تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله


به‌عنوان‌مثال، اگر با ۱۰۰ میلیون تومان شروع کنید و ۲۰٪ ضرر دهید، ازاینجا به بعد، می‌بایست ۲۵٪ سود کنید تا به همان ۱۰۰ میلیون تومانتان، یعنی نقطه‌ی سربه‌سرتان برگردید.

حداقل و بهترین میزان سرمایه برای ورود به بازار فارکس چیست؟

فارکس یا بازار تبادل ارز خارجی یکی از جذاب‌ترین بازارهای مالی حال حاضر دنیا هست که باتوجه به خصوصیات و گردش مالی بزرگی که دارد(روزانه حدودا ۶.۶ تریلیون دلار) افراد زیادی رو ترغیب می‌کنه تا وارد این بازار بزرگ بشن و از اون کسب سود کنند. پس از تصمیم به ورود و آشنایی با مقدمات، اولین سوالی که ممکن هست برای افراد مشتاق به فعالیت در این بازار پیش بیاد این هست که کم­ترین یا بهترین میزان سرمایه برای شروع به کار در فارکس چقدره؟

اگه این مسئله ذهن شما رو هم درگیر کرده و به دنبال انتخاب یک سرمایه اصولی و درست برای شروع به کار در این بازار هستید، تا انتهای این مطلب رو بخونید چون مواردی گفته شده که نه تنها انتخاب بهترین میزان سرمایه براتون راحت میشه بلکه یاد میگیرید کمتر ضرر کنید، در این بازار دوام بیارید و به مرور زمان از سود سرشار لذت ببرید. اگر بازار فارکس را نمیشناسید پیشنهاد میکنم قبل از آن مطلب فارکس چیست را مطالعه کنید.

حداقل و بهترین میزان سرمایه برای ورود به بازار فارکس چقدره؟

قبل از پاسخ مستقیم به این سوال لازمه نکاتی یاداوری بشه تا راحت­‌تر به جواب برسیم.

بازار فارکس یک بازار دوطرفه هست؛ یعنی هم بر اساس افزایش یا کاهش قیمت می‌توان از آن کسب سود کرد. میزان واحد تغییرات در این بازار برحسب پیپ اندازه گیری میشه که هر یک پیپ تغییر با توجه حجمی که برای معامله تعیین شده از ده سنت تا صد دلارمتغیر هست. میزان سرمایه رابطه مستقیمی با تعیین حجم معاملات (لات) داره و فهمیدن این مورد اولین قدم برای درک موضوع بهترین و حداقل سرمایه برای ورود به بازار فارکس هست.

به طور کلی می‌توان گفت که میزان حجم معاملات یا لات‌ها به 3دسته تقسیم می‌شود.

1- لات استاندارد:

این نوع لات در واقع به اندازه ۱۰۰ هزار واحد ارزی یا همان صد هزار دلار ارزش داره و هر پیپ تغییر ده دلار سود یا ضرر ایجاد می­کنه. یعنی این که شما با خرید یا فروش یک سهم به ازای هر یک پیپ که تغییر اتفاق افتاده ، شما ده دلار سود یا ضرر کرده‌اید. برای استفاده از این میزان حجم حداقل سرمایه ده الی بیست هزار دلاری لازم است. (که با استفاده از انواع اهرم یا لوریج که کارگزاری ها برای کاربران فراهم کردن امکان معامله با این میزان سرمایه فراهم میشه. اگه با مفهوم لوریج آشنا نیستید مقاله لوریج در فارکس رو مطالعه کنید.)

۲- مینی لات:

این لات به اندازه ۱۰ هزار واحد یا همان ۱۰ هزار دلار می‌باشد. در هنگام معامله در بازار با استفاده از این میزان حجم هر پیپ تغییر برابر یک دلار هست. برای این که بتوانید از این لات استفاده کنید حداقل سرمایه برای فارکس شما باید هزار دلار باشد. این لات بسیار مورد استقبال تریدرها به خصوص تازه‌کاران قرار می‌گیرد.

۳- میکرو لات:

میکرو لات کوچک­ترین واحد حجم معاملات هست . اندازه لات هزار دلار است و شما می‌توانید با سرمایه ۱۰۰ دلار وارد معامله با این لات شوید. هر پیپ تغییر در این لات به اندازه ۱۰ سنت محاسبه می‌شود. این نوع لات را کسانی که سرمایه کمتری دارد مناسب است اما واقعیت این است که چندان سوددهی مناسبی نخواهد داشت.

در این قسمت به طور کلی با مفهوم لات آشنا شدید و نکته­‌های که به نظر میرسه این هست که با انتخاب میکرو لات که حداقل میزان حجم معامله هست حداقل حسابی که میشه برای شروع انتخاب کرد یه ححساب 100 دلاری هست . پس این سوال پیش میاد که آیا 100 دلار حداقل میزان سرمایه برای شروع کار در فارکس هست؟

خیر. درسته که با رعایت قوانین مدیدریت سرمایه برای معامله با میکرولات حساب صد دلاری لازمه اما با سرمایه کم­تر امکان فعالیت در بازار وجود داره اما با این میزان سرمایه میزان سود و ضرر مقدار قابل توجهی نخواهد بود و کمتر کسی به سراغ این مبالغ برای شروع کار میره.

بهترین میزان برای شروع سرمایه گذاری در فارکس

پس مشخص شد که حداقل سرمایه در فارکس یه موضوع غیر قابل تعریف هست که با توجه به استفاده از حداقل میزان حجم و رعایت قوانین مدیریت سرمایه یک حساب بین 100 تا 200 دلار نیاز هست که با این میزان سرمایه هم نباید انتظار سود زیادی از بازار داشت .

ورود با سرمایه کم مزایا و معایبی که در ادامه توضیح داده می­شود.

مزایا و معایب شروع فعالیت در فارکس با سرمایه کم:

وقتی یک معامله گر برای اولین بار وارد بازار بشه و شروع به معامله کنه طبیعی هست که ضرر کنه و این یک مورد کاملا طبیعیه . اما بعد از چند معامله که به ضرر ختم بشه ممکن هست تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله که اون فرد برای جبران ضررهای قبلی هیجانی عمل کنه و با ورود به معاملات با حجم غیرمنطقی قصد انتقام و جبران کردن ضررها رو داشته باشه .

اینجاست که اگر اون شخص با سرمایه کم وارد شده باشه ممکنه با رعایت نکردن حجم در یک معامله ضرر بزرگی رو متحمل بشه و کل سرمایه از بین بره . در این مواقع نظر افراد در مورد بازار فارکس عوض شده و شور و شوق اولیه برای معامله­ گری رو از دست داده و به طور کامل از این بازار کنار گذاشته می­شوند.

در مقابل، ورود با سرمایه کم نکات مثبتی داره. همین که قرار با سرمایه کم وارد بازار شد و از آن کسب تجربه کرد نکته مهمی هست که به راحتی نمیشه ازش گذشت. وقتی فردی به عنوان یک تازه ­کار وارد بازار فارکس میشه نیاز داره تا شرایط بازار رو درک کنه و لحظه به لحظه شرایط رو تجربه کنه. حالا اگر اون شخص با سرمایه زیادی که ممکنه تمام سرمایه ­اش باشه وارد بشه ممکنه با انجام معاملات هیجانی و عدم مدیریت سرمایه بخش عظیمی از کل سرمایه رو از دست بده و ضربه مالی بزرگی رو متحمل بشه .

با توجه به این توضیحات می­توان به این نتیجه رسید که انتخاب یک سرمایه منطقی و درست ضروری­ترین کاری هست که یک فرد برای شروع معامله در فارکس باید انجام بده.

انتخاب بهترین میزان سرمایه برای کار در فارکس

انتخاب بهترین میزان سرمایه برای کار در فارکس

برای تعیین یک سرمایه درست و منطقی برای شروع فعالیت در فارکس هرکسی بسته به شرایطی که داره باید تصمیم بگیره و اینکه یه عددی به عنوان بهترین میزان سرمایه برای کار در فارکس معرفی بشه یه چیز نامشخص و غیر معقوله. ممکنه یه شخصی از نظر ذهنی بهترین میزان سرمایه‌­ای که میتونه وارد کنه صد دلار باشه در حالی یه شخص دیگه با وارد کردن چند هزار دلار به بازار مشکلی نداشته باشه . نکته­ بسیار مهم در رابطه با اون مقدار سرمایه این هست که اون مقدار پول نباید بار روانی برای شما ایجاد کنه یا بهتر بگم نباید نیازی به اون پول داشته باشید تا بتونید با خیالی راحت دربازار فارکس شروع به فعالیت کنید.

برحسب تجربه و مشاهده مواردی که افراد شکست خوردند یا موفق بودند بازه 500تا 1000 دلاری میتونه برای شروع کار مناسب باشه (1000 دلاری میتونه بهترین حالت ممکن باشه). یکی از مهمترین دلایل انتخاب این میزان از سرمایه این هست که اگر شما حجم منطقی در معاملات رو روعایت کرده باشید و در بدترین حالت در اکثر معاملات اولیه ضرر کنید قرارنیست بخش بزرگی از حسابتون از بین بره و حس ناامیدی به سراغتون بیاد و از بازار کنار گذاشته بشید. برعکس شما با این تفکر که فقط بخش کوچکی از حساب از بین رفته و امکان جبران هست به راحتی میتوند مبلغ اولیه سرمایه رو برگردونید و در ادامه کسب سود کنید.

با رعایت همین نکته فوق شما یه اصل مهم در بازارهای مالی به نام "دوام در بازار" رو رعایت کردید که مهمترین اصل برای معامله­گرانی هست که به تازگی در بازار شروع به فعالیت می­کنند.

نکته دیگه­ در خصوص سرمایه اولیه که بسیار مهمه این هست که سعی کنید یه مقدار بیشتر از میزانی که مد نظرتون هست واریز وجه کنید. مثلا قراره برای شروع کار 700 دلار به حسابتون واریز کنید . این عدد 700 یه بار روانی توی ذهن شما ایجاد میکنه و با ضرر توی اولین معاملات این عدد به محدوده 600 دلار وارد میشه که از نظر روانشناسی معامله­گری ممکنه هیجان رو وارد تصمیمات شما بکنه و با رفتارهای احساسی ضررهای بیشتری رو متحمل بشید اما به جای اینکه دقیقا 700 دلار واریز وجه داشته باشید با یه مقدار واریز بیشتر مثلا 60 دلار یه حساب 760 دلاری دارید که قرارنیست با چند ضرر در ابتدای کار اون با روانی ورود به محدوده 600 به سراغتون بیاد و راحت تر میتونید معامله کنید . مطالعه کنید: سیگنال فارکس تضمینی

تا به اینجا مواردی در خصوص حداقل میزان سرمایه و بهترین آن برای فعالیت در بازار فارکس گفته شد ولی در کنار ورود به بازار با یه سرمایه منطقی، آموزش اصولی و درست هم نقش مهمی داره. فارکس بازاری هست که به راحتی میتونه پل بین شما و اهداف مالی بزرگتون باشه اما این پل نیازمند چندین ستون محکم و قابل اتکا هست که اولین ستون آموزش درست و اصولی هست. دوره­‌های آموزشی که توسط تیم زد بورس برای شما عزیزان تدارک دیده شده حاوی بهترین آموزش‌­ها مورد نیاز برای فعالیت در بازار فارکس هست حاصل سال­‌ها تجربه دربازاره که با دیدن اون قدم بزرگی درمسیرآموزش فارکس برمیدارید و قدم به قدم به رویاهاتون نزدیک میشید.

سخن آخر:

در این مطلب سعی شد تا نکات فوق­ العاده کاربردی در خصوص میزان سرمایه اولیه برای ورود به بازار فارکس خدمت شما عزیزان ارئه بشه تا در بهترین حالت شروع به فعالیت کنید . با رعایت نکات گفته شده این مژده رو به شما میدیم که شروع خوبی در بازار داشته باشید، در بازار دوام بیارید ، کسب تجربه کنید و به مرور به کسب سود مستمر برسید. پیشاپیش ازتون ممنونیم که نظراتتون رو با ما در اشتراک میزارید.

شروع معاملات واقعی با ۱۰۰ دلار

برای حرفه ای شدن در بازار فارکس، با حداقل سرمایه ۱۰۰ دلار معاملات واقعی ارزها، طلا، نقره، گاز و نفت را تجربه کنید.

افتتاح حساب معاملاتی دلاری

چرا ۱۰۰ دلار؟
اگر در بازار فارکس مبتدی و یا به عبارتی آماتور هستید، این را بدانید که ورود با سرمایه کم، در واقع هزینه ای است که خرج آموزش و یادگیری معاملات واقعی بازار فارکس می کنید.
با این حساب اگر به دنبال کسب تجربه هستید و می خواهید دانش خود را در بازار فارکس افزایش دهید بهترین انتخاب تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله شما شروع با سرمایه کم است.

مراحل موفقیت و حرفه ای شدن در بازار فارکس برای یک معامله گر مبتدی:
۱. فعالیت مستمر
۲. کسب دانش و تجربه کافی در زمینه فارکس
۳. سرمایه گذاری صحیح و منطقی
۴. تدوین استراتژی
۵. توانایی کنترل ریسک های معاملاتی

به عنوان یک معامله گر مبتدی باید بدانید که ورود با سرمایه کم:
۱. فرصت های معاملاتی شما را کاهش می دهد.
۲. تعداد معاملاتی که انجام می دهید محدود می شود.
۳. قدرت کنترل ریسک را نخواهید داشت.
۴. نمی توانید حجم معاملاتی بالا معامله کنید.
۵. مستلزم ضریب اهرمی بالا می باشد که خود ریسک معاملات شما را افزایش می دهد.

در نتیجه ، نباید انتظار کسب سود بالا از این نوع حساب داشته باشید. یک آمار معتبر نشان می دهد که بیش از ۹۸ درصد افرادی که با سرمایه اندک وارد بازار فارکس شده اند دچار ضرر شده اند و بعد از آن نیز فعالیت خود را در این بازار متوقف کرده اند.

با افتتاح حساب معا ملاتی، از خدمات ویژه مشتریان بهره مند شوید:

چگونه سرمایه مناسب جهت ورود به بازار فارکس را تعیین کنیم؟

ورود با ۱۰۰ دلار به بازار فارکس حداقل مبلغی است که کارگزاری فارکسر، جهت افتتاح حساب و شروع معاملات تعیین کرده است.
شما بایستی با توجه به میزان سود و ضرر خود، روشی که برای معاملات خود انتخاب می کنید و تجربه‌ای که در این بازار کسب کرده‌اید، بهترین مبلغ را برای شروع در بازار فارکس انتخاب کنید.
مزایا و معایب شروع معاملات با تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله حداقل سرمایه در فوق توضیح داده شد اما این را نیز در نظر داشته باشید که این بدین معنا نیست که حساب های کوچک هیچ سودی نخواهند داشت و یا ورود با سرمایه بالا سود دهی بالایی دارد.
یک معامله گر باید در نظر داشته باشد که در بازار فارکس به میزان سودی که می خواهد، ریسک پذیری نیز داشته باشد.تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله
هر چه مبلغ سرمایه گذاری شما بالاتر باشد قدرت مدیریت سرمایه و کنترل ریسک معاملات شما بالاتر خواهد بود، لات های بزرگتری را می توانید معامله کنید و در نتیجه روند کسب سود دهی سریع تر خواهد بود.

[مهم] مبانی مدیریت سرمایه

حامد ریحانی - توییتر

مطالب را با يك جمله مبهم آغاز مي كنیم كه مي خواهیم درستي آن را ثابت كنیم :

معاملات بازنده خود را سريع ببنديد و به معاملات برنده اجازه رشد دهید، اگر اين شیوه را پیش بگیريد و مديريت سرمایه را همراه آن كنید حتی اگر معاملات شما تصادفی باشند باز هم برايند شما مثبت خواهد بود.

در ادامه شما را به مطالعه 20 درس مبانی مدیریت سرمایه ارائه شده توسط یک دوست قدیمی جناب آقای حمید رضا حصارکی دعوت می کنم:تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله

حامد ریحانی - توییتر

درس اول: امید رياضی

درس اول درک مفهوم امید رياضی می باشد كه بدون درک آن نمی توان در اين بازار موفق بود. امید رياضی به ما می گويد نیازی نیست كه همه معاملات شما و حتی نصف بیشتر معاملات شما مثبت باشد تا بتوانید سود كنید، و شايد همه سود شما از ۵ درصد معاملات موفق شما بدست آيد.

فرمول امید رياضی:

Mathematical Expectancy = [ 1 + (W/L) ] * P - 1

در اينجا W متوسط سود شما در هر معامله و L متوسط ضرر شما در هر معامله می باشد و P ( به درصد ) احتمال برد سیستم شما در معاملات است. يعنی اگر احتمال برنده بودن سیستم شما ٢٠ درصد باشد و میانگین سود شما در هر معامله ١٠ دلار باشد تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله و میانگین ضرر شما در هر معامله ۵ دلار باشد امید رياضی سیستم شما منفی ٠٫۴ می باشد.

امید رياضی يک سیستم سود ده بايد از صفر بیشتر باشد. برای اين منظور يا بايد احتمال برد سیستم را افزايش داد، يا متوسط سود در هر معامله افزايش يابد و يا متوسط ضرر در هر معامله كاهش يابد.

برای اينكه بتوانیم امید رياضی يک سیستم را بدست آوريم می بايست يک مجموعه از معاملات آن سیستم كه حداقل ١٠٠ معامله را داشته باشد انتخاب كنیم و متوسط سود و ضرر معاملات و تعداد معاملات برنده و بازنده را بدست آوريم و سپس در فرمول فوق قرار دهیم.

برای بدست آوردن احتمال برد سیستم بايد تعداد معاملات برنده را بر تعداد كل معاملات تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط سود بايد میزان سود كسب شده از پوزيشن های سودده را بر تعداد پوزيشن های سودده تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط ضرر بايد میزان ضرر كسب شده از پوزيشن های ضررده را بر تعداد پوزيشن های ضررده تقسیم كنیم.

حامد ریحانی - توییتر

درس دوم : نسبت اهرمی نامتقارن

در اين درس با مفهوم نسبت اهرمی نامتقارن آشنا می شويم. اين نسبت به ما می گويد که اگر چه مقدار ضرر بدهیم، می بايست چه مقدار سود كنیم تا آن ضرر جبران شود. در اينجا به اين موضوع پی خواهیم برد كه هر چه بیشتر ضرر كنیم جبران كردن آن مشكل تر و شايد غیر ممكن شود.

فرمول نسبت اهرمی نامتقارن :

Asymmetrical Leverage % = [ 1 / (1 - L %) ] - 1

در اينجا L درصد ضرر از سرمايه اولیه می باشد، مثلا اگر ٢۵ درصد ( ٠٫٢۵ ) ضرر كنیم نیاز به ٣٣ درصد سود (بر اساس سرمایه باقی مانده) برای جبران داريم و اگر ۵٠ درصد ضرر كنیم نیاز به ١٠٠ درصد سود و اگر ٩٠ درصد ضرر دهیم نیاز به ٩٠٠ درصد سود داريم.

همواره بايد بر روی ضررهای خود كنترل داشته باشیم و به آنها تا جایی اجازه رشد دهیم كه سیستم معاملاتی ما توانایی جبران آن را به راحتی داشته باشد. حال اينكه از كجا بفهمیم سیستم ما چقدر توانایی جبران دارد بايد نرخ سوددهی سیستم خود را همواره حساب كنیم و ببینیم در هر معامله معمولا انتظار چند درصد سود را داريم و همینطور انتظار چند درصد ضرر در معامله محتمل است.

حامد ریحانی - توییتر

درس سوم : ضريب سودآوری

در اين درس با ضريب سودآوری آشنا می شويم. ضريب سودآوری معیاری است كه می توانیم روند سود دهی سیستم خود را ارزيابی كنیم، اين عدد می بايست همواره بزرگتر از ١ باشد.

فرمول محاسبه ضريب سودآوری :

Profit Factor = Gross Win / Gross Loss

در اينجا منظور از Gross Win سود ناخالص يا همان مجموع سود تمامی پوزيشن های سودده و Gross Loss ضرر ناخالص يا همان مجموع ضرر تمامی پوزيشن های ضررده می باشد.

پس بايد دقت داشته باشیم كه همواره مجموع سودهايمان بايد از مجموع ضررهايمان بیشتر باشد تا بتوانیم اين ضريب را بیشتر از يک نگاه داريم.

حامد ریحانی - توییتر

درس چهارم : تفاوت شرط بندی و گمانه زنی در معاملات

همانطور که می دانیم شرط بندی، قمار محسوب می شود و كاری ناپسند میباشد لذا بايد تفاوت آن را با گمانه زنی (تجارت صحیح ) درک كنیم تا بتوانیم به درک عمیق تری نسبت به ريسک در اين بازار برسیم. بین شرط بندی و گمانه زنی دو تفاوت اساسی وجود دارد:

1- شرط بندی ريسک غیر منطقی بوجود می آورد ولی در گمانه زنی ريسک ذاتی موجود توزيع می شود.

2- در شرط بندی علم آمار و احتمال ناديده گرفته می شود ولی در گمانه زنی از امتیاز اين علم استفاده می شود.

برای مثال يک قمارباز فكر می كند اگر چندين شكست پیاپی داشته باشد در دفعات بعد شانس برد او افزايش می يابد لذا ريسک خود را بیشتر می كند (تفاوت 1) ، در صورتی كه اين كار خطاست و ريسک هر معامله مستقل از معامله قبل است پس در اينجا علم آمار و احتمال توسط قمارباز ناديده انگاشته شده است (تفاوت 2)

حامد ریحانی - توییتر

درس پنجم : مفهوم دقیق مديريت سرمایه

مفهوم دقیق مديريت سرمايه محدود به اين تعريف است كه چه مقدار از حساب بايد در معامله آتی ريسک شود.

انتظارات ديگری كه از مديريت سرمايه داريم از قبیل اينكه چه موقع از پوزيشن سود ده و يا ضرر ده خارج شويم و كی به حجم معامله فعلی بیافزائیم يا آنرا كاهش دهیم و كجا وارد معامله شويم يا نشويم جزو ضمائم و فرعیات مديريت سرمايه می باشند.

حامد ریحانی - توییتر

درس ششم : تحلیل مونته كارلو

در اين درس با تحلیل مونته كارلو آشنا می شويم تا بتوانیم روش معاملاتی خودمان را به صورت صحیح تست نمائیم و از نتايج تست با اطمینان بالایی استفاده كنیم. تحلیل مونته كارلو يک تکنیک محاسباتی است كه داده های آماری يک مدل را با دقت قابل اطمینانی شبیه سازی می كند.

در اين تحلیل معمولا هر پارامتر هزار بار با نمونه های متفاوتی از داده های آماری تست می شود و نتیجه ٩۵ درصد از اين هزار بار برای پارامتر مورد نظر لحاظ می شود.

مثلا اگر بخواهیم تاثیر ريسک ١٠ درصدی ثابت در هر معامله را در يک لیست ١٠٠ تایی از معاملات بررسی كنیم، هزار لیست مجزای ١٠٠ تایی از لیست اولیه بوجود می آوريم كه در آنها اعضای لیست به صورت تصادفی چیده شده اند، آنگاه تاثیر ريسک ١٠ درصدی را در هر لیست يادداشت می كنیم، اگر در ٩۵ درصد مواقع به ازای آن ريسک ١٠ درصدی نتیجه نهايی معاملات ۶٠ درصد زيان را به همراه آورد پس با اطمینان ٩۵ درصد در آينده نیز چنین خواهد شد.

در مثال فوق لیست ١٠٠ تایی داده های آماری ما و ريسک ١٠ درصدی ثابت پارامتر مورد بررسی ما می باشد. در تحلیل مونته كارلو از داده هایی استفاده می شود كه بوقوع پیوسته اند، يعنی نتايج بک تست يا فوروارد تست گذشته، بنابراين نقاط ورود و خروج در هر معامله مشخص می باشد.

مطمئنا برای شبیه سازی تحلیل مونته كارلو می بايست برنامه نوشت و از ماشین استفاده نمود، در همین جا از دوستان برنامه نويس علاقمند دعوت می كنم برای راحتی دوستان تحلیل مونته كارلو را فقط برای پارامتر ريسک كد كنند، يعنی در برنامه جایی برای ثبت داده های آماری (ورود و خروج از معامله)، جایی برای ثبت مقدار اولیه حساب، جایی برای ثبت مقدار ريسک در هر معامله تعبیه كنند و وقتی کلید شبیه سازی زده می شود برنامه بگويد در ٩۵ درصد از تست ها نتیجه چه می شود.

حامد ریحانی - توییتر

درس هفتم : تعیین اندازه حجم معامله

معامله با اهرم یا لوریج 100 در حساب با سرمایه هزار دلار يک اشتباه بزرگ می باشد، زيرا با چند ضرر متوالی بايد با حساب خداحافظی نمود، همین طور معامله بدون استفاده از اهرم در يک حساب ١٠٠ هزار دلاری باز هم اشتباه است زيرا مقدار بیشتر مارجین و سرمایه بی مصرف مانده است و در نهايت پرفورمنس را كاهش می دهد.

نقش كلیدی مديريت سرمايه تعیین دقیق حجم معامله می باشد تا كارائی حساب افزايش يابد.

روش های مطرح شده متفاوتی برای تعیین حجم وجود دارند كه به دو دسته كلی تقسیم بندی می شوند: 1- روش های مارتینگل 2- روش های آنتی مارتینگل

در روش های مارتینگل با افزايش ضرر به حجم معاملات افزوده می شود تا از يک برگشت سريع و كوتاه استفاده شود و همه ضررها پوشش داده شود، اين روش ها پايه علمی ندارند و در همه جا کاربرد ندارند و از نظر مديريت سرمايه صحیح مردود می باشند و فقط يک نوع خاص آن تحت عنوان "میانگین هزينه" می تواند مورد استفاده قرار گیرد. منظور از میانگین هزينه اين مي باشد كه حجم معامله طوری توزيع شود كه ریسک نهایی بیشتر از ريسک اولیه ای كه برای پوزيشن در نظر گرفته ايم نشود، در اين صورت می توان با فاصله هایی كه پوزيشن در ضرر رفته به حجم افزود، مثلا اگر برای پوزيشن با اهرم مناسب می توانیم در همان ابتدا 0.3 بیتکوین در نظر بگیريم و ريسک ما طوری است كه می توانیم استاپ 600 دلاری را برای آن تحمل كنیم، در ابتدا یک سوم از آن را استفاده می كنیم و 0.1 بیتکوین ورود می کنیم و اگر 300 دلار در ضرر رفتیم باز 0.1 ديگر ورود می كنیم و هیچ گاه برای پوزيشن مورد نظر از 0.3 بیتکوین بالاتر نمی رويم.

در روش های آنتی مارتینگل سودها به صورت تصاعد هندسی افزايش می يابند، همین طور ضررها به صورت تصاعد هندسی كم میشوند، مهمترين ويژگی اين روش ها بكار بردن آنها در يک سیستم با امید رياضی مثبت می باشد و در غیر اين صورت نمی توان از آنها انتظار معجزه داشت.

سه قانون مدیریت ریسک در معاملات

کسب سود مستمر و درازمدت در بازارهای سرمایه خصوصاً برای معامله‌گران تازه‌کار امر دشواری است. بله می‌دانم؛ لابد با خودتان می‌گویید صِرف خرید سهام و نگه‌داشتن آن‌که کار سختی نیست و همه از پس آن برمی‌آیند؛ نیاز به پیشینه و مهارت خاصی هم ندارد؛ تنها کاری که باید بکنید این است که پشت سیستم بنشینید و پول‌هایی که معاملات به سویتان روانه می‌کنند را پارو کنید!

اما حقیقت ماجرا این نیست و انجام همین کارها در طولانی‌مدت ضعف‌های ما را تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله چه به لحاظ روانی، ضعف در اجرا و یا نداشتن تجربه نشان خواهد داد.

در این مطلب قصد دارم تا به مقوله‌ی مدیریت ریسک در معامله‌گری خصوصاً در بازارهای دارای اهرم (همانند بازار آتی سکه) بپردازیم. در اینجا نمی‌خواهیم صرفاً چندراه و چاه به شما نشان دهیم و بخواهیم که به ما اطمینان کنید و بی‌چون‌وچرا آن‌ها را انجام دهید؛ بلکه با استفاده از اطلاعات و داده‌های به‌دست‌آمده از معاملات واقعیِ معامله‌گرانی که باهدف کسب سود از بازار، وارد آن شده‌اند، صحت و اتکاپذیری راهکارهایمان را به شما نشان خواهیم داد.

چرا مدیریت ریسک این اندازه مهم است؟

لُب کلام این است که شما نمی‌دانید در آینده چه چیزی پیش می‌آید. شغل شما به‌عنوان یک معامله‌گر، پیش‌بینی آینده بر اساس اطلاعات نصفه و نیمه ایست که در حال حاضر برایتان مهیاست. بخش اعظمی از آن اطلاعات هم بر مبنای آنچه قبلاً درگذشته رخ‌داده است قرار دارد و درنهایت هم قادر خواهید بود سناریوهایی را بر اساس رخدادهای اقتصادی آتی یا انتشار اطلاعات بچینید؛ اما اصل ماجرا این است که ما با استفاده از اطلاعات قدیمی سعی داریم آینده را پیش‌بینی کنیم.

اما سؤال اینجاست که آیا اتفاقات مشابه همیشه به یک‌شکل روی می‌دهند؟ البته که نه. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، همه‌چیز تغییر می‌کند و همین مسئله، تحلیل بازارها را به امری چالش‌برانگیز تبدیل می‌کند که برای بسیاری از فعالان بازار که اُفق بلندمدتی دارند، جذاب است؛ یادتان باشد که با تغییر مداوم شرایط بازارها، یک پیش‌بینی هیچ‌گاه کامل و بی‌عیب و نقص نخواهد بود و هر اتفاقی محتمل است.

درنتیجه، بااینکه نمی‌خواهیم اهمیت تحلیل شما در محاسبه‌ی بهترین احتمالات و شرایط را ناچیز جلوه دهیم، باید یادتان باشد که ممکن است تحلیل شما کاملاً نادرست از آب دربیاید چراکه هیچ روش تحلیلی در همه‌ی شرایط و اوقات جواب نخواهد داد. اینجاست که پای مدیریت ریسک به داستان باز می‌شود تا بتوانید در صورت شکست تحلیلتان ، با کاهش ضرر، سرمایه‌ی باقی‌مانده‌تان را نجات دهید.

این‌قدر بر روی درصد بُردتان تمرکز نکنید!

تعداد زیادی از معامله‌گران تازه‌وارد، عملکردشان را بر اساس تک‌تک معاملاتشان می‌سنجند؛ انگار هر معامله، جنگی است که حتماً باید در آن پیروز شوند! اما نکته‌ای که بدان توجه نمی‌کنند این است که اندازه‌ی سود و ضررها را نباید باهم مقایسه کرد؛ مثلاً، ممکن است یک معامله‌گر تنها در ۱۰٪ معاملاتش برنده شود اما همچنان، بااینکه در ۹۰٪ معاملاتش ضرر می‌کند، در سود بماند؛ شکست در ۹۰٪ اوقات باعث می‌شود این معامله‌گران، خصوصاً در اوایل کار، همیشه احساس بدی داشته باشند، چراکه ما انسان‌ها اصلاً آمادگی پذیرش شکست را نداریم؛ درواقع مغز ما با ضرر تناسب ندارد!

البته خیلی از همان تازه‌کارها اصلاً به این نقطه نمی‌رسند چون تعدد شکست‌ها باعث می‌شود از ادامه‌ی مسیر منصرف شوند و خودشان را از یادگیری این تجربه که درصد برد هدف نهایی معامله‌گری در بازارهای مالی نیست، محروم می‌کنند.

چرا چنین چیزی اتفاق می‌افتد؟

شاید گاهی وقت‌ها باید در یک نبرد ببازیم تا بتوانیم از جنگ سربلند بیرون بیایید. نه؟

بااینکه دلمان می‌خواهد همیشه در همه کارهایی که انجام می‌دهیم، برنده شویم، اما خوب… زندگی این‌طور پیش نمی‌رود. منابع و سرمایه ما محدود هستند و به همین دلیل، ما باید به‌صورت هوشمندانه‌ای آن‌ها را در فعالیت‌هایی که بیشترین منفعت را در دستیابی به اهداف نصیب ما می‌کنند، مصرف کنیم. در غیر این صورت، با ریسک اتلاف منابع محدودمان بر روی فعالیت‌های بی‌ثمر (و معاملات زیان ده) مواجه خواهیم بود.

به‌علاوه، در اکثر مواقع هم ما با موقعیت‌هایی روبرو هستیم که کمبود آن منابع محدود، ما را در انجام فعالیت‌های آتی‌مان هم محدود می‌کند؛ درست مانند از دست دادن بخش بزرگی از حسابتان بر روی یک معامله‌ی بد که باعث می‌شود مبلغ بسیار کمتری برای معاملات بعدی در حسابتان بماند؛ یا زمانی که روی یک سهم به دلیل بازگشایی و تعدیل منفی شدید، ضرر زیادی را تجربه می‌کنیم (خصوصاً که پرتفوی متنوعی هم نداشته باشیم)

ارتباط این مطلب با معامله‌گری، در موقعیت‌هایی است که شما نمی‌توانید از دست بدهید. شاید شما در میانه‌ی یک‌روند قرار دارید یا در مورد یک معامله، احساس بسیار خوبی دارید، هر چه که هست، باید بدانید که معامله‌گران با دنیایی از امید و البته برنامه‌ریزی و تأمل بسیار کمی وارد تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله یک موقعیت می‌شوند. نتیجه آنکه وقتی آن موقعیت، طبق مرادشان پیش نمی‌رود، صبر می‌کنند (از آن معامله خارج نمی‌شوند) یا بدتر از آن، با این تفکر که بازار اشتباه کرده است و اوضاع به روال درستش بر خواهد گشت، اقدام به دو برابر کردن خرید یا فروششان می‌کنند. (همان روش مخوف مارتینگل که برخی اساتید! به عنوان جام مقدس تدریس می‌کنند…)

یک اشتباه، آخرین اشتباه

دلیل اینکه بسیاری از معامله‌گران قربانی این اشتباه می‌شوند این است که آن‌ها در موقعیت‌های زیان ده بیش‌ازحد باقی می‌مانند اما زودتر از موعد، از معاملات سوددهشان خروج می‌زنند. وقتی معامله‌ای خلاف پیش‌بینی تریدر ادامه پیدا می‌کند، یک درگیری ذهنی ایجاد می‌کند که باعث می‌شود تریدر حد ضررش را حذف کند یا به امید برگشت شرایط، آن را پایین‌تر می‌آورد و درنهایت در آن معامله باقی می‌ماند.

خطر اصلی این اشتباه فَجیع، از مرکب شدن ضرر نشاءت می‌گیرد. وقتی‌که بخشی از سرمایه‌تان را در معامله‌ای از دست می‌دهید، با توجه به اینکه مبلغ کمتری در اختیاردارید، مجبورید سود بیشتری به دست آورید تا آن ضرر را هم جبران کنید. و اگر با اصرار بر اینکه تصمیمتان درست بوده است، ضررهای بیشتر و بیشتری بپذیرید، با سرعت بسیار بیشتری منجر به غرق شدن خودتان خواهید شد.

به‌عنوان‌مثال، اگر با ۱۰۰ میلیون تومان شروع کنید و ۲۰٪ ضرر دهید، ازاینجا به بعد، می‌بایست ۲۵٪ سود کنید تا به همان ۱۰۰ میلیون تومانتان، یعنی نقطه‌ی سربه‌سرتان برگردید.

بنابراین، اگر صرفاً به این دلیل که نمی‌خواهید از یک معامله خارج شوید و اشتباه خود را بپذیرید، خودتان را مجبور به قبول ضررهای بیشتر و بیشتر می‌کنید، از چاله به چاه خواهید افتاد. در جدول پایین، خواهید دید که بعد از هر ضرر، برای برگشتن به نقطه‌ی سربه‌سر چقدر باید سود کنید.

پوزیشن سایز چگونه محاسبه می‌شود؟ شیوه محاسبه Position Size در معامله ارز دیجیتال

پوزیشن سایز

سبد رمزارزهای شما هر حجمی هم که داشته باشد، همواره باید قواعد مدیریت ریسک را رعایت کنید. در غیر این صورت، ممکن است به سرعت سرمایه خود را از دست بدهید و ضرر بزرگی به اموال خود بزنید. اهمیت مدیریت ریسک به حدی زیاد است که تنها با یک معامله ضعیف و بی‌قاعده، ممکن است هفته‌ها یا حتی ماه‌ها تلاش شما به باد برود. یکی از مسائلی که در سیستم معاملاتی نقش پررنگی دارد و به مدیریت ریسک شما بسیار کمک می‌کند، محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) یا اندازه پوزیشن است. در این مقاله قصد داریم با این مفهوم مهم آشنا شویم. با ما همراه باشید.

پوزیشن سایز (Position Size)

هدف اساسی و اصلی در بحث معامله‌گری و سرمایه‌گذاری، دوری از تصمیمات احساسی است؛ چراکه وقتی صحبت از ریسک مالی به میان می‌آید، احساسات نقش بسیار پر رنگی ایفا می‌کنند. شما به عنوان یک معامله‌گر یا سرمایه‌گذار، همواره باید مراقب احساسات خود باشید تا تأثیری روی تصمیمات شما در این حوزه نگذارد. به همین خاطر است که تعیین قوانین و قواعدی محکم برای فعالیت‌های معامله‌گری و سرمایه‌گذاری، اهمیت بسیار بالایی دارد.

پوزیشن سایز چگونه محاسبه می‌شود؟ شیوه محاسبه Position Size در معامله ارز دیجیتال

به این قواعد پیش‌ساخته، سیستم معاملاتی می‌گویند. هدف این سیستم، مدیریت ریسک است ولی مهم‌تر از آن، حذف تصمیمات غیرضروری است. با یک سیستم مناسب، در زمان درست می‌توانید تصمیمات درستی بگیرید.

هنگام ایجاد سیستم معاملاتی، باید به چند نکته توجه داشته باشید و آن را در سیستم خود لحاظ کنید. قبل از ایجاد یک سیستم باید به این سؤالات پاسخ دهید و سیستم خود را بر اساس آن بچینید: هدف شما از سرمایه‌گذاری چیست؟ حد تحمل ریسک شما چه مقدار است؟ در هر معامله چه حجمی از سرمایه خود را در خطر می‌گذارید؟

مسائل دیگری هم در تعیین یک سیستم همه‌جانبه اهمیت دارد ولی در این مقاله قصد داریم تنها روی یکی از این مسائل تمرکز کنیم؛ یعنی پوزیشن سایز و نحوه محاسبه پوزیشن سایز در هر معامله. برای این کار، اول از همه باید حجم تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله کل سرمایه و مقداری را که قادر هستید در هر معامله در خطر بیندازید مشخص کنید.

تعیین مقدار کل سرمایه

با اینکه ممکن است این مرحله بسیار پیش‌پاافتاده و حتی غیرضروری به نظر برسد، ولی مسئله بسیار پراهمیتی است؛ مخصوصاً اگر تازه کار باشید، ممکن است بهتر باشد که بخش‌هایی از سرمایه خود را با استراتژی‌های متفاوتی مدیریت کنید. با این روش، تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله با دقت بیشتری می‌توانید پیشرفت حاصل‌شده از استراتژی‌های مختلف را مشاهده کنید و همچنین احتمال ریسک بیش از حد را نیز کاهش دهید.

پوزیشن سایز چگونه محاسبه می‌شود؟ شیوه محاسبه Position Size در معامله ارز دیجیتال

به عنوان مثال، فرض می‌کنیم که شما نسبت به آینده بیت کوین بسیار خوشبین هستید و قصد دارید یک خرید بلند‌مدت روی بیت کوین در یک کیف پول سخت ‌افزاری انجام دهید. در این صورت، بهتر است این سرمایه را جزو سرمایه معاملاتی خود در نظر نگیرید.

با توجه به این موضوع، تعیین مقدار کل سرمایه یعنی مقدار سرمایه در دسترس شما که باید برای استراتژی معاملاتی خاصی مورد استفاده قرار دهید.

تعیین ریسک کل سرمایه

دومین قدم، تعیین ریسک سرمایه شما است. این یعنی شما باید قبل از شروع معامله، مقدار درصد از کل سرمایه در دسترس را که تمایل دارید در هر معامله وارد کنید، مشخص نمایید.

قانون 2 درصد

در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایه‌گذاری وجود دارد که به آن قانون 2% می‌گویند. بنا بر این قانون، یک معامله‌گر نباید در یک معامله بیش از 2% از سرمایه خود را به خطر بیندازد. البته در ادامه معنای این قانون را بیشتر توضیح خواهیم داد، ولی ابتدا باید آن را برای بازار پرنوسانی مثل بازار ارزهای دیجیتال، مناسب‌سازی کنیم.

قانون 2% بیشتر مناسب روشی از سرمایه‌گذاری است که معامله‌گر در آن چند پوزیشن محدود و بلندمدت می‌گیرد. همچنین این قانون بیشتر مناسب بازارهای کم‌نوسان‌تر از ارزهای دیجیتال است. اگر شما یک معامله‌گر فعال‌تر هستید و مخصوصاً اگر تازه به دنیای معامله‌گری وارد شده‌اید، بهتر است حتی بیشتر از این جانب احتیاط را رعایت کنید و از قانون 1% پیروی نمایید.

پوزیشن سایز چگونه محاسبه می‌شود؟ شیوه محاسبه Position Size در معامله ارز دیجیتال

این قانون یعنی در هر معامله نباید بیشتر از 1% از سرمایه خود را در خطر بیندازید. اما سؤال اینجا است که آیا این یعنی باید با 1 درصد از سرمایه خود معامله کنید؟ قطعاً نه! این قانونی یعنی اگر بازار خلاف جهت شما حرکت کرد و حد ضرر شما فعال شد، شما فقط 1% از سرمایه خود را از دست داده باشید.

تعیین ریسک معامله

تا این مرحله، نحوه تعیین کل سرمایه و ریسک کل سرمایه را توضیح دادیم. حالا به سراغ نحوه تعیین اندازه پوزیشن (Position Size) برای هر معامله می‌رویم.

این نکته بسیار حیاتی است و تقریباً برای همه استراتژی‌های معاملاتی به کار می‌رود که وقتی صحبت از معامله‌گری و سرمایه‌گذاری می‌شود، ضرر و زیان جزء جدایی‌ناپذیر کار شما خواهد بود. در واقع، ضرر یک اتفاق حتمی است.

معامله‌گری یعنی بازی با احتمالات و حتی بهترین معامله‌گران دنیا هم همیشه تصمیم درستی نمی‌گیرند. حتی تعداد معاملات موفق برخی از معامله‌گران بسیار کمتر از ضررهایشان است، ولی با این حال حسابی سود‌دهی دارند.

اما این چطور ممکن است؟ این اتفاق زمانی ممکن می‌شود که مدیریت ریسک صحیح و استراتژی معاملاتی واضح و درستی داشته باشیم و تحت هر شرایطی به این استراتژی عمل کنیم.

از این رو، هر تفکر معاملاتی (نظر و ایده برای انجام معامله) باید یک نقطه ابطال داشته باشد. این نقطه جایی است که می‌گویید: «ایده اولیه ما اشتباه بوده و باید هرچه سریعتر از معامله خارج شویم تا از ضررهای بیشتر جلوگیری کنیم.» در واقع این نقطه‌ای است که حد ضرر خود را قرار می‌دهیم.

پوزیشن سایز چگونه محاسبه می‌شود؟ شیوه محاسبه Position Size در معامله ارز دیجیتال

روش تعیین این سطح، کاملاً به استراتژی معامله شخصی و موقعیت به‌خصوص نمودار بستگی دارد. نقطه ابطال می‌تواند مبتنی بر پارامترهای تکنیکال (مثل محدوده حمایت یا مقاومت) باشد، یا به اندیکاتورها، شکست ساختار بازار یا هر چیز دیگری بستگی داشته باشد.

در واقع برای تعیین حد ضرر یک روش واحد وجود ندارد، بلکه این خود شما هستید که باید بهترین استراتژی متناسب با روش معاملاتی خود را بسازید و حد ضرر خود را بر مبنای آن تعیین کنید.

نحوه محاسبه پوزیشن سایز (Position Size)

حالا همه موارد لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن (Position Size) را داریم. برای نمایش صحیح تعیین Position Size بهتر است از یک مثال استفاده کنیم تا به راحتی متوجه روند کار و مراحل تعیین آن بشوید. فرض می‌کنیم که سرمایه در دسترس ما برای شروع معاملات 5000 دلار است. از قبل می‌دانیم که برای هر معامله، نباید بیشتر از 1% سرمایه خود را در خطر بیندازیم؛ بنابراین شکست در هر معامله باید حداکثر 50 دلار از سرمایه ما کم کند.

از طرفی هم فرض می‌کنیم که تحلیل‌های خود را انجام داده‌ایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که اگر نمودار به مقدار 5% از نقطه ورود ما، خلاف جهت مورد نظرمان حرکت کرد، تحلیل‌های ما باطل خواهد شد. به عبارت دیگر، اگر بازار 5% خلاف جهت مورد نظر ما حرکت کرد، ما باید با 50 دلار ضرر از معامله خارج شویم. این یعنی 5% از پوزیشن ما باید 1% از کل سرمایه ما باشد.

  • کل سرمایه: 5000 دلار
  • ریسک کل سرمایه: 1%
  • نقطه ابطال (فاصله تا حد ضرر): 5%

فرمولی که با آن می‌توانیم اندازه پوزیشن را محاسبه کنیم، به قرار زیر است:

پوزیشن سایز = کل سرمایه x ریسک کل سرمایه / نقطه ابطال

حالا اگر اعداد مثال خود را وارد این فرمول کنیم، به این مقدار تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله خواهیم رسید.

این یعنی پوزیشن سایز (Position Size) این معامله 1000 دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج به موقع در نقطه بستن معامله یا حد ضرر می‌توانید از ضررهای بزرگ‌تر و فجیع‌تر جلوگیری کنید. برای استفاده بهتر و افزایش بهره‌وری این استراتژی، بهتر است مقدار کارمزدی را هم که برای هر معامله پرداخت می‌کنید، لحاظ کنید. همچنین باید به تاخیر (Slippage) هم فکر کنید؛ البته اگر در بازارهایی معامله می‌کنید که نقدینگی کمی ‌دارند.

پوزیشن سایز چگونه محاسبه می‌شود؟ شیوه محاسبه Position Size در معامله ارز دیجیتال

برای تست این استراتژی، بیاید نقطه ابطال خود را به 10% افزایش دهیم و در فرمول ذکرشده بگذاریم. داریم:

Position Size = 5000$ x 0.01 / 0.1 = 500$

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، نقطه ابطال یا فاصله حد ضرر تا نقطه ورود ما دو برابر شده و به 10% رسیده است. حالا اگر بخواهیم فقط 1% از سرمایه خود را درگیر این معامله کنیم، باید به میزان 500 دلار وارد شویم.

سخن پایانی

محاسبه پوزیشن سایز بر مبنای یک استراتژی اختیاری و خودسرانه نیست. این کار شامل تعیین دقیق ریسک کل سرمایه و توجه به نقطه ابطال، قبل از ورود به هر معامله است. جنبه مهم دیگر این استراتژی، اجرای آن است. این یعنی وقتی اندازه پوزیشن خود را تعیین کردید و حد ضرر را هم مشخص کرده‌اید، نباید بعد از ورود به معامله آن را تغییر دهید. بهترین راه برای یادگیری اصول مدیریت ریسک، تمرین است. برای این کار می‌توانید از حساب‌های دموی صرافی‌های مختلفی مثل صرافی بایننس (Binance) استفاده و استراتژی خود را تست کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.