تحلیل روند بر اساس روش وایکوف
ممکن است تا به حال نام متد وایکوف یا تحلیل روند وایکوف را شنیده باشید. در این مطلب قصد داریم تا روش تحلیل روند وایکوف را برای شما توضیح داده و در به کارگیری آن در معاملاتتان به شما کمک کنیم. با طلاچارت همراه باشید…
متد وایکوف – مقدمه
پایه اصلی روش وایکوف، روندها و فازهای متفاوت بازار هستند که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد. در ادامه چرخه شکل گیری و آغاز و پایان روندها و فازهای را در بازار مشاهده خواهید کرد.
روند نزولی
۱- انباشتگی
اینجا همان جاییست که روند نزولی قبلی متوقف شده و قیمت شروع به حرکت خنثی میکند. در این حالت نمیتوان با قاطعیت گفت که آیا روند نزولی واقعا تمام شده است یا خیر.
۲- اسپرینگ
اسپرینگ در واقع یک شکست جعلی در جهت نزولی است و شکست جعلی نیز یعنی قیمت ناتوان از ادامه حرکت نزولی میباشد. بنابراین حالا معاملهگران میتوانند نسبتا مطمئن باشند که روند نزولی قبلی قرار نیست ادامه پیدا کند.
شروع روند صعودی
زمانی که شکست جعلی در خارج از ناحیه انباشتگی انجام شد، قیمت یک روند صعودی جدید را آغاز میکند.
۱- توزیع
بعد از مدتی که حرکت صعودی در جریان بوده است، سرعت صعود کمتر شده و قیمت وارد فاز توزیع میشود. در اینجا معاملهگرانی که در گذشته پوزیشن خرید داشته و اکنون در سود هستند، شروع به بستن پوزیشنهای خرید خود میکنند و به این ترتیب فشار فروش بر بازار وارد میشود. همچنین بانکها و معاملهگران بزرگ نیز شروع به بارگزاری دستورات فروش خود کرده و برای شروع روند جدید آماده میشوند.
۲- اسپرینگ
بله باز هم اسپرینگ! اسپرینگ یک راه ایده آل برای وارد کردن هرچه بیشتر سفارشات فروش در بازار است. در واقع اگر قیمت در حال آماده سازی شروع یک روند نزولی جدید باشد بهترین راه برای بانکها، فروش در قیمتهای بالاتر است. در اینجا از مکانیزم Stop Hunting یا همان شکار حد ضررها برای فعال کردن هرچه بیشتر سفارشات توسط بانکها استفاده میشود.
توصیه اکید میکنیم که برای درک بهتر موضوع اسپرینگ و فعل و انفعالاتی که در پس زمینه بازار و تحرکات بانکها انجام میشود، مطلب “ Fakeout چیست و چگونه از آن در معاملات خود استفاده کنیم؟ ” را مطالعه کنید.
و شروع روند نزولی و تکرار این چرخهها…
و اما شکل ساده پروسه بالا را در ادامه ببینید.
البته بازار همیشه هم از این الگوی حرکتی تبعیت نمیکند اما زمانی که با این رویکرد آشنا شوید در گذر زمان به آن توجه خواهید کرد.
خرید و فروشهای موسسات
مهمترین معاملهگران بازار که اصطلاحا به آنها “بازیگران بزرگ” یا Big Players گفته میشود بانکهای مرکزی، هج فاندها، بانکهای معمولی و دولتها هستند. آنها کسانی هستند که بازار را حرکت میدهند. البته آنها نمیتوانند تمام سفارشات خود را به یک باره وارد بازار کنند و بایستی این کار در نهایت آهستگی و هوشمندی انجام دهند. آنها این کار را در فازهای انباشتگی و توزیع (که در بالا اشاره شد) انجام میدهند. آنها باید معاملات قبلی خود را با احتیاط ببندند و شروع به قرار دادن سفارشات جدید در بازار کنند. برای آنها بسیار مهم است که تا زمانی که تمام معاملات خود را در بازار قرار ندادهاند، قیمت از محل مورد نظرشان دور نشود.
در اینجا یک توصیه برای معاملهگران عادی وجود دارد. آنها نباید در فاز انباشتگی یا توزیع وارد بازار شوند. در واقع بایستی منتظر شکست یا پولبک به این نواحی برای ورود به بازار بمانند. تریدرهای عادی معمولا به دنبال قیمت میدوند و خیلی دیر وارد روند میشوند. از آنجایی که اکثر کتابها و منابع آموزشی به تریدرها گفتهاند که آسانترین راه پول بدست آوردن در بازار دنبال کردن روند است، بنابراین تریدرها نیز صبر میکنند تا روند خودش را نشان بدهد. با این حال شاید معامله کردن در جایی که بانکها و شرکتهای بزرگ وارد بازار میشوند سودآورتر باشد.
مثال شماره ۱ وایکوف
در نمودار زیر روند نزولی، فاز انباشتگی، اسپرینگ و روند صعودی را مشاهده میکنید. در قسمت پایین این نمودار میبینید که قیمت آخرین کف را شکسته اما موفق نشده است که به حرکت نزولی خود ادامه دهد. همچنین به کندلهای نزولی که در زمان شکست کف شکل گرفتهاند دقت کنید که چقدر کوچک هستند. همچنین کندلهای صعودی بعدی قویتر و بلندتر میباشند. این نشان میدهد که تلاش برای شکست کف قبلی بسیار ضعیف بوده است.
پس از این پروسه قیمت شروع به رشد کرده و سقف قبلی را میشکند. خیلی از تریدرها در زمان این شکست وارد بازار شده و پس از شکل گیری حرکت صعودی جهت کاهش ریسک، حد ضرر خود را به نقطه ورود منتقل میکنند. این یک رفتار طبیعی از بازار است که معمولا به سطح شکسته شده باز میگردد. در زمانی که این اتفاق رخ میدهد و قیمت به سطح شکسته شده برمیگردد، تمام حد ضررها را فعال میکند و در عین حال دستورات خریدی که روی سطح شکسته شده و در قیمت پایین و ایده آلی قرار گرفتهاند فعال میکند.
رفتار قیمت در فاز قبل از شکست
قبل از شکسته شدن فاز انباشتگی یا توزیع معمولا یک پولبک کوچک شکل میگیرد که این مورد را در دوره استراتژی پرایس اکشن طلاچارت با نام “فاز آماده سازی قبل از شکست” توضیح دادهایم. مناطقی بسیار مهم که واکنش قیمت به آنها جالب است.
حالا از خودتان بپرسید که این حرکت چه چیزی را در مورد نسبت خریداران و فروشندگان به شما میگوید:
در طی این حرکت رنج (تصویر زیر)، فروشندگان قیمت را با کندلهای قوی تا سطح حمایتی حرکت میدهند و سپس خریداران سعی میکنند قیمت را بالا ببرند اما موفق به رساندن آن حتی به سقف قبلی نمیشوند. این یک سر نخ مهم است. چرا که نشان میدهد قدرت دست فروشندگان است. بنابراین شکست سطح حمایتی یک پیامد و اتفاق منطقی خواهد بود. بعد از مدتی تمرین و نگاه کردن به موارد مشابه متوجه خواهید شد که آماده سازی قبل از شکست تقریبا در تمام بریک آوتهای موفق وجود داشته است.
مثال شماره ۲ وایکوف
گاهی اوقات اسپرینگ به صورت یک اسپایک-پینبار رخ میدهد. این بسیار مهم است که سایه این پینبار به پایینتر از کف قبلی رفته باشد تا ناموفق بودن شکست کف قبلی را تایید کند.
در تصویر زیر فاز انباشتگی به خوبی در بین دو خط محصور شده است. قبل از اینکه شکست سطح مقاومتی شکل بگیرد قیمت شروع به ساخت کفهای بالاتر کرده است که یک فاکتور تاییدی مناسب میباشد مخصوصا اگر بعد از یک اسپرینگ شکل گرفته باشد. با این تفاسیر بیشتر نشانهها قدرت گرفتن خریدها در بازار را نشان میدهند.
پس از شکست سطح مقاومتی بلافاصله یک پولبک رخ داده است و این همان دلیلیست که نشان میدهد انتقال زود هنگام حد ضرر به نقطه ورود شاید انتخاب چندان خوبی نباشد. گرچه خیلی از تریدرها اعتقاد دارند که ریسک فری کردن پوزیشن مانع از تحمیل ضرر به آنها خواهد شد، اما خیلی از مواقع زود ریسک فری کردن باعث آسیب پذیری تریدرها در زمان پولبکها میشود.
نکتهای که باید به آن اشاره کنیم این است که ما در طلاچارت همیشه توصیه میکنیم که سعی کنید همیشه در زمان پولبک وارد بازار شوید نه در زمانی که شکست تازه رخ داده است. چرا که خطر شکل گیری شکستهای جعلی در این زمانها بالاست.
در نهایت میبینید که پس از پولبک قیمت خیلی سریع به حرکت صعودی خود ادامه داده است.
مثال شماره ۳ وایکوف
در مثال بعدی در سمت چپ نمودار مشاهده میکنید که قیمت یک رنج بزرگ را تشکیل نداده اما به راحتی میبینیم که قیمت بعد از یک روند نزولی متوقف شده است. علاوه بر این، قبل از فاز انباشتگی مبینیم که قیمت دیگر به شکل قدرتمند در حال پایین آمدن نیست. بنابراین نشانههایی داریم که میگویند روند نزولی قدرتمند نمیباشد. اگر بعد از یک روند نزولی ضعیف حرکتی صعودی شکل بگیرد، روند جدید در اغلب موارد حتی قدرتمندتر نیز خواهد بود.
الگوی اسپرینگی که بوجود آمده است بسیار قدرتمند بوده و نشان میدهد که چرخش قدرت بازار در حال رخ دادن است. بعد از رخ دادن این شکست جعلی شاهد شکل گیری کندلهای صعودی پرقدرت هستیم.
بنابراین در اینجا فاکتورهایی را داریم که احتمال صعود قیمت را میدهند. برای اینکه در معاملات خود موفقتر باشید بهتر است هرچقدر که میتوانید شواهدی که موید نظر شما میباشند را بیابید.
در سمت راست تصویر نیز مثالی را مشاهده میکنید که با شکست ناحیه توزیع وارد پوزیشن فروش شدهایم. اما قبل از اینکه پوزیشن فروش بگیریم و در زمانی که قیمت در سقف ناحیه توزیع بوده است، یک اسپرینگ با سایهای بلند شکل گرفته که بالاتر از همه سقفهای قبلی رفته است. همین الگوی اسپرینگ و شکست جعلی که انجام داده و بعد از آن قیمت با دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ قدرت برگشت داده شده است نشان میدهد به احتمال زیاد دیگر صعودی در کار نخواهد بود.
در نهایت شکست رخ داده و پولبک نیز به سطح شکسته شده انجام شده است.
مثال شماره ۴ وایکوف: ترکیب وایکوف و واگراییها
واگراییها ابزارهای مناسبی در معاملهگری هستند و به خوبی با روش وایکوف نیز هماهنگ میشوند. قبلا در مورد واگراییها در طلاچارت نوشتهایم که از اینجا و اینجا میتوانید آنها را بخوانید. اما به شکل خیلی ساده، واگرایی یعنی محو شدن قدرت روند و احتمال برگشت قیمت. همانطور که در مثالهای قبلی نیز مشاهده کردید، روش وایکوف بر اساس درک ساختار روندها و قدرت آنهاست.
در مثال زیر زمانی که فاز توزیع رخ داده است، اندیکاتور RSI نیز در حال نشان دادن واگرایی است. گرچه این فاز توزیع یک حرکت رنج تثبیتی کامل نیست اما به خوبی نشان دهنده از دست رفتن قدرت روند صعودی میباشد. امواج روند کوتاهتر شده و قیمت نیز به سختی در حال تشکیل سقفهای جدید است. در نهایت یک اسپرینگ و شکست جعلی شکل گرفته و قیمت شروع به نزول کرده است. بعد از شکل گیری اسپرینگ، کندلهای نزولی ناگهان قویتر و بزرگتر شدهاند و فروشندگان قدرت را به وضوح در دست گرفتهاند. بعد از یک پولبک به ناحیه شکسته شده، قیمت حرکت نزولی خود را آغاز کرده است.
مثال شماره ۵ وایکوف: اسپرینگ و باند بولینگر
زمانی که صحبت از تشخیص الگوهای اسپرینگ قدرتمند میشود، باند بولینگر ابزاری بسیار کارآمد خواهد بود. باند بولینگر اساسا ابزاری برای اندازه گیری میزان انحراف معیار قیمت میباشد. این بدان معناست که اگر قیمت به خارج از باندهای بولینگر برود اتفاق مهمی رخ داده است. ۹۵ الی ۹۹ درصد از واکنشهای قیمتی در باندهای بولینگر رخ میدهند. حالا اگر قیمت قادر باشد تا یک حرکت سریع اسپایکی به خارج از باند بولینگر انجام دهد، این اتفاق معنادارتری نیز خواهد بود.
در سمت چپ تصویر زیر شاهد شکل گیری یک حرکت اسپایکی و نفوذ آن در باند بولینگر هستیم. در مورد این حالت در بالاتر نیز صحبت کردهایم. اما زمانی که این حالت با باند بولینگر ترکیب میشود میتواند تایید مناسبی باشد. هرچقدر اسپایک قدرتمندتر باشد، احتمال برگشت قیمت نیز بالاتر خواهد بود.
درک، رعایت و به کار گیری اصول وایکوف میتواند فهم خوبی از روندها و نقاط برگشت آنها به شما بدهد تا از انجام معاملات در نقاط مشکوک خودداری کنید.
اگر تازه کار هستید و میخواهید به خوبی مباحث پایهای تحلیل تکنیکال را بیاموزید میتوانید در دوره تحلیل تکنیکال طلاچارت شرکت کنید.
در صورتی که با اصول تحلیل تکنیکال آشنا هستید اما به دنبال روشی قدرتمند و ساده برای انجام معاملات خود میگردید، دوره استراتژی پرایس اکشن طلاچارت مناسب شماست.
دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟
یکی از مواردی که احتمالا برای هر فرد تازه واردی در دنیای بورس پیش میاد، این هست که چرا به طور کلی 2 دسته برای سهم های داخل بازار داریم.
نام این دو دسته به طور کلی “بورس” و “فرا بورس” هست. در این مقاله در وبسایت آلند میخواهیم با هم بورس و فرا بورس رو بشناسیم و تفاوت بورس و فرابورس رو بدانیم، چه شرکت هایی در کدام گروه ها قرار میگیرند و به طور کلی چطور می توانیم بهترین سهام هر گروه رو پیدا کنیم.
پس تا پایان این مقاله جذاب با ما همراه باشید.
بورس یا فرابورس ؟
سهم بیش از 680 شرکت در بازار سرمایه ما در حال معامله شدن هست.
پر واضح هست که تمام این شرکت ها شرایط یکسانی ندارند و وضعیتشان مثل هم نیست. قطعا در صورت های مالی و گزارش های فصلی شرکت های مختلف تفاوت های بسیار زیادی وجود داره.
یکی سود ده، یکی زیان ده! یکی دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ با دوره سود دهی کوتاه و دیگری با دوره سود دهی بلند و هزاران تفاوت دیگر.
بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که همه این شرکت ها مثل هم و با شرایط یکسان در بازار سرمایه پذیرفته شوند و از لحاظ اعتبار بهای یکسانی به اون ها داده شود.
یکی از تقسیم بندی هایی که توسط مدیران بازار سرمایه در این مورد انجام شده تقسیم بندی بازار سرمایه به دو دسته کلی بورس و فرابورس هست.
در نگاه اول سهامی که در این دو دسته وجود دارند تفاوت چندانی با هم ندارند. اما اگر در مورد قوانین و قواعد اون ها ریز تر پیگیر باشیم متوجه تفاوت های این شرکت ها خواهیم شد
بورس و فرابورس چه فرقی با هم دارن؟
بورس بازاری هست که اوراق بهادار شرکت های مختلف در آن ارزش گذاری می شوند و به فروش میرسد.
فرابورس هم دقیقا مانند بورس بازاری هست که چنین اتفاقی رو رقم میزنه. اما شرکت هایی که در فرابورس پذیرفته می شوند عموما یک سری استانداردهای شرکت های بورسی رو ندارند.
بنابراین از دید خیلی از قدیمی های بازار، شرکت های فرابورسی اعتبار لازم برای سرمایه گذاری سنگین رو ندارند.
در اصل فرابورس ساخته شده که میزان پول بیشتری به بازار سرمایه کشور وارد بشود. یعنی حتی شرکت هایی که قابل معامله در بازار اصلی بورس نبوده اند رو پوشش بده و اون دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ ها رو هم به نوعی وارد چرخه معاملات کنه.
پس تا اینجا متوجه شدیم که ورود شرکت های مختلف به فرابورس نیازمند شرایط و الزامات کمتری نسبت به بورس هست.
یکی از چیز هایی که به عنوان یک سرمایه گذار باید بدونیم این هست که اگر استراتژی بلند مدت نداریم و بیشتر به دنبال کسب سود در کوتاه مدت از بازار سرمایه هستیم، سهم های بورسی یا فرابورسی تفاوت چندانی برای ما نمی کنند.
اما اگر دید شما به بازار سرمایه بلند مدت هست و قصد دارید در این بازار سود های بلند مدت تر بگیرید، با توجه به المان های بنیادی سهام و گزارشات مالی که شرکت ها ارائه می کنند میتونید بهترین سهم های هر دو بازار رو شکار کنید.
سهم های بورس و فرابورس کدام هستند؟
اگر بخواهیم از بزرگ ترین و تاثیر گذار ترین سهام هر گروه نام ببریم، در زمان نگارش این مقاله بزرگ ترین سهام بورسی شامل شستا، فملی، فولاد، فارس و … هستند.
سهم های بزرگ فرا بورسی که روی شاخص کل فرا بورس تاثیر زیادی میگذارند هم شامل شگویا، ارفع، ذوب و … هستند.
حال می خواهیم شرایط ورود سهم ها به شرکت بورس یا فرابورس و روند پذیرش اون ها رو با هم بررسی کنیم.
با بررسی این جدول ، میتونید سهم هایی که میخرید رو با دید باز تری بشناسید و بدانید پشت پذیرفته شدن هر یک از این سهم ها در هر یک از گروه های بورس یا فرابورس چه اطلاعاتی خوابیده است.
شرایط پذیرش بازار بورس بازار فرابورس
شرایط پذیرش | بازار بورس | بازار فرابورس | |||
تابلو اصلی بازار اول | تابلو فرعی بازار اول | بازار دوم | بازار اول | بازار دوم | |
حداقل سرمایه ثبت شده شرکت | ۱۰۰ میلیارد تومان | ۵۰ میلیارد تومان | ۲۰ میلیارد تومان | یک میلیارد تومان | ۱۰۰ میلیون تومان |
حداقل سهام شناور | ۲۰ درصد | ۱۵ درصد | ۱۰ درصد | ۱۰ درصد | پنج درصد |
حداقل تعداد سهامداران | هزار نفر | ۷۵۰ نفر | ۲۵۰ نفر | ۲۰۰ نفر | – |
حداقل سابقه فعالیت شرکت در صنعت مربوط | سه سال | سه سال | دو سال | حداقل دو سال از زمان بهرهبرداری با ارائه خدمات گذشته باشد | حداقل یک سال از تأسیس آن گذشته باشد |
زیان انباشته | نداشته باشد | نداشته باشد | نداشته باشد | نداشته باشد | برنامه عملیاتی مناسبی برای خروج از زیان داشته باشد |
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها | ۳۰ | ۲۰ | ۱۵ | ۱۵ | – |
سودآوری | سه دوره منتهی به پذیرش سودآور باشد | دو دوره منتهی به پذیرش سودآور باشد | یک دوره منتهی به پذیرش سودآور باشد | یک دوره منتهی به پذیرش سودآور باشد | – |
در مورد تفاوت های شرکت هایی که در بازار بورس و فرا بورس پذیرفته شدن صحبت کردیم.
نمی خواهیم این تصور پیش بیاید که تمام شرکت هایی که در بورس پذیرفته شدند از جهت اعتبار یا ارزندگی به یک اندازه هستند. اصلا این طور نیست.
تحلیل بنیادی و تکنیکال در سهم های بورسی و فرابورسی؟
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دقیقا به همین منظور به وجود اومدند. این که تحلیل کنیم و بر اساس داده های منطقی بتونیم میزان ارزندگی شرکت های مختلف رو بسنجیم و برای خرید و فروش هایمان تصمیم گیری کنیم.
اگر بخواهیم دقیق تر به بازار سرمایه نگاه کنیم حتی خود بازار بورس هم به دو قسمت بازار اول و بازار دوم تقسیم می شود.همان طور که در جدول بالا دیدیم تفاوت های شرکت های پذیرفته شده در این دو بخش هم آشکار هست.
سخن پایانی این که هر کس با توجه به استراتژی شخصی خودش، باید دید منطقی نسبت به بازار و سهام داخل این بازار داشته باشه.
مثل همیشه پینشهاد میکنیم طبق تحلیل هیچ کس وارد هیچ سهمی نشوید.
خودتون تحلیل کنید، خودتون خرید کنید و خودتون بفروشید!
با این کار یکی از مهم ترین رفتارهایی که یک معامله گر حرفه ای در بازار های مالی باید داشته باشد رو تمرین میکنید.
این رفتار، مسئولیت پذیری هست! نسبت به سهمی که انتخاب کردید و استراتژی که برای خودتون چیده اید!
لطفا اگر تفاوت دیگری از بازار بورس و فرابورس میدونید در کامنت ها به اون اشاره کنید. متشکرم
بازار مالی چیست و چه کارکردی دارد؟
شرکت اطلاعرسانی و خدمات بورس : بازار مالی (Financial Market) اصطلاحی گسترده است که برای طیف وسیعی از بازارها به کار میرود. به عبارتی هر بازاری که در آن تجارتی صورت میگیرد، یک بازار مالی محسوب میشود. از این رو بازارهایی که در آنها تجارت اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ارز، فلزات و مشتقات آنها انجام میشود، در واقع بازار مالی هستند. بازار مالی معمولا دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ با استانداردهایی نظیر قیمتگذاری شفاف، قانونگذاری ساده، هزینهها و کارمزدهای مشخص شناخته میشود. اندازه بازارهای مالی به کوچکی و بزرگی اقتصاد کشورها برمیگردد.
بعضی از آنها بسیار کوچک هستند و فقط چند شرکتکننده دارند، درحالیکه برخی بازارهای دیگر مثل بازار سهام نیویورک و فارکس، روزانه شاهد معاملات چند میلیارد دلاری هستند. یکی از نکات مهم و جذاب در بازارهای مالی دورههای رونق و رکود در آنهاست. بازارهای مالی دارای دورههای سنگین تقاضا در معامله اوراق بهادار هستند. در این دورهها، قیمتها ممکن است گاه از استاندارد خود فراتر روند. عکس قضیه نیز صادق است. سقوط بازارها ممکن است باعث کاهش قیمتها از ارزش ذاتی خود شود. بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار گستردهتر و از تنوع ابزاری بیشتری برخوردار است. کشورهای پیشرفته و توسعهیافته بیشتر شراکت محور (بورس محور) هستند و کشورهای توسعه نیافته بیشتر بانک محور (وام محور) هستند. در این بازار علاوه بر تجمیع سرمایههای خرد بهعنوان محلی برای سرمایهگذاری عامه مردم، امکان تامین مالی از طریق همین سرمایههای خرد برای شرکتها و ناشران بورسی وجود دارد. به این ترتیب در کشورهای توسعه یافته تامین مالی بنگاههای بزرگ فقط از طریق بازار سرمایه انجام میگیرد نه نظام بانکی. بنابراین شفافیت اطلاعات جهت افزایش اعتماد مشارکتکنندگان و پرورش یک بازار مالی کارآمد، نقش مهمی دارد. حال، برای آشنایی بیشتر با ظرفیتها و پتانسیل بازار سرمایه نگاهی میاندازیم به مزیتهای این بازار نسبت به بازارهای موازی آن:
بهرهمندی کل کشور و جامعه: بسیاری از سهمها و اوراقی که در بازارهای سرمایه و دیگر بازارها عرضه میشوند، مربوط به طرحهای بزرگ ملی هستند. این طرحها علاوه بر درآمدزایی و اشتغالزایی، به چرخه تولید و رونق ملی هم کمک میکنند.
سودده بودن نسبت به دیگر سرمایهگذاریها: ملک، خودرو، ارز، طلا و سکه و بازارهای دیگر پرنوسان و اغلب غیرقابل پیشبینی هستند. اما بازار سرمایه در صورت آگاهی از چگونگی خرید و فروش سهام راهی سودبخش، برای سرمایهگذاری محسوب میشود.
قانونی بودن: سرمایهگذاری در بورس شیوهای کاملا قانونی برای کسب سود در نظام اقتصادی کشورهاست که مبتنی بر قوانین تجارت هر کشوری انجام میگیرد.
شفاف و همواره در دسترس بودن: بازار سرمایه بازاری شفاف است که در هر زمان میتوان در مورد آن اطلاعات کسب کرد. تاریخچه هر سهم و نحوه رشد و نزول آن شفاف و قابل رصد و تحلیل است.
نقد مثل پول نقد: سهام درست مثل پول نقد است و شما میتوانید گاه در کسر ثانیه یا نهایت چند روز سهام و دارایی خود را تبدیل به پول کنید.
چرخه عمر محصول و مراحل ۴ گانه آن
نظریهی «چرخه عمر محصول» برای اولین بار در دههی ۵۰ میلادی معرفی شد. این نظریه، چرخهی مورد انتظار عمر یک محصول را از زمان طراحی اولیه تا خارج شدن از رده، توضیح میدهد. این چرخه شامل چهار مرحلهی عرضه، رشد، بلوغ و افول محصول است که شرکت تولیدکننده میتواند با مدیریت درست هر یک از این مراحل، به سود بالایی دست یابد. هدف از مدیریت چرخه عمر محصول، به حداکثر رساندن ارزش و سوددهی محصول در هر مرحله است. چرخه عمر محصول پیش از هر چیز با نظریهی بازاریابی در ارتباط است. با ما همراه باشید تا با مراحل چهارگانهی چرخه عمر محصول بیشتر آشنا شوید.
هدف از عرضهی یک محصول جدید، رفع نیازهای مشتریان با عرضهی یک محصول باکیفیت (با کمترین هزینهی ممکن) به منظور به حداکثر رساندن سطح سودآوری است. در مرحلهی عرضه، محصول باید برای اولین بار به بازار شناسانده شود. این مرحله، به 5 بخش جداگانه تقسیم میشود:
- در وهلهی اول، ایدهی طراحی محصول باید تأیید (اعتبارسنجی) شود. برای این کار، شرکت بازار را مورد مطالعه قرار میدهد تا ببیند که در چه مناطقی، محصولات موجود در بازار پاسخگوی نیاز بازار نیست و تلاش میکند تا محصولات جدیدی را که برآورده کنندهی این نیازها هستند، طراحی کند. مسئولیت این کار با بخش بازاریابی شرکت است. این بخش باید فرصتهای بازار را شناسایی کند و تعیین کند که در صورت ارائهی محصول جدید، چه کسانی خریدار آن خواهند بود و مزایای اولیهی این محصول چیست. همچنین شرکت باید نحوهی استفاده از محصول را نیز مشخص کند.
- هنگامی که ایدهی اصلی تأیید شد و شروع به شکل گرفتن کرد، طراحی مفهومی انجام میشود. در این مرحله، شرکت آنچه را در دسترس خود دارد (از مواد اولیه گرفته تا فناوری ساخت محصول و توانایی تولید آن) مطالعه کرده است و مشخص شده است که محصول میتواند تولید شود. پس از آن، باید مشخصات دقیقتر و کاملتری از محصول (مانند قیمت و مدل محصول) تعیین شود. بخش بازاریابی در این قسمت موظف است تا حداقل و حداکثر فروش را برآورد کند، رقابت را بررسی کند و سهم بازار را تخمین بزند.
- ذکر خصوصیات و طراحی نهایی هنگامی انجام میشود که محصول در شُرف ورود به بازار است. در این مرحله برای آخرین بار خصوصیات و مشخصات محصول بررسی میشود و مشخصات نهایی محصول با تولید نمونهای آزمایشی تعیین میشود.
- نمونهی آزمایشی، پس از تهیهی نسخهی اولیهی محصول و آزمودن آن توسط مهندسان و مشتریان شکل میگیرد. پس از ارائهی نسخهی آزمایشی، شرکت میتواند اطمینان حاصل کند که تصمیمات مهندسی از ابتدای فرایند ساخت محصول درست بوده است یا خیر. در این برهه، کار بخش بازاریابی بسیار مهم است. در اینجا بخش بازاریابی مسئول تعیین نوع بستهبندی محصول، انجام آزمونهای مصرفکنندگان از طریق گروههای کانونی (focus groups)، روشهای بازخوردی دیگر و پیگیری واکنش مشتریان نسبت به محصول است.
- مرحلهی نهایی عرضهی محصول، تجاریسازی یا تولید انبوه آن است. و زمانی اتفاق میافتد که محصول برای ورود به بازار، تولید شود. در این مرحله، محصول از نظر پایایی و میزان تغییرپذیری مورد بررسیهای نهایی قرار میگیرد.
در مرحلهی عرضه، شرکت بیشتر بر روی شناساندن و اطلاعرسانی در مورد محصول جدید تمرکز دارد و فروش محصول معمولا سرعت چندانی ندارد. تبلیغات در این مرحله بسیار حیاتی است، بنابراین باید بودجهی قابل توجهی به بخش بازاریابی اختصاص یابد. نوع تبلیغات به محصول بستگی دارد. اگر محصول قرار است مخاطبان انبوهی داشته باشد، ممکن است به یک کمپین تبلیغاتی گسترده نیاز باشد. در صورتی که محصول تخصصی یا منابع شرکت محدود باشد، میتوان کمپین تبلیغاتی کوچکتری ایجاد کرد تا فقط مخاطبان خاصی را هدف قرار دهد. از آنجا که در مرحلهی بلوغ یک محصول، بازار اشباع میشود و تقریبا بیشتر مردم از وجود چنین محصولی آگاهی یافتهاند، بودجهی تبلیغاتی مرتبط به آن نیز به احتمال قوی کاهش خواهد یافت.
در ابتدای ورود محصول به بازار دو رویکرد کلی برای قیمتگذاری وجود دارد. رویکرد اول قیمتگذاری نفوذی (penetration pricing) است که طی آن ابتدا قیمت را پایین در نظر میگیرند تا محصول در بازار جا بیفتد. رویکرد دوم قیمتگذاری گزاف (skimming pricing) است که ابتدا قیمت اولیه بالا در نظر گرفته میشود و پس از آنکه مشتریان به حد کافی جذب شدند، به تدریج قیمت کاهش مییابد.
مرحلهی رشد به زمانی گفته میشود که یک محصول از مرحلهی عرضه گذر کند و در بازار با استقبال روبهرو شود. در این مرحله، شرکت میتواند تصمیم بگیرد که آیا میخواهد سهم بازار و سودآوری را افزایش دهد یا خیر. در این مرحله، محصول پیشرفتی سریع خواهد داشت و افزایش تولید، به کاهش قیمت واحد منجر میشود. در این مرحله رقبا وارد میدان میشوند، بنابراین وظیفهی بخش بازاریابی این است که با افزایش سهم بازار و تبلیغات گسترده، در صدر رقبا قرار بگیرد. اگر محصول با کیفیت و قابل قبول باشد، همچنان که کمپینهای تبلیغاتی مخاطبان رسانههای اجتماعی را به جای بازارهای تخصصی هدف قرار میدهند، فروش نیز به سرعت زیاد خواهد شد. بررسی بازخوردها و هدف قرار دادن بازارهای جدید، سبب ایجاد تغییرات جزئی در محصول خواهد شد. هدف هر شرکت این است که تا حد ممکن در این مرحله باقی بماند.
این امکان وجود دارد که یک محصول، در این مرحله موفق نشود و بلافاصله افول کرده و با شکست روبهرو شود. اینجا باید بخش بازاریابی وارد عمل شود. این بخش فقط باید به ارزیابی این مسئله بپردازد که شرکت توانایی متحمل شدن چه هزینههایی را داراست و کدام محصولات شانس بقا در بازار را دارند. انتخابها بسیار دشوار هستند، زیرا چسبیدن به یک محصول از دست رفته ممکن است بسیار خطرناک باشد.
اما اگر محصول به خوبی عمل کرده باشد، بخش بازاریابی مسئولیتهای دیگری برعهده خواهد داشت. حال در کنار شناساندن و مطلع ساختن مشتریان از وجود محصول، باید به فکر ایجاد یک برند پایدار (که مشتریان آن را به برندهای دیگر ترجیح دهند) باشند. در این مرحله تبلیغات افزایش مییابد و شرکت همچنان که مشتریان جدیدی را جذب میکند، باید خریداران قبلی را نیز حفظ کند. بنابراین فروش، تخفیف و تبلیغات نقش بسیار مهمی را در این روند ایفا میکنند. مورد دیگری که بخش بازاریابی باید برای محصولاتی که با موفقیت تثبیت شدهاند و مدت طولانیتری در مرحلهی رشد بودهاند، مد نظر قرار دهد، این است که باید در نمونهی اولیه و آزمایشی تغییرات مناسب و جزئی ایجاد کند تا مشتریان بیشتری را جذب محصول جدید کند.
از آنجا که در این مرحله بازار اشباع شده است، رشد فروش شروع به کند شدن میکند و به جایی میرسد که مرحلهی اجتنابناپذیر افول آغاز میشود. در این مرحله، نگرانی اصلی دفاع از سهم بازار است؛ به طوری که بخش بازاریابی باید بیشتر و بیشتر تلاش کند تا محصول بتواند همچنان مشتریان خود را حفظ و با رقیبانش مبارزه کند. در این مرحله، تبلیغات و یافتن مشتریان جدید دیگر کارساز نیست. زیرا رقبای بیشتری برای رقابت با این محصول به میدان آمدهاند که برخی از آنها ممکن است محصولی مشابه اما با کیفیت بیشتر و قیمت پایینتر به بازار ارائه داده باشند. در این مرحله، رقابت بر سر قیمت اتفاق میافتد که در مجموع، برخی از شرکتها به دلیل قیمت پایینتر و سودآوری کمتر ناگزیر بازار را ترک میکنند. مرحلهی بلوغ معمولا طولانیترین مرحلهی چرخه عمر محصول است و شاید برخی از محصولات حتی چندین دهه در این مرحله باقی بمانند.
در این مرحله، تنها شرکتی که از فراست و زیرکی برخوردار باشد، میتواند قیمت واحد را تا حدی کاهش دهد که بیشترین سود را به دست آورد. پولی که از محصولات این دوره به دست میآید میتواند برای تحقیق و توسعهی محصولات جدیدی صرف شود که جایگزین محصولات بالغ خواهند شد. پس عملیات مرتبط باید ساده و کارامد باشد، بهرهوری هزینهها باید به حد مطلوب برسد و لازم است که تصمیمات سختی اتخاذ شود.
از دیدگاه بازاریابی، کارشناسان اینگونه استدلال میکنند که ارتقای مناسب در این مرحله، به مراتب تأثیرگذارتر از مراحل دیگر است. بر اساس یک نظریهی مشهور، در این مرحله میتوان از دو راهبرد بازاریابی دفاعی و تهاجمی استفاده کرد. راهبرد دفاعی شامل فروش ویژه، تبلیغات، تغییرات ظاهری محصول و ابزارهای دیگر برای تقویت سهم بازار است. این راهبرد میتواند با دفاع از کیفیت محصول در برابر رقبا، مشتریان را متقاعد کند که به این برند وفادار بمانند و محصولات مشابه را نخرند. در مقابل، بازاریابی تهاجمی به معنای جستجوی بازاری به غیر از بازار فعلی و تلاش برای به دست آوردن خریداران جدید است. در این روش میتوان به تولید مجدد محصول امید بست. تغییر قیمتها (افزایش یا کاهش قیمت) برای جذب مخاطبان کاملا جدید یا افزودن کاربردها و امکانات جدید به یک محصول از روشهای تهاجمی دیگری هستند که میتوانند در این مرحله یاریگر تولیدکننده باشند.
در این مرحله، محصولی که در دورهی بلوغ به نقطهی اوج خود رسیده است، با طی کردن سیر نزولی پا به مرحلهی کاهش فروش خواهد گذاشت. در نهایت، درآمد حاصل از فروش این محصول، به حدی کاهش خواهد یافت که دیگر تولید آن از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نخواهد بود و سرمایهگذاری نیز به حداقل میرسد. در اینجا شرکت با دو گزینه مواجه خواهد شد. توقف تولید محصول یا فروش آن به شرکتی دیگر. البته گزینهی سومی هم وجود دارد که ترکیبی از دو گزینهی یاد شده است. در این حالت، تولید محصول قطع میشود و سهام آن رفتهرفته به صفر میرسد، اما شرکت حقوق و مزایای محصول را (به منظور حمایت از آن) دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ به شرکت دیگری میفروشد. از اینجا به بعد مسئولیت سرویس و نگهداری محصول به عهدهی شرکت خریدار خواهد بود. البته گزینهی سوم گاهی عملی میشود اما به ندرت اتفاق میافتد که ثمری داشته باشد.
کاستیهای نظریه چرخه عمر محصول

با اینکه نظریهی چرخه عمر محصول در حد گستردهای پذیرفته شده است، با این حال منتقدانی نیز دارد که میگویند این نظریه استثناهای زیادی دارد و برخی از قوانینی که در آن در نظر گرفته شده است، بیمعنی است. از دیدگاه منتقدان، کاستیهای این نظریه به شرح زیر است:
همه چیز درباره چرخه حسابداری : از جمعآوری اسناد تا تراز آزمایشی اختتامیه
عملیات مربوط به ارزیابی عملکرد در هر سال مالی و بررسی وضعیت مالی در پایان سال مالی از جمع آوری اسناد تا تهیه تراز آزمایش اختتامیه را چرخه حسابداری می گویند که شامل ۳ بخش و چندین مرحله است و در این گفتار تشریح شده است.
با ما همراه دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ باشید.
گزارش حسابداری
داده هایی که به سیستم حسابداری یک بنگاه وارد می شود، داده های اولیه بوده که از اسناد و مدارک مثبته راستی آزمایی شده، استخراج می شود. این اطلاعات مالی توسط سیستم حسابداری، پردازش شده و به صورت گزارش های حسابداری به عنوان خروجی سیستم در اختیار مدیران و صاحبان سهام و ممیزان دارایی و غیره قرار می گیرد. در واقع گزارشات حسابداری، مجموع اطلاعات مالی مربوط به یک واحد اقتصادی را به صورت خلاصه و طبقه بندی شده با توضیح و تفسیر ارائه می کند.
هر اندازه نرم افزار حسابداری خوبی داشته باشید، استخراج گزارشات حسابداری دقیق و مطابق با درخواست شما صادر می شود و اشراف اطلاعاتی شما را نسبت به سود و زیان و فعالیت های مالی، افزایش خواهد داد. بخشی از موفقیت یک بنگاه، به واحد حسابداری خوب بستگی دارد که بتواند مدیران و سهامداران را با اطلاعات شفاف، نسبت به وضعیت گذشته، حال و آینده، یاری دهد.
در سیستم حسابداری، کلیه اطلاعات مالی مربوط به یک بنگاه، بایستی شناسایی، اندازه گیری، ثبت و طبقه بندی شده و در قالب صورت های مالی، خلاصه و قابل استناد باشد اگر درخواست کننده ای، این اطلاعات را درخواست کرد، قابل ارائه و قابل استفاده باشد. به منظور بدست آوردن این اطلاعات در هر دوره مالی، عملیات مالی به صورت مستمر انجام شده و به طور منظم، تکرار خواهد شد که به آن چرخه حسابداری می گویند.
الزامی وجود ندارد که دوره مالی (دوره حسابداری) با سال مالی یکسان باشد.
چرخه حسابداری چیست؟
چرخه حسابداری ، مجموعه عملیاتی است که در یک شرکت یا موسسه به منظور ارزیابی عملکرد در هر سال مالی و بررسی وضعیت مالی آن در پایان سال مالی انجام می شود تا دفاتر قانونی یک سال مالی ممیزی و بررسی شده و اطلاعات مالی به دوره بعد، منتقل شود.
همه این کارها بر اساس سلسله اقدامات مالی و استاندارد های حسابداری و هم چنین تنظیم و تحریر دفاتر قانونی پلمپ روزنامه و کل انجام شده و صورت حساب سود و زبان و گزارش تزارنامه تهیه می شود. به همه این فعالیت ها، چرخه حسابداری گفته می شود.
در واقع این چرخه، از جمع آوری اسناد و مدارک مثبته آغاز و تا بستن دفاتر دائمی ادامه می یابد. در همه شرکت ها و موسسات که مشمول مالیات هستند، حسابداران با تهیه تراز آزمایشی از حساب های کل و معین، تساوی جمع عملیات بدهکار و بستانکار حساب های کل و معین را بررسی کرده و ارقام بدست آمده را با جمع ستون های بستانکار و بدهکار که از دفتر روزنامه حاصل می شود، تطبیق می دهند تا صحت ثبت رویداد های مالی را بررسی کنند. این ها نیز بخشی از فرآیند این چرخه را شامل می شود.
(مراحله چرخه حسابداری )
چرخه حسابداری دارای چند بخش است که در ادامه به آن اشاره میکنیم. چرخه حسابداری، شامل ۳ بخش و چندین مرحله است که به آن توجه کنید:
بخش اول چرخه حسابداری : فعالیت های دوره مالی
بخش نخست چرخه حسابداری ، فعالیت هایی است که در طول دوره مالی انجام می شود. در طول دوره مالی، فعالیت ها در شش مرحله جداگانه به ترتیب که در زیر ارائه شده است انجام می پذیرد:
جمع آوری اسناد و مدارک
در مرحله نخست، جمع آوری اسناد و مدارک مثبته است. در واقع، منظور از این مرحله، تهیه فاکتور و فیش و رسیدهای پرداخت بانکی و غیره بوده که برای تهیه اسناد مالی و ثبت در دفتر روزنامه، مورد نیاز است. در واقع اساس کار چرخه حسابداری ، جمع آوری اسناد و مدارک مثبت است. در این مرحله، حسابدار باید مراقب اسناد و مدارک صوری و غیر واقعی که زمینه رد دفاتر و محرومیت بنگاه از بخشودگی ها و معافیت های مالیاتی می شود، باشد. مثلا، شرکت های کاغذی که فاکتور با کد اقتصادی دیگران صادر می کند و اصالت ندارند.
تجزیه و تحلیل درست اسناد و مدارک
در مرحله دوم چرخه حسابداری که در بخش اول و در طول دوره مالی صورت می گیرد، تجزیه و تحلیل اسناد و مدارک مثبته انجام می شود. تجزیه و تحلیل رویداد های مالی یا همان دو دو تا چهار تای دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ حسابداری، به منظور اندازه گیری آثار مالی هر رویداد بر دارایی شرکت و موسسه بوده و تاثیرات بر روی بدهی و سرمایه و تعین حساب یا حساب های بدهکاری و بستانکاری نیز بررسی می شود.
(بعد از ثبت رویداد های مالی در دفتر روزنامه، مبلغ مندرج در ستون بدهکار دفتر روزنامه، به طرف بدهکار دفتر کل و مبلغ مندرج در ستون بستانکار دفتر روزنامه، به طرف بستانکار دفتر کل انتقال می یابد که در عکس بالا مشاهده می کنید)
(تنظیم دفتر روزنامه به ترتیب تاریخ وقوع رویداد های مالی)
توجه کنید که تجزیه و تحلیل رویداد های مالی در این قسمت، اقدامی مهم است که باید به دقت انجام شود.
مرحله سوم، صدور سند حسابداری است. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات در مرحله قبلی، اکنون نوبت سند زدن است از طریق نرم افزارهای موجود. صدور سند ، برای ثبت آثار مالی رویداد ها به ترتیب تاریخ دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ وقوع صورت می گیرد و در بخش بدهکاری و بستانکاری ثبت می شود. مجوز های لازم برای ثبت این رویداد ها در دفاتر قانونی باید اخذ شود. لذا هر اطلاعات مالی شرکت یا موسسه، نمی تواند منجر به صدور سند حسابداری مستند و مستدل شود.
ثبت اسناد حسابداری
مرحله چهارم، ثبت اسناد حسابداری در دفتر روزنامه است. از روی سند حسابداری، دفتر روزنامه که سندی پلمپ شده و از اداره ثبت شرکت ها دریافت می شود و از اسناد قانونی هر شخص حقوقی است، تحریر می شود. دفتر روزنامه، دقیقا همانند سند حسابداری قابل استناد و دارای صلاحیت است.
توجه داشته باشید که ثبت اسناد مالی در دفتر روزنامه به ترتیب تاریخ اسناد با بدهکار و بستانکار کردن حساب هایی که می بایست به دفتر کل منتقل شود انجام می گیرد.
ثبت رویداد های مالی
مرحله پنجم در چرخه حسابداری ، ثبت رویداد های مالی در دفتر کل است. بعد از ثبت اسناد مالی تایید شده در دفتر روزنامه، نوبت به دفتر کل می رسد. مانده هر حساب در دفتر کل که به صورت ریز هر حساب در آن گنجانده شده، منتقل گردد. به زبان ساده تر، نقل کلیه اقلام از دفتر روزنامه به دفتر کل یا انتقال مبلغ مربوط به بدهکاری و بستانکاری در دفتر روزنامه به حساب های مربوطه در دفتر کل، در این مرحله انجام می گیرد.
این مرحله نیز باید بر اساس آیین نامه اجرای تنظیم دفاتر قانون مودیان مالیاتی صورت بگیرد.
انتقال اقلام
در مرحله ششم که پایان بخش اول چرخه در طول دوره مالی مودی مالیاتی است، نقل اقلام از اسناد مالی به دفاتر معین صورت می گیرد. در واقع، انتقال مبالغ بدهکاری و بستانکاری حساب های معین از اسناد حسابداری به حساب های مربوط در دفتر معین، در این بخش صورت می گیرد.
در این مرحله، همه حساب ها که جزییات و ریز اطلاعات دارند مثل تراکنش های بانکی، بایستی به صورت جزء به جزء در دفتر معین ثبت شوند.
بخش دوم: فعالیت هایی که باید در پایان هر ماه باید انجام شود
مرحله هفتم در چرخه حسابداری ، مربوط به فعالیت هایی است که بایستی در پایان هر ماه صورت بگیرد و نباید به ماه بعدی منتقل شود.
مانده گیری از حساب دفتر کل
مانده گیری از حساب های دفتر کل، فعالیتی است که در چرخه حسابداری ، انجام شده و از وظایف حسابداران می باشد. در پایان هر ماه،بایستی حسابداران، تراز های آزمایشی دفتر کل و معین را انجام داده و هدف از انجام این کار، بررسی تساوی گردش عملیات و مانده حساب های کل و معین و آزمون گردش عملیات حساب ها با جمع ستون بدهکاری و بستانکاری در دفتر روزنامه است که بایستی به درستی و با کمال دقت صورت بگیرد.
در واقع بعد از مانده گیری از اطلاعات های دفتر کل، بایستی در سرفصلی تحت عنوان تراز آزمایشی دو ستونی، همه حساب ها گنجانده شود.
بخش سوم چرخه حسابداری : اقداماتی که در پایان دوره مالی انجام می شود.
در بخش سوم چرخه حسابداری ، عملیات مهم مالی که باعث بسته شدن حساب ها در سال مالی می شود، انجام می پذیرد. در پایان هر دوره مالی و پس از ایجاد تراز آزمایشی، نیاز به یک سری اصلاحات هست که بایستی در دفاتر مالی صورت بگیرد. اکثر این اصلاحات، مربوط به :
- استهلاک دارایی های ثابت (fixed assets)
- ذخیره مطالبات مشکوک الوصول
- هزینه اجاره و بیمه پرسنل و حقوق و دستمزد پرداخت نشده
می باشد. بعد از انجام اصلاحات فوق الذکر، بایستی حسابداران محترم، تراز آزمایشی را طراحی کرده که همه اصلاحات اعمال شده نیز در آن درج شود. به این تراز آزمایشی، تراز آزمایشی اصلاح شده گفته می شود.
صورت سود و زیان
مرحله بعدی در چرخه حسابداری ، صورت سود و زیان است. همه فعالیت های یک بنگاه اعم از خصوصی یا دولتی یا عمومی، از طریق صورت سود و زیان مشخص می شود. در هر واحد تولیدی یا خدماتی یا بازرگانی، صورت سود و زیان، متفاوت است.
صورت سود و زیان
مرحله بعدی در چرخه حسابداری ، صورت سرمایه است. در همه واحدهای بازرگانی و خدماتی و تولیدی، صورت سرمایه به یک صورت است. صورت سرمایه در پایان هر دوره مالی باید محاسبه و بررسی شود. هر افزایش سرمایه ای در طول سال مالی انجام گرفته باشد، بایستی در محاسبه صورت سرمایه لحاظ شود . به خصوص در شرکت های سهامی عام که افزایش سرمایه از آورده نقدی یا مطالبات سهامداران یا تجدید ارزیابی دارایی ها انجام می شود.
تهیه ترازنامه
بحث بعدی در چرخه حسابداری ، ترازنامه است. ترازنامه یا بیلان به ۲ صورت تهیه می شود. ترازنامه T ، دارایی در یک طرف و دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟ بدهی و سرمایه در طرف دیگر درج می شود. هر دو طرف، بایستی بر اساس استاندارد های حسابداری، برابر و تراز باشد. برای اطلاع از ترازنامه همه ۵۵۰ شرکت پذیرفته شده در بازار بورس و فرابورس است به سامانه جامع ناشران (کدال) مراجعه کنید.
بستن حساب های موقت از دیگر مراحل در بخش سوم چرخه حسابداری است. هر شرکتی، دو نوع حساب دارد. یکی حساب دائم و دیگری حساب موقت. حساب موقت، در هر شرکت یا موسسه تولیدی و خدماتی و بازرگانی، متفاوت بوده و در پایان سال، معمولا به حساب خلاصه سود (زیان) بسته خواهد شد. نکته ای که باید توجه کرد ان است که در همه واحد ها، اقلام هزینه به عنوان حساب موقت می باشد.
تهیه تراز اختتامیه
مرحله بعدی در چرخه حسابداری ، تراز اختتامیه است. پیش از بستن حساب های دائم، بایستی لیستی از آن در صورت حساب تحت عنوان ترازنامه اختتامیه تهیه شود.
در مرحله دیگر، بعد از بستن حساب های موقت، نوبت به بستن حساب های دائم می رسد. عمده حساب های دائمی شامل دارایی ها و بدهی ها و سرمایه ها می باشد. پیش از افتتاح حساب های دائم در سال مالی جدید، بایستی فهرستی از آن در صورت حسابی تحت نام تراز افتتاحیه تهیه شود.
در واقع در مرحله سوم چرخه حسابداری ، بایستی ۶ اقدام انجام شود:
- ثبت کلیه تعدیلات و انتقال رویداد های مالی به حساب های کل و معین به منظور اصلاح حساب های کل و حساب های معین
- تنظیم صورت سود و زیان بنگاه
- بستن حساب های موقت یا همان بستن حساب های سود و زیان و تعیین نتیجه نهایی عملیات بنگاه
- تنظیم صورت حساب سرمایه و ترازنامه بنگاه
- تهیه و تنظیم ترازنامه آزمایشی اختتامی
- بستن حساب های دائمی.
چند نکته مهم حسابداری
- در تراز آزمایشی اختتامیه، صرفا دارایی و بدهی و حساب سرمایه موجود است.
- در تراز آزمایشی اختتامیه، خبری از درآمد ها و هزینه ها و برداشت ها نیست.
- به دلیل آن که حساب های موقت بسته شده، مانده آن ها نیز صفر می شود.
- در تراز آزمایشی اختتامیه، همان حساب هایی که در ترازنامه موجود است، بدست می آید.
- در تراز آزمایشی، مانده بدهکار مربوط به هر یک از حساب دفتر کل در ستون بدهکار و مانده بستانکار هر حساب دفتر کل در ستون بستانکار درج شود.
- علت اصلاح و تعدیل حساب های دفتر کل، موضوع دوره مالی و اصل تطابق است که بایستی درآمد تحقق یافته و هزینه واقع شد در یک دوره مالی شناسایی و مقابله شود.
- هر اقدامی که برای به روز کردن حساب در پایان دوره مالی بر اساس تعهد و رعایت اصل تطابق هزینه با درامد صورت بگیرد، ثبت اطلاحی گفته می شود.
- تراز آزمایشی دو ستون، بر مبنای اقلام بدهکار و بستانکار حساب دفتر کل نوشته می شود.
- تراز آزمایشی چهار ستونی، علاوه بر مانده حساب، گردش بدهکار و بستانکار حساب های دفتر کل را ارائه می کند.
(تراز آزمایشی دو ستونی و چهارستونی)
- برابر جمع موارد بدهکار و بستانکار ستون گردش عملیات و مانده حساب ها در تراز آزمایشی، دلیلی بر عدم اشتباه در تهیه اسناد حسابداری و دفاتر قانونی نیست. چون بعضی از اشتباهات، تاثیری در برابر ستون بدهکار و بستانکار تراز آزمایشی ندارد.
- آنالیز غلط یک معامله یا ثبت نکردن یک رویداد مالی به صورت سهوی یا عمدی در دفاتر یا مشاهده ثبت های تکراری، از جمله مواردی است که در توزان ستون های تراز آزمایشی، تاثیری نداشته و با تهیه این ترازنامه، کشف نخواهد شد.
مواردی که سبب عدم توازن تراز آزمایشی می شود
- ثبت سند حسابداری به صورتی که ارقام بدهکاری با بستانکاری غیر برابر داشته باشد.
- انتقال دادن یک طرف ثبت دفتر روزنامه به دفاتر کل
- انتقال نادرست اطلاعات ثبت دفتر روزنامه به دفتر کل بنگاه
- روند غلط در مانده گیری هر کدام از حساب های مربوط به دفتر کل
- روند غلط در محاسبه جمع ستون های تراز آزمایشی
اگر ستون های تراز آزمایشی، فاقد توازن باشد، موارد زیر را در نظر بگیرید:
- محاسبه مجدد ستون های تراز آزمایشی در دستور کار قرار بگیرد.
- مانده حساب ها به صورت درستی از دفتر کل به تراز آزمایشی انتقال یابد.
- اطمینان از انتقال کلیه اقلام از دفتر روزنامه به دفتر کل با روش بررسی اقلام درج شده در حساب دفتر کل به روزنامه.
پنج رفتار مهم که باید در موعد قانونی انجام گردد
برخی موارد در حسابداری وجود دارد که باید در زمان و مهلت معینی که از طرف دولت و یا سازمان ها تعیین شده انجام شود . عدم انجام این امور باعث تعلق جریمه و یا عدم برخورداری از مزایا و معافیت های مقرر در قانون شود
- ارسال لیست مالیات حقوق کارکنان
- ارسال اینترنتی لیست بیمه حقوق کارکنان
- ارسال اظهار نامه الکترونیکی مالیات بر ارزش افزوده
- ارسال گزارشات خرید و فروش فصلی
- ارسال اظهارنامه عملکرد
اگر سوالی درباره چرخه حسابداری و تنظیم صورت های مالی و دفاتر قانونی و گزارش معاملات فصلی و مالیات بر ارزش افزوده دارید، موارد را از طریق بخش کامنت، درج کنید.
دیدگاه شما