ملت بابصیرت ایران تحت تاثیر فضاسازیهای دشمن قرار نمیگیرند/ طراحی ۵ فتنه و آشوب داخلی تنها گوشه ای از جنایات آمریکاییها علیه ملت ایران است.
ارتش جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای اعلام کرد: ملت ولایت مدار و با بصیرت ایران تحت تاثیر فضا سازی های دشمن قرار نخواهند گرفت.
به گزارش مشرق، ارتش جمهوری اسلامی ایران مفهوم نرخ تبدیل به مناسبت یومالله ۱۳ آبان ماه سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بیانیهای صادر کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
۱۳ آبان نماد استکبار ستیزی و تجلیگاه مقاومت مردم عزیز و جوانان و نوجوانان برومند کشورمان و یادآور سه واقعه مهم تاریخی تبعید حضرت امام خمینی (ره) به علت اعتراض به لایحه ننگین کاپیتولاسیون به دستور آمریکایی ها توسط رژیم پهلوی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، حمله به تجمع و کشتار دانشآموزان توسط عوامل رژیم پهلوی در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) است که در تقویم پرفراز و نشیب ایران اسلامی به ثبت رسیده است. در هر سه رویداد مهم، ملت قهرمان ایران به مقابله با استکبار و استبداد برخاسته و همانند سیلی خروشان ریشههای استبداد را در کشور از جای برکنده و نهال پر خیر و برکت جمهوری اسلامی ایران را غرس کردند که به یاری خداوند امروز به درخت تناوری تبدیل شده است.
دشمنی پیدا و پنهان آمریکای جنایتکار با ملت شریف ایران اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی که از جنگ جهانی دوم آغاز شده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی به مرحله آشکار و جدید خود رسید تا جایی که سفارت خود را عملاً به لانه جاسوسی تبدیل کرده و به هر اقدامی برای سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی متوسل شد.
دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ نه تنها پایههای سست و لرزان خانه عنکبوتی آمریکای جنایتکار را ویران کردند بلکه عزم و اراده جدی انقلاب اسلامی در مقابله با استکبار جهانی را به جهانیان مخابره کردند. درستی و ارزشمندی تسخیر لانه جاسوسی که از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به عنوان انقلاب دوم و یومالله نامیده شد، امروزه بیش از هر زمان دیگری خودنمایی میکند و ضرورت انجام آن بر همگان ثابت شده است.
کودتای ۲۸ مرداد، تلاش برای تجزیه ایران در سال ۵۸، طراحی کودتا، حمله مستقیم نظامی به ایران در واقعه طبس، سازماندهی و به صحنه آوردن گروههای تروریستی که منجر به شهادت ۱۷ هزار نفر از هموطنان ما شد، سازماندهی جنگ علیه ایران از طریق تحریک و حمایت از رژیم بعثی صدام، اعمال تحریمهای یکجانبه و چند جانبه، رفتار دوگانه در موضوع هستهای، ایجاد جنگهای نیابتی در منطقه و تلاش برای تضعیف محور مقاومت، راهاندازی جنگ نرم و طراحی و مدیریت ۵ فتنه و آشوب داخلی تنها گوشه ای از جنایات آمریکاییها علیه ملت ایران است.
امروز نیز سردمداران کاخ سفید با همکاری اذناب منطقهایشان مانند رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی یک جنگ ترکیبی با محوریت جنگ شناختی را با استفاده از امپراتوری رسانه ای علیه ملت ایران به ویژه جوانان راه انداختهاند و با تحریف واقعیت ها به دنبال مدیریت افکار عمومی جامعه به نفع نقشه های شوم خود هستند، هرچند ملت ولایت مدار و با بصیرت ایران تحت تاثیر این فضا سازی های دشمن قرار نخواهند گرفت.
ارتش جمهوری اسلامی ایران، ضمن گرامیداشت یومالله ۱۳ آبان، پاسداشت یاد و خاطره امام راحل (ره)، شهدای انقلاب اسلامی و تجدید بیعت با فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی)، همراه و همصدا با سایر اقشار ملت ایران اسلامی، آمادگی خود را برای مقابله با استکبار جهانی در تمامی عرصههای دفاع از انقلاب و نظام اعلام میدارد.
سازمان ملل بابت توییتی درباره «زنان روزنامهنگار» به سخره گرفته شد
نهاد مسئول پیشبرد برابری جنسیتی در سازمان ملل درخواست کرده که قتل زنان روزنامهنگار متوقف شود؛ اما این موضوع به سوژهای برای خنده و تمسخر کاربران تبدیل شد.
به گزارش مشرق، نهادی در سازمان ملل که مسئول پیشبرد برابری جنسیتی است بابت انتشار پیامی در توییتر که هدف آن جلب توجه عموم به آماری درباره زنان روزنامهنگار کشتهشده بود به شدت به سخره گرفته شد.
حساب کاربری «UN Women» این پیام را برای برجسته کردن این آمار منتشر کرده بود که ۱۱ درصد از روزنامهنگارانی که در سال ۲۰۲۱ به قتل رسیدهاند از زنان بودهاند. این سازمان در ادامه خواسته بود قتل زنان روزنامهنگار متوقف شود، اما کاربران پرسیدهاند که آیا معنای این پیام این است که قتلهای اتفاق افتاده در ۸۹ درصد مورد دیگر بلااشکال بوده است؟
این حساب کاربری نوشته است: «از میان روزنامهنگارانی که سال ۲۰۲۱ کشته شدند ۱۱ درصد زن بودهاند. این رقم در سال ۲۰۲۰، ۶ درصد بود. در روز جهانی عدم مصونیت جنایت علیه روزنامهنگاران بیایید با صدای بلند فریاد بزنیم: "حمله به زنان روزنامهنگار را متوقف کنید؛.»
مگان مکآردل، خبرنگار روزنامه واشنگتنپست نوشته است: «پس ۸۹ تا ۹۴ درصد از روزنامهنگارانی که کشته میشوند مرد هستند. چرا ما باید به طور ویژه درخواست کنیم که حمله به زنان متوقف شود.»
نوا اسمیت که نویسنده است نوشته پیام این توییت این است که «لطفاً فقط به روزنامهنگاران مرد حمله کنید، ممنون.»
لوک رادوسکی، روزنامهنگار پرسیده است: «آیا آنها در اینجا خواستار برابری جنسیتی هستند؟» کاربر دیگری به نام دنی پالیش چک این توییت را مسخره کرده و نوشته است: «تا وقتی که همه ۱۰۰ درصد روزنامهنگاران مقتول مرد نباشند آرام نمیگیریم.»
کاربر دیگری به نام کریس تاچداون نوشته است: «پس هدفشان این است که ۱۰۰ درصد روزنامهنگاران مقتول مرد باشند؟ این حرف من نیست، اینها اینطوری گفتهاند.»
مفهوم نرخ تبدیل
تصاویر جوانترین دختر جهان که زانوی رباتیک دارد
جشن روز مردگان در مکزیک
گنجینهای که فرعون با خود به گور برد
تصاویری از یک مراسم جنجالی در ریاض عربستان
گوسفند عصبانی، کارگر دامداری را سرنگون کرد!
تعجب یک هموطن از دیدن بنزی که گازسوز است!
سارقان خودپرداز به دام افتادند
روایت حیرتانگیز سخنگوی دولت از فیلترینگ
همایون «خون از رُخَم بشوی» را به مردم تقدیم کرد.
خواستگاری از پریناز ایزدیار در «زمانه»
جزئیات باورنکردنی از سارق تحت پیگرد در هند
انتقام دردناک گربه عصبانی از یک پلیس حیوانآزار
اولین تصاویر از تمرینات زنان یگانهای ویژه فراجا
تلاش غیرقابل باور یک مار برای بلعیدن تخممرغ
چیزهایی که از مظلومترین شهر ایران نمیدانید
اتفاقات پنجشنبه کرج توجهات زیادی را جلب کرد، روزنامه فرهیختگان از کرج به عنوان «قتلگاه» یاد کرده.
سه اتفاق سرنوشتساز که آینده ایران را مشخص میکند
دلبر غرب تهران در کُما، لطفا با اورژانس تماس بگیرید
بررسی احتمال فرار مقامات با پروازهای فرودگاه امام
کشف خواص درمانی فحش دادن
گرانترین و جالبترین لباسهای هالووین
ویدئوی تخریب اموال عمومی توسط پلیس واقعیست؟
داغ آرمان و دخترکی که خاک در مُشت گرفت
پس چی شد زمستان سخت اروپا؟
۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟
چند تصویر نادر که بعدِ دیدنش زانوهایتان سُست میشود
خلاصه کل تاریخِ معاصر در این ۲۲ قاب بینظیر
همه مسئولانی که به خاطر یک زن به دردسر افتادند!
به بهانه انتشار تصاویر رستم قاسمی با یک خانم در مالزی به موادری پرداختهایم که مدیران و چهرههای شناخته شده جمهوری…
احمدینژاد کجاست؟ کسی از وضعیت او خبر دارد؟
ترسناکترین و وحشتآورترین زنان دنیا شناسایی شدند
خانم دنیا مدنی این عکسهای قدیمیتان را دیدهاید؟
در این روزهای ایران جای چه کسی خالی است؟
آقای کیهان، سالومه و سینا ولیالله که یار غار شما بودند
افشای رازهای بدن چند سلبریتی معروف برای اولینبار
ماجرای عکسهای کاملا خصوصی رستم قاسمی در مالزی
الهه و نیلوفر؛ دو نام پُرتکرار این روزها
آرتین و مُنا؛ چه کسی میتواند به چشمانتان نگاه کند؟
الهام اخوان؛ سوسو زدن ستارهای که میگوید خوشگلم!
پرطرفدارترین ستاره بالیوود هم وارد عرصه تبلیغات شد
بعد رابطه زناشویی، حتما این نوشیدنی را بخورید
مصرف مواد مغذی بسیاری برای بعد از رابطه زناشویی توصیه شده است اما مصرف یک نوشیدنی خاص بسیار حائز اهمیت است.
سلبریتیهایی که بیپرده درباره بیماری خود صحبت کردند
آنچه زبان شما درباره سلامتیتان میگوید!
۱۰ سلبریتی مرد که ترفند زیبایی خود را فاش کردند
راهکارهای خانگی عالی برای درمان سرگیجه
۵ نوشیدنی که جایگزین مناسبی برای قهوه هستند
چه مدت میشود ادرار خود را نگه داشت؟
پروتزهای دندانی؛ انواع و قیمت آنها
۹ تفاوت میان زنان و مردان که غافلگیرتان میکند
۱۲ راهکار عالی برای رفع بوی سیر و پیاز در دهان
۶ ترفند طبیعی برای زیباتر شدن خانمها
علائمی که بدن یک ماه قبل از سکته نشان میدهد!
طرز تهیه کتف و بال خوشمزه به روش رستورانی
کتف و بال باربیکیو یکی از انواع کباب های خوشمزه و اصیل ایرانی است که طرفدارهای زیادی بین مردمان ایران دارد.
طرز تهیه عدس پلو شکم پر؛ خوشمزه و مجلسی
طرز تهیه لازانیای مرغ و ریحان؛ خوشعطر و لذیذ
طرز تهیه سالاد مرغ و نخود، یک سالاد متفاوت و مقوی
طرز تهیه جوجه کباب مجلسی به روش عربی
فوت و فنهای پخت خوراک لوبیا؛ غلیظ و مجلسی
طرز تهیه چلو گوشت رستورانی با طعم بینظیر
۲ روش ساده برای تهیه رب انار خوش رنگ در خانه
طرز تهیه خورش قورمه سبزی با گوشت قلقلی
طرز تهیه ترشی بلال؛ خوشمزه و شیک برای پذیرایی
فوت و فنهای پخت آبگوشت قهوهخانهای
طرز تهیه پودینگ زعفرانی؛ دسری با طعم بینظیر
گافهای باورنکردنی تلویزیون در راهپیمایی ۱۳ آبان را ببینید
روز گذشته راهپیمایی ۱۳آبان در شهرهای مختلف برگزار شد، امروز روزنامههایی نظیر کیهان و همشهری و وطن امروز و ایران با…
صحنه مثبت ۱۸ سریال جیران که جنجالی شد
تکاندهندهترین صداهایی که در تمام عمر شنیدهاید
پنج روش حیرتآورِ دور زدن حجاب در سینمای ایران
آه از تلویزیونی که بشیر حسینی و مهران رجبی مجریاش باشند!
چهار رازی که شروین حاجیپور از ما پنهان کرده بود
صحنههایی از یک مدرسه دخترانه که پربازدید شد
آقای صداوسیما حداقل به کودکان ما رحم کن
۱۰ شروع توفانی که قطعا شما را میخکوب میکند
چرا عشق امیرعلی و الناز برای مردم جذاب نبود؟
شیوه تلویزیون برای فریب ملت همیشه در صحنه؟
این روزها قلب دنیا در دستان این دختر است
قیمت این خودروها فقط ۳۰۰میلیون تومان است!
در این مطلب قصد داریم ۱۶ خودرو سریع و جذاب را معرفی کنیم که در خارج از ایران میتوانید با قیمت کمتر از ۱۰ هزار دلار،…
روزنامه فرهیختگان: تبدیل وزارت ارتباطات به وزارت صیانت اشتباه تاریخی دولت رئیسی است؛ کاش قبل از واقعه علاج شود
سردبیر روزنامه اصولگرای فرهیختگان در یادداشتی نوشت: دولت محترم و شخص رئیسجمهور جناب آقای رئیسی که در طول ۱۴ ماه اخیر تلاش زیادی کردهاند تا کمبودهای گذشته را جبران کنند به نظر در محاصره ایدههای واپسگرایانهای در حوزه شبکههای اجتماعی گیر کردهاند. تبدیل وزارت ارتباطات به وزارت صیانت اشتباهی تاریخی برای دولت سیزدهم است. کاش قبل از واقعه علاج شود.
مسعود فروغی، سردبیر روزنامه اصولگرای فرهیختگان در یادداشتی با عنوان «صیانت از عقلانیت»، نوشت: از نظر سیاسی نیز معنای محدودیت دسترسی به شبکههای اجتماعی پرمخاطب به تشدید فضای دوقطبی میانجامد. نوعی حصارکشی دور خودمان که برای افکارعمومی قابل توجیه نیست. نیازهای اقتصادی بر زمین مانده و محدودیت جدید. این محدودیتها قبل از روی کارآمدن مجلس و دولت فعلی به عنوان اتهام مطرح میشد و حالا واقعا میخواهد عملی شود.
«با اینستاگرام و واتساپ چی کار میکنن؟» این جمله سوالی احتمالا یکی از مهمترین عباراتی است که این روزها شنیدهاید یا به آن فکر کردهاید. از ابتدای ماجراهای اخیر که منجر به خیابانی شدن دوباره سیاست در ایران شد، این دو اپلیکشین پرمخاطب در ایران و البته چند سرویس دیگر محدود شدند. حالا با گذشت چند هفته از چالشهای امنیتی و سیاسی اخیر دغدغه بسیاری از افراد تعیینتکلیف آینده شبکههای اجتماعی است. این یادداشت سعی میکند با بررسی جوانب مختلف مساله به این فرضیه بپردازد که «سادهانگاری سیاستگذار مفهوم نرخ تبدیل در حوزه شبکههای اجتماعی پیامدهای جبرانناپذیری خواهد داشت».
۱- محدودیت موقت شبکههای اجتماعی در فضای رادیکال شدن سیاست منطقی است، فرض کنید ساختمانی بزرگ در مرکز شهر دچار حریق شود و کار امدادرسانی به آن بدون ایجاد محدودیت در رفتوآمد عادی مردم در آن منطقه امکان نداشته باشد. فرض بدیهی این است که حتی اگر در یک بازه زمانی ۱۰روزه محدودیت ایجادشده خللی در زندگی معمول ساکنان منطقه به وجود آورده باشد، میان همه گزینههای «بد» باید بهترین آنها را انتخاب کرد؛ یعنی «محدودیت». وضعیت کشور در هفتههای اخیر شبیه به این وضعیت است. اخبار جعلی فیکنیوزها و قدرت انتقال پیام و سازماندهی امنیتی در ایام خاصی مثل این روزها راهی جز ایجاد محدودیت برای سیاستگذار نمیگذارد. این محدودیت البته خسارتبار است، روند عادی اقتصاد را بههم میریزد و ارتباطات معمول افراد که احتمالا اکثریت نزدیک به مطلق آن در این پلتفرمها سامان گرفته بود، مختل میشود. اما این بهترین «بد» موجود است.
۲- دو پلتفرم آمریکایی اینستاگرام و واتساپ در طول هشت سال اخیر به زندگی اکثر ایرانیها وارد شدهاند. غلبه آنها در فضای عمومی ما آنقدر روشن است که نیاز به هیچ ارجاع عددی نداریم. البته قابلیت هر کدام از این دو متفاوت است. اینستاگرام شاید مهمترین بستر عمومی و موثر در سبک زندگی افراد و البته کسب خبر و تبلیغ کسب و کار و خریدوفروش اجناس است. فیلترینگ تلگرام در ماجراهای سال ۹۶ انرژی زیادی برای جذب مخاطب اینستاگرام ایجاد و آن را به پلتفرم اثرگذاری در جامعه ایران تبدیل کرد. قلبهای قرمز کوچک اینستاگرام معنادارترین رسانه عمومی در ایران در ۵ سال اخیر بودند. تعداد آنها شأن اجتماعی میآورد و جنگ رسانهای که در این سالها تبدیل به مد روز شده را ترجمه عینی میکرد. برای فهم اهمیت اینستاگرام شاید اشاره به اظهارات سیدابراهیم رئیسی در جریان انتخابات سال ۱۴۰۰ درباره آن جالب باشد.
او که بهطور واضحی مهمترین کاندیدای انتخابات بود در مستند تلویزیونیاش صریحا اعلام کرد خودش و اعضای خانواده و نزدیکانش از این شبکه اجتماعی استفاده میکنند و چنین جای مهمی را محدود نمیکند. رئیسی حتی در چند جای دیگر مثل یکی از مناظرهها به ۲ میلیون دنبالکننده صفحهاش بدون نام اینستاگرام اشاره میکرد و آن را مهم میدانست. بعضی منابع میگویند تا حدودا ۴۴ درصد پهنای باند اینترنت دیتا در ایران به اینستاگرام میرسید و اگر این عدد یا حدود آن درست باشد حکایت از اهمیت فوقالعاده این پلتفرم در جامعه ایران است.
۳ -با تغییرات شگفتانگیز و سریع تکنولوژیک یک دهه اخیر، مساله تاثیرگذاری در افکار عمومی دچار تحولاتی عمیق شده است. یعنی اگر اصحاب کهف بعد از ۳۰۰ سال خوابیدن در آن قصه اعجابانگیز دچار بهت شدند چون مثلا آدمها غریبه شده بودند و سکههای رایج ناآشنا؛ سیر تحول شبکههای اجتماعی در هشت سال اخیر تفاوت زمین تا آسمان داشتهاند. ما کجا بودیم؟ تماشاگر و منفعل! واقعیت، وابستگی شدید مردم به شبکههای اجتماعی پرقدرتی مثل اینستاگرام، واتساپ و تلگرام است. آخری با وجود فیلترینگ همچنان پرمخاطب و مهم است. از سال ۹۶ نامهای زیادی از پلتفرمهای داخلی بهعنوان جایگزین خارجیها معرفی شدهاند. تلاش ۵ سال پیش برای میزبانی آنها از کاربران ایرانی شکست خورد. از نظر فنی آنها قدرت پذیرش این همه میهمان را نداشتند، یک سالن ۵۰۰ نفره هیچوقت نمیتواند میزبان ۵ هزار نفر بهصورت همزمان باشد. از نظر مفهوم نرخ تبدیل محتوایی مخاطبان زیادی به پلتفرمهای داخلی اعتماد نکردند، با تصور اینکه هر پیام و عکسی که ردوبدل میکنیم بهصورت زنده در حال رصد است و چیزهایی شبیه به این! از نظر فرمی و ریخت و قیافه هم کمتر کسی انگیزه کوچ به پلتفرمهای داخلی پیدا میکند. هزینههای انجامشده برای این نامهای داخلی برای ما روشن نیست. برخی منابع اعداد مفهوم نرخ تبدیل بزرگی را گمانهزنی میکنند که قابل صحتسنجی نیست. حالا سوال مهم این روزها این است که آیا شبکههای اجتماعی داخلی بعد از سالها مانور آماده ورود به جنگ واقعی هستند؟ منصفانه بگوییم خیر!
۴- برخی از تصمیمسازان میگویند چون اینستاگرام و دیگران از نظر سیاسی و فرهنگی به ما آسیب میزنند باید به هر ترتیبی فیلتر شوند و کوچ به داخلیها اجباری است. آنها میگویند مسئولان در دورههای قبلی خیانت کردهاند و باید از همان ابتدا مانع بزرگ شدن تعداد مخاطبانشان میشدند. اینستاگرام اما پلتفرمی خاص با امکاناتی رو به پیشرفت است. اشتراکگذاری میلیاردها عکس و فیلم و ساخت دنیایی از اطلاعات ویژگی منحصربهفرد اینستاگرام است. الگوریتم محتوایی اینستاگرام بهصورت روشنی مدیریت محتوا، سانسور، بایکوت و سرکوب مخالف را عملیاتی میکند. در چند سال اخیر سوال جدی در ایران و محافل سیاسی و دانشگاهی این است که با این پدیده باید چه کار کنیم؟
فیلترینگ راه اول است. گزینهای که به نظر میرسد فعلا محتملترین سناریوی آینده آن است. چرا؟ اینستاگرام قابل مذاکره نیست، اینکه محتوای متناسب با عرف جامعه ایران چیست و اقدامات خلاف امنیتملی ایران از طریق آن انجام نشود، قابل حل نیست. ظاهرا تلاشهایی برای حل این مشکل شده ولی مدیران اینستاگرام پیام را «سین» میکنند و جواب نمیدهند! پس چه راهی غیر از بستن آن وجود دارد. از این دیدگاه هزینه وجود اینستاگرام بیشتر از مزایای آن است. برخی مدافعان معتدل این دیدگاه قبول دارند فیلترینگ اینستاگرام هزینهزاست ولی چون برای باز بودنش مضرات بیشتری قائل هستند، مدافع پرداخت این هزینه شدهاند. به طور کلی مدافعان فیلترینگ میگویند ابزارهای داخلی جوابگوی نیازهای مردم هستند. برای اثبات این ادعا ابتدا زیرآب اهمیت اقتصادی اینستاگرام را میزنند. مثلا معاون وزیر صمت اخیرا گفته فقط ۳ درصد کسبوکارها در این پلتفرم کاسب میشدند.
این آمار برای تضعیف عدد وابستگی ۹ میلیونی شغلها به اینستاگرام رونمایی شد. پذیرش حرف معاون وزیر سخت است. هم با آمار مراکز تخصصی کسبوکارها نمیخواند و هم با عقل خود آدم! مرحله بعد این است که ابزارهای داخلی مثل روبینو را قوی و موثر معرفی میکنند. این هم قابلقبول نیست، بالاخره در شعاع ۱۰ کیلومتری ما باید کسی پیدا شود که از این طریق کار کرده باشد، گشتیم و کسی مفهوم نرخ تبدیل نبود. شاید گفته شود تا وقتی این نماینده شیطان باز باشد، پلتفرمهای حلالزاده داخلی فرصت خودنمایی پیدا نمیکنند. مثال اقتصاد و واردات بیرویه محصولات مشابه داخلی را میزنند. همینجا به آن مدیران قبلی که به اینستاگرام و. کولی دادهاند، فحش و نفرینی نثار میکنند. اما رجوع به تجربه سال ۹۶ ناامیدکننده است. آدم عاقل از یک سوراخ نباید مکرر گزیده شود! همانطور که مشاهده میکنید چالش، فاصله واقعیت و چیزی است که میخواهیم. همان دعوای آرمان و واقعیت قدیم.
وابستگی به پلتفرم آمریکایی که زور میگوید و سانسور را با تمام قوا عملیاتی میکند قابلقبول نیست ولی واقعیت، نیاز جدی جامعه به این پلفترمها در زندگی روزمره، ضعف نمونههای داخلی در تامین این نیازها، شک درباره عملی بودن جایگزینی و. است.
۵- من نمیدانم از نظر فنی آیا راهی برای کنترل مضرات اینستاگرام وجود دارد یا خیر. این را اما میدانم که این پلتفرم بههیچوجه تا اطلاع ثانوی تن به همکاری با ایران نخواهد داد. اساسا موجودیت آن برای استفاده در چنین روزگاری است؛ حاکمیتی درون حاکمیت رسمی کشورها بدون همکاری و اجازه آنها. ابزار قدرتمند سیاستمداران غربی و پیچیده کردن کنش سیاسی. انکار این واقعیات پشت کردن به عقلانیت است. اما آیا سیاست چیزی جز انتخابهای سخت و قدم زدن روی طنابی باریک در درهای عمیق است؟ اگر مثل تفاوت سیاه و سفید، گزینههای پیشروی سیاستگذاران روشن بودند، تاریخ سیاست از معنا تهی بود. سنگینی تصمیمهای تاریخی به این پیچیدگی سیاست مربوط است. پیچیدگی تصمیم درباره اینستاگرام و. در وضعیت کنونی ما و خطر مشاوران «سادهانگار» به ابعاد متنوع موضع از منظر سیاسی-امنیتی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی برمیگردد. کسانی که فکر میکنند با نادیده گرفتن اهمیت اجتماعی پلتفرمهای مرجع به اسم مدیریت فضای مجازی به جامعه خدمت میکنند، درواقع چه چیزهایی را نمیبینند؟
اقتصاد ضعیفشده ایران در یک دهه اخیر و تلاش جامعه برای بازسازی خودش مفهوم نرخ تبدیل وابستگی زیادی به شبکههای اجتماعی پیدا کرده، ما نمیتوانیم میلیونها انسان را زیر فشار اقتصادی موجود رها کنیم. حتی اگر عدد سادهانگارانه دو گیگی درست باشد حدودا ۲ میلیون فرد وابسته به اینستاگرام هستند. اینکه وضعیت معیشتی تقصیر برجام است یا ۶ سال پایانی دولت احمدینژاد علیالحساب مهم نیست، مهم استفاده اقتصاد ایران از ابزار قدرتمند شبکههای اجتماعی برای فعالیت است. ابزارهای داخلی نمیتوانند آن نیاز را برطرف کنند. چرا؟ چون وسعت دربرگیری اینستاگرام بسیار بالاست، ما در وضعیت فعلی نمیتوانیم امیدوار باشیم که عموم کاربران داخلی به پلتفرمهای داخلی کوچ کنند. و اتصال جهانی که دیگر هیچ! از نظر فنی هم که با گذشت ۵ سال شبکههای اجتماعی داخلی بیشتر خرج کردند تا پیشرفت! خدا قبول کند.
از نظر سیاسی نیز معنای محدودیت دسترسی به شبکههای اجتماعی پرمخاطب به تشدید فضای دوقطبی میانجامد. نوعی حصارکشی دور خودمان که برای افکارعمومی قابل توجیه نیست. نیازهای اقتصادی بر زمین مانده و محدودیت جدید. این محدودیتها قبل از روی کارآمدن مجلس و دولت فعلی به عنوان اتهام مطرح میشد و حالا واقعا میخواهد عملی شود. محدودیتهایی که جامعه را تحت فشار قرار میدهد و ذهنیت درباره کسانی که حرف از عمل انقلابی میزنند را اینگونه ترجمه میکند: «ما فضای زندگی شما را محدود میکنیم.» احتمالا دستاندرکاران میگویند برای مصلحت جامعه حاضریم تصویر منفی از خودمان بسازیم. همان مفهوم «هزینه دادن برای آرمانها». مشکلی با این ندارم که برخی داروها با وجود تلخی مفید است و میدانم برای ساختن مفهوم نرخ تبدیل باید زحمت کشید ولی اگر نسخه اشتباهی باشد، تلخی دارو مثبت که نیست، اثر منفی هم میگذارد. وقتی میدانیم جادهای نساختهایم نباید کاروان را به بیراهه ببریم. نمیتوانیم آرمانها را روی کول تصورات خیالی واقعی کنیم، چه آنکه این خیانت به آرمان است. همانگونه که تبدیل موضوع حجاب به پوست موز جلوی پای نظام به اسم دینمداری دستکم سادهانگاری بود. همانطور که بهجای عمل فعالانه «توافق خوب» هستهای که هم ممکن باشد و هم قابل دفاع، به کنش منفعلانه تقابل با هرگونه توافق رفتیم و شد آنچه شد.
دولت محترم و شخص رئیسجمهور جناب آقای رئیسی که در طول ۱۴ ماه اخیر تلاش زیادی کردهاند تا کمبودهای گذشته را جبران کنند به نظر در محاصره ایدههای واپسگرایانهای در حوزه شبکههای اجتماعی گیر کردهاند. تبدیل وزارت ارتباطات به وزارت صیانت اشتباهی تاریخی برای دولت سیزدهم است. کاش قبل از واقعه علاج شود.
نیمی از فروش بیمه در کشورهای توسعه یافته از طریق آنلاین انجام میشود
صنعت بیمه درسال های اخیر با تحولات واتفاقات جدیدی روبرو بود که این تحولات تاثیرات خودرا نیز بر ارکان مختلف این صنعت گذاشته است.
چابک آنلاین، زهرا نامداری ، از تاثیرات مختلف ورود تکنولوژی و فناوری دیجیتال به صنعت بیمه درشرایط فعلی و نحوه روبرویی این صنعت با آن گرفته تا ورود شرکت های بیمه ای جدید و استارت آپها، چالش های درون و برون سازمانی، ادامه روند رقابت هایی نفس گیر و گاهی هم نه چندان حرفه ای برای دوام و رشد شرکت های بیمه ای که باعث نقد کارشناسان بیمه به این صنعت میشود.
بی شک دراین بین،شرایط حاکم براقتصاد کلان کشور هم تاثیرات مثبت و یا منفی برپیکره صنعت بیمه داشت که درمواردی باعث کاهش نرخ و افزایش تعهدات شرکت های بیمه گر در برخی از رشته های بیمه ای شد.
بررسی وضعیت صنعت بیمه و مفهوم نرخ تبدیل فرصتها و چالشهای موجود ، بهانه ای شدتا گفتگویی هرچند مختصر با محمد زاهدنیا، یکی ازکارشناسان ارشد صنعت بیمه انجام دهیم که از نظر می گذرد:
چابک آنلاین: با توجه به افزایش انواع ریسکها و محدودیتها فراروی صنعت بیمه، دورنمای این صنعت را چگونه پیش بینی می کنید؟
محمد زاهدنیا : درچند سال اخیر علاوه بر الزامات و تکالیف قانونی که به شرکتهای بیمه ای تحمیل شده، مانند مالیات و عوارضهای مختلف از جنبه داخلی و محدودیت های بین المللی از ناحیه عوامل خارجی، حدود 3 سال دوران سخت کرونا را هم سپری کردیم.
درمیان شرکت های بیمه، رقابتهای غیرحرفهای و دامپینگ برای یکسری از مشتریان بزرگ هم وجود داشت که ورودی صنعت بیمه را تحت تاثیر قرار داد.
در مقابل، صنعت بیمه با تزاید خسارتها و خسارت های معوق و افزایش هزینهها روبرو شد.
ورود کارگزاران برخط آنلاین واستارتاپها و عدم شکلدهی مناسب به آنها، این بازیگران جدید را نیز با دشواریهایی مواجه کرد.
از طرف دیگر، خروج نیروهای توانمند و بیمه شناس از فعالیت در این صنعت، وزن و بار فنی و تخصصی صنعت 1/9 درصدی مفهوم نرخ تبدیل در سهم اقتصاد را هم با نگرانی دوچندانی مواجه کرد.
در نتیجه اگر صنعت بیمه هرچه زودتر اقدامی انجام ندهد،بکار بردن اصطلاح صنعت برای بیمههای بازرگانی چندان برازنده نخواهد بود.
یکی از مهمترین نگرانیها، فقدان پایبندی به اصول فنی و تکنیکال در فروش محصول بیمه ای است.
دررقابت بین شرکتهای بیمه ، بویژه مناقصات بیمهای، صرفا به کاهش نرخ و افزایش تعهدات توجه میشود و در این میان، برنده اصلی بیمهگذاران حسابگر و هوشمند از رقابت و بازاری که درست میشود حسن استفاده را می کنند.
اصولا بیمه گر باید در پذیرش ریسکهای بیمهای بر شدت ریسک و تواتر ریسک توجه کند.
متاسفانه در چند مدت اخیر در دو رشته بیمهای درمان و ثالث مالی اتومبیل، هم شدت ریسک بدلیل افزایش تعرفههای خدمات درمان و دارو از یک سو و قیمت لوازم یدکی خودروها و دستمزد تعمیرات از سوی دیگر، افزایش یافته است، بنابراین با این وضعیت، باید برای این دو رشته باید اعلام خطر کرد.
چابک آنلاین: بیمه مرکزی و شرکتهای بیمه باید چه بکنند که در دام این نوع خسارتها گرفتار نشوند؟
محمد زاهدنیا : بیمه مرکزی با تعیین سقف 80 درصدی خسارت برای عملیات اتکایی خود و عدم مشارکت در مازاد خسارت ، با دریافت سهم حق بیمه اجباری و تخصیص کارمزدی به میزان نصف هزینههای شرکت بیمه، خود را در حاشیه امن قرار داده است، ولی این شرکتهای بیمه هستند که هزینه درمان جامعه بیمه گذاران خود را از محل سود و منافع سایر بیمه گذاران سودآور خود و یا کمک و افزایش سرمایه صاحبان سهام شرکت می پردازند.
برای این موضوع، آییننامه مناقصات که از سوی سندیکای بیمه گران ایران تنظیم و مصوب شده چاره ساز است ولی این آییننامه باید با ضمانت اجرایی بیمه مرکزی همراه باشد و جنبه عملی به خود بگیرد و هیچکس در هر جایگاه و مقامی مستثنی نشود.
چاره دیگر کار، ایجاد مدلهای همکاری کنسرسیومی است که متاسفانه فرهنگ کار گروهی در بین شرکتها خوب جا نیفتاده است.
عموما مدیران شرکتهای بیمه در جلسات و نشستها به یکدیگر لبخند میزنند و تعارف میکنند ولی برخی از آنها در فضای رقابتی با بیمه گذار توافق و قرار دیگری میگذارند.
قاعدتا در این خصوص ورود نیرومندتر سندیکا لازم و ضروری تشخیص داده میشود.
چابک آنلاین: وضعیت در بیمه های عمر و زندگی چگونه است ؟
محمد زاهدنیا : قطعا در این رشته هم مراقبت لازم است.
عموما کیفیت محصولات شرکتهای بیمه تابع ضوابط و مقررات موضوعه یکسان بیمه مرکزی است، بنابراین تفاوت زیادی در کیفیت محصول باهم ندارند.
فروش زیاد در این رشته عمدتا تابع شبکهسازی و تعداد نمایندگان فروش است.
در این ارتباط، بزرگنمایی تعهدات آتی بیمه گران و ایجاد انتظارات غیرواقع کار پسندیدهای نیست و توجه به افزایش نسبت بازخریدی تعداد بیمهنامهها گواهی تفکر یکبار مصرفی این نوع بیمه است.
زیرا اگر بازخریدی زیاد شود فرهنگ تبلیغ منفی و نارضایتی افزایش مییابد و بطور کلی گریز از خرید در بیمه نامه زندگی ایجاد میشود.
همچنین این حق را نداریم که پول ارزشمند کنونی بیمه گذاران را با وضع تورم موجود،کم ارزش کنیم و با سود اندک در چند سال بعد زیان به آنها تقدیم کنیم.
عدم سرمایه گذاری صحیح و ناتوانی درآن برمنافع بیمهگذاران اثرگذار است و ساختار سرمایه گذاری در برخی از شرکتهای بیمه معیوب و دارای ضعف است، سرمایهگذاری با سرمایه سوزی تفاوت دارد.
درواقع نبایدگذاشت آن اتفاقی که در سال های قبل برای بورس افتاد و اعتماد سرمایه گذاران را مختل کرد برای بیمه زندگی رخ دهد.
موضوع انتقال پرتفوی از شرکتی به شرکت دیگر و برداشت منابع و ذخایر ریاضی برای جبران خسارتهای سایر رشتههای بیمهای، از دیگر موارد قابل نظارت و کنترل است که مسئولیت آن بر عهده سازمان ناظر و حسابرسان قانونی شرکتهای بیمه است.
به عبارتی دیگر در هر مقطعی از زمان که تمامی بیمه گذاران بیمه زندگی بخواهند بیمهنامههای خودرا را بازخرید و کنسل کنند شرکت بیمه میبایست منابع کافی برای ایفای تعهدات آنی در برابر بیمه گذاران خود را داشته باشد.
چالش دیگر در نحوه در نظر گرفتن این نوع تعهدات قطعی درمحاسبات توانگری شرکت های بیمه است، بیمه زندگی دارای دو بخش تعهد ریسکی(مانند فوت)است که باید در محاسبات تعهدات و خسارتهای پرداختی و معوق ملاک عمل قرار گیرد ولی تعهدات پس اندازی و بهره تضمینی جزو تعهدات قطعی است و نحوه اثرگذاری آن متفاوت خواهد بود.
نگرانی اساسی در ورود تدریجی بیمه گران زندگی است که با تصویر توانگری بالا به سمت جذب سایر رشتههای بیمهای میروند و عیار تخصصی خود را از بیمه زندگی به جنرال تغییر میدهند.
نوع نگاه بیمه گران زندگی در ایران با کشورهای توسعه یافته متفاوت است.
درکشورهای توسعه یافته، به خدمات و کیفیت زندگی در دوران حیات بیمه گذار بیشتر اهمیت میدهند.
ما هم باید بتدریج همزمان با نگاه به آینده فرزندان و دوران بازنشستگی، عمده توجه خود را به دوران حیات و بهرهمندی از خدمات و مزیتها و رفاه در جهت افزایش کیفیت زندگی متمایل شویم.
چابک آنلاین: بهغیر از تغییر وضعیت ریسکها و نرخ شکنیها، توجه به چه نکات دیگری برای بهبود وضعیت کسب و کار در صنعت بیمه لازم است؟
محمد زاهدنیا : در شرکتهای بیمه یک سامانه جامع نرخ دهی آنلاین که بتواند کف نرخ فنی(حق بیمه خالص)را مطابق شاخصها و فاکتورهای ریسک سنجی آییننامه شماره 94 شورایعالی بیمه تنظیم و طراحی شده باشد، نداریم.
حق بیمه که از دو بخش خالص و ناخالص تشکیل شده همان بهای خطر است که مشتمل بر ریسک اکچوئری شده (خالص) بعلاوه هزینههای بیمه گری و سود منطقی و معقول (ناخالص)است.
اگر قرار باشد شرکتهای بیمه بدون ضابطه و معیار و صرفا بر اساس رقابت بازار نرخ بدهند شرکت بیمه بتدریج تحلیل رفته و ورشکست میشود و ورودی حق بیمهها کفایت خسارتها و هزینهها را نخواهد داد.
این سامانه نیاز به یک سامانه پشتیبان تحت عنوان سامانه اعتبارسنجی مشتریان صنعت بیمه نیز هست.
دراین خصوص بیمهگر باید بتواند اطلاعات بیمه گذاران حقیقی و حقوقی را در خصوص بدهی معوق حق بیمهها، بدهی مرتبط با ریکاوریها، بدهیهای داخلی مانند نمایندگان بدهکار، تخلفات و تقلبات بیمهای(Black list)، مشمولین پولشویی و بالاخص وضعیت ریسکها و ضرایب خسارتی سنوات گذشته بیمه گذاران را در اختیار داشته باشد تا تصمیم درستی در پذیرش بیمه گذار و ریسک سنجی و تعیین حق بیمه درست و منصفانه بگیرد.
چابک آنلاین: بیایید از چالشهای فنی عبور کنیم و به آینده صنعت بیمه از منظر فناوریهای نوین بپردازیم ،در مقطعی که چالشهایی بین کارگزاران برخط آنلاین با شبکه فروش وجود داشت، باید چه کاری انجام داد که این اختلافات را از بین برد؟
محمد زاهدنیا : در اینکه بازار بیمه دنیا به سمت دیجیتالیزه شدن است شکی نداریم.
هم اکنون بیش از 50 درصد عملیات فروش بیمه در کشورهای توسعه یافته به طریق فروش آنلاین انجام میشود و شرکتهای بیمه تخصصی تمام دیجیتال مانند:Root،Lemonad،next،OscarوHaven life بسیار فعال هستند.
اگرچه در نحوه ورود شرکتهای کارگزاری برخط باید با اندکی دقت و با ظرافت و تدبیر عمل میشد.
دروضعیتی که عمده کارمزد و درآمد شبکه فروش از محل فروش بیمه شخص ثالث و بدنه اتومبیل تامین میشود سهل الفروشترین بیمهنامههای الکترونیکی نیز همین بیمهها هستند و بدون تردید وقتی منافع و درآمد اکثریت شبکه فروش تحت تاثیر قرار گیرد موجب اعتراض واقع خواهد شد.
اما ایکاش در نحوه ورود این شبکه استارتاپی به چند نکته توجه میشد.
اول اینکه ورود این کارگزاران با رشتههایی مانند بیمه زندگی و بیمههایی که صنعت؛ در صدد توسعه آنهاست و بازار و ظرفیت خالی برای آنها وجود دارد، آغاز میشد.
دوم آنکه از خلاقیت و نوآوری استارت آپها در زمینه خلق محصولات نوین بیمهای با رویکرد فروشهای بیمههای الکترونیکی و بیمههای خرد استفاده میشد.
سوم آنکه بستر و ظرفیت فروش الکترونیکی از سوی شرکتهای بیمه و نحوه نظارت بر آنها از سوی دستگاه ناظر فراهم میشد.
بنابراین، کارگزاران آنلاین وقتی با بیش از 30 شرکت بیمه که خود تعداد زیادی نمایندگی فروش دارند مواجه میشوند، با انواع رفتار ها، عدم یکپارچگی، تفاوت در رفتار و مختصات و تفاوت در سامانه های بیمه گری روبرو می شوند و برای حل و فصل این چالشها، پیشنهاد میشود تسریع در ورود و فعالیت "شرکتهای بیمه تخصصی تمام دیجیتال " است که این کارگزاران برخط را به آنها وصل می کند و جنس و رویکرد هر دو به یک سمت و سو یعنی تحول دیجیتال است.
در تقسیم بندی شرکت های بیمه، بهغیر از شرکتهای بیمه مختلط، شرکتهای بیمه زندگی، غیر زندگی (اموال و مسئولیت)، اتکایی ، شرکتهای بیمه تمام دیجیتال و شرکتهای بیمه با مدل تکافل تعریف و مد نظر قرار می گیرند.
چابک آنلاین: در این ارتباط بازار بیمه بینالملل به کدام جهت می رود؟
محمد زاهدنیا : در بازار بیمه بینالملل، آنها از شرکتهای بیمه دیجیتال هم گذر کردهاند و وارد عرصه و دنیای اکوسیستم و پلتفرمها در فضای کسب و کار بیمهای شدهاند.
ما هنوز به دروازه بیمه دیجیتال هم نرسیدهایم و صرفا چارچوبها و قوانین سنتی و وردینگهای قدیمی را باصطلاح ویرایش و کامپیوتری کردهایم.
درگذشته تایپ و ماشین نویس دستی بود و الان با کامپیوتر تایپ کرده و بصورت وب بنیان بیمهنامه صادر می کنیم و حتی به مرحلهای بنام Core Insurance هم در سامانهی بیمه گری خود نرسیدهایم.
اگر مدیران عالی صنعت بیمه کماکان در مورد کسب و کار بیمه، به روشهای سنتی اصرار بورزند، بدون تردید در دنیای اکوسیستمها و پلتفرمها، شکل و ماهیت بیمه نیز تغییر پیدا خواهد کرد؛ ولی اگر فرایند ورود شرکتهای بیمه تمام دیجیتال را مهیا کنند و سپس پلتفرمهایی را شکل دهند باید هسته مرکزی آن پلتفرمها باشند (مانند الگوی شرکت بیمه چینی Ping An ) و یک سری کسب و کارهای مرتبط که جزو کسب و کار های خرد و همسو با تجارت ریسک بیمه در لایه اول ارتباط با هسته پلتفرم بیمهای قرار دهند و لایه دوم بصورت یک قابلیت خاص و با رویکرد پیشگیرانه و جبران خسارت و بالاخص با زنجیره مفهوم نرخ تبدیل مفهوم نرخ تبدیل و خلق ارزش به پلتفرمهای بزرگ مانند، حمل و نقل، مراقبتهای بهداشتی، صنعت ساختمان، هتلداری و توریسم، بانک ها، بورس متصل شوند، قطعا کسب و کار پایداری خواهند داشت.
چابک آنلاین: این تغییر رویکرد واقعا با داشتههای فعلی صنعت بیمه شدنی است ؟
محمد زاهدنیا : عموم جامعه فکر نمی کردند روزی آژانسهای تاکسی تلفنی حذف شوند و اسنپ جای آنها را بگیرد و یک پلتفرم موفق ایرانی شود که هم اکنون خدمات گوناگون همسو نیز ارائه میدهد یا خطوط تلفنی بین شهری بلا استفاده شوند و تلفن همراه جایگزین آن شود و تحولی عظیم در فروش کالا و خدمات ایجاد کنند و رقبای سنتی را کنار بزنند.
درحال حاضر هم بعید نیست که در صنعت بیمه که تنها محصول و خدمت "بیمه" میفروشد، بعنوان یک محصول فرعی و مکمل با عنوان و مدل مشابه بیمه توسط سایر پلتفرمها عرضه شوند، گرچه آنها ممکن است در این مسیر بدواً بصورت مقطعی با پارهای دشواریها مانند زیرساختها و بسترهای ارتباطی مواجه شوند ولی چه بخواهیم چه نخواهیم بهره مندی از اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، ماهواره، ربات ها، دادههای ابری، خلق ارزش و محصولهای نوین بیمهای، همه و همه از طریق اینشورتکها و استارت آپها، پلتفرمهای بزرگی را در آینده ایجاد خواهند کرد و در صورتی که فروشندگان تک محصول (بیمه) راهبر کسب و کار خود نشوند و هر شرکت بیمه تبدیل به یک پلتفرم چابک و نوآور نشود در قاعده بازی کسب و کارهای آینده خواهد باخت و هر آنکس که فناوری را تهدید قلمداد کند و آنرا به فرصت تبدیل نکند در جهان نوآوری و خلاقیت که سرعت سرسام آوری دارد ، قابلیت حیات نخواهد داشت.
چابک آنلاین: در خاتمه چه توصیه ای به مدیران عالی صنعت بیمه دارید؟
محمد زاهدنیا : کوچکتر از آن هستم که به بزرگان صنعت بیمه توصیهای داشته باشم، فقط میتوانم این نکته را بگویم که شرکت بیمه خود را از منظر بیمهگری و شرکت داری با رویکرد اقتصادی و سودآور اداره کنند، دنیای کسب و کار تجارت الکترونیکی ریسکها، بر سرعت در خدمات و کاهش هزینهها تاکید دارد، به نیرو های خلاق و نوآور خود بها و ارزش دوچندان بدهید و در صورت نبود، جذب کنید.
افراد مدل ساز و طراح و جسور بیمهای و IT را تشویق کنند و بکار گیرند، سعی کنند از حواشی و حرکتهای تصنعی پرهیز کرده و محکم و استوار عمل کنند.
دربیمه، قبل از اینکه محصول بفروشند مفهوم بفروشند و در بحث منافع و خلق ارزش، اول به مشتری، دوم به شبکه فروش و سوم به شرکت خود بها و اهمیت بدهند.
دیدگاه شما