تعریف نهادهای مالی – نهادهای مالی فعال کدامند؟
این روزها با وضعیت سرسام آور اقتصاد کشور وضعیت به سمتی می رود که هر کسی با هر میزان از دارایی به فکر سرمایه گذاری در زمینه ای است که بتواند ارزش پول خود را چند برابر کند یا دست کم آن را حفظ کند. یکی از این راه های سرمایه گذاری در سهام ها هستند. اگر شما هم جز افرادی هستید که دانش محدودی در زمینه سرمایه گذاری در سهام ها دارید و برای ارزیابی بازار سهام نیاز به دانش کافی دارید پیشنهاد می کنیم در ادامه این مقاله با ما همراه باشید. البته می توانید در کنار این مقاله از مقاله حقوق صاحبان سهام نیز دیدن کنید.
تا پایان این مقاله همه چیز را در مورد نهادهای مالی خواهید دانست و یک قدم در مسیر سرمایه گذاری در بازار سهام آماده تر می شوید. اگر می خواهید به دانش کاملی در زمینه سرمایه گذاری در بازار بورس دست پیدا کنید این مقاله می تواند قدم مثبتی باشد.
نهادهای مالی چه هستند؟ (تعریف نهاد مالی)
نهادهای مالی، بنگاه هایی هستند که خدمات آن ها مربوط به دارایی های مالی است. این نهادها با عنوان واسطه های مالی شناخته می شوند. نهادهای مالی باعث می شوند سرمایه با سرعت بیشتر و هزینه کمتر در جریان قرار بگیرد. در واقع وظیفه اصلی نهادهای مالی انجام امور مالی و سرمایه گذاری است.
نهادهای مالی یکی از ارکان مهمی هستند که در بازارهای مالی نقش ایفا می کنند و در اکوسیستم اقتصادی اهمیت ویژه ای دارند. مهمترین وظیفه نهادهای مالی که باعث می شود اهمیت آن را در اقتصاد و گردش مالی درک کنیم این است نهادهای مالی کمک می کنند منابع مالی بین افرادی که مازاد منابع دارند و افرادی که کمبود منابع مالی دارند ارتباط برقرار شود.
نهادهای مالی کمک می کنند این دست ارتباطات به سرعت و راحتی انجام شود. علاوه بر این نظارتی که نهادهای مالی بر این امور دارند باعث میشوند ریسک این معاملات تا حد زیادی کاهش پیدا کند. این دست از خدمات خدماتی نیستند که از یک موسسه حسابداری یا موسسه حسابرسی بر بیاید.
نهادهای مالی کدامند؟
در ادامه به برخی از مهمترین نهادهای مالی اشاره می کنیم.
- بانک های تجاری
- مشاوران سرمایه گذاری
- شرکت های سرمایه گذاری
- صندوق های سرمایه گذاری
- شرکت های کارگزاری
- شرکت های تامین سرمایه
- صندوق های بازنشستگی
- شرکت های بیمه
- شرکت های پردازش اطلاعات مالی
- موسسات رتبه بندی اعتباری
- صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله بورسی
- صندوق های زمین و ساختمان
- صندوق های پوششی
- شرکت سپرده گذاری مرکزی
وظایف نهادهای مالی چیست؟
نهادهای مالی وظایف زیادی دارند و وظایف و فواید آن ها محدود به مواردی که اشاره کردیم نمی شوند. به طور جامع مهمترین وظایف نهادهای مالی شامل موارد زیر است:
- دریافت تقاضای اعطای مجوز نهادهای مالی
- بررسی صلاحیت و شرایط متقاضیان دریافت مجوزهای نهادهای مالی
- تطبیق شرایط متقاضیان دریافت مجوزهای نهادهای مالی با مقررات و تهیه گزارش در مورد موافقت یا مخالفت با اعطای مجوز
- ارتباط با نهادهای مالی مرتبط و انجام مکاتبات با آن ها
- انجام هماهنگی های لازم برای تشکیل جلسات در مورد نهادهای مالی و مسائل مرتبط
- دریافت و تکمیل مدارک پرونده نهادهای مالی مورد نظر و بایگانی اسناد و اطلاعات آن ها
- تدوین گزارش از اسناد و اطلاعات نهادها
- ارتباط و هماهنگی با نهادهای برون سازمانی در مورد نهادهای مالی
- …
در این میان پیشنهاد می کنیم از مقاله حسابداری بازرگانی چیست بازارهای مالی و وظایف آنها نیز دیدن کنید. حسابداری شرکت های بازرگانی از موضوعات مهمی است که در حسابداری مطرح است و بهتر است هر کسی دانشی در مورد آن داشته باشد.
انواع نهادهای مالی
در مهمترین دسته بندی نهادهای مالی می توان آن ها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد:
- نهادهای سپرده پذیر (فعال در بازار پول)
- نهادهای غیرسپرده پذیر (فعال در بازار سرمایه و بیمه)
نهادهای مالی سپرده پذیر
این نهادها همان واسطه هایی هستند که برای مثال از طریق دریافت کارمزد بابت ارائه خدمات مالی یا حاشیه سودی که از تفاوت نرخ اعطای وام و پذیرش سپرده به دست می آید به مسیر خود ادامه می دهند. بانک ها و موسسات مالی نمونه های خوبی از نهادهای سپرده پذیر محسوب می شوند.
نهادهای مالی غیرسپرده پذیر
نهادهای مالی دیگری که در عرصه اقتصاد فعالیت می کنند نهادهای مالی غیر سپرده پذیر هستند. این نهادها خدمات تخصصی ارائه می کنند و از این راه درآمد کسب می کنند. شرکت های بیمه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، شرکت های تامین سرمایه نیز نمونه های خوبی از نهادهای مالی غیر سپرده پذیر محسوب می شوند.
نهادهای مالی فعال در بازار اوراق بهادار (بازارهای سرمایه)
در مبحث نهادهای مالی عبارتی با عنوان نهادهای مالی فعال در بازار اوراق بهادار مطرح است. نهادهای فعال در هر بخشی که متمرکز باشند به این معنی است که بیشترین فعالیت را در آن بخش دارند و نقش مهمی را در آن اکوسیستم ایفا می کنند. در واقع منظور از نهادهای مالی فعال در بازار اوراق بهادار همان نهادهایی هستند که در بازارهای سرمایه فعالیت می کنند. این نهادها را پیش تر با عنوان نهادهای سپرده پذیر معرفی کردیم.
برخی از نهادهای مالی فعال در بازار سرمایه:
-
بازارهای مالی و وظایف آنها
- مشاوران سرمایه گذاری
- شرکت های پردازش اطلاعات مالی
- شرکت های تامین سرمایه
- صندوق های بازنشستگی
- …
برخی از نهادهای مالی فعال در بازار پول نیز شامل موارد زیر هستند:
- بانک ها
- موسسات اعتباری
- شرکت های تجاری
- موسسات دولتی
- صندوق های سرمایه گذاری
- …
حالا که به خوبی از دسته بندی نهادهای مالی آگاه شدیم بد نیست کمی جزئی تر شویم. نهادهای مالی غیرسپرده پذیر که در بازارهای سرمایه فعالیت می کنند نیز خود به چند دسته تقسیم می شوند. در ادامه به این دسته بندی اشاره می کنیم، اما قبل از آن پیشنهاد می کنیم که مقاله صورت های مالی را نیز بعد از این مقاله مطالعه کنید تا اطلاعات جذابی در مورد این موضوع به شما ارائه کنیم.
انواع نهاد مالی غیرسپرده پذیر (نهادهای بازار سرمایه)
در مهمترین تقسیم بندی که می توان برای نهادهای مالی غیر سپرده پذیر انجام داد می توان آن ها را به 3 دسته زیر تقسیم کرد:
- نهادهای خود تنظیم گر
- واسطه های بازار
- سایر فعالان بازار سرمایه
در پایان اگر مالک یک فروشگاه هستید یا مدیریت یک فروشگاه بر عهده شماست پیشنهاد می کنیم از امکانات و ویژگی های نرم افزار فروشگاهی سپیدار دیدن کنید. این نرم افزار برای استفاده فروشگاه ها کاملا به صورت بهینه و اختصاصی طراحی شده تا بهترین تجربه کاربری را در اختیار آن ها قرار دهد.
بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟ وظایف یک بازارگردان چیست؟
بازارهای مالی همیشه در مسیر طبیعی و درست خود حرکت نمیکنند. قطعا هرجا صحبت از پول به میان میآید، عدهای به دنبال سوءاستفاده از شرایط و برهم زدن نظم حاکم برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی خود هستند. حضور پررنگ این دسته از افراد در بازارهای مالی، باعث بیاعتمادی و دلسردی سهامداران میشود و به این ترتیب در بلندمدت بازار از حضور سهامداران خرد خالی میشود. در اینجا لازم است تا تمهیداتی اندیشیده شود تا از خروج بازار از روند عادی خود جلوگیری به عمل بیاورد. یکی از این تمهیدات، حضور بازارگردان در بازارهای مالی است که برای هر سهم تعیین میشود. اما سوال اصلی این است که بازارگردان در بازارهای مالی کیست و چه وظایفی را بر عهده دارد؟ در ادامه قصد داریم تحلیلی درباره نقش بازارگردان در بازار ارائه کنیم. با ما همراه باشید.
بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟
دو اصطلاح بازارساز یا Market Maker به عنوان جایگزینهایی برای بازارگردان در بازارهای مالی به کار میروند اما روی همرفته کلمه بازارگردان در بین فعالان بازارهای مالی در کشور ما بیشتر رایج است. اولین نکته که باید در این زمینه بدانید آن است که بازارگردان میتواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد. اگر بخواهیم در یک جمله به تعریف بازارگردان در بازارهای مالی بپردازیم، میتوان گفت که افراد یا شرکتهایی هستند که بخش قابل توجهی از سهام یک شرکت را در اختیار دارند و به این ترتیب به جریان عرضه و تقاضا در آن سهم را کنترل میکنند.
البته به هیچ عنوان این طور نیست که بازارگردانان صرفا برای تنظیمگری در بازار حاضر شده باشند؛ بلکه هدف نخست همه بازارگردانان نیز کسب سود از معاملات بازارهای مالی است. این نکته مهمی است که باید در تحلیل رفتار بازارگردانان در بازارهای مالی به دقت آن را در نظر بگیرید.
وظایف بازارگردان در بازارهای مالی چیست؟
حال که با مفهوم بازارگردان در بازارهای مالی آشنا شدیم، باید درباره نقشهایی که یک بازارگردان در بازار بر عهده دارد، بحث کنیم. مهمترین وظایف بازارگردان در بازارهای مالی عبارتند از :
جلوگیری از قفل شدن بازار
یک سهم در روند افزایش یا کاهش قیمتی خود ممکن است صفهای خرید یا فروش بسیار بزرگی را تشکیل دهد. در این گونه موارد اصطلاحا گفته میشود که سهم در صف خرید یا فروش قفل شده است. کلید این قفل در دستان بازارگردان است. اساسا به دلیل آنکه تعداد سهام قابل توجهی در اختیار دارد، میتواند در نقش جریانساز در بازار حاضر شود. به این ترتیب با عرضه سهام در زمان صفهای خرید طولانی و همچنین خرید سهام در صفهای فروش سنگین، مانع از قفل شدن سهم به مدت طولانی میشود. اصطلاحا سطح نقدشوندگی در بازار را به طور قابل توجهی بالا میبرد؛ چراکه در این شرایط سهامداران با خیال آسوده از اینکه میتوانند هر زمان که خواستند از یک سهم خارج شوند، اقدام به سرمایهگذاری در آن میکند.
حفظ نقدینگی در بازار
نوع فعالیت بازارگردان در بازارهای مالی باید به گونهای باشد که فضای اعتماد را در بین سهامداران حاکم کند. همانطور که میدانید، سرمایه کاملا ترسو است و اگر فضا را ناامن ببیند، در این صورت بلافاصله برای خروج از آن شرایط تصمیمگیری میکند. به همین دلیل بازارگردان تلاش میکند تا جریان نقدینگی را همواره در یک سطح مشخصی در بازار حفظ کند.
کنترل افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار
این اصطلاح در بین فعالان بازار بازارهای مالی رایج است که اگر بازارگردان اراده کند، میتواند باعث افزایش یا کاهش قیمت سهام شود. شاید این جمله به صورت 100 درصد درست نباشد؛ اما واقعیت این است که در هر مسیر صعودی یا نزولی که در قیمت یک سهم در بازار طی میشود، نقش بازارگردان کاملا کلیدی است. دلیل این مسئله نیز تعداد سهم بالایی است که بازارگردان در اختیار دارد و به کمک آن میتواند نوسانات قیمتی شدید در بازار را کنترل کند. واقعیت این است که رفتارهای هیجانی در بازار به نفع هیچکس نیست و به همین دلیل این نقش بازارگردان کاملا در جهت حمایت از بازار در بلندمدت است.
عوامل موثر در بازارگردانی کدام است؟
با توجه به آنچه که به عنوان وظایف بازارگردان در بازارهای مالی اشاره کردیم، حضور آنها در بازار یک ضرورت حتمی به نظر میرسد. اما میزان اثر گذاری بازارگردانی در بازارهای مالی به عوامل مختلفی بستگی دارد که سه مورد از مهمترین آنها عبارتند از:
1. عمق بازار
در بازارهای مالی ایران، بسیاری از مواقع سهام یا در صف فروش هستند یا در صف خرید. در واقع رفتارهای سرمایهگذاران به جای آنکه مبتنی بر ارزش واقعی دارایی خود باشد، مبتنی بر روندهای قیمتی است که در بازار شکل میگیرد. در این گونه بازارها، مانع جدی بر سر راه شکلگیری عمق در بازار وجود دارد. بازارگردان میتواند با حرکت در مسیر عکس رفتار سهامداران در راستای عمق بخشیدن به بازار حرکت کند؛ اما واقعیت این است که توان بازارگردان نیز محدود است و بعضا نمیتواند یا نمیخواهد در برابر جریانات هیجانی حرکت مثبتی را به نمایش بگذارد.
2. عرض بازار
اگر سهامداران سفارشهای خرید و فروش سهام را در محدوده ارزش ذاتی آن ثبت کنند، نشاندهنده آن است که بازار از عرض مناسبی برخوردار است. در این گونه بازارها خبری از رفتار هیجانی نیست و تحلیلها هستند که برای تصمیمگیریها مقدم شمرده میشوند. بازارگردان در چنین بازاری حتما حضور فعال دارد و حتی از سود کمی که عاید او میشود، استفاده میکند.
3. تعادل در بازار
برخلاف تصور رایج بازارگردان در بازارهای مالی از طریق ایجاد تعادل به سودهای هنگفتی دست پیدا میکند؛ چراکه در زمان صف فروش در قیمتهای نازل سهم را خریداری کرده و در زمان تشکیل صف خرید، با عرضه سهام شناسایی سود میکند. این روند به صورت پیوسته توسط بازارگردان در بازارهای مالی پیگیری میشود. هرچه میزان نوسانات در بازار بیشتر باشد سود بازارگردان از فعالیت در بازار نیز به مراتب افزایش پیدا میکند.
آیا بازارگردانی در بازارهای مالی طبق قوانین صورت میگیرد؟
در بازار بازارهای مالی برای بازارگردانها قوانینی وضع شده است که آنها در قبال این قوانین موظف هستند که خرید و فروش سهام و همچنین نگهداری تعداد مشخصی سهم را همواره در دستور کار خود قرار دهند. این قوانین در واقع به این دلیل وضع شده است که بازارگردانان به خوبی در مسیر انجام وظایفشان حرکت کنند و خود آنها نقش تخریبی در بازار پیش نگیرند. نمونههایی از رفتارهای غلط بازارگردان در بازارهای مالی سال 1399 قابل مشاهده بود که به دلیل تخطی بازارگردانان از انجام وظایفشان به وقوع پیوست.
بازارگردان در قبال انجام وظایف خود در بازارهای مالی چه امتیازاتی میگیرد؟
در مجموع دو قانون حمایت در سازمان بازارهای مالی برای بازارگردانان وضع شده است که عبارتند از:
1. براساس ماده ۱۸ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سازمان بازارهای مالی و اوراق بهادار تهران برای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچگونه هزینهای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.
منظور از ایستگاه معاملاتی جداگانه این است که یک سامانه معاملاتی در اختیار بازارگردام قرار میگیرد که به طور مستقیم به هسته معاملات متصل است و به این ترتیب میتواند صرفا سفارشات مرتبط با سهمی که در آن نقش بازارگردان را ایفا میکند، ثبت کند.
2. براساس ماده ۱۹ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات معمول است. بازارهای مالی میتواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کمتر از سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.
به این ترتیب کارمزد معاملاتی که از بازارگردان در بازارهای مالی دریافت میشود، 10 درصد کمتر از سایر سهامداران تعیین شده است.
کلام پایانی
در این مقاله به بررسی مفهوم و نقش بازارگردان در بازارهای مالی پرداختیم. واقع قضیه آن است که بدون حضور بازارگردان عملا اداره بازار کار آسانی نیست. البته حضور بازارگردان زمانی موضوعیت پیدا میکند که به خوبی وظایف خود را عملیاتی کند. در غیر این صورت که خود مشکلی بر مشکلات بازار اضافه میکند. اساسا فلسفه حضور بازارگردان در بازارهای مالی، باز کردن گرههای معاملاتی است که در سهام مختلف رخ میدهد.
فینوتیپس بستری تعاملی و نوآورانه برای یادگیری عمیق فعالیت در بازارهای مالی است. جلسات گفتگوی فینوتیپس در کلابهاوس به منظور تبادل نظر در خصوص بازارهای مالی، نکات آموزشی پیرامون آنها و همچنین بحث و بررسی در خصوص فرصتهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی، فارکس و ارزهای دیجیتال برگزار میشود. شما هم میتوانید با حضور در این جلسات، به پختهتر شدن مباحث کمک کنید. منتظر دیدار شما هستیم.
بازار مالی چیست؟
بازارهای مالی از مهمترین بخشهای یک نظام اقتصادی به شمار می آید که از جهات مختلف به دستههای متفاوتی تقسیمبندی میشوند و آگاهی از ویژگیهای هر کدام میتواند به انتخاب بازار درست برای سرمایهگذاری منجر شود.
به گزارش خبرنگار ایمنا، سه مقوله پول، ارز و بانکداری از جمله مهمترین مباحث موجود در علم اقتصاد است و فهم آن در دنیای امروز یکی از نیازهای بشر محسوب میشود. در همین راستا، فردریک میشکین، یکی از سرشناسترین اقتصاددانان آمریکایی، کتابی را به رشته تحریر درآورده که به کوشش علی جهانخانی و علی پارسائیان به فارسی برگردانده شده است که بخشی از مناسبترین مطالب آن را در سلسله خلاصه کتابهای اقتصادی بیان خواهیم کرد.
در ادامه خلاصه پیشین این کتاب، به بررسی سیستم مالی به عنوان یکی از مهمترین بخشهای یک نظام اقتصادی پرداخته میشود. وظیفه اصلی بازارهای مالی، انتقال وجه نقد یا پول اضافی موجود یا پسانداز افراد به کسانی است که تصمیم به خرج کردن بیش از درآمدشان دارند.
پیشتر بیان شد، اوراق مالی که به منظور تأمین سرمایه برای اولین بار توسط شرکت یا دولت منتشر میشود میتواند دوباره در بازارهای دیگری نیز معامله شود که آنها را بازارهای ثانویه یا بازارهای مالی و وظایف آنها دست دوم مینامند. این بازارها میتوانند به دو شیوه بازار بورس (exchange) و بازار خارج از بورس (OTC) سازماندهی شوند.
در بازار بورس، کارگزاران یا نمایندگان خریداران و فروشندگان اوراق بهادار در کنار یکدیگر جمع شده تا به انجام معاملات مبادرت ورزند. بورس نیویورک، آمریکا و شیکاگو از جمله این بازارهای سازمان یافته است.
در گروه دوم که همان بازار خارج از بورس است، معاملهگران در نقاط مختلف آماده خرید و فروش هستند. حال از آنجا که علم ارتباطات در جهان پیشرفتهای چشمگیری داشته و افراد با یکدیگر در ارتباط هستند، به خوبی از قیمت اوراق بهادار پیشنهادی آگاه بوده، بنابراین این بازار به شدت رقابتی است و از این نظر تفاوت چندانی با بورسهای سازمان یافته ندارد.
بازار پول یا بازار سرمایه؟
اگرچه سهام شرکتهای بزرگ معمولاً در بورس معامله میشود اما سهام بیشتر شرکتها در بازارهای خارج از بورس مبادله میشود. از دیگر بازارهای خارج از بورس میتوان به بازارهایی که در آن گواهی سپرده قابل معامله، وجوه بانک مرکزی و ارزهای خارجی مبادله میشود، اشاره کرد.
نکته دیگری که وجود دارد این است که بازارهای مالی تنها به شیوههایی که تاکنون نام برده شده، قابل تقسیم بندی نبوده و میتوان از جنبههای دیگری نیز آنها را طبقهبندی کرد. یکی دیگر از این شیوههای تقسیمبندی، طبقه بندی بر اساس زمان سررسید داراییها است. در این روش بازارهای مالی به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم بندی میشود.
بازار پول، بازاری است که در آن تنها اوراق قرضه کوتاه مدت داد و ستد شده که عموماً زمانهای کمتر از یکسال در این دستهبندی گنجانده میشود اما بازار سرمایه پذیرای اوراق قرضه معمولاً با سررسید بیش از یکسال است که از واژه "بلندمدت" برای اشاره به آن استفاده میشود.
در مقایسه این دو بازار از نظر قدرت نقدشوندگی باید گفت به دلیل حجم قابل توجه تبادل اوراق قرضه کوتاه مدتی که در بازار پول میان خریداران و فروشندگان معامله میشود، این بازار نیز در مقایسه با بازار سرمایه از قدرت نقدشوندگی بیشتری نیز برخوردار است.
اوراق بهادار در بازار پول
اوراق قرضه کوتاه مدت به این دلیل که در دورهای کوتاه سررسید میشود کمترین نوسان قیمتی را شاهد بوده و ریسک سرمایهگذاران در این اوراق به پایینترین حد ممکن میرسد. یکی از معروفترین نمونههای آن نیز، اوراق خزانه ایالات متحده آمریکا است که به منظور تأمین مالی دولت در بازههای زمانی مشخص انتشار و داد و ستد میشود. اگرچه این اوراق بدون بهره یا همان سود در بازار عرضه میشود اما به دلیل قیمت کمتر در زمان اولین عرضه و بازخرید آن ناشر پس از سررسید و به قیمت اسمی این اوراق، سود سرمایه گذاری خریداران تأمین میشود.
در بازار پول، اوراق خزانه آمریکا به دلیل حجم بالای معاملات دارای بالاترین قدرت نقد بازارهای مالی و وظایف آنها شوندگی است، ریسک پرداخت نکردن اصل و بهره این وام در حد صفر بوده و بنابراین ریسک بسیار پایینی دارد.
گواهی سپرده بانکی قابل انتقال
گواهی سپرده بانکی قابل انتقال نوعی از اوراق موجود در بازار پول است؛ بانک به سپرده گذاران فروخته و بر اساس آن سالانه مبلغی را به عنوان سود سپرده گذاری به آنها میپردازد؛ در زمان سررسید نیز اصل مبلغ به سپردهگذاران باز پرداخت میشود.
گواهی سپرده یکی از اصلیترین منابع تأمین بودجه بانکها است و آنها میتوانند به این وسیله از شرکتها، صندوقهای مشترک سرمایه گذاران فعال در بازار پول، سازمانهای خیریه و نهادهای دولتی وام دریافت کنند.
اوراق تجاری و قبولی بانک
اوراق تجاری که نوع دیگری از اوراق کوتاه مدت است توسط شرکتهای بزرگ و مشهور منتشر شده و در واقع ابزاری برای تأمین مالی مستقیم شرکتها محسوب میشود.
قبولی بانک دستهای از اوراق موجود در بازار پول بوده که صدها سال است در عرصه بین المللی مورد استفاده قرار میگیرد. این اوراق در واقع یک برات بانکی بوده که صادرکننده را متعهد به پرداخت مبالغ مشخصی در آینده میکند. این اوراق از این جهت به اوراق قبولی بانک شهرت دارد که توسط بانک، مُهری به منظور ضمانت عمل به تعهدات صادرکننده روی آن زده میشود.
از آنجا که عمل به تعهدات شرکت صادرکننده توسط بانک تضمین میشود استفاده از این اوراق در معاملات بین المللی رایج است. همچنین این اوراق در بازارهای دست دوم یا ثانویه نیز به قیمتهای پایینتر معامله میشود و از این جهت به اوراق قرضه شباهتهای بسیاری دارد.
وظایف کلیدی یک مدیر مالی چیست؟
در مقاله قبل درباره تعریف مدیریت مالی و نقش اساسی و مهم آن در هر نوع کسبوکار و سازمانی بحث نمودیم و با جنبههای مختلف اهمیت وجود آن، به صورت اجمالی آشنا شدیم. گفتیم مدیریت مالی، مدیریت بر منابع و مصارف است و یکی از پایه های موفقیت در کسبوکار است. حال در این بخش میخواهیم وظایف مدیر مالی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
تواناییهای یک مدیر مالی
مهارتهای ارتباطی: یکی از مهم ترین توانایی هایی که برای موفقیت یک مدیر مالی مورد نیاز است توانایی ایجاد ارتباط موثر با سایر مدیران شرکت و سازمان های قانونی مانند بیمه، مالیات و شرکت های حسابرسی است. مدیران مالی به صورت منظم به این ارتباط نیاز دارند.
مهارتهای تحلیل و حل مشکلات: هدف نهایی هر شرکت و تجارتی کسب سود بیشتر است و سود نیز از جنس پول است پس در نتیجه پیچیده ترین مسائل شرکت ها به طور معمول در حوزه مالی و سرمایه گذاری میباشد. مدیر مالی باید بتواند در مراحل مختلف اقدام به شناسایی و حل موانع و مشکلات موجود با استفاده از کمک سایر مدیران کند.
مهارتهای سازماندهی: داشتن مهارت های سازماندهی به منظور مدیریت، کنترل و سازماندهی مناسب کارکنان بخش مالی و همچنین توان ارائه گزارشهای ساختار یافته و هدفمند به مدیریت ارشد بسیار ضروری است. نمیتوان یک مدیر مالی موفق را بدون وجود توانایی سازماندهی مجسم کرد.
مهارت های ریاضی و فناوری : شاید بتوان گفت یکی از مواردی که امروزه بیشتر به چشم میخورد، ضرورت تسلط بر فناوری اطلاعات و نرمافزارهای مربوط به این رشته می باشد که نقش مهمی در ثبت و گزارش دهی اطلاعات مالی دارند. و به همین دلیل است که امروزه مدیران مالی نمیتوانند بدون اگاهی و تسلط در این زمینه وظایف خود را به خوبی انجام دهند. با گسترش روز افزون فناوری اطلاعات در جنبههای مختلف زندگی امروزه، بسیاری از ابزارهای جدید به کمک مدیران در این حوزه شتافتهاند.
وظایف مدیر مالی
با توجه به تعریفی که از مدیریت مالی به عمل آمد، وظیفه مدیر مالی، بهینه سازی ساختار دارایی ها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام به منظور حداکثر ساختن ارزش سهام سهامداران است. همچنین در این زمینه تصمیماتی اتخاذ میکند که به شکل زیر میتوان آنها را بر شمرد:
تجزیه تحلیل و برنامه ریزی مالی: این بخش شامل، متناسب ساختن ساختار داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام، بهبود عملکرد شرکت و برنامهریزی آتی می باشد. در قالب این نوع تصمیمات، مدیر مالی با بررسی سلامت مالی شرکت، نیاز مالی آن را متناسب با عملکرد فعلی و رشد مورد انتظار آینده، تعیین میکند.
راهکار ۳۶۰ درجه پرداخت
ویژه کسبوکارها
تصمیمات سرمایه گذاری (تصمیمات مربوط به کاربرد وجوه تامین شده): تخصیص وجوه تامین شده بین دارایی های فیزیکی (مانند ساختمان و ماشین آلات) و مالی (مانند انواع اوراق بهادار) به نحوه بهینه و برای تحصیل بیشترین بازده.
تصمیمات تامین مالی (تصمیمات مربوط به ساختمان مالی و سرمایه): تعیین و انتخاب بهترین شیوه تامین مالی و ترکیب آن
در شرکت های بزرگ خارجی، مسئولیت های مالی مذکور به عهده ی معاون (مدیر) مالی، کنترلر و خزانهدار می باشد. معاون مالی سرپرستی کلیه فعالیت های مالی را عهده دار است و به عنوان مشاور مالی هیئت مدیره عمل میکند. خزانهدار مسئول اداره داراییها و بدهیها، برنامه ریزی مالی، بودجه بندی سرمایه ای، تامین مالی شرکت، تعیین خط مشی های اعتباری و مدیریت مجموعه سرمایهگذاریها است و به طور کلی مسئولیت امور مالی مرتبط با خارج از سازمان را به عهده دارد. در مقابل، کنترلر در ارتباط با امور مالی داخلی شرکت نظیر حسابداری مالی و صنعتی، امور مالیاتی، بودجهبندی و کنترل است.
تصمیمات مالی و تعادل بین ریسک و بازده
مفهوم تعادل بین ریسک و بازده، جز لاینفک تئوری مدیریت مالی است. کلیه تصمیمات مالی، متضمن نوعی تعادل بین ریسک و بازده می باشد . هر چه ریسک یک تصمیم مالی بیشتر باشد، بازده بیشتری مورد انتظار است. به عبارت دیگر این بدیهی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری در سهامی که ریسک بالایی دارد، انتظار بازده بیشتری خواهد داشت تا بتواند ریسک بیشتر را جبران کند. ارزیابی مناسب و ایجاد تعادل بین انواع مخلتف ریسک و بازده، بخشی از برنامه ریزی صحیح حداکثر کردن ثروت سهامداران و از وظایف مدیران مالی میباشد.
مدیر مالی میتواند از طریق تغییر عوامل زیر بر ثروت سهام داران تاثیر بگذارد:
- سود هر سهم فعلی و آتی
- زمانبندی، مدت ریسک و سود آوری
- خط مشی تقسیم سود
- شیوهی تامین مالی موسسه
وظیفه مدیر مالی تا حد زیادی تحت تاثیر محیطی است که در آن فعالیت میکند. سه جنبه این محیط عبارتند از:
- نوع موسسه
- موسسات و بازارهای مالی بازارهای مالی و وظایف آنها
- ساختارهای مالیاتی
در ادامه به صورت خلاصه و طبقهبندی شده وظایف مدیران مالی در هر حوزه را برمیشمریم:
وظایف مدیر مالی از بعد سود آوری شامل موارد زیر است:
- کنترل هزینه
- قیمتگذاری
- پیشبینی سود
- اندازهگیری بازده مورد نظر
وظایف مدیر مالی از دیدگاه آنچه که باید اداره گردد شامل موارد زیر است:
- مدیریت دارائیها
- مدیریت منابع مالی
وظایف مدیر مالی از بعد نقدینگی شامل موارد زیر است:
- پیشبینی جریان نقدی
- تامین منابع مالی
- اداره جریان منابع مالی
در نهایت لازم دانستیم که مدیران مالی وظایف مهمی در تصمیمگیریهای سازمانها و کسبوکار ها دارند. چرا که نبض و بقای سازمان در گرو دانش، تخصص و هنر مدیریت آنها در تمامی مراحل به خصوص، مواقع حساس است.
پرداخت امن و آسان با جیبیمو
منابع: مدیرت مالی جلد ۱ و ۲ نوشته ی دکتر احمد مدرس و فرهاد عبدالله زاده
بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟ وظایف یک بازارگردان چیست؟
بازارهای مالی همیشه در مسیر طبیعی و درست خود حرکت نمیکنند. قطعا هرجا صحبت از پول به میان میآید، عدهای به دنبال سوءاستفاده از شرایط و برهم زدن نظم حاکم برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی خود هستند. حضور پررنگ این دسته از افراد در بازارهای مالی، باعث بیاعتمادی و دلسردی سهامداران میشود و به این ترتیب در بلندمدت بازار از حضور سهامداران خرد خالی میشود. در اینجا لازم است تا تمهیداتی اندیشیده شود تا از خروج بازار از روند عادی خود جلوگیری به عمل بیاورد. یکی از این تمهیدات، حضور بازارگردان در بازارهای مالی است که برای هر سهم تعیین میشود. اما سوال اصلی این است که بازارگردان در بازارهای مالی کیست و چه وظایفی را بر عهده دارد؟ در ادامه قصد داریم تحلیلی درباره نقش بازارگردان در بازار ارائه کنیم. با ما همراه باشید.
بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟
دو اصطلاح بازارساز یا Market Maker به عنوان جایگزینهایی برای بازارگردان در بازارهای مالی به کار میروند اما روی همرفته کلمه بازارگردان در بین فعالان بازارهای مالی در کشور ما بیشتر رایج است. اولین نکته که باید در این زمینه بدانید آن است که بازارگردان میتواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد. اگر بخواهیم در یک جمله به تعریف بازارگردان در بازارهای مالی بپردازیم، میتوان گفت که افراد یا شرکتهایی هستند که بخش قابل توجهی از سهام یک شرکت را در اختیار دارند و به این ترتیب به جریان عرضه و تقاضا در آن سهم را کنترل میکنند.
البته به هیچ عنوان این طور نیست که بازارگردانان صرفا برای تنظیمگری در بازار حاضر شده باشند؛ بلکه هدف نخست همه بازارگردانان نیز کسب سود از معاملات بازارهای مالی است. این نکته مهمی است که باید در تحلیل رفتار بازارگردانان در بازارهای مالی به دقت آن را در نظر بگیرید.
وظایف بازارگردان در بازارهای مالی چیست؟
حال که با مفهوم بازارگردان در بازارهای مالی آشنا شدیم، باید درباره نقشهایی که یک بازارگردان در بازار بر عهده دارد، بحث کنیم. مهمترین وظایف بازارگردان در بازارهای مالی عبارتند از :
جلوگیری از قفل شدن بازار
یک سهم در روند افزایش یا کاهش قیمتی خود ممکن است صفهای خرید یا فروش بسیار بزرگی را تشکیل دهد. در این گونه موارد اصطلاحا گفته میشود که سهم در صف خرید یا فروش قفل شده است. کلید این قفل در دستان بازارگردان است. اساسا به دلیل آنکه تعداد سهام قابل توجهی در اختیار دارد، میتواند در نقش جریانساز در بازار حاضر شود. به این ترتیب با عرضه سهام در زمان صفهای خرید طولانی و همچنین خرید سهام در صفهای فروش سنگین، مانع از قفل شدن سهم به مدت طولانی میشود. اصطلاحا سطح نقدشوندگی در بازار را به طور قابل توجهی بالا میبرد؛ چراکه در این شرایط سهامداران با خیال آسوده از اینکه میتوانند هر زمان که خواستند از یک سهم خارج شوند، اقدام به سرمایهگذاری در آن میکند.
حفظ نقدینگی در بازار
نوع فعالیت بازارگردان در بازارهای مالی باید به گونهای باشد که فضای اعتماد را در بین سهامداران حاکم کند. همانطور که میدانید، سرمایه کاملا ترسو است و اگر فضا را ناامن ببیند، در این صورت بلافاصله برای خروج از آن شرایط تصمیمگیری میکند. به همین دلیل بازارگردان تلاش میکند تا جریان نقدینگی را همواره در یک سطح مشخصی در بازار حفظ کند.
کنترل افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار
این اصطلاح در بین فعالان بازار بازارهای مالی رایج است که اگر بازارگردان اراده کند، میتواند باعث افزایش یا کاهش قیمت سهام شود. شاید این جمله به صورت 100 درصد درست نباشد؛ اما واقعیت این است که در هر مسیر صعودی یا نزولی که در قیمت یک سهم در بازار طی میشود، نقش بازارگردان کاملا کلیدی است. دلیل این مسئله نیز تعداد سهم بالایی است که بازارگردان در اختیار دارد و به کمک آن میتواند نوسانات قیمتی شدید در بازار را کنترل کند. واقعیت این است که رفتارهای هیجانی در بازار به نفع هیچکس نیست و به همین دلیل این نقش بازارگردان کاملا در جهت حمایت از بازار در بلندمدت است.
عوامل موثر در بازارگردانی کدام است؟
با توجه به آنچه که به عنوان وظایف بازارگردان در بازارهای مالی اشاره کردیم، حضور آنها در بازار یک ضرورت حتمی به نظر میرسد. اما میزان اثر گذاری بازارگردانی در بازارهای مالی به عوامل مختلفی بستگی دارد که سه مورد از مهمترین آنها عبارتند از:
1. عمق بازار
در بازارهای مالی ایران، بسیاری از مواقع سهام یا در صف فروش هستند یا در صف خرید. در واقع رفتارهای سرمایهگذاران به جای آنکه مبتنی بر ارزش واقعی دارایی خود باشد، مبتنی بر روندهای قیمتی است که در بازار شکل میگیرد. در این گونه بازارها، مانع جدی بر سر راه شکلگیری عمق در بازار وجود دارد. بازارگردان میتواند با حرکت در مسیر عکس رفتار سهامداران در راستای عمق بخشیدن به بازار حرکت کند؛ اما واقعیت این است که توان بازارگردان نیز محدود است و بعضا نمیتواند یا نمیخواهد در برابر جریانات هیجانی حرکت مثبتی را به نمایش بگذارد.
2. عرض بازار
اگر سهامداران سفارشهای خرید و فروش سهام را در محدوده ارزش ذاتی آن ثبت کنند، نشاندهنده آن است که بازار از عرض مناسبی برخوردار است. در این گونه بازارها خبری از رفتار هیجانی نیست و تحلیلها هستند که برای تصمیمگیریها مقدم شمرده میشوند. بازارگردان در چنین بازاری حتما حضور فعال دارد و حتی از سود کمی که عاید او میشود، استفاده میکند.
3. تعادل در بازار
برخلاف تصور رایج بازارگردان در بازارهای مالی از طریق ایجاد تعادل به سودهای هنگفتی دست پیدا میکند؛ چراکه در زمان صف فروش در قیمتهای نازل سهم را خریداری کرده و در زمان تشکیل صف خرید، با عرضه سهام شناسایی سود میکند. این روند به صورت پیوسته توسط بازارگردان در بازارهای مالی پیگیری میشود. هرچه میزان نوسانات در بازار بیشتر باشد سود بازارگردان از فعالیت در بازار نیز به مراتب افزایش پیدا میکند.
آیا بازارگردانی در بازارهای مالی طبق قوانین صورت میگیرد؟
در بازار بازارهای مالی برای بازارگردانها قوانینی وضع شده است که آنها در قبال این قوانین موظف هستند که خرید و فروش سهام و همچنین نگهداری تعداد مشخصی سهم را همواره در دستور کار خود قرار دهند. این قوانین در واقع به این دلیل وضع شده است که بازارگردانان به خوبی در مسیر انجام وظایفشان حرکت کنند و خود آنها نقش تخریبی در بازار پیش نگیرند. نمونههایی از رفتارهای غلط بازارگردان در بازارهای مالی سال 1399 قابل مشاهده بود که به دلیل تخطی بازارگردانان از انجام وظایفشان به وقوع پیوست.
بازارگردان در قبال انجام وظایف خود در بازارهای مالی چه امتیازاتی میگیرد؟
در مجموع دو قانون حمایت در سازمان بازارهای مالی برای بازارگردانان وضع شده است که عبارتند از:
1. براساس ماده ۱۸ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سازمان بازارهای مالی و اوراق بهادار تهران برای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچگونه هزینهای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.
منظور از ایستگاه معاملاتی جداگانه این است که یک سامانه معاملاتی در اختیار بازارگردام قرار میگیرد که به طور مستقیم به هسته معاملات متصل است و به این ترتیب میتواند صرفا سفارشات مرتبط با سهمی که در آن نقش بازارگردان را ایفا میکند، ثبت کند.
2. براساس ماده ۱۹ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات معمول است. بازارهای مالی میتواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کمتر از سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.
به این ترتیب کارمزد معاملاتی که از بازارگردان در بازارهای مالی دریافت میشود، 10 درصد کمتر از سایر سهامداران تعیین شده است.
کلام پایانی
در این مقاله به بررسی مفهوم و نقش بازارگردان در بازارهای مالی پرداختیم. واقع قضیه آن است که بدون حضور بازارگردان عملا اداره بازار کار آسانی نیست. البته بازارهای مالی و وظایف آنها حضور بازارگردان زمانی موضوعیت پیدا میکند که به خوبی وظایف خود را عملیاتی کند. در غیر این صورت که خود مشکلی بر مشکلات بازار اضافه میکند. اساسا فلسفه حضور بازارگردان در بازارهای مالی، باز کردن گرههای معاملاتی است که در سهام مختلف رخ میدهد.
فینوتیپس بستری تعاملی و نوآورانه برای یادگیری عمیق فعالیت در بازارهای مالی است. جلسات گفتگوی فینوتیپس در کلابهاوس به منظور تبادل نظر در خصوص بازارهای مالی، نکات آموزشی پیرامون آنها و همچنین بحث و بررسی در خصوص فرصتهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی، فارکس و ارزهای دیجیتال برگزار میشود. شما هم میتوانید با حضور در این جلسات، به پختهتر شدن مباحث کمک کنید. منتظر دیدار شما هستیم.
دیدگاه شما