توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي


تجزیه و تحلیل بازار چیست؟ (بررسی روش‌ها، اهداف و دلایل تحلیل بازار)

تحلیل بازار اطلاعات مربوط به صنایع، مشتریان، رقبا و سایر متغیرهای بازار را در اختیار شما قرار می‌دهد؛ همچنین، با تجزیه و تحلیل بازار می‌توانید رابطه‌ی میان عرضه و تقاضا برای یک محصول یا خدمات خاص را تعیین کنید. بر اساس این اطلاعات، می‌توانید درباره‌ی استراتژی‌های احتمالی بازاریابی خود آگاهانه‌تر تصمیم بگیرید. در این مطلب انواع روش های توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي تجزیه و تحلیل بازار مورد بررسی قرار می‌دهیم، همچنین نحوه بررسی بازار را نیز می‌آموزیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

تحلیل بازار چیست؟

پیشنهادی که به بازار خاصی ارائه می‌دهید، به چه اندازه تأثیرگذار است؟ تحلیل بازار به این‌گونه سؤالات مهم پاسخ خواهد داد. هر شرکت، مشتری یا مؤسسی می‌تواند تجزیه‌وتحلیل بازار را انجام دهد.

تحلیل بازار اساس تصمیم‌گیری‌های تجاری است. برای تصمیم گیری در‌مورد خرید یا فروش، اطلاعات را از تأمین‌کنندگان و خریداران جمع‌آوری و سپس ارزیابی می‌کنید؛ همچنین، می‌توانید بازار فعلی خود یا بازارهای جدیدی را بررسی کنید.

تجزیه‌ و تحلیل بازار قسمت عمده‌ای از تحقیقات و یکی از مؤلفه‌های مهم هر طرح تجاری است. در این طرح، مدیران مشاغل ایده‌های تجاری خود را به صورت کتبی مستند می‌کنند.

در طول تجزیه و تحلیل بازار، فقط یک بازار خاص بررسی می‌شود. شرکت‌ها با استفاده از نتایج این تحقیقات، توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي فرصت‌ها و خطرات آن بازار خاص را شناسایی می‌کنند. بازار هدف اساس تجزیه‌وتحلیل بازار است.

روش های تحلیل بازار چیست؟

روش‌‌های مختلف تحلیل بازار

در این قسمت به بررسی روش های تحلیل بازار می‌پردازیم. برای انجام تجزیه و تحلیل بازار، به اطلاعات معتبر و مطمئنی نیاز دارید. به طور کلی، شرکت‌های کوچک تمایل دارند که تحقیقات لازم را به‌شخصه انجام دهند، اما شرکت‌های بزرگ‌تر اغلب از مؤسسات تحقیقاتی درخواست می‌کنند تا این کار را برایشان انجام دهند.

استفاده از روش های تحلیل بازار می‌توان جمع‌آوری داده انجام داد. تفاوت‌هایی میان تحقیقات اولیه و ثانویه وجود دارند.

در طول تحقیقات اولیه، با متخصصان بازار هدف مصاحبه می‌شود تا داده‌های جدیدی جمع‌آوری شود و مزیت آن این است که هدفِ تحقیقاتی شما همواره در کانون توجه خواهد بود؛ به این ترتیب، می‌توانید داده‌های مورد‌نیاز برای تجزیه و تحلیل بازار را جمع‌آوری کنید.

در مقابل، در تحقیقات ثانویه از سوابق و داده‌های موجود در نظرسنجی‌های قبلی استفاده می‌شود. این اطلاعات را می‌توان از داخل و خارج جمع‌آوری کرد. با انتخاب تحقیقات قبلی می‌توانید در وقت و هزینه‌ی خود صرفه‌جویی کنید، زیرا مجبور نیستید که مصاحبه‌ها و ارزیابی‌های پرهزینه را دوباره انجام دهید. منابع این داده‌ها شامل سیستم آماری فدرال، انجمن‌های تخصصی، گزارش‌های سالانه‌ی سایر شرکت‌ها یا مجلات تجاری است.

تفاوت تحلیل بازار و تحقیق بازار

پس از آشنایی با روش های تحلیل بازار به نفاوت آن با تحقیق بازار می‌پردازیم. تحقیق بازار به معنای بررسی سیستماتیک یک بازار خاص است. این تحقیقات اطلاعاتی را فراهم می‌کند که بر اساس آن می‌توانید ابزار بازاریابی مناسبی را انتخاب کنید. بر خلاف تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل بازار بر یک بازار خاص در تاریخی معین متمرکز است. هدف از تجزیه‌وتحلیل بازار شناسایی مهم‌ترین خصوصیات آن بازار و شناسایی ساختار آن در یک زمان مشخص است.

دلایل انجام تحلیل بازار

دلایل انجام تحلیل بازار

اگر می‌خواهید برنامه‌ی تجاری شما موفقیت‌آمیز باشد، باید تحلیل بازار را انجام دهید. تجزیه و تحلیل بازار اساس توسعه‌ی استراتژی بازاریابی و اقدامات مشخص بازاریابی است.

  • با انجام تحلیل بازار می‌توانید ارقام، داده‌ها و حقایق لازم برای ایده‌های خود را تهیه کنید و یک برنامه‌ی تجاری کامل و مؤثر ارائه دهید؛
  • در مراحل اولیه تحلیل بازار، می‌توانید پتانسیل بازار را تشخیص دهید و از تصمیم‌گیری‌های اشتباه خودداری کنید؛
  • می‌توانید خلأها را شناسایی کنید و به‌موقع آن‌ها را توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي جبران کنید؛
  • تجزیه و تحلیل بازار به شما نشان می‌دهد که کدام محصولات در بازار فعلی موجود هستند؛
  • با تجزیه‌وتحلیل بازار می‌توانید سد ورود به بازار را شناسایی کنید و میزان استقبال از محصول جدید را پیش‌بینی کنید.

محتوا و ساختار تحلیل بازار

تجزیه و تحلیل بازار:

  • شامل توصیف دقیق بازار هدف و تحقیقات بازار است؛
  • یک تصویر کلی از یک بازار خاص را منتقل می‌کند؛
  • شامل ۵ حوزه‌ی مختلف است که طی آن اطلاعات جمع‌آوری و سپس تحلیل می‌شود.

۱. توصیف بازار: بازار خود را بررسی کنید

نخست برای تجزیه و تحلیل بازار، باید بازار خود را تعریف کنید و آن را از سایر بازارها متمایز کنید. بسته به محصول یا خدماتی که دارید، می‌توانید از معیارهای مختلفی استفاده کنید و بازار خود را تعریف کنید.

برای انجام تحلیل بازار، باید بازار هدف را بر اساس ویژگی‌های خاص، به بخش‌های مختلف تقسیم کنید. خصوصیاتی مانند اجتماع، جمعیت، سن، جنس، درآمد یا منطقه جزء این ویژگی‌ها هستند.

توصیف بازار باید سؤالات زیر را نیز شامل شود:

  • محصول یا خدمات شما برای کدام بازار هدف مناسب است؟
  • محصول شما برای کدام گروه سنی مناسب است؟
  • متوسط درآمد بازار هدف شما چقدر است؟
  • کدام منطقه‌ بازار هدف شماست؟

تا آن‌جا که ممکن است برای تحلیل بازار، باید اطلاعات خاصی را در‌مورد بازار هدف خود پیدا کنید:

  • آیا بازار هدف شما موکا یا قهوه‌ی سیاه می‌نوشد؟
  • گروه هدف شما با چه سرعتی قهوه می‌نوشد، ۲۰ یا ۳۰‌ دقیقه؟

۲. اندازه‌ی بازار و توسعه‌ی آن: بازار هدف خود را برای تحلیل بازار ارزیابی کنید

هنگام تعیین اندازه‌ی بازار خود در تجزیه و تحلیل بازار، باید از داده‌هایی دقیق و به‌روز استفاده کنید. این قسمت از تحلیل بازار درمورد تعیین و ارزیابی گردش مالی یا حجم فروش محصول یا خدمات در یک بازار خاص است. بر اساس این ارقام، توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي می‌توانید توسعه‌ی بازار را پیش‌بینی و میزان جذابیت آن را شناسایی کنید. توسعه‌ی بازار شامل رشد بازار و نرخ آن است.

۳. منابع مناسب برای تهیه‌ی اطلاعات: منابع بازار خود را شناسایی کنید

ارگان‌های اداری و سایت‌های اینترنتی زیر، اطلاعات رایگانی را برای تجزیه و تحلیل بازار در اختیار شما قرار می‌دهند:

  • در وب‌سایت استاتیستا (Statista) می‌توانید از آمار، داده‌های بازار و مطالعات به‌ صورت آنلاین استفاده کنید؛ همچنین، می‌توانید داده‌های مؤسسات تحقیقاتی، اطلاعات دنیای تجارت و آمارهای رسمی را مشاهده کنید.
  • وب‌سایت گلوبال دیتا (GlobalData) سالانه بیش از ۱۵,۰۰۰ گزارش، جلسه‌ی توجیهی، پیش‌بینی و کتاب منتشر می‌کند. این سایت طیف گسترده‌ای از بخش‌ها، شرکت‌ها و کشورها را شامل می‌شود.

ویژگی‌های تحلیل رقابتیِ بازار هدف

ویژگی‌های تحلیل رقابتیِ بازار هدف - تحلیل بازار

تجزیه‌و تحلیل رقابتی عوامل فردی و مهم بازار را بررسی می‌کند. ویژگی‌های اساسی بازار، تحلیل بازار و توصیف می‌شوند.

«چارچوب ۵ عامل» ابزاری مناسب برای تحلیل بازار، به‌ویژه در صنعت مشاوره است. مایکل ای پورتر (Michael E. Porter)، نظریه‌پرداز مدیریت، عوامل مهم برای تجزیه و تحلیل بازار و رقابت را این‌گونه تعیین کرده‌است:

۱. قدرت چانه‌زنی مشتریان

اولین عامل تحلیل بازار باید بررسی کنید که واکنش مشتریان در برابر افزایش یا کاهش قیمت چگونه خواهد بود؟ آیا محصول یا خدمات شما برای بازار هدف مهم است؟

۲. قدرت چانه‌زنی تأمین‌کنندگان

اگر تعداد تأمین‌کنندگان شما محدود باشد، قدرت چانه‌زنی بسیار بالایی خواهند داشت. شما در برابر افزایش قیمت، چگونه واکنش نشان خواهید داد؟

۳. تهدید محصولات جایگزین و بازارها

در عامل سوم تجزیه و تحلیل بازار به این بپردازید که آیا گزینه‌های دیگری برای محصول یا خدمات شما وجود دارند؟ آیا نوآوری‌های در حال ظهور، توزیع محصول یا خدمات شما را به خطر خواهند انداخت؟

۴. رقبای جدید و موانع ورود به بازار

اگر بازار هدف شما جذابیت خاصی داشته‌باشد، مطمئنا رقبای جدیدی وارد بازار خواهند شد. آیا موانعی برای ورود رقبا به بازار وجود دارند؟

به عنوان مثال، هزینه‌های زیاد سرمایه‌گذاری برای یک محصول یا خدمات می‌تواند مانعی برای ورود به بازار باشد؛ همچنین، اگر دستیابی به سطح مشخصی از آگاهی، دسترسی به منابع و تأمین‌کنندگان انحصاری دشوار باشد، فروشگاه شما در مکان نامناسبی قرار داشته‌باشد یا سرمایه‌ی موردنیاز برای بازاریابی بالا باشد، دسترسی به بازار دشوارتر خواهد شد.

۵. رقبای موجود در بازار

برای تجزیه و تحلیل بازار باید بررسی کرد که میزان رقابت چقدر است؟ چه کسی بر بازار تسلط دارد؟ کدام رقبا جلوتر هستند و چرا؟

در تحلیل رقابتی، باید نه‌تنها مشتریان، بلکه رقبا و مزایای محصول آن‌ها و محصولات خود را نیز بشناسید:

  • باید با چه سرعتی وارد بازار شوید؟
  • ورود به بازار چه خطراتی را در پی دارد؟
  • چه کسانی محصولات مشابهی را ارائه می‌دهند و چه تعداد رقیب دارید؟
  • شما چه نقاط قوتی دارید؟ رقبای شما چه نقاط قوتی دارند؟
  • آیا بازار توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي هدف شما و رقبا شباهتی به هم دارند؟

تجزیه و تحلیل بازار در صنایع مشتری‌محور

تجزیه‌وتحلیل صنایع مشتری‌محور - تحلیل بازار

تجزیه‌وتحلیل صنایع مشتری‌محور صنایعی را که بیش‌ترین فروش یا گردش مالی را دارند، مشخص می‌کند.

برای انجام این کار باید دوباره به تحلیل بازار تعریف‌شده‌ی خود مراجعه کنید، سپس می‌توانید ساختار و جذابیت صنایع را با توجه به جنبه‌های مختلف فروش، تجزیه‌وتحلیل کنید؛ پس از آن، می‌توانید گروه‌های هدف و صنایع مختلف آن‌ها را شناسایی و نیازهای مشتری را تعیین کنید. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، می‌توانید استراتژی‌های بازاریابی مناسبی را برای کسب‌وکار خود ایجاد کنید.

باید به سؤالات زیر پاسخ دهید:

  • درآمد کسب‌شده در آن صنعت خاص چقدر است؟
  • کدام شرکت رهبری بازار را در دست دارد؟
  • روند فعلی صنعت چگونه است؟
  • کدام نوآوری‌ها توانسته‌اند صنعت را پیش ببرند؟

تحلیل پتانسیل بازار هدف: آیا این بازار در آینده توسعه خواهد یافت؟

تجزیه و تحلیل بازار نمایانگر وضعیت گذشته و فعلی یک بازار است؛ همچنین، روند توسعه‌ی آینده‌ی آن را نیز نشان می‌دهد. برای دستیابی یه این هدف، کارمندان بالقوه، موانع ورود به بازار، عوامل موفقیت و همچنین تحولات و روندهای فعلی را بررسی می‌کند. پیش‌بینی میزان توسعه‌ی بازار برای برنامه ریزی فروش و سرمایه‌گذاران احتمالی مهم است.

جمع‌بندی

مشاغل با استفاده از روش های تحلیل بازار، می‌توانند اطلاعات ارزش‌مندی را در‌مورد بازارهای خاص به دست آورند. اگر در حال راه‌اندازی یک کسب‌وکار هستید و می‌خواهید که بازار فعلی خود یا بازار جدیدی را بررسی کنید، با استفاده از تحلیل بازار می‌توانید فرصت‌ها و خطرات آن بازار را شناسایی و ارزیابی کنید.

بر اساس تجزیه و تحلیل بازار، می‌توانید استراتژی‌های بازاریابی مشخصی را توسعه دهید و ایده‌ی خود را با موفقیت پیاده‌سازی کنید.

چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟

حجم معاملات ارز دیجیتال

شما از چه ابزاری برای تحلیل معاملات خود در بازار رمزارزها استفاده می‌کنید؟ گاهی اوقات معامله‌گران به سراغ انواع و اقسام ابزارهای تحلیل تکنیکال می‌روند. ابزارهایی که استفاده از آن‌ها گاهی بسیار دشوار است؛ اما به‌راحتی از کنار ابزارهای ساده و کلیدی برای تحلیل ارزهای دیجیتال می‌گذرند. حجم معاملات ارز دیجیتال یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیلی پیش روی معامله‌گران است. در این مقاله قصد داریم راه و روش سود کردن با استفاده از حجم معاملات رمزارزها را بررسی کنیم. تا پایان با ما همراه باشید.

فهرست عناوین مقاله

حجم معاملات ارز دیجیتال چیست؟

احتمالاً، شما که در حال خواندن این مقاله‌اید، با مفهوم اندیکاتور آشنایی دارید. اگر به مطالعه بیشتر در این زمینه نیاز دارید، به مقاله اندیکاتور چیست ، مراجعه کنید. آیا می‌دانید که می‌توان از حجم معاملات به‌عنوان اندیکاتوری معتبر استفاده کرد؟ حتماً می‌پرسید چگونه این کار ممکن است؟

به زبان ساده، حجم معاملات، شاخصی است که میزان معاملات ارز دیجیتالی مانند بیت‌کوین را در بازه زمانی مشخصی تعیین می‌کند. حجم معاملات معمولاً بر حسب تعداد رمزارز خریدوفروش‌شده یا ارزش معادل دلاری آن‌ها برآورد می‌شود.

حجم معاملات ارز دیجیتال چیست

تجزیه‌ و تحلیل حجم معاملات ارز دیجیتال، تصویر روشنی از میزان نقدینگی وارد یا خارج‌شده به معامله‌گران ارائه می‌دهد. همچنین، به کمک این شاخص می‌توان رفتار جمعی خریداران و فروشندگان را در بازه زمانی مشخصی تحلیل کرد. مثلاً، فرض کنید بیت‌کوین در محدوده قیمت 25 هزار دلار، با نوسان کمی همراه است؛ اما در عوض، حجم معاملات آن زیاد است. به نظر شما، این اتفاق نشانه چیست؟

بله؛ درست حدس زدید؛ در این شرایط، عمده خریداران و فروشندگان بیت‌کوین در بازار معتقدند که قیمت دارایی مدنظرشان در محدوده معقول و منصفانه‌ای برای معامله قرار دارد. به همین دلیل سفارش‌های خود را در بازار ثبت می‌کنند.

برای مشاهده حجم معاملات ارز دیجیتال در بازه‌های زمانی مختلف، می‌توانید از سایت‌های معتبری مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap) و تریدینگ ویو (Tradingview) استفاده کنید.

روش‌های سود کردن با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال

سود کردن در بازار نزولی و صعودی هدفی ایدئال برای هر معامله‌گری است. استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال، کمک زیادی برای نزدیک شدن به این هدف می‌کند. حال که با مفهوم حجم معاملات آشنا شدید، وقت آن رسیده است که با نحوه استفاده از آن برای بهبود معاملات نیز آشنا شوید. برای این منظور، نکات زیر را با دقت مطالعه کنید.

1. تأیید روندها

در صورتی که قیمت افزایش پیدا کند ولی حجم معاملات کاهش داشته باشد زنگ خطری برای اتمام روند است.

حجم معاملات ابزاری کلیدی برای تأیید روندهای نزولی و صعودی است. بازار رو به رشد باید با افزایش حجم همراه باشد؛ به این معنی که خریداران برای افزایش قیمت، پُرقدرت حاضر می‌شوند. اگر قیمت ارز دیجیتال افزایش یابد، درحالی‌که حجم معاملات آن کاهش پیدا کند، نشانه مهمی از تضعیف قدرت خریداران است؛ بنابراین، این موضوع هشداری جدی مبنی بر نزدیک شدن به پایان روند صعودی است.

2. تغییر روندها

افزایش حجم معاملات در انتهای روند نزولی

لازم است در اینجا به نکته فوق‌العاده مهمی اشاره کنیم. کاهش یا افزایش قیمت در حجم معاملات زیاد ارز دیجیتال، سیگنال بسیار قوی‌تری به شمار می‌رود. این جمله مهم را با ذکر مثالی توضیح می‌دهیم. تصور کنید بیت‌کوین در روند نزولی قرار دارد. در پایان روند نزولی، خریداران دست به کار می‌شوند و با حجم بالا، سفارش‌های فروش را از بازار جمع می‌کنند. به این ترتیب، یکباره حجم معاملات افزایش پیدا می‌کند. این اتفاق سیگنالی بسیار قوی از نزدیک شدن به انتهای روند نزولی در بازار است.

3. شناسایی حمایت و مقاومت

تصور کنید در پایان روند نزولی قیمت اتریوم، حجم معاملات افزایش می‌یابد. سپس روند صعودی آغاز می‌شود. پس از مدتی، بار دیگر روند معکوس می‌شود و قیمت اتریوم کاهش پیدا می‌کند. اگر در حرکت نزولی موج دوم، قیمت اتریوم از پایین‌ترین سطح قیمت موج نزولی قبلی کمتر نشود و همچنین، حجم معاملات در روند نزولی دوم نسبت به روند نزولی قبل کمتر شود، در این شرایط، می‌توانیم پایین‌ترین سطح قیمت قبلی را به‌عنوان حمایت اتریوم در نظر بگیریم و درنتیجه، به پولبک در نمودار قیمت اتریوم امیدوار باشیم. دقیقاً عکس این ماجرا نیز برای روند صعودی و تشخیص مقاومت روی نمودار قیمت صادق است.

4. شناسایی روند‌های کاذب

نکته دیگر این است که اگر تغییر روندها با حجم معاملات کم همراه باشد، باید با دیده تردید به آن نگریست؛ چرا که نشان‌دهنده نداشتن توانایی لازم برای تغییر روند است. به این ترتیب، احتمالاً تعدادی از معامله‌گران فریب‌خورده از معامله خارج یا به آن وارد می‌شوند و بعد از مدت کوتاهی، رمزارز بار دیگر به روند قبلی بازمی‌گردد.

شاخص نمایه حجم معاملات چیست؟ (Volume Profile)

در حالت عادی، حجم معاملات ارز دیجیتال را بر اساس زمان روی نمودار تجزیه و تحلیل می‌کنیم؛ اما جالب است بدانید که شاخص دیگری به نام نمایه حجم معاملات نیز وجود دارد. به کمک این شاخص، حجم معاملات بر اساس قیمت ارز دیجیتال بررسی می‌شود و می‌توان نقاط حمایت و مقاومت را خیلی راحت‌تر روی نمودار قیمت تشخیص داد.

در سایت معتبر تریدینگ ویو (Tradingview) می‌توانید این شاخص را مشاهده کنید. برای این منظور، ابتدا وارد سایت شوید و جفت ارز معاملات مدنظر خود را انتخاب کنید. ما در اینجا جفت ارز BTC / USDT را انتخاب می‌کنیم. در ادامه، نمودار قیمت این جفت ارز معاملاتی در صفحه به نمایش درمی‌آید.

اندیکاتور Volume Profile در تریدینگ ویو

در سمت چپ نمودار، ابزارهایی در اختیار شما قرار دارد. مطابق تصویر زیر، روی آیکون ابزار Prediction and Measurement Tools کلیک کنید. منویی به نمایش درمی‌آید. روی آخرین گزینه، یعنی Fixed Range Volume Profile کلیک کنید.

آموزش استفاده از اندیکاتوز والیوم پروفایل

در ادامه، باید محدودة مدنظر روی نمودار قیمت را با استفاده از موس انتخاب کنید. سپس نمودار مربوط به شاخص نمایة حجم معاملات به نمایش درمی‌آید. نتیجه، چیزی مشابه تصویر زیر است. در این نمودار به‌راحتی می‌توان تشخیص داد که در چه محدوده قیمتی حجم معاملات افزایش پیدا کرده است.

کلام پایانی

در این مقاله نحوه استفاده از شاخص حجم معاملات ارز دیجیتال در بازار رمزارزها را بررسی کردیم. از این شاخص می‌توانید برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت ارزهای دیجیتال روی نمودار قیمت استفاده کنید. از شاخص حجم معاملات در تایم فریم‌ های کوتاه استفاده کنید تا بهترین نتایج را به دست آورید. درعین‌حال، توجه کنید تنها با استفاده از حجم معاملات نمی‌توانید معاملات موفقی داشته باشید؛ بلکه لازم است از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز در کنار حجم معاملات استفاده کنید. آیا تاکنون از حجم معاملات رمزارزها برای تحلیل رمزارزها استفاده کرده‌اید؟

تاثیر اخبار اقتصادی در فارکس

اخبار و آمار و اطلاعات اقتصادی تاثیر به سزایی در بازارهای مالی دارند و بر روی نوسانات بازار تاثیر می گذارند به همین دلیل از اهمیت بالایی برخوردار هستند و باید توسط معامله گران بازارهای مالی تجزیه تحلیل شوند.

این آموزش یکی از دهها آموزشی است که در سایت تجارت اف ایکس منتشر شده است. برای مشاهده تمامی آموزشها روی عبارت آموزش فارکس کلیک کنید.

استراتژی معاملات اخبار اقتصادی

اخبار اقتصادی چه تاثیری در فارکس دارد؟

بروکر جاست فارکس

زمانی که معامله گران در بازارهای مالی معامله انجام می دهند تنها توجه به تکنیکال کافی نیست و معامله گران باید به عواملی که باعث حرکات در نمودارهای بازار می شود دقت داشته باشند،یکی از مهم ترین عوامل اصلی تاثیرگذار بر بازارهای مالی اخبار هستند.

سرمایه گذاران و افرادی که در بازار فارکس مشغول به فعالیت هستند باید اخبار تاثیرگذار بر بازار فارکس را پیگیری کنند،آنها می توانند با آگاهی از اخبار تاثیرگذار حرکات قیمت را در آینده را پیش بینی کنند.به عبارتی اخبار اقتصادی مانند یک راهنما برای معامله گران بازارهای مالی عمل می کند و می تواند مسیر درست را به آنها نشان دهد و معامله گران می توانند با بررسی و تجزیه تحلیل اخبار مهم اقتصادی رویدادهای مهم بازار فارکس را در آینده پیش بینی کنند.

معامله گران می توانند با استفاده از تحلیل فاندامنتال تاثیر اخبار بر فارکس را ارزیابی کنند،با استفاده ار تحلیل فاندامنتال تمام مواردی که در یک اخبار منتشر شده بر روی بازارهای مالی تاثیر بگذارد را بررسی و تجزیه تحلیل کرد و کاربرد زیادی در بازارهای مالی دارد.

مهم ترین اخباری که می توانند بر روی بازارهای مالی تاثیر به سزایی داشته باشند اخبار اقتصادی هستند و پس از اخبار اقتصادی،اخبار سیساسی بر بازارهای مالی تاثیر می گذارند،سایر اخبارها از اهمیت زیادی برخوردار نیستند و تاثیر به سزایی در بازارهای مالی ندارند.بنابراین معامله گران در بازارهای مالی باید اخبار اقتصادی و سیاسی را پیگیری کنند.

البته باید دقت داشته باشید که برخی از اخبارهای مهم که جنبه اقتصادی ندارند نیز ممکن است درون خود یک خبر اقتصاد مهم داشته باشند و بر روی میزان عرضه و تقاضا در بازارهای مالی تاثیرگذار باشند.بنابراین معامله گران در بازارهای مالی باید بتوانند اخبار تاثیر گذار در را شناسایی کنند.

بنابراین معامله گران در بازارهای مالی چه آنهایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند و چه آنها یی که از تحلیل فاندامنتال استفاده می کنند باید اخبار اقتصادی تاثیر گذار بر معاملات بازار فارکس را بررسی و تجزیه تحلیل کنند.

اخبار معمولا به دو صورت بر روز بازارهای مالی تاثیر می گذارند.اولین تاثیر در زمان انتشار یک خبر اتفاق می افتد که بر روی میزان عرضه تقاضا تاثیر می گذارد و حتی اگر در بازار تاثیر خود را نگذاشته باشد باعث افزایش قیمت خواهد شد که به آن تاثیر غیرواقعی گفته می شود.

دومین تاثیر اخبار زمانی اتفاق می افتد که اخبار تاثیر توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي واقعی خود را بر روی بازارهای مالی می گذارد و باعث افزایش یا کاهش قیمت می شود.

به این نکته توجه داشته باشید که گاهی اخبار اقتصادی غیرواقعی و شایعات بر روی بازارهای مالی تاثیر می گذارند که این تاثیر مانند تاثیر غیرواقعی اخبار اقتصادی در مرحله اول است.بنابراین باید اخبار واقعی را از غیرواقعی شناسایی کنید و به اخبار واقعی اهمیت دهید.

شایعات قبل از اعلام سود و تفسیر پس از آن گزارش های خبری رخ می دهند که معامله گران باید کاملا از آنها چشم پوشی کنند. توصیف اینگونه از اخبار این است که برخی رویدادهای غیرمنتظره مانند شایعات ادغام،اعتصابات کارگری، تغییرات مدیریتی و بی نظمی های حسابداری ، بازار را به شدت بالا یا پایین خواهند کرد.

با این حال معامله گران نباید مبادله براساس این اخبار انجام دهند.این عرصه شرکت های تجاری برنامه ریزی شده با رایانه های فوق توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي سریع و الگوریتم های مبتنی بر رویداد است که اهمیت دارد و به طور مداوم فیدهای زنده را اسکن می کند و به دنبال اخباری است که می تواند بر ارزش خالص سهام عمومی تأثیر بگذارد.

گاهی شناسایی اخبار و تاثیری که بر روی بازارهای مالی ایجاد می کند بسیار ساده است و می توان از روی متن یک خبر به مفهوم آن پی برد اما گاهی برخی اخبار بسیار پیچیده هستند و برای بررسی آنها باید زمان زیادی صرف تجزیه تحلیل شود که نیاز به مهارت بالایی در تحلیل فاندامنتال دارد.

بنابراین سرمایه گذاران وافرادی که در بازارهای مالی مشغول به فعالیت هستند نباید از اهمیت اخبار اقتصادی و سیاسی تاثیرگذار بر بازارهای مالی غافل شوند و باید اخبارهای مهم تاثیرگذار را پیگیری کنند.

مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس

حتی با وجود رشد چشم‌گیر بازار سرمایه ایران طی چند سال اخیر و کسب سودهای کوچک و بزرگ توسط صاحبان سرمایه، نباید روزهای سخت بازار بورس را فراموش کرد. ذات بازارهای مالی افت و خیز است و افراد باید در جایگاه خود بتوانند با مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس، بهترین نتیجه را از این بازار بزرگ کسب کنند.
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران باشد. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، تفکر منطقی با برنامه‌ریزی دقیق معاملاتی برای فرد الزامی است. در ادامه قصد داریم تا ابتدا مدیریت سرمایه را بررسی کنیم و به خصوص در این زمینه با مدیریت ریسک آشنا شویم. معامله‌گری که از آرامش روحی بیشتری در زمان معاملات برخوردار بوده و تمام ریسک‌های ممکن را شناسایی و با در نظر گرفتن آن‌ها اقدام به سرمایه‌گذاری کرده، قطعا موفقیت را بهتر از دیگر معامله‌گران لمس می‌کند.

مدیریت سرمایه چیست؟

دانش و مهارت سرمایه‌گذاری در بازار مالی با متحمل شدن ریسک حداقلی و نتیجه کسب بازدهی حداکثری را مدیریت سرمایه می‌نامند. در بحث مدیریت سرمایه کنترل ریسک و حفظ دارایی از اصلی‌ترین قوانین است. برای درک وابستگی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک جالب است بدانید که حتی برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک می‌نامند. به عبارتی برای مدیریت سرمایه و به دست آوردن بازدهی مورد انتظار باید مقدار ریسک مشخصی را بپذیرید. اما دقت داشته باشید که باید سطح ریسک‌پذیری خود را از قبل از ورود به معاملات تعیین کنید. این کار به منظور جلوگیری از ضررهای سنگین مالی انجام می‌شود. با مشخص بودن بازده مورد انتظار و سطح ریسک‌پذیری و ایجاد تعادل در این مفاهیم، باید در نهایت برای کسب سود، امکان تحمل ضرری معقول نیز پیش روی شما باشد.

مدیریت سرمایه

قوانین مدیریت سرمایه در فرآیند معاملات، می‌تواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر زیادی داشته باشد. با ترکیب استراتژی معاملاتی درست و مدیریت سرمایه به مرور زمان شاهد رشد سرمایه خود خواهید بود. جزئیات نقشه راه مدیریت سرمایه وابسته به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی و روحیات شخصی او است. با تعیین این معیارها سرمایه‌گذار در برابر درجه ریسک‌پذیری خود در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر قرار خواهد گرفت تا از قواعد مدیریت ریسکی متناسب با شخصیت سرمایه‌گذاری خود استفاده کند.
امروزه برای مدیریت سرمایه و ریسک روش‌های مختلفی وجود دارد. این روش‌ها فرمول مشخصی ندارند؛ اما برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه وجود دارند.

مدیریت ریسک چیست؟

مفهوم مدیریت ریسک در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد و نقش آن در معاملات پررنگ است. برای یک معامله‌گر بهترین کار این است که ریسک را به ‌خوبی بشناسد و آن را درک کند. از آنجاست که به ‌جای ترسیدن می‌تواند به کنترل ریسک بپردازد.

همیشه ریسک به معنی خطر نیست. شاید به دلیل این که ریسک از نظر برخی از معامله‌گران مساویست با خطر، بسیاری افراد دوست دارند تا جایی که امکان دارد از آن پرهیز کنند. اما موضوع این است که می­توان مدیریت ریسک را به کار گرفت تا خطرات موجود معاملات را حذف کرد. ریسک ذات بازار مالی است؛ اما رمز موفقیت در این است که بدانید چه ریسک­هایی را باید در نظر بگیرید و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کنید.

مدیریت سرمایه

در زمینه مدیریت ریسک مسئله اصلی این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک معاملاتی را می‌پذیرند و یا اصلا ریسک را نمی‌پذیرند. در مدیریت ریسک تعادل در این مسئله بسیار اهمیت دارد و یکی از رموز اصلی موفقیت در بازار سرمایه محسوب می‌شود. اجتناب کامل از ریسک به هر قیمتی می‌تواند فرصت­های خوب معاملاتی را از بین ببرد.
در تعاریف، ریسک در بازار بورس را می‌توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. انواع دیگر ریسک‌ را می‌توان زیرمجموعه‌ این دو ریسک محسوب کرد. ریسک‌ها به طور کلی به ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم می‌شوند.

ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک از کل سیستم ناشی می‌شود. وقوع حوادث سیاسی یا اقتصادی می‌تواند تمام بازار را با ریسک تغییر مواجه کند. ریسک سیستماتیک کل بازار را درگیر می‌کند و در زمان رخداد آن تفاوتی بین سهام ارزنده بازار با دیگر سهام وجود ندارد. به عنوان مثالی برای ریسک سیستماتیک می‌توانیم به شیوع ویروس کرونا در جهان اشاره کنیم. با شیوع کرونا تمام بازارهای مالی جهانی به خصوص در ماه‌های نخست سال 2020 دچار افت قیمت شدند. ریسک سیستماتیک قابلیت حذف از سرمایه‌گذاری ندارد. حتی به دلیل این که مدیریت این ریسک از توانایی سرمایه‌گذار خارج است، توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي آن را ریسک غیر قابل اجتناب نیز می‌نامند.
ریسک نرخ بهره، ریسک تورم در اقتصاد، ریسک سیاسی کشور، ریسک تجاری یا محدودیت‌ ناشی از قوانین یا تحریم و ریسک نوسانات نرخ ارز از جمله ریسک‌هایی هستند که در دسته ریسک‌های سیستماتیک قرار داده می‌شوند و اجتناب از آن‌ها ممکن نیست.

ریسک غیر سیستماتیک

دسته دوم از ریسک را ریسک غیر سیستماتیک می‌نامند. در ریسک غیر سیستماتیک بخشی از بازار تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در حقیقت این بزرگترین تفاوت این دو دسته ریسک است. گاها حتی تنها یک یا چند شرکت با ریسک غیر سیستماتیک تحت تأثیر قرار می‌گیرند. این ریسک ناشی از مشکلات درونی شرکت‌ها بوده و به موارد داخلی شرکت یا یک صنعت خاص باز می‌گردد. این نوع ریسک قابل کاهش و یا حتی حذف کلی است. البته برای این کار نیاز به تدبیراندیشی کلان وجود دارد.

برای مثال مشکلات موجود در مدیریت شرکت و یا حتی استفاده نادرست از منابع می‌تواند هزینه‌ها را افزایش و به تبع سود را کاهش دهد. بنابراین این مدل ریسک مربوط به مشکلات درونی شرکت است و نمی‌تواند تأثیر منفی روی شرکت‌های دیگر یا کل بازار بگذارد. ریسک غیر سیستماتیک را ریسک قابل اجتناب نیز می‌نامند؛ زیرا توانایی حذف آن وجود دارد.

با توجه به این که کنترل ریسک سیستماتیک از توان ما خارج است، زمانی که صحبت از مدیریت ریسک توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي می‌شود، مقصود تغییر در ریسک غیر سیستماتیک است. ریسک عملیاتی شرکت، ریسک مربوط به تغییر قوانین مربوط به حوزه فعالیت شرکت، ریسک اعتباری، ریسک خرید مواد اولیه و … نمونه‌ای از انواع ریسک‌های غیر سیستماتیک محسوب می‌شوند.

چطور می‌توانیم ریسک را مدیریت کنیم؟

در مدیریت ریسک ما ابتدا باید بتوانیم نوع ریسک را مشخص کنیم. برای مثال باید ریسک‌های موجود در شرکت و حتی ریسک‌های موجود در بازارهای گوناگون شناسایی شوند. پس از شناخت ریسک باید به دنبال حداقل سازی ریسک‌های هر دارایی موجود در سبد دارایی‌ باشیم. حتی پس از شناسایی فرصت‌ها و تهدیدهای موجود، در صورتی که خطر جدی برای سهم شناسایی شد باید تصمیم به فروش آن سهم بگیریم.
برای فعالیت در بازار بورس باید بتوانیم اشتباه کردن را بپذیریم و قبل از اینکه مشکلات توانایی تصمیم‌گیری را از ما بگیرند، از معامله خارج شویم. در این بین داشتن استراتژی معاملاتی یکی از ضروری‌ترین بخش‌های مدیریت ریسک است. معامله‌گر موفق باید بداند در چه نقاطی برای خرید و فروش سهم اقدام کند و وارد سهم ‌شود. گاهی به امید درست شدن شرایط و باقی ماندن در یک موقعیت معاملاتی شرایط روز به روز بدتر شده و دارایی از بین خواهد رفت. بنابراین مفاهیمی مانند حد ضرر به وجود آمده‌اند که آشنایی با آن‌ها از الزامات معامله‌گری در بازار سرمایه است

تعادل در ریسک چگونه ایجاد می‌شود؟

برای رسیدن به تعادل در سرمایه‌گذاری ریسک غیر سیستماتیک باید به حداقل ممکن برسد. این کار را می‌توان با ایجاد پرتفویی متشکل از سهم‌های گوناگون ممکن کرد. پس از بررسی سهم‌ها و شناسایی ریسک‌های موجود باید به بررسی بیشتر دارایی خود بپردازیم تا بتوانیم با ایجاد تغییرات بزرگ و کوچک ریسک را برای سرمایه‌گذاری خود کاهش دهیم. برای این کار می‌توانیم از کنار هم قراردادن سهامی که دارای ریسک‌های مشابه هستند، در سبد سرمایه‌گذاری خود پرهیز کنیم. برای مثال اگر سهام شرکتی دارای ریسکی مشخص است، بهتر است شرکت دیگری با همین ریسک در سبد خود نداشته باشیم و برای پوشش ریسک، سهام شرکتی را خریداری کنیم که شکل دیگری از ریسک غیر سیستماتیک را با خود به دوش می‌کشد.
این حالت تعادلی‌ترین حالت ممکن در بازار سهام است که با تنوع بخشی و تشکیل سبد سرمایه‌گذاری به وجود می‌آید.
از طرفی برای کاهش ریسک بهتر است تا از صنایع نیز بهترین سهم‌ها را انتخاب و خریداری کنیم. اگر تمام سرمایه خود را روی یک شرکت سرمایه‌گذاری کنیم، تمام دارایی خود را در معرض ریسک آن سهم قرار داده‌ایم. در صورتی که تشکیل سبد سهامی که سهام مختلف را از صنایع مختلف با میزان ریسک مختلف در خود دارد، نقش مؤثری در متعادل ساختن ریسک و حداکثرسازی سود دارد.

مدیریت سرمایه

البته برای متعادل ساختن ریسک نباید نقش تنوع بخشی سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف را فراموش کرد. به عبارتی هر بازار مالی با توجه به رکود و رونق موجود می‌تواند جذاب باشد. در این شرایط می‌توان زمانی که بازار مالی خاصی با ریسک زیادی مواجه شده است، در بازار مالی دیگری سرمایه‌گذاری کرد و از این طریق نیز به تعادل رسید. یک سرمایه‌گذار موفق باید بتواند در خصوص بازارهای مالی متفاوت بررسی‌های لازم را انجام دهد و شرایط آن‌ها را تحلیل کند. این را نیز مد نظر داشته باشید که در صورت تغییرات ناگهانی یک بازار نیاز به تغییر سریع آن نیست. گاهی پس از مدت کوتاهی شرایط به حالت اولیه باز می‌گردد.

نکاتی که در زمینه مدیریت سرمایه و ریسک باید رعایت کنید

پس از اینکه مفهوم مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را درک کردیم، باید بتوانیم از آن در معاملاتمان استفاده کنیم. اما مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نیاز به رعایت یکسری قواعد مرسوم دارد. در ادامه قصد داریم تا توصیه‌های رایج در این زمینه را بررسی کنیم:

_ حتما پیش از ورود به موقعیت معاملاتی ریسک و بازدهی که از معامله انتظار دارید را تعیین کنید.

_ تعیین حد ضرر برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. با رشد قیمت سهم باید حد ضرر را به صورت پله‌ای تغییر دهید تا با شرایط جدید هماهنگ باشد.
_ طبق اصول سرمایه‌گذاری حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی 3 درصد است.
_ در صورت وجود چندین موقعیت معاملاتی باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم کرد.
زمانی که به بازدهی زیاد معاملات می‌اندیشید، ریسک سنگین آن را نیز مد نظر داشته باشید. زیرا همانطور که می‌دانید سود بیشتر مساویست با ریسک بیشتر معاملات.
_ برای معاملات خود حد سود تعیین کنید. هیچ سهمی تا ابد رشد نخواهد کرد. بنابراین گاهی به طمع سود بیشتر ممکن است به ناگاه وارد یک شرایط نزولی شده و سود و سرمایه خود را از دست بدهید.
سخن پایانی
به عنوان یک سرمایه‌گذار موفق در بازار سرمایه باید دیدگاه کاملی راجع به ریسک داشته باشیم و بتوانیم ریسک سهام مختلف را شناسایی کنیم. از ریسک کردن نترسید و به جای آن مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را فرا بگیرید. ریسک عضوی جدانشدنی از بازارهای مالی است و باید از آن استفاده کرد تا با مدیریت درست شرایط بهترین موقعیت‌های معاملاتی را شکار کرد. این نکته را نیز فراموش نکنید که برای سرمایه‌گذاری موفق باید پیش از ورود به بازار دوره‌های آموزشی لازم را گذرانده باشید و بتوانید بازار را تحلیل کرده تا بهترین مدیریت سرمایه را برای دارایی خود انجام دهید.

کاربرد علم داده در امور مالی

تردیدی نیست که کلان داده (Big Data) اقتصاد ما را متحول کرده است. شاید بهترین نمونه این تحول در بخش مالی جهان اتفاق افتاده باشد. به عنوان یکی از اولین صنایعی که کلان داده را به طور کامل پذیرفته است، امور مالی از تحول دیجیتال برای تبدیل نیرو به قدرت استفاده کرده است.

اکنون از قیمت‌گذاری خودکار گرفته تا بانکداری آنلاین شخصی، همه چیز ارائه می‌گردد. در قلب این همه تغییر نیز دانشمندان کلان داده و داده قرار دارند. به احترام این جادوگران شگفت‌انگیز، بیایید ۹ استفاده برتر علم داده را در صنعت مالی بررسی کنیم.

۱- بینش بازار سهام در زمان حال

نقش داده‌ها در بازار سهام همیشه مهم بوده است، حتی قبل از عصر دیجیتال. از نظر تاریخی، پیگیری سهام خرید و فروش به معنای تجزیه و تحلیل داده‌های گذشته با دست بود. این روش به سرمایه‌گذاران اجازه می‌داد تا بهترین تصمیمات ممکن را بگیرند، اما یک رویکرد ناقص بود.

این روش نوسانات بازار را در نظر نگرفت، به این معنی که معامله‌گران فقط می‌توانند از داده‌هایی که به صورت دستی ردیابی و اندازه‌گیری شده‌اند، همراه با شهود شخصی استفاده کنند. جای تعجب نیست که تصمیمات بد سرمایه‌گذاری با استفاده از داده‌های منسوخ، چندان غیرمعمول نبود.

امروزه، با استفاده از پیشرفت‌های فناوری، دانشمندان داده‌های مالی (با تمام اهداف عملی) این تأخیر داده‌ها را ریشه‌کن کرده و جریان دائمی بینش در زمان حال را برای ما فراهم کرده‌اند. با استفاده از خطوط انتقال داده پویا، معامله‌گران می‌توانند به اطلاعات بازار سهام در زمان وقوع دسترسی پیدا کنند.

با ردیابی معاملات در زمان حال، آن‌ها می‌توانند تصمیمات بسیار هوشمندانه‌تری در مورد خرید و فروش سهام بگیرند که حاشیه خطا را بسیار کاهش می‌دهد.

۲- معاملات الگوریتمی

هدف از معاملات بازار سهام خرید سهام با قیمت پایین، قبل از فروش با سود است. این مورد شامل استفاده از روند گذشته و حال بازار است تا بفهمید کدام سهام احتمال افزایش یا کاهش قیمت دارد. برای به حداکثر رساندن سود، معامله‌گران بورس باید سریع وارد شوند و قبل از رقبا سهام خود را خریداری کرده و بفروشند.

این کار قبلاً به صورت دستی انجام می‌شد؛ اما با ورود کلان داده و بینش‌های زمان حال، این روند تغییر شکل داده است. نتیجه بینش‌های لحظه‌ای توانایی (و نیاز) معامله بسیار سریع‌تر است. سرانجام، سرعت معامله از آنچه انسان می‌توانست مدیریت کند، پیشی گرفت.

معاملات الگوریتمی وارد بازی شد. دانشمندان داده‌های مالی با استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین (Machine Learning) و داده‌های موجود، یک نوع معامله کاملاً جدید ایجاد کرده‌اند: معامله با تناوب بالا (HFQ). از آنجا که روند کار کاملاً خودکار است، خرید و فروش می‌تواند با سرعت برق اتفاق بیافتد.

در واقع، الگوریتم‌های مورد استفاده به قدری باورنکردنی سریع هستند که منجر به روشی جدید در بازار شده‌اند. این مورد به عنوان “مکان مشترک” (Co-location) شناخته می‌شود؛ یعنی قرار دادن رایانه در مراکز داده تا آنجا که از نظر جسمی ممکن است به بورس بازار سهام نزدیک باشد (اغلب در همان محل). این کار فقط کسری از ثانیه زمان انجام معامله را کاهش می‌دهد، اما این کسر ثانیه سرمایه‌گذاران را از رقبا جلو می‌اندازد. باورنکردنی است!

۳- مدیریت ریسک خودکار

مدیریت ریسک مالی به معنی محافظت از سازمان‌ها در برابر تهدیدات احتمالی است. تهدیدات می‌تواند دامنه وسیعی داشته باشد و شامل مواردی مانند ریسک اعتباری (به عنوان مثال “آیا این مشتری پرداخت کارت خود را به طور پیش‌فرض انجام می‌دهد؟”) و ریسک بازار (به عنوان مثال “آیا حباب مسکن می‌ترکد؟”) می‌شود. انواع دیگر شامل ریسک تورم، ریسک قانونی و غیره است. اساساً، هر چیزی که ممکن است بر عملکرد یا سود موسسه مالی تأثیر منفی بگذارد، می‌تواند یک ریسک تلقی شود.

مدیریت ریسک شامل سه وظیفه است: تشخیص ریسک‌ها، نظارت بر آن‌ها، و اولویت‌بندی اینکه با کدام ریسک‌ها باید با فوریت بیشتری برخورد گردد. این امر ممکن است ساده به نظر برسد، اما وقتی همه عوامل ریسک و نحوه تلاقی آن‌ها را در نظر بگیرید، به سرعت پیچیده می‌شود. انجام صحیح آن می‌تواند تفاوت بین موفقیت و تباهی مالی را رقم بزند. بنابراین جای تعجب نیست که دانشمندان داده نقش اساسی در حل این مشکلات دارند و برای این کار از یادگیری ماشین استفاده کرده‌اند.

با خودکارسازی شناسایی، نظارت و اولویت‌بندی ریسک، الگوریتم‌های یادگیری ماشین دامنه خطاهای انسانی را به حداقل می‌رسانند. آن‌ها همچنین طیف گسترده‌ای از منابع مختلف داده (از داده‌های مالی گرفته تا داده‌های بازار و رسانه‌های اجتماعی مشتری) را در نظر می‌گیرند و تأثیر این منابع مختلف بر یکدیگر را اندازه‌گیری می‌کنند.

انجام صحیح این روند، به یک هنر تبدیل شده است. برای مثال، شرکت‌های کارت اعتباری با استفاده از نرم‌افزار خودکار مدیریت ریسک اکنون می‌توانند قابلیت اطمینان مشتری بالقوه را به طور دقیق تعیین کنند، حتی اگر زمینه مالی جامع مشتری را نداشته باشند.

یک مزیت این الگوریتم‌ها این است که هرچه رشد می‌کنند، بهبود می‌یابند. مدیریت ریسک مبتنی بر هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) و پذیره‌نویسی هوشمند می‌تواند ارتباطاتی ایجاد کند که بشر به تنهایی هرگز آن را پیدا نمی‌کند. این قدرت یادگیری ماشین است. در حالی که این رویکردها در صنعت مالی نسبتاً جدید هستند، اما پتانسیل آن‌ها برای آینده بسیار زیاد است.

۴- کشف تقلب و جعل

کلاهبرداری مالی اشکال مختلفی دارد؛ از جمله جعل کارت‌های اعتباری، ادعاهای بیمه‌ای متورم و جرایم سازمان‌یافته. جلوگیری از وقوع کلاهبرداری برای هر موسسه مالی حیاتی است. این مورد فقط شامل به حداقل رساندن خسارات مالی نیست، بلکه در مورد اعتماد است. بانک‌ها مسئولیت اطمینان از امنیت مشتریان خود را دارند.

باز هم تجزیه و تحلیل در زمان واقعی به کمک شما می‌آید. با استفاده از داده‌کاوی و هوش مصنوعی، دانشمندان داده می‌توانند ناهنجاری‌ها یا الگوهای غیرمعمول را در صورت بروز تشخیص دهند. سپس الگوریتم‌هایی که به طور خاص طراحی شده‌اند، موسسه را از رفتار ناهنجار آگاه و به طور خودکار فعالیت مشکوک را مسدود می‌کنند.

بارزترین نمونه آن کلاهبرداری در کارت اعتباری است. به عنوان مثال، اگر کارت شما در یک مکان غیرمعمول مورد استفاده قرار گیرد یا برداشت به شکلی انجام شود که معمولاً توسط کلاهبرداران انجام می‌گردد، شرکت کارت اعتباری می‌تواند کارت را مسدود کرده و به شما اطلاع دهد که مشکلی پیش آمده است.

در حالی که تشخیص این نوع رفتارهای بیرونی برای افرادی مانند من و شما مفید است، تشخیص جعل بسیار فراتر می‌رود. یادگیری ماشین همچنین می‌تواند الگوهای گسترده‌تری از رفتار ناهنجار را تشخیص دهد، به عنوان مثال سازمان‌های مختلفی که به طور هم‌زمان هک می‌شوند. این مورد می‌تواند به بانک‌ها کمک کند تا حملات سایبری و جرایم سازمان‌یافته را شناسایی کنند و میلیون‌ها نفر را نجات دهند.

۵- تجزیه و تحلیل مصرف‌کننده

برای هر بانک یا ارائه‌دهنده خدمات مالی، درک رفتار مشتری جهت تصمیم‌گیری صحیح حیاتی است. همانطور که احتمالا حدس می‌زنید، بهترین راه برای درک مشتری از طریق داده‌های آن‌ها است. دانشمندان داده‌های مالی به طور فزاینده‌ای از تقسیم بازار (تجزیه مشتری به جمعیت‌شناسی دانه‌ای) برای ایجاد نمایه‌های بسیار پیچیده استفاده می‌کنند.

با ترکیب منابع مختلف داده و استفاده از اطلاعات جمعیتی مانند سن و موقعیت جغرافیایی، بانک‌ها، شرکت‌های بیمه، صندوق‌های بازنشستگی و شرکت‌های کارت اعتباری می‌توانند بینش بسیار دقیقی داشته باشند.

با استفاده از این بینش‌ها، آن‌ها می‌توانند بازاریابی مستقیم و رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری را بر این اساس مطابقت دهند. این ممکن است شامل استفاده از داده‌ها برای فروش محصولات خاص یا بهبود خدمات مشتری باشد.

تجزیه و تحلیل مشتری همچنین به سازمان‌ها امکان می‌دهد آنچه را به عنوان “ارزش طول عمر مشتری” شناخته می‌شود، یعنی معیار تعیین سود خالص مشتری در تمام تعاملات گذشته، حال و آینده با سازمان را تعیین کنند. اگر این مقدار بالا باشد، می‌توانید مطمئن باشید که از مشتریان به خوبی مراقبت می‌شود!

۶- خدمات شخصی‌سازی‌شده

قبل از ظهور اینترنت، مردم مجبور بودند عملیات بانکی خود را به صورت فیزیکی انجام دهند. به نظر می‌رسد چنین چیزی با توجه به استانداردهای امروز کاملاً ناکارآمد باشد، اما این بدان معناست که مردم مدیر بانک خود را می‌شناختند.

با این حال، همانطور که تجربه مشتری به صورت آنلاین تغییر مکان می‌یابد، این رابطه بسیار معاملاتی‌تر می‌شود. تماس شخصی از بین رفته است. چگونگی شخصی‌سازی و مرتبط ماندن در عصر دیجیتال برای بانک‌ها از دیرباز مشکل بوده است. اما یک بار دیگر، تجزیه و تحلیل داده‌ها به کمک شما می‌آیند!

مشتری خوشحال برای کسب و کار خوب است و به همین دلیل خدمات شخصی‌سازی‌شده بر مراقبت از مشتری تمرکز می‌کنند. همانطور که اگر تا به حال از بانکداری آنلاین استفاده کرده‌اید می‌دانید، تعداد زیادی سرویس شخصی در دسترس است و این‌ها توسط داده‌ها هدایت می‌شوند. آن‌ها را می‌توان به سه نوع تقسیم کرد.

اولین مورد شخصی‌سازی نسخه‌ای است. این مورد از داده‌ها و ترجیحات برگزیده مشتری در گذشته برای پیش‌بینی نیازهای آن‌ها استفاده می‌کند. به طور کلی توسط الگوریتم‌های مبتنی بر قانون هدایت می‌شود که به تعاملات مشتری پاسخ می‌دهند.

نوع دوم شخصی‌سازی در زمان واقعی است. این مورد به اطلاعات قبلی و فعلی متکی است تا تجربه مشتری را در هنگام وقوع (برای مثال اگر در هنگام انجام معامله آنلاین، کالا یا خدماتی به شما پیشنهاد می‌شود) تنظیم کنید.

نوع نهایی، شخصی‌سازی یادگیری ماشین است. اگرچه این یک مفهوم نسبتاً جدید می‌باشد، اما در حال حاضر دارای پتانسیل جالب توجهی است. یک مثال عالی، نرم‌افزار wallet.AI است که از مشخصات مالی و سابقه معاملات شما استفاده کرده و به عنوان مشاور شخصی در هزینه‌های روزانه شما عمل می‌کند.

۷- قیمت‌گذاری و بهینه‌سازی درآمد

بهینه‌سازی قیمت‌گذاری توانایی شکل دادن قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری بر اساس زمینه‌ای است که مشتری با آن روبرو می‌شود. بیشتر بانک‌ها و ارائه‌دهندگان بیمه تیم‌های فروش بزرگی دارند و شبکه‌های پیچیده‌ای از محصولات و خدمات مختلف را ارائه می‌دهند.

اگر آن‌ها به طور جداگانه کار کنند، اغلب می‌توانند از محصولات موجود در جای دیگر کسب و کار بی‌اطلاع باشند. از آنجا که آن‌ها معمولاً توسط خط پایین هدایت می‌شوند، برای تیم‌های فروش آسان است که به جای بینش داده‌شده به تجربیات شخصی خود بپردازند.

دانشمندان داده‌های مالی با استفاده از داده‌های مختلف از منابعی مانند نظرسنجی‌ها، قیمت‌گذاری محصولات گذشته و تاریخچه فروش، می‌توانند به سودآوری و صرفه‌جویی در وقت و نیرو برای این تیم‌های فروش کمک کنند.

این امر در عمل چگونه اتفاق می‌افتد؟ تجزیه و تحلیل پیشرفته یادگیری ماشین می‌تواند آزمایشات مختلفی را انجام دهد (به عنوان مثال بسته‌بندی خدمات با هم یا فروش آن‌ها به صورت جداگانه) به تیم‌ها اجازه می‌دهد استراتژی‌های هوشمندانه‌تری ایجاد کنند.

دانشمندان داده‌های مالی همچنین اطمینان حاصل می‌کنند که این الگوریتم‌ها به طور موثر با سیستم‌های سازمان ادغام می‌شوند و در صورت لزوم داده‌ها را برای اتوماسیون بیشتر فرآیند توانايي تشخيص مفاهيم بازارهاي مالي ترسیم می‌کنند. این بدان معنی است که فروشندگان می‌توانند فروش را به بهترین وجه انجام دهند.

اگرچه بهینه‌سازی قیمت ممکن است بدبینانه به نظر برسد، اما در نهایت به مشتری آنچه می‌خواهد (ارزش خوب) را می‌دهد و سود را برای شرکت به حداکثر می‌رساند.

۸- توسعه محصول

یکی از سریع‌ترین موارد استفاده در حال رشد از علم داده در صنعت مالی، از طریق ارائه‌دهندگان fintech (فناوری مالی) است. این منطقه نوپا در صنعت که در سال‌های اخیر به تازگی ظهور کرده، به سرعت توانسته است از سرعت کند رشد تغییریافته در سازمان‌های مالی بزرگ‌تر و سختگیرانه (مانند بانک‌های قدیمی) بهره ببرد.

شرکت‌های فناوری مالی ‌ با سرعت بسیار بالاتری از آنچه سازمان‌های جهانی قادر به مدیریت آن هستند، نوآوری‌های هیجان‌انگیزی را ارائه می‌دهند.

در حالی که بسیاری از ارائه‌دهندگان فناوری مالی بانک‌های دیجیتال را راه‌اندازی کرده‌اند، برخی دیگر قبل از فروش این موارد، روی مناطق خاصی از فناوری تمرکز می‌کنند. بلاکچین و ارز رمزنگاری‌شده، سیستم‌عامل‌های پرداخت تلفن همراه، برنامه‌های معامله مبتنی بر تجزیه و تحلیل، نرم‌افزار وام‌دهی و محصولات بیمه‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی تنها چند نمونه از فناوری مالی هستند که توسط علم داده هدایت می‌شوند.

۹- مدیریت عمومی داده‌ها

همانطور که گفته شد، موسسات مالی به حجم عظیمی از داده‌ها دسترسی دارند. این داده‌ها از منابع گسترده‌ای به دست می‌آیند: تعاملات تلفن همراه، داده‌های رسانه‌های اجتماعی، معاملات نقدی، گزارش‌های بازار و … . علاوه بر غول‌های رسانه‌های اجتماعی، بخش مالی بیش از هر صنعت دیگر به داده‌های ما دسترسی دارد. با استفاده صحیح از این معدن‌های طلا، داده‌ها می‌توانند اطلاعات مالی بی‌نظیری در اختیار شما قرار دهند. اما مهار صحیح این داده‌ها نیمی از چالش است.

در حالی که اکثر این داده‌ها دیجیتالی هستند، اکثر آن‌ها فاقد هرگونه ساختار می‌باشند. با داشتن داده‌های زمان واقعی که به طور مداوم در جریان هستند، ایجاد نظم در این هرج و مرج بسیار دشوار است.

مدیریت داده در امور مالی به تیم‌هایی متشکل از متخصصان داده احتیاج دارد که بتوانند انبارهای داده را بسازند، داده‌ها را استخراج کرده، پیچیدگی‌های صنعت را درک کنند و همه این کارها را در حالی انجام دهند که رویکردهای جدیدی برای کار با آن ایجاد می‌کنند. مهندسین داده و معماران داده (که خود داده‌ها را مدیریت می‌کنند) برای مدیریت موثر داده‌های مالی حیاتی هستند.

جمع‌بندی

در این مقاله، ما ۹ کاربرد برتر علم داده را در بخش مالی بررسی کردیم. همانطور که یاد گرفتیم، تکنیک‌های آماری دقیق و فناوری‌های مدرن به طور فزاینده‌ای صنعت مالی را دگرگون کرده‌اند؛ و این کار را ادامه خواهند داد.

کاروکسب دوره‌های آموزشی متنوعی را در حوزه‌های تحلیل کسب‌وکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار می‌کند. جهت آشنایی با دوره‌های آموزشی کاروکسب از تقویم دوره‌های آموزشی بازدید نمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.