال است که از انواع تحلیل تکنیکال استفاده شده، اما هنوز اعتقاد بر این است که در بازارهای امروزی هم کاربرد دارد، زیرا این تحلیل الگوهای حرکات قیمت را نشان میدهد که اغلب تکرار میشوند.
در فصل اول از مقالههای آموزش تحلیل تکنیکال توضیحات کاملتری درباره پیش فرض ها و تاثیر آنها بر بازار صحبت ردهایم:
تایم فریم چیست و کاربرد در تحلیل تکنیکال
بررسی و تحلیل بازار بورس در تایم فریم (بازه های زمانی) مختلفی انجام می شود. بازه زمانی میتواند یک دقیقه ای بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه ، 5 دقیقه ای ، 15 دقیقه ای و یا حتی یک ماهه باشد. اینکه تحلیل گر چه تایم فریمی را برای تحلیل مد نظر داشته باشد کاملا مرتبط با دیدگاه و استراتژی وی میباشد. یک راه حل موثر جهت کسب سود از تغییرات قیمت در تایم فریم های مختلف استفاده از چند تایم فریم یا به اصطلاح مولتی تایم فریم ( تحلیل چند زمانی ) است.
حتما میپرسید چگونه میتوان از این قابلیت سود برد؟ دانش سرمایه آرکا در راستای آموزش بورس در شیراز شما را شکارچی فرصت های ناب خواهد کرد. این مقاله را دنبال کنید تا متوجه شوید که بر چه اساس تحلیل گران مثلا می گویند که سهم x در تایم فریم 1 ساعته سیگنال خروج داد در حالی که از سویی عنوان می کنند که همان سهم در تایم فریم روزانه سیگنال خرید صادر کرده است.
آنچه در این مطلب میخوانید
تایم فریم یا بازه زمانی چیست؟
به منظور آشنایی با مولتی تایم فریم ابتدا لازم است که بدانیم ؛ تایم فریم یا بازه زمانی چیست؟
در بازارهای مالی جهت تحلیل تکنیکال سهام از ابزارهای متعددی استفاده می شود ، یکی از این ابزار پر کاربرد دوره زمانی است که بدان تایم فریم ( قاب زمان ) نیز گفته می شود. تحلیل گران برای آنکه نمودار قیمت سهام شرکت ها را بررسی کنند یک چارچوب قیمتی برای آن در نظر میگیرند که شامل زمان است. این چارچوب که تایم فریم نامیده می شود ممکن است یک دقیقه ای ، 5 دقیقه ای و الی یک ماه باشد. مثلا وقتی گفته می شود سهم در تایم فریم 30 دقیقه ای نزولی است، بدین معناست که کندل نیم ساعته که برآیندی از قیمت های خرید و فروش در این تایم است، کندلی منفی است.
بعنوان مثالی روشن تر؛
فرض کنید در حال رصد کردن قیمت سهمی هستید. قیمت سهم در ابتدای شروع بازار 1600 تومان است، و در ساعت 9:15 قیمت به 1630 تومان می رسد، در این حالت قیمت سهم را در تایم فریم 15 دقیقه ای بررسی کرده اید. حال اگر قیمت همین سهم در ساعت 12:30 چک کنید که مثلا به 1250 تومان رسیده است ( نسبت به 1600 تومان ) . بدین ترتیب قیمت سهم را در تایم فریم یک روزه بررسی کرده اید.
با توضیحات گفته شده مشخص شد که هر مدت تایمی که برای تایم فریم در نظر گرفته شده باشد، تغییرات قیمت در همان مدت زمان بررسی می شود.
انواع تایم فریم
انواع تایم فریم هایی که بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه در تحلیل تکنیکال و نرم افزارهای مربوطه مورد استفاده تحلیل گران قرار میگیرد شامل موارد زیر است:
- یک دقیقه ای یا M1
- 5 دقیقه ای یا M5
- 15 دقیقه ای و یا M15
- 30 دقیقه ای و یا M30
- یک ساعته و یا H1
- 4 ساعته و یا H4
- 1 روزه و یا Daily
- 1 هفته ای و یا Weekly
- 1 ماهه و یا Monthly
چه عواملی در انتخاب تایم فریم موثر است؟
مساله انتخاب تایم فریم مناسب از دقدقه های مهم تحلیل گران بازارهای مالی است. اما باید این نکته را متذکر شد که انتخاب تایم فریم کار آسان و پیش پا افتاده ای نیست و ملزم به بررسی و کند و کاوهای گسترده ای در بازار سهام و انتظارات خود شخص است. و هر سرمایه گذار باید مولفه های تاثیرگذار را مورد ارزیابی قرار داده سپس تایم فریم مناسب را انتخاب کند.
پس در گام اول باید دید که چه مولفه هایی در انتخاب تایم فریم نقش خواهند داشت. مهمترین عوامل تاثیرگذار را میتوان به استراتژی سرمایه گذار و مشغله کاری وی ربط داد.
_ بسیار مهم است که سرمایه گذار مالی قبل از اقدام به خرید سهام ، استراتژی خود را مشخص کرده باشد؛ اینکه قصد دارد سهام خود را برای بلند مدت نگهداری کند و یا اینکه در پی نوسان گرفتن از بازار است. بنابراین یک عامل مهم استراتژی سرمایه گذار است ، و قطعا تایم فریمی که یک معامله گر نوسانی انتخاب میکند با فردی که سهامداری را پیشه میکند بسیار متفاوت است.
برای سهامدار بلند مدت تایم فریم مثلا 30 دقیقه ای اصلا معنا ندارد درحالیکه برای یک نوسان گیر همین تایم فریم های دقیقه ای سرنوشت ساز است.
_ عامل مهم دیگر مشغله کاری و میزان وقت آزادی است که هر فرد سرمایه گذار میتواند به بازار اختصاص دهد. اگر معامله گر به اندازه کافی وقت آزاد دارد میتواند تایم فریم های کوتاه تر را برای تحلیل سهام و بازار در نظر بگیرد. مثلا تایم فریم دقیقه ای یا 15 دقیقه ای. ولی اگر فردی است که شاید بتواند در طول زمان فعالیت بازار نهایتا یک بار به بازار سر بزند، بهتر است تایم فریم روزانه و حتی هفتگی را مبنای تحلیل های خود قرار دهد.
نمودار تحلیل تکنیکال بیت کوین (آبان ۱۴۰۱)
Bitcoin
تحلیل تکنیکال بیت کوین
تحلیل تکنیکال یکی از ابزار های متعددی است که در اختیار تریدرها قرار دارد. تحلیل تکنیکال، تاریخچه و سوابق یک کوین خاص همراه با نمودار های بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه قیمت و حجم معاملاتش را بررسی می کند. آنچه که برای تحلیل تکنیکال بیت کوینیا هر رمز ارز دیگری لازم است، شناخت ایده های محوری تئوری Dow است. همچنین شناخت روند های صعودی و نزولی بازار که گاها روندی در بازار وجود ندارد و قیمت، داخل کانالی خاص جلو و عقب می رود. لازم به ذکر است خرید رمز ارز از صرافی های مختلف، ممکن است با قیمت های متفاوتی انجام شود.
با توجه به اینکه این تحلیل تکنیکال، نمودار و قیمت لحظه ای بیت کوین، بازتابی از ابزار تکنیکال سایت تریدینگ ویوو است، مسئولیت استفاده از آن به عهده کاربران می باشد. رمزارز نیوز مسئولیت و پیشنهادی در قبال استفاده یا وقوع این تحلیل ندارد.
آموزش استفاده از نمودار عقربه ای تحلیل تکنیکال بیت کوین
برای استفاده از نمودار عقربه ای تحلیل تکنیکال بیت کوین، کافی است از بالای نمودار، بازه زمانی (تایم فریم) مورد نظر خود را انتخاب کنید. مثلا 1 Minute (یک دقیقه ای)، 1 Hour (یک ساعته) یا 1 Month (یک ماهه).
سپس در زیر نمودار نتیجه تحلیل تکنیکال را مشاهده کنید. این نتیجه 5 حالت دارد:
Buy: پیشنهاد به خرید
Sell: پیشنهاد به فروش
Neutral: پیشنهاد به نگهداری
Strong Buy: پیشنهاد اکید به خرید
Strong Sell: پیشنهاد اکید به فروش
برای مثال اگر شما بازه زمانی 1 روزه (1 Day) را انتخاب کنید و نتیجه تحلیل تکنیکال Buy (پیشنهاد به خرید) باشد، به این معنی است که از نظر اندیکاتورهای تکنیکال، قیمت این رمزارز پس از 1 روز (24 ساعت دیگر) از قیمت فعلی بیشتر خواهد بود. بنابراین پیشنهاد تحلیل تکنیکال، خرید است.
آموزش تحلیل تکنیکال قیمت بیت کوین
نمودار تکنیکال بیت کوین
بیت کوین چیست؟
بیت کوین نخستین ارز دیجیتال غیرمتمرکزی است که بدون دخالت و نظارت واسطههایی مثل بانک و دولت عمل میکند. ساختار بیت کوین به گونهای طراحی شده که از نرمافزار و رمزنگاری نظیربهنظیر (P2P) بهره میگیرد؛ یعنی ارتباط مستقیم و بدون واسطه میان دو کاربر عضو شبکه. تمامی تراکنشها و کپیهای آن در یک دفتر کل عمومی به نام بلاکچین ثبت و در سرورهای سراسر جهان نگهداری میشود. هر فرد بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه میتواند از طریق یک رایانه، یکی از همین سرورها را راهاندازی کند که اصطلاحاً به آن نود (Node) گفته میشود. از طریق اجماع میان نودها، تراکنش تأیید و بلاک ساخته میشود و با اضافه شدن بلاکها بلاکچین شکل میگیرد. شبکه بیت کوین به گونهای طراحی شده که با انگیزه دریافت پاداش، کاربران را به مشارکت در ساخت این زنجیره ترغیب میکند.
بیت کوین در سال 2009 به دست فردی ناشناس رونمایی شد و با پیمودن مسیر توسعه خود در سال 2010 به بهرهبرداری رسید. ارز دیجیتال در ابتدا مفهوم جدیدی بود و چندان مشتری نداشت. اما با گذشت زمان مزایای آن آشکار شد: سرعت بالای انتقال وجوه مالی، مخفی ماندن از چشم دولتها و هزینه اندک انتقال.
تحلیل تکنیکال بیت کوین نشان میدهد که پتانسیل بالایی دارد و امروزه باارزشترین ارز دیجیتال به شمار میآید، اما در آغاز راه چندان باارزش نبود. روزگاری قیمتش تنها 0.08 دلار بود و کارش به جایی رسید که در سال 2021 تا 68000 دلار بالا رفت.
تاریخچه قیمت بیت کوین
بیت کوین در سال 2009 رونمایی شد و انتظار میرفت بتواند در کاهش آثار مخرب بحران مالی همان سال مفید واقع شود. در جولای سال 2010، بیت کوین با قیمت 0.0008 دلار معامله میشد و در پایان ماه به 0.08 دلار افزایش یافت. پس از آن عملکرد نسبتاً ثابتی داشت و با شیبی ملایم به محدوده 10 دلاری پا گذاشت.
در آوریل 2013 اولین جهش مهم و کلان برای بیت کوین رخ داد و قیمت به 250 دلار رسید. در این دوره قیمت بیت کوین دائم در حال نوسان بود. در پایان سال 2013 بیت کوین توانست به اوج قیمتی جدیدی برسد: 1164 دلار.
بین سالهای 2014 تا 2015 رکود و نوسان باعث شد شعلۀ قیمت پایین بیاید و در اکتبر 2015 به 245 دلار کاهش یافت. سال 2016 شروع افزایش قیمت پایدار بیت کوین بود؛ به طوری که سال را با 422 دلار آغاز کرد و با 959 دلار پایان داد. مقبولیت این ارز دیجیتال در سال 2017 افزایش یافت و به اعتبارش افزود. معرفی ارزهای دیجیتال جدید و مطرح شدن بیت کوین در رسانههای اجتماعی باعث شد قیمت این رمزارز 1729 درصد افزایش یابد و در دسامبر به حوالی 19000 دلار برسد. اما نوسانات بیت کوین همچنان پابرجا بود و مجدداً تا مرز 3000 دلار سقوط کرد. برخی با استناد به این سقوط تاریخی استدلال کردند که این دارایی قابلاعتماد نیست و حبابی است که رسانههای شرکتهای ذینفع ایجاد کردهاند.
سال 2020 فرصتی بود که توانایی بیت کوین در مقابله با بحران مالی ناشی از کرونا به آزمون گذاشته شود. با شروع سال 2020 و در پی شیوع همهگیری، قیمت بیت کوین 30 درصد کاهش یافت و به 4,841 دلار رسید، اما تحلیل تکنیکال بیت کوین نشان میداد که رشد عظیمی در راه است. پایین بودن قیمت، فرصتی برای خرید فراهم کرد و با بروز تورم و کاهش ارزش قدرت خرید ارز فیات، از این ارز دیجیتال استقبال بیسابقهای شد. رالی بیت کوین آغاز شده بود و تمام سال ادامه یافت و در پایان سال به حوالی 30000 دلار رسید. افزایش قیمت بیت کوین در سال 2021 هم ادامه داشت و در نوامبر اوج قیمتی تاریخی ثبت کرد: 68649 دلار. پس از ثبت این اوج قیمت بیت کوین به سراشیبی نزول افتاد.
پیش بینی قیمت بیت کوین
بخش مهمی از افزایش قیمت در سال 2021 مربوط به انتشار خبر خرید 1.5 میلیون دلاری تسلا از بیت کوین بود و اعلام پذیرش آن به عنوان وسیله پرداخت. بخش دیگر نیز به رشد صنعت دیفای و رونق توکنهای غیرمثلی (NFT) مربوط میشد. مقبولیت و پذیرش بیت کوین از سوی کسبوکارها عاملی است که قیمت را به بالا سوق میدهد و در این میان رشد متاورس هم بیتأثیر نبوده است. هرچند که بیت کوین توانست در جنگ میان روسیه و اوکراین به عنوان ابزار مالی مفیدی برای هر دو طرف نقش ایفا کند، اما مادامی که سایۀ ریسک تنشهای بینالمللی بزرگتر وجود دارد، نمیتوان به افزایش پایدار قیمت این ارز دیجیتال چندان دلخوش بود. از طرفی تنظیمگری و مقررات دولتها مانع بزرگی بر سر اوجگیری مجدد ارزهای بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه دیجیتال است.
امروزه ابزارهای بسیار پیشرفته و کارآمدی در اختیار تحلیلگران ارزهای دیجیتال قرار دارد. در بالای این صفحه نمودار پیش بینی قیمت بیت کوین را مشاهده میکنید. این نمودار با بررسی دقیق و تکنیکالی نمودار قیمت بیت کوین و تحلیل اندیکاتورهای مختلف، پیشبینی میکند که از نظر تکنیکال در بازه زمانی مورد نظر، چه اتفاقی برای قیمت بیت کوین خواهد افتاد. دقت کنید برای استفاده از تحلیل تکنیکال قیمت بیت کوین باید دانش حداقلی داشته باشید. بنابراین پیشنهاد ما این است که حتماً آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال و همچنین دوره رایگان آموزشی رمزارز نیوز را دریافت و مطالعه کنید.
نگاه بنیادین
علاوه بر تحلیل تکنیکال بیت کوین، توجه به عوامل بنیادین هم میتواند مفید باشد. با اینکه بیت کوین پیشگام و پیشتاز بازار است، اما هیچ بعید نیست که مقام نخست را در آیندهای نهچندان دور از دست بدهد. استفاده از الگوریتم گواه اثبات کار، قدیمی، انرژیبر و پرهزینهتر است و مورد انتقاد نهادهای حافظ محیط زیست قرار دارد. از طرفی بیت کوین از قراردادهای هوشمند پشتیبانی نمیکند و رقیبان تازهنفسش مقتدرانه وارد صحنه شدهاند. عامل بنیادین دیگری که بر سر راه بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال قرار دارد، به نوسانات تقریباً همیشگی ارزهای دیجیتال مربوط است. بیت کوین برای آنکه بتواند به عنوان وسیله پرداخت مورد استفاده قرار بگیرد باید بتواند ذخیره ارزش کند، اما نوسانات قیمت مانع بزرگی در این راه به شمار میآید. با تمام این مشکلات، مقبولیت بیت کوین پیوسته در حال افزایش است و این شرط لازم (و نه کافی) هر داراییای است که میخواهد به وسیله پرداخت تبدیل شود.
تحلیل مولتی تایم چیست؟ | چگونه به صورت مولتی تایم ترید کنیم؟
آن طور که به نظر میرسد هم پیچیده نیست. اکنون که دبیرستانتان را تمام کردهاید زمان آن است که مدرک ارشدتان را بگیرید.
تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم، فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت آن در چهارچوبهای زمانی متفاوت است.
به خاطر داشته باشید که یک جفت ارز در چندین چهارچوب زمانی وجود دارد مانند روزانه، ساعتی، ۱۵ دقیقهای و حتی یک بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه دقیقهای. استفاده هم زمان از این تایم فریمها را مولتی تایم میگوییم.
این به این معناست که معاملهگران مختلف میتوانند نسبت به این مساله که یک جفت ارز چطور معامله میشود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم کاملاً صحیح هستند.
برای مثال ممکن است فوبی (Phoebe) مشاهده کند که EUR / USD در نمودار چهار ساعته سیری نزولی دارد. اما سام (Sam) در نمودار پنج دقیقهای معامله میکند و میبیند که رنج این جفت ارز فقط بالا و پایین میرود و هر دو نیز ممکن است برداشتهای درستی داشته باشند.
همانطور که میبینید، این امر یک مساله مطرح میکند. گاهی با نگاه به نمودار چهار ساعته، معاملات پیچیده میشوند، مثلاً یک سیگنال فروش میبینید، سپس روی تایم فریم یک ساعته میروید و میبینید که قیمتها رفته رفته افزایش مییابند.
در این شرایط چه باید بکنید؟
کارتان را با چهارچوب زمانی دنبال کنید، سیگنال را بگیرید و دیگر چهارچوب زمانی را رها کنید؟
شیر یا خط بیاندازید که آیا باید خرید کنید یا فروش؟
خوشبختانه ما قرار نیست بگذاریم بدون آگاهی از نحوه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم مدرک بگیرید.
نخست سعی میکنیم به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که باید روی چه چهارچوب زمانی تمرکز کنید. هر معاملهگری باید در چهارچوب زمانی خاصی که با شخصیتاش سازگار است معامله کند (در بخشهای بعدی بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد).
دوم این که به شما میآموزیم که چطور باید به بررسی چهارچوبهای زمانی مختلف مولتی تایم یک جفت ارز بپردازید تا بتوانید تصمیمات بهتر و آگاهانهتری اتخاذ کنید.
در کدام بازه زمانی معامله کنم؟
یکی از دلایلی که معاملهگران نوپا، آنطور که باید سود نمیکنند بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه آن است که در چهارچوب زمانی نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله میکنند.
معامله گران جدید میخواهند سریع پولدار شوند از این رو کارشان را با چهارچوبهای زمانی کوتاه مثل یک دقیقهای یا پنج دقیقهای آغاز میکنند. در نهایت معامله ناامیدشان میکند چراکه این چهارچوبهای زمانی با شخصیتشان سازگار نیست.
برخی از معاملهگران با معامله در نمودارهای یک ساعته احساس بهتری دارند.
این چهارچوب زمانی نه زیاد طولانی است نه زیاد کوتاه.در این تایم سیگنالهای معامله کمتر هستند. معامله در این چهارچوب زمانی زمان بیشتری برای تحلیل بازار بدست میدهد و همزمان کار با عجله پیش نمیرود.
از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در چهارچوب زمانی یک ساعته معامله نمیکند.
این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالاً فکر میکند که نمیتواند تا پیش از ورود به یک معامله دوام بیاورد. بنابراین معامله در نمودار ۱۰ دقیقهای را ترجیح میدهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای استراتژیاش زمان کافی دارد (البته نه خیلی زیاد).
یکی دیگر از دوستان این تصور را داشت که معاملهگران چطور در نمودار یک ساعته معامله میکنند. او معتقد است این نمودار بسیار سریع است. از این رو فقط با نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه کار میکند.
حالا احتمالاً میپرسید پس چه چهارچوب زمانی مناسب شماست. در ادامه بیشتر به مولتی تایم میپردازیم.
اگر توجه کرده باشید، این بستگی به شخصیت شما دارد. باید با چهارچوب زمانی که در آن معامله میکنید احساس راحتی کنید.
وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چراکه پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است.
زمانی که معاملهای را آغاز کردیم، نمیتوانیم به یک چهارچوب زمانی پایبند بمانیم.
کار را با نمودار ۱۵ دقیقهای آغاز میکنیم.
سپس نمودار ۵ دقیقهای.
سپس نمودار یک ساعته، روزانه و چهار ساعته را امتحان میکنیم.
این برای تمام معاملهگران نوپا امری طبیعی است تا آن که ناحیه آسایش خود را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد میکنیم با استفاده از چهارچوبهای زمانی مختلف یا مولتی تایم ، معامله آزمایشی کنید تا ببینید کدام چهارچوب بهتر با شخصیتتان سازگار است.
تقسیم بندی بازه زمانی
درست مثل هر چیز دیگری در زندگی، همه چیز بستگی به شما دارد.
آیا میخواهید مراحل آهسته پیش روند و برای هر معامله زمانی را سپری کنید؟ در این شرایط ممکن است برای معامله در چهارچوبهای زمانی طولانیتر مناسب باشید.
یا شاید هیجان، سرعت و اقدامات سریع را دوست دارید؟ اگر این چنین است باید نمودارهای پنج دقیقهای را دنبال کنید.
در نمودار زیر به برخی از چهارچوبهای زمانی پایهای و تفاوتهای میان آنها اشاره کردهایم.
همچنین باید میزان سرمایهای که برای معامله در دست دارید را هم مد نظر داشته باشید.
چهارچوبهای زمانی کوتاهتر این امکان را به شما میدهند تا از حاشیه سود بهتر استفاده کنید و ضرر و زیان کمتری متحمل شوید.
چهارچوبهای زمانی طولانیتر مستلزم توقف بیشتر ضرر و زیان و حساب بزرگتر هستند تا بتوانید بدون نیاز به درخواست افزایش موجودی، نوسانات بازار را کنترل کنید.
مهمترین مساله ای که باید به خاطر داشته باشید آن است که هر چهارچوب زمانی که برای معامله انتخاب میکنید باید با شخصیتتان سازگار باشد.
به این دلیل است که ما معامله در چندین چهارچوب زمانی را به شما پیشنهاد میکنیم، تا بتوانید ناحیه آسایشتان را پیدا کنید. این امر به شما کمک میکند تا مناسبترین چهار چوبی که میتوانید بر اساس آن بهترین تصمیم تجاریتان را اتخاذ کنید را انتخاب کنید.
وقتی در نهایت در خصوص چهارچوب زمانی مورد نظرتان تصمیم میگیرید، سرگرمی شروع میشود و این زمانی است که شروع به بررسی چهارچوبهای زمانی چندگانه میکنید تا بتوانید بازار را تحلیل کنید.
چگونه در مولتی تایم خرید و فروش انجام دهیم؟
پیش از توضیح نحوه تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه برای معامله فارکس، احساس کردیم لازم است به این مساله اشاره کنیم که چرا باید به بررسی چهارچوبهای زمانی مختلف بپردازیم.
در نهایت این که آیا تحلیل فقط یک نمودار به اندازه کافی دشوار نیست؟
اکنون برای نشان دادن این که چرا باید به چهارچوبهای زمانی مختلف توجه کنید و برای بررسی آنها تلاش مضاعف داشته باشید، بازی موسوم به “Long or Short “(خرید یا فروش) را انجام میدهیم.
قواعد این بازی بسیار آسان است. به نموداری نگاه میکنید و تصمیم میگیرد که باید خرید داشته باشید یا فروش.
به نمودار ده دقیقهای GBP / USD در تاریخ یک جولای ۲۰۱۰ در ساعت 8: 00 صبح به وقت گرینویچ نگاهی بیاندازید. به طور متوسط ۲۰۰ نوسان داشتهایم که به نظر میرسد به صورت سقوط قیمتها ادامه مییابد.
با آزمایش سقوط قیمتها و شکلگیری یک کندل شمعی دوجی، این گونه به نظر میرسد که فروش مناسبتر است.
ما برای این پرسش پاسخ بله در نظر میگیریم.
اما ببینید که بعد چه اتفاقی می افتد؟
جفت ارز بالاتر از نقطه سقوط قیمتها بسته میشود و ۲۰۰ پیپ دیگر افزایش مییابد.
بگذارید به نمودار یک ساعته برویم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است…..
اگر نمودار یک ساعته را پیگیری میکردید، متوجه میشدید که این جفت ارز واقعاً در کف کانال صعودی است.
مساله دیگر این که یک نمودار شمعی دوجی هم روی خط تعادل شکل گرفته است! یک سیگنال روشن برای خرید!
کانال صعودی در نمودار چهارساعته شفافتر بوده است.
اگر ابتدا به این نمودار نگاه کرده بودید، آیا هنگام معامله در نمودار ده دقیقهای فروش را انتخاب میکردید؟!
تمام نمودارها اطلاعات مشابهی را در چهارچوبهای زمانی مختلف نشان میدادند.
شاید اکنون بیشتر با مفهوم مولتی تایم آشنا شده باشد.
ما هیچگاه نمیتوانستیم درک کنیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر میآید ناگهان شرایط برعکس میشود. هیچ گاه برای این که ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، به ذهنمان خطور نمیکند که به یک چهارچوب زمانی طولانیتر هم نگاهی بیاندازیم.
در واقع فراگیری این مساله لازم است که هرچه چهارچوب زمانی بلندتر باشد احتمال تداوم حرکت قیمت از اعتبار بالاتری برخوردار میشود و از نوسانات اضافی در امان میمانیم.
معامله با استفاده از چند چهارچوب زمانی یا مولتی تایم در مقایسه با یک چهارچوب، احتمالاً ما را از انجام معاملات زیان آورتر دور میسازد. و این امکان به شما داده میشود تا یک معامله را به مدت طولانیتری ادامه بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه دهید چرا که میدانید در برابر این تصویر بزرگ در کجا ایستادهاید.
اغلب تازه کارها فقط به یک چهارچوب زمانی اکتفا میکنند. یک چهارچوب زمانی واحد را انتخاب کرده و مقیاسهایشان را به کار میبندند و از سایر چهارچوبهای زمانی غافل میمانند.
مساله این است که یک روند جدید بر آمده از یک چهارچوب زمانی دیگر اغلب به معاملهگرهایی صدمه میزند که نگاهی به این تصویر بزرگ ندارند.
ترکیب بازههای زمانی
در اینجا چهارچوب چندگانه یا میان زمانی تحلیل میشود و به شما نحوه ماندن در چهارچوب زمانی مورد نظرتان را آموزش میدهیم و به بررسی این نمودارها از فواصل نزدیک و دور میپردازیم تا بتوانید بهترین را انتخاب را داشته باشید.
اول از همه، نگاهی گسترده به آنچه که در حال رخ دادن است بیاندازید.
سعی نکنید تصویر را زیادی کوچک کنید بلکه بیشتر در حالت بزرگنمایی قرار دهید.
باید به خاطر بسپارید که برای آن که روندی در یک چهارچوب زمانی طولانیتر پیش برود زمان بیشتری داشته است، به این معنا که جفت ارز برای ایجاد تغییر، نوسانات بیشتری در بازار ایجاد خواهد کرد. سطح سقوط و جهش قیمتها هم در چهارچوبهای زمانی طولانیتر اهمیت بیشتری مییابند.
کارتان را با انتخاب چهارچوب زمانی دلخواهتان آغاز کنید و سپس به سوی چهارچوب زمانی بعدی حرکت کنید.
در این شرایط میتوانید برای خرید یا فروش بر مبنای رنج یا روند بازار تصمیمی استراتژیک اتخاذ کنید. سپس برای اتخاذ تصمیمات تاکتیکی مربوط به نقطه ورود و خروج (توقف ضرر و زیان و رسیدن به سود هدف) به چهارچوب زمانی دلخواهتان یا حتی پایینتر از آن باز گردید.
از این رو این احتمالاً یکی از بهترین روشهای استفاده از تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه است؛ به این معنا که میتوانید برای یافتن نقاط ورود و خروج بهتر از نزدیک به بررسی شرایط بپردازید. با افزودن زمان به تحلیلتان، میتوانید از سایر معاملهگران کوته فکری که فقط به ارزیابی یک چهارچوب زمانی میپردازند، پیشی بگیرید.
آیا تمام این مسائل را درک کردید؟ خب، اگر پاسختان منفی است نگران نباشید، در این بخش به مثالی اشاره میکنیم که این مسائل را برایتان شفافتر خواهد کرد.
یک معامله گر را تصور کنید. پس از چند معامله آزمایشی، در مییابد که بیشتر به معامله جفت ارز EUR/ USD تمایل دارد و احساس میکند که با نگاه به نمودار یک ساعته احساس بهتری دارد. او فکر میکند که نمودارهای ۱۵ دقیقهای بسیار سریع و نمودارهای ۴ ساعته بسیار طولانی هستند و این که او به خواب هم نیاز دارد.
اولین کاری که او انجام میدهد بررسی نمودار چهار ساعته EUR / USD است. این روش به او کمک میکند تا روند کلی را مشخص کند.
او به وضوح میبیند که این جفت ارز روند صعودی دارد.
همین مساله این نشانه را به او میدهد که باید فقط به دنبال سیگنالهای خرید باشد. سپس، این روند به دوست او تبدیل میشود، درست است؟ او نمیخواهد که در یک مسیر غلط قرار گیرد .
اکنون تمرکزش را مجدداً به چهارچوب زمانی ترجیحیاش معطوف میکند (چهارچوب یک ساعته) تا بتواند هر نقطه ورودی را مشخص کند. او همچنین تصمیم میگیرد تا از اسیلاتور استوکستیک نیز استفاده کند.
زمانی که به نمودار یک ساعته باز میگردد، میبیند که یک کندل شمعی دوجی شکل گرفته است و اسیلاتور از شرایط فروش بیش از اندازه گذشته است.
اما بررسی تکنیکال روند در تایم روزانه او هنوز مطمئن نیست. او میخواهد مطمئن شود که نقطه ورود واقعاً خوبی داشته باشد. بنابراین به نمودار ۱۵ دقیقهای مراجعه میکند تا ببیند میتواند ورود بهتری داشته باشد و تأییدیه بهتری بگیرید.
بنابراین معامله گر ما به نمودار ۱۵ دقیقهای چشم میدوزد و میبیند که خط روند با قدرت تداوم مییابد. در واقع در این چهار چوب، نه تنها خط روند بلکه اسیلاتور هم شرایط فروش بیش از اندازه را نشان میدهد.
او در مییابد که بهترین زمان برای ورود و خرید است. بگذارید ببینیم بعد چه اتفاقی می افتد.
روند صعودی ادامه مییابد و EUR / USD به افزایش خود ادامه میدهد. اکنون قدرت مولتی تایم فریم را مشاهده کردید.
ما از سه چهارچوب زمانی یا مولتی تایم استفاده میکنیم. احساس ما بر این است که این رویکرد انعطاف پذیری بیشتری ایجاد میکند و از این طریق میتوانیم روندهای بلند، میان و کوتاه مدت را کشف کنیم.
بزرگترین چهارچوب زمانی که در آن به بررسی روند اصلیمان میپردازیم به ما تصویر بزرگی از جفت ارزی را نشان میدهد که میخواهیم با آن معامله کنیم.
چهارچوب زمانی بعدی چهار چوبی است که معمولاً به آن توجه میکنید و به ما سیگنالهای خرید میان مدت یا گرایشهای خرید میدهد.
کوچکترین چهارچوب زمانی روند کوتاه مدت را نشان میدهد و به ما کمک میکند تا نقاط ورود و خروج خوبی بیابیم.
از آنجایی که میان این چهارچوبها اختلاف زمانی به اندازه کافی وجود دارد، برای مشاهده اختلاف موجود در این حرکت میتوانید از هر چهارچوب زمانی استفاده کنید.
برای مثال میتوانید از چهارچوبهای زیر به عنوان مولتی تایم استفاده کنید:
- یک دقیقهای، ۵ دقیقهای، و ۳۰ دقیقهای
- ۵ دقیقهای، ۳۰ دقیقهای، و ۴ ساعتی
- ۱۵ دقیقهای، ۱ ساعته و چهار ساعته
- یک ساعته، ۴ ساعته، و روزانه
- ۴ ساعته، روزانه، و هفتگی و…
همانطور که در بالا میبینید سعی کنید از تایم فریمهایی برای مولتی تایم استفاده کنید که به اندازه کافی از هم فاصله داشته باشند.
توجه داشته باشید که استفاده از مولتی تام همیشه به شما دید بهتری از نمودار را میدهد.
دیدگاه شما