آموزش فاندامنتال بورس
برای یادگیری بورس راه های مختلفی را برای شما در نظر گرفته ایم - آموزش تحلیل بنیادی دیدگاهی تخصصی برای بررسی دقیق بازار و شرکت ها به شما میدهد. برای آشنایی با تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) کلیک کنید.
در این قسمت مطالب و آموزش های تحلیل بنیادی قرار میگیرد این تحلیل بنیادی شامل فیلم عکس ویدیو فایل صوتی هست . امیدواریم از آموزش تحلیل بنیادی استفاده ببرید.
چرا باید از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم؟ - تحلیل فاندامنتال روشی برای بیان ارزش ذاتی اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است. در این آموزش، به طور کامل با این تحلیل آشنا میشویم.
اصول اساسی تحلیل بنیادی - آموزش تحلیل بنیادی به زبان ساده (Fundamental Analysis) یکی تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) از کاربردی ترین تحلیل ها در بازار بورس می باشد. برای آموزش گام به گام تحلیل بنیادی یا فاندامنتال با ما همراه باشید.
سرفصلهای اصلی آموزش تحلیل بنیادی:(Fundamental analysis) - آموزش تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) کاربردی ترین تحلیل در بازار بورس.در پایان دوره، مدرک دوزبانه مجتمع فنی و مدرک بین المللی ارائه میشود
در این مجموعه تحلیل بنیادی کاربردی شما با علت هایی که یک سهم از لحاظ ذاتی ارزش خرید را دارد آشنا می شوید. خوبی تحلیل بنیادی، افزایش آگاهی شما نسبت به چرایی تغییرات قیمت سهم و در نتیجه تصمیم گیری منطقی در مورد خرید، فروش و یا نگهداری سهم می باشد.
تحلیل بنیادی چیست؟ - در مرحله صفر و شروع کار در آموزش تحلیل بنیادی می بایست خوب شرکت را بشناسید. باید بدانید که فعالیت شرکت چیست و چه محصولی تولید می کند؟
آخرین مقالات - آموزش مفاهیم فاندامنتال : “فاندامنتال” (Fundamental) در لغت به معنای بنیادی و پایهای است و در علم معاملات بورس اوراق بهادار، به نوعی تحلیل گفته می شود .
تدریس خصوصی تحلیل فاندامنتال توسط معلم، استاد و دبیر خانم و آقا در تهران و کرج و کل کشور- ارتباط مستقیم و بدون واسطه با مدرسین تدریس خصوصی تحلیل فاندامنتال و مشاهده شماره تماس اساتید تحلیل فاندامنتال
کتاب آموزش و آشنایی با روشهای موفقیت در بورس: آموزش گام به گام تحلیل بنیادی (فاندامنتال) در غالب مثال به زبان ساده و کاربردی (جلد 2)اثر رضا کشانی بوده و چاپ 1 آن در سال 1384 توسط انتشارات کشانی، رضا منتشر شده است.
دسته بندی انواع اطلاعات در تحلیل بنیادی - تحلیل بنیادی یا به اصطلاح تحلیل فاندامنتال یکی از روش های تحلیل بورس است که به کمک آن سرمایه گذاران می توانند وضعیت یک شرکت را بررسی کرده و ارزش واقعی سهام آن را محاسبه کنند
تحلیل بنیادی شرکت و عوامل مورد بررسی در آن - آموزش تحلیل بنیادی, تحلیل بنیادی, آموزش تحلیل فاندامنتال, تحلیل فاندامنتال, مدیر سایت آموزش بورس, حسن امیری, سایت آموزش بورس, آموزش بورس, بورس,
تحلیل بنیادی و تاریخچه تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یکی از روشهای ارزیابی اوراق بهادار است. در این روش با در نظر داشتن تمامی عوامل موثر در اقتصاد و عوامل کمی و کیفی، ارزش ذاتی محاسبه و اندازهگیری میشود. یک تحلیلگر بنیادی حرفهای تمام عوامل موثر بر ارزش اوراق بهادار نظیر نیروهای اقتصاد کلان و موارد خاصی همچون مدیریت و شرایط مالی شرکت را شناسایی و مطالعه میکند.
هدف از انجام این نوع تحلیل، رسیدن به ارزشی است که سرمایهگذار آن را با قیمت کنونی مقایسه و در نهایت با توجه به نتیجهی مقایسهی صورتگرفته، در شرایط مختلف برای سرمایهی خود تصمیمگیری کند.
تاریخچه تحلیل بنیادی
نام دیگر این تحلیل، تحلیل فاندامنتال است. بهتر است قبل از ورود به بحثهای جدی در مورد تحلیل فاندامنتال، ابتدا مروری بر تاریخچهی آن داشته باشیم.
بنجامین گراهام اقتصاددانی آمریکایی است که با لقب «پدر علم تحلیل بنیادین» در سطح جهان شهرت یافته است. وی متولد سال 1894 در کشور انگلستان است. در دوران کودکی گراهام، خانوادهاش در آمریکا ساکن شدند. او موفق به اخذ بورس تحصیلی از دانشگاه کلمبیا شد و با پایانیافتن دوران تحصیل در وال استریت شروع به کار کرد. او در 25 سالگی، هر سال بهطور تقریبی 500,000 دلار درآمد داشت. در سال 1929 بازار سهام با سقوطی ناگهانی روبهرو شد که در نتیجهی آن گراهام تقریبا تمام سرمایهی خود را از دست داد. اما در ازای آن تجربههای ارزشمندی به دست آورد. او این تجربیات را به همراه دیوید داد در کتابی تحت عنوان «تحلیل اوراق بهادار» (Security Analysis) در اختیار همگان قرار داد.
تحقیقات بنجامین گراهام پایههای ایجاد تحلیل بنیادی فاندامنتال بود. همچنین روش سرمایهگذاری ارزشی توسط او ایجاد شد. بر اساس این روش عوامل یک شرکت همچون دارایی، درآمد و پرداختهای سود سهام میتوانند فرد را به سمت ارزش ذاتی سهام هدایت کنند که آن را با ارزش بازار مقایسه کند. کتاب دیگر او با عنوان سرمایهگذار هوشمند (Intelligent Investor) راهنمایی ارزشمند برای تحلیلگران بنیادی است.
چرا تحلیل بنیادی؟
عمده دلایلی که افراد به خاطر آن از این تحلیل حمایت میکنند:
- از آنجایی که روشها و راهکارهای اجرایی در تحلیل فاندامنتال بر اساس اطلاعات مالی است، کسی نمیتواند تعصب و ادعای شخصی خود را تحمیل کند.
- این روش تحلیلی، شرایط اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی از جمله مصرفکنندگان و تمایلات آنها و تکنولوژی را نیز مدنظر دارد. گسترهی بسیار وسیعی از دادهها در تحلیل بنیادی قابل تحلیل است.
- با محاسبهی درست سیستماتیک ارزش دارایی، ارزش بهطور دقیق مشخص میشود. در نتیجه آن سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات دقیقتری برای معاملات خود بگیرند.
- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی در این تحلیل موجب اندازهگیری بهتر همهچیز میشود.
تحلیل بنیادی بورس شامل چند بخش است؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی از سه بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتاند از تحلیل اقتصادی یا Economic Analysis، تحلیل صنعت یا Industry Analysis و تحلیل شرکت یا Company Analysis.
تحلیل فاندامنتال با چه روشهایی صورت میگیرد؟
بهطور کلی، این تحلیل به دو طریق قابل انجام است:
1. مدل اول: روش بالا به پایین در تحلیل بنیادی
در روش بالا به پایین یا Top-Down تمرکز اصلی بر چگونگی تاثیرگذاری اقتصاد کلان بر بازار و در پی آن ارزش سهام است. باید دانست که در روش بالا به پایین، صنایع نیز از چشم سرمایهگذاران دور نمیماند. زیرا به باور آنان اگر صنعت یک کمپانی رو به پیشرفت باشد ارزش سهام آن نیز در آیندهای نزدیک رشد خواهد کرد. در حقیقت افرادی که از این روش استفاده میکنند عملکرد وسیع اقتصاد را مدنظر قرار داده و سپس صنایعی که فرایند خوبی را طی میکنند انتخاب و در مناسبترین فرصت در آنها سرمایهگذاری میکنند.
بهطور معمول در تحلیل سرمایهگذاری به روش بالا به پایین، مواردی همچون پیشرفت اقتصادی، سیاستهای پولی بانکها نظیر کاهش یا افزایش نرخ بهره، تورم و ارزش کالاها، قیمت ارز و بیکاری شناسایی و بررسی میشوند.
در نتیجهی این روش، سرمایهگذاران پیش از آنکه ویژگیهای یک کمپانی را بررسی کنند به بررسی عوامل اقتصاد کلان میپردازند. آنها موقع انتخاب سهام به شرایط بازار و شرایط اقتصادی برای پورتفولیوی خود توجه میکنند.
2. مدل دوم: روش پایین به بالا در تحلیل بنیادی
در روش پایین به بالا یا Bottom-Up، تحلیلگران فاندامنتال بدون توجه به موجهای بازار، بنیاد یک سهام را مطالعه و بررسی میکنند. به بیان دیگر آنها تمرکز کمی روی شرایط بازار، شاخصهای اقتصاد کلان و اصول صنعت خواهند داشت. اما بهجای آن با تمرکز بسیار زیادی یک شرکت در یک صنعت را انتخاب و آن را با سایر شرکتها در همان صنعت مقایسه میکنند.
در واقع در تحلیل پایین به بالا روی موارد زیر تمرکز میشود:
- نسبتهای مالی (قیمت هر سهم نسبت به سود هر سهم و نسبت جاری)، بازده سهام و حاشیه سود خالص
- افزایش درآمدها مانند درآمد پیشبینیشده آینده
- افزایش درآمد و میزان فروش
- تحلیل مالی اظهارنامههای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد
- تولیدات شرکت، تسلط و سهم آن در بازار
- توانایی و سابقهی اعضای هیئت مدیره شرکت
برای تصمیمگیری منطقی طبق اصل سرمایهگذاری پایین به بالا در تحلیل بنیادی، ابتدا باید شرکتی را انتخاب و سپس قبل از سرمایهگذاری بررسیهای کاملی روی آن انجام شود. برای نمونه، سرمایهگذاری که قصد دارد از روش پایین به بالا استفاده کند ابتدا شرکتی را انتخاب میکند و بعد به بررسی سلامت مالی، میزان عرضه و تقاضا و سایر آیتمها آن، در طول یک بازهی زمانی معین میپردازد.
در نتیجه سرمایهگذاران در این روش، موقع تصمیمگیری بیشتر از عوامل اقتصاد خرد بهره میبرند. این نوع سرمایهگذاران ساختار اساسی یک شرکت را برای تصمیم درمورد سرمایهگذاری یا عدمسرمایهگذاری بررسی میکنند.
جمعبندی
در بازار سرمایه دو نوع تحلیل برای ارزیابی اوراق بهادار وجود دارد که عبارتاند از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. این دو از جهات مختلفی با هم متفاوتاند. ما در این مقاله ضمن بیان تاریخچه تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، در مورد روشهای انجام آن نیز توضیحاتی دادیم.
تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis چیست؟ (بررسی کلی تحلیل فاندامنتال)
ما سعی می کنیم در مقاله تحلیل فاندامنتال یا همان بنیادی چیست؟ به بررسی روش تحلیل فاندامنتال بپردازیم. وقتی که صحبت از سرمایه گذاری و معامله گری در بازارهای مالی میشه، چه در بازارهایی مثل بورس و چه در بازارهای نوپا و پرسرعت مثل ارزهای دیجیتال، همیشه پیدا کردن بهترین راه و روش برای سرمایه گذاری در این بازارها مطرح هست. کسی که قصد ورود به بازارهای مالی مثل ارزهای دیجیتال رو داشته باشه، علاوه بر مهارت در بحث آموزش ارز دیجیتال باید با انواع روش های معامله گری و تریدینگ آشنا باشه تا بهترین راه برای سرمایه گذاری در این بازارها رو پیدا کنه.
همچنین زمانی که صحبت از ترید و کسب سود از طریق معامله گری میشه، چه در بازارهای سنتی مثل بورس و چه در بازارهای نوظهور مثل ارزهای دیجیتال، علم دقیقی وجود نداره. اگه اینجوری نبود، برترین بازیگران وال استریت تاکنون به این فرمول رسیده بودن و اون رو اعلام می کردن. در عوض چیزی که ما در اختیار داریم، طیف وسیعی از ابزارها و روش های معرفی شده و مورد استفاده توسط تریدرها و سرمایه گذاران هست.
همونطور که می دونین یکی از انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال، روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی هست. یک تاجر برای تجارت در هر بازاری نیازمند اطلاعاتی هست که با تحلیل اون بشه از وضعیت فعلی بازار مطلع شد و همچنین وضعیت بازار در آینده رو پیش بینی کنه. همچنین اگه به عنوان یک تریدر در بازار ارز دیجیتال برای خرید یا فروش رمز ارز نیازمند اطلاعاتی هستین که طبق اون بتونین پیش بینی نسبتا دقیقی از آینده بازار داشته باشین. تحلیل های رایج در بازار سنتی و همچنین نوپا مالی، این امکان رو به شما میده تا ریسک معامله هاتون رو به مراتب کاهش بدین. تجربه نشون داده که برای تجربه کردن معامله های پر سود باید ذهنتون آزاد باشه تا تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) با خلاقیت و داشتن ذهنی آروم، بهترین تصمیم رو بگیرین.
آشنایی با روش های تحلیل تکینکال:
در این قسمت از مقاله تحلیل فاندامنتال چیست؟ شما رو با انواع روش های تحلیل تکنیکال آشنا می کنیم. امروزه راهکارهای متعددی برای سرمایه گذاری وجود داره که یکی از این بازارها، بازار ارزهای دیجیتال هست. که یکی از تاثیرگذارترین مهارتی که لازمه موفقیت در بازار هست، آشنایی با انواع تحلیل تکنیکال هست که با استفاده از آن به بهترین سیگنال خرید ارز دیجیتال یا فروش ان دست پیدا می کنید. اصل تحلیل تکنیکال این هست که میشه از الگوهای مربوط به قیمت های گذشته، برای پیش بینی قیمت های آینده استفاده کرد. به عبارتی تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی و بازارهای مالی روشی هست که کارشناسان بازار سرمایه با استفاده از داده های گذشت، مثل حجم معامله ها، قیمت و تغییرات اون و. برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار به کار می گیره.
از اصلی ترین تکنیک ها در تحلیل تکنیکال، روش فیبوناچی هست. این روش توسط فردی به نام فیبوناچی بنیانگذاری شده. این روش در تحلیل تکنیکال به این معنی هست که روند حرکت در بین دو سطح حمایتی و مقاومتی قرار گرفته و این سطح بر پایه ریشه طلایی شکل گرفته که بر اساس اون میشه قیمت ارز دیجیتال رو در آینده تعیین کرد. همچنین در تحلیل تکنیکال، تغییر بین روندها با الگوهای قیمتی مشخص میشه. اگه بخواهیم این الگوها رو توصیف کنیم، میشه اینجوری گفت که الگو قیمتی، شکلی از حرکت قیمت هست که با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی ترسیم میشن.
یکی دیگه از انواع روش های تحلیل تکینکال، اندیکاتورها هستن. در واقع این ابزار مجموعه ای نقاط هست که یک نمودار راهنما رو تشکیل میدن. در این ابزار با استفاده از محاسبه های ریاضی که بر روی قیمت و حجم معامله ها انجام میشه، میشه اطلاعاتی رو از جمله شتاب قیمت، روند حرکت ارز و.. رو به دست آورد. لازم به ذکره که اکثر تحلیل گران از این ابزار فقط به عنوان تاییدیه استفاده می کنند. برای استفاده از یک چارت حرفه ای برای تحلیل از اکانت رایگان تریدینگ ویو ارزسنج استفاده نمایید.
تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis چیست؟
در پاسخ به سوال تحلیل فاندامنتال چیست؟ می تونیم این جواب رو بدیم که تحلیل فاندامنتال یاFundamental Analysis علم ارزیابی متغیرهای اقتصادی، مالی و بقیه موارد تغییرپذیر درباره یک دارایی هست که باعث میشه بشه ارزش حقیقی فعلی و احتمالی اون در اینده رو تعیین کرد. به بیان دیگه در روش تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی تحلیل گر به بررسی و تحلیل شرایط یک پروژه یا شرکت از جنبه های مختلف می پردازه و اخبار و رویدادهای مهم اون رو دنبال می کنه. بررسی همه جوانب و عوامل موثر بر یک پروژه یا شرکت به طوری که بشه ارزش ذاتی و پتانسیل های اون رو تشخیص داد به عنوان تعریف تحلیل فاندامنتال شناخته میشه.
یکی از مهارت هایی که هر معامله گر برای فعالیت در بازارهای مالی باید یاد بگیره، تحلیل فاندامنتال هست. واژه فاندامنتال در اینجا به معنی بنیادین هست و روش تحلیل فاندامنتال همونطور که از اسمش پیداست، یعنی بررسی عواملی که به طور بنیادی بر قیمت چیزی که شما خرید و فروش یا به اصطلاح ترید می کنین، اثر می ذارن. در حقیقت بسیاری از عوامل سیاسی و اقتصادی، مسائلی هستن که انتظارات معامله گران بازار رو تغییر می دن که این کار باعث عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت ها میشه. به عبارتی عرضه و تقاضا مهم ترین عناصر یک روش تحلیل فاندامنتال هستن.
اگه بخواهیم تعریف ساده ای از تحلیل فاندامنتال ارائه کنیم، باید بگیم در این نوع تحلیل باید همه جوانب یک شرکت یا یک پروژه رو بررسی کنین و بعد از آنالیز همه جوانب و عوامل تاثیرگذار بر شرکت یا پروژه، ارزش ذاتی اون پروژه رو تشخیص بدین. مثلا اگه شما تشخیص بدین که در آینده قیمت بیت کوین افزایش پیدا می کنه و اکنون برای خرید اون اقدام کنین، شما به نوعی از روش تحلیل فاندامنتال برای تصمیم گیری خودتون استفاده کردین. دوره تحلیل فاندامنتال ارزسنج شما رو بطور کامل به یک فرد حرفه ای در زمینه بررسی فاندامنتال ارزهای دیجیتال تبدیل خواهد کرد.
در تحلیل فاندامنتال چه چیزی مورد مطالعه قرار می گیرد؟
نوبت این رسیده تا در این قسمت از مقاله تحلیل بنیادی چیست؟ به بررسی موارد مورد نیاز برای Fundamental Analysis می پردازیم. برای یکی از مواردی که در تحلیل فاندامنتال اهمیت زیادی داره، بررسی و مطالعه اعضای تیم پروژه و ارز دیجیتال هست. چون اعضای تیم توسعه دهنده پروژه ارزهای دیجیتال تاثیر زیادی بر روی قیمت اون ارز دارن. به همین علت باید گذشته و رزومه اعضای اون رو مطالعه کنیم که مثلا در گذشته در چه پروژه هایی شرکت داشتن و سرنوشت اون ها چی شده؟ آیا پروژه های قبلی اون ها با موفقیت همراه بوده؟ به این ترتیب وجود افراد با تجربه در تیم توسعه دهنده پروژه می تونه دلگرمی خوبی برای سرمایه گذاران باشه.
یکی دیگه از مواردی که در تحلیل فاندامنتال باید زیر نظر داشته باشیم، اهداف تیم پروژه مورد نظر هست چون از موارد اصلی تحلیل فاندامنتال به حساب میان که باید مورد توجه قرار بگیره. برای بررسی و آنالیز اهداف تیم پروژه مورد نظر بهتره که وایت پیپر اون ها رو مطالعه کنین و ببینین که اون ها چه سرویسی رو ارائه میدن. آیا سرویسی که ارائه میدن کاربرد داره یا نه؟ آیا اهدافی که مشخص کردن فقط در حد یه نگارشه و یا اون رو اجرا هم کردن؟ با دنبال کردن پایگاه اطلاع رسانی اون ها مثل شبکه های اجتماعی از صحت و درستی اون ها می تونین اطلاعات خوبی به دست بیارین. برای مثال با دنبال کردن توئیتر ایلان ماسک می تونین از اخبارهای دوج کوین با خبر بشین.
از موارد دیگه ای که باید در Fundamental Analysis مورد بررسیش قرار بدیم، تعداد آدرس کیف پول های فعال هست. برخی از تحلیلگران از تعداد آدرس های فعال یک ارز مثل بیت کوین و اتریوم به عنوان شاخصی برای تحلیل فاندامنتال استفاده می کنن. این شاخص به تنهایی نباید مبنای سرمایه گذاری و تحلیل فاندامنتال قرار بگیره. چون به راحتی توسط بازیگران یک ارز دیجیتال قابل دستکاری هست. به صورت کلی هر چقدر تعداد آدرس های فعال یک رمز ارز بیشتر باشه، استفاده از اون بیشتره و وضعیت فاندامنتال مناسب تری برای سرمایه گذاری داره.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال:
مزایای تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یک روشی بسیار قوی برای ارزیابی شرکت هاست و تحلیل تکنیکال در این زمینه قابل رقابت با تحلیل فاندامنتال نیست. به این ترتیب برای سرمایه گذاران در سرتاسر دنیا، مطالعه طیف گسترده ای از معیارهای کمی و کیفی یک نقطه شروع حیاتی برای هر سرمایه گذاری و تجارتی هست. همچنین هر کسی می تونه تحلیل فاندامنتال انجام بده. همچنین در صورت انجام یک تحلیل فاندامنتال درست، به خوبی می تونه ارزون تر بودن و یا گرون بودن قیمت یک دارایی رو در مقایسه با ارزش ذاتی به دست آورد. اسطوره های سرمایه گذاری مثل وارن بافت و بنجامین گراهام نیز در این مورد گفتن که استفاده درست از تحلیل فاندامنتال، نتایج شگفت انگیزی رو به دنبال داره.
معایب تحلیل فاندامنتال
انجام یک تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis ساده و خوب کار سختیه. تعیین ارزش ذاتی یک دارایی، فرآیندی وقت گیر هست که نیاز به کار بسیار بیشتری نسبت به ارتباط دادن اعداد به یک فرمول داره. همچنین عوامل زیادی در تحلیل فاندامنتال باید ارزیابی بشن و منحنی یادگیری این تحلیل کاملا شیب دار هست. علاوه بر این، این تحلیل بیشتر برای معامله های بلند مدت مناسبه. تحلیل فاندامنتال از روندهای قدرتمند بازار غافله، چیزی که تحلیل تکنیکال به خوبی از پس اون بر میاد. اقتصاددان مشهور جان مینارد در این باره میگه، بازار می تونه بیشتر از چیزی که تصور می کنین غیر منطقی باشه. به عبارتی تضمینی وجود نداره که ارزی که قیمت اون از ارزش ذاتیش تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) پایین تره، در آینده با افزایش قیمت همراه باشه.
تحلیل فاندامنتال بر اساس زمان سرمایه گذاری:
در این قسمت از مقاله تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل فاندامنتال رو بر اساس زمان سرمایه گذاری مورد بررسی قرار می دیم. سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال بر اساس زمان به سه دسته کلی تقسیم میشه. سرمایه گذاری کوتاه مدت، سرمایه گذاری میان مدت و سرمایه گذاری بلند مدت. همچنین طبق تجربه به دست اومده از بازار، در سرمایه گذاری های کوتاه مدت نیازی به تحلیل فاندامنتال نیست و طبق تجربه به دست اومده در سرمایه گذاری های کوتاه مدت تکیه به تحلیل تکنیکال و تحلیل احساسات کافیه.
معمولا اطلاعاتی که از تحلیل تکنیکال به دست میاد به تحلیلگر کمک می کنه تا بتونه اطلاعات بازار رو در کوتاه مدت، با تقریب خوبی پیش بینی کنه، ولی اطلاعات فاندامنتالی مثل به رسمیت شناختن یک رمز ارز به عنوان ارز مورد استفاده برای تجارت بین دو کشور اقتصادی به تحلیلگر نوید یک جهش قیمتی خوب رو میده که در بلند مدت، آثار اون موندگار میشه. به همین دلیل برای سرمایه گذاری بلند مدت اولویت با تحلیل فاندامنتال هست.
تحلیل فاندامنتال بهتر است یا تکنیکال؟
استفاده از تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به مراتب راحت تر و قابل درک تر نسبت به روش تحلیل فاندامتال یا Fundamental Analysis هست. همچنین استفاده از روش تحلیل فاندامنتال رمز ارزها بیشتر برای تحلیل و پیش بینی بلند مدت سرمایه گذاران کاربرد داره ولی در حال که میشه از روش تکنیکال برای کوتاه مدت و هم برای بلند مدت استفاده کرد. علاوه بر این برای استفاده از تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نیاز به تسلط بیشتری نسب به تحلیل تکنیکال دارین و استفاده از روش تحلیل فاندامنتال برای افراد تازه کار با چالش های زیادی همراه هست.
معیارهای تحلیل فاندامنتال:
نوبت این رسیده تا در این قسمت از مقاله تحلیل فاندامنتال چیست؟ به بررسی معیارهای تحلیل فاندامنتال بپردازیم. همونطور که گفتیم، تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال نیاز به انجام مطالعه های عمیق در این حوزه داره. همچنین باید در تحلیل فاندامنتال باید به برخی از عوامل موثر در فاندامنتال توجه کنیم. در ادامه برخی از این عوامل رو برای شما مورد بررسی قرار می دیم.
حجم معاملات
یکی از فاکتورهای مهمی که در تحلیل بنیادی لازمه تا ارزیابی بشه، میزان حجم معامله های یک ارز دیجیتال هست که در عرض 24 ساعت میزان توکن هایی که معامله شدن رو نمایان می کنه. به این تریتب برای ارزیابی این فاکتور از بخش داده های گذشته یا Historical Data میشه به حجم معامله ها در ماه جاری دست پیدا کرد و تاون رو مورد بررسی قرار داد. همچنین علت بررسی ماهانه حجم معاملات این هست که این حجم در طول روز ممکنه به دلیل های گوناگونی مثل یک رویداد و یا شایعه دچار یه نوسانا ناگهانی بشه و سپس در روزهای بعدی به همون حالت معمول خودش برگرده.
ارزش بازار یا مارکت کپ
ارزش بازار نیز یکی از فاکتورهایی هست که در تحلیل فاندامنتال باید مورد بررسی قرار بدیم. ارزش بازار از ضرب تعداد کوین در گردش یک پروژه در قیمت اون کوین به دست میاد. مارکت فاکتور مهمی هست چون مقدار سرمایه موجود در بازار یک ارز دیجیتال رو نشون میده و همچنین با توجه به اون میشه پیش بینی کرد که آیا قیمت یک دارایی جای رشد داره یا نه؟ برای محاسبه ارزش بازار ارز دیجیتال تنها کاری که باید انجام بدین، محاسبه حاصل ضرب قیمت فعلی ارز دیجیتال در موجودی در گردش اون هست.
موجودی کوین
یکی دیگه از فاکتورهای مهمی که باید در تحلیل فاندامنتال مورد بررسی قرار بدیم، موجودی کوین مورد نظر هست. برای مثال دلیل اینکه بسیاری از سرمایه گذاران بیت کوین اعتقاد دارن که در آینده بالاخره به ثروت عظیمی دست پیدا می کنه، به موجودی بیت کوین مربوطه که سقف اون 21 میلیون کوین هست. که در زمان نوشتن این مقاله حدود 18.93 میلیون بیت کوین استخراج شده و تقریبا 4 میلیون بیت کوین برای همیشه از دست رفته.
جمع بندی و نتیجه:
ما سعی کردیم در مقاله تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis چیست؟ به بررسی تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی بپردازیم. همونطور که گفتیم، تحلیل فاندامنتال همونطور که از اسمش پیداست، یعنی بررسی عواملی که به طور بنیادی بر قیمت چیزی که شما خرید و فروش یا به اصطلاح ترید می کنین، اثر می ذارن. همچنین گفتیم که تحلیل فاندامنتال فقط برای سرمایه گذاری های بلند مدت مناسبه و اگه قصد سرمایه گذاری کوتاه مدت دارین، از تحلیل تکنیکال استفاده کنین.
شش اصل پایهای در تحلیل بنیادی
یکی از موضوعاتی که ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر خود میکند، استراتژی مناسب برای انتخاب سهام و پوزیشن مناسب خرید و فروش است.
سعید امیرشاهکرمی
یکی از موضوعاتی که ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر خود میکند، استراتژی مناسب برای انتخاب سهام و پوزیشن مناسب خرید و فروش است. انتخاب استراتژی مناسب باعث میشود فرد معاملهگر علاوه بر نظم در سیستم معاملاتی، از نظر آرمش روحی و روانی نیز شرایط خوبی را تجربه کند. برای انتخاب استراتژی مناسب در ابتدا باید فرد ابزار تحلیل خود را انتخاب کند. روشهای رایج برای تکنیکهای معاملهگری عبارتند از تحلیل به روش فاندامنتال (بنیادی)، تکنیکال و پرایس اکشن (الگوهای قیمتی) یا ترکیبی از تکنیکهای مذکور باشد. در این یادداشت تلاش بر این است به بررسی اجمالی تکنیک فاندامنتال بپردازیم.
تکنیک فاندامنتال روشی است به منظور محاسبه ارزش ذاتی اوراق بهادار با در نظر گرفتن عوامل اقتصادی و مالی مرتبط. یک تحلیلگر بنیادی علاوه بر آنکه بر عملکرد یک شرکت تمرکز میکند باید شرایط کلان اقتصادی، شرایط شرکتهای رقیب و همچنین شرایط بازار مواد اولیه و بازار فروش شرکت را به صورت مداوم رصد کند. یک تحلیلگر برای آنکه با استفاده از تکنیک بنیادی، نتیجه مطلوب را به دست آورد لازم است 6 اصل مهم را مدنظر قرار بدهد. این اصول عبارتند از:
1- انتخاب سهام بر اساس تحولات بازارهای جهانی: تحولات بازارهای جهانی بر سودآوری شرکتها بهخصوص صادراتی محورها تاثیر فراوان میگذارد. یک تحلیلگر باید روزانه تغییرات اقتصاد جهان را مورد ارزیابی قرار بدهد. آمار اشتغال و نرخ بیکاری اقتصادهای بزرگ را به صورت ماهانه بررسی کند. تراز تجاری اقتصادهای بزرگ را مورد بررسی قرار بدهد، تحولات نرخ بهره و سیاستهای پولی و مالی اقتصادهای بزرگ به خصوص امریکا (فدرال رزرو) را به صورت ماهانه و فصلی تجزیه و تحلیل کند، عرضه و تقاضا و معاملات بازارهای جهانی به خصوص کامودیتیها را بهصورت روزانه بررسی کند (میتوان از سایت investing.com به منظور بررسی تغییر قیمتهای جهانی و همچنین استفاده از تحلیلهای موثر برآنها استفاده کرد.)
2- انتخاب سهام بر اساس شرایط اقتصادی کشور: یک معاملهگر باید نگاه ویژهای به شرایط اقتصادی و سیاسی کشور داشته باشد. سیاستهای کلان اقتصادی، نرخ مواد اولیه، نرخ حاملهای انرژی، نرخ ارز مرجع (دلار)، نرخ تورم، نرخ مالیات صنایع و. از جمله مواردی هستند که باید به خوبی مورد بررسی قرار بگیرند. همچنین سیاستهای خارجی و تهدیدها و فرصتهای اثرگذار بر صادرات و واردات نیز باید در حیطه تحلیل یک فرد معاملهگر قرار بگیرد.
3- انتخاب سهام بر اساس معاملات و گزارشهای بورس کالا: اکثر شرکتهای تولیدی بزرگ ایران، در بورس کالا اقدام به فروش محصولات خود میکنند. با زیرنظر گرفتن معاملات انجام شده در بورس کالا میتوان چشمانداز خوبی نسبت به فروش و سودآوری شرکتها به دست آورد. یک تحلیلگر با توجه به معاملات و گزارشهای بورس کالا میتواند میزان فروش ماهانه شرکت، مجموع معاملات انجام شده یک محصول یا یک شرکت در طی یک دوره، نحوه رقابت بر قیمت پایه و همچنین جمع مبلغی معاملات دورهای در بورس کالا را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد.
4- انتخاب سهام بر اساس نسبتهای p/e TTM، p/s و حاشیه سود: نسبت قیمت به درآمد (Price/Earnings) یکی از نسبتهای مهم در بورس به شمار میرود. طبق آنچه میان تحلیلگران رایج است در نسبت فوق به جای درآمد از سود به ازای هر سهم (EPS) استفاده میشود. در محاسبه سود به روش TTM (Trailing Twelve Months) EPS بر مبنای 12 ماه گذشته یعنی چهار دوره سه ماهه مورد ارزیابی قرار میگیرد. مزیت استفاده از TTM این است که قیمت سهم بر اساس سود واقعی آن تعیین میشود و سرمایهگذاران با استفاده از اطلاعات واقعی در بازار، معاملات خود را انجام میدهند. نسبت قیمت به فروش P/S (Price/Sale) یکی دیگر از نسبتهای مهم است که حاصل تقسیم قیمت بازار هر سهم به فروش آن را محاسبه میکند. با توجه به این موضوع که فروش شرکت به صورت ثابت و قوی نمایانگر رشد یک شرکت است و امکان دستکاری و عددسازی کمتر در میزان فروش یک شرکت وجود دارد، محاسبه این نسبت میتواند اطلاعات بسیار مفیدی در جهت ارزیابی شرکت به تحلیلگر ارایه کند.
حاشیه سود: یکی از نسبتهای سودآوری است که از نسبت سود بر درآمد یا فروش به دست میآید. حاشیه سود انواع گوناگونی دارد که سه نسبت مهم آن عبارتند از: حاشیه سود ناخالص (نسبت سود ناخالص به درآمد کل) حاشیه سود عملیاتی (نسبت سود عملیاتی به درآمد کل) و حاشیه سود خالص (نسبت سود خالص به درآمد کل). با استفاده از حاشیه سود میتوان وضعیت فروش و سودآوری یک شرکت نسبت به سایر شرکتها و یک صنعت نسبت به سایر صنایع را با هم مقایسه کرد. هر چه نسبت فوق بالاتر باشد وضعیت آن شرکت یا صنعت در شرایط بهتری قرار دارد.
5- انتخاب سهام بر اساس گزارش ماهانه: یکی از مهمترین موضوعات در بررسی عملکرد مالی شرکتها و سنجش عملکرد آنها بررسی کردن گزارش ماهانه یک شرکت است. تحلیلگر با استفاده از این گزارشها متوجه میشود که وضعیت عملیاتی شرکت در چه حالتی است. وی میتواند با استفاده از گزارشهای ماهانه عملکرد شرکت نسبت به دورههای مشابه سالهای قبل یا حتی نسبت به ماههای قبل سال جاری را مقایسه کند. با استفاده از گزارشهای ماهانه میتوان اقدام به انتخاب صنایع پرپتانسیل نمود و از میان آنها نمادهای مناسبتر را برای بررسی بیشتر در لیست نمادهای منتخب خود قرار داد.
6- انتخاب سهام بر اساس گزارشهای فصلی: علاوه بر گزارشهای ماهانه، بررسی گزارشهای فصلی نیز اهمیت فراوانی دارد. تحلیلگر فاندامنتال با تجزیه و تحلیل صورتهای مالی سه ماهه، میزان فروش خالص، سود خالص و ناخالص و. را استخراج و اقدام به محاسبه نسبتهای مالی شرکتها میکند. همچنین با استفاده از گزارشهای فصلی میزان EPS دورهای هر سهم را به دست آورده و با مقایسه و تجمیع آن با دورههای قبل، اقدام به تخمین EPS پایان دوره 12 ماهه میکند.
در این یاداداشت سعی شد به صورت خلاصه شش اصل مهمی که یک معاملهگر باید در تحلیلهای خود مدنظر قرار بدهد، بصورت خلاصه بررسی شود. ذکر این نکته ضروری است که ارزیابی فاندامنتال یک شرکت، شرط لازم و نه کافی برای موفقیت در بورس است و علاوه بر آن باید از سایر روشهای تحلیلی مانند تکنیکال و الگوهای قیمتی نیز استفاده کرد. یک معاملهگر موفق فردی است که بر اساس تحلیل فاندامنتال، شرکتهای مناسب را انتخاب و بر مبنای الگوهای قیمتی و با استفاده از تحلیل تکنیکال اقدام به معامله کرده تا بتواند بیشترین بازده ممکن را از پورتفوی خود به دست آورد.
تکنیکال یا فاندامنتال ؟
تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال: از کدام تحلیل باید استفاده کرد؟
برای دههها، ترجیح تحلیلگران استفاده از تحلیل فاندامنتال بود. با پیشرفت تحلیل داده و مدلسازیهای مربوط به آن، تحلیل تکنیکال نیز پرطرفدار شد. با توجه به آنکه هرکدام جنبههای متفاوتی را در تحلیل مد نظر قرار میدهند، پاسخ ایده آل آن است که از هر دو استفاده شود. برای تحلیلهای بلند مدت، نیازمند به دادههای کلان و عوامل بزرگ و تاثیرگذار هستیم، بنابراین تحلیل فاندامنتال در الویت قرار دارد. در حالتی که بخواهیم براساس نوسانات کوتاه مدت تحلیل کنیم، تحلیل تکنیکال کاربرد بیشتری خواهد داشت.
درک تفاوت بین تحلیل تکنیکال و فاندامنتال برای تریدرهای ارز دیجیتال ضروری است. در این پست به مقایسه تفاوت آنالیز تکنیکال و بنیادی میپردازیم.
یکی از مهمترین بخشهای بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل است. با کمک تحلیل، ارزنده بودن یک رمز ارز را میتوان تشخیص داد و بهترین زمان برای خرید و فروش آن را تعیین کرد. بدون آنالیز، صرفا بر اساس شانس عمل کرده و احتمال ضرر کردن در مقایسه با سود بردن به شدت افزایش پیدا میکند. علت اصلی بازنده بودن بسیاری از بازیگران در بازارهای مالی، کوچک شمردن اهمیت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و عدم درک تفاوت آنها است.
هدف در اینجا تعیین ارزش ذاتی یک دارایی (در حوزه فعالیت ما یک ارز دیجیتال) است. تلاش بر این است که بالاتر یا پایینتر بودن قیمت کنونی یک رمز ارز در مقایسه با ارزش ذاتی آن را مشخص کرد. به این ترتیب فرد به استراتژی مناسبی برای سرمایه گذاری در یک رمز ارز دست خواهد یافت. برای درک بهتر، مثال زیر را در نظر بگیرید. این مثال به درک بهتر تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال کمک میکند.
تصور کنید فردی تصمیم گرفته در یک شرکت اقدام به سرمایه گذاری کند. برای اطمینان از سلامت مالی این شرکت، او قادر است مواردی مثل درآمد شرکت، ترازنامه، صورتهای مالی و گردش پول را در آنجا ارزیابی کند. این احتمال وجود دارد که او قبل یا بعد از این بررسیها، به صنعت مربوط به حوزه فعالیت شرکت نیز توجه کرده و تحقیقاتی درباره آن انجام بدهد. در آنالیز بنیادی، بعد از این عمل، سوالاتی مثل رقبا، جامعه هدف و سرعت گسترش یا حتی کوچک شدن آن صنعت مطرح میشود. حتی میتوان مطالعات خود را گستردهتر کرد تا ملاحظات اقتصادی مانند نرخ بهره و تورم نیز در تحلیل گنجانده شوند. این یک رویکرد از پایین به بالا است.
همانطور که گفتیم در تحلیل بنیادی هدف نهایی، تجزیه و تحلیل ارزش و قیمت ذاتی یک دارایی و مقایسه آن با قیمت فعلی است. اگر ارزش واقعی از قیمت کنونی بالاتر باشد، نتیجه میگیریم دارایی مورد نظر اکنون ارزان به فروش میرسد. اگر ارزش واقعی پایینتر از قیمت کنونی باشد، قیمت حال حاضر دارایی مورد نظر گران تلقی میشود. به این ترتیب میتوان درباره بهترین زمان خرید و فروش یک رمز ارز تصمیم گرفت.
مزایا و معایب تکنیکال یا فاندامنتال
در نظر داشته باشید اگرچه همه قادر هستند از تحلیل فاندامنتال برای آنالیز انواع دارایی در بازارهای مالی مختلف استفاده کنند، اما در دنیای رمز ارزها ممکن است اوضاع متفاوت باشد، چرا که یافتن بخشی از دادهها دشوار یا غیر ممکن است و همبستگی سنگینی بین کوینهای گوناگون وجود دارد. در نتیجه احتمال ناکارآمد شدن یا پایین آمدن دقت تحلیل بنیادی در اینجا بالا میرود.
البته نباید فراموش کرد در صورتی که (با درک درست از تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال) آن را به درستی انجام بدهیم، قادر است با دقتی زیاد ارزان یا گران بودن قیمت یک دارایی را در مقایسه با ارزش ذاتی آن مشخص کند. اسطورههای سرمایه گذاری مانند وارن بافت و بنجامین گراهام در طول چندین دهه ثابت کردهاند که استفاده درست از آنالیز بنیادی نتایجی شگفتانگیز و بسیار سودآور خواهد داشت.
از طرفی دیگر، مشکل اینجاست که به سختی میتوان به یک تحلیل فاندامنتال خوب و در عین حال ساده و قابل فهم دست پیدا کرد. هدف این نوع آنالیز، در چند کلمه یعنی «تعیین ارزش ذاتی» خلاصه میشود، اما این کار از آن چه تصور میکنید بسیار دشوارتر است! مشخص کردن ارزش واقعی یک رمز ارز، فرآیندی وقتگیر بوده و به کار بسیار بیشتری نسبت به ارتباط دادن اعداد به یک فرمول، نیازمند است. تحلیل فاندامنتال در گرو ارزیابی عوامل متعدد بوده و منحنی یادگیری در آن کاملا شیبدار است
مقایسه تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال
آنالیز فاندامنتال راهکاری قدرتمند به منظور ارزیابی شرکتها بوده و از این نظر، آنالیز تکنیکال نمیتواند با آن رقابت کند. برای سرمایهگذاران، تحقیق روی طیف وسیعی از معیارهای کمی و کیفی، یک نقطه شروع اساسی برای هر نوع سرمایهگذاری و بیزینس است. تحلیل بنیادی به مطالعه و بررسی شرایط و وضعیت یک دارایی، در اینجا یک رمز ارز مشخص، میپردازد. هدف اصلی آن، تعیین ارزش واقعی دارایی مورد نظر است. در مقابل، تحلیل تکنیکال از طریق مطالعه وضعیت گذشته، قیمت آن ارز دیجیتال را در آینده پیشبینی میکند.
طرفداران روش فاندامنتال معتقد هستند قیمت حال حاضر یک رمز ارز، لزوما منعکسکننده ارزش واقعی آن نیست. این ایدئولوژی و نوع نگاه، پایه تصمیمات سرمایهگذاری در روش آنالیز نام برده است. در آن سو، دوستداران روش تکنیکال اعتقاد دارند از طریق ارزیابی عملکرد و رفتار قیمت در گذشته و همچنین بررسی حجم معاملات، میتوانید رفتار آینده را نیز تا حد زیادی پیشبینی کنیم. آنها به جای مطالعه عوامل بیرونی، خود را درگیر نمودارهای قیمت، الگوها و روند بازار میکنند.
دیدگاه افراد معتقد به فرضیه بازار کارا (Efficient-Market Hypothesis) نیز جالب است. اعتقاد آنها بر این است که با اتکای همیشگی به تحلیل تکنیکال، موفقیت امکانپذیر نیست. گفتنی است در یک بازار کارا، اطلاعات موجود خیلی سریع روی قیمت اوراق بهادار اثر میگذارند. به عبارتی در اینجا اطلاعات بلافاصله بر قیمت سهام تاثیر گذاشته و قیمتها، طبق این اطلاعات تعدیل خواهند شد. فرض بر این است که افراد فعال در یک مارکت، به منظور تصمیمگیری درباره خرید یا فروش یک دارایی، همه اطلاعات مربوط را در قیمت در نظر میگیرند.
خلاصه تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال
تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت استفاده میشود، اما تحلیل بنیادی دید بلند مدتتری دارد، زیرا نگاه تحلیلگران بنیادی کلی است. برخلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال نیاز به دانش بالای علوم اقتصادی و سیاسی ندارد.
تحلیل بنیادی به دنبال پیدا کردن رابطه بین حرکات قیمت و اخبار اقتصادی است، اما در تحلیل تکنیکال تنها فاکتوری که مورد ارزیابی قرار میگیرد، قیمت است.
تحلیل تکنیکال مناسبترین زمان ورود یا خروج را در کوتاه مدت نشان میدهد، در حالی که تحلیل بنیادی سهم خوب را برای بلندمدت شناسایی میکند.
هزینه و زمان تحلیل تکنیکال کم است، اما این هزینه و زمان برای تحلیل بنیادی مقداری قابل توجه است.
نتایج تحلیل تکنیکال در صورت عدم رعایت قوانین با خطا مواجه میشود، اما نتایج تحلیل بنیادی در صورت تغییرات محیطی تحلیل، با خطا مواجه میشوند.
تحلیل تکنیکال از نمودار و اندیکاتور و تحلیل بنیادی از اطلاعات مالی شرکت، صنعت و عوامل محیطی مانند دلار برای تحلیل استفاده میکند.
در تحلیل بنیادی روند گذشته ارز دیجیتال و تغییرات قیمتی در طول تاریخ مورد مطالعه قرار نمیگیرد، اما در تحلیل تکنیکال تغییرات کنونی برای مطالعه روند در آینده به کار میرود، زیرا در تحلیل تکنیکال اعتقاد بر این است که روند گذشته دوباره تکرار خواهد شد.
قیمت و حجم ترند سهام، تنها ورودی های تحلیل تکنیکال هستند، در حالی که بررسی وضعیت درآمد، ترازنامه، و وضعیت جریان نقدینگی یک شرکت، در تحلیل بنیادی مهم به شمار میروند.
در بازار ارزهای دیجیتال تحلیل بنیادی بهتر است یا تکنیکال؟
فعالان بازارهای مالی بعد از چند دهه استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و مقایسه تفاوت آنها، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که در مارکتهای مختلف، مخصوصا رمز ارزها، بهترین استراتژی استفاده ترکیبی از آنها است. نباید این دو را شبیه یک رقیب دید و صرفا روی یک روش متمرکز شد، بلکه آنها مکمل یکدیگر هستند.
این دو روش، دست به دست هم، درک ما را نسبت به زمینههای مختلف یک بازار مالی زیادتر میکنند. بعید نیست افرادی سبک معاملاتی منحصربهفرد خود را داشته و از آن استفاده کنند، اما در عمل، بسیاری از تریدرها از یک یا ترکیب این دو روش تحلیلی در معاملات خود بهره میبرند. این روشها هم در تحلیلهای کوتاه مدت و هم در تحلیلهای بلند مدت قابل استفاده هستند.
دیدگاه شما