ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
انواع ریسک در بازارهای مالی که باید با آنها آشنا باشید.
احتمالا با شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می افتید اما باید بگوییم ریسک در بازارهای مالی همیشه منفی و خطرناک نیست چرا که بدون ریسک، سودی نیز به دست نخواهد آمد. به طور کلی ریسک وقتی وجود دارد که از آینده نامطمئن هستیم. یعنی هرچه اطلاعات ما درباره اتفاقی در آینده بیشتر باشد یا مطمئن باشیم که آن اتفاق در آینده خواهد افتاد، ریسک کمتر میشود. برخلاف انتظارتان در بازارهای مالی، ریسک میتواند مفهوم مثبتی هم داشته باشد. ممکن است ما خود را در موقعیتی قرار دهیم که با وجود ریسک بالا، فرصت طلایی نصیبمان شود. پس در بازارهای مالی، میتوان گفت که ریسک، هم بعد مثبت دارد و هم بعد منفی. در بازارهای مالی، به اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک میگویند. بازده مورد انتظار آن بازدهای است که از اهداف قیمتی که ما برای یک دارایی در نظر داریم، محاسبه میشود و بازده واقعی آن بازدهی است که در واقعیت به وجود میآید.
انواع ریسک در بازارهای مالی
به طور کلی میتوان ریسک را در دو گروه تقسیم بندی کرد.
- ریسک واقعی یا خالص
- ریسک پویا یا سودگرانه
ریسک واقعی در واقع همان خطرات فیزیکی مثل جنگ، بیماری، سیل، زلزله و. است. کنترل این نوع از ریسک در اختیار ما نیست و همیشه با خسارت همراه است. وجود بیمه، میزان خسارت در این ریسک را کم میکند.
در طرف مقابل، ریسک پویا قابل اندازهگیری است. درنتیجه میتوان سود یا زیان حاصل را محاسبه کرد. انواع سرمایهگذاری دارای این ریسک هستند. این نوع ریسک در صورت رفتار هوشمندانه، میتواند به نتایج مثبت و سود ده ختم شود.
ریسکپذیری در افراد
میتوان گفت به طور کلی سه گروه از افراد در بازارهای سرمایه از نظر ریسکپذیری وجود دارند:
افراد محافظه کار هستند و ترجیح میدهند بازده مطمئن تر و احتمال موفقیت بالا داشته باشند.
این دسته افراد جسوری هستند و ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالا میپذیرند.
این افراد حاضر به سرمایه گذاری در بازار های پر ریسک نیستند ولی از ریسک کردن هم نمی ترسند.
ریسک ها در سرمایه گذاری
ریسک را میتوان به صورت کلی به دو گروه زیر تقسیم بندی کرد:
ریسک سیستماتیک
این ریسک به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان کشور مربوط می شود و نمیتوان آن را حذف کرد. این نوع ریسک تاثیرش را بر روی کل بازار و صنایع میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک
این ریسک را میتوان مدیریت کرد و با بررسی، میزان این ریسک را به کمترین مقدار ممکن رساند. اگر یک شرکت مدیریت خوبی ندارد یا صنعتی که در آن فعالیت میکند شرایط خوبی ندارد، فروش این شرکت کم شده و محصولات جدیدی به بازار ارائه نداده و یا در رقابت با رقیبان تجاری عقب افتاده است، ما با بررسی شرایط این شرکت میتوانیم از خرید سهام و سرمایهگذاری در آن اجتناب کنیم. علاوه بر این، میتوان به انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ ریسکهای دیگری در بازار سرمایه اشاره کرد.
ریسک تورم
نرخ تورم که هر ساله از طرف بانک مرکزی اعلام می شود و تاثیر روی ارزش پول ملی می گذارد. در دهه 80 با 100.000 تومان میتوانستید یک سکه تمام بخرید اما با این مقدار پول در دهه 90 چه کاری میتوانید انجام دهید؟ فرض کنید نرخ تورم سالیانه 20% باشد. در ابتدای سال شما در یک دارایی سرمایهگذاری میکنید و انتظار دارید با توجه به مطالعات و بررسیهایتان از پتانسیل این بازار در سال جاری، در انتهای سال 60% سود کنید. در پایان سال در صورتی که شما به بازدهی مورد نظرتان دست یابید، نه 60% بلکه تنها 40% با احتساب تورم سال سود کردهاید. حال اگر سال بعد تورم 30% باشد، احتمالا دیگر 60% سود انتهای سال برای شما جذاب نخواهد بود. باتوجه به میزان تورمی که هر ساله تجربه میکنیم، باید سرمایهگذاری را انتخاب کنیم که بهترین بازده در سال را داشته باشد که نهایتا با احتساب تورم سالیانه، بهترین بازدهی را داشته باشیم. به این ریسک که حاصل از افزایش نرخ تورم است، ریسک تورم میگویند.
ریسک نرخ سود (ریسک نرخ بهره)
ریسک نرخ سود یکی از انواع ریسک در بازارهای مالی است. اگر فرض کنیم نرخ سود بانکی امسال 18% باشد و شما در بازاری سرمایهگذاری کنید که بازدهی 20% دارد، این سرمایه گذاری، سرمایه گذاری خوبی است که بیش از بانک به شما سود میدهد. حالا اگر بانک مرکزی نرخ بهره را از 18 به 22% افزایش دهد، دیگر این سرمایهگذاری شما ارزشی ندارد چون با ریسک کمتر، بانک انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ به شما سود 22% پرداخت میکند. همچنین چون در این مواقع که سود بانک بیشتر از سود دیگر بازارهاست، سرمایه از بازارهای مالی به بانک منتقل میشود که باعث رکود در این بازارها میشود. این ریسک در دنیای بورس بیشتر بر روی اوراق بهادار با درآمد ثابت تاثیرگذار است.
ریسک نرخ ارز
ریسک نرخ ارز بر روی سهام شرکت هایی تاثیر دارد که یا انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ صادر کننده محصولات هستند یا وارد کننده مواد اولیه. درصورتی که نرخ ارز افزایش یابد، هزینه مواد اولیه شرکت که واردات دارد، بیشتر میشود در نتیجه سودی که می سازد، کمتر میشود. در مقابل صادرات محصولات شرکت دیگر گرانتر تمام میشود که باعث افزایش سود آن میشود. در شرکت اول افزایش نرخ ارز اتفاق خوبی نیست اما برای شرکت دوم میتوان گفت که اتفاق خوبی است. این نوع ریسک، از زیرمجموعههای ریسک سیستماتیک است و شرکتها و سرمایهگذاران تاثیر زیادی روی آن ندارند.
ریسک مالی
شرکتها برای توسعه برنامهها و فعالیتهای خود، میتوانند از بانک تسهیلات دریافت کنند که علاوه بر اصل پول، سود آن را نیز باید پرداخت کنند. این تسهیلات و تعهدات مالی هر شرکت در صورت مالی شرکت وجود دارد. هرچه تعهدات مالی شرکت بیشتر باشد، توانایی شرکت برای سوددهی کاهش مییابد و ریسک مالی شرکت افزایش مییابد.
ریسک نقدشوندگی
نقدشوندگی یک دارایی به این معناست که آن دارایی در چه مدتی به پول نقد تبدیل میشود. مثلا یک قطعه زمین به ارزش 100 میلیارد تومان، هرچقدر هم ارزنده باشد، از آنجایی که فروشش طول میکشد، نقدشوندگی پایینی دارد اما ممکن است همین 100 میلیارد سرمایهگذاری در یک سهم بورسی، به راحتی طی چند روز به پول نقد تبدیل شود که نشان میدهد آن سهم نقدشوندگی بالایی دارد. هرچه یک دارایی راحتتر به پول نقد تبدیل شود، نقدشوندگیاش بالاتر است. تصمیمات و عملکرد یک شرکت در بورس، باعث میشود تمایل افراد به خرید سهم آن شرکت تغییر کند و در نتیجه نقدشوندگی آن تغییر کند، این مساله را تحت عنوان ریسک نقدشوندگی بررسی می کنیم.
ریسک تجاری
یکی از انواع ریسک در بازارهای مالی، ریسک تجاری است. در دنیای تجارت، شرکتهایی که در یک گروه صنعتی فعالیت میکنند، رقیب تجاری هم هستند. مثلا در دنیا و کشورمان تعدادی کارخانه تولید اتومبیل در حال فعالیت هستند. ریسک تجاری، به عنوان قدرت شرکت در فروش محصولات و تامین هزینههای خود بررسی میشود. تقاضا برای محصول یک شرکت، هزینه تولید آن، حاشیه سود شرکت و. از عوامل تاثیرگذار بر این ریسک است.
ریسک اعتباری
این ریسک، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل سرمایه است. اوراق قرضه دولتی کمترین میزان ریسک اعتباری و اوراق بهادار شرکت، بیشترین میزان این نوع ریسک را دارد.
ریسک سیاسی (ژئوپلتیک)
نبودن ثبات سیاسی، امکان وقوع جنگ داخلی یا خارجی، تغییرات در قوانین و. از انواع این ریسک است. ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسکهای سیستماتیک است. هرگونه تغییرات در این ریسک، بر عملکرد شرکتها و قیمت سهام آنها تاثیرگذار است. هرچه سرمایهگذاری با افق بلندمدتتری برنامهریزی شود، این ریسک هم بیشتر میشود.
ریسک کشور
کشورها، همانند شرکتها اقدام به دریافت تسهیلات از نهادهای بینالمللی مالی (مثل صندوق بینالمللی پول) میکنند. زمانی که یک کشور توانایی پرداخت این تسهیلات را نداشته باشد، ریسک کشور افزایش می یابد. قدرت یک شرکت در بازپرداخت این تسهیلات، بر اقتصاد داخلی کشور تاثیر می گذارد. این ریسکها برروی تمامی بازارهای مالی یک کشور تاثیرگذار است. البته میزان تاثیرگذاری هر ریسک، به بازار مدنظر بستگی دارد.
ریسک به ریوراد چیست؟
ریسک به ریوراد یا نسبت سود به زیان، برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایهگذاری استفاده میشود. این نسبت به شکل زیر محاسبه میشود:انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
حد ضرر - قیمت سهم = ریسک (زیان)
قیمت سهم - حد سود = ریوارد (سود)
هرچه نسبت ریسک به ریوارد کمتر (مخصوصا کمتر از 50%) شود، سهم برای خرید مناسبتر است. اگر این نسبت بالای 100% باشد یعنی ریسک بیشتر از پتانسیل کسب سود است و معامله اصلا منطقی نیست. فرض کنید یک سهم را در قیمت 1000 تومان خریدهاید. حد ضرر 800 تومان و حد سود 1600 تومان است. با تعاریف فوق، ریسک معامله برابر 200 و ریوارد برابر 600 می باشد. بنابراین، با رعایت این حد سود و حد ضرر، ورود به چنین معامله ای منطقی می باشد.
بورس مناسب چه کسی است؟
برای پاسخ به این سوال باید اول بدانید که از نظر میزان ریسک پذیری، شما چه نوع معاملهگر یا سرمایهگذاری هستید. در بازار بورس ایران، اوراق مشارکت و اوراق اجاره، چون شرکت متعهد به بازپرداخت سود و اصل پول است، کمریسکترین نوع سرمایه گذاری است. سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری یا سبدگردانی، از آنجایی که توسط تیمهای حرفهای تحلیل بازار رصد میشوند، ریسک معقولی دارند اما همچنان ریسک بالاتری نسبت به اوراق بدهی دارند. خرید سهم شرکتها، چون تمامی ریسکهایی که در بالا گفته شد روی آن تاثیر دارد، ریسک معقول اما بیشتری نسبت به موارد قبلی دارد و در نهایت قراردادهای آتی هم از آنجایی که شرایط خاص خود را دارند، پرریسکترین حالت سرمایهگذاری در بورس است. چون بورس از نظر ریسک سرمایه گذاری گسترده است، شما با دانستن میزان ریسک پذیری خود، میتوانید انتخاب مناسبی برای سرمایهگذاری در بورس داشته باشید.
نمودار ریسک و بازده
هرچه ریسک در بازارهای مالی بیشتر باشد، بازدهی مورد انتظار ما نیز بیشتر میشود اما این قانون تا یک مقدار مشخصی از ریسک صادق است. از یک میزان ریسک، هرچه بیشتر ریسک کنیم، بازده مورد انتظار ما بیشتر نمی شود و ثابت میماند. با اندازه گیری حالات مختلف و مشاهده نمودار ریسک به ریوارد (بازده)، درک این مساله راحتتر است.
جمع بندی
در این مقاله با مفهوم ریسک در بازارهای مالی و انواع آن آشنا شدیم. ریسک یک جزء جدایی ناپذیر در بازارهای مالی به حساب می آید و بدون آن، سود نیز معنا ندارد. چیزی که اهمیت دارد، مدیریت ریسک می باشد که با روش های مختلفی صورت می گیرد و البته داشتن تجربه نیز در آن حرف اول را می زند.
مدیریت ریسک سرمایه گذاری
در بازار سهام، رابطه قوی بین ریسک و بازده وجود دارد. در واقع هرچقدر که ریسک بیشتر باشد، بازده نیز افزایش خواهد یافت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که چگونه می توان این ریسک را مدیریت کرد. در اصطلاحات مالی، مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی و ارزیابی ریسک و سپس تدوین استراتژی هایی برای مدیریت و به حداقل رساندن آن، در حالیکه بازده را انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ به حداکثر می رساند، می باشد. ریسک و نوسانات قیمتی همواره در بازارهای مالی وجود دارند و افرادی در این زمینه موفق هستند که بتوانند فرآیند مدیریت ریسک را به خوبی انجام دهند. در این مقاله قصد داریم که شما را با مفهوم مدیریت ریسک و استراتژی های آن آشنا کنیم.
مدیریت ریسک به چه معناست؟
سرمایه گذاری در هر بازار مالی از جمله بورس، مقداری از ریسک را می طلبد و برای اینکه یک سرمایه گذار این ریسک را بپذیرد، باید به طور مناسبی ریسک قابل جبران باشد. این غرامت به صورت موضوعی به نام حق بیمه ریسک می باشد. بنابراین ریسک برای سرمایه گذاری در بورس مهم است؛ زیرا بدون ریسک هیچگونه سودی حاصل نمی شود. سرمایه گذاران موفق از استراتژی های مدیریت ریسک بازار سهام برای به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود استفاده می کنند. در بازارهای مالی از جمله بورس ایران، به طور کلی دو نوع ریسک وجود دارد:
ریسک بازار
ریسک بازار از احتمال افزایش یا کاهش قیمت ها در بازارهای مالی حاصل می شود. در واقع نوسانات قیمتی موجود در بورس و فرابورس می تواند نمونه ای از ریسک بازار باشد.
ریسک تورم
ریسک دیگر یعنی تورم، در واقع کاهش قدرت خرید ناشی از افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان است. ریسک تورم در سرمایه گذاری های طولانی مدت مورد توجه قرار می گیرد؛ چراکه در کوتاه مدت ریسک بازار از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین این ریسک بازار است که می تواند تا حدی کنترل شود؛ اما ریسک تورم قابل کنترل نیست.
استراتژی های مدیریت ریسک
استراتژی های خاصی وجود دارند که می توانند برای کاهش و مدیریت ریسک در بازار سهام استفاده شوند که در ادامه به معرفی تعدادی از آن ها می پردازیم.
روند بازار را دنبال کنید
این موضوع یکی از روش های اثبات شده برای به حداقل رساندن خطرات در بازار سهام است. مسئله این است که، تشخیص روند در بازار دشوار است و روندها ممکن است خیلی سریع تغییر کنند. روند بازار ممکن است یک ماه یا یک سال و یا حتی بیشتر نیز ادامه داشته باشد. همچنین روندهای کوتاه مدت نیز در دل روندهای بلند مدت وجود دارند.
متنوع سازی پرتفوی
یکی دیگر از استراتژی های مفید مدیریت ریسک در بازار سهام، متنوع سازی ریسک خود با سرمایه گذاری در یک پرتفوی یا سبد مناسب است. در پرتفوی، سرمایه گذاری خود را به چندین شرکت، بخش و کلاس دارایی متنوع می کنید. این احتمال وجود دارد که در حالیکه ارزش یک سرمایه گذاری خاص کاهش می یابد، ممکن است ارزش سرمایه گذاری دیگر افزایش یابد. صندوق های سرمایه گذاری یک روش دیگر برای متنوع سازی تأثیرات است. بنابراین، برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری خود می توانید از این استراتژی استفاده کنید.
حد ضرر
حد ضرر وسیله دیگری است که با رعایت آن، در صورت سقوط قیمت سهام، بیشتر ضرر نمی کنید. در این استراتژی، سرمایه گذار این گزینه را دارد که در صورت سقوط قیمت سهام به زیر یک حد معین، سهام خود را برای جلوگیری از ضرر بیشتر بفروشد.
وارن بافت در توصیه ای جالب به تمام سرمایه گذاران می گوید: "ضرر نکنید!" اما بازار سهام با ریسک ضرر آمیخته شده است ولی خوشبختانه استراتژی های کافی برای یک سرمایه گذار عاقل برای محافظت از پول خود و اطمینان از سود وجود دارد. استفاده دقیق و به موقع از این گزینه ها به شما کمک می کند تا مدیریت ریسک خوبی داشته باشید.
مدیریت ریسک در همه حوزه های مالی وجود دارد. کارگزاران سهام از ابزارهای مالی و معاملات آتی استفاده می کنند و مدیران مالی از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام، تخصیص دارایی و اندازه گیری موقعیت، برای کاهش یا مدیریت موثر ریسک استفاده می کنند. به هر حال روش هایی که در این قسمت گفته شد، همگی با مدیریت صحیح امکان پذیر می باشد.
عواقب عدم مدیریت ریسک
مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب شدیدی را برای شرکت ها، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، حباب مسکن در سال 2007 در ایالات متحده که به ایجاد رکودی بزرگ انجامید، ناشی از تصمیمات و مدیریت نادرست بود. در آن دوره وام دهندگانی بودند که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف ارائه می دادند که این موضوع باعث ریسک های جبران ناپذیری شد و در نهایت، رکود اقتصادی نتیجه این مدیریت بد شد.
نحوه مدیریت ریسک
ما تمایل داریم به "ریسک" با دید عمدتا منفی نگاه کنیم. با این حال، در دنیای سرمایه گذاری، ریسک ضروری است و از عملکرد مطلوب جدا نیست.
تعریف رایج از ریسک سرمایه گذاری، انحراف از نتیجه مورد انتظار است. ما می توانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری، مانند یک معیار بازار بیان کنیم.
اگرچه ممکن است این انحراف مثبت یا منفی باشد، اما متخصصان سرمایه گذاری معمولاً این ایده را قبول می کنند که چنین انحرافی، مقداری از نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری های شما را نشان می دهد. بنابراین برای دستیابی به بازده بالاتر انتظار می رود که خطر بیشتری را بپذیریم.
همچنین یک ریسک دیگر نیز وجود دارد که باعث افزایش نوسانات می شود و متخصصان سرمایه گذاری به طور مداوم به دنبال راه هایی برای کاهش چنین بی ثباتی هستند و در مورد چگونگی انجام این کار توافق روشنی بین آن ها وجود ندارد.
نکته: اینکه یک سرمایه گذار چقدر نوسان را بپذیرد، کاملا به تحمل سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد.
در مورد یک متخصص سرمایه گذاری، باید بدانیم تحمل آن ها برای رسیدن به اهداف سرمایه گذاریشان چقدر است. یکی از معیارهای مخاطره پذیری متداول، که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اندازه گیری آماری و استفاده از انحراف معیار است. شما به متوسط بازده سرمایه گذاری نگاه می کنید و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها معتقد باشند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند، اقدام به سرمایه گذاری می کنند.
جمع بندی
برای اینکه بهترین سرمایه گذاری را در بورس و سایر بازارهای مالی داشته باشید و به نتیجه مطلوب خود برسید، کافی است ریسک های خود را به بهترین نحو مدیریت کنید و تجربه ها نشان داده است افرادی که مدیریت ریسک را در سرمایه گذاری های خود در نظر گرفته اند، عملکرد بهتری را خلق کرده اند.
آشنایی با مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و انواع آن
برای آشنایی بهتر با مفهوم مدیریت ریسک در سرمایه گذاری؛ فرض کنید میخواهیم سرمایهگذاری سادهای انجام بدهیم. قصدمان این است که یک ماشین بخریم و با این ماشین در اسنپ کار کنیم. دقت کنید که همین سرمایهگذاری ساده هم ریسکهای خاص خودش را دارد: ممکن است تصادف کنیم و ماشینمان آسیب جدی ببیند، ممکن است شرکت اسنپ تعطیل شود، ممکن است ماشینمان را بدزدند، ممکن است قیمت بنزین دو برابر شود و ریسکهای دیگری از این قبیل. نکته اینجاست که با وجود همهٔ این ریسکها، از بازدهی مورد انتظارمان که همان درآمد ناشی از کار در اسنپ است، چشمپوشی نمیکنیم و همچنان این سرمایهگذاری را انجام میدهیم. نکتهٔ دیگر این است که با استفاده از ابزارهایی مانند بیمه ریسکهای این سرمایهگذاری را به حداقل میرسانیم.
حال اگر ریسک این سرمایهگذاری از حدی فراتر برود، احتمالاً تصمیم میگیریم که سراغ این کار نرویم. همچنین اگر فرصت سرمایهگذاری دیگری پیش بیاید که ریسک آن در همین حد است و انتظار بازدهی بهتری از آن داریم، ممکن است تصمیم بگیریم که به جای کار در اسنپ، سراغ آن کار برویم.
مفهوم ریسک در بازارهای مالی هم تقریباً همین است و سرمایهگذاران حرفهای سعی میکنند سراغ سرمایهگذاریهایی بروند که ریسکشان معقول باشد و با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک، این ریسک را هم کنترل میکنند.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری یعنی چه؟
در بازار سهام، ارتباط مستقیمی بین ریسک و بازده وجود دارد. بهطور کلی، ریسک بیشتر به معنی انتظار بازدهی بیشتر است. از این لحاظ میتوان سرمایهگذاری را با شرطبندی مقایسه کرد: گزینهای که احتمال وقوعش پایینتر است، در صورتی که محقق شود جایزه بزرگتری خواهد داشت.
در زبان سرمایهگذاری، مدیریت ریسک به فرایندی گفته میشود که طی آن ابتدا ریسکهای مختلف شناسایی و ارزیابی میشوند و سپس برای بهحداقلرساندن این ریسکها، استراتژیهایی مشخصی در پیش گرفته میشود. پس میشود گفت مدیریت ریسک ۲ مرحله کلی دارد:
- شناسایی و ارزیابی ریسکهای موجود
- طراحی استراتژیهای مناسب برای مدیریت و بهحداقل رساندن ریسکها
صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، هر نوع سرمایهگذاری با مقدار مشخصی ریسک همراه است و کسی که این ریسک را میپذیرد انتظار دارد که پذیرش این ریسک همراه با مقدار مشخصی بازدهی یا سود باشد.
به عنوان مثالی ساده، نرخ سود بانکی در ایران را در نظر بگیرید که چیزی در حدود ۱۸ تا ۲۰درصد است. این سود بدون ریسک است، زیرا پرداخت آن را بانک تضمین کرده است. حال اگر بخواهیم سرمایهمان را به جای بانک در بازار سهام سرمایهگذاری کنیم، انتظار داریم که سودمان دستکم بیشتر از ۲۰درصد باشد، زیرا ریسک بازار سهام بیشتر از ریسک سپردهگذاری در بانک است.
به این سود که سرمایهگذار بابت تحمل ریسک انتظار دارد به آن دست پیدا کند، «صرف ریسک» یا «risk premium» میگویند. به بیان خیلی ساده، به اختلاف بازده دارایی با بازده سرمایهگذاری بدون ریسک، صرف ریسک میگویند. مثلاً اگر نرخ سود بدون ریسک ۲۰درصد باشد و ما با پولمان در بازار سرمایه سهام خریده باشیم و انتظار سود ۴۰درصدی از این سهام را داشته باشیم، صرف ریسکمان ۲۰درصد خواهد بود.
نکته: ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند.
انواع ریسک در سرمایهگذاری
بهطور کلی، در بازارهای مالی ۲ نوع ریسک وجود دارد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
همانطور که از نامش پیداست، این نوع ریسک کل «سیستم» را تهدید میکند که در اینجا سیستم همان نظام اقتصادی است. به زبان خودمانی، ریسک سیستماتیک ریسکی است که کل نظام اقتصادی کشور با آن طرف است و در نتیجه بازار سهام و بهتبع آن تکتک سهام قابل معامله در بازار را تحت تأثیر میگذارد.
تورم، تغییرات نرخ بهره، رکود اقتصادی، جنگ و هر رویداد دیگری که اقتصاد کلان را تحت تأثیر بگذارد ریسک سیستماتیک به حساب میآید. در بازار سرمایه، این ریسک را نمیشود حذف کرد و به آن «ریسک بازار» هم میگویند. اما «داراییهای امن» مانند طلا گزینه مناسبی برای مدیریت این نوع ریسک به شمار میآیند.
نکته: در دورههایی که اقتصاد جهان دچار بحران یا رکود میشود، سرمایهگذاران به سمت طلا هجوم میبرند و قیمت جهانی طلا افزایش پیدا میکند.
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
ریسک غیرسیستماتیک
ریسکی است که به یک شرکت یا صنعت منحصر است و کل بازار یا اقتصاد را تهدید نمیکند. برای مثال، ممکن است سهام یک شرکت پتروشیمی را بخرید که خوراک و منبع انرژی آن گاز طبیعی است. دست بر قضا در زمستان، هوا بسیار سرد میشود و مصرف گاز در کشور بالا میرود و بهناچار گاز پتروشیمی شما هم قطع میشود. دقت کنید که این مشکل مربوط به شرکتهایی است که گاز مصرف میکنند و شرکتهای دیگر چنین مشکلی ندارند. این نوع ریسک را ریسک غیرسیستماتیک میگوییم.
تغییر تعرفه واردات خودرو، تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها، تغییر نرخ سوخت شرکتهای سیمانی، تغییر نرخ بهره مالکانه معادن و تغییرات نرخ ارز نمونههایی از ریسک غیرسیستماتیکند.
نکته: ریسک غیرسیستماتیک را میشود با متنوعسازی سبد سهام کاهش داد. سبدی که از سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف تشکیل شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک بسیار کمی دارد.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
بهطور کلی میشود از ۳ استراتژی برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری استفاده کرد: معامله در جهت روند بازار، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری و استفاده از حد ضرر.
معامله در جهت روند بازار
این استراتژی را بیشتر تحلیلگران تکنیکال به کار میگیرند، ولی استراتژی مناسب و عاقلانهای است. منظور از معامله در جهت روند بازار در بورس ایران هم این است که زمانی برای خرید سهم اقدام کنیم که بورس روند صعودی دارد. در دورههای صعودی، اکثر سهام قابلمعامله در بورس، به دلایل بنیادی و غیربنیادی، روند صعودی دارند و احتمال زیان در این دورهها کمتر است.
متنوعسازی سبد
برای تشکیل یک سبد سرمایهگذاری متنوع که ریسک غیرسیستماتیک پایینی داشته باشد، معمولاً باید سراغ سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف برویم و بخشی از سبد را هم به صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای کالایی با پشتوانه طلا اختصاص بدهیم.
در این حالت، ممکن است قیمت چند سهم سبدمان کاهش پیدا کند، ولی افزایش قیمت سهمهای دیگرمان این زیان را جبران خواهد کرد. صندوقهای درآمد ثابت هم بخش بدون ریسک سبدمان را تشکیل میدهد و میتوان روی درآمد ماهانه آن حساب کرد.
استفاده از حد ضرر
یکی دیگر از ابزارهای مدیریت سرمایه تعیین حد ضرر است. در این استراتژی، معاملهگر قیمت مشخصی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند و اگر قیمت سهامی که خریده زیر حد ضرر برود، سهم را میفروشد.
مثلاً فرض کنید سهمی را به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدهایم و حد ضرر آن را ۸۵۰ تومان در نظر گرفتهایم. اگر قیمت سهم زیر ۸۵۰ تومان برود، حد ضررمان فعال شده است و باید سهم را بفروشیم و از آن خارج شویم. حد ضرر نوعی سپر ایمنی در برابر نوسانهای بازار سرمایه است و باعث میشود ضرر معاملهگر در یک معامله از حد خاصی فراتر نرود.
مفهوم تعادل در ریسک چیست؟
درست است که بازدهی مناسب با ریسک در سرمایه گذاری همراه است، اما اگر سراغ ریسکهای عجیبوغریب برویم نباید حتماً انتظار بازدهیهای عجیبوغریب داشته باشیم. مثال سادهاش بلیت بختآزمایی و قمار است. وقتی پول زیادی را روی گزینهای شرطبندی میکنیم که احتمال وقوعش زیر یک درصد است، باید ۹۹درصد احتمال بدهیم که پولمان را از دست خواهیم داد! در چنین حالتی دیگر صحبت از سرمایهگذاری معنایی ندارد و باید از قمار و بختآزمایی صحبت کرد!
تعادل در ریسک به این معناست که باید تلاش کنیم با حداقلی از ریسک، بازدهی معقولی کسب کنیم. مثلا اگر سود بدون ریسک ۲۰درصد است، باید به دنبال گزینههای کمریسکی باشیم که انتظار میرود سودشان بیشتر از ۲۰درصد باشد.
برای مثال سهمی که نسبت P/E آن عدد چهار است و قرار است مجمع سالانه آن شش ماه دیگر برگزار شود و دو ماه بعد از مجمع سود تقسیمی به حساب سهامداران واریز شود، میتواند طی هشت ماه بازدهی ۲۵درصدی ایجاد کند. چنین سهمی را میتوانیم گزینهای کمریسک با بازدهی مناسب در نظر بگیریم.
سهمی هم که زیان انباشته زیادی دارد و انتظار نمیرود بهزودی روند سودسازی آن تغییر کند و فقط با خبر افزایش سرمایه و شایعه افزایش نرخ محصول قیمتش بالا و پایین میرود، ریسک بسیار بالایی دارد و خرید آن حکم قمار را خواهد داشت.
جمعبندی
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود ندارد. اما این نکته به آن معنا نیست که برای رسیدن به سود بیشتر باید حتماً ریسک بیشتری متحمل شویم! برای موفقیت در بازار سرمایه باید تلاش کنیم ریسکهای مربوط به سرمایهگذاریهایمان را بشناسیم و با ابزارهای مناسب سعی کنیم این ریسک را به حداقل برسانیم. انتخاب سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند، متنوعسازی سبد و تعیین حد ضرر از متداولترین استراتژیها برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری است.
مدیریت سرمایه گذاری و ریسک چیست ؟
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود.
مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است. با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شما میتواند متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه شما، تعیین اهداف و زمان رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص میکنید، همگی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه نقش دارد.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و… باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک انواع ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است.
ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
1. سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
2. تعدادی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند.
3. سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
خلاصه مقاله
در نهایت به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود که ابتدا با توجه به شرایط خود، میزان ریسکپذیری، سواد مالی، سرمایه اولیه و درآمد، استراتژی خود را مشخص کنند و سپس یک سبد سرمایهگذاری مناسب تشکیل دهند.
این سهمها میتوانند با توجه به دیدگاه سرمایهگذار و اهداف آنها متفاوت از هم باشند.
ریسکهای سرمایهگذاری را بیشتر بشناسید
هر زمان که صحبت از ریسک به میان میآید، ناخودآگاه احساس هشدار و خطر در ذهن آدمی فعال میشود. مخصوصا زمانی که پای انواع ریسکهای سرمایهگذاری در میان باشد.
- آیا ریسک کردن به خودی خود کار اشتباهی است؟
- از طرف دیگر، آیا کسی که خود را ریسکپذیر میداند باید بیمهابا دست به هر اقدامی بزند؟
اصطلاحا ریسک را میتوان احتمال عدم موفقیت تعریف کرد که معمولا ناشی از عدم اطمینان و ناآگاهی از نتیجه یک عمل است. به همین صورت، ریسک در مفاهیم مالی را میتوان عدم اطمینان از رسیدن به بازدهی مورد انتظار قلمداد کرد.
طبقهبندی سرمایهگذاران از منظر پذیرش ریسک
هر فردی قبل از شروع سرمایهگذاری حتما باید ارزیابی کند که تا چه اندازه توانایی پذیرش ریسک یا به عبارت دیگری عدم موفقیت دارد. در بیشتر مواقع، انتظار میرود هر اندازه که افراد، ریسک بیشتری میپذیرند، در عوض بازده بیشتری به عنوان پاداش ریسکی که متحمل شدهاند، دریافت کنند.
در همین راستا، سرمایهگذاران با توجه به تحملی ریسکی که دارند به سه گروه زیر طبقهبندی میشوند.
ریسکپذیر
این افراد معمولا در سرمایهگذاری رویکردی جسورانه دارند و میتوانند تا درجهای از ریسک را تحمل کنند. به این معنی که با علم بر عدم قطعیت بازدهی، سرمایهگذاری میکنند. البته به این معنا نیست که کورکورانه و بدون تحقیق اقدام میکنند. این افراد ممکن است به سرمایهگذاری در سپردههای بانکی و یا اوراق درآمد ثابت علاقهای نشان ندهند، در عوض سرمایهگذاری در سهام، سکه و ارزهای دیجیتال را ترجیح میدهند.
طرح سرمایهگذاری شاهین و طاووس در مانو، مناسب این افراد است. بیشتر سرمایه جمعآوری شده در این طرح، به سهام شرکتهای بورسی و فرابورسی اختصاص مییابد و به همین خاطر ممکن است در بازههای زمانی، حتی منفی نیز شوند ولی با نگاهی به بازدهی این طرحها در چند سال اخیر، بازدهی همواره از تورم بیشتر بوده و سودهای خوبی را نصیب سرمایه گذارانش کرده است.
ریسکگریز
افراد ریسکگریز زمانی که فرصت سرمایهگذاری مییابند در ابتدا به احتمال ضرر آن نگاه میکنند، و ممکن است با وجود احتمال سود بالا، به خاطر ریسکی که وجود دارد، از سرمایهگذاری در آن موقعیت خودداری کنند. افراد این گروه، تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در سپردههای بانکی و اوراق مشارکت درآمد ثابت دارند. طرح سرمایهگذاری آمین در مدیریت ثروت مانو نیز مناسب این افراد است. این طرح برای افرادی که به دنبال دریافت سود نقدی ماهیانه تقریبا ثابتی هستند، مناسب است.
خنثی (نسبت به ریسک)
ریسکخنثی اصطلاحی است که برای سرمایهگذاران بیتفاوت به ریسک به کار گرفته میشود. این افراد در تصمیمگیریهای خود هیچ توجهی به ریسک ندارند. اگر شما دو گزینه سرمایهگذاری به این افراد ارائه دهید، بدون توجه به میزان ریسک آنها، گزینهای را انتخاب میکنند که بیشترین بازده مورد انتظار را داشته باشد. در واقع، سطح ریسک سرمایهگذاری برای این دسته افراد، یک فاکتور نامربوط است.
ریسکپذیری مهارت است یا ویژگی؟
ریسکپذیری یک ویژگی فردی است و همه افراد، درجهای از آن را در خود احساس میکنند و این تفاوت در سطح ریسکپذیری با توجه به موقعیت شغلی و جغرافیایی، سن، سطح درآمد و فاکتورهای دیگر، متفاوت است. با این توصیف ممکن است درجه ریسکپذیری شما از پدر، همکار و دوستتان بیشتر یا کمتر باشد.
با این حال ریسک کردن یک مهارت است و مانند بسیاری از مهارتهای دیگر، میتوانیم آن را بهبود دهیم. به عنوان مثال ممکن است فردی اشتهای زیادی داشته باشد، ولی این به آن معنا نیست که او حتما باید چاق باشد. او میتواند مهارت کنترل وزن و هنر غذا خوردن را بیاموزد و همیشه در وزن دلخواه خود باشد.
این مسئله در سرمایهگذاری هم نمود پیدا میکند. مهارتهایی برای مدیریت ریسک وجود دارد که افراد میتوانند با رعایت آن اصول، از به خطر انداختن سرمایه خود جلوگیری کنند.
طرحهای سرمایهگذاری مانو به گونهای تنظیم شده است که همه افراد متناسب با درجه ریسکپذیری خود بتوانند با هر سطح از دانش تخصصی از فرصتهای سرمایهگذاری بهرهمند شوند.
انواع ریسکهای سرمایهگذاری
حال که با مفهوم ریسک آشنا شدید، بد نیست که با انواع ریسکهای سرمایهگذاری که ممکن است با آن روبرو شوید، آشنا شوید. ریسکها به طور کلی ترکیبی از ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
ریسک سیستماتیک
در واقع ریسکی که مربوط به کل بازار است و نه تنها روی یک سهم یا یک صنعت بلکه روی کل بازار تاثیر میگذارد را اصطلاحا ریسک سیستماتیک، ریسک غیرقابل حذف یا ریسک بازار میگویند. برای کنترل این ریسک معمولا از استراتژیهای پوشش ریسک استفاده میکنند. این ریسک همواره با بازار سهام همراه خواهد بود، زیرا از فاکتورهای اقتصاد کلان مثل جنگ، تحریمهای سیاسی و اقتصادی، نرخ بهره، تورم و عوامل دیگر تاثیر میپذیرد. برای اندازهگیری این ریسک از مفهومی به نام بتا استفاده میکنند که در مقاله دیگری به آن پرداخته میشود. از انواع ریسک سیستماتیک میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
ریسک تورم
همانطور که از اسم این ریسک مشخص است، این ریسک به قدرت خرید یا تورم ارتباط دارد. فرض کنید تورم سالیانه کشور حدود 30 درصد باشد و شما در سرمایهگذاری خود، 50 درصد سود میکنید. در این حالت بازدهی خوبی به دست آوردهاید چرا که 20 درصد به قدرت خرید شما اضافه شده است. حال فرض کنید، تورم 40 درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان 50 درصد باشد، چه اتفاقی رخ داد؟! آیا دوباره این سرمایهگذاری برای شما جذاب است؟ به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم در کشور است، ریسک تورم (Inflation Risk) میگویند.
ریسک نرخ بهره
با توضیح یک مثال، این نوع ریسک را بیشتر توضیح میدهیم. فرض کنید میخواهید بین سپردهگذاری در بانک با نرخ سود ثابت ۱۸ درصد و خرید سهامی که انتظار دارید در یک سال 30 درصد بازدهی داشته باشد، یکی را انتخاب کنید. ممکن است به خاطر تمایل به ریسکی که دارید به خاطر اختلاف 12 درصدی سود، سهام را انتخاب کنید. بعد از مدتی بانک مرکزی تصمیم میگیرد سود سپردهگذاری را از 18 درصد به 24 درصد افزایش دهد. آیا با این اتفاق که اختلاف 6 درصد شد، باز هم ریسک میکنید و سهام را انتخاب میکنید؟ به این نوع ریسک که به نرخ بهره اعلامی از طرف بانک مرکزی بستگی دارد، اصطلاحا ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk) میگویند.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی، ریسکی در نظر گرفته میشود که سیاست یا اقتصاد یک کشور میتواند بر سرمایهگذاریها تأثیر منفی بگذارد. برخی از نمونههای ریسک سیاسی شامل موانع تجاری، تحریم، مالیات و قانونگذاریها باشد.
ریسک نرخ ارز (ریسک ارزی)
یکی از مهمترین ریسکهای سرمایهگذاری که در سالهای اخیر بسیار تاثیرگذار بوده است، میتواند افزایش نرخ ارز باشد. ممکن است تغییر در ارزش دلار و یا دیگر ارزهای خارجی، در طول دوره سرمایهگذاری بر بازدهی شما تاثیر منفی داشته باشد. این ریسک میتواند بر سرمایهگذاری در شرکتهایی که مراوده مالی ارزی دارند بسیار چشمگیر باشد.
ریسک غیرسیستماتیک
این ریسک مربوط به شرکت یا یک صنعت خاص است و از آن جایی که میتوان با متنوعسازی و تشکیل سبد سرمایهگذاری، آن را کاهش داد به آن ریسک حذف شدنی هم گفته میشود.
به عنوان مثال اگر تعرفه واردات خودرو، نرخ خوراک پتروشیمیها و هزینه حمل و نقل و مواردی از این قبیل که روی سودآوری یک شرکت تاثیرگذار است رخ دهد، سهام آن شرکت متحمل ریسک غیرسیستماتیک میشوند. ریسکهای غیر سیستماتیک انواع مختلفی دارند.
ریسک تجاری
نوع اول ریسک غیرسیستماتیک، ریسک تجاری است. ریسک تجاری زمانی بوجود میآید که در مورد درآمد عملیاتی عدم اطمینان و قطعیت وجود دارد. شرکتهای خدماتی جریان درآمدی نسبتاً ثابت و پایدار دارند و اینطور به نظر میرسد که ریسک تجاری کمتری دارند. با این حال، شرکتهایی مانند تولیدکنندگان خودرو سطح درآمد عملیاتی ناپایداری دارند و بنابراین ریسک تجاری بیشتری خواهند داشت.
ریسک مالی
نوع دوم ریسک غیرسیستماتیک، ریسک مالی است، یعنی ریسکی که ساختار مالی یک شرکت روی ارزش سرمایهگذاری آن تأثیر منفی بگذارد. مشاغل، نهادهای دولتی، بازارهای مالی و افراد میتوانند در معرض خطر مالی قرار گیرند.
ریسک مدیر سرمایهگذاری
ریسک مدیر سرمایهگذاری ریسکی است که با مهارت مدیر یک صندوق سرمایهگذاری همراه است. این ریسک میتواند به تغییر در سبک سرمایهگذاری یا تغییر در تیم مدیریت اشاره داشته باشد. اساساً، کلیه زیانهای ناشی از اشتباهات، سهلانگاری و بیکفایتی مدیران یک سبد مالی، در معرض ریسک مدیر سرمایهگذاری قرار میگیرند.
ریسک نقدشوندگی
ریسک نقدشوندگی، نشاندهنده توانایی فروش سریع یک سرمایهگذاری با قیمت منصفانه است. به عبارت دیگر، این ریسک به توانایی تبدیل به وجه نقد کردن دارایی در بازار برمیگردد. به عنوان مثال املاک و مستغلات قابل فروش هستند ولی معمولا سریع تبدیل به نقد نمیشوند. از طرف دیگر معمولا سهام بنیادی، در کسری از ثانیه به فروش میرسد.
سخن پایانی
شما باید خود را بشناسید و بدانید تا چه حدی تحمل ریسک دارید و با ویژگیهای آن بازار و ریسکهای سرمایهگذاری در آن آشنا باشید. باید تا آنجا که امکان دارد، سرمایهگذاریهای خود را متنوع کنید تا سطح ریسک غیرسیستماتیک خود را کاهش دهید. با این حال، به یاد داشته باشید که ریسک سیستماتیک از کنترل شما خارج است و به اقتصاد بستگی دارد. در کل عدم قطعیت ذات سرمایهگذاری است و با افزایش آگاهی، آموزش و تحقیق تنها میتوان از این عدم قطعیت کاست.
تیم متخصص مدیریت ثروت مانو تلاش میکند در استراتژیهای معاملاتی خود تمامی ریسکهای سرمایهگذاری را در نظر بگیرد و با کمترین ریسک، بیشترین بازدهی ممکن را برای مشتریانش شناسایی کند.
دیدگاه شما