سطوح حدضرر و حدسود نباید به صورت تصادفی و شانسی انتخاب شوند.
نسبت ریسک به پاداش (ریسک به ریوارد) مناسب در فارکس چیست؟
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد (Risk/Riward) در معاملات
ریسک ریوارد (RR) چیست؟
نسبت ریسک به پاداش یا ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به پاداش (RR) یک معیار اندازه گیری برای معامله گران فارکس است. معامله گران با این معیار می توانند بسنجند که برای یک مقدار معین پاداش، چقدر ریسک می کنند. برای مثال معامله گران ممکن است نسبت ریسک به پاداش را 1:3، 1:2 یا رقمی شبیه به این تعیین کنند.
فرض کنید شما با 10 دلار وارد بازار شده اید و همه آن را وارد یک معامله می کنید. در اینجا ریسک شما برابر با 10 دلار است. حال ضریب 1 را به این ریسک اختصاص می دهیم. اگر پیش بینی شما از سود معامله 30 دلار باشد یعنی نسبت پاداش شما 3 است. زیرا 30 (میزان پاداش) تقسیم بر 10 (میزان ریسک) برابر می شود با 3. در اینجا گفته می شود که نسبت ریسک به پاداش معامله برابر با 1:3 می باشد.
فرض کنید نرخ جفت ارز AUD/JPY برابر 100.00 باشد و شما می خواهید وارد معامله خرید شوید. حد سود معامله را بر روی 140.00 و حد زیان را روی 80.00 قرار می دهید.
حال با یک محاسبه ساده می توانید متوجه می شوید که نسبت ریسک ریوارد شما 1:2 می باشد. زیرا نرخ جفت ارز روی 100.00 است. قیمت از حد سود 40 پیپ و با حد زیان 20 پیپ فاصله دارد. تمام کاری که باید برای بدست آوردن نسبت پاداش به ریسک انجام دهیم تقسیم مقدار زیان (20) به مقدار سود معامله (40) است که به 1:2 می رسیم.
نسبت ریسک به ریوارد به خودی خود اطلاعات زیادی را به معامله گر نمی دهد. مگر اینکه این نسبت را در کنار یک معیار دیگر به نام “نرخ موفقیت معامله” قرار دهیم.
تاثیر نرخ موفقیت معاملات بر نسبت ریسک به پاداش
بررسی نرخ موفقیت معاملات، قسمتی از تحلیل نسبت ریسک به پاداش می باشد. اگر در حال حاضر نسبت ریسک ریوارد معاملات خود را می دانید می توانید با یک فرمول ساده متوجه شوید که حداقل نرخ موفقیت معاملات بایستی چه رقمی باشد تا شما در نقطه سر به سر قرار بگیرید.
فرمول حداقل نرخ موفقیت معاملات به شرح زیر است:
(نسبت ریسک ریوارد با توجه به تاریخچه معاملات + 1) / 1= حداقل نرخ موفقیت معاملات
برای مثال با توجه به بک تستی که انجام داده اید می دانید نسبت ریسک به پاداش استراتژی شما برابر با 1:1 است.
حال، اعداد را در فرمول بالا جایگذاری می کنیم.
بنابراین با نسبت ریسک ریوارد 1:1 بایستی حداقل 50 درصد از معاملات شما با سود همراه باشد تا به نقطه سر به سر برسید. در این استراتژی اگر 55 درصد از معاملات شما با سود تمام شود در بلندمدت می توانید به سود برسید. اما اگر نرخ موفقیت معاملات شما حتی به 49% برسد برآیند معاملات شما در بلندمدت، منفی خواهد بود.
با این حال، اگر تنها 50% معاملات شما با سود همراه باشد اما نسبت ریسک به پاداش 1:2 باشد، این استراتژی در 100 معامله پیاپی و با ریسک کردن 1% از سرمایه در هر معامله، 50 درصد مبلغ سرمایه را به شما سود خواهید داد.
اگر شما با توجه به تاریخچه معاملات، نرخ موفقیت معاملات خود را می دانید اما می خواهید بدانید که با چه نسبتی از ریسک به پاداش به سود می رسید می توانید از فرمول زیر استفاده کنید.
1 – (نرخ موفقیت معاملات با توجه به تاریخچه معاملات / 1) = حداقل نسبت پاداش به ریسک
برای مثال اگر بدانید که نرخ موفقیت معاملات شما 40% است، حداقل نسبت پاداش به ریسک شما به شرح زیر خواهد بود.
بنابراین برای اینکه بتوانید در بلندمدت با این استراتژی کسب سود کنید بایستی نسبت پاداش به ریسک معاملات شما بیشتر از 1.5 باشد. برای مثال اگر حد زیان شما در یک معامله برابر 100 پیپ باشد بایستی حد سود را بیش از 150 پیپ فاصله از نقطه ورود قرار دهید.
استفاده از فیبوناچی بازگشتی جهت محاسبه نسبت ریسک ریوارد
اغلب معامله گران فارکس از ابزار فیبوناچی بازگشتی جهت محاسبه سطوح فیبوناچی استفاده می کنند. شما می توانید با اندکی تغییر در تنظیمات فیبوناچی، سطوح ریسک ریوارد را بر روی نمودار رسم و مشاهده کنید.
تنظیمات ریسک ریوارد در متاتریدر
در متاتریدر 4 این امکان وجود دارد تا سطوح دلخواه را در ابزار فیبوناچی اضافه کنید.
ابتدا ابزار فیبوناچی را بر روی نمودار اجرا کنید. سپس بر روی آن راست کلیک کرده و Fibo peroperties را بزنید. پنجره ای مانند تصویر بالا ظاهر می شود. دکمه Add را بزنید و در ستون level عدد 2 را وارد کنید. در شرح متناظر آن (Description) عبارت RR1 را تایپ کنید. به همین ترتیب Add را بزنید و عدد 3 و در مقابل آن RR2 را تایپ کنید.
شما می توانید به همین ترتیب هر چند برابر ریسک را که می خواهید بر روی نمودار رسم کنید. گر چه ما در اینجا از ابزار سطوح فیبوناچی استفاده می کنیم اما این سطوح ارتباطی با فیبوناچی ندارند. بلکه صرفا جهت قابل مشاهده کردن نسبت ریسک به پاداش بر روی نمودار رسم می شوند.
حال بایستی ابزار فیبوناچی را طوری رسم کنید که سطح 100 در نقطه ورود شما قرار بگیرد و سطح صفر در نرخ حد زیان شما باشد.
نمایش سطوح ریسک به ریوارد بر روی نمودار
در تصویر بالا مشاهده می کنید که همه سطوح فیبوناچی را از تنظیمات حذف کرده ایم تا بتوانیم براحتی نسبت های ریسک ریوارد را بر روی نمودار مشاهده کنیم.
شما هر زمان که تمایل داشته باشید می توانید از پنجره تنظیمات فیبوناچی بر روی Default کلیک کنید تا بتوانید سطوح اولیه فیبو را دوباره بر روی نمودار رسم کنید.
در نمودار بالا یک پین بار صعودی را مشاهده می کنید که نقطه ورود را در قله و حد زیان را در کف این کندل قرار داده ایم. حال سطوح RR1 و RR2 به ترتیب، نسبت های ریسک به پاداش 1:1 و 1:2 را بر روی نمودار نشان می دهند.
سخن آخر
زمانیکه یک معامله گر مفهوم اولیه نسبت ریسک به پاداش را درک کرد مسلط شدن بر آن کار سختی نخواهد بود.
معمولا نحوه بکار گیری نسبت ریسک ریوارد توسط معامله گران حرفه ای، اندکی متفاوت از تریدرهای تازه کار است. اول اینکه معامله گران حرفه ای به یک نسبت ریسک ریوارد از پیش تعیین شده که ممکن است در کتاب ها مطالعه کرده باشید پایبند نیستند. در حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک عوض، آنها زمان زیادی را صرف می کنند تا با بک تست جفت ارزها و نمادهای مورد علاقه شان، نرخ موفقیت معاملات را بر اساس نسبت های ریسک به ریوارد متفاوت پیدا کنند.
این معامله گران بجای تعیین یک نسبت ریسک به پاداش تصادفی مانند 1:2 یا 1:3 با استفاده از تحلیل داده های گسترده، RR مناسب برای یک استراتژی خاص را مشخص می کنند.
علاوه بر این، معامله گران با تجربه می دانند که صرفا یک حد سود بزرگ و حد زیان کوچک نمی تواند دلیل مناسبی برای ورود به معامله باشد. آنها فقط زمانی وارد معامله می شوند که همه شرایط از پیش تعیین شده جهت ورود به بازار فراهم شده باشد.
نسبت ریسک به پاداش و نحوه محاسبه آن در بازارهای مختلف
نسبت ریسک به پاداش (Risk and Rivard) یکی از مفاهیمی است که علاقه مندان به سرمایه گذاری و بازار بورس به خوبی با آن آشنا هستند. این نسبت به ما میگوید که در ازای ریسکی که میکنیم چقدر پاداش دریافت میکنیم. این نسبت قابل اندازه گیری و محاسبه است و در بورس فارکس و ارز دیجیتال نیز کاربرد دارد.
معامله گران و سرمایه گذاران همیشه سعی دارند که ریسک کمتری داشته و در مقابل به پاداش و سود مناسبی برسند. حرکت صعودی زیاد و افت کم از مهمترین ویژگیهای این حرکت است. نسبت ریسک به ریوارد باید نسبتی داشته باشد که با وجود کمی ضرر نهایتاً معامله منجر به سود شده و سود از ضرر بیشتر باشد. این امر باعث حفظ سرمایه و حتی افزایش آن میشود.
نسبت ریسک به پاداش چیست؟
نسبت ریسک به پاداش یا ریسک به سود نشان دهنده این است که یک معامله گرچه مقدار ریسک و چه مقدار پاداش برای معامله خود در نظر گرفته است. بهعبارت دیگر این مقدار نشان میدهد که برای هر یک دلار یا ریال سرمایه گذاری در بورس ارز دیجیتال یا هر بازار دیگری چه میزان سود در نظر گرفته شده است. محاسبه و تعیین مقدار نسبت سود به پاداش کار سختی نیست. کافی است حداکثر ریسک خود را بر سود خالص خود تقسیم کنید تا این مقدار بهدست بیاید.
برای شروع باید تعیین کنید که با چه قیمتی وارد معامله میشوید. بعد از آن باید تعیین کنید حد سود شما چقدر است و در چه قیمتی قصد دارید سرمایه یا پول خود را از معامله خارج کنید؛ البته چنانچه معامله موفق باشد. حد ضرر خود را نیز تعین کنید. برای شرایطی که معامله شکست بخورد. اگر میخواهید محاسبه ریسک به سود شما درست باشد این شرایط را باید بهدرستی مدیریت کنید. معامله گران حرفهای پیش از ورود به بازار حد سود و زیان خود را تعیین میکنند. این بدان معنا است که شما باید اهداف خود از معامله و نقطه ورود و خروج خود را تعیین کنید.
همانطور که گفته شد باید میزان ریسک را بر میزان پاداش تقسیم کنید. هر چه این مقدار و نسبت کمتر باشد نشان دهنده سود بیشتری است که نصیب شما خواهد شد.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش در بازارهای مختلف
نسبت ریسک به پاداش یا ریسک به سود در بازارهای مختلف از جمله ارزهای دیجیتال، بازار بورس تهران و بازار فارکس بین المللی کاربرد دارد. معامله گران حرفهای برای محاسبه سود و زیان خود، نقطه ورود و خروج خود و تحلیل تکنیکال از نسبت ریسک به پاداش استفاده میکنند.
بهعنوان مثال نحوه محاسبه ریسک به پاداش در ارز دیجیتال را بررسی میکنیم. تصور کنید که برای خرید بیت کوین قصد انجام یک خرید را داریم. در ابتدای کار تجزیه و تحلیل خود را انجام داده و میزان سود خود را تعیین میکنید. بهعنوان مثال میزان سود شما ۱۵ درصد است. همچینین باید تعیین کنید که اگر پیش بینی شما درست نباشد و دچار زیان شدید در چه حد قیمتی زیان خود را مشخص میکنید. در این حالت باید نقطه عدم اعتبار و ناتوانی این معامله را ۵ درصد کمتر از نقطه آغاز مشخص شود.
این نکته را مد نظر داشته باشید که درصدهای مشخص شده نباید بر اساس میزان دلخواه باشد. بلکه بر اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال بازار، نقطه سود دهی و حد ضرر تعیین شود. شاخصهای تجزیه و تحلیلهای فنی و تکنیکی بیش از هر چیز دیگری به کمک شما میآیند. بنابراین اگر هدف خود را سود ۱۵ درصد و زیان را ۵ درصد قرار دهیم با یک تقسیم ساده نسبت ریسک به پاداش برابر است با: ۰٫۳۳
به همین سادگی میتوان نسبت سود به زیان را در بازارهای مختلف محاسبه کرد. این عدد نشان میدهد که برای هر واحد ریسک شاید سه برابر پاداش بهدست میآوریم. یا به ازای هر یک ریال میتوان سه ریال پاداش کسب کرد. اگر موقعیت معامله به ارزش ۱۰۰ ریال را داشته باشیم احتمالاً در هر ماه ۵ ریال زیان و ۱۵ ریال سود خواهیم داشت.
این نکته را به یاد داشته باشید که میزان سرمایه و موقعیت خرید به هر میزانی که باشد نسبت ریسک به پاداش یکسان است. بهعنوان مثال چنانچه میزان سرمایه ما ۱۰ هزار تومان باشد به همان میزان برای پاداش ۱۵۰۰ تومانی ۵۰۰ تومان ریسک خواهیم داشت. یعنی همان ۰٫۳۳٫ این مقدار در صورتی تغییر میکند که میزان حد ضرر و سود را تغییر دهیم.
همچنین اگر حد ضرر را به نقطه ورود به معامله نزدیک کنیم نسبت ریسک به پاداش کاهش پیدا میکند. با این حال نقاط ورود و خروج بر اساس اعداد دلخواه تقسیم نمیشوند و این تجزیه و تحلیل است که نقاط را مشخص میکند. اگر محاسبات و تحلیلها نشان دهد که نسبت ریسک به سود رقم بالایی است ارزش انجام معامله کم میشود. بنابراین بهتر است به دنبال یک معامله دیگر با نسبت ریسک به پاداش بهتر باشید.
توجه داشته باشید اگر این مقدار محاسبه شده از ۱ بزرگتر باشد معامله به هیچ عنوان توصیه نمیشود. زیرا در مقابل احتمال سود ۱۰ درصدی به همان مقدار احتمال زیان وجود دارد. در بازار همیشه فرصت برای انجام معامله خوب است و نیاز نیست با ریسک بالا معاملهای را انجام دهیم. نحوه محاسبه ریسک به پاداش در بازار فارکس نیز به همین شکل است.
نسبت پاداش به ریسک
خوب است بدانید برخی از معامله گران نسبت پاداش به ریسک را محاسبه میکنند و این کار کاملاً سلیقهای است. ممکن است برخی از افراد با این نسبت راحتر بتواند کار کنند. در این صورت بهتر میتوانند با این نسبت کار کنند و مقدار محاسبه شده ۳ برابر فرمول قبلی خواهد بود. یعنی دقیقاً بر عکس آن. در نمونه قبلی میزان نسبت پاداش به ریسک ۳ برابر میشود. در این صورت نسبت پاداش به ریسک بالاتر بهتر از پاداش به ریسک کمتر است.
توضیحاتی درباره ریسک و پاداش
برای درک بهتر نسبت نسبت سود به زیان میتوان مثالی زد. فرض کنید شما در باغ وحش رفته و شرطی را میبندید. شرط این است که باید به داخل محوطه نگهداری پرندگان رفته و به آنها غذا بدهید. در این صورت یک بیت کوین دریافت خواهید کرد. این کار یک خطر بالقوه دارد و آن دستگیری توسط پلیس است. زیرا افراد اجازه انجام این کار را در باغ وحش ندارند. در این صورت ممکن است توسط پلیس دستگیر شوید و اگر موفق به انجام این کار شوید یک بیت کوین دریافت میکنید.
همزمان یک پیشنهاد دیگر نیز به شما داده میشود که پاداش بیشتری دارد. اگر فرد به داخل قفس شیر رفته و با دست خود به او غذا بدهد شرط را برده است و ۲ بیت کوین دریافت میکند. اما این شرط نیز دو خطر بالقوه دارد. یکی خطر دستگیر شدن توسط پلیس زیرا این کار خلاف قانون است و دیگر احتمال دیدن آسیب جدی بهعلت حمله احتمالی شیر. در اینجا خطر بیشتری شما را تهدید میکند اما میزان پاداش شما کمی بیشتر است. سؤال اینجاست کدام یک از معاملات با شروط گفته شده بهتر است و نسبت ریسک به پاداش کمتری دارد؟
از نظر تحلیل تکنیکال هر دو معامله بد هستند زیرا بهصورت مخفیانه انجام شده و جرم محسوب میشوند. با این حال ورود به قفس ببر بسیار پرخطر تر از قفس پرنده است و ریسک بیشتری داشته و فقط کمی بیت کوین بیشتری دارد. همچنین در هنگام انجام معامله، معاملهگران بیشتر به دنبال موقیعت هایی هستند که میزان سود بیشتر از ریسک باشد و بهاصطلاح حالت نا متقارن دارد. روند صعودی بالقوه در معامله بیشتر از روند نزولی است.
نکته مهم دیگر در محاسبه ریسک به ریوارد در بازار فارکس یا هر بازار توجه به نرخ برد است. این نرخ از تقسیم تعداد بردها یا معاملههای سود ده به تعداد معاملههای زیان ده بهدست میآید. بهعنوان مثال اگر نرخ برد شما ۶۰ درصد باشد به این معنی است که شما در ۶۰ درصد معاملات خود سود میکنید. حال سؤال اینجاست که چگونه از نرخ برد برای محاسبه نرخ ریسک به پاداش استفاده کنیم؟
این را بدانید که برخی از معامله گران با مقدار نرخ برد پایین نیز موفق هستند زیرا نسبت ریسک به پاداش در معاملههای آنها اصلاح شده و از رقم مناسبی برخوردار است یا بهعبارتی نسبت ریسک به سود از تناسب خوبی برخوردار است. اگر نسبت ریسک به پاداش را ۱ به ۱۰ قرار دهند ممکن است ۹ معامله را را از دست داده و به نقطه سر به سر برسند و تنها در یک معامله موفق شوند. بنابراین اگر در حداقل دو معامله موفق شوند به سوددهی میرسند. این مسئله نشان دهنده ارزشمندی نسبت ریسک به پاداش است.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
برای محاسبه ریسک به سود در موقیعیت های تحلیل و برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد سود و زیان و تعیین محدوده زمانی و قیمتی بین دو نقطه گوناگون میتوان از اندیکاتورهای زیر در برنامههای مختلف استفاده کرد:
- ابزار Forecast یکی از ابزارهایی است که به نوعی به تحلیل گران نقاط ورود و خروج را نشان داده و برای افزایش زیبایی نمودارها و تحلیلها از آیکونهای مختلف میتوان استفاده کرد.
- اندیکاتور Position Size Calculator نیز یکی از ابزارهای کاربردی است که در هر موقعیت و معامله با توجه به حجم معامله، نقاط ورود، حد ضرر و زیان و میزان ریسک پذیری معامله را نشان میدهد. این ابزار در پلتفرمهای متاتریدر ۴ و ۵ در دسترس است.
سخن پایانی
در این مقاله به بررسی نسبت ریسک به سود پرداخته و گفتیم برخی از افراد ترجیح میدهند نسبت پاداش به ریسک را محاسبه کنند که کاملاً سلیقهای و شخصی است. اما به هر حال محاسبه ریسک به ریوارد در تمامی بازارهای ارز دیجیتال فارکس و بورس اوراق بهادار لازم و ضروری است و بهتر است در کنار دیگر تحلیلهای تکنیکال به کار گرفته شود. بسیاری از پلتفرمها ابزارها و اندیکاتورهای لازم برای محاسبه و نشان دادن ریسک به ریوارد را ارائه میکنند.
در هنگام مدیریت ریسک بهتر از معاملات روزانه خود گزارش های دقیقی تهیه کنیم تا تصویر درستی از استراتژی معاملات ما بهدست آید. همچنین این کار کمک میکند تا استراتژی خود را در بازارهای مختلف و میزان سرمایههای مختلف بررسی و امتحان کنیم.
ریسک به ریوارد
ریسک به این معنا است که تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
مسئلهای که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) میگویند فرمول سادهای دارد:
- ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر
- ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود
به عبارتی اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست میآید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب است.
- اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر به دست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آن وقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.
خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچگاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه کمتر شده است.
بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومتها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید همچنین باید گفت ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.
ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده در اصل میتوان گفت کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویتبندی کردن پوزیشنهای خرید به حساب میآید.
مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟
مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را بیان میکنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری میشود را در نظر بگیرید. قطعا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب میآید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟
به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام اینکار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود. دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد میدهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک اینکار را برای شما چه خواهد بود؟ علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید میکند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید.
پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری میتواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک، تصمیم عاقلانهتری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانهتری است زیرا ریسک کمتری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست میآورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.
چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟
اصولا معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R (نسبت آر به آر) میخوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایهگذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه میدهیم.
به طور مثال فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معاملهای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معاملهگران حرفهای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید. اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطهای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد میگویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود
با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایهگذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.
حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟
۰. ۳۳= ۵/۱۵. نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱: ۳ نشان میدهند. این نسبت نشان میدهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.
برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمیتوان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.
نسبت ریوارد به ریسک
دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده میشود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک میشود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست میآید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.
نسبت ریوارد به ریسک
فرمول ریسک حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک به ریوارد
روش اول
یک فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که:
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
قیمت سهم – حد سود = ریوارد
سپس مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و هرچه نسبت محاسبه شده کمتر از 50 درصد باشد، برای خرید مناسبتر است.
قیمت سهم افق 61,270 ریال میباشد.
حد ضرر: 58,600 و مقاومت 63,100 ریال. هدف اول را 70,000 ریال محاسبه میکنید. تعیین ریسک به ریوارد به این صورت است:
2670=58600– 61270= ریسک
1830= 61270 -63100= ریوارد
ریسک / ریوارد= 1. 45 که بالا میباشد. این عدد از 100 بیشتر است و به همین خاطر، ریسک خریدش بالا است.
اگر سهمی را در 10,000 ریال خریداری کرده باشید و برای آن حد ضرر 7,500 ریال و حد سود 20,000 ریال قرار دهید، ریسک این معامله بهازای هر سهم 2,500 ریال و پتانسیل سود آن 10,000 ریال است.
سپس به مقایسه ریسک با سود میپردازید تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
25= 10000 /2500 = پاداش/ریسک
بنابراین ریسک به ریوارد این معامله یک به چهار میباشد.
البته بهترین ریسک به ریوارد یک به سه تعیین شده است به این معنا که یعنی تحمل یک واحد ریسک در مقابل سه واحد سود وجود دارد.
معامله خرید EUR/USD را در نقطه 1. 1225 وارد میشویم. حد ضرر ما در نقطه 1. 1200 و حد سود ما در نقطه 1. 1275 قرار دارد.
حد ضرر به پیپ = 25 پیپ
حد سود به پیپ = 50 پیپ
ریسک به ریوارد = 1: 50/25 = 1: 2
همانطور حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک که میبینید نسبت ریسک به ریوارد ما برابر شد با 1 به 2. پرواضح است که برای نسبت سود به زیان یا ریوارد به ریسک جای این دو عدد عوض میشود.
روش دوم
در ابتدا باید مقدار سرمایه خود را تعیین کنید (متغیر S)، سپس درصد ضرر خود را مشخص کنید (متغیر N).
نقطه ورود معاملات خود را باید مشخص کنید که معمولاً معاملهگران برای تعیین نقطه ورود از تکنیک Triger (تریگر) استفاده میکنند.
استفاده از تریگر زمانی کاربرد دارد که شما محدوده مناسب برای ورود را تشخیص دادهاید اما قیمت دقیق برای ورود را نمیدانید، در این زمان استفاده از تریگر مناسب است.
استفاده از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI، MACD و … برای تشخیص نقطه ورود مناسب است. مثلاً زمانی که خط روند با یک کندل صعودی یا نزولی قدرتمند قطع شود میتواند سیگنالی برای خرید باشد.
بعد از خریداری سهم برای خود حد سود (profit target) برای خروج و حد ضرر فروش تعیین کنید. فاصله بین قیمت خرید و هدف قیمتی فروش را a در نظر بگیرید. مشخص کردن حد ضرر به کمک متغیر N انجام میشود.
معمولاً تعیین حد ضرر به این صورت است که کندل، حد موردنظر شما را رد کند و در نقطه پایینتر بسته شود و کندل بعدی نیز پایین کندل ایجاد شده قرار گیرد.
محاسبه ریسک نیز به کمک حد ضرر (stop loss) انجام میشود.
فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر تعیین شده b نامیده میشود.
حال با تقسیم مقدار b بر a، نسبت ریسک به ریوارد محاسبه میشود.
X*b = (N/100)*S
متغیر X، مقداری است که باید خرید انجام شود. در صورتی که حاصل به دست مده از 0. 5 بیشتر باشد، معامله توجیهپذیر خواهد بود.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
در موقعیتهای تحلیل جهت تعیین نسبت ریسک به ریوارد و برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد سود و ضرر و مشخص کردن محدوده زمانی و قیمتی بین دو نقطه مختلف، میتوان طبق تصویر زیر از اندیکاتور مناسب استفاده کرد:
ابزار Forecast یا پیشبینی به تحلیلگران این امکان را میدهد که نقاط ورود و خروج را در معاملات خود تعیین کنند و برای افزایش زیبایی بصری و جذابیت آن میتوانید از آیکونها استفاده کنید.
اندیکاتور Position Size Calculator نیز ابزاری کاربری است که در هر معامله باتوجهبه حجم معامله بر اساس نقطه ورود، حد ضرر و درصد ریسکپذیری شما را تعیین میکند و در هر دو پلتفرم متاتریدر 4MT و 5MT قابلاستفاده است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله کاربرد ارز دیجیتال را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
نسبت ریسک/پاداش یا نسبت R/R چیست؟
نسبت ریسک/پاداش برای ارزیابی پتانسیل سود (پاداش) نسبت به ضرر احتمالی آن (ریسک) استفاده می شود.
◊ چگونه نسبت ریسک / پاداش را محاسبه کنیم؟
برای محاسبه نسبت ریسک/پاداش، با مشخص کردن ریسک و پاداش شروع کنید. هر دوی این سطوح توسط معامله گر تعیین می شود.
ریسک کل زیان احتمالی است که با دستور توقف ضرر ایجاد می شود. مقدار ریسک برابر با تفاوت بین نقطه ورود برای معامله و دستور توقف ضرر است.
پاداش کل سود بالقوه ایست که توسط یک تارگت سود ایجاد می شود. این نقطه ای است که در آن اوراق بهادار فروخته می شود و در واقع پاداش کل مبلغی است که می توانید از معامله به دست آورید. مقدار پاداش کل از تفاوت بین تارگت سود و نقطه ورود حاصل می شود.
نسبت ریسک به پاداش رابطه بین این دو عدد است: ریسک تقسیم بر پاداش.
اگر این نسبت بزرگتر از 1.0 باشد، ریسک بالقوه بیشتر از پاداش بالقوه در معامله است. اگر نسبت کمتر از 1.0 باشد، سود بالقوه بیشتر از زیان احتمالی است.
به عنوان مثال، اگر سهامی را در نقطه ورود 25.60 دلار بخرید و سپس استاپ لاس را در 25.50 دلار قرار دهید و تارگت سود را در نقطه 25.85 دلار مشخص کنید، نسبت ریسک/پاداش برابر می شود با:
0.4 = حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک 0.10/0.25 = (25.60 – 25.85) / (25.50 – 25.60)
بیشتر بدانید:
♠ اسپرد چیست و چطور می توان آن را مدیریت کرد؟
♠ پوینت، پیپ و تیک در بازارهای مالی چیستند؟
◊ چه نسبتی برای ریسک / پاداش در انجام معاملات مناسب تر است؟
به طور کلی، بهتر است معاملاتی را انتخاب کنید که نسبت ریسک/پاداش کمتری دارند. این بدان معناست که پتانسیل سود بیشتر از ریسک است. با این حال، لازم نسبت ریسک/پاداش برای وارد شدن به یک معامله خیلی کم باشد.
معاملات با نسبتهای کمتر از 1.0 احتمالا نتایج بهتری نسبت به معاملات با نسبت ریسک / سود بیشتر از 1.0 دارند. برای اکثر معامله گران روزانه (اسکالپرها)، نسبت ریسک/پاداش معمولا بین 1.0 تا 0.25 قرار می گیرد.
اسکالپرها، معاملهگران نوسانی (swing traders) و سرمایهگذاران باید از معاملاتی که پتانسیل سود آنها کمتر از چیزی است که در معرض خطر هستند، اجتناب کنند. این با R/R بیشتر از 1.0 نشان داده می شود. به اندازه کافی فرصت های مطلوب در دسترس است که دلیل کمی برای ریسک بیشتر برای سود کمتر وجود دارد.
هنگام تعیین ریسک/پاداش برای معامله، استاپ ضرر را در یک مکان منطقی قرار دهید. سپس، بر اساس استراتژی و تحلیل خود، یک هدف سود منطقی مشخص کنید. این سطوح نباید به طور تصادفی انتخاب شوند.
وقتی مکانهای هدف توقف ضرر و سود تعیین میشوند، تنها در این صورت میتوانید ریسک/پاداش معامله را ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید که آیا معامله ارزش انجام دادن دارد یا خیر.
گاهی اوقات، سرمایه گذاران به جای آن از نسبت پاداش/ ریسک استفاده می کنند که معکوس نسبت ریسک/ پاداش است. در این مورد، شما نسبتی بیشتر از 1.0 می خواهید. هر چه عدد بالاتر باشد شرایط بهتر است.
به طور کلی، بهتر است معاملاتی را انتخاب کنید که نسبت ریسک/پاداش کمتری دارند.
روش استفاده از نسبت ریسک به ریوارد (risk/reward) در معامله
معاملهگران در بازارهای مالی از نسبت ریسک/پاداش برای ارزیابی پتانسیل سود یک معامله نسبت به پتانسیل ضرر آن استفاده میکنند.
برای دستیابی به ریسک و پاداش یک معامله، پتانسیل ریسک و سود یک معامله باید توسط معاملهگر تعریف شود.
- ریسک با استفاده از یک حد ضرر (stop loss) تعیین میشود. مقدار ریسک معامله، قیمت بین نقطه ورود معامله و دستور حد ضرر آن است.
- حدسود (profit target) برای تعیین نقطه خروج به کار گرفته میشود. در صورتیکه معامله در جهت مطلوب حرکت کند، سود بالقوه برای معامله فاصله بین قیمت ورود و حد سود است.
اگر یک معاملهگر سهامی را در 260 تومان بخرد و حدضرر 230 تومان و حدسود 340 تومان برای آن قرار دهد، ریسک این معامله به ازای هرسهم 30 تومان و پتانسیل سود آن 80 تومان است.
سپس ریسک با سود مقایسه میشود تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
0.375 = 80 / 30 = پاداش/ریسک
اگر این نسبت بزرگتر از 1.0 باشد، ریسک معامله بزرگتر از پتانسیل کسب سود در معامله خواهد بود و معامله منطقی نیست. اگر نسبت کوچکتر از 1.0 باشد، پتانسیل سود در این معامله، بیشتر از ریسک خواهد بود و یک معامله مناسب تلقی میشود.
نگاهی دقیقتر به نسبت ریسک/پاداش
در کل، به نظر میرسد معاملاتی که نسبتهایی با ریسک پایین 0.1 و 0.2 دارند بهتر هستند. با این حال، لزوما اینگونه نیست.
معامله گران همچنین باید احتمال رسیدن قیمت به حدسود (قبل از اینکه قیمت به حدضرر برسد) را در نظر بگیرند.
شما میتوانید با قرار دادن حدسود خود در نقطهای دورتر از نقطه ورود، هر معاملهای را جذابتر جلوه دهید. اما چقدر امکان دارد بازار، پیش از رسیدن به سطح حد ضرر به آن هدف بزرگ برسد؟
بنابراین، بین نسبت ریسک به سود معاملات و احتمال رسیدن قیمت به حدسود باید تعادل برقرار شود. به عبارتی دیگر ممکن است نسبت ریسک به سود یک معامله مناسب باشد ولی وقتی بطور منطقی بررسی کنید، متوجه شوید احتمال اینکه قیمت به حدسود شما برسد پایین است. پس این نکته را باید در نظر بگیرید.
بیشتر معاملهگران کوتاهمدت، نسبتهای ریسک/پاداش مناسب را معمولا بین 1.0 و 0.25 قرار میگیرند، با این حال استثنائاتی نیز وجود دارد.
معامله گران کوتاهمدت و بلندمدت و سرمایهگذاران باید از معاملاتی که پتانسیل سود کمتر از میزان ریسک است دوری کنند.
به عنوان مثال ریسک/پاداش بزرگتر از 1.0 مناسب نیست.
نسبت ریسک به پاداش 1.0 به این معناست که دربرابر پتانسیل سودآوری 10 درصدی، احتمال زیان 10 درصدی را به جان خریدهاید.
در بازار همیشه فرصت مطلوب برای معامله یافت میشود و دلیلی برای ریسکپذیری بیشتر به جهت سود کمتر وجود ندارد.
به هنگام محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای یک معامله، حد ضرر را طبق استراتژی خود در مکانی منطقی روی نمودار قرار دهید، سپس حد سود را به طور منطقی براساس استراتژی/تحلیل خود تعیین کنید.
سطوح حدضرر و حدسود نباید به صورت تصادفی و شانسی انتخاب شوند.
تنها هنگامی که نقاط حد ضرر و سود هدف تعیین شدند، میتوانید ریسک/پاداش معامله خود را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرید که آیا معامله شما ارزش انجام دادن دارد یا خیر.
یک اشتباه رایج این است که معاملهگران نسبت ریسک/پاداش مشخصی در ذهن دارند.
به عنوان مثال، آنها فقط ممکن است بخواهند 5 درصد ریسک کنند تا 20 درصد سود به دست آورند، بنابراین در هر نقطهای که وارد معامله میشوند حدضرر 5 درصدی برای آن تعیین میکنند و حدسود را 20 درصد بالاتر قرار میدهند بدون اینکه تحلیلی انجام داده باشند.
اگرچه این نوع معاملات ممکن است بطور شانسی موفقیتآمیز باشند اما راهی ایدهآل برای انجام معامله نیستند.
برای معامله موثر، یک برنامه معاملاتی داشته باشید که به شما بگوید دقیقا چه موقع و کجا میتوانید وارد یک معامله شوید و هدفها و سطوح حد ضرر خود را باید کجا و تحت چه شرایطی قرار دهید.
سپس قانونی تنظیم کنید مبنی بر اینکه شما تنها باید معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک/پاداش یک عدد خاص یا کمتر را ایجاد میکنند.
مثلا میتوانید تعیین کنید فقط وارد معاملاتی میشوید که درصد احتمالی سود (به طور واقعبینانه) دوبرابر درصد احتمالی زیان باشد (ریسک به ریوارد 0.5).
یک مثال کاربردی از معامله با ریسک و بازه مناسب
قصد داریم نماد “ثشاهد” را در نقطه کنونی بررسی کنیم که آیا براساس ریسک و ریوارد، نقطه حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک مناسبی برای ورود به معامله است یا نه.
افت احتمالی از محدوده 272 تومان تا 235 تومان (حمایت مهم سهم) معادل حدودا 16 درصد ضرر است.
رشد احتمالی از محدوده 272 تومان تا 290 تومان (مقاومت سهم) معادل حدودا 6 درصد سود است.
رشد و افت احتمالی براساس حمایتها و مقاومتهای سهم مشخص میشود. برخی اندیکاتورها و ابزارهای دیگر مانند فیبوناچی نیز میتوانند برای تشخیص نقاط برگشتی احتمالی کمک کنند.
بنابراین در نقطه کنونی به خاطر اینکه پتانسیل زیان از سود بیشتر است، ورود به معامله یک تصمیم مناسب نیست.
مثال دوم: شتران
رشد احتمالی از محدوده 610 تومان تا 660 تومان (مقاومت سهم) معادل حدود 8 درصد سود است.
افت احتمالی از محدوده 610 تومان تا 560 تومان (حمایت سهم) معادل حدودا 8 درصد ضرر است.
در این معامله نسبت ریسک به ریوارد تقریبا 1.0 میشود، به این معنی که پتانسیل سود و زیان تقریبا به یک مقدار است.
برخی از معاملهگران ترجیح میدهند وارد این معاملات نشوند ولی علاوه بر ریسک و ریوارد، باید احتمال رسیدن قیمت به حدسود بیشتر از احتمال رسیدن قیمت به حدضرر باشد. برای تشخیص این موضوع میتوان روند شاخص صنعت موردنظر را بررسی کرد که در چه نقطهای قرار دارد.
سخن آخر در مورد نسبت ریسک/پاداش
بطور کلی بهتر است معاملاتی انجام شوند که نسبتهای ریسک/پاداش کمتری دارند، زیرا به این معنی است که پتانسیل سود بر ریسک برتری دارد.
با این حال، نیازی نیست نسبت ریسک/پاداش در رقمهای خیلی کم باشد تا یک معامله را مناسب بدانید.
هر نسبتی پایینتر از 1.0 احتمالا نتایج بهتری نسبت به انجام معامله با نسبت ریسک/پاداش بیشتر از 1.0 ایجاد میکند.
نسبت ریسک/پاداش اغلب در ترکیب با سایر نسبتهای مدیریت ریسک، مانند نسبت برد/باخت (win/loss ratio) که تعداد معاملات برنده را با تعداد معاملات بازنده مقایسه میکند، و همچنین با درصد سر به سر (break-even percentage) که تعداد معاملات برندهای که برای سر به سر شدن لازم است را ارائه میدهد مورد استفاده قرار میگیرد.
شما چه نکتهی دیگری در مورد نسبت ریسک به پاداش میدانید؟ آنرا در بخش نظرات بنویسید تا سایرین از آن استفاده کنند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما