تعیین حد ضرر در رمزینکس ممکن شد
همه ما دنیای ارزهای دیجیتال را بهعنوان یک بازار مالی پر ریسک میشناسیم. با این همه، ابزارها و روشهایی هستند که این ریسک را تا حد زیادی میتوان کنترل کرد. یکی از مهمترین این ابزارها استفاده از حد ضرر است و رمزینکس هم بهعنوان یکی از بزرگترین صرافی ارز دیجیتال کشور این امکان را در اختیار کاربران خود قرار داده است.
چرا باید از حد ضرر استفاده کنیم؟
مدیریت ریسک از مهمترین اصول حضور در بازارهای مالی از جمله ارزهای دیجیتال است. هر تحلیلی با درصد بالایی از نقض همراه است، اگر برای شرایط پیش آمده به واسطه نقض تحلیل آماده نباشیم، متحمل ضررهای خیلی بیشتری خواهیم شد.
حد زیان (ضرر) این امکان را به کاربر میدهد که در صورت نقض تحلیل با کمترین ضرر ممکن از معامله خارج شود. در واقع معاملهگر با تعیین حد ضرر به صرافی دستور میدهد که اگر قیمت به سطح خاصی رسید، سفارش فروش شما را در آن واحد ثبت کند.
انواع حد ضرر (استاپ لاس) در رمزینکس:
صرافی ارز دیجیتال رمزینکس (Ramzinex) بهعنوان بزرگترین بازار ارزهای دیجیتال از نظر تعداد رمزارز و حجم معاملاتی بعد از بررسی آزمایشی چند ماهه ابزار حد زیاد (ضرر)، آن را در اختیار تمامی کاربران قرار داده است.
رمزینکس برای به حداکثر رساندن مدیریت کاربران روی تحلیلهایی که انجام میدهند و متعاقباً حد ضررهایی که مشخص میکنند، حد زیان را به دو صورت در اختیار معاملهگر قرار میدهد.
سفارش حد زیان
در سفارش حد زیان معمول، کاربر بعد از تحلیل و مشخص کردن حد ضرر خود اقدام به شرایط گذاری میکند. به این معنی که اگر قیمت رمزارز به مقدار مشخصی رسید، سفارش شما به قیمت مشخصی در دفترچه معاملات به صورت کاملاً خودکار ثبت خواهد شد.
در پلتفرم معاملاتی رمزینکس، کاربر برای ثبت سفارش حد زیان مطابق تصویر بالا باید سه مقدار زیر را مشخص کند:
- قیمت فعال سازی که همان استاپ (stop) است. قیمت با رسیدن به این سطح باعث فعال شدن ابزار حد ضرر رمزینکس میشود.
- قیمت که همان لیمیت (Limit) است. با فعال شدن حد ضرر، رمزینکس یک معامله با این قیمت برای شما ثبت میکند.
- مقدار هم در واقع درصدی از دارایی رمزارز است که قصد فروش آن را در صورت فعال شدن حد ضرر دارید.
عملکرد سفارش حد زیان به اینگونه است که در صورت نقض تحلیل، با کاهش قیمت رمزارز و رسیدن به قیمت فعال سازی، رمزینکس از دستور تعیین شده توسط شما آگاه میشود و یک معامله فروش با قیمت و مقدار از پیش مشخص توسط شما، ثبت میکند.
وجود دو گزینه «قیمت فعالسازی» و «قیمت» به این دلیل است که ریسک فعال نشدن به دلیل ریزشهای ناگهانی بازار به حداقل برسد.
سفارش OCO
سفارش OCO یا One Cancels the Other در واقع ابزار بسیار مفیدی است که به معاملهگران امکان آمادگی در هر شرایطی را فراهم میکند. این ابزار در رمزینکس به شما این قابلیت را میدهد که سفارش خرید یا فروش را به صورت هم نحوه تعیین ایست ضرر و سطح سود زمان با هم ثبت کنید.
اجازه دهید با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنید که شما بر اساس تحلیلی که انجام دادهاید قصد ورود به یک معامله را دارید. بر اساس تحلیل شرط ورود به معامله، شکست یک مقاومت است. در این صورت شما یک سفارش خرید با شرط شکسته شدن این مقاومت ثبت میکنید. از طرفی هم یک سفارش فروش هم ثبت میکنید تا در صورت نقض تحلیل متحمل ضرر بیشتری نشوید.
در سفارش OCO رمزینکس با گزینههای زیر روبهرو هستیم:
سفارش محدود
- قیمت، همان قیمت سفارش محدود معاملهگر است که در لیست سفارشات وارد میشود. پس از رسیدن قیمت به این نقطه، خرید یا فروش انجام میگیرد.
سفارش حد زیان
- قیمت فعال سازی که همان استاپ (stop) است. قیمت با رسیدن به این سطح باعث فعال شدن ابزار حد ضرر رمزینکس میشود.
- قیمت که همان لیمیت (Limit) است. با فعال شدن حد ضرر، رمزینکس یک معامله با این قیمت برای شما ثبت میکند.
- مقدار هم در واقع درصدی از دارایی رمزارز است که قصد فروش آن را در صورت فعال شدن حد ضرر دارید.
سفارشات OCO در صرافی ارز دیجیتال رمزینکس ابزاری بسیار حیاتی با کارکردی ساده است که برای حفظ سود، محدود کردن ریسک و حتی در ورود و خروج از موقعیتها در شرایط خاص بازار بسیار میتواند کاربردی باشد.
خرید و فروش با خاطره خوش در رمزینکس
بسیاری از کاربران دنیای ارزهای دیجیتال، بعد از مدتی حضور در این بازار آن را با خاطرهای نه چندان خوشایند ترک میکنند. ابزارهای حد زیان تعریف شده در پلتفرم معاملاتی رمزینکس ریسک معاملاتی کاربر را به بهترین نحو ممکن مدیریت و آن را به حداقل میرساند.
به گفته مجموعه رمزینکس این تازه شروع راه است، کاربران منتظر خبرهای خوب بعدی از رمزینکس باشند.
تعیین طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا با نقشه گوگل
دستگاه مختصات جغرافیایی، دستگاه مختصاتی است سه بعدی که به کمک آن مکان نقاط روی زمین معین میگردد. دو مولفه عرض جغرافیایی(Latitude) و طول جغرافیایی(longitude) مولفه های سطحی هستند و ارتفاع از سطح دریا مولفه سوم میباشد. تعیین طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا به روشهای مختلفی امکان پذیر است که یکی از آنها استفاده از نقشه های مختصات دار(Georeference) میباشد. از آنجا که نقشه های گوگل مختصات دار هستند میتوان از داده های این سرویس نقشه استفاده کرد.
تعیین طول و عرض جغرافیایی بوسیله نقشه
برای یافتن مختصات جغرافیایی نقاط مختلف به کمک نقشه ابتدا گزینه "ارتفاع - مختصات" را در منوی سمت راست نقشه انتخاب نمایید. سپس با انتخاب نقاط بر روی نقشه، طول و عرض جغرافیایی مربوط به آنها به همراه ارتفاع از سطح دریا در کادر مختص به هر کدام نمایش داده میشود. برای سرعت بخشیدن به کار ابتدا منطقه مورد نظر را از طریق جستجو روی نقشه بیابید و سپس نقاط را انتخاب کنید. از آنجا که برای بیان طول و عرض جغرافیایی واحدهای مختلفی وجود دارد، میتوانید واحد مورد نظر خود را در منوی مربوطه مشخص کنید تا نتایج براساس آن محاسبه شود. واحدهای موجود عبارتند از:
1) درجه – دقیقه – ثانیه
نقشه توپو گرافی و محاسبه ارتفاع از سطح دریا
همزمان با تعیین طول و عرض جغرافیایی یک نقطه ارتفاع متناظر آن نقطه از سطح دریا برحسب واحد متر مشخص میگردد. این قابلیت برای تعیین عمق اقیانوسها و دریاها نیز قابل استفاده میباشد.
دقت تعیین ارتفاع در این حالت تابع داده های نقشه گوگل میباشد ولی در بررسی های انجام شده(بررسیهای پراکنده که قابل استناد نیست) و مقایسه با داده های ارتفاعی از نقشه ها و اندازه گیریهای دیگر، به نظر میرسد نتایج گوگل تا حدودی کمتر از مقداری باشد که سایر اندازه گیریها نشان میدهند. بیشترین مقدار اختلاف در نقاطی است که تغییرات ارتفاعی سریع میباشد. مانند نواحی کوهستانی یا صخره ای، به همین دلیل در دشتها و نواحی با شیب ملایم اختلاف کمتر خواهد بود.
به عنوان مثال ارتفاع قله دماوند با طول جغرافیایی 52 درجه و 6 دقیقه و 36.569 ثانیه و عرض جغرافیایی 35 درجه و 57 دقیقه و 17.352 ثانیه در نقشه گوگل 5589 متر میباشد. اما برمبنای آخرین اندازه گیری انجام شده در كشور ارتفاع قله دماوند از سطح دریا 5610 متر میباشد که نزدیک به 20 متر با ارتفاع حاصل از نقشه گوگل اختلاف دارد. یا برای کوه اورست با طول جغرافیایی 86 درجه و 55 دقیقه و 30.725 ثانیه و عرض جغرافیایی 27 درجه و 59 دقیقه و 18.073 ثانیه، گوگل ارتفاع 8830 متر را نشان میدهد در نحوه تعیین ایست ضرر و سطح سود حالی که ارتفاع این قله از سطح دریا برمبنای اندازه گیریهای دقیق برابر 8848 متر میباشد که اختلافی نزدیک به 18 متر ایجاد می کند.
در مواردی که مقایسه ارتفاع میان دونقطه مورد نظر است، استفاده از داده های نقشه گوگل مبنای بسیار مناسبی خواهد بود و با دقت زیاد میتوان نقطه با ارتفاع بیشتر را تشخیص داد. به عنوان مثال شهر و یا قله کوه با ارتفاع بیشتر به خوبی مشخص میشود.
برای دیدن نقشه توپوگرافی با کلیک بر روی حالت نقشه و علامت زدن گزینه عوارض زمین میتوانید نقشه ناهمواریها را در نمای برجسته ببینید. چنانچه به میزان کافی زوم نمایید یک لایه نقشه توپوگرافی به نقشه عوارض زمین اضافه میشود که در بیشترین بزرگنمایی، اختلاف ارتفاع منحنی میزانهای اصلی در آن 100 متر و منحنی میزانهای فرعی 20 متر خواهد بود.
در موارد کاربردی مانند تعیین ارتفاع شهرهای ایران، قله کوهها، عمق اقیانوسها و تعیین مختصات جغرافیایی مناطق به نکات زیر توجه داشته باشید.
اهرم در ارز دیجیتال چیست؟
معاملات اهرم دار ارز دیجیتال چیست؟
اگر با بازار ارزهای دیجیتال آشنا باشید، به احتمال زیاد با اصطلاحاتی مانند معاملات اهرمی ارز دیجیتال و مارجین مواجه شدهاید. با وجود اینکه این دو اصطلاح با یکدیگر مرتبط هستند اما معانی یکسانی ندارند. معاملهگران حرفهای از ابزارهای مختلف مانند معاملات لوریج دار، به عنوان ابزار مالی ایدهآل برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
امروزه خرید ارز دیجیتال با اهرم، محبوبیت زیادی میان معاملهگران حرفهای بازار کریپتوکارنسی پیدا کرده است. اما از آنجایی که این استراتژی با افزایش ریسک معاملات همراه است، اغلب صرافیها این خدمات را فقط به سرمایهگذارانی با ویژگیهای خاص ارائه میدهند. اما اهرم در معاملات ارز دیجیتال چیست؟ در ادامه این مطلب به تعریف این استراتژی، بررسی مزایا و معایب و تفاوت آن با معاملات عادی میپردازیم.
چگونه در معاملات ارز دیجیتال با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟
یکی از بهترین راههای نحوه تعیین ایست ضرر و سطح سود معامله در بازار ارزهای دیجیتال با سرمایهی اندک، خرید ارز دیجیتال با اهرم یا Leverage است. به این ترتیب که با استفاده از پلتفرم معاملاتی این امکان برای معاملهگران فراهم شده تا با استفاده از سرمایه اندک خود، مبلغی را به صورت قرض از یک شخص ثالث یعنی همان صرافی دریافت کرده و با وام دریافتی وارد معامله شوند.
در نتیجه بدون نیاز به سرمایه اولیه فراوان و تنها از طریق قرض و وام کاربر میتواند خود را در معرض معاملات بزرگتر و در نتیجه کسب سود بیشتر قرار دهد. توجه داشته باشید که هر صرافی شرایط خاص خود را داشته و به نسبتهای متفاوتی به کاربران خود وام میدهد، از همین رو با توجه به میزان اهرم، سود و زیان معاملات شما نیز متغیر خواهد بود.
در صورتی که قصد خرید و فروش و سرمایه گذاری در دنیای ارز دیجیتال را دارید، در صرافی ارزپایا ثبت نام کنید. ثبت نام و احراز هویت در ارزپایا به سرعت انجام شده و امکان واریز پول از ۱۰۰ هزار تومان تا ۲۰۰ میلیون تومان و بالاتر بدون نیاز به درگاه پرداخت امکان پذیر است. برای ثبت نام کلیک کنید.
اهرم یا Leverage چیست؟
معامله با اهرم یا لوریج در ارز دیجیتال یک روش معاملاتی است که به معاملهگران این امکان را میدهد تا با پرداخت یک سپرده اولیه، وجوهی را به صورت قرض از صرافی دریافت کرده و با مقدار سرمایه بیشتری معامله کنند. هر چقدر ضریب اهرم بالاتر باشد، مقدار وام نیز بیشتر است. اهرم در معامله ارز دیجیتال به سرمایهگذار اجازه میدهد تا در قبال تحمل ریسک بیشتر، با قرار گرفتن در معرض بازار بزرگتر، پاداشهای اضافهتری را کسب کنند.
کاربرد لوریج در ارز دیجیتال چیست؟
لوریج در ارز دیجیتال به صورت یک ضریب یا نسبت بیان میشود. این نسبت تفاوت میان مقدار دارایی در اختیار و مقدار دارایی که اجازه معامله با آن را دارید، نشان میدهد. به عنوان مثال، اگر وارد خرید اهرمی ارز دیجیتال با نسبت ۱۰۰:۱ شده و ۱۰۰ دلار سرمایهگذاری کنید، ۱۰۰۰۰ دلار در اختیار خواهید داشت. در این مثال، تمام پوزیشنهای معاملاتی شما و سود و زیان حاصل از آن ۱۰۰ برابر خواهد شد.
اهرم ارز دیجیتال مانند سایر ابزارهای معاملاتی مزایا و معایبی دارد که لازم است قبل از استفاده، معاملهگران آگاهی درست و کاملی درباره مزایا و معایب آن داشته باشند. به همین دلیل در ادامه به بررسی مزایا و معایب این ابزار معاملاتی میپردازیم:
مزایای معاملات لوریج
قدرت خرید بیشتر: شاید جالبترین بخش استفاده از معاملات لوریج دار در افزایش قدرت خرید کاربر باشد، به این ترتیب سرمایهگذار میتواند سبد خرید خود را در مقیاسی بزرگتر و متنوعتر تنظیم کنید.
سودهای بالا: مهمترین مزیت معاملات اهرمی افزایش سود معاملهگر است. همانطور که اشاره شد شما مقداری پول را در حساب خود ذخیره کرده و سپس با استفاده از اهرم در ارز دیجیتال آن مقدار را در نسبتهای موجود ضرب میکنید. پس از قرض گرفتن وجه مورد نیاز وارد معامله شده و سود شما نیز افزایش مییابد.
افزایش انعطافپذیری: معاملات لوریجدار سبب افزایش انعطافپذری دارایی مالی کاربر میشود. چراکه این امکان فراهم میشود تا با استفاده از مقدار کمی از سرمایه شخصی در کنار دریافت وام، سودهای زیادی کسب کنید.
گسترش حساب: یکی از برترین مزیتهای معاملات اهرمی ارز دیجیتال در این است که این معاملات به سرعت داراییهای شما را افزایش میدهند. معاملهگران معمولی به سختی میتوانند منابع مورد نیاز برای رشد خود را پیدا کنند، در حالی که از طریق خرید ارز دیجیتال با اهرم، میتوانند شاهد رشد حساب خود باشند.
معایب معاملات لوریج
استراتژی پرریسک: همانطور که معاملات اهرمی ارز دیجیتال میتواند سبب افزایش سود و بازده سرمایهگذار شود، به همان اندازه نیز میتوانند با وجود ریسک بالا، خسارات مالی شدیدی را به سرمایهگذار وارد کنند. به همین دلیل توصیه میشود تا زمان کسب تجربه کافی، از اهرمهای بالا مانند ۱۰۰ استفاده نکنید.
روش معاملاتی نامناسب برای تازهواردها: انجام معامله به روش لوریج، به دانش و مهارت زیادی نیاز دارد. این روش برای افراد مبتدی و به ویژه افرادی که در بخش معاملات اسپات نیز موفق نبودهاند، گزینه مناسبی نیست.
روش معاملاتی نامناسب برای معامهگرانی با تحمل ریسک پایین: بازار ارزهای دیجیتال نوسانات بسیار زیادی داشته و غیرقابل پیشبینی است. خرید اهرمی ارز دیجیتال تنها برای معاملهگرانی که ریسکهای بالای معامله را درک و تحمل میکنند مناسب است.
تفاوت مارجین و لوریج
برای درک بهتر تفاوت معاملات مارجین و لوریج ابتدا لازم است تعریف درستی از معاملات مارجین داشته باشیم. معامله مارجین بسیار شبیه به معاملات leverage در ارز دیجیتال است. مارجین را میتوان به عنوان تفاوت بین ارزش کل اوراق بهادار نگهداری شده در حساب مارجین و مبلغ وام درخواستی از یک صرافی برای انجام معامله تعریف کرد. معامله مارجین روشی است که طی آن سرمایهگذار با استفاده از داراییهای خود از صرافی وام گرفته و از پول بدست آمده در معامله استفاده میکند.
به بیان دیگر، مارجین مقدار پول مورد نیاز برای باز کردن یک پوزیشن است. سرمایهگذار باید ابتدا یک حساب مارجین باز کرده تا با با آن خرید انجام دهد. مبلغ سرمایهگذاری شده در معامله را مارجین اولیه (Initial Margin)، و به مقدار پولی که در حساب مارجین نگهداری میشود، حاشیه نگهداری یا Maintenance Margin میگویند. مانند معاملات لوریج، معاملات مارجین نیز در یک نسبت بیان میشوند، اما با این تفاوت که این نسبت بسیار کوچکتر از معاملات لوریج است. به عنوان مثال، معامله مارجین با نسبت ۲:۱ را در نظر بگیرید، در این حالت اگر یک بیت کوین را در پوزیشن خود قرار دهید، تا زمان بسته شدن پوزیشن، یک بیت کوین دیگر به شما قرض داده میشود.
- لوریج یا اهرم یک قدرت معاملاتی فزاینده است که با استفاده از پلتفرم معاملاتی در دسترس بوده و به صورت یک نسبت بیان میشود.
- لوریج این امکان را به معاملهگران میدهد تا نسبت به مقدار سرمایه موجود در حساب خود پوزیشنهای بزرگتری ایجاد کنند.
- لوریج نسبتی است میان پولی که واقعا دارید و مقدار پولی که میتوانید با آن معامله انجام دهید.
- در نهایت، تاکتیکهای اهرمی محتاطانه در دورههای زمانی بلند مدت، میتوانند ضرر و زیان کاربر را به بهترین شکل به حداقل برسانند. در حالی که هدف معاملات مارجین کوتاه مدت، ارائه بازدهی مناسب در بازارهایی با نقدینگی بالا است.
اهرم در معاملات اسپات (Spot)
از اهرم در معاملات فیوچر یا مارجین صرافیها استفاده میشود اما در معاملات اسپات، نیز تحت شرایط خاصی از اهرم استفاده کرد. اهرم در معاملات اسپات بسیار کمتر از اهرم در معاملات فیوچر است. معاملات اسپات بر اساس دارایی واقعی شما صورت میگیرند؛ بنابراین، برای انجام معاملات اهرم دار در اسپات تریدینگ، ارز مورد نظر را از صرافی قرض گرفته و برای هر روز نگهداری ارز در حسابتان، کارمزد پرداخت میکنید؛ بنابراین، قبل از شروع معاملات در هر صرافی، ابتدا به خوبی راجع به انواع کارمزدهای آن تحقیق کنید.
صرافی ارز دیجیتال با اهرم
تحریمهای مالی بین المللی علیه ایران، باعث شده است که ایرانیان نتوانند در صرافیهای خارجی به معامله ارزهای دیجیتال بپردازند. چندی پیش صرافی بایننس اعلام کرد که هیچ گونه فعالیت ایرانیان در این صرافی را نخواهد پذیرفت. هماکنون صرافیهای داخلی با هدف بی نیاز کردن ایرانیان از صرافیهای خارجی به وجود آمدهاند اما همچنان معاملات اهرمدار آنطور که باید جایگاه خود را در صرافیهای ایرانی پیدا نکرده است. در این میان، ایرانیان هنوز میتوانند با تغییر IP خود از برخی صرافیهای خارجی برای انجام معاملات اهرمدار استفاده کنند.
بهترین صرافی های اهرم ارز دیجیتال خارجی برای ایرانیان
شما میتوانید از صرافیهای خارجی معتبر برای انجام معاملات اهرم دار خود استفاده کنید. صرافی کوکوین، یکی از صرافیهای بزرگ و معتبر ارزهای دیجیتال است. ایرانیان میتوانند با استفاده از سرویسهای تغییر IP، وارد این صرافی شده و از معاملات اهرمدار استفاده کنند. صرافی کوینکس نیز یکی دیگر از صرافیهای مناسب برای ترید با اهرم است اما از اعتبار و حسن شهرت کمتری برخوردار است. نکته شایان ذکر در کار با صرافیهای خارجی، ریسک بلوکه شدن داراییهای شما در صرافی است چرا که از نظر قانونی، ایرانیان حق استفاده از صرافیهای خارجی را ندارند. برای انجام معاملات اهرم ارز دیجیتال میتوانید اقدام به خرید تتر از صرافی ارزپایا نموده و آن را برای معامله به صرافیهای خارجی منتقل نمایید. برای ثبت نام در ارزپایا و خرید انواع ارز دیجیتال نحوه تعیین ایست ضرر و سطح سود کلیک کنید.
توکن اهرم دار
یکی از راههای ساده برای کسب سود بیشتر، استفاده از توکنهای اهرم دار است. این توکنها، خطر لیکوئید شدن نداشته و معاملات اهرم دار را ساده کردهاند. برای مثال، شما میتوانید به جای خرید بیت کوین یک توکن اهرم دار بیت کوین با اهرم ۵ خریداری کنید. در این حالت، اگر قیمت بیت کوین، ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، قیمت توکن اهرم دار شما ۵۰ درصد افزایش پیدا خواهد کرد. این معادله برای کاهش قیمت نیز صادق است. انجام معامله با این توکنها، درست مانند معامله توکنهای معمولی است و پیچیدگی کمتری نسبت به معاملات مارجین دارد. توکنهای اهرم دار در اکثر صرافیهای خارجی موجود هستند.
کدام صرافی ایرانی اهرم دارد؟
معاملات اهرمدار هنوز در صرافیهای ایرانی رواج پیدا نکردهاند اما از آنجا که این صرافیها با سرعت زیادی در حال پیشرفت و اضافهکردن امکانات مختلف برای ترید ارزهای دیجیتال هستند؛ چندان طولی نخواهد کشید که شاهد اضافه شدن معاملات اهرم دار به صرافیهای ایرانی خواهیم بود.
نتیجهگیری
معاملات اهرمی ارز دیجیتال این امکان را به معاملهگران میدهند تا از طریق سرمایه اولیه خود مبلغی را به عنوان وام از صرافی دریافت کرده و از طریق آن وارد معامله شوند. به این ترتیب از طریق خرید اهرمی ارز دیجیتال، میزان سرمایه معاملهگر افزایش یافته و میتوان سود بیشتری بدست آورد. اما در مقابل ریسک ضرر و زیان معاملات کاربر نیز افزایش خواهد یافت.
سوالات متداول
اهرم یا لوریج چیست؟
معامله با اهرم یا لوریج یک روش معاملاتی است که به معاملهگران این امکان را میدهد تا با پرداخت یک سپرده اولیه، وجوهی را به صورت قرض از صرافی دریافت کرده و با مقدار سرمایه بیشتری معامله کنند.
چگونه در معاملات ارز دیجیتال با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟
یکی از بهترین راههای معامله در بازار ارزهای دیجیتال با سرمایهی اندک، خرید ارز دیجیتال با اهرم یا لوریج (Leverage) است.
کدام صرافی اهرم دارد؟
هیچ کدام از صرافیهای ایرانی از معاملات لوریج دار پشتیبانی نمیکنند. برای انجام معاملات اهرمی باید در صرافیهای خارجی ثبت نام کنید.
استفاده از معاملات اسپات بهتر است یا معاملات اهرمدار؟
از آنجایی که معاملات اهرمی دارای ریسک بالایی هستند، استفاده از معاملات اسپات برای افراد مبتدی بهتر است.
بهترین صرافی ایرانی برای معاملات اسپات کدام است؟
صرافی ارزپایا با توجه به سرعت و امنیت فوقالعاده بالا و همچنین کارمزد بسیار کم بهترین انتخاب برای انجام معاملات اسپات است.
محاسبه نقطه سر به سر با مثال؛ مزایا و محدودیتها
خیلی رک و راست بگوییم هدف نهایی شما در کسب و کار، به دست آوردن پول و کسب درآمد است. بله البته پیشرفت و توسعهی جامعه هم جزو اهداف والای شماست، اما وقتی پولتان ته کشید و دچار ورشکستگی شُدید پیشرفت جامعه دیگر کیلویی چند؟! هدف شما هرچه که باشد در نهایت باید به دنبال راهی باشید که بفهمید پولتان تا کجای مسیر همراهیتان میکند و آخرش چقدر برای خودتان میماند. این راهی که دنبالش میگردید، همان محاسبه نقطه سر به سر است.
چرا تحلیل نقطه سر به سر مهم است؟
وقتی محصول جدیدی را ارائه میکنید یا قطعهای جدید از تجهیزات را میخرید، چطور میفهمید که آیا سرمایه گذاری بالقوه حداقل هزینههای مربوطه را پوشش خواهد داد یا نه؟
خب میتوانید در دلتان آرزو کنید و امیدوار باشید که همه چیز به خوبی کار میکند؛ یا میتوانید پروژه را دقیقتر بررسی کنید و ببینید آیا از نظر مالی منطقی هست یا نه. یکی از روشهایی که به شما کمک میکند تا پروژه را از نظر مالی ارزیابی کنید، تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر است.
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر نقطهای را که هزینهها و درآمدتان با هم برابر میشود، تعیین میکند. در نقطه سر به سر شما پولی به دست نمیآورید و چیزی هم از دست نمیدهید. به محض اینکه نقطه سر به سر را رد کنید، شروع میکنید به پول درآوردن و پایینتر از آن نقطه پولتان را از دست میدهید.
با استفاده از تجزیه و تحلیل نقطه سر بهسر، میتوانید به چنین پرسشهایی پاسخ دهید:
- سودها و ضررها در هر سطح خروجی مفروض، چه میزان هستند؟
- حداقل میزان فروشی که میتوانید مطمئن باشید ضرر نمیکنید، چه میزان است؟
- آیا میزان فروشتان برای یک محصول جدید، نقطه سر به سر را رد کرده است؟
- اگر محصولی را از رده خارج کنید، آیا نقطه سر به سر جابهجا میشود؟
- افزایش یا کاهش قیمتها چه تأثیری روی سوددهیتان میگذارند؟
- اگر هزینهها افزایش یابند، چه تأثیری روی وضعیت نقطه سر به سر میگذارند؟
- آیا سرمایهگذاری در بهبود تجهیزات، در وضعیت نقطه سر به سر تأثیرگذار است؟
محاسبه نقطه سر به سر
تعیین نحوه تعیین ایست ضرر و سطح سود نقطه سر به سر یک معادلهی محاسباتی ساده است. وقتی هزینههای نهاییتان (TC) مساوی درآمدهای نهایی (TR) میشوند، به نقطه سر به سر دست یافتهاید.
هزینههای نهایی دارای مؤلفههای ثابت و متغیر هستند:
- هزینههای ثابت (FC) بدون توجه به خروجی (تولید) شما یکسان میمانند. اجاره، بیمه و حقوق پایه پرسنل، نمونههایی از هزینههای ثابت هستند.
- هزینههای متغیر (VC) متناسب با تعداد واحدهای تولیدی یا فروختهشده تغییر میکنند. نمونههایی از هزینههای متغیر، مواد و کمیسیونهای فروش و هزینههای کار مستقیم هستند. بنابراین هزینههای متغیر نهایی (TVC) مساوی هزینههای متغیر ضربدر تعداد واحدها هستند یا TVC = n x VC، وقتی n تعداد واحدهاست.
- مجموع هزینهها مساوی هزینههای ثابت به اضافهی هزینههای متغیر نهایی است: (TC = FC + (n x VC.
درآمد نهایی به صورت قیمت هر واحد ضربدر تعداد واحدهای تولید یا فروخته شده است. TR = n x P، وقتی P مساوی قیمت واحد است.
میتوانید خط درآمد نهایی را در شکل ۱ همراه با نقطه سر به سر در جایی که خط TR، خط TC را قطع میکند، ببینید.
میتوانید نقطه سر به سر را از طریق جایگذاری عبارتها در معادلهی نقطه سر به سر محاسبه کنید.
FC + (n x VC) = n x P
با به دست آوردن n، تعداد واحدهای موردنیاز برای یافتن نقطه سر به سر مشخص میشود.
اگر هدفتان رسیدن به سودی مشخص است، میتوانید از معادلهی نقطه سربهسر برای محاسبهی تعداد واحدهایی که برای رسیدن به آن هدف باید بفروشید، استفاده کنید.
n x P = FC + (n x VC) + Profit
n = (FC + Profit)/(P – VC)
مثالی از محاسبه نقطه سر به سر
تصور کنید که به عرضهی محصول جدیدی فکر میکنید. تحقیقات بازار نشان داده است که مشتریان حاضرند مبلغ ۱۱۵,۰۰۰ تومان برای خرید آن بپردازند و گروه فروش شما مطمئن است که میتواند حداقل ۵۰۰ واحد در هر ماه بفروشد. تجهیزاتی که برای تولید محصول نیاز دارید ۹۰۰ میلیون تومان هزینه دارد و این هزینه برای سه سال محاسبه شده است. به عبارت بهتر ۲۵ میلیون تومان هزینهی ثابت در هر ماه خواهید داشت. باید تصمیم بگیرید که آیا این محصول از نظر مالی ارزش تولید دارد یا نه.
هزینههای ثابت در ماه ۲۵,۰۰۰,۰۰۰ تومان
هزینههای متغیر هر واحد
کار مستقیم ۲۰,۰۰۰ تومان
مواد اولیه مستقیم ۱۵,۰۰۰ تومان
حمل و نقل ۱۰,۰۰۰ تومان
کمیسیون فروش ۱۰,۰۰۰ تومان
VC نهایی به ازای هر واحد ۵۰,۰۰۰ تومان
قیمت هر واحد ۱۱۵,۰۰۰ تومان
برای محاسبهی نقطه سربهسر، از این معادله استفاده کنید:
n = 25,000/(115 – 50)
نقطه سربهسر ۳۸۵ واحد در هر ماه است. این مقدار، پایینتر از حداقل حجم فروشی است که گروه فروش فکر میکردند به آن دست پیدا میکنند، بنابراین این محصول فرصت خوبی برای سودآوری دارد.
تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر میتواند دربارهی قیمت گذاری هم نکات مفید و کاربردی ایجاد کند. برای مثال، اگر شما قیمت را تا ۱۰۵,۰۰۰ تومان کاهش دهید، نقطه سربهسر چقدر جابهجا میشود؟ برای این کار آیا باید حجم فروش را افزایش داد یا برای قیمتهای پایینتر هم این میزان فروش (۵۰۰ عدد) سودآور خواهد بود؟ با استفاده از نقطه سربهسر، میتوانید هزینهها و متغیرهای درآمد گوناگونی برای درک تأثیرات سناریوهای مختلف ارائه دهید.
محدودیتها
بهترین استفاده از تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر، ابزاری برای برنامه ریزی است. در مثال ما، مسائل بسیار دیگری هم برای بررسی وجود دارند. هزینه نحوه تعیین ایست ضرر و سطح سود فرصت صرف ۹۰۰ میلیون تومان برای تجهیزات به عنوان هزینه سرمایه، در برابر سرمایهگذاری این پول در موارد دیگر چیست؟ آیا محصول دیگری هست که بازده سرمایهگذاری (RoI) بهتری ارائه کند؟
تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر در آنچه در معادله آمده است هم بسیار محدود و جزئی است. محاسبات هزینه و درآمد میتوانند خیلی پیچیدهتر از آنهایی باشند که در تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر وجود دارند. هزینههای مواد و هزینههای دیگر میتوانند به طور قابل توجهی تغییر کنند و همیشه مشخص نیست که چه هزینههای ثابتی باید محاسبه شوند. برای مثال، از چه بخشی از هزینههای اجرایی باید استفاده کنید؟ تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر مسئلهی جریان نقدی و اینکه پروژهی پیشنهادی چه تأثیری روی صرفه به مقیاس میگذارد را هم در نظر نمیگیرد، ارزش پول را هم به حساب نمیآورد، چرا که ارزش پول در طول زمان مدام تغییر میکند.
به این دلایل و بسیاری دلایل دیگر، نقطه سربهسر اغلب در مراحل اولیهی بررسی یک تصمیم استفاده میشود. از آنجا شما میتوانید تصمیم بگیرید که آیا به بررسی بیشتری نیاز هست یا نه.
برنامه معاملاتی Trading Plan و نقش آن در موفقیت تریدر
برنامه معاملاتی یک روش سیستماتیک فردی برای شناسایی و معامله اوراق بهادار است که تعدادی از متغیرها از جمله زمان ، ریسک و اهداف سرمایه گذار را در نظر می گیرد.
اگر اگر در نظر دارید که معاملهگری شغل ثابت شما باشد و به چشم یک کسب و کار به آن نگاه کنید پس حتماً نیاز به یک برنامه معاملاتی دارید.
همه برنامه های معاملاتی شامل شرحی از فعالیت کسب و کار ، هزینههای اولیه میزان ، سرمایه برای شروع کسب و کار و میزان سرمایه در گردش است.
اگر بیزینس پلن ها به صورت صحیح و توسط افراد کارآزموده طراحی شود خطر نابودی سرمایه برای شما به شدت کاهش می یابد.
بسیاری از معامله گران جوان به دلیل نداشتن برنامه معاملاتی شفاف اغلب در ضرر هستند.
یک برنامه معاملاتی چگونگی پیدا کردن و اجرای معاملات توسط یک معامله گر را مشخص می کند ، از جمله تحت چه شرایطی اوراق بهادار را خریداری و می فروشد ، چگونگی انتخاب کردن موقعیت ها ، چگونه موقعیت های موجود در آنها را مدیریت می کند ، چه اوراق بهادار قابل معامله است و سایر موارد قوانینی فرد برای زمان معامله و قبل و بعد معامله را شامل می شود.
در طراحی برنامه معاملاتی بخش روانشناسی و پرداختن به جوانب فردی و اجتماعی فرد معامله گر توجه میشود.
پس طراحی یک برنامه معاملاتی باید مخصوص آن فرد باشد و شاید معامله گر دیگر نتوانند از آن برنامه معاملاتی استفاده کند.
درک برنامه معاملاتی
برنامه های معاملاتی را می توان به طرق مختلف و متنوعی ساخت.
جالب است بدانید در جهان به تعداد معامله گران موجود بر روی کره زمین برنامه معاملاتی وجود دارد در این صورت تعداد برنامه های معاملاتی بی نهایت است.
سرمایه گذاران معمولاً برنامه تجارت خود را بر اساس برنامه های فردی و اهداف شخصی خود تنظیم می کنند.
برنامه های معاملاتی برای معامله گران فعال روز ، یا معامله گران کاملاً طولانی بسیار حیاتی است.
برنامه معاملاتی همچنین می تواند بسیار ساده باشد ، مانند سرمایه گذار که فقط می خواهد هر ماه سرمایه گذاری خودکار را در همان صندوق های سرمایه گذاری مشترک انجام دهد یا صندوق های قابل معامله (ETF) را تا زمان بازنشستگی انجام دهد.
سرمایه گذاری خودکار و برنامه های معاملاتی ساده
سیستم عامل های کارگزاری به سرمایه گذاران این امکان را می دهد تا در فواصل منظم ، به صورت خودکار سرمایه گذاری کنند.
بسیاری از سرمایه گذاران از سرمایه گذاری خودکار برای سرمایه گذاری ماهانه مقدار مشخصی پول در صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا دارایی های دیگر مشخص می کنند.
در حالی که این فرآیند خودکار است ، اما باید همچنان براساس برنامه معاملاتی انجام شود.
به این ترتیب سرمایه گذار برای آنچه هر ماه اتفاق خواهد افتاد آمادگی بیشتری دارد و روند برنامه ریزی آنها را نیز وادار می کند که فکر کنند اگر بازار به وقف مراد پیش نرود چه کاری انجام دهند.
یک فرد 30 ساله ممکن است تصمیم بگیرد که هر ماه 500 دلار به صندوق سرمایه گذاری واریز کند.
پس از سه سال ، آنها تعادل خود را بررسی می کنند و در واقع پول خود را از دست داده اند.
آنها 18000 دلار سپرده گذاری کرده اند و دارایی آنها فقط 15000 دلار ارزش دارد.
در برنامه معاملاتی نه تنها آنچه برای ورود به موقعیت ها باید انجام شود ، بلکه همچنین زمان خروج از آن مشخص شده است.
سرمایه گذاران خرید و فروش ممکن است به طور خودکار سرمایه گذاری کنند و تا زمان بازنشستگی چیزی نمی فروشند.
آنها حتی ممکن است یک قانون داشته باشند که به دارایی های خود نگاه نکنند.
سایر سرمایه گذاران ممکن است پس از افت 10 درصدی ، 20 درصدی یا . در بازار سهام ، تصمیم به سرمایه گذاری خودکار بگیرند و سپس آنها وارد سرمایه گذاری ماهانه می شوند.
یا ، سایر سرمایه گذاران ممکن است هر ماه سرمایه گذاری خودکار را انتخاب کنند ، اما اگر ارزش سرمایه گذاری هایشان بیش از حد شروع افت کند ، از آن معامله خارج شوند.
سرمایه گذاران اتوماتیک همچنین باید تصمیم بگیرند که چه میزان سرمایه را برای هر سرمایه گذاری اختصاص دهند.
این یک تصمیم تصادفی نیست.
باید خوب فکرشده و تحقیق شود ، سپس در برنامه معاملاتی نوشته شود و دنبال شود.
در حالی که سرمایه گذاری خودکار ساده است ، برای حرکت در فراز و نشیب سرمایه گذاری ها ، هنوز یک برنامه معاملاتی لازم است.
برنامه معاملاتی تاکتیکی فعال
سرمایه گذاران کوتاه مدت و بلند مدت می توانند از یک برنامه معاملات تاکتیکی استفاده کنند.
برخلاف سرمایه گذاری اتوماتیک که سرمایه گذار در فواصل منظم اوراق بهادار را خریداری می کند ، معامله گر تاکتیکی معمولاً به دنبال ورود و خروج از موقعیت ها در سطح خاصی از قیمت یا فقط در صورت تأمین نیازهای بسیار خاص است.
به همین دلیل ، برنامه های معاملات تاکتیکی بسیار دقیق تر است.
برنامه معاملاتی تاکتیکی باید دقیقاً زمان دقیق ورود آنها به معامله را تنظیم کند.
این می تواند براساس یک الگوی نمودار ، رسیدن قیمت به یک سطح خاص ، یک سیگنال شاخص فنی ، یک سوگیری آماری یا سایر عوامل باشد که قبلا از سوی معامله گر امتحان شده است .
برنامه معاملاتی تاکتیکی فردی و استفاده دقیق
سرمایه گذاران کوتاه مدت و بلند مدت می توانند از یک برنامه معاملاتی استفاده کنند.
برخلاف سرمایه گذاری اتوماتیک که سرمایه گذار در فواصل منظم اوراق بهادار را خریداری می کند ، معامله گر تاکتیکی معمولاً به دنبال ورود و خروج از موقعیت ها در سطح دقیق قیمت یا ورود فقط در صورت تاییدیه های بسیار خاص است.
به همین دلیل ، برنامه معاملاتی تاکتیکی فردی بسیار دقیق تر است.
قوانین دیگری نیز ممکن است اضافه شود که مشخص می کند چه موقع معامله قابل قبول است و چه زمانی غیرقابل قبول است.
به عنوان مثال ، یک معامله گر روزانه ممکن است قانونی داشته باشد که اگر نوسانات زیر سطح مشخصی باشد ، معامله نمی کنند ، زیرا ممکن است حرکت و فرصت کافی وجود نداشته باشد.
در روزهای خاص اگر نوسانات بالای یک سطح مشخص باشد ، حتی اگر ضوابط ورود آنها فعال شود ، معامله نمی کنند.
تغییر برنامه معاملاتی
منظور از برنامه های معاملاتی ، اسنادی کاملاً تفکر شده و تحقیق شده است که توسط معامله گر یا سرمایه گذار نوشته شده است و به عنوان نقشه راه برای کارهایی که برای سودآوری از بازارها باید انجام دهند ، است.
هر زمان تغیری در بازار ایجاد شود ، برنامه معاملاتی نباید تغییر کنند.
تحقیقاتی که برای تهیه این طرح انجام می شود باید به آمادگی معامله گر برای فراز و نشیب های سرمایه گذاری و معاملات کمک می کند.
برنامه های معاملاتی فقط در صورت کشف روش بهتر معامله یا سرمایه گذاری باید تغییر کنند.
اگر معلوم شد که یک برنامه معاملاتی کار نمی کند ، باید آن را لغو کرد.
تا زمانی که برنامه معاملاتی جدید ساخته نشود هیچ معامله ای انجام نمی شود.
نمونه ای از یک برنامه معالاتی و اندازه گیری موقعیت و مدیریت ریسک
یک برنامه معالاتی می تواند کاملاً دقیق باشد و حداقل باید مشخص کند چه چیزی ، چه زمانی و چگونه باید خریداری شود.
چه موقع و چگونه از موقعیت ها خارج شویم ، چه سودآور و چه در ضرر.
و همچنین باید نحوه مدیریت ریسک را نیز پوشش دهد.
معامله گر ممکن است قوانین دیگری را نیز شامل شود ، از جمله اینکه چگونه اوراق بهادار برای معامله پیدا می شود ، و چه زمانی معامله مورد قابل قبول است یا نیست.
برای ارائه مثالی از شکل ظاهری یکی از این بخشها ، فرض کنیم یک معامله گر قوانین ورود و خروج آنها را تعیین کرده باشد. یعنی آنها تعیین کرده اند که کجا وارد می شوند و کجا سود می برند و ضررها را پیش بینی کرده اند.
اکنون ، آنها باید قوانین مدیریت ریسک را ارائه دهند.
قوانین یا موضوعاتی که باید در برنامه معاملاتی بگنجانید در چنین غالبیست:
فقط 1٪ سرمایه در هر تجارت را ریسک کنید
این بدان معناست که فاصله بین نقطه ورود و نقطه توقف ضرر ، ضرب در اندازه موقعیت ، نمی تواند بیش از 1٪ مانده حساب باشد.
این قانون بر اندازه موقعیت حاکم است ، زیرا اندازه موقعیت تنها ناشناخته است و باید محاسبه شود.
معامله گر ممکن است خطر 2٪ ، 5٪ یا 1.5٪ را انتخاب کند.
اهرم یا عدم اهرم amount leverage
در برنامه معاملاتی باید مشخص شود که آیا می توان از اهرم leverage استفاده کرد یا خیر ، و در صورت مجاز بودن میزان آن چقدر است. اهرم سود و زیان را افزایش می دهد.
فرض کنید یک تاجر حساب 50،000 دلاری دارد.
این بدان معناست که آنها می توانند 500 دلار در هر معامله (1٪ از 50،000 $) را به خطر بیندازند.
آنها یک سیگنال تجاری دریافت می کنند که می گوید 35 دلار بخرید و ضرر توقف 34 دلار را وارد می کنید.
تفاوت بین ورود و توقف ضرر 1 دلار است.
کل مبلغی را که می توانند به خطر بیندازند بر این اختلاف تقسیم کنید: 500 دلار / 1 دلار = 500 سهم.
اگر 500 سهم بخرند و 1 دلار ضرر کنند ، 500 دلار ضرر می کنند که حداکثر خطر آنهاست.
بنابراین ، اگر آنها می خواهند 1٪ را ریسک کنند ، 500 سهم را خریداری می کنند.
دارایی های مرتبط یا غیر همبسته
بخشی از فرایند مدیریت ریسک تعیین اینکه آیا دارایی های همبسته مجاز به معامله هستند و تا چه میزان.
به عنوان مثال ، یک سرمایه گذار باید تصمیم بگیرد که آیا اجازه دارد در دو سهم که بسیار شبیه به هم هستند موقعیت کامل را بدست آورد یا خیر.
در صورت رسیدن به ضرر توقف ، انجام این کار می تواند خطر مضاعف داشته باشد ، اما در صورت رسیدن به اهداف نیز سود مضاعف خواهد داشت.
محدودیت های برنامه معاملاتی فردی
یک برنامه معاملاتی ممکن است حاوی محدودیت هایی باشد که در شرایطی که کارها خوب پیش نمی رود ، معاملات را متوقف می کنند.
به عنوان مثال ، یک معامله گر روزانه ممکن است قانونی داشته باشد نحوه تعیین ایست ضرر و سطح سود که اگر سه معامله متوالی را از دست بدهد یا مبلغ مشخصی را از دست بدهد ، معامله کردن را در آن روز متوقف کند.
آنها معاملات روز خود را متوقف می کنند و می توانند روز بعد را از سر بگیرند.
محدودیت های برنامه معاملاتی دیگر ممکن است شامل کاهش اندازه موقعیت با یک درجه تعیین شده در شرایط خوب نیستند و افزایش اندازه موقعیت با مقدار تعیین شده در شرایط خوب هستند.
بخش مدیریت ریسک در برنامه معاملاتی ممکن است شامل همه این قوانین باشد که توسط معامله گر سفارشی شده است.
همچنین ممکن است شامل قوانین دیگری باشد که به معامله گر کمک می کند ریسک خود را با توجه به اهداف و تحمل ریسک فردی خود مدیریت کند.
دیدگاه شما