چطور در قیمت سهام دستکاری می‌شود؟


عوامل تعدیل کننده قیمت سهام

روش تعیین ارزش سهام و نحوه قیمت گذاری سهم شرکت‌ها

روش تعیین ارزش سهام و امر قیمت‌گذاری پایه در شرکت‌های سهامی صورت می‌پذیرد، به‌نوعی می‌تواند در سایر شرکت‌ها باشخصیت حقوقی مجزا از شخصیت حقوقی شرکت‌های سهامی با عناوینی قیمت پایه هر واحد سرمایه در شرکتی با مسئولیت محدود و قیمت هر واحد نسبت سرمایه در شرکت‌های نسبی و غیره انجام پذیرد، در این مبحث در ارتباط با تعیین قیمت پایه سهام در شرکت‌های سهامی مطلب ارائه خواهد شد و در مورد خصوصیات و ویژگی‌های سایر شرکت‌ها در مبحثی جداگانه در آینده صحبت به میان خواهد آمد.

این مقاله در ارتباط با روش‌های مختلف تعیین قیمت پایه سهام ارائه می‌گردد:

  1. روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اسمی سهام
  2. روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش‌های دفتری
  3. روش تعیین ارزش سهام بر اساس بازار
  4. روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش فعلی خالص جریان‌های نقدی آتی
  5. روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش جاری خالص دارائی
  6. روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲
  7. روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اقتصادی و ارزش ذاتی
  8. روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش سودآوری

روش قیمت‌گذاری سهام بر اساس ارزش اسمی سهام

ساده‌ترین روشی که برای تعیین قیمت پایه سهام در جامعه وجود دارد، روش قیمت‌گذاری و تعیین ارزش سهام بر اساس مبلغ اسمی سهام است، در این روش قیمت مندرج بر روی ورق سهم، ارزش سهام را نشان می‌دهد.
بدیهی است با حاصل‌ضرب تعداد سهام در مبلغ اسمی سهام، ارزش کل سهام واحد اقتصادی تعیین می‌گردد.

روش قیمت‌گذاری بر اساس ارزش‌های دفتری

در این روش حاصل ارقام منعکس در دفاتر و صورت‌های مالی شرکت، ملاک محاسبه ارزش سهام قرار می‌گیرد و درنتیجه قیمت پایه سهام از اختلاف حاصل دارائی‌ها و بدهی‌ها مبنای قیمت پایه سهام و تعیین ارزش سهام را تعیین می‌نماید.
البته باید توجه داشته باشید که روش دوم با روش اول اشتباه نشود، در روش اول همان‌طور که بیان شد، آنچه به‌عنوان ارزش سهم می‌تواند مطرح شود همان رقمی است که بر روی برگ سهم درج گردیده است، لذا ارزش سهام حاصل‌ضرب ارزش سهم در تعداد سهام آن واحد اقتصادی محاسبه می‌گردد.

روش قیمت‌گذاری بر اساس ارزش‌های دفتری

روش قیمت‌گذاری بر اساس ارزش‌های دفتری

روش تعیین ارزش سهام بر اساس بازار

در این روش قیمت واگذاری و خریدوفروش سهام در بازار فعال یا قیمت‌های منعکس‌شده در تابلوی سازمان بورس و اوراق بهادار در زمان انجام معامله ملاک عمل است.

روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش فعلی خالص جریان‌های نقدی آتی

در این روش با دریافت بودجه ۱۰ سال آتی شرکت، نسبت به ارزش‌های فعلی خالص جریان‌های نقدی آتی شرکت و سپس نسبت به تعیین و اعلام قیمت پایه سهام، ارزش‌گذاری سهام صورت می‌پذیرد.
در این روش توجه لازم به نکاتی اساسی ذیل حائز اهمیت ویژه است:

  1. محاسبه و تعیین ارزش‌های فعلی جریان‌های نقدی آتی شرکت، در مورد دارائی‌های ثابت موجود در شرکت، در پایان سال دهم مبنای عمل است.
  2. نرخ اعمال‌شده در تعیین ارزش سهام فعلی جریان‌های نقدی آتی می‌بایست مشخص گردد، زیرا نرخ‌های مختلف تنزیل، موجب تغییرات قیمت پایه سهام را فراهم می‌آورد، دراین‌ارتباط معمولاً از نرخ تنزیل اوراق مشارکت دولتی و یا نرخ سپرده‌های ثابت بلندمدت بانک‌ها استفاده می‌شود.
  3. موضوع هزینه بازخرید خدمت کارکنان و همچنین مالیات عملکرد شرکت، می‌بایست موردتوجه قرار گیرد.
  4. موضوع خالص سرمایه در گردش و همچنین دارائی‌های ثابت خریداری‌شده طی دوره ۱۰ ساله مورد رسیدگی، می‌بایست موردتوجه قرار گیرد.
  5. این روش قیمت‌گذاری و تعیین ارزش سهام در جوامعی پاسخگو می‌باشد که اقتصاد شکوفا و اقتصادی با تورم یک‌رقمی و یا رشد معقولانه نرخ تورم سالانه و یا نرخ تورم صفر و یا نزدیک به صفر مواجه می‌باشد.
  6. روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش جاری خالص دارائی
  7. در این روش تعیین ارزش سهام، خالص دارائی‌های ثابت شرکت می‌بایستی توسط کارشناسان رسمی دادگستری در رشته‌های مختلف مورد ارزیابی قرارگرفته و این قیمت‌ها در مقابل ارزش‌های دفتری دارائی‌های ثابت شرکت مورد ارزیابی و مابه‌التفاوت این قیمت‌ها توسط کارشناس مالی تعیین گردد.
  8. بدهی و دارائی‌های جاری شرکت نیز می‌بایستی توسط کارشناسان مالی مورد ارزیابی قرار گیرد.
  9. ارقام موجودی مواد اولیه، کالای در جریان ساخت و کالای ساخته‌شده می‌بایست به ترتیب باارزش‌های جایگزین، بهای تمام‌شده و خالص ارزش بازیافتی تعیین گردد.
  10. سرمایه‌گذاری‌های شرکت می‌بایستی به شرح زیر مورد ارزیابی قرار گیرد: ( روش تعیین ارزش سهام )

الف) شرکت‌های بورسی معادل و برابر قیمت سهام در بازار فعال در زمان انجام معامله سهم می‌باشد، لذا تاریخ انجام معامله نزدیک به تاریخ ارزیابی موردنظر، ملاک تعیین قیمت می‌باشد.
ب) درصورتی‌که میزان سهام شرکت در شرکت سرمایه پذیر زیر ۵ درصد باشد، ارزش سرمایه‌گذاری بر اساس دفتری خالص دارائی‌های شرکت سرمایه پذیر تعیین می‌گردد.
ج) درصورتی‌که سرمایه شرکت سرمایه پذیر بین ۵ تا ۲۰ درصد باشد و شرکت اصلی دارای نفوذ غیرقابل ملاحظه باشد، قیمت از بازار غیررسمی و در صورت امکان به روش ارزش ویژه تعیین می‌گردد.
د) درصورتی‌که سرمایه شرکت سرمایه پذیر بین ۲۵ تا ۵۰ درصد باشد و شرکت دارای نفوذ غیرقابل ملاحظه باشد، به روش تعیین ارزش سهام ویژه می‌بایستی ارزش سرمایه‌گذاری تعیین گردد.
ه) درصورتی‌که میزان سرمایه شرکت سرمایه پذیر بیش از ۵۰ درصد باشد، شرکت مشمول تلفیق گردیده که می‌بایستی سرمایه‌گذاری به روش ارزش ویژه محاسبه گردد.
و) ارزش دارائی‌های پولی در این روش بر اساس ارزش دفتری است، مگر اینکه صحت اثبات این اقلام برای کارشناس محقق نباشد که در این زمینه می‌بایست نسبت به تعیین ارزش جاری آن‌ها اقدام و مابه‌التفاوت در امر ارزیابی موردنظر قرار گیرد.
ز) کسری ذخیره حساب مطالبات مشکوک الوصول می‌بایست تعیین گردد و در امر تعیین ارزش سهام مور توجه قرار گیرد.
ح) بدهی‌های شرکت شامل مالیات عملکرد، مالیات کسورات تکلیفی، حق بیمه سازمان تأمین اجتماعی و یا هرگونه بدهی احتمالی می‌بایست تعیین و در امر تعیین ارزش سهام لحاظ گردد.
ط) دریافت گزارش‌های حسابرسی عملکرد دوره‌های مالی قبل از ارزیابی می‌بایست موردتوجه قرارگرفته و نسبت به اعمال بندهای گزارش حسابرسی در صورت لزوم در امر تعیین ارزش سهام موردنظر قرار داده شود.
ی) درصورتی‌که گزارش تعیین ارزش سهام در نیمه دوم دوره مالی شرکت انجام پذیرد، دریافت گزارش حسابرسی میان‌دوره‌ای و اعمال نکات درج‌شده در این گزارش و همچنین با توجه به صورت‌های مالی دوره قبل از ارزیابی موردبازنگری قرار گیرد. باید توجه داشت که در فاصله تاریخ ارزیابی و تاریخ صورت‌های مالی قبل از ارزیابی می‌بایست سود و زیان مربوطه تعیین و در امر تعیین ارزش سهام موردتوجه قرار گیرد. این امر می‌تواند با توجه به روند سود سه سال قبل از ارزیابی و یا نرخ سود علی‌الحساب اوراق مشارکت دولتی تعیین گردد.
ک) لیست ارزیابی کارشناسان رسمی رشته‌های مختلف می‌بایست با لیست دارائی‌های ثابت شرکت طبق دفاتر شرکت مورد تطبیق و کنترل قرار داده شود.
ل) در این روش کارشناس مالی می‌بایستی اطمینان حاصل کند که کارشناسان رشته‌های مختلف درزمینه ارزیابی حق الامتیاز، حق الاختراع، حق لیسانس، حق رویالیتی و … . اقدام نموده و نظریه خود را در این زمینه در کارشناسی خود منظور نموده باشند. همچنین بایستی ارزش برندهای شرکت در ارزیابی آن شرکت موردبررسی قرار گیرد.
م) میزان مزایای پایان خدمت کارکنان در شرکت‌های فعال بر اساس قانون محاسبه و در تعیین ارزش سهام منظور خواهد گردد. شرکت‌ها معمولاً این رقم را معادل یک ماه آخرین حقوق و مزایای کارکنان محاسبه می‌کنند و در شرکت‌هایی که فرض تداوم فعالیت آن‌ها زیر سؤال رفته و یا تعدادی از کارکنان آن‌ها مازاد تشخیص داده‌شده باشند، حداقل معادل سه ماه آخرین حقوق دریافتی محاسبه و در حساب‌ها منظور می‌گردد.

روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲

برخی از دست‌اندرکاران حرفه حسابداری و حسابرسی پیشنهاد می‌نمایند که معدل ۲ یا چند قیمت پایه سهام تعیین‌شده از سایر روش‌ها می‌تواند به‌عنوان یک روش قیمت پایه سهام تعیین گردد. در این زمینه معمولاً در شرکت‌های سود ده معدل قیمت پایه سهام تعیین‌شده به روش سودآوری و قیمت پایه سهام تعیین‌شده به روش ارزش‌های جاری به‌عنوان قیمت پایه سهام تعیین و اعلام می‌گردد.

روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲

روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲

روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اقتصادی و ارزش ذاتی

قیمت پایه سهام را می‌توان با توجه به ارزش ذاتی و ارزش اقتصادی تعیین و اعلام نمود. در این زمینه می‌بایست کارشناس مالی با توجه به وضعیت موجود شرکت در مقام مقایسه با شرکت‌های مشابه داخلی و خارجی (رقبا) شرکت را مورد ارزیابی قرار دهد. نقش شرکت در بازار داخلی و خارجی با توجه به میزان و تعداد تولیدات و همچنین وجود مدیریت کارآمد، وجود پرسنل متخصص و دارای دانش و مهارت‌های فنی می‌تواند در تعیین قیمت پایه سهام نقش عمده و اساسی داشته باشد.

وجود واحد حسابرسی داخلی یکپارچه در شرکت که اهداف زیر را در شرکت تدارک می‌بیند:

الف) coso (کمیسیون تردوی)

  1. اهداف عملیاتی: این اهداف مربوط به اثربخشی و کارایی عملیات سازمان (شرکت) است ازجمله اهداف مربوط به عملکرد عملیاتی و مالی و حفاظت از دارایی‌ها.
  2. اهداف گزارشگری: این اهداف مرتبط با گزارشگری داخلی و خارجی، مالی و غیرمالی می‌باشد.
  3. اهداف رعایتی: این اهداف مرتبط با پایبندی به قوانین و ضوابط سازمان (شرکت) است.

ب)COBIT 5 (آیساکا)

  1. اهداف سازمانی (شرکتی) اهداف مربوط به فناوری اطلاعات
  2. اهداف توانمندسازی سازمان (شرکت)

روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش سودآوری

  1. این روش در مورد شرکت‌هایی که میانگین سود موزون سه سال قبل از کسر مالیات، سه سال قبل از ارزیابی پس ازلحاظ کردن عوامل سود، دست‌کم معادل ۵ درصد ارزش خالص دارایی‌ها باشد قابل‌اجرا خواهد بود.
  2. با توجه به آنچه قبلاً گفته شد، در این روش شرکت می‌بایست در سه سال قبل از ارزیابی دارای سود باشد.
  3. در این روش تعیین ارزش سهام صورت‌های مالی سه دوره قبل از ارزیابی می‌بایست موردحسابرسی، حسابرس مستقل قرارگرفته باشد.
  4. در این روش ابتدا می‌بایست سود شرکت تعدیل گردیده و بعداً با توجه به سود تعدیل‌شده، ارزش سهام تعیین گردد و سپس قیمت به‌دست‌آمده با توجه به عوامل تعدیل‌کننده قیمت پایه سهام، ارزش تعیین سهام و اعلام گردد.

عوامل تعدیل‌کننده سود به شرح زیر می‌باشد

الف) درآمد و هزینه‌های استثنایی و غیرمترقبه طبق استانداردهای حسابداری
ب) کسری ذخایر مربوط به سه سال آخر مبنای تعیین سود طبق بندهای شرط گزارش حسابرس و رسیدگی کارشناس ارزیاب درصورتی‌که در گزارش حسابرسی به علت محدودیت و یا ابهام برای ذخایر رقم ارائه نشده باشد. لازم است کارشناس ارزیاب برآورد منطقی از کسری ذخایر در محاسبات خود منظور نماید. رویدادهای تعدیلی بعد از تاریخ ترازنامه و بعد از تاریخ گزارش حسابرس مستقل و قبل از صدور گزارش قیمت‌گذاری می‌بایستی موردتوجه قرار گیرد.
ج) درآمد و هزینه‌های غیرعملیاتی که در روال عادی فعالیت‌های مستمر شرکت واقع نشده است، نظیر سود و زیان حاصل از فروش دارایی‌های ثابت شرکت.
د) سایر عوامل تعدیل‌کننده بر اساس گزارش حسابرسی و بازرس قانونی
ه) پس از اعمال مندرج در ردیف‌های (الف ب ج د) سود سنوات سوم، دوم و اول می‌بایستی در شاخص قیمت‌های عمده‌فروشی ضرب گردد.
و) قوانین، مقررات و ضوابط خاص دولتی که سود شرکت را تحت تأثیر قرار داده و در صورت واگذاری سهام تداوم نخواهد داشت و یا تغییر هرگونه حمایت و نمایندگی بخش دولتی می‌بایستی در ضریب وزنی برای سال‌های ۱ و ۲ و ۳ به ترتیب در اعداد ۳ و ۲ و ۱ ضرب گردیده و حاصل جمع آن بر عدد ۶ تقسیم گردد. حاصل به‌دست‌آمده می‌بایست بر نرخ بازده تقسیم گردد. این درصد شامل نرخ سود اوراق مشارکت دولتی به‌اضافه درصد نرخ ریسک می‌باشد.

عوامل تعدیل کننده قیمت سهام

عوامل تعدیل کننده قیمت سهام

عوامل تعدیل‌کننده قیمت سهام به شرح زیر می‌باشد

  • افزایش سرمایه نقدی و غیر نقدی به‌غیراز افزایش سرمایه از محل مطالبات اشخاص و سهام‌داران در سال قیمت‌گذاری به سهام اضافه می‌شود.
  • توزیع سود سهام در سال مورد ارزیابی و سال قبل از آن از قیمت سهام می‌بایست کسر گردد.
  • کسری ذخایر مالیات برای سال‌هایی که برگ تشخیص قطعی صادر نشده است، می‌بایست محاسبه و از قیمت سهم کسر گردد.
  • دارایی‌های بلااستفاده قبل از سال واگذاری که در تعیین سود اثر نداشته و همچنین ارزش بازیافتنی موجودی کالای نایاب می‌بایستی به قیمت سهم اضافه شود.
  • ارزش طرح توسعه و تکمیل شامل طرح‌های نیمه‌تمام و یا آماده بهره‌برداری که تا پایان سال قبل از واگذاری به مرحله بهره‌برداری نرسیده باشد، حسب مورد می‌بایست طبق یکی از روش‌های زیر محاسبه و به قیمت سهام اضافه گردد.
  1. ارزش جایگزینی
  2. ارزش خالص بازیافتی
  3. ارزش فعلی خالص جریان‌های نقدی آتی ناشی از اجرای طرح
  4. بهای تمام‌شده طرح که طبق استانداردهای حسابداری تعیین‌شده است

تبصره ۱: ارزش طرح‌های توسعه که کمتر از سی ماه از تاریخ بهره‌برداری آن‌ها گذشته است، نسبت به پایان سال آخر قبل از سال قیمت‌گذاری به قیمت سهام می‌بایست اضافه گردد.
تبصره ۲: ارزش دارایی‌های سرمایه‌ای ایجادشده از محل منابع بودجه عمومی دولت به قیمت سهم اضافه نمی‌شود.
۶- سپرده‌های سرمایه‌گذاری، اوراق مشارکت و سایر دارایی‌ها که در سال قبل از سال قیمت‌گذاری از محل افزایش سرمایه و از محل آورده نقدی صاحبان سهام ایجادشده، به قیمت سهام اضافه و سود آن‌ها می‌بایستی به‌عنوان تعدیل سود از سود کسر گردد.
۷- برای دوره بین تاریخ آخرین سال و تاریخ قیمت‌گذاری سهام می‌بایستی سود و زیان بر مبنای سود علی‌الحساب اوراق مشارکت دولتی تعیین و به قیمت سهام اضافه گردد.
۸- درصورتی‌که سهام به‌صورت بلوک و یکجا واگذار گردد، می‌توان تا میزان ۳۰ درصد به‌عنوان ارزش مزیت مدیریتی به قیمت سهام اضافه نمود.

چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟

چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟

حجم معاملات سهم یا Volume یکی از اندیکاتورهای مهم در بازار بورس به شمار میرود. به صورت کلی این اندیکاتور تعداد دارایی، معاملات یا اوراق بهاداری را نشان میدهد که در طی یک بازه زمانی مشخص (عموما یک روز) در میان سرمایه گذاران دست به دست شده است؛ به عبارت دیگر تعداد معاملاتی که در یک بازه زمانی انجام میپذیرند را حجم معاملات سهم میگویند.

این اندیکاتور در بورس و تصمیمات این حوزه بسیار اثر گذار است؛ زیرا سیگنالی را به سرمایه گذاران نشان میدهد تا بتوانند بر اساس آن تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. در ادامه این مطلب، با این مفهوم بیشتر آَشنا میشویم، دلیل اهمیت Volume را درک میکنیم و متوجه خواهیم شد چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. پس با ما همراه باشید.

چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟

به صورت دقیق تر، حجم معاملات سهم به چه معنا است؟

حجم معاملات سهم

همانطور که در بالاتر عنوان شد، حجم معاملات سهم، تعداد اوراق بهادار یا سرمایه ای است که میان افراد (سرمایه گذاران) در یک زمان مشخص (که عموما یک روزه است) تحویل داده میشود. برای درک بهتر، منظور از حجم معاملات سهم تعداد سهامِ اوراق بهاداری است که در شروع به کار بازار بورس تا پایان آن، مورد معامله قرار میگیرند. Volume یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال بازار میباشد که تغییرات آن برای سرمایه گذاران تکنیکی نیز اطلاعات و داده هایی پر اهمیت به شمار میروند.

هر معامله ای که میان فروشنده و خریدار اوراق بهادار انجام میپذیرد، به کل تعداد حجم آن اوراق کمک میکند. در واقع، یک معامله زمانی اتفاق می افتد که خریدار با محصول (اوراق) ارائه شده توسط فروشنده و قیمت مدنظر وی توافق کند. حال اگر تنها پنج معامله در طول آن روز انجام شود، حجم معاملات سهم آن روز، پنج خواهد بود. این عدد بدست آمده در انتها برای سرمایه گذاران و تصمیمات بعدی آن ها بسیار ارزشمند است. در ادامه دلیل این امر را توضیح میدهیم و درک میکنیم که چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم.

هر بازار بورسی که در هر نقطه از جهان قرار دارد، حجم معاملات سهم را پیگیری میکند و این اطلاعات را در اختیار افراد قرار میدهد. البته لازم به ذکر است که این به اشتراک گذاری میتواند به صورت رایگان یا در صورت پرداخت هزینه اشتراک باشد. این تعداد نیز اغلب در روزهای کاری (روز کاری بازار) هر یک ساعتی یک بار گزارش میشود.

البته این گزاراشات ساعتی، تخمینی از حجم معاملات بورس میباشند. حجم معاملات بورس گزارش شده در پایان روز نیز به همین منوال است؛ یعنی به صورت تخمینی محاسبه می گردد. ارقام حقیقی و نهایی در روز بعد گزارش میشوند.

سرمایه گذاران ممکن است حجم معاملات سهم لحظه ای یک اوراق بهادار یا تعداد تغییراتی که در قیمت یک قرارداد به وجود می آید را دنبال کنند. این داده ها، میتوانند جایگزین حجم چطور در قیمت سهام دستکاری می‌شود؟ معاملات سهم شوند؛ زیرا عموما قیمت ها در حجم معاملات بالا به طور مکرر تغییر می نمایند.

از آنجایی که در این مطلب قصد داریم دریابیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؛ اجازه دهید ابتدا کاربرد اصلی حجم معاملات سهم را متوجه شویم.

حجم معاملات سهم

حجم معاملات سهم دقیقا چه چیزی را بازگو میکنند؟

حجم معاملات سهم یا Volume به سرمایه گذاران اطلاعاتی درباره فعالیت بازار و نقدینگی آن میدهد. Volume بالا برای یک اوراق بهادار به خصوص، به معنای نقدشوندگی بیشتر، اجرای بهتر سفارش و فعالیت بالاتر آن برای یافتن ارتباط بین خریدار و فروشنده است. هنگامی که سرمایه گذاران ایده مشخصی درباره نحوه حرکت و فعالیت بازار بورس ندارند و نسبت به آن مردد میباشند، حجم معاملات سهم آینده نیز تمایل به صعود دارد این امر اغلب باعث مشخص شدن معاملات فعال تر برای گزینه های پیش رو و معالات آتی اوراق بهادار میشود.

حجم کلی معاملات سهم تمایل دارد تا حرکتی رو به بالا و نزدیک به زمان شروع به کار و پایان بازار بورس داشته باشد. همچنین در قبل از شروع تعطیلات و در زمان استراحت و ناهار کارکنان، تمایل دارد تا در مقدار پایین قرار بگیرد.

حال که با حجم معاملات سهم و کاربرد آن آشنا شدیم، به نظر شما چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟

توجه به الگوهای حجم معاملات سهم در طول زمان باعث میشود تا سرمایه گذاران درباره نقاط قوت یا ضعف بالا رفتن یا پایین آمدن بخش معینی از بازار بورس یا کل آن به درکی عمومی دست پیدا کنند و سیگنال ها را تا حدودی دریابند. در واقع، حجم معاملات سهم نقش پر رنگ و برجسته ای را در تحلیل تکنیکال بازار در مقایسه با دیگر اندیکاتورها بازی میکند؛ اما چطور میتوانید از آن استفاده نماییم و سیگنال ها را دریافت کنیم؟

هنگامی که حجم معاملات سهم یا Volume را مورد بررسی قرار میدهید، عموما چندین راهنما برای معین کردن حرکت بازار (نقاط قوت یا ضعف آن) وجود دارد. شما نیز به عنوان یک سرمایه گذار باید بتوانید آن ها را از یک دیگر تشخیص دهید، در حرکات قوی بازار مشارکت کنید و تا جایی که میتوانید از حرکات ضعیف آن به دور بمانید (البته در برخی از موقعیت ها نیز می توانید از حرکات ضعیف به منظور پیدا کردن لحظه ورود به بازار استفاده کنید). این راهنماها در همه شرایط صادق نیستند، اما میتوانند به صورت کلی در تصمیم گیری شما مفید واقع شوند که در ادامه به توضیح آن ها میپردازیم.

تایید روند

یکی از نکات مهمی که به ما کمک میکند تا ساده تر متوجه شویم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، روند حرکت بازار بورس میباشد. هنگامی که بازار روندی رو به صعود دارد، متناسب با آن نیز حجم معاملات سهم افزایش می یابد. خریداران نیز برای آن که بتوانند به مقدار قیمت ها فشار وارد کنند و آن ها را بالا نگه دارند، باید تعداد اوراق و انگیزه را افزایش دهند. افزایش قیمت و کاهش حجم میتواند نشانه ای از عدم وجود سود باشد و این امر سیگنالی است مبنی بر بازگشت بالقوه.

درک این مسئله و فهم آن کار دشواری است، اما این امر یک حقیقت است که کاهش قیمت (یا حتی افزایش آن) به هنگامی که حجم معاملات سهم کاهش می یابد، سیگنال مناسب و قوی نخواهد بود. در واقع، کاهش یا افزایش قیمت در حجم معاملات سهم بالا، سیگنال قوی است که مسئله ای در بازار بورس به صورت اساسی تغییر پیدا کرده است.

حرکت خستگی و Volume

مورد بعدی که کمک میکند بفهمیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، حرکات خستگی بازار است. در یک بازار صعودی یا نزولی، حرکت خستگی قابل مشاهده است. این حرکات عموما حرکات تند و شدید در قیمت ها است که افزایش شدید حجم معاملات سهم را نیز به همراه دارد. این موقعیت، سیگنالی مبنی بر پایان بالقوه یک روند در بازار بورس میباشد.

خوشبختانه کاهش قیمت ها زمانی که بازار در انتهای خود قرار دارد، تعداد بسیاری از سرمایه گذاران را تحت فشار قرار میدهد. نتیجه این امر، نوسان و افزایش حجم معاملات سهم خواهد بود. پس از این که در این موقعیت قله ای در نمودار به وجود آمد، کاهشی در Volume رخ خواهد داد، اما برای تشخیص اینکه این حجم معاملات قرار است چگونه در روزها، هفته ها و ماه ها عمل کند، به راهنماهای دیگری برای بررسی نیاز خواهد بود.

علامت ترقی

علامت های ترقی در نمودارهای حجم معاملات سهم، دیگر عامل موثری است که کمک میکند چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. Volume نیز در تعیین این علامت ها بسیار تاثیر گذار است. برای مثال، تصور کنید حجم معاملات سهم در یک موقعیت کاهش قیمت، افزایش می یابد و پس از آن مقدار قیمت به دلیل یک حرکت به سمت پایین، بالاتر می رود. اگر قیمت در زمانی که حرکت به سمت پایین رخ داد، کمتر از میزان قبل که کم بود، نشود و همچنین جحم معاملات سهم نیز در سقوط دوم کاهش یابد، علامت ترقی به عنوان یک سیگنالی برای حرکات بعدی سرمایه گذاران قابل تشخیص است.

حجم معاملات سهم و برگشت قیمت

حجم معاملات سهم و برگشت قیمت

بعد از اینکه قیمت برای طولانی مدت به سمت بالا یا پایین حرکت کرده است، اگر قیمت شروع به تغییرات اندک کند و به همراه آن حجم معاملات سهم سنگین باشد، این موقعیت سیگنالی مبنی بر این است که روند برگشت در حال انجام است و مسیر قیمت میتواند تغییر نماید.

تغییر ناگهانی در برابر تغییر ناگهانی دروغین

ابتدای زمانی که تغییر ناگهانی به هنگام تغییر قیمت رخ میدهد (حتی در دیگر الگوهای نموداری)، افزایش حجم معاملات سهم، سیگنالی است تا قدرت حرکت یا مسیر را نشان دهد. تغییرات جزئی در Volume یا کاهش آن در تغییرات ناگهانی، نشان دهنده عدم سودآوری و تغییر ناگهانی دروغین میباشد.

تاریخچه حجم معاملات سهم

یکی دیگر از راه هایی که کمک میکند تا متوجه شویم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، توجه به تاریخچه این اندیکاتور از گذشته تا کنون است. البته توجه داشته باشید که بررسی اطلاعات و داده های حجم معاملات سهم 50 سال گذشته با امروز، تحلیل اشتباهی را به شما خواهد داد. هر چه اطلاعات مورد بررسی امروزی تر باشند، تحلیل شما نیز بهره وری و کارآیی بیشتری خواهد داشت.

حال که متوجه شدیم چطور در قیمت سهام دستکاری می‌شود؟ حجم معاملات سهم چگونه و به چه شکل در بازار سیگنال میدهند، بهتر است با اندیکاتورهای Volume آشنا شویم. در این صورت دریافت سیگنال ها نیز کار ساده تری خواهند شد.

سه اندیکاتور مهم در حجم معاملات سهم

اندیکاتورهای حجم معاملات سهم، فرمول های ریاضی هستند که در بیشتر پلتفرم های نموداری برای شما نشان داده میشوند. هر اندیکاتور از فرمول متفاوت و به خصوص خود استفاده میکند. سرمایه گذاران نیز میبایست متناسب با رویکرد و اهداف خود در بازار بورس، مناسب ترین اندیکاتور را برای خود انتخاب نمایند. وجود و انتخاب اندیکاتورها ضروری نیست، اما میتوانند پروسه تصمیم گیری در معاملات و بازار را آسان نمایند.

در این زمینه اندیکاتورهای بسیاری وجود دارند که در ادامه با دو عدد از آنها آشنا خواهیم شد:

  • شاخص حجم تعادلی: اندیکاتور یا شاخص حجم تعادلی (On Balance Volume) یکی از ساده ترین و موثرترین اندیکاتورها است. حجم معاملات سهم زمانی اضافه میشود (با عددی دلخواه) که بازار بالاتر میرود یا در زمانی که Volume پایین است به هنگامی که بازار پایین می آید. این امر یک مجموع در حال اجرا را فراهم می آورد و همچنین سیگنالی بر این مبنا است که سهام در حال جمع شدن میباشد.

علاوه بر آن، این مسئله، نشان دهنده واگرایی نیز میتواند باشد؛ برای مثال، در شرایطی که قیمت ها افزایش می یابند، اما حجم معاملات سهم با میزان بسیار کمی افزایش خواهد داشت یا حتی میتوانند شروع به نزول داشته باشند.

  • جریان پول چایکین: یکی از مواردی که کمک میکند تا در بیابیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم: اندیکاتور جریان پول چایکین است. افزایش قیمت ها باید با افزایش حجم معاملات همراه باشد.

کاربرد این اندیکاتور نیز همین است؛ اینکه در گسترش Volume در زمانی که قیمت ها به بالاترین یا پایین ترین میزان خود در روز میرسد تمرکز میکند. همچنین برای نقطه قوت مربوطه نیز مقداری را فراهم می آورد.

به صورت کلی، حجم معاملات سهم به سرمایه گذاران کمک میکند تا مقدار حرکت یا جنبش اوراق بهادار را شناسایی کنند و رویه حرکت آن را تایید نمایند. اگر حجم معاملات سهم افزایش یابد، قیمت ها نیز عموما در مسیر قبلی خود به حرکت ادامه میدهند. همچنین اگر یک اوراق بهادار به افزایش خود تا جایی ادامه دهد که در نمودار به قله برسد، حجم معاملات اوراق بهادار نیز باید افزایش پیدا کند و بر عکس.

علاوه بر آن، حجم معاملات سهم میتواند سیگنالی برای تشخیص احتمال سودآوری برای سرمایه گذاران باشد؛ اینکه سهام یا اوراق خود را بفروشند یا نگه دارند؛ بنابراین Volume ابزاری مهم و کاربردی برای مطالعه و بررسی روند بازار است و همانطور که در بالاتر عنوان شد، راه های بسیاری برای تشخیص این امر وجود دارند.

راهنمای بالا، پایه ای ترین راهنمایی است که میتوانید به هنگام تصمیم گیری در معاملات خود استفاده نمایید و متوجه شوید چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. تشخیص روند و حرکت بازار و قیمت ها در این پروسه بسیار کمک کننده خواهند بود. از این رو، اگر به دنبال سرمایه گذاری در بورس هستید و مایل اید تا با به کار گیری اندیکاتور حجم معاملات سهم، برای خرید یا فروش سهام تصمیم گیری کنید، با متخصصین این حوزه در تماس باشید و اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. این کار برای همه افراد موثر و سودده نخواهد بود.

حجم معاملات سهم در بورس

حجم معاملات سهم در بورس

حجم معاملات سهم در بورس به معنی میزان معاملات انجام شده در طول یک دوره زمانی خاص مثلا روزانه یا هفتگی است. بالا رفتن و یا پایین آمدن حجم معاملات سهم باعث میشود معامله گران تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. حجم معاملات همیشه مقدم بر قیمت معاملات است اما این دو با یکدیگر مرتبط هستند. برای دیدن نمودار حجم معاملات می توانید به سایت رسمی بازار بورس ایران مراجعه کنید و در آن مشاهده خواهید کرد که مثلا حجم معاملات انجام شده یک شرکت در طول یک هفته پیش به چه شکل بوده است . در این نمودارها بالا رفتن حجم نمودار با رنگ سبز نشان داده می شود و افت حجم معاملات با رنگ قرمز.

اینکه اگر حجم معاملات بالا رود و زمان خوبی برای فروش سهم است یک اشتباه بزرگ است که بسیاری از معامله گران تازه کار مرتکب می شوند. برای تصمیم گیری در این مورد نه تنها باید به نمودار حجم نگاه کرد ، بایستی نمودار قیمت سهم شرکت مورد نظر را نیز مورد بررسی قرار داد. زیرا گاهی با بالا رفتن قیمت حجم معاملات پایین می آید و این نشانه خوبی است برای اینکه متوجه شویم این حرکت صعودی قرار نیست به سود بیانجامد. اما اگر قیمت بالا رفت و حجم معاملات نیز همزمان بالا برود نتیجه میگیریم ارزش سهام این شرکت قرار است تغییراتی مثبت داشته و ارزش آن بالاتر هم برود که در این صورت معامله گران با تجربه متوجه این سیگنال شده و اقدام به خرید می کنند اما معامله گران تازه کار دقتی در این زمینه ندارند.

همچنین اگر حجم معاملات بالا برود اما قیمت در سطح پایینی قرار بگیرد باز هم سیگنالی مثبت محسوب میشود و خبر از این میدهد که قرار است ارزش این سهم در آینده سیر صعودی داشته باشد چطور در قیمت سهام دستکاری می‌شود؟ و خرید این سهم می تواند منجر به سود خوبی شود. در هر صورت به یاد داشته باشید که هرگاه برای بررسی حجم سهام اقدام میکنید همزمان نمودار قیمت را در همان بازه زمانی مورد بررسی قرار دهید. از آنجا که نمودار حجم معاملات نشان دهنده روند است، به یاد داشته باشید بررسی این نمودارها می تواند در تشخیص الگوها کمک کننده باشد. زیرا نمودار خوانی حجم معاملات با تحلیل تکنیکال در ارتباط است. از آنجا که در تحلیل تکنیکال ما به بررسی الگوها از جمله الگو های کلاسیک مثل: الگوی پرچم، سر و شانه، فنجان و … میپردازیم، نمودار حجم معاملات نیز می تواند برای تشخیص الگوها به ما کمک کند تا بتوانیم بهتر تصمیم گیری کنیم.

پس با این تفاسیر باید دقت داشته باشیم که حجم معاملات در بازار بورس و مشاهده نمودار آن برای تصمیم گیری امری بسیار ضروری است و البته در کنار مشاهده و بررسی نمودار حجم بایستی به قیمتها در یک روز یا یک هفته دقت نظر داشته باشیم. یک اشتباهی که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها می دانند باید نمودار حجم را بررسی کنند اما بازده زمانی را مشخص نمی کنند یا بر فرض این بازده را بسیار طولانی در نظر میگیرند مثلا برای یک سال یا حتی بیشتر.

در حالی که برای تصمیم گیری برای خرید یا فروش این نمودارها تنها می توانند در بازه یک روزه یا یک هفته به ما کمک کنند زیرا تغییرات حجم معمولا ناگهانی صورت میگیرد و ممکن است یک روزه حجم معاملات به صورتی کاملا ناگهانی و به طرز عجیبی بالا برود و یا پایین بیاید، اینجاست که باید برای خرید یا فروش اقدام کرد. منظور همان تغییر ناگهانی است که ما به دنبال آن هستیم.

نحوه معاملات در بورس به شکل کنونی اعمال سلیقه و نوعی دستکاری قیمتی است/ کدام سهام ها، حباب دارد؟ / فروش دارایی دولت به نصف قیمت از طریق ETF‌ها درست است؟

افزایش ساعت معاملات به شکلی که اکنون شاهد آن هستیم، نه تنها کار مثبتی نیست بلکه به نوعی دستکاری قیمت در تعدادی از سهام است، ولی اگر ساعات معاملات که اکنون از ۹ صبح تا ۱۲:۳۰ است مثلاً تا ساعت ۲ افزایش یابد، به شکلی که همه نماد‌ها در این ساعات معامله شوند، اقدام خوبی است.

نحوه معاملات در بورس به شکل کنونی اعمال سلیقه و نوعی دستکاری قیمتی است/ کدام سهام ها، حباب دارد؟ / فروش دارایی دولت به نصف قیمت از طریق ETF‌ها درست است؟

کارشناس بازار سرمایه گفت: دولت در بازار سرمایه رویکرد درستی را برگزیده منتها روش اجرای خود را باید تغییر دهد چرا که استفاده از ETF ها در واگذاری سهام دولتی با نصف قیمت اشتباه است.

سعید ذوالفقاری در گفت و گو با خبرنگار بورس تابناک اظهار کرد: طی سال ۹۸ و به ویژه پنجاه روز سال ۹۹ رشدهای سنگینی را در بازار سرمایه شاهد بودیم و هر سهمی را بررسی کنیم صددرصد افزایش قیمت داشته، شاخص نیز مرز روانی یک میلیون واحدی را پشت سر گذاشته و در این شرایط اصلاح نیاز جدی بازار بود.

وی ادامه داد: رشدی که در بازار سرمایه رقم خورد، حاصل فشار نقدینگی که از طرف سهامداران حقیقی به بازار تزریق شد و در سایه تبلیغات و کاهش نرخ سود بانکی شاهد حرکت نقدینگی از بانک ها به بازار سرمایه بودیم.

ذوالفقاری افزود: اینکه بگوییم کل بازار حباب دارد غلط است، چون با توجه به نرخ دلار ۱۶ هزار تومان و در نظر گرفتن ارزش جایگزینی، ارزش ذاتی شرکت ها و جریان های نقدی، هنوز سهام ارزشمند در بازار داریم، از لحاظ تعدادی هم عمده سهام کوچک، صنعت خودرو، قطعه سازی و بعضی نمادهای غذایی لاستیک سازها و برخی شرکت های بازارپایه فرابورس حباب دارند ولی در کنار اینها سهم های بزرگ و بنیادی مثل هلدینگ‌ها را داریم که با دلار فعلی هم ارزشمند هستند و سودآوری که می توانند طی یک تا دو سال آتی برای سهامداران خود داشته باشند، از سود بانکی بیشتر است.

بیشتر بخوانید:

مدیر عامل کارگزاری مهر اقتصاد اظهار کرد: بنابراین نمی توان واژه حباب را به کل بازار اطلاق کرد، هر سهمی باید جداگانه بررسی شود. قطعاً در برخی سهام رشد‌هایی را ثبت کرده اند که با هیچ روش قیمت گذاری قابل توجیه نیست ولی برخی دیگر پی به ای های تحلیلی ۶ تا ۷ برای یک سال آتی دارند، سهامی داریم که ارزش جایگزینی دارند و در مقابل نمادهای فراتر از ارزش ذاتی را نیز در بازار می بینیم.

وی در خصوص افزایش ساعت معاملات نیز گفت: اگر منظور از افزایش ساعت معاملات وضعیتی است که اکنون شاهد آن هستیم، نه تنها کار مثبتی نیست بلکه به نوعی دستکاری قیمت در تعدادی از سهام است، ولی اگر ساعات معاملات که اکنون از ۹ صبح تا ۱۲:۳۰ است مثلاً تا ساعت ۲ افزایش یابد، به شکلی که همه نمادها در این ساعات معامله شوند، اقدام خوبی است.

ذوالفقاری با انتقاد از برخی اعمال سلیقه‌ها در ساعات معاملات تاکید کرد:، ولی اینکه تا ۱۲:۳۰ عمده شرکت‌ها معامله شود، از ۱۲:۳۰ تا ۱:۳۰ دو شرکت و ۱:۳۰ تا ۲:۳۰ یک شرکت دیگر، بدعت غلطی است.

وی ادامه داد: گفته می‌شود به دلیل جلوگیری از مشکلات هسته معاملات و سیستم معاملات این تصمیم گرفته شده ولی شاهد هستیم که برخی روزها ۴ تا ۵ میلیارد در برخی نمادها معامله میشود یا زمانی که طی ساعات معمول معاملاتی بازار منفی است و عمده شرکت‌ها عرضه می‌شوند و سهم های بزرگی مثل شستا با این عظمت منفی هستند، سایپا با ده میلیون صف خرید بازگشایی میشود که این کاملا غلط است.

وی تصریح کرد:، ولی اگر ساعات معاملات از ۹ تا ۲:۳۰ افزایش یابد و همه شرکت‌ها طی این بازه زمانی معامله شوند اقدام صحیحی است لیکن وضعیتی که الان شاهد آن هستیم سلیقه‌ای عمل کردن است، اینکه عمده شرکت طی این بازه، تنها شرکت یک ساعت خاص معامله شود، منجر به آن شده که شاهد رفتار‌هایی از سهامداران تعدادی از شرکت‌ها که بعد از تایم معمول معامله می‌شوند، باشیم که درست نیست.

بیشتر بخوانید

ذوالفقاری ادامه داد: اگر دولت بخواهد از اقتصاد بانک محور که سود بدون زحمت به مردم پرداخت می کند فاصله بگیرید، مسیر درستی را انتخاب کرده، ولی در حالی که شاخص طی یک ماه اخیر صددرصد رشد کرد، دولت چقدر در بازار عرضه داشته و چقدر از این فرصت استفاده کرده؟ عمق دادن به بازار این است که سهام شرکت‌ها به صورت خرد به مردم داده شود؛ مثل فولاد گل گهر ذوب آهن فارس و پتروشیمی های اعظم در بازار به مردم داده شوند.

وی با بیان اینکه سهام دولتی باید به شکل خرد به مردم عرضه شود، تاکید کرد: عرضه سهام با ای تی اف روش درستی نیست و این سوال مطرح است که اگر این صندوق ها سی هزار میلیارد تومان می ارزد دولت چرا می خواهد به قیمت ۱۷ هزار میلیارد تومان آنها را بفروشد، این اشتباه است و نمی توان حقوق ملت را به تعدادی داد، برخی سود کنند برخی نگاه کنند، بهتر این است که این عرضه ها به شکل خرد باشد و در قیمت مناسب عرضه کنیم که مردم بعد از خرید به فکر این نباشند که من دارایی را نصف قیمت خریدم، پس لحظه‌شماری می‌کنم دو ماه دیگر که قابل معامله شد، بفروشم و ۱۰۰ درصد سود بگیرم.

ذوالفقاری ادامه داد: سهام دولتی همچون فولاد، بانک ملت، ملی صنایع مس ایران فوق العاده ارزشمند هستند، اگر اینها را در قیمت مناسب به عموم عرضه کنیم، مردم آنها را خریداری می کنند و از آنجایی که روند سودآوری آنها که قطعاً از سپرده گذاری در بانک و سود ۱۵ درصد سیستم بانکی بیشتر خواهد بود و با توجه به طرح های توسعه و رشد سودآوری این بنگاه ها، این سهام را نگهداری می کنند.

تصمیم جدید وزارت اقتصاد برای یارانه نان / امکان خرید نان با کارت نانوا/ قیمت نان تغییر می کند؟

مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی از امکان خرید نان با کارت اعتباری نانوا در شرایط خاص خبر داد و گفت: نانوایی‌هایی که بر پایه کارتخوان فروش خود را انجام می‌دهند، ۱۵ درصد کمک هزینه علی الحساب جبران افزایش هزینه‌های اجاره و دستمزد نانوایان دریافت می‌کنند.

تصمیم جدید وزارت اقتصاد برای یارانه نان / امکان خرید نان با کارت نانوا/ قیمت نان تغییر می کند؟

محمد جلال با اشاره به حذف ارز ترجیحی اظهار کرد: از همان ابتدا راهبرد دولت در برنامه مدیریت هوشمند یارانه نان، بر یک اصل بسیار مهم متکی بود بود و آن اینکه قیمت نان با حذف ارز ترجیحی برای مردم هیچ تغییری نکند. تاکنون هم عدم تغییر قیمت نان و عدم ایجاد هرگونه تنش در سمت مردم به عنوان یک اصل کلیدی در نظر گرفته شده است. البته منظور، نان سنتی به عنوان نان عمومی مصرف مردم است و نان صنعتی و فانتزی الگوی متفاوتی دارند.

وی با بیان اینکه دومین اصل نپرداختن به مفهومی تحت عنوان سهمیه‌بندی نان است، توضیح داد: از ابتدای اجرای طرح، الگو به نحوی طراحی شد که هیچ محدودیتی برای خرید نان در سمت مردم وجود نداشته باشد. بنابراین مردم همانند سابق خرید خود را انجام می‌دهند و فقط بستر پرداخت از یک کارتخوان معمولی به یک کارتخوان هوشمند تغییر شکل داده است.

مشاور وزیر اقتصاد ادامه داد: با اتخاذ دو رویکرد مذکور، همه زحمت‌های مربوط به جلوگیری از انحراف مصارف آرد غیر یارانه‌ای در سمت دولت نگه داشته شد و بر پایه داده‌هایی که سامانه در اختیارمان قرار می‌دهد، با یک الگوی هوشمند جلوی انحرافات گرفته می‌شود.

جلال با اشاره به اجرای طرح مردمی سازی یارانه‌ها در سایر اقلام کالایی، عنوان کرد: پیش‌بینی‌ها نشان می‌داد با اجرای این طرح و افزایش قیمت گوشت، مرغ و گندم مورد استفاده در واحدهای صنعتی مانند ماکارونی و. تقاضا برای نان و گندم یارانه ای افزایشی ۱۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشد. اما با همکاری وزارت جهاد کشاورزی، وزارت کشور و استانداری‌ها و همچنین زیرساختی که با همکاری وزارت اقتصاد و سیستم شبکه بانکی کشور راه اندازی شده، افزایش تقاضای گندم یارانه‌ای در کشور محقق نشده است.

به گفته وی، طبق آمار حجم مصرف گندم یارانه‌ای برای تولید نان سنتی مشابه دوره هفت ماهه سال ۱۴۰۰ است.

مشاور وزیر اقتصاد با تاکید بر اینکه داده‌های مربوط به گندم، آرد و فعالیت نانوایی‌ها شفاف شده است، عنوان کرد: امروز می توان کمک کرد جمعیت حداکثری نانوایان متعهد، پاسوز رفتار اشتباه جمعیت حداقلی نانوایان متخلف نشود. قبلا ابزار داده‌ای کافی در اختیار حاکمیت حوزه نان نبود، به همین دلیل مجبور بودیم به مفهومی تحت عنوان سهمیه آرد نانوایی پناه ببریم. به همین دلیل نانوایی که متقاضی داشت نمی‌توانست نان بیشتر از سهمیه تولید کند و نانوایی که انگیزه انحراف مصارف آرد را داشت می توانست بر پایه سهمیه‌اش این کار را انجام دهد.

جلال ادامه داد: در فاز پیش روی طرح قرار است نانوا ما به ازای عرضه نان به مردم هیچ محدودیتی تحت عنوان سهمیه آرد نانوایی مشاهده نکند و تولید و عرضه نان به مردم فاقد محدودیتی تحت عنوان آرد باشد. از طرف دیگر نیز فردی که آرد را برای سایر مصارف استفاده می کرد، دیگر قادر به ادامه این کار نباشد.

امکان خرید نان با کارت نانوا

وی در ادامه به این سوال که تکلیف افرادی که به هر دلیلی فاقد کارت اعتباری هستند، چه می‌شود؟ پاسخ داد: بنای طرح بر پایه تراکنش الکترونیکی خرید نان طراحی شده است. این احتمال وجود دارد که به هر دلیلی ممکن است برخی هموطنان در لحظه خرید نان به کارت بانکی دسترسی نداشته باشند یا کارت بانکی آن‌ها فاقد موجودی باشد یا اتباع خارجی باشند. در این راستا در زیرساخت فنی تدبیری پیش‌بینی شده است مبنی بر اینکه نانوایان مشخصات یکی از کارت‌های بانکی خود را به انتخاب خود در سامانه‌ای ثبت کنند و اگر فردی به آن‌ها مراجعه کرد که فاقد کارت بانکی بود، می‌تواند پول نقد را از مشتری دریافت کند و به نیابت از آن، کارت خود را برای فروش نان استفاده کند.

مشاور وزیر اقتصاد ادامه داد: نانوایان باید متوجه باشند زمانی که درمورد سامانه هوشمند صحبت می‌شود تبدیل کردن این رفتار به یک رفتار عمومی قابل قبول نیست. یعنی این قابلیت فقط برای شرایط اسثتثنایی طراحی شده است. برای مثال در استانی که پذیرش اتباع ممنوع است یک الگوی متعارفی استخراج می‌شود که به ازای هر ۲۰ تراکنش معمولی، حداکثر یک یا دو تراکنش می‌تواند توسط کارت نانوا معقول محسوب شود. البته این فرایند باید توسط سامانه محاسبه شود. برای مثال در شهری مانند مشهد که حضور اتباع پررنگ‌تر است، سیستم در حاشیه شهر با یک الگو و در داخل شهر با یک الگوی دیگر محاسبات را انجام می‌دهد.

جلال درمورد زمان اجرای طرح مذکور نیز توضیح داد: از نظر فنی کار توسعه انجام شده و به صورت پایلوت در یک استان درحال اجرا است. اگر مشکل فنی و امنیتی نداشت، روی همه کارتخوان‌هایی که در نانوایی‌ها است به صورت متمرکز به روزرسانی می‌شود. البته فرایند آن نیز به نانوایی‌ها آموزش داده خواهد شد. این طرح احتمالا ظرف یک ماه آینده عملیاتی می‌شود.

لزوم تجهیز نانوایی‌ها به کارتخوان

وی در ادامه با بیان اینکه استفاده از کارتخوان‌ها بیش از ۹۹ درصد در سراسر کشور فراگیری دارد، گفت: اگر نانوایی کارتخوان ندارد، مشکل از سمت خودش بوده است. برای مثال اطلاعات کامل نبوده یا مدارک ایراد داشته یا مشکلات وراثتی وجود داشته است. توصیه وزارت اقتصاد این است که نانوایی‌ها از کارتخوان به منظور ایجاد سوابق فعالیت نانوایی یعنی ثبت سوابق فروش، استفاده کنند. در غیر این صورت در آینده برای خرید نان دچار مشکل خواهند شد. از طرف دیگر نانوایی‌هایی که بر پایه کارتخوان فروش خود را انجام می‌دهند، ۱۵ درصد کمک هزینه علی الحساب جبران افزایش هزینه‌های اجاره و دستمزد نانوایان دریافت می‌کنند.

معادله سنی حباب بورس /بررسی اثر تجربه در بازار سهام

صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک که توسط مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر اداره می‌شوند، به‌‌‌‌‌‌طور نامتناسبی روی سهام فناوری شرط‌‌‌‌‌‌بندی می‌کنند، به‌‌‌‌‌‌ویژه در اوج حباب و این امر حتی می‌تواند موجب ایجاد حباب شود.

معادله سنی حباب بورس /بررسی اثر تجربه در بازار سهام

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، پیچیدگی همواره جزئی جداناشدنی از سرمایه‌گذاری در بازارهای سهام است. با این حال همواره تصور می‌شود که با افزایش دانش نسبت به عملکرد شرکت‌ها و ‌سازوکار بازارها می‌توان عملکرد خوبی در فرآیند سرمایه‌گذاری به جا گذاشت. این در حالی است که تحقیقات نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در میان سرمایه‌گذاران کم‌سن‌تر که به‌طور میانگین دارای دانش بیشتری نسبت به پیشکسوتان خود هستند، به سبب نداشتن تجربه کافی در معاملات سهام، چندان کم‌خطر نیست و می‌تواند ریسک‌ها یا حتی زیان‌های بسیاری را به دنبال داشته باشد.

4

بی‌تجربگی در بازار‌های مالی به‌عنوان یک عنصر فردی می‌تواند نقش چندانی در روند بازار نداشته باشد، اما زمانی‌که به عنصری جمعی تبدیل می‌شود می‌تواند موجب شکل‌گیری حباب، سقوط بازار و فعایت‌های غیر‌عقلانی و به دور از منطق در بازار شود. فرض غالب بر این است که هرچه تجربه حضور در بازارهای مالی بیشتر باشد، احتمال خطا کاهش خواهد یافت.

در این گزارش ما از داده‌های مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک از حباب فناوری برای بررسی این فرضیه استفاده می‌کنیم که سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران بی‌‌‌‌‌‌تجربه در شکل‌‌‌‌‌‌گیری حباب‌‌‌‌‌‌های قیمت دارایی نقش دارند یا نه. بدین منظور با استفاده از سن به‌عنوان نماینده تجربه سرمایه‌گذاری مدیران، متوجه می‌شویم که در حوالی اوج حباب فناوری، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک که توسط مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر اداره می‌شوند، نسبت به همکاران قدیمی‌‌‌‌‌‌ترشان، بیشتر در سهام فناوری سرمایه‌گذاری می‌کنند. علاوه‌بر این، چطور در قیمت سهام دستکاری می‌شود؟ مدیران جوان، نه مدیران قدیمی، رفتار تعقیب روند را در سرمایه‌گذاری‌های سهام فناوری از خود نشان می‌دهند، در نتیجه مدیران جوان میزان دارایی‌های فناوری خود یا به تعبیر دیگر سهام خود را در طول دوره رونق افزایش می‌دهند و در دوران رکود کاهش می‌دهند. هر دو نتیجه با رفتار سرمایه‌گذاران بی‌تجربه در بازارهای دارایی تجربی مطابقت دارند و این رفتار می‌تواند موجب شکل‌گیری حباب فناوری شود.

فرهنگ عامه بازار سهام سرشار از حکایات در مورد سرمایه‌گذاران بی‌تجربه است که در حباب‌های بازار مالی به بازار وارد می‌شوند و حتی باعث رشد بیش از حد حباب نیز می‌شوند. کیندلبرگر (1979) در تاریخ کلاسیک خود از سفته‌بازی مالی، استدلال می‌کند که حباب‌‌‌‌‌‌ها بخش‌هایی از جمعیت را وارد بازار می‌کنند که معمولا از چنین سرمایه‌گذاری‌هایی دور هستند و فهمی از عملکرد بازار مالی ندارند. مکی(1852) با یادآوری حباب لاله قرن هفدهم، گزارش مشابهی به‌دست می‌دهد. بروکس(1973) رونق بازار سهام در اواخر دهه1960 را به تصویر می‌کشد که در آن جوانان وال‌استریت را تسخیر کرده بودند. اخیرا، برنان(2004) پیشنهاد می‌کند که افزایش مشارکت در بازار سهام توسط افراد بی‌تجربه و نویز‌ها ممکن است عامل محرک رونق قیمت سهام اینترنتی و حباب فناوری در اواخر دهه1990 بوده باشد.

موضوع رایج در این گزارش‌های تاریخی این است که سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران بی‌‌‌‌‌‌تجربه که هنوز مستقیما پیامدهای رکود بازار سهام را تجربه نکرده‌‌‌‌‌‌اند، بیشتر مستعد خوش‌بینی هستند که به حباب دامن می‌زند. این مساله در بازار سهام ایران نیز در سال‌98 اتفاق افتاد که در آن شاهد ورود پول بی‌تجربه و آغشته به خوش‌بینی به بازار بودیم که باعث شکل‌گیری حباب سال‌98 شد. در این گزارش، تصمیمات پرتفوی مدیران صندوق‌های مشترک باتجربه و بی‌‌‌‌‌‌تجربه را در طول حباب فناوری اواخر دهه1990 مطالعه می‌کنیم. با استفاده از سن مدیر به‌عنوان نماینده‌‌‌‌‌‌ای برای تجربه، با بررسی اینکه آیا مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر احتمال بیشتری برای شرط‌‌‌‌‌‌بندی روی سهام فناوری دارند، بررسی را شروع می‌کنیم. در شروع حباب، مدیران جوان انحراف کمی از مدیران مسن نشان می‌دهند؛ در واقع مدیران زیر 35 سال‌ کمی کمتر از مدیران متوسط به خرید سهام و افزایش دارایی خود در این حوزه تمایل نشان می‌دهند، اما داده‌ها نشان می‌دهد که قبل از رسیدن به اوج در مارس سال‌2000، مدیران جوان به‌شدت دارایی‌های خود را از سهام فناوری نسبت به معیارهای قبلی خود افزایش می‌دهند، درحالی‌که مدیران مسن‌تر این کار را نمی‌کنند. تعدیل‌‌‌‌‌‌های معیار ما توضیح‌‌‌‌‌‌های ترکیبی ساده را رد می‌کند، مانند احتمال تمرکز بیشتر مدیران جوان درمیان صندوق‌های رشد. ما همچنین نشان می‌دهیم که مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر به‌طور فعالانه‌ای پرتفوی خود را به نفع سهام فناوری تعدیل می‌کنند. این رفتار بی‌تجربگی مبتنی بر خوش‌بینی غیر‌عقلایی می‌تواند در شتاب‌دهی به شکل‌گیری حباب فناوری و ایجاد شکاف میان ارزش اسمی و ارزش بنیادی بازار نقش قابل‌توجهی داشته باشد که داده‌های گزارش آن را تایید می‌کنند.

یافته‌‌‌‌‌‌های گزارش با شواهد حاصل از آزمایش‌‌‌‌‌‌ها و نظرسنجی‌‌‌‌‌‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران خرد سازگار است. اسمیت، سوچانک و ویلیامز (1988) دریافتند که حباب‌‌‌‌‌‌ها و خرابی‌‌‌‌‌‌ها به‌طور منظم در بازارهای دارایی آزمایشگاهی رخ می‌دهند، اما زمانی‌که افراد حباب‌‌‌‌‌‌ها و خرابی‌‌‌‌‌‌ها را در جلسات معاملاتی قبلی تجربه کرده باشند، احتمال کمتری دارد که شاهد این رفتار ناپخته باشیم. یورگنسن(2003) با جمع‌‌‌‌‌‌بندی داده‌های حاصل از نظرسنجی‌‌‌‌‌‌های سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران خرد، نشان می‌دهد که سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران جوان و بی‌‌‌‌‌‌تجربه بالاترین انتظارات بازده بازار سهام را در اواخر دهه1990 داشتند.

نتایج نشان می‌دهد که اثرات بی‌تجربگی به شرکت‌کنندگان در آزمایش‌های آزمایشگاهی یا سرمایه‌گذاران خرد محدود نمی‌شود. همواره تصور می‌شود که مدیران دارایی که دوره‌های امروزی و حرفه‌ای را گذرانده‌اند کمتر از بی‌تجربگی خود آسیب می‌بینند، اما شواهد ما نشان می‌دهد که بی‌‌‌‌‌‌تجربه‌بودن به‌طور قابل‌توجهی بر رفتار معاملاتی آنها نیز تاثیر می‌گذارد، بنابراین بی‌تجربگی ناشی از سن کم در بازار‌های مالی یکی از مهم‌ترین پیش‌زمینه‌هایی است که از طریق آن، حباب‌های بازار سهام شکل می‌گیرند، می‌ترکند یا بازار را برای مدتی طولانی در وضعیت فراارزش‌گذاری شده نگاه می‌دارند.

یافته‌‌‌‌‌‌های تجربی سرنخ‌‌‌‌‌‌هایی درباره سازوکاری ارائه می‌کنند که از طریق آن یک بازیگر بی‌‌‌‌‌‌تجربه‌‌‌‌‌‌ ممکن است بر تصمیم‌گیری‌‌‌‌‌‌های سبدگردانی تاثیر بگذارد.

مطالعه اسمیت و همکاران نشان می‌دهد که معامله‌گران بی‌تجربه انتظارات تطبیقی دارند. به‌طور مشابه، هارووی، لاهاو و نوشیر(2007) دریافتند که افراد بی‌تجربه تغییرات اخیر قیمت را برون‌یابی می‌کنند. برای اینکه ببینیم آیا یادگیری تطبیقی برای مدیران صندوق در نمونه ما نیز نقشی ایفا می‌کند، مطالعه می‌کنیم که چگونه مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر و مسن‌‌‌‌‌‌تر دارایی‌های خود را در پاسخ به بازده‌‌‌‌‌‌های گذشته سهام فناوری تغییر می‌دهند. ما متوجه شدیم که مدیران جوان پس از فصل‌‌‌‌‌‌هایی که سهام فناوری بازده بالایی را تجربه می‌کنند، دارایی‌های فناوری خود را افزایش می‌دهند، درحالی‌که مدیران مسن‌‌‌‌‌‌تر این کار را نمی‌کنند، بنابراین در طول دوره نمونه ما، به‌نظر می‌رسد مدیران جوان‌تر دنبال‌کننده روند‌های هیجانی بازار باشند. جالب‌توجه است که این الگو در طول سقوط سهام فناوری در سال‌های 2000 و 2001 تکرار می‌شود. به‌دنبال بازده‌‌‌‌‌‌های پایین، مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر احتمال بیشتری دارند که مجددا پول را از سهام فناوری خارج کنند. گزارش نشان می‌دهد که این تغییرات سبد صرفا نتیجه پیروی مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر از استراتژی‌‌‌‌‌‌های حرکت مکانیکی در سطح سهام یا صنعت نیست.

برای ارزیابی اهمیت اقتصادی این نتایج، کل دارایی‌های خالص و جریان‌‌‌‌‌‌های ورودی به صندوق‌های مدیران جوان و پیر را بررسی می‌کنیم. در پایان سال‌1997، مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر با سرمایه‌های نسبتا کمی شروع به‌کار کردند، اما در زمان اوج بازار در مارس2000، دارایی‌های تحت‌مدیریت آنها تقریبا چهار‌برابر شد و حتی از میانگین اندازه صندوق در تمام گروه‌های سنی دیگر نیز پیشی‌گرفت.

این افزایش تا حدودی منعکس‌کننده افزایش قیمت سهام فناوری است، اما بیشتر آن ناشی از جریان‌های ورودی غیرعادی است، بنابراین سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران خرد، تغییر تمایل مدیران جوان را به سمت سهام فناوری تقویت کردند. نتیجه این است که بخش قابل‌توجهی از نقدینگی توسط مدیران جوان در اوج بازار کنترل می‌شود. جالب‌توجه است که در طول رکود متعاقب قیمت سهام فناوری، مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر اقدام به خروج از بازار می‌کنند، بنابراین از دیدگاه مدیریت صندوق سرمایه‌گذاری مشترک، عملکرد ضعیف نسبی مدیران جوان در دوره پس از رشد بازار چندان پرهزینه نیست، با این حال سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران خرد به دلیل زمان‌بندی نامناسب جریان‌‌‌‌‌‌های ورودی، به بازده دلاری بسیار پایینی دست‌یافتند، اما در کل عملکرد ضعیف مدیران جوان در ورود هیجانی به بازار یا خروج از آن نشان می‌دهد که تجربه کم می‌تواند وزن قابل‌توجهی در بحران‌های بازار سهام داشته باشد.

به‌طور گسترده‌‌‌‌‌‌تر، نتایج گزارش حاضر با شواهدی مطابقت دارد که بر اساس آن افراد یاد‌می‌گیرند چگونه مسائل تصمیم‌گیری را عمدتا از طریق یادگیری و سپس انجام آن، حل و فصل کنند و اینکه تجربیات قبلی بر رفتار سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران تاثیر می‌گذارند، بنابراین طبیعی به‌نظر می‌رسد که بی‌تجربگی بر تصمیمات سرمایه‌گذاری مربوط به پدیده‌های نادر و نسبتا بلندمدت مانند حباب‌های قیمت دارایی تاثیر بگذارند. توسعه از حباب تا سقوط ممکن است سال‌ها طول بکشد و الگوی مشابه ممکن است برای چندین دهه تکرار نشود. در مقابل، ممکن است نقش بی‌‌‌‌‌‌تجربگی در تصمیم‌گیری‌‌‌‌‌‌های مربوط به پدیده‌‌‌‌‌‌های متداول‌‌‌‌‌‌تر، مانند اعلام درآمد، کمتر باشد که مدیران جوان فرصت کافی برای تجربه‌دست اول دارند، بنابراین به‌عبارت بسیار ساده‌تر می‌توان گفت مساله حباب و بحران‌های مالی به دلیل وقوع در فواصل زمانی طولانی‌تر ممکن است برای مدیران یادگیری انباشته‌ای ایجاد نکنند، بنابراین رفتار مبتنی بر بی‌تجربگی به دلیل سن کم در این حوزه کاملا مشهود است. میان بحران1999 و 2008 نزدیک به 10سال ‌فاصله بوده است. ما همچنین این امکان را در نظر می‌گیریم که مدیران جوان دارای سرمایه انسانی خاصی هستند که به آنها امکان می‌دهد فناوری‌های جدید را بهتر از مدیران قدیمی تجزیه و تحلیل کنند.

طبق این توضیح، نه‌تنها مدیران جوان‌تر تمرکز خود را به سمت سهام فناوری معطوف می‌کردند، بلکه باید در انتخاب سهام در بخش فناوری نسبت به همکاران قدیمی‌‌‌‌‌‌تر خود موفق‌‌‌‌‌‌تر بودند، با این حال با استفاده از معیارهای مختلف عملکرد، هیچ مدرکی برای عملکرد بهتر سیستماتیک توسط مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر پیدا نکردیم، درحالی‌که مدیران جوان قبل از اوج در مارس2000 عملکرد بهتری داشتند، پس از اوج عملکرد به‌طور قابل‌توجهی ضعیف عمل کردند و به‌طور میانگین به حدود صفر رسیدند، از این‌رو شواهدی وجود ندارد که نشان دهد مدیران جوان در انتخاب سهام در این دوره از نوسان‌های قیمت سهام با فناوری بالا، بهتر بوده‌اند، بنابراین ما شک داریم که نظریه‌های سرمایه انسانی به توضیح نتایج ما کمک کند.

نتایج گزارش به‌طور خلاصه چند نکته کلیدی را آشکار می‌کند. نخست، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک که توسط مدیران جوان‌‌‌‌‌‌تر اداره می‌شوند، به‌‌‌‌‌‌طور نامتناسبی روی سهام فناوری شرط‌‌‌‌‌‌بندی می‌کنند، به‌‌‌‌‌‌ویژه در اوج حباب و این امر حتی می‌تواند موجب ایجاد حباب شود.

دوم، مدیران جوان رفتار تعقیب روند هیجانی بازار را از خود نشان می‌دهند به این معنا که دارایی‌های سهام فناوری خود را به‌ویژه پس از سه‌ماه بازده بالای سهام فناوری افزایش می‌دهند، با این حال تخصیص بالای آنها به سهام فناوری در حوالی اوج حباب، صرفا نتیجه پیروی از یک استراتژی حرکت کلی نیست.

سوم، در نتیجه جریان‌‌‌‌‌‌های غیرعادی بزرگ، همراه با بازده‌‌‌‌‌‌های بالایی که سهم‌های فناوری تجربه می‌کنند، در نهایت مدیران جوان بخش قابل‌‌‌‌‌‌توجهی از کل دارایی‌های صندوق‌های مشترک را در اوج حباب کنترل می‌کنند.

چهارم، مدیران جوان هیچ مهارت بهتری در انتخاب سهام فناوری با عملکرد خوب نسبت به مدیران مسن‌‌‌‌‌‌تر از خود نشان ندادند. در مجموع، حقایق با این دیدگاه رایج که سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران بی‌‌‌‌‌‌تجربه مستعد خرید دارایی‌هایی با قیمت‌های متورم در دوره‌‌‌‌‌‌های حباب هستند، سازگار است. شواهد همچنین با یافته‌‌‌‌‌‌های مربوط به تاثیر بی‌‌‌‌‌‌تجربه معامله‌گران در ادبیات تجربی بازار دارایی مطابقت دارد. این گزارش بر اساس تحلیل و ترجمه از مقاله حباب‌ها و سرمایه‌گذاران بی‌تجربه از رابین گرینوود (2008) تهیه شده‌است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.