کسانی که استراتژیهای ساده دارند، سود بیشتری از بازار دریافت می کنند.
حاشیه سود و حد ضرر در معاملات به چه معناست
حد سود و حد ضرر از مفاهیم مهم برای معامله در بازارهای مالی مختلف است. با اطلاع از روش های معامله آنلاین می توانید میزان ریسک خود در بازار را کاهش دهید. در این مقاله با دستورات حد سود و حد ضرر آشنا می شوید و موقعیت مناسب و شیوه ی انجام کار را می آموزید.
اگر قصد سرمایه گذاری در بازارهای ارز دیجیتال و یا شرکت های سهامی عام در بورس را دارید، بهترین راه برای مدیریت موقعیت های باز، فعال کردن دستورات حد سود و حد ضرر به عنوان بخشی از استراتژی خروج است. دستور توقف ضرر به شما کمک معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر می کند تا نسبت ریسک خود و مقدار ضرری که می توانید متحمل شوید را، تعیین کنید. در همین حال، از دستور توقف سود میتوان برای تعیین زمان خروج هنگام رسیدن به سود پیش بینی شده در حرکتهای کوتاه مدت یا بلندمدت قیمت استفاده کرد. این ویژگی مانع از قالب شدن هیجان لحظه ای و طمع در معاملات می شود.
موقعیت مناسب برای اجرای دستورات حد سود و حد ضرر
نحوه عملکرد حد ضرر در معاملات
به زبان ساده، تحلیل گرها و سرمایهگذاران ریسکگریز، برای محافظت از سرمایهگذاریهای خود، یک استراتژی حد ضرر ایجاد میکنند. دستور حد ضرر زمانی صادر می شود که قیمت دارایی از قیمت تعیین شده برای ضرر توسط معامله گر کمتر شود. در این شرایط قبل از پایین تر رفتن قیمت، دارایی موجود فروخته خواهد شد.
انواع مختلف حد ضرر
در واقع دو نوع حد ضرر وجود دارد: حد ضرر کلاسیک و حد ضرر دنباله دار. در دستور حد ضرر کلاسیک پس از رسیدن قیمت به مقدار تعیین شده فروش دارایی آغاز می شود. گاهی ممکن است در بازه های کوتاه مدت قیمت کمی بالاتر برود که با اعمال دستور حد ضرر دنباله دار، میزان ضرر هم یک پله بالا خواهد آمد تا دست آوردهای معامله گر حفظ شود. با آشنایی با دستورات حد سود و حد ضرر می توانید دارایی های خود را مانند یک حرفه ای مدیریت کنید. اهمیت حد ضرر در این است که دیگر نیازی به مدیریت خرد سبد سهام خود ندارید. شما می توانید اندازه حد ضرر خود را مشخص کنید، سفارش را وارد بازار کنید منتظر بمانید تا کارها به صورت خودکار انجام شود.
سطح حمایت و سطح مقاومت چیست
حد سود چیست؟
در میان دستور های حد سود و حد ضرر دستور حد سود به عنوان یک سفارش محدود شناخته می شود، که تضمین می کند یک موقعیت در نقطه قیمت از پیش تعریف شده یا بیشتر از آن بسته شود. در حد سود تریدرها تعیین می کنند در صورتی که سود دارایی به میزان پیش بینی شده توسط آنها رسید دستور فروش صادر گردد. به طور کلی این دستور در میان معاملهگران کوتاه مدت که حرکات روزانه یا حتی ساعتی قیمت را نظارت میکنند، محبوبیت بیشتری دارد، دستور حد سود یا سود برنده کارآمدترین راه برای اجرای معامله و خارج کردن عنصر انسانی از مدیریت یک موقعیت باز است. با استفاده از دستورات حد سود و حد ضرر به صورت پشت سر هم، می توانید نسبت ریسک در مقابل پاداش هر معامله ای که به آن وارد می شوید را کنترل کنید.
آشنایی با دستورات معاملاتی در بازارهای آنلاین
نحوه محاسبه نسبت ریسک هنگام معامله آنلاین
هنگامی که مفهوم دستورهای حد سود و حد ضرر را به خوبی درک کردید، تعیین محاسبه ریسک یا پاداش در هر معامله ای که در بازار انجام می دهید بسیار ساده است.
یکی از بزرگترین دلایلی که تازه واردان به تجارت مالی پول خود را از دست می دهند مدیریت ضعیف است. در واقع تحلیل ها به درستی انجام نمی شوند و معامله گر به دید درستی از بازار دست پیدا نمی کند.
برای محاسبه نسبت ریسک خود، به سادگی سود خالص هدف خود را بر قیمت حداکثر ریسک خود تقسیم کنید، یعنی جایی که دستور حد ضرر شما قرار داده شده است. بسیاری از سرمایه گذاران پروفایل های ریسک یا پاداش را کمتر از 2:1 در نظر نمی گیرند. ریسک کردن 1 واحد برای بردن 2 واحد اگرچه ممکن است محافظه کارانه به نظر برسد، اما بهترین راه برای اطمینان از ماندگاری سرمایه شما است. و به شما امکان می دهد تا از افت و خیز بازارها به خوبی عبور کنید.
جلوگیری از ضرر با استفاده از دستور حد ضرر
چرا از حد سود و حد ضرر در استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید؟
حد سود و حد ضرر از ابزارهای ضروری در استراتژی معاملاتی هستند، به خصوص زمانی که تعداد معاملات انجام شده زیاد باشد. ما می توانیم چندین دلیل برای توجیه استفاده از این پارامترها شناسایی کنیم.
- آسودگی خاطر: اگر معاملات خود را به طور فعال دنبال نمی کنید، تضمین میکنید که ضرر خود را محدود کرده و سود خود را در آستانه مشخصی محقق کنید.
- کارایی: همیشه از نظر فیزیکی امکان واکنش در زمان واقعی به بازار وجود ندارد. بنابراین اتوماسیون، کار معامله گر را ساده تر می کند.
- کنترل و تعادل ریسک کلی: معاملهگر میتواند در هر زمان از حداکثر سطح ضرری که ریسک میکند مطلع باشد.
سطح حمایت و سطح مقاومت و اهمیت آن برای تعیین حد سود و حد ضرر
برای استفاده از حد سود و حد ضرر شما باید با مفاهیم حمایت و مقاومت آشنا باشید. حمایت و مقاومت عبارتهایی برای توصیف دو سطح مربوطه در نمودار قیمت هستند که دامنه حرکت بازار را محدود میکنند. سطح حمایت نقطه ای است که قیمت از آن پایین تر نمی رود و دوباره به سمت بالا حرکت می کند، در صورتی که سطح مقاومت نقطه ای است که قیمت از آن بالاتر معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر نمی رود و دوباره به سمت پایین حرکت می کند. باید دقت داشت که حد سود و حد ضرر همیشه باید در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت تنظیم شود؛ همچنین میزان سود و زیان نباید نسبتی کمتر از 1 به 1 با یکدیگر داشته باشند.
اطلاع از زمان مناسب انجام معاملات آنلاین
بهترین راه برای ورود به بازار
ساده ترین راه برای اطلاع از اینکه سفارشات بازار و اجرای آنها به درستی انجام می پذیرد، دنبال کردن معامله گران با تجربه است که می دانند چه کاری را چه موقع انجام دهند. سیبنال یک شبکه هوشمند بازار ایجاد کرده است. تا به کمک آموزش و برقراری ارتباط میان سرمایه گذاران و تحلیل گران، ورود و کسب سود برای علاقه مندان به بازار های مالی را ساده تر کند. سیبنال این امکان را برای مبتدیان فراهم کرده است تا در مورد زوایای معاملات و استراتژی های معامله گرانی که سودآوری بلندمدت در بازارها نشان داده اند، بیاموزند. همچنین افرادی که مایل هستند خود، دارایی هایشان را در بازارهای مالی مدیریت کنند می توانند با استفاده از سیگنال ها مسیر درست برای انجام عملیات های مالی را پیدا کنند. سرمایه گذاران نیز می توانند با کمک تحلیل گران توانمند از سرمایه خود جهت کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنند. برای اطلاع از سایر مباحث مرتبط با بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال به بخش های مختلف سیبنال سر بزنید.
۵ استراتژی برای خرید و فروش سهام با استفاده از الگو تریدینگ
الگو تریدینگ یک روش معامله است که در آن دستورات توسط نرمافزارها به تنهایی با استراتژیها یا روشهای از پیش تعریف شده اجرا میشوند. امروزه معاملات الگوریتمی مورد توجه معاملهگران و سرمایهگذاران قرار گرفته است. زیرا به نسبت معاملات دستی، دخالت انسان و خطای معاملاتی کمتر رخ میدهد. در واقع این معاملات با استفاده از فناوری روز، پیادهسازی میشوند.
الگوریتم به طور گستردهای توسط بانکهای سرمایهگذاری، صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای پوشش ریسک استفاده میشود که ممکن است نیاز به گسترش اجرای یک سفارش بزرگتر یا انجام معاملات خیلی سریع برای معاملهگران انسانی را داشته باشند.
در این مقاله به معرفی ۵ استراتژی برای خرید و فروش سهام با استفاده از الگو تریدینگ میپردازیم.
شناسایی روند به کمک الگو تریدینگ(Trend Identification)
استراتژیهای الگو تریدینگ میتوانند به شما در شناسایی روند یا شناسایی زودهنگام معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر تغییر روند کمک کنند. این استراتژیها بر اساس قیمت، حجم، حمایت و مقاومت یا هر مفهموم دیگری که برای سرمایهگذار قابل فهم و قابل اعتماد است، تدوین میشوند. از آنجایی که الگو تریدینگ از فناوری و دادهها استفاده میکند، شانس بیشتری را جهت تشخیص روند مناسب دارد. همچنین برای یک سرمایهگذار غیرممکن است که بخش بزرگی از دادهها را تحلیل کند و در مدت زمان کوتاهی براساس آنها عمل کند.
الگوریتم امکان استفاده همزمان از استراتژیهای مختلف و تصمیمگیری در مورد نتیجه خالص همه استراتژیها را فراهم میکند.
به عنوان مثال , یک سرمایهگذار میتواند ۲۰ استراتژی مختلف را روی یک سهام واحد پیادهسازی کند. از این ۲۰ سهم، ۱۴ سهم سیگنال خرید و ۶ سهم سیگنال فروش را نشان میدهند . در نهایت، سیستم به صورت خودکار سهام را خریداری میکند; زیرا اکثریت استراتژیها، سیگنال خرید را نشان میدهند.
استراتژی های دلتا خنثی (Delta Neutral Strategies)
دلتا به معنای تغییر در قیمت مشتق با توجه به تغییر در قیمت دارایی اصلی است. دلتا خنثی به معنای استفاده از موقعیتهای چندگانه برای تعادل دلتاهای مثبت و منفی است. حرکاتبازار هیچ تاثیری بر پرتفوی که دلتا خنثی است، ندارند. یک پورتفولیوی دلتا، واکنش به حرکتهای بازار را برای یک محدوده مشخص تعیین میکند تا تغییر خالص موقعیت را به صفر برساند.
مدیریت استراتژیهای دلتا خنثی به صورت دستی غیرممکن است. حرکت مداوم یک دارایی آن را حتی سختتر میکند. از طریق الگوریتمها به راحتی میتوانید دلتای موقعیت خود را مدیریت کنید؛ چرا که به صورت خودکار توسط سیستم محاسبه میشود و شما هر لحظه در مورد پورتفولیو یا موقعیت فعلی خود به روز می شوید.
پوزیشن سایز (Position Sizing)
یکی از مهمترین جنبههای معاملات، مدیریت موقعیت است. یکی از تفاوتهای کلیدی بین یک سرمایهگذار معمولی و یک سرمایهگذار خوب این است که او چقدر در مدیریت موقعیت خود در شرایط مختلف عملکرد بهتری دارد. الگو تریدینگ این کار را آسانتر کرده است؛ زیرا کامپیوترها هیچ احساسی ندارند و تعیین موقعیت بر اساس دستورات از پیش تعریف شده در سیستم خواهد بود.
اصلاح حد ضرر با الگو تریدینگ (Stop Loss Modification)
بسیار مهم است که در بازار بورس، از سود خود محافظت کنید و پورتفولیوهای خود را به شیوه درست مدیریت کنید. یکی از بهترین روشها اصلاح حد ضرر است. از آنجا که بازارها غیرقابل پیشبینی هستند و مدیریت پورتفولیوهای بزرگ بسیار دشوار است؛ الگوریتمها راهحلهای آسانی برای مدیریت ریسک در اختیار شما قرار میدهند. سیستمها میتوانند با استراتژیهایی که باعث توقف زیان در حرکت سهام در پورتفولیو میشوند، سازگار شوند. این حد ضرر میتواند براساس تکنیکهای فنی مختلف، جابجایی قیمت و… باشد.
اگر یک معاملهگر نوسانی هستید و در هر موقعیت ۳ درصد ضرر میکنید و تغییرات زیان را روی حرکت مثبت در سهام هر ۳ درصد متوقف میکنید. قیمت یک سهم خاص ۱۰۰ تومان و حد ضرر فعلی ۹۷ تومان است. با افزایش قیمت سهام به ۱۰۳ تومان، حد ضرر به ۱۰۰ تومان تغییر میکند. این فرآیند نیز به همین شکل ادامه پیدا خواهد کرد. با الگوریتم میتوانید مقادیر بیشتری معامله کنید؛ زیرا ریسک به طور خودکار توسط یک سیستم از پیش تعریف شده مدیریت میشود.
اسکالپینگ (Scalping)
اسکالپینگ یک استراتژی است که در آن معاملهگران یک سهم یا کالای خاص را در یک بازه زمانی ثابت خریدوفروش میکنند.
دو نوع مدل اسکالپینگ وجود دارد:
اگر معاملهگر زمانی که بازار صعودی است، خرید کند، به عنوان اسکالپینگ رو به جلو شناخته میشود و اگر خریدار در زمان افول بازار خرید کند، به عنوان اسکالپینگ معکوس شناخته میشود.
خلاصه درس: گذاشتن حد ضرر
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، جمع بندی خواهیم داشت پیرامون تمامی مباحث مطرح شده در خصوص نحوه تنظیم و گذاشتن حد ضرر.
خوب، اینم از این… چند درس ساده و در عین حال عالی برای چگونگی تنظیم حد ضرر.
امروز مروری داشته باشیم بر مواردی که در هنگام گذاشتن حد ضرر باید خاطر بسپارید.
بروکری را پیدا کنید که به شما اجازه می دهد حجم پوزیشن و مقدار لاتی را بگیرید که متناسب با اندازه سرمایه و قوانین مدیریت ریسک شماست.
ما طی این دروس از کلمه “از پیش تعیین شده” زیاد استفاده کردیم زیرا همیشه باید پیش از باز کردن پوزیشن خود، بدانید چه زمانی باید از آن خارج شوید.
به معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر مجرد اینکه پوزیشن خود را باز کردید و دیدید که داخل ضرر رفته اید، توانایی شفاف اندیشیدن و تصمیم گیری برای چگونگی خروج از معامله را دست می دهید. چنین چیزی می تواند برای موجودی حساب شما بسیار بد باشد!
استاپ ها را مطابق با محیط و قالب فعلی بازار و روش معاملاتی خود تنظیم کنید.
سطوح خروجی خود را بر اساس میزان ضرری که حاضرید بپذیرید تنظیم نکنید.
بازار نمی داند پول شما چقدر است یا چقدر حاضرید از دست بدهید. رک و پوست کنده بگوییم، این موارد بازار به چپش هم نیست!
سطوحی را برای گذاشتن حد ضرر خود پیدا کنید که ثابت می کنند معامله شما اشتباه است و سپس سایز پوزیشن خود را بر اساس آن مدیریت کنید.
این نکته ارزش یکبار دیگر تکرار را دارد…
از سفارشات لیمیت برای بستن معامله خود استفاده کنید. حد ضرر های ذهنی فقط باید توسط کسانی مورد استفاده قرار گیرند که یک میلیارد معامله در دفترچه معاملاتی خود پیش از این ثبت کرده اند.
حتی در آن صورت هم، همچنان سفارشهای لیمیت گزینه خوبی هستند: آنها از نظر احساسی بیطرف هستند و میتوانند زمانی که در حال برنزه کردن پوست خود روی شن های ساحل هستید بهطور خودکار اجرا شوند.
حد ضرر خود را فقط در جهت حد سود خود جابجا کنید. تریل کردن استاپ کاری خوب، و بازتر کردن حد ضرر کار بسیار بسیار بدی است!
همچون هر چیز دیگری در معاملات، تعیین و تنظیم حد ضرر یک علم است، یک هنر است.
بازارها پویا هستند، تلاطم و نوسانات می آیند و می روند، و قانون یا شرایطی که امروز جواب می دهد شاید فردا جواب ندهد.
اگر به طور مداوم روش صحیح تنظیم حد ضرر را تمرین کنید، مداوم به ثبت و بررسی ایده ها و تراوشات فکری و نتایج معاملاتی خود در دفترچه خود بپردازید، یک گام به تبدیل شدن به یک مدیر ریسک حرفه ای نزدیکتر شده اید!
مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر
تحلیلگران در بازار سرمایه و سهام، از روشها و استراتژیهای معاملاتی متعددی استفاده میکنند. هدف از به کار بردن این روشها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسکهای سرمایهگذاری و کسب سود بیشتر است. یکی از تکنیکهایی که برخی از سرمایهگذاران در بازار سهام به کار میبرند، روش مارتینگل (Martingale ) است. این روش ابتدا در شرطبندیها استفاده میشد اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و در بازار سهام نیز مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله به تعریف روش مارتینگل و سازوکار آن میپردازیم.
این استراتژی برای اولین بار در قرن 18 میلادی توسط یک ریاضیدان فرانسوی ابداع شد، که در اصل نوعی روش برای شرط بندی با فرض دو برابر شدن مبلغ شرط است و در طول زمان به معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر واسطه ی محققان زیادی بهینه سازی شده است. امروزه نیز تحلیل گران و اقتصاددانان بسیاری برای انجام معاملات خود در بازار بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس از این روش استفاده می کنند.
روش مارتینگل (Martingale ) چیست؟
روش مارتینگل یک استراتژی برای کسب سود محسوب میشود که بر تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. این تکنیک به میزان زیادی سرمایه نیاز دارد؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه شما بینهایت باشد، استفاده از این روش میتواند سود بسیاری را نصیبتان کند؛ در غیر این صورت باید آمادگی پذیرش زیان را داشته باشید. قبل از هر چیز، مختصری درباره تاریخچه این روش صحبت میکنیم.
تاریخچه روش مارتینگل (Martingale )
مارتینگل (Martingale ) یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاران با استفاده از آن میتوانند به سودهای قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته میشود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود.
در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندیها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدانهای فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی مطرح شد.
در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه میکنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کردهاید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید.
این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسکپذیری بالایی دارد.
تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضیدان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینهسازی این روش پرداختند.
روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرطبندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است.
پس از سالها، یک ریاضیدان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمیتوان به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هماکنون بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده میکنند.
نحوه استفاده از روش مارتینگل
توجه به این نکته ضروری است که میزان ریسک بر معاملات با این روش بسیار بیشتر از سود بالقوه است. بااینحال، با بهبود تکنیک مارتینگل و استفاده هوشمندانه از آن، میتوان شانس موفقیت خود را افزایش داد.
در شرطبندی با روش مارتینگل (Martingale )، میزان شرطبندی در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورت باخت در هر مرحله، بازی آن قدر ادامه پیدا میکند تا سرانجام شرط را ببرید و از بازی خارج شوید.
برای درک نحوه استفاده از روش مارتینگل، این مثال را در نظر بگیرید: فرض کنید فردی با ۱۰ دلار یک شرطبندی را آغاز کند. او در صورت باخت در مرحله اول، ۱۰ دلار از دست میدهد و علاوه بر آن، باید در مرحله بعد ۲۰ دلار شرط ببندد.
در صورت باخت در این مرحله نیز، ۴۰ دلار شرط خواهد بست. اگر در مرحله بعد، دوباره شرط را ببازد، باید دو برابر ۴۰ دلار، یعنی ۸۰ دلار وسط بگذارد اما اگر شرط را ببرد، ۷۰ دلار نصیبش خواهد شد و بازی به همین صورت ادامه خواهد داشت.
براساس روش مارتینگل و فرضیه دو برابر شدن، معاملات و خرید سهام باید در چند مرحله اتفاق بیفتد و سرمایه اختصاصیافته، هر بار باید دو برابر بار قبل باشد.
برای استفاده از روش مارتینگل باید سرمایه اختصاصیافته به یک سهم را به قسمتهای نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از سرمایه را وارد معامله کرد.
استراتژی خرید و فروش پلهای
با توجه به توضیح و تعریف روش مارتینگل، بهتر است با یکی از استراتژیهای معاملاتی به نام خرید و فروش پلهای نیز آشنا شویم. یکی از روشهایی که برای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک و زیان در بازار سرمایه و سهام استفاده میشود، خرید و فروش پلهای است.
بسیاری از معاملهگران حرفهای و تحلیلگران بازار سهام، پس از بررسی و تحلیل سهم و قبل از اقدام به خرید، حد سود و زیان خود را تعیین میکنند.
تعیین حد سود و ضرر میتواند در قیمتهای مختلف انجام شود. معاملهگران با در نظر گرفتن حد سود و ضررهای مختلف، در قیمتهای متفاوتی خرید و فروش میکنند.
به خرید یا فروش یک سهم در قیمتهای مختلف که میتواند با حجمهای مختلف باشد، خرید یا فروش پلهای میگویند.
تعیین حد سود و ضرر و معاملات پلهای، برای هر فرد براساس میزان ریسکپذیری و بازدهی مورد انتظار، میتواند متفاوت باشد.
در روش مارتینگل، استراتژی خرید و فروش پلهای نیز در نظر گرفته میشود و افراد برای کاهش میانگین قیمت خرید و افزایش سود خود، در قیمتهای مختلف خرید سهم را انجام میدهند.
مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل
روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایهگذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.
شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما اینطور نیست.
دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شدهای امکانپذیر است و کافی است بین این فاصلههای مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.
مزیت روش مارتینگل (Martingale )
روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم.
تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.
با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، میتوانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم.
بسیاری از معاملهگران حرفهای، در کنار سایر تکنیکها و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده میکنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.
معایب روش مارتینگل
مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بینهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بینهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش مییابد.
عیب دیگر روش مارتینگل (Martingale ) این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.
یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه میتوانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم.
در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توانهای 2 هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به 15 قسمت تقسیم میشود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.
برای مثال در صورتی که بخواهیم 150میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا 10 میلیون تومان از سهم را خریداری میکنیم. در مرحله بعد، خرید ما 20 میلیون تومان میشود. سپس 40 میلیون تومان از سهم را میخریم و در آخر، 80 میلیون از سهم را خریداری میکنیم.
به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به 3 مرحله تقسیم میشود و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش میرسد، خرید بعدی انجام میگیرد.
چگونگی استفاده از مارتینگل (Martingale )
همانطور که مستحضر هستید هرچیزی در دنیای امروز دارای مزیتها و معایبی است که ما با دانستن شیوه استفاده درست از آن میتوانیم از خوبی های آن بهرهمند شویم.
استراتژی مدیریت مالی مارتینگل نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای استفاده اصولی از آن باید به چند نکته حائز اهمیت که در ذیل بطور خلاصه به آن پرداختهام توجه داشت:
علم و دانش معاملهگری
همانطور که اشاره شد مارتینگل یک استراتژی خرید یا فروش نیست بلکه تنها یک راهکار مدیریت سرمایه است. پس در ابتدایی ترین مرحله شما برای بهرهمندی از این روش باید با اصول تکنیکال و فاندامنتال حداقل آشنایی نسبی را داشت باشین.
تا بتوانید از طریق تکنیکال سطوح حمایت مهم و روند قیمت سهم را تشخیص دهید و همچنین با علم فاندامنتال ارزندگی سهم را مورد ارزیابی قرار دهید.
روانشناسی
گفتن این حرف سادس که با پایین آمدن قیمت دوباره با مبلغ بیشتری خرید داشت باشیم اما در واقعیت داستان جور دیگریست چون علاوه براینک معاملهگر در ضرر است و فشار روانی را تحمل میکند درعین حال باید به خود مسلط باشد و شرایط را منطقی بررسی کند نه با این دید که من درست میگم و بازار اشتباه کرده است و حال درصدد این باشد که بخواهد از بازار انتقام بگیرد و خلاف روند معامله کند.
ازطرفی هم باید آنقدر به خود اعتماد به نفس داشت باشد که میتواند درست ترین انتخاب را درهر شرایط اتخاذ کند. پس یک معاملهگر پس از داشتن علم برای استقاده از استراتژی مارتینگل باید حالت روحی خود نیز مسلط باشد.
خرید پلهای
ما داری سرمایه بینهایت نیستیم که بتوانیم هرچقدر قیمت سهم پایین آمد دوبرابر خرید قبلی خودمان خرید داشت باشیم به این امید که بالاخره قیمت سهم شروع به صعودی شدن کند و ضررهای ما تبدیل به سود شود.
پس قبل از ورود به سهم باید سرمایهای را که میخواهیم با آن سهم را خریداری کنیم در نظر بگیریم و آن را به 3 قسمت غیر مساوی که هرکدام حداقل دو برابر دیگریست تقسیم کنیم.
نتیجه گیری
با توجه به مطالبی که گفته شد، میتوانیم روش مارتینگل (Martingale )را یکی از روشهای مؤثر در خرید سهام در نظر بگیریم. روش مارتینگل با خرید پلهای و دو برابر کردن خرید در هر مرحله، کمک میکند میانگین خرید خود را کاهش دهیم و زودتر به سود برسیم.
این روش ابتدا در بازیهای شرطبندی مورد استفاده قرار میگرفت اما اکنون در همه بازارها به خصوص در بازار سهام کاربرد دارد. با وجود این، مارتینگل معایبی نیز دارد. اساس این روش بر بینهایت بودن سرمایه است و احتمال برنگشتن قیمت به قیمت اولیه در بازار سهام نیز وجود دارد.
برای رفع این معایب، میتوانیم مراحل روش مارتینگل را کاهش دهیم و با تقسیم کردن سرمایه به بخشهای مختلف، ریسک را کمتر کنیم.
افراد در فرایند سرمایهگذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیشبینیهایی که داشتهاند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کردهاند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است.
در این موارد شخص سرمایهگذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتداییترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد.
حالت آخر ممکن است شخص سرمایهگذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد.
طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل میتوانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.
چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش ارز دیجیتال را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاهبرداران و شکارچیان ارز دیجیتال میتوانید از دورههای آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.
این دورهها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز میشوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقهمندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را بهصورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقهمندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار میکند.
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی و اهمیت آن یکی از مباحث مهم در دنیای ترید است که اکثرا در مورد آن صحبت میشود اما در مورد چگونگی ایجاد آن کمتر بحث میشود. با توجه به اهمیتی که این موضوع برای موفقیت و ماندگاری در بازار دارد تصمیم گرفتیم در این مطلب از امیر تریدر آن را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم. تنها نکته ای که قبل از شروع بهتر است به آن اشاره کنم این است که سعی کنید برای انتخاب Trading strategy به واقعیتها توجه کنید و از خیال پردازی دوری کنید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی شامل تجزیه و تحلیل بازار برای تعیین بهترین نقاط ورود و خروج، اندازه موقعیت و زمان معاملات است. Strategy از واژه Strategos که یک کلمه یونانی است گرفته شده است. این واژه یک کلمه نظامی است و به معنای داشتن برنامه برای خنثی کردن نقشههای دشمن و به کار گیری اقدامات مناسب است. ناپلئون بناپارت یکی از استراتژیستهای میدان جنگ بود که میتوانست تمامی حرکات دشمن را قبل از جنگ پیش بینی نماید و برای مقابله با آن از راهکار مناسب استفاده کند. احتمالا این سوال برایتان پیش آمده است که این موضوع چه ربطی به مارکت دارد؟😅 باید بدانید که دنیای معامله گری شباهت عجیبی به میدان جنگ دارد و شما فرمانده این جنگ هستید.
در بازارها هیچ قطعیتی وجود ندارد و استراتژی معاملاتی به ما کمک میکند به گونهای عمل کنیم که احتمال برد ما بیشتر باشد. علاوه بر این اجازه نمیدهد که کنترل معاملات به دست احساسات بیفتد. البته این واقعیت را در نظر بگیرید که همیشه تعدادی از معاملات خود را از دست خواهید داد. زیرا تحلیل تکنیکال و فاندامنتال یک علم قطعی و 100 درصدی نیست که در آن دو به علاوه دو برابر با چهار شود. در ترید نکته حائز اهمیت این است که برآیند معاملات شما سودده باشد و ممکن است در این میان چندین بار هم ضرر کنید.
استفاده از خطوط حمایت و مقاومت، اندیکاتور ایچیموکو، الگوهای هارمونیک، انواع سبک های پرایس اکشن، اندیکاتور RSI و … سبکهای معاملاتی هستند و به معنای Strategy نیستند. بلکه فقط پیش نیاز برای چیدن استراتژی هستند.
نویسنده کتاب شیوه لاک پشتها جمله جالبی درباره معامله گری دارد:
کسانی که استراتژیهای ساده دارند، سود بیشتری از بازار دریافت می کنند.
بنابر این «جمله نبوغ در سادگی است» در بازارهای مالی معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر نیز صدق میکند. در مارکت سبکهای مختلفی برای ترید وجود دارد. این که در ابتدا شما همه این روشها را امتحان کنید تا به سبک مناسب خود برسید مشکلی ندارد. اما این که بخواهید در هر ترید و پوزیشنی که میخواهید باز کنید از همه روش ها با هم استفاده کنید مسئله ساز خواهد بود. بسیاری از این متدها با هم سازگاری ندارد و سیگنالهایی مخالفی میدهد. هیچ جام مقدسی و بهترینی سبکی وجود ندارد. به تعداد آدمهای کره زمین Strategy میتواند وجود داشته باشد ( با کمی اغراق😅). بنابراین سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا میکنید استراتژی خود را بچینید و کور کورانه از کسی تقلید نکنید.
گام های ایجاد استراتژی معاملاتی
در نظر گرفتن 3 گام زیر میتواند به شما برای ایجاد استراتژی کمک کند:
گام اول: انتخاب بازار و تایم فریم مناسب
درست در زمانی که یک قدمی Trading strategy هستید باید به دو سوال زیر جواب دهید:
- میزان سرمایه شما چقدر است؟
- در چه تایم فریمی میخواهید معامله کنید؟
میزان سرمایه شما چقدر است؟
حجم نقدینگی یکی از ملاک های مهم انتخاب بازار است. فرض کنید شما 300 هزار دلار سرمایه دارید و میخواهید یک معامله گر روزانه باشد و هر روز چند درصد سود از بازار بگیرید. اگر بخواهید در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنید فقط میتوانید روی اتریوم و بیتکوین پوزیشن بگیرید و نمیتوانید بر روی سایر آلتکوینها که شاید در طول 24 ساعت گذشته نصف این مبلغ هم گردش نداشته اند وارد شوید.
شما با این میزان سرمایه دقیقا مانند کشتی تایتانیک هستید😊 که در هر عمقی نمی تواند حرکت کند و در صورتی که اشتباه کنید از سرمایه شما فقط یک رز باقی میماند.
فعالیت در بورس ایران نیز مشابه همین جریان است و فقط تعداد کمی از نمادها را میتوانید مورد معامله قرار دهید و در هر بار خرید و فروش به تنهایی صف خرید و فروش ایجاد میکنید. با این حجم از سرمایه فقط بازار فارکس است که مناسب شما است زیرا حجم نقدینگی در این مارکت بسیار بالا است.
در چه تایم فریمی میخواهید معامله کنید؟
انتخاب تایم فریم رابطه مستقیمی با شخصیت شما دارد. انتخاب تایمی که متناسب با شخصیت است میتواند سوددهی شما را در بازار افزایش دهد. تایم فریم های پایین مانند 1 و 5 دقیقه سرعت عمل بالایی میخواهد و استرس بالایی دارد علاوه بر این باید تسلط بیشتری به تحلیل تکنیکال داشته باشید. اما در عوض نیاز نیست که شما دائما بازار را چک کنید و فقط بخشی از روز را به ترید اختصاص میدهید. اما در تایم فریم های بالا مانند 4 ساعته همه چیز برعکس است. پس چیدن استراتژی معاملاتی ابتدا با انتخاب تایم مناسب آغاز میشود.
گام دوم: طراحی قوانینی برای ورود به معامله
برای ورود به معامله باید دقت داشته باشید ورود زود هنگام یا دیر هنگام نداشته باشید. مثلا اگر طبق تحلیل باید صبر کنید تا قیمت پایین تر بیاید اما شما به دلیل ترس جا ماندن از بازار زودتر وارد معامله میشوید به این معنی است که شما هنوز به روانشناسی ترید آگاه نیستید. بدتر از این حالت زمانی است که شما ورود زود هنگام داشته باشید و پس از ورود بازار هیچ تحرکی نداشته باشد و سرمایه شما دچار خواب شود.
برای رفع این مشکلات شما باید صبور باشید و منتظر بمانید تا قیمت نقطه مد نظر شما را لمس کند. برای ورود باید به دنبال شرط هایی برای بررسی و ارزیابی قیمت باشید. مثلا سطوح حمایت و مقاومت را در نظر بگیرید و هنگامی که قیمت به این سطوح نزدیک شد به دنبال تائیدیه (مشاهده واگرایی منفی در ار اس ای یا کاهش مومنتوم) برای باز کردن پوزیشن باشید. پس سه شرط زیر را برای ورود به معامله در نظر بگیرید:
- ورود قیمت به محدوده مناسب
- شرط هایی برای تائید نواحی
- شرط هایی برای تائید تریگر ورود
تعین حد ضرر: تعیین حد ضرر روشهای مختلفی دارد اما به طور کلی میتوان گفت حد ضرر نقطهای است که دلایل ورود شما به معامله منقضی میشود.
تعیین حد سود: اگر نتوانید از سودهایتان محافظت کنید چیزی برای پوشش دادن ضررهایتان ندارید و دیر یا زود سرمایه خود را از دست میدهید. بسیاری از افراد با حد ضرر مشکلی ندارند اما برنامهای برای محافظت از سودهایشان ندارند. بهتر است این موضوع را در نظر بگیرید که در بازار هیچ قطعیتی وجود ندارد و ممکن است در یک کندل تمامی سودهای خود را از دست بدهید. پس این کار را جدی بگیرید.
گام سوم: از استراتژی خود بک تست بگیرید
پس از این که قوانین خود را نوشتید سوالی که پیش میآید این است که از کجا بفهمیم این استراتژی به درستی عمل میکند؟ رفع این مشکل کار سختی نیست، میتوانیم این موارد را در گذشته بازار چک کنیم و بر آیند سودها و ضررها را یادداشت کنید تا متوجه شوید Trading strategy شما برنده است یا خیر.
ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که گذشته بازار چه ربطی به آینده بازار دارد؟ موافقم، اما به هر حال این کار چراغ راه است. معمولا زمانی که یک استراتژی در گذشته بازار جواب میدهد در آینده نیز میتواند خوب عمل کند و این بهتر از این است که بدون هیچ تستی سرمایه خود را وارد بازار کنیم و آن را در معرض خطر قرار دهیم.
یک دانشجوی پزشکی را در نظر بگیرید. اگر در همان ابتدا با مطالعه چند کتاب و پاس کردن واحدهای دانشگاهی به اتاق عمل برود و جراحی انجام دهد قطعا بیمار را راهی دیار باقی میکند😥 بنابراین معمولا این افراد در ابتدا بر روی جنازهها تمرین میکنند، سپس دستیار جراحهای متخصص میشوند و در نهایت به اتاق عمل میروند.
ترید هم مانند جراحی قلب یک تخصص است و حتی از آن هم سخت تراست. برای موفقیت در آن باید مراحل رشد و تکامل را با حوصله و تمرکز پشت سر بگذارید. استفاده از بک تست مزایای زیادی دارد که عبارتست از:
تسلط به قوانین استراتژی
وقتی در گذشته بازار قوانین خود را 100 بار پیاده کرده باشید، میتوانید چشم بسته هم به دنبال شرایط استراتژی بر روی چارت باشید و این به این معنی است که استراتژی معاملاتی شما به عادت تبدیل شده است. هر چیزی که به عادت تبدیل شود بسیار سریع و بدون اشتباه انجام میشود.
شناخت ماهیت انتظارات از استراتژی
فرض کنید در بک تست شما مشخص شود که استراتژی شما در 80 درصد مواقع درست عمل میکند. بنابر این حتی اگر به سودهای کوچک هم از معاملات خارج شوید در پایان برآیند شما مثبت خواهد بود. یا این که متوجه شدید که Strategy شما در ماه فقط دو سیگنال میدهد بنابراین دیگر انتظار ندارید هر روز سیگنال خرید یا فروش داشته باشید.
ایجاد دیتای لازم برای مدیریت سرمایه
برای نوشتن برنامه جامع مدیریت سرمایه باید تکلیف استراتژیتان را در گذشته بازار مشخص کرده باشید و برای تک تک سوالات زیر جواب پیدا کرده باشید:
تعداد ضررهای متوالی، بیشترین تعداد ضررهای متوالی، بیشترین مقدار سود، بیشترن مقدار ضرر، تعداد معاملات درسود یا ضرر بسته شده، مجموع سودها و ضررها و …
کمک به کنترل احساسات
بخشی از موفقیت یک معاملهگر به کنترل احساسات بر روی معاملات برمیگردد. وقتی یک استراتژی در مراحل بک تست موفق عمل کرده باشد به معامله گر اعتماد به نفس کافی را میدهد تا با واقعیت های استراتژی اش رو به رو شود. مثلا اگر استراتژی شما در گذشته 12 ضرر پشت سر هم داشته است. بنابراین اگر در 5 معامله را هم با ضرر ببندد نگاه به گذشته باعث میشود خودش را نبازد و در معامله بعدی هوشیارانه تر عمل کند.
سخن پایانی
از نظر وارن بافت دو قانون طلایی دربازارها جود دارد. اول حفظ سرمایه و دوم توجه به قانون اول. بنابراین بهترین استراتژی معاملاتی هم زمانی جواب میدهد که با مدیریت ریسک درست همراه باشد. داشتن Strategy به این معنی نیست که شما از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. بلکه Technical جزئی از یک استراتژی است. برای این که بتوانید در بازار موفق عمل کنید باید برای حضور در بازار و رویدادهای مختلفی که اتفاق میافتد برنامه داشته باشید.
چقدر سابقه حضور در بازار را دارید؟ شما چه مواردی را در استراتژی معاملاتی خود لحاظ کرده اید؟
دیدگاه شما