بازارساز و بازارگردان چیست؟


بازارگردان یا بازیگر، افراد یا شرکت‌هایی هستند که با هدف کسب سود، اقدام به خرید و فروش دارایی مالی (اوراق بهادار ) یا کالاهای اقتصادی کرده و بنا به ماهیت عملکرد، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی می‌کاهند.

بازارگردان (Market Maker)

مارکت میکر یک “فعال بازار” یا عضوی از شرکتی است که اوراق بهادار را در قیمت مشخص شده در سیستم معامله‌گری خرید و فروش می‌کند.

با وجودیکه معنای لغوی مارکت میکر ( Market Maker ) معادل “بازارساز” است، این اصطلاح در بورس تهران با نام “بازار گردان” نامیده می‌شود.

طبق تعریف ویکی‌پدیا:

بازار گردان، (به انگلیسی: Market maker) افراد یا شرکت‌هایی هستند، که با هدف کسب سود، اقدام به خرید و فروش دارایی مالی (اوراق بهادار) یا کالاهای اقتصادی کرده و بنا به ماهیت عملکرد، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی می‌کاهند.

بازارگردان برای انجام فعالیت های خود در بازار سرمایه به مواردی نیاز دارد که پول و دارایی دو نیاز اصلی به شمار می آید. از سوی دیگر باید شرایطی فراهم باشد تا این افراد به صورت مستقیم به سامانه معاملات دسترسی داشته باشند.

بازارگردانی فعالیتی حرفه ای است و بازارگردان‌ها باید تخصص و دانش کافی در اختیار داشته باشند تا به وسیله آن بتوانند به درستی عمل کنند. بازارگردان نقش های زیادی در بازار سرمایه ایفا می کند که افزایش قدرت نقدشوندگی یکی از مهم ترین آنهاست و به این ترتیب بازارگردان باید مطمئن شود که عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار مورد نظر در بازار وجود دارد.

از سوی دیگر باید شرایط مکانیزه کردن بازارگردانی نیز فراهم شود به این معنا که سیستم نرم‌افزاری تصمیم می‌گیرد براساس تعهدات در روز چه تعداد از این ابزار را در چه قیمتی خریداری کند و چه مقدار از آنها را در چه قیمتی به فروش برساند. در این شیوه معامله‌گر حذف می‌شود و فقط مدیر بازارگردانی استراتژی‌های معاملاتی خود را به سیستم رایانه می‌دهد.

اصلی‌ترین وظایف و اهداف مارکت میکر

  • افزایش نقدشوندگی و وجود عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار
  • کنترل قیمت ورقه بهادار در یک محدوده معین و جلوگیری از نوسانات شدید
  • کاهش هزینه‌های معاملاتی از طریق کاهش شکاف قیمتی خرید و فروش

حقوق و مسئولیت‌های بازارگردان‌ در بازارهای مختلف متفاوت است و به نوع بازار (کالا، اوراق بهادار، آتی و…) نیز بستگی دارد.

رایج‌ترین نوع بازارگردان‌، کارگزاری‌ها یا شرکت‌هایی هستند که برای افزایش نقدشوندگی و معاملات یک اوراق بهادار، اقدام به خرید و فروش در آن نماد می‌کنند.

چگونه بازارگردان‌ها معاملات را تسهیل می‌کنند

بازارگردان‌ها حجم زیادی از اوراق بهادار در اختیار دارند و می‌توانند مقدار زیادی از سفارشات را در بازارهای مالی انجام دهند.

این سفارشات هم می‌توانند سفارشات خرید و هم فروش باشند که در عرض چند ثانیه اتفاق می‌افتند.

اساسا، بازارگردان‌ها همواره طرف مقابل حجم معاملات سرمایه‌گذار را می‌گیرند.

برای مثال، اگر سرمایه‌گذاران به دنبال فروش اوراق بهادار باشند، بازارگردان‌ها این اوراق بهادار را خریداری می‌کنند تا زمانی که همه فروشندگان تامین شوند و برعکس، اگر سرمایه‌گذاران اوراق بهاداری را خریداری کنند، بازارگردان‌ها این اوراق بهادار را به فروش می‌رسانند تا تمام سفارشات پر شود.

بنابراین، بازارگردان‌ها، عرضه و تقاضا را در بازارهای مالی تامین می‌کنند و اوراق بهادار (مثلا سهام) را در بین فروشندگان و خریداران دست به دست می‌نمایند.

عوامل تاثیرگذار بر فعالیت بازار گردان‌ها

1 – عرض بازار: وجود جریان مستمر دوسویه سفارشات خرید و فروش سهام و به عبارتی حضور تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان در قیمت تعادلی (ارزش ذاتی) مبین میزان عرض بازار سرمایه است. به این ترتیب بازار اوراق بهاداری که دارای ویژگی فوق باشد را «نقد شونده» نیز می‌نامند. بازارگردان‌ها در چنین بازاری با تفاضل (سود) اندک نیز حاضر به فعالیت هستند.

2 – عمق بازار: وجود جریان پیوسته سفارشات خرید و فروش در قیمت‌های بالاتر و پایین تر از قیمت تعادلی را عمق بازار می‌نامند. به این معنی که منحنی عرضه و تقاضا حول ارزش بازار دارایی مالی، کاملاً کشش پذیر و پیوسته است.

در چنین شرایطی با بروز عدم تعادل ناگهانی میان سفارشات عرضه و تقاضا، قیمت دارایی مالی اندکی تغییر یافته و مجدداً وضعیت تعادل حاصل خواهد شد. به این ترتیب حتی منحنی تغییرات قیمت نیز در بازار با ژرفای کافی، پیوسته خواهد بود.

بازارگردان‌ها در بازارهای با ژرفای زیاد با کمترین تفاضل قیمت خرید و فروش نیز به فعالیت خود ادامه خواهند داد. در صورتی که در بازار کم عرض و کم عمق که منحنی عرضه و تقاضا اوراق بهادار گسسته و کم کشش است همواره میزان تفاضل چشمگیر خواهد بود.

در چنین بازاری فعالیت بازارگردان‌ها در مقایسه با هزینه‌هایی که بر بازار وارد می‌آورند به گونه‌ای است که از جذابیت حضور آنان به شدت کاسته می‌شود.

3 – نسبت سرمایه‌گذاران اطلاعات مدار به نقدینه مدار: سرمایه‌گذارانی که در بازار مشارکت دارند در دو طبقه جای می‌گیرند.

گروهی از آنان مازاد منابع مالی داشته و درپی سرمایه گذاری این منابع هستند. گروه دیگر شامل سرمایه‌گذارانی هستند که اعتقاد دارند بیش از سایرین نسبت به اوراق بهادار یک شرکت خاص، اطلاعات در اختیار دارند. به این ترتیب آنان با اتکا به اطلاعات خود به ارزیابی قیمت اوراق بهادار می‌پردازند و نسبت به خرید یا فروش اوراق اقدام می‌کنند.

بازارگردان‌ها چگونه سود می‌کنند؟

تمام بازارگردان‌ها به دلیل ریسک نگه داشتن دارایی، سود یا دستمزد دریافت می‌کنند.

خطری که بازارگردان‌ها با آن مواجه هستند، کاهش ارزش یک اوراق بهادار پس از خرید از فروشنده و قبل از فروش به یک خریدار است.

در برخی بازارهای خارجی، بازارگردان‌ها برای هر اوراق بهاداری که پوشش می‌دهند، اسپرد (spread) مطالبه می‌کنند. این به عنوان شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش (bid-ask spread) شناخته می‌شود و در معاملات مالی بسیار رایج است.

در بورس تهران، بازارگردان‌ها با انعقاد قرارداد، کارمزد مشخصی برای فعالیت خود دریافت می‌کنند.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید .

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

بازارگردان کیست و بازارگردانی چیست؟

بازارگردان

بازارگردان (Market Maker) و یا بازارساز، به افراد و یا شرکت‌هایی می‌گویند که با در اختیار داشتن بخشی از اوراق بهادار یک شرکت و استفاده از این اوراق، کنترل‌کننده عرضه و تقاضای بازار هستند. در واقع بازارسازها، افراد و یا شرکت‌هایی هستند که اوراق بهادار و کالاهای اقتصادی را با هدف کسب سود خریداری می‌نمایند.

به واسطه فعالیت بازارسازان، از تشکیل صفوف خرید و فروش جلوگیری می‌شود و نقدشوندگی در بازار سهام کنترل می‌گردد و به این ترتیب، مانع از شکل‌گیری نوسانات شدید در قیمت هر سهم خواهند شد.

فرض کنید، شرایط در اقتصاد به گونه‌ای پیش رود که شاهد تشکیل صف‌های فروش طولانی و کاهش شدید قیمت هر سهم باشیم؛ در این شرایط بازارساز وارد عمل می‌شود و اقدام به خرید سهام‌هایی که برای فروش ثبت شده‌اند، می‌کنند و به این صورت، مانع از کاهش شدید قیمت‌ها می‌شوند.

وظیفه بازارسازان در شرایطی که روند بازار مثبت باشد و صف‌های خرید در بازار سهام تشکیل شود، چیست؟

در شرایطی که بازار برای مدت طولانی سبزپوش باشد، تمایل سهامداران به فروش سهام کاهش می‌یابد، بازارسازان برای برقراری تعادل در بازار، با استفاده از سهامی که در اختیار دارند، اقدام به فروش می‌کنند و به این ترتیب، مانع از تشکیل صف خرید می‌شوند و حجم مبنا را پر می‌کنند.

آیا با وظایف بازارگردانان در بورس آشنا هستید؟

وظایف بازارگردان در بورس

  1. حفظ نقدینگی در بازار
  2. کنترل دامنه نوسان قیمت در بازار از طریق خرید و فروش سهام
  3. جلوگیری از نوسانات شدید قیمتی در بازار از طریق کنترل قیمت سهام
  4. افزایش احتمال نقدشوندگی هر چه بیش‌تر در بازار
  5. کاهش هزینه‌های معاملات

بنابراین می‌توانیم فعالیت بازارسازان را در جمله زیر خلاصه کنیم:

“فعالیتی است که با هدف کسب سود انجام می‌شود و برای رسیدن به این هدف، دارایی‌های مالی (اوراق بهادار) مورد معامله (خرید و فروش) قرار می‌گیرند. به این ترتیب، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی‌ها کاسته شده و معاملات تسهیل می‌شوند.”

آیا می ‌دانید بازارگردانان چگونه تسهیل‌کننده معاملات هستند؟

با توجه به وظایفی که بازارسازان در بازار ایفا می‌کنند، می‌توان بیان کرد که آن‌ها با تأمین عرضه و تقاضا در بازار سهام، سبب می‌شوند تا سهام بین خریداران و فروشندگان منتقل شود. برای رسیدن به این هدف، آن‌ها باید در جهت عکس سرمایه‌گذاران عادی حرکت کنند.

به این ترتیب، زمانی که سهامداران تصمیم به فروش سهام خود می‌گیرند و صف‌های فروش تشکیل می‌شود، بازارسازان به عنوان خریدار وارد عمل شده و به روند تبدیل سهام به پول نقد در بازار کمک می‌کنند. اما اگر سهامداران به دلیل انتشار یک خبر و یا اطلاع از ارزشمندی سهام یک شرکت، تصمیم به خرید آن بگیرند و صف‌های خرید تشکیل دهند، بازارسازان به عنوان فروشنده وارد عمل شده و این کار را تا زمانی که قیمت به یک تعادل نسبی برسد، ادامه می‌دهند.

آیا می ‌دانید چه عواملی بر بازارگردانی، تأثیرگذار است؟

عوامل تاثیرگذار بر بازارگردان

از جمله عوامل تأثیرگذار بر بازارگردانی به 3 بخش زیر تقسیم می‌شوند:

1- عمق بازار

از نظر علم اقتصاد، در صورتی که منحنی عرضه و تقاضا، حول ارزش دارایی بازار مالی کشش‌پذیر و پیوسته باشند، به این معناست که بازار مورد بررسی عمق دارد. به بیان دیگر، اگر ارسال سفارش‌های خرید و فروش در قیمت‌های بالاتر و یا پایین‌تر از قیمت تعادلی از سوی سرمایه‌گذاران، به صورت دایمی و پیوسته در جریان باشد، حکایت از عمق بازار دارد.

در بازار ایران، بعد از هر رشد و یا هر افت قیمتی، صف خرید و یا فروش شکل می‌گیرد و مانعی است برای شکل‌گیری عمق بازار.

2- عرض بازار

زمانی که تعداد خریداران و فروشندگان در قیمت تعادلی که بیان‌گر ارزش ذاتی آن سهم است زیاد باشد، نشان‌دهنده میزان عرض بازار است. در واقع، وجود جریان دایمی در معاملات سهام، عرض بازار را تعیین می‌کند.

بازاری که با چنین ویژگی روبه‌رو باشد، بازارساز و بازارگردان چیست؟ نقدشوندگی بالایی دارد و به همین دلیل، بازارسازان تمایل زیادی دارند تا در این بازارها حتی با کسب سود کم، فعالیت کنند.

3- نسبت سرمایه‌گذاران اطلاعات‌مدار به سرمایه‌گذاران نقدمدار

همان‌طور که از تیتر نیز مشخص است، می‌توان سرمایه‌گذاران را به دو دسته اطلاعات‌مدار و نقدمدار تقسیم کرد.

سؤال اصلی این است که هر کدام از این گروه‌ها چگونه در بازارهای مالی سرمایه‌گذاری می‌کنند و چه تأثیری بر بازار خواهند داشت؟

سرمایه‌گذاران نقدمدار، با وارد کردن سرمایه اضافی خود به بازار، نقدینگی را افزایش می‌دهند. اما سرمایه‌گذاران اطلاعات‌مدار، براساس اطلاعاتی که از یک سهم خاص به دست می‌آورند، اوراق بهادار را ارزیابی می‌کنند و معاملاتشان را انجام می‌دهند.

با توجه به این نکته که ممکن است گاهی اطلاعات نادرستی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار گیرد، سفارشات نامتعادل در بازار زیاد می‌شود و این عدم تعادل در بازار، ضرورت فعالیت بازارسازان را افزایش می‌دهد که منجر به کسب سود بیش‌تر برای آنان می‌شود.

آیا می‌دانید بازارگردانان چگونه به سود می‌رسند؟

کسب سود بازارگردان

با توجه به توضیحاتی که در رابطه با ماهیت فعالیت بازارسازان در بالا ارائه شد، کاملأ مشخص است که این فعالیت، با ریسک بالایی همراه است.

فعالیت بازارگردانی به این دلیل که همراه با تعهد خرید و فروش سهام و نگهداری دارایی است، محکوم به تحمل ریسک بالا در معاملات است. در واقع، بازارسازان، پس از هر عملیات خرید و فروش سهام، با خطر کاهش ارزش اوراق بهادار روبه‌رو هستند.

در چنین شرایطی، چه عاملی سبب می‌شود که بازارسازان به فعالیت خود در بازار ادامه دهند؟

درست است که بعد از انجام هر معامله توسط بازارسازان خطر کاهش ارزش دارایی وجود دارد اما با توجه به این نکته که تعداد معاملاتی که آن‌ها در هر روز معاملاتی انجام می‌دهند، بسیار زیاد است، بنابراین انتظار سود بالای روزانه برای آن‌ها می‌رود. همین‌طور در رابطه با نگهداری دارایی نیز، تمامی بازارسازان سود و دستمزد دریافت می‌کنند.

بازارسازان در بورس تهران، با انعقاد قرارداد، کارمزد مشخصی برای فعالیتشان دریافت می‌نمایند.

بازار بورس چه امتیازاتی برای بازارگردانان در نظر گرفته است؟

سازمان بورس برای حمایت از بازارسازان، 2 ماده واحده صادر کرده است که به شرح زیر است:

  1. براساس ماده ۱۸ دستورالعملبازارگردانی در بورس، “سازمان بورس و اوراق بهادار تهرانبرای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچ‌گونه هزینه‌ای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.”

در نگاه اول، ماده 18 شاید کمی پیچیده به نظر بیاید. برای درک بهتر این امتیاز لازم است تا با “معنای ایستگاه معاملاتی” آشنا شوید. بنابراین با ما همرا باشید:

ایستگاه معاملاتی، در واقع همان درگاه ثبت سفارشات و معاملات است که به صورت مستقیم، به هسته معاملات متصل است و سازمان بورس با در اختیار گذاشتن یک ایستگاه معاملاتی به بازارسازان، این امکان را فراهم می‌کند تا بتوانند فقط در یک نماد ثبت سفارش کنند.

  1. براساس ماده ۱۹ دستورالعملبازارگردانی در بورس، “سقف کارمزد بورس از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بورس از معاملات معمول است. بورس می‌تواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کم‌تر از سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.”

براساس این ماده، سازمان بورس و اوراق بهادار باید از بازارسازان تا سقف ۱۰ درصد و یا کم‌تر کارمزد دریافت کند.

ترتیبی که برای خواندن مقالات آنچه یک سرمایه گذار بورس باید بداند (مفاهیم و اصطلاحات مهم بورس) به شما پیشنهاد میکنیم:

بازارگردانی در بورس چیست؟ حفظ تعادل بازار و تسهیل روند معاملات

بازارگردانی بورس چیست

هیچ چیز مثل تعادل به نفع بازار سهام و سهامداران آن نیست. گاهی این تعادل در بازار به هم می‌خورد و فشار عرضه یا تقاضا سبب ایجاد صف‌های سنگین خرید و فروش می‌شود. در نتیجه تشکیل این صف‌ها، روند معاملات با مشکل مواجه شده و سفارش‌ها در صف قفل می‌شوند. در چنین مواقعی کلید حفظ تعادل بازار در دست بازارگردان است. اما بازارگردان چیست و بازارگردانی سهام در بورس چه معنایی دارد؟

بازرگردانی در بورس چیست؟

بازارگردان (Market Maker) به افراد یا شرکت‌هایی اطلاق می‌شود که وظیفه آن‌ها خرید و فروش اوراق بهادار در یک محدوده قیمت مشخص است. هر چند ترجمه لغوی این واژه در فارسی بازارساز است، اما در بورس تهران با عنوان بازارگردان شناخته می‌شود.

ویکی‌پدیا این اصطلاح را این‌گونه تعریف کرده است:

بازارگردان یا بازیگر، افراد یا شرکت‌هایی هستند که با هدف کسب سود، اقدام به خرید و فروش دارایی مالی (اوراق بهادار ) یا کالاهای اقتصادی کرده و بنا به ماهیت عملکرد، از نوسانات ناخواسته قیمت دارایی می‌کاهند.

بازارگردان بورس اهدافی دارد و برای رسیدن به این اهداف نیازمند ملزوماتی است. اما ابزارهای مورد نیاز برای بازارگردانی سهام در بورس چیست؟ یکی از عناصر مهم برای بازارگردانی سهام، پول و دارایی است. مورد دیگر دسترسی مستقیم بازارگردان به سامانه معاملاتی بازارساز و بازارگردان چیست؟ است.

داشتن این ابزارها اما تنها بخشی از ملزومات یک بازارگردان است. بازارگردانی عملی حرفه‌ای و تخصصی است و بازارگردان باید به میزان مناسبی از دانش و تخصص برخوردار باشد. در غیر این صورت عملکرد درستی نخواهد داشت و اهدافی که از او انتظار می‌رود، برآورده نخواهند شد. بازارگردان‌ها نقش مهمی در بازارهای مالی بر عهده دارند. یکی از این نقش‌ها، کمک به افزایش قدرت نقدشوندگی است؛ عاملی که در بازار سرمایه بسیار مهم است. برای مطالعه بیشتر درباره نقدشوندگی و اهمیت آن، مقاله «نقدشوندگی سهام در بورس؛ سرمایه‌گذاری در سهامی که آسان نقد شود» را بخوانید.

بازارساز باید از میزان عرضه و تقاضای اوراق بهادار مورد نظر اطمینان حاصل کند. با فراهم کردن بسترهای نرم‌افزاری مناسب، بازارگردانی را می‌توان به شیوه مکانیزه انجام داد. به این ترتیب، این نرم‌افزار است که تصمیم‌گیری برای خرید و فروش سهام را به عهده می‌گیرد. در واقع سیستم نرم‌افزاری بر اساس برنامه‌ای که از مدیر بازارگردانی دریافت می‌کند، تشخیص می‌دهد که اوراق بهادار را چه زمانی و با چه قیمتی خریداری کند؛ هم‌چنین زمان و قیمت فروش نیز بر اساس استراتژی‌های داده شده به سیستم مشخص خواهد شد. از این رو دیگر نیاز به معامله‌گر از بین می‌رود.

بیشتر بخوانید

وظایف و اهداف اصلی بازارگردان بورس

اگر بخواهیم به وظایف بازارگردان اشاره کنیم، به طور خلاصه می‌توان سه مورد مهم‌تر را نام برد:

  1. کمک به افزایش قابلیت نقدشوندگی با در نظر گرفتن عرضه و تقاضای سهام موردنظر
  2. نگه‌ داشتن قیمت سهام در یک بازه مشخص و جلوگیری از ایجاد نوسان‌های شدید قیمتی
  3. کاهش شکاف قیمت خرید و فروش و در نتیجه کاهش هزینه معاملاتی

بیشتر بخوانید

البته باید به این نکته توجه کنیم که وظایف و مسئولیت‌های بازارگردان در بازارهای مختلف با هم تفاوت دارند. در واقع این امر به نوع بازار بستگی دارد. منظور از نوع بازار، بازارهایی نظیر بورس کالا، بورس اوراق بهادار، بازارهای آتی و دیگر انواع بازارها است.

انواع بازارگردان‌ها در بازار بورس

کارگزاری‌ها یا نهادهایی که به منظور کمک به افزایش نقدشوندگی و هم‌چنین حجم معاملات یک سهم خاص، اقدام به خرید و فروش آن نماد می‌کنند، مرسوم‌ترین نوع بازارگردان هستند. از سوی دیگر، صندوق‌هایی با نام صندوق سرمایه گذاری اختصاصی بازارگردانی نیز وجود دارند که مقداری از سهام شرکت‌هایی که در بازار سرمایه فعال هستند را در اختیار دارند و با آن‌ها خرید و فروش انجام می‌دهند.

هدف صندوق‌های بازارگردانی از این خرید و فروش، متعادل نگه داشتن ارزش سهام آن شرکت و جلوگیری از قفل شدن بازار آن به وسیله ایجاد صف خرید و فروش است. به همین دلیل کارمزد معاملات این صندوق‌ها بسیار پایین است و سازمان بورس برای حمایت از آن‌ها، در کارمزد معاملاتشان ۸۰ درصد تخفیف داده است. مطابق ماده ۳۳ قانون رفع موانع تولید رقابت‌پذیر، تمام نقل ‌و انتقالات اوراق بهادار که توسط بازارگردانان دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار انجام می‌شوند، از پرداخت مالیات مقطوع نیم درصد معاف هستند.

این صندوق‌ها اصولا توسط گروهی از سهام که مرتبط به هم هستند ایجاد و توسط خود آن‌ها اداره می‌شوند. به عنوان مثال گروه سهام شرکت‌های زیر نظر بانک ملت، یک صندوق بازارگردانی ایجاد می‌کند تا با بازارگردانی سهام این شرکت‌ها، ارزش سهام آن‌ها را حفظ کند و همچنین سودجویان نتوانند در تغییر ارزش ذاتی سهام دخالت داشته باشند. این صندوق‌ها با بازارساز و بازارگردان چیست؟ هدف سوددهی ایجاد نمی‌شوند اما نتیجه‌ای که به دنبال دارند، سوددهی سهام شرکت‌های حاضر در صندوق خواهد بود.

بازارگردان چگونه معاملات را تسهیل می‌کند؟

حال که با ماهیت و اهداف بازارگردان آشنا شدیم، باید توضیح دهیم که سازوکار بازارگردانی در بورس چیست. بازارگردان حجم زیادی سهام در دست دارد و به همین دلیل می‌توانند سفارش‌های فراوانی را در سیستم ثبت کنند. این سفارش‌ها می‌توانند هم در قالب خرید و هم در قالب فروش انجام شوند. بازارگردان با ثبت این سفارش‌ها بنا به اقتضای بازار بر قیمت سهام تاثیر گذاشته و تعادل را در نماد مربوطه حفظ می‌کند.

بازارگردان‌ها با توجه به رفتار سرمایه‌گذاران، اقدامات خود را انجام می‌دهند. مثلا اگر ببینند که سرمایه‌گذاران اوراق بهادار خود را می‌فروشند، این اوراق را از آن‌ها خریداری می‌کنند. به این صورت نیاز فروشندگان را تامین می‌کنند. از سویی دیگر، زمانی که سرمایه‌گذاران قصد خریداری اوراق بهادار را داشته باشند، آن‌ها با عرضه این اوراق به افزایش حجم معاملات کمک می‌کنند.

پس می‌توان متوجه شد که بازارگردان با توجه به عرضه و تقاضا در بازارهای مالی، اقدامات لازم را انجام می‌دهد. به این صورت کمک می‌کند که معاملات روان باشند و اوراق میان خریداران و فروشندگان جابه‌جا شوند و سفارشی در صف خرید و فروش قفل نماند.

عوامل تاثیرگذار بر بازارگردانی سهام

گفتیم که بازارگردان با کمک ایجاد تعادل در طرف عرضه و تقاضا، معاملات بازار را تسهیل می‌کند. اما عوامل مهم و تاثیرگذار در بازارگردانی بورس چیست؟

  1. عرض بازار: حضور مستمر خریداران و فروشندگان اوراق بهادار و وجود سفارش‌های مداوم خرید و فروش در محدوده ارزش ذاتی سهام، نشان‌دهنده‌ عرض بازار است. اگر بازاری چنین ویژگی‌‌ای را داشته باشد، از آن با نام بازار نقدشونده یاد می‌شود. در چنین بازاری، بازارگردان حتی با سود کم هم فعالیت می‌کند.
  2. عمق بازار: اگر مطلبی که در مورد وجود سفارش‌های مستمر گفته شد، در قیمت‌هایی بالاتر یا پایین‌تر از ارزش ذاتی سهام رخ دهد، این مسئله عمق بازار را نشان می‌دهد. یعنی منحنی عرضه و تقاضا حول ارزش بازار آن سهم، کاملا پیوستگی دارد. در این شرایط، عدم تعادل ناگهانی میان سفارش‌ها اتفاق می‌افتد. به این ترتیب، اختلاف میان سفارش‌های عرضه و تقاضا قیمت دارایی را کمی تغییر می‌دهد؛ سپس تعادل مجددا برقرار خواهد شد. بنابراین منحنی تغییرات قیمت سهم نیز در بازاری که عمق مناسبی دارد، پیوسته خواهد بود. زمانی که عمق بازار زیاد است، بازارگردان با کمترین اختلاف میان قیمت خرید و فروش کار خود را انجام می‌‌دهد؛ یعنی با کمترین میزان سود. اما در بازاری که عمق آن کم است و منحنی عرضه و تقاضا پیوسته نیست، اختلاف میان عرضه و تقاضا زیاد است. در این بازارها اقدامات بازارگردان‌ها در مقابل هزینه‌هایی که به بازار تحمیل می‌کنند به شیوه‌ای است که حضور این افراد در چنین بازارهایی چندان جذابیت ندارد.
  3. نسبت میان سرمایه‌گذاران دارای اطلاعات و سرمایه‌گذاران دارای نقدینگی: سرمایه‌گذاران ممکن است از دو گروه متفاوت باشند. دسته اول گروهی هستند که منابع مالی مازاد دارند و با آن سرمایه‌گذاری می‌کنند. دسته‌ دوم افرادی هستند که معتقدند اطلاعات فراوانی در مورد یک شرکت در اختیار دارند. این افراد با توجه به این اطلاعات، اوراق بهادار شرکت مذکور را بررسی می‌کنند و در نهایت دست به خرید یا فروش می‌زنند.

نحوه کسب سود بازارگردان‌ها

بازارگردان‌ها ریسک نگهداری دارایی را به جان می‌خرند و در ازای آن سود به دست می‌آورند. اما اگر ارزش اوراق بهادار یک شرکت در بورس کم شود، تکلیف سود بازارگردانی آن چیست؟‌ یعنی اگر این افراد سهامی را خریداری کنند که قبل از فروش ارزش آن کم شود، خطر را به وضوح حس خواهند کرد.

برای حل این مشکل، بازارگردان‌ها به ازای سهم‌های تحت پوشش خود، اسپرد (spread) مطالبه می‌کنند. این اصطلاح در مورد شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش (bid-ask spread) استفاده می‌شود و در معاملات مالی مرسوم است.

بیشتر بخوانید

برای درک بهتر این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید. فرض کنید سرمایه‌دار سهام شرکتی را از طریق پنل کارگزاری خود جستجو می‌کند. ممکن است قیمت خرید سهم ۱۵۰۰ تومان و قیمت فروش آن ۱۵۰۵ تومان باشد. یعنی کارگزار سهام مذکور را در قیمت ۱۵۰۰ تومان خریداری کرده است و سپس آن را در قیمتی بالاتر یعنی ۱۵۰۵ تومان می‌فروشد. اگر حجم معاملات زیاد باشد، اسپردهای کوچک می‌توانند تا حدی سود روزانه را افزایش دهند.

جمع‌بندی

بازارگردان به فرد یا شرکتی گفته می‌شود که با خرید و فروش سهام از نوسانات شدید و نامطلوب قیمتی کم می‌کند و نقدشوندگی بازار را بالا می‌برد. در عملیات بازارگردانی، بازارگردان با استفاده از پول و دسترسی مستقیم به سامانه معاملات و با توجه به عرض و عمق بازار و همچنین نسبت میان سرمایه‌گذاران اطلاعات‌مدار و نقدینه‌مدار اقدام به فعالیت می‌کنند. بازارگردانان همچنین سود خود را از شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش به دست می‌آورند. کارگزاری‌ها یا نهادهایی مانند صندوق بازارگردانی که به منظور کمک به افزایش نقدشوندگی و هم‌چنین حجم معاملات یک سهم خاص، اقدام به خرید و فروش آن نماد می‌کنند، مرسوم‌ترین نوع بازارگردان‌های فعال در بورس هستند.

بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟ وظایف یک بازارگردان چیست؟

بازارگردان در بازارهای مالی

بازارهای مالی همیشه در مسیر طبیعی و درست خود حرکت نمی‌کنند. قطعا هرجا صحبت از پول به میان می‌آید، عده‌ای به دنبال سوءاستفاده از شرایط و برهم زدن نظم حاکم برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی خود هستند. حضور پررنگ این دسته از افراد در بازارهای مالی، باعث بی‌اعتمادی و دلسردی سهام‌داران می‌شود و به این ترتیب در بلند‌مدت بازار از حضور سهامداران خرد خالی می‌شود. در اینجا لازم است تا تمهیداتی اندیشیده شود تا از خروج بازار از روند عادی خود جلوگیری به عمل بیاورد. یکی از این تمهیدات، حضور بازارگردان در بازارهای مالی است که برای هر سهم تعیین می‌شود. اما سوال اصلی این است که بازارگردان در بازارهای مالی کیست و چه وظایفی را بر عهده دارد؟ در ادامه قصد داریم تحلیلی درباره نقش بازارگردان در بازار ارائه کنیم. با ما همراه باشید.

بازارگردان در بازارهای مالی کیست؟

دو اصطلاح بازارساز یا Market Maker به عنوان جایگزین‌هایی برای بازارگردان در بازارهای مالی به کار می‌روند اما روی هم‌رفته کلمه بازارگردان در بین فعالان بازارهای مالی در کشور ما بیشتر رایج است. اولین نکته که باید در این زمینه بدانید آن است که بازارگردان می‌تواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد. اگر بخواهیم در یک جمله به تعریف بازارگردان در بازارهای مالی بپردازیم، می‌توان گفت که افراد یا شرکت‌هایی هستند که بخش قابل توجهی از سهام یک شرکت را در اختیار دارند و به این ترتیب به جریان عرضه و تقاضا در آن سهم را کنترل می‌کنند.

البته به هیچ عنوان این طور نیست که بازارگردانان صرفا برای تنظیم‌گری در بازار حاضر شده باشند؛ بلکه هدف نخست همه بازارگردانان نیز کسب سود از معاملات بازارهای مالی است. این نکته مهمی است که باید در تحلیل رفتار بازارگردانان در بازارهای مالی به دقت آن را در نظر بگیرید.

وظایف بازارگردان در بازارهای مالی چیست؟

حال که با مفهوم بازارگردان در بازارهای مالی آشنا شدیم، باید درباره نقش‌هایی که یک بازارگردان در بازار بر عهده دارد، بحث کنیم. مهم‌ترین وظایف بازارگردان در بازارهای مالی عبارتند از :‌

جلوگیری از قفل شدن بازار

یک سهم در روند افزایش یا کاهش قیمتی خود ممکن است صف‌های خرید یا فروش بسیار بزرگی را تشکیل دهد. در این گونه موارد اصطلاحا گفته می‌شود که سهم در صف خرید یا فروش قفل شده است. کلید این قفل در دستان بازارگردان است. اساسا به دلیل آنکه تعداد سهام قابل توجهی در اختیار دارد، می‌تواند در نقش جریان‌ساز در بازار حاضر شود. به این ترتیب با عرضه سهام در زمان صف‌های خرید طولانی و همچنین خرید سهام در صف‌های فروش سنگین، مانع از قفل شدن سهم به مدت طولانی می‌شود. اصطلاحا سطح نقدشوندگی در بازار را به طور قابل توجهی بالا می‌برد؛ چراکه در این شرایط سهام‌داران با خیال آسوده از اینکه می‌توانند هر زمان که خواستند از یک سهم خارج شوند، اقدام به سرمایه‌گذاری در آن می‌کند.

حفظ نقدینگی در بازار

نوع فعالیت بازارگردان در بازارهای مالی باید به گونه‌ای باشد که فضای اعتماد را در بین سهام‌داران حاکم کند. همان‌طور که می‌دانید، سرمایه کاملا ترسو است و اگر فضا را ناامن ببیند، در این صورت بلافاصله برای خروج از آن شرایط تصمیم‌گیری می‌کند. به همین دلیل بازارگردان تلاش می‌کند تا جریان نقدینگی را همواره در یک سطح مشخصی در بازار حفظ کند.

کنترل افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار

این اصطلاح در بین فعالان بازار بازارهای مالی رایج است که اگر بازارگردان اراده کند، می‌تواند باعث افزایش یا کاهش قیمت سهام شود. شاید این جمله به صورت 100 درصد درست نباشد؛ اما واقعیت این است که در هر مسیر صعودی یا نزولی که در قیمت یک سهم در بازار طی می‌شود، نقش بازارگردان کاملا کلیدی است. دلیل این مسئله نیز تعداد سهم بالایی است که بازارگردان در اختیار دارد و به کمک آن می‌تواند نوسانات قیمتی شدید در بازار را کنترل کند. واقعیت این است که رفتارهای هیجانی در بازار به نفع هیچ‌کس نیست و به همین دلیل این نقش بازارگردان کاملا در جهت حمایت از بازار در بلند‌مدت است.

عوامل موثر در بازارگردانی کدام است؟‌

با توجه به آنچه که به عنوان وظایف بازارگردان در بازارهای مالی اشاره کردیم، حضور آن‌ها در بازار یک ضرورت حتمی به نظر می‌رسد. اما میزان اثر گذاری بازارگردانی در بازارهای مالی به عوامل مختلفی بستگی دارد که سه مورد از مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

1. عمق بازار

در بازارهای مالی ایران، بسیاری بازارساز و بازارگردان چیست؟ از مواقع سهام یا در صف فروش هستند یا در صف خرید. در واقع رفتارهای سرمایه‌گذاران به جای آنکه مبتنی بر ارزش واقعی دارایی خود باشد، مبتنی بر روند‌های قیمتی است که در بازار شکل می‌گیرد. در این گونه بازارها، مانع جدی بر سر راه شکل‌گیری عمق در بازار وجود دارد. بازارگردان می‌تواند با حرکت در مسیر عکس رفتار سهام‌داران در راستای عمق بخشیدن به بازار حرکت کند؛ اما واقعیت این است که توان بازارگردان نیز محدود است و بعضا نمی‌تواند یا نمی‌خواهد در برابر جریانات هیجانی حرکت مثبتی را به نمایش بگذارد.

2. عرض بازار

اگر سهام‌داران سفارش‌های خرید و فروش سهام را در محدوده ارزش ذاتی آن ثبت کنند، نشان‌دهنده آن است که بازار از عرض مناسبی برخوردار است. در این گونه بازارها خبری از رفتار هیجانی نیست و تحلیل‌ها هستند که برای تصمیم‌گیری‌ها مقدم شمرده می‌شوند. بازارگردان در چنین بازاری حتما حضور فعال دارد و حتی از سود کمی که عاید او می‌شود، استفاده می‌کند.

3. تعادل در بازار

برخلاف تصور رایج بازارگردان در بازارهای مالی از طریق ایجاد تعادل به سودهای هنگفتی دست پیدا می‌کند؛ چراکه در زمان صف فروش در قیمت‌های نازل سهم را خریداری کرده و در زمان تشکیل صف خرید، با عرضه سهام شناسایی سود می‌کند. این روند به صورت پیوسته توسط بازارگردان در بازارهای مالی پیگیری می‌شود. هرچه میزان نوسانات در بازار بیشتر باشد سود بازارگردان از فعالیت در بازار نیز به مراتب افزایش پیدا می‌کند.

آیا بازارگردانی در بازارهای مالی طبق قوانین صورت می‌گیرد؟‌

در بازار بازارهای مالی برای بازارگردان‌ها قوانینی وضع شده است که آن‌ها در قبال این قوانین موظف هستند که خرید و فروش سهام و همچنین نگهداری تعداد مشخصی سهم را همواره در دستور کار خود قرار دهند. این قوانین در واقع به این دلیل وضع شده است که بازارگردانان به خوبی در مسیر انجام وظایف‌شان حرکت کنند و خود آن‌ها نقش تخریبی در بازار پیش نگیرند. نمونه‌هایی از رفتارهای غلط بازارگردان در بازارهای مالی سال 1399 قابل مشاهده بود که به دلیل تخطی بازارگردانان از انجام وظایف‌شان به وقوع پیوست.

بازارگردان در قبال انجام وظایف خود در بازارهای مالی چه امتیازاتی می‌گیرد؟‌

در مجموع دو قانون حمایت در سازمان بازارهای مالی برای بازارگردانان وضع شده است که عبارتند از:

1. براساس ماده ۱۸ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سازمان بازارهای مالی و اوراق بهادار تهران برای بازارگردانی هر ورقه بهادار یک ایستگاه معاملاتی جداگانه، بدون دریافت هیچ‌گونه هزینه‌ای از این بابت در اختیار بازارگردان خواهد گذاشت. انجام معاملات سایر اوراق بهادار از ایستگاه معاملاتی مخصوص بازارگردان مجاز نیست.

منظور از ایستگاه معاملاتی جداگانه این است که یک سامانه معاملاتی در اختیار بازارگردام قرار می‌گیرد که به طور مستقیم به هسته معاملات متصل است و به این ترتیب می‌تواند صرفا سفارشات مرتبط با سهمی که در آن نقش بازارگردان را ایفا می‌کند، ثبت کند.

2. براساس ماده ۱۹ دستورالعمل بازارگردانی در بازارهای مالی، سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات بازارگردان ۱۰ درصد سقف کارمزد بازارهای مالی از معاملات معمول است. بازارهای مالی می‌تواند کارمزد خود از معاملات بازارگردان را کم‌تر از سقف مقرر در این ماده تعیین نماید.

به این ترتیب کارمزد معاملاتی که از بازارگردان در بازارهای مالی دریافت می‌شود، 10 درصد کمتر از سایر سهام‌داران تعیین شده است.

کلام پایانی

در این مقاله به بررسی مفهوم و نقش بازارگردان در بازارهای مالی پرداختیم. واقع قضیه آن است که بدون حضور بازارگردان عملا اداره بازار کار آسانی نیست. البته حضور بازارگردان زمانی موضوعیت پیدا می‌کند که به خوبی وظایف خود را عملیاتی کند. در غیر این صورت که خود مشکلی بر مشکلات بازار اضافه می‌کند. اساسا فلسفه حضور بازارگردان در بازارهای مالی، باز کردن گره‌های معاملاتی است که در سهام مختلف رخ می‌دهد.

فینوتیپس بستری تعاملی و نوآورانه برای یادگیری عمیق فعالیت در بازارهای بازارساز و بازارگردان چیست؟ مالی است. جلسات گفتگوی فینوتیپس در کلاب‌هاوس به منظور تبادل نظر در خصوص بازارهای مالی، نکات آموزشی پیرامون آن‌ها و همچنین بحث و بررسی در خصوص فرصت‌های سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی، فارکس و ارزهای دیجیتال برگزار می‌شود. شما هم می‌توانید با حضور در این جلسات، به پخته‌تر شدن مباحث کمک کنید. منتظر دیدار شما هستیم.

بازارگردانی یا بازارسازی؟

علیرضا توكلی كاشی/ معاون توسعه كانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران در بازار سهام ایران اختلاط دو مفهوم «بازارگردانی» و «بازارسازی» سبب شده سهامداران عمده و بازارگردانان تحت فشار قرار ‌گیرند تا با مقررات دستورالعمل بازارگردانی، از قیمت سهم حمایت کرده و عملا «بازارسازی» کنند.

بازارگردانی یا بازارسازی؟

در بخش نخست که روز گذشته در همین صفحه منتشر شد، بازارگردانی درست و وظایف بازارگردان‌ تشریح شد و با ارائه دو نمونه از بازار ارز و طلا توضیح داده شد که بازارگردانی درست در سایر بازارها چگونه عمل می‌کند. در این قسمت، به بیان نحوه اجرای بازارگردانی در بازار سهام ایران پرداخته می‌شود.

بازارگردانی چه هست و چه نیست؟

همان‌گونه که در بخش نخست و با تشریح مکانیزم بازار ارز در صرافی‌ها و بازار معاملات طلا مشاهده کردیم:

-بازارگردانی، خرید یک‌طرفه نیست.

-بازارگردانی، فروش یک‌طرفه نیست.

-بازارگردانی، حمایت از هیچ قیمتی نیست و اصولا بازارگردان مسوول تعیین یا تنظیم قیمت هم نیست.

-بازارگردانی صرفا افزایش نقدشوندگی از طریق اعلام مداوم مظنه‌های خرید و فروش هم‌زمان و جلوگیری از بروز صف‌های خرید و فروش است.

از آنجا بازارساز و بازارگردان چیست؟ که قیمت، نتیجه و برآیند نیروهای عرضه و تقاضاست و این نیروها علاوه بر اینکه از مولفه‌های بنیادی سهام (یا هر دارایی دیگری) تاثیر می‌پذیرند از عوامل متعدد بیرونی همچون ترس و نگرانی مردم و همچنین خوش‌بینی بیش از حد و حتی شایعات مثبت و منفی متعدد نیز تاثیر می‌پذیرند، بنابراین یک بازارگردان حرفه‌ای هیچ‌گاه نباید خود را اسیر قیمت‌های‌ محاسباتی کند. ارزشیابی سهام و محاسبه ارزش ذاتی و تصمیم‌گیری به خرید یا فروش سهام در قیمت‌های روز در مقایسه با قیمت‌های محاسباتی، در زمره مسوولیت‌های سبدگردانان و مشاوران سرمایه‌گذاری است. هرچند بهتر است که یک بازارگردان، تحلیل نسبی از ارزش ذاتی سهام مورد بازارگردانی داشته باشد، اما این موضوع به هیچ‌وجه یک شرط لازم نیست و چه‌بسا عدم‌آگاهی وی از ارزش ذاتی شاید مفیدتر هم باشد. به دفعات در بازار شاهد آن بوده‌ایم که اشخاص حرفه‌ای به‌دلیل پافشاری بر ارزش ذاتی محاسباتی خود، از فرصت‌های خرید و فروش بازار جامانده‌ و متضرر شده‌اند.

یک بازارگردان می‌تواند با قبول ریسک، در شرایطی که اطمینان کافی به ارزش ذاتی محاسباتی و نرخ‌های نادرست بازار دارد، با استقراض و تامین مالی بیشتر، سهام موجود در کد سبدگردان را به امید اصلاح و رشد بیشتر قیمت، افزایش داده یا در زمانی که قیمت‌ها بیش از حد، از ارزش ذاتی سهام بالاتر هستند، با فروش بیشتر سهام و کاهش آنها در کد بازارگردانی‌ و سپس خرید مجدد آنها در قیمت‌های پایین‌تر، از این کاهش قیمت سهام منتفع شود.

البته بررسی عملکرد بازارگردانان بزرگ در سایر بورس‌ها نشان می‌دهد که به‌دلیل ریسک بالای این کار، به‌جز برخی شرایط هیجانی و بسیار کوتاه‌مدت، بازارگردانان معمولا تعادل انباره دارایی‌های خود را حفظ کرده و نوسان‌گیری از اصلاح قیمت‌های اساسی در بازار را به سایر معامله‌گران بازار می‌سپارند و اتفاقا در زمان بروز نوسانات شدید در بازارها، بازارگردانان معمولا با افزایش موقت دامنه مظنه، حضور خود را در بازار تا حصول یک تعادل نسبی، کاهش می‌دهند.

اشکال شیوه فعلی بازارگردانی چیست؟

در حال‌حاضر به‌دلیل اختلاط دو مفهوم «بازارسازی» و «بازارگردانی» شاهد آن هستیم که سهامداران عمده و بازارگردانان تحت‌فشار قرار می‌گیرند تا با مقررات دستورالعمل بازارگردانی، از قیمت سهم حمایت کرده و عملا «بازارسازی» کنند.

علاوه بر آن، این روزها شاهد آن هستیم که مدیران شرکت‌ها نیز توسط مدیران بورسی تحت‌فشار قرار می‌گیرند تا منابع مالی خود و شرکت‌های زیرمجموعه خود را صرف حمایت از قیمت‌ سهام کنند. این موضوع سه اشکال اساسی دارد:

اشکال اول: حمایت از قیمت سهام، مصداق بارز دستکاری قیمت است زیرا مسوول تعیین قیمت سهام، بازار است. حمایت از قیمت سهام به‌معنای سلب‌اختیار بازار در تعیین قیمت سهام است، ضمن اینکه مرور تجربه بانک‌پارسیان در سال ۱۳۸۳ –که متعاقبا تشریح خواهد شد- و هزاران تجربه دیگر نیز نشان از بیهوده‌بودن و شکست‌خوردن اینگونه تلاش‌هاست.

اشکال دوم: در حال‌حاضر در شرایطی هستیم که شرکت‌ها به واسطه تحریم، تورم و محدودیت‌های نهادهای دولتی در نرخ‌گذاری انواع محصولات در بازارها به‌شدت با مشکلات متنوع و به‌خصوص کمبود منابع مالی برای سرمایه در گردش مواجه هستند و با ارائه تخفیف‌های گسترده به مشتریان خود در قالب فروش نقدی یا پیش‌فروش محصولات، تلاش دارند تا سرمایه در گردش لازم را تهیه کرده و چراغ تولید را روشن نگه دارند. در این شرایط تحمیل وظیفه «تامین مالی» بازارگردانی به ناشران یا اجبار به خرید سهام خود با مکانیزم «سهام خزانه» نه‌تنها مصداق بارز اتلاف‌منابع مالی شرکت‌هاست، بلکه مساله انتقال منابع مالی درون شرکت‌ها به بیرون از شرکت‌ها برای حمایت از قیمت سهام است؛ آن‌هم در شرایطی که به دلیل مشکلات پیش‌گفته، شرکت‌ها با مشکلات مالی و سرمایه در گردش مواجه هستند و بازارگردانی با شیوه فعلی، سبب افزایش مشکلات تامین نقدینگی این شرکت‌ها و ایجاد بحران مالی در آینده‌ای دور یا نزدیک در این شرکت‌ها خواهد شد.

دو ابزار «سهام خزانه» و تجهیز منابع «بازارگردانی»، از ابزارهای مرسوم این روزها برای «سلاخی» شرکت‌ها هستند تا این نفس‌های آخر بخش واقعی اقتصاد را نیز به‌شماره بیندازند.

اشکال سوم: در شرایطی که قیمت برخی سهام، تمایل به اصلاح قیمتی بیش از ۵درصد دارند (هم در جهت صعودی و هم در جهت نزولی) وجود محدودیت سقف دامنه نوسان روزانه ۵‌درصد سبب می‌شود که بازارگردان در بسیاری از اوقات در یک بازار یک‌طرفه وارد شده یا سهام خود را با قیمت ارزان به بازار بفروشد یا با صرف منابع مالی سنگین، صف‌های فروش را جمع کرده و سهام را در قیمت نسبی بالا، خریداری کند.

در اینجا جا دارد تا برای نشان‌دادن عواقب تداوم سیاست‌های فعلی در حوزه بازارگردانی، یک نمونه واقعی که در دهه ۸۰ و در بورس تهران رخ داد، تشریح شود.

در تابستان سال ۱۳۸۳، بانک پارسیان پس از انجام یک پذیره‌نویسی عمومی موفق، که طی آن توانست هر سهم خود را به قیمت ۵۰۰ تومان به عموم مردم عرضه کند، در آذر‌ماه همان سال با قیمت ۶۶۰ تومانی وارد بورس تهران شد و قیمت سهام آن نیز ظرف یک هفته تا بیش از ۸۰۰ تومان رشد کرد، اما پس از آن، قیمت سهام این بانک مسیر کاهشی را در پیش گرفت و قیمت آن تا دو سال بعد به ارقام زیر ۱۵۰ تومان هم رسید (با احتساب سودها و افزایش سرمایه‌ انجام شده طی همین مدت، این قیمت، معادل نصف قیمت عرضه اولیه و معادل ۵۰ درصد زیان برای خریداران اولیه بوده است).

در آن زمان تمام شرکت‌های زیرمجموعه بانک‌پارسیان مسوول حمایت از قیمت سهام شدند و ظرف ۲ سال سهام بانک را از بازار خریداری کردند. همین مساله سبب شد تا ۴سال بعد از عرضه اولیه، این بانک و شرکت‌های زیرمجموعه از محل سود عملیاتی خود، زیان ناشی از تلاش ناکام برای حفظ قیمت سهام در آن مدت محدود در سال ۱۳۸۳ را پوشش دهند. در اسفندماه ۱۳۸۷، بازده سهام بانک پارسیان برای خریداران سهام در روز عرضه اولیه، فقط ۷درصد در ازای بیش از ۴ سال سرمایه‌گذاری بود. در شرایطی که طی همین مدت سود عملیاتی بانک پارسیان از ۱۰۰ میلیارد تومان به بیش از ۴۵۰ میلیارد تومان رسیده بود و به‌صورت منطقی اگر قیمت سهام در روز اول درست تعیین شده و درست هدایت می‌شد، باید ارزش سهام آن نیز متناسب با رشد سود عملیاتی، رشد می‌کرد.

همان‌گونه که در این مثال تشریح شد، حمایت از قیمتی خاص برای یک سهم یا اصرار بر حفظ قیمت آن در محدوده‌ای خاص، محکوم به شکست است. باید قبول کنیم که مساله تعیین و کشف قیمت، بر عهده بازار است. شاید اگر سهام بانک پارسیان به‌جای ۵۰۰ تومان با قیمت ۳۰۰ تومانی پذیره‌نویسی عمومی می‌شد و سه ماه پس از آن نیز با یک فاصله قیمتی اندک و مثلا با قیمت ۳۳۰ تومانی وارد بازار بورس می‌شد و سپس قیمت آن به صورت بطئی رشد می‌کرد، هیچ‌گاه آن خاطره زیان را در ذهن فعالان بازار ایجاد نمی‌کرد و از طرف دیگر مدیران بانک نیز مجبور به صرف وقت و هزینه بسیار برای تجهیز منابع به‌منظور حمایت و کنترل قیمت سهم نمی‌شدند.

این روزها در بازار چه خبر است؟

در چند ماه اخیر، شاهد آن بوده و هستیم که عده‌ای با بهره‌برداری نامطلوب از مجموعه قوانین و مقررات موجود در بازار سرمایه و با سوء‌استفاده از محدودیت دامنه نوسان و با برنامه‌ریزی قبلی و هماهنگ‌شده و با انتشار اخبار و تحلیل‌های ناقص و هدف‌دار و سپس ایجاد تصنعی صف‌های خرید با کمک ابزارهای فضای مجازی (اینستاگرام، تلگرام، واتس‌اپ و سایت‌های متنوع)، مردم را به سمت خرید سهم‌های خاصی تشویق می‌کنند و بعد از اینکه قیمت سهام را تا حد امکان و تا سطوح رویایی و غیر‌منصفانه بالا بردند، سهام را به بالاترین قیمت ممکن به مردم می‌فروشند و در گام بعدی، مردم عادی را همچون سپر، جلوی خود گرفته و ایشان را جلوی مدیران بورس قرار داده و فریاد وامصیبتا سر‌می‌دهند که بشتابید، «مردمی که با تشویق شما وارد بازار سرمایه شدند، زیان کرده‌اند! بیایید و زیان آنها را جبران کنید!»

شعارها و عبارت‌هایی همچون ممنوعیت نوسان‌گیری توسط «بازارگردانان» از شگردهای این عده است که برای خلع‌سلاح بازارگردانان و مدیران‌بورس برای انجام «کار درست» که همان «بازارگردانی منطبق بر دستورالعمل سال ۱۳۸۸ است»، در پیش می‌گیرند.

جای تاسف است که این افراد از حداقل اطلاعات علمی در این حوزه مطلع نیستند چراکه راهبرد عملیاتی بازارگردان برای نیل به هدف اصلی‌اش که همانا افزایش نقدشوندگی سهام است، راهبرد خرید و فروش هم زمان در یک دامنه مظنه محدود و اجازه آزادی قیمت به سهام در یک دامنه نوسان باز قیمتی است، که بی‌شباهت با «نوسان‌گیری» نیست. اتفاقا بازارگردان باید از این ابزار استفاده نماید تا «سود» کند و بتواند در صورت بروز شوک‌های بزرگ در قیمت سهام، زیان‌های حاصله را با این سودهای اندک پوشش دهد. قرار نیست که بازارگردان مسوول جذب و جبران زیان افرادی باشد که آگاهانه یا ناآگاهانه، با تحلیل یا بدون تحلیل سهامی را خریداری کرده و سپس از کاهش قیمت آن متضرر شده‌اند و متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی مدیران بورسی نیز بدون توجه به عواقب تصمیماتی که می‌گیرند، به همه ابزارها و نهادهای مالی متوسل شده‌اند تا این زیان را به نحوی به سایر فعالان بازار منتقل کنند. بعد از صندوق‌های سرمایه‌گذاری بادرآمد ثابت، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و تامین سرمایه‌ها، امروز نوبت به خود شرکت‌ها (ناشران) رسیده است که به نام «بازارگردانی» زیان این افراد را بپذیرند.

بند کلیدی دستورالعمل بازارگردانی مصوب ۱۳۸۸ سازمان بورس، افزایش دامنه نوسان باندازه «حداقل دو برابر» دامنه نوسان عادی و «به‌اندازه مورد نظر بازارگردان» است. تجربه اندک موجود در بازار سرمایه ایران نشان می‌دهد که می توان دامنه نوسان را حتی تا ۱۰۰درصد نیز باز کرد، البته با حضور یک بازارگردان قوی. کاری که از سال‌ ۱۳۹۲ و در بخشی از فرابورس – صندوق‌های ETF و سایر اوراق بهادار درج شده در بازار ابزارهای نوین مالی فرابورس - انجام شد و نتیجه آن حذف صفهای خرید و فروش، قطع دست سفته بازان و سوء استفاده گران و تعادل همیشگی قیمت‌ها در نمادهایی بود که با حضور بازارگردانان قوی، دامنه نوسان بین ۲۰درصد تا ۱۰۰درصد را داشتند. اما امروز شاهد آن هستیم که از اجرای این بند مهم آن دستورالعمل، به وضوح چشم‌پوشی می‌شود. مدیران و کارشناسان حرفه‌ای، نیک می‌دانند که معنای دیگر دامنه نوسان محدود، وجود صف خرید و فروش و ایجاد فساد ناشی از آن است.

تغییرات مکرر در دستورالعمل بازارگردانی فوق‌الذکر، باعث از بین رفتن خاصیت این دستورالعمل مفید شده است. تداوم به‌کارگیری شیوه فعلی بازارگردانی و عدم اجرای همه بندهای دستورالعمل بازارگردانی –مصوب ۱۳۸۸- و اجرای سلیقه‌ای آن، سبب خواهد شد تا تجربه خسارت بار سهام بانک پارسیان طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ برای کلیه نمادهایی که امروز با این شیوه نادرست و با حیف و میل منابع مالی شرکتها، بازارگردانی می‌شوند، تکرار شود.

این شیوه بازارگردانی را متوقف کنید!

به عنوان فردی که از سال ۱۳۸۸ و با تصویب دستورالعمل بازارگردانی توسط سازمان بورس، همواره از مدافعین بازارگردانی بوده و در تمام جلسات، نشست‌ها، سمینارها، رسانه‌ها و مطبوعات مختلف دیداری، شنیداری و نوشتاری بر اهمیت بازارگردانی با شیوه مندرج در این دستورالعمل تأکید داشته‌ام و در مناظره‌ها و مباحثات مختلف به شدت بر مفاد دستورالعمل بازارگردانی و تمام بندها و تبصره‌های این دستورالعمل تأکید داشته (و دارم) ، اما امروز با مشاهده نحوه سوء استفاده از دستورالعمل بازارگردانی و «شرحه شرحه شدن» مفاد این دستورالعمل، با صدای بلند اعلام می‌کنم که: «این شیوه بازارگردانی را متوقف کنید»

اتفاقی که امروز در بازار بورس در حال رقم خوردن است، «بازارگردانی» نیست، بلکه «بازارسازی» است زیرا هدف سیاست‌گذاران اقتصادی و مجریان بورس، صرفا حفظ قیمت سهام در سطوح فعلی و جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت سهام و همچنین نگهداری عدد شاخص بورس در سطوح فعلی است.

یکسان فرض کردن «بازارگردانی» و «بازارسازی» آن‌گونه که در تبصره ۳ ماده ۲ آیین نامه حفظ ثبات بازار سرمایه و صیانت از حقوق سرمایه‌گذاران و سهامداران مصوب ۲۰/۶/۱۳۹۹ شورای عالی بورس و اوراق بهادار آمده است، از اساس نادرست است.

«بازارسازی» با این شیوه‌ای که امروز در حال اجراست، عملا بستری قانونی را برای سوء‌استفاده برخی افراد سودجو و فرصت‌طلب ایجاد می‌کند تا با آگاهی از قصد و نیت سیاست‌گذاران بورس، برخی سهام خود را با قیمت‌های حمایتی به بازارسازان بفروشند.

نکته‌ای که جا دارد در اینجا بر آن تاکید شود این است که اگر قصد حفظ کردن قیمت سهام در سطوح فعلی وجود دارد، «بازارگردانی» راهش نیست، چون هدف از «بازارگردانی» حفظ قیمت سهام نیست. بلکه هدف از «بازارگردانی» افزایش نقدشوندگی و جلوگیری از ایجاد صفهای خرید و فروش و جلوگیری از دستکاری قیمت است.

تجربه نشان داده است که نتیجه محتوم قیمت‌های دستوری – چه در حوزه قیمت کالاها و محصولات و چه در حوزه قیمت سهام و ابزارهای مالی- شکست خوردن از بازار بوده است و کلیه روش‌های به‌کار گرفته شده، صرفا قادر خواهند بود تا مدت کوتاهی قیمت‌ها را در اعداد و ارقام غیر واقعی نگه دارند اما این روش‌ها نهایتا با خسارت زیاد عقب نشینی کرده و در برابر قدرت بازار شکست خورده‌اند.

بر خلاف بازارساز، بازارگردان مسوول قیمت سهام نیست! تنها مسوولیت بازارگردان، افزایش نقدشوندگی سهام و جلوگیری از ایجاد صف‌های خرید یا فروش است.

اما بازارساز –بر اساس برداشتی که در بازار سرمایه ایران از آن وجود دارد- مسوول حفظ قیمت است و طبیعتا برای حفظ قیمت، باید هزینه پرداخت کنند. البته همه می‌دانند که نگه داشتن قیمت‌ها در اعداد غیرواقعی و دستوری، همانند معلق نگه داشتن خانه‌ای در وسط زمین و آسمان با صرف انرژی بسیار است. با تمام شدن سوخت و منابع انرژی این خانه نهایتا سقوط خواهد کرد و سقوط آن موجب تخریب آن خواهد شد.

در ایران بارها شاهد بازارسازی در بازارهای مختلف بوده‌ایم اما جالب اینجاست که با وجود شکست سیاست حفظ قیمت با اسم رمز «بازارسازی» و با عنوان بازارساز و بازارگردان چیست؟ و نیت حمایت از بازار (و مصرف کنندگان)، آن را بارها و بارها آزموده‌ایم.

دلار ۷ تومانی، ۱۳۵ تومانی، ۱۲۲۶ تومانی و نهایتا دلار ۴۲۰۰ تومانی، نرخ سود بانکی دستوری، تعیین قیمت دستوری برای انواع کالاها از خودرو گرفته تا روغن و رب گوجه فرنگی و پودر لباسشویی، از مصادیق بارز قیمت‌های دستوری هستند. جالب آنکه سیاست‌گذاران اقتصادی که معمولا در تلاش برای پایین نگه داشتن قیمت‌ها و به صورت دستوری هستند، امروز و در بازار بورس، به دنبال بالا نگه داشتن دستوری قیمت برخی از سهم‌ها هستند!

در قسمت سوم که روز شنبه در همین صفحه منتشر خواهد شد، ضمن تشریح انگیزه هریک از ذینفعان بازار در حفظ وضع موجود، راه‌‌کارهای پیشنهادی برای بهبود و اصلاح شیوه بازارگردانی در بازار سهام تشریح خواهد شد.

فراز پایانی را با این ضرب المثل زیبای ایرانی به اتمام می‌رسانم که:‌ «از طلا گشتن پشیمان گشته‌ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.»



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.