ویژگی های سرمایه گذاران موفق


وارن بافت

مذاکره با سرمایه گذاران؛ مهم‌ترین نکات مذاکره با سرمایه گذاران در مورد ارزش گذاری

جذب سرمایه و مذاکره با سرمایه گذاران برای بنیان گذاران استارتاپ به خصوص در مراحل اولیه رشد دشوار و مبهم است. در مقاله فرآیند جذب سرمایه استارتاپ – جاده‌ای از تابلوهای «نَه»! به اصول جذب سرمایه پرداختیم. در این مقاله به مهم‌ترین نکات برای مذاکره با سرمایه گذاران در مورد ارزش گذاری استارتاپ در فرآیند جذب سرمایه می‌پردازیم.

ارزشگذاری استارتاپ، نُقل جلسات مذاکره استارتاپ و سرمایه گذار

مسلما یکی از مهم ترین و جنجال برانگیزترین موضوعات در مذاکرات بنیان گذاران و سرمایه گذاران خطر پذیر در فرآیند جذب سرمایه، ارزش استارتاپ است.

در فرآیند جذب سرمایه، سرمایه گذار خطرپذیر در ازای تأمین سرمایه، درصدی از سهام استارتاپ را دریافت می‌کند. مقدار دقیق درصد سهام واگذاری به سرمایه گذار بر اساس میزان سرمایه مورد نیاز استارتاپ و همچنین ارزش گذاری تعیین می‌شود. بنابراین ارزش گذاری مورد توافق استارتاپ و سرمایه گذار خطرپذیر، تعیین کننده درصد سهام دریافتی سرمایه گذار از استارتاپ است.

کفش سرمایه گذاران را بپوشید و تصور کنید چه مسائلی برای آن ها مهم است.

قبل از هر مذاکره ای با تشخیص اینکه در ذهن سرمایه گذاران چه می گذرد، بهترین پاسخ‌ها را برای سوالات احتمالی آن‌ها بیابید. در این مذاکرات سرمایه‌گذاران خطرپذیر گروهی هستند که بیشتر از بنیانگذاران در جلسات مذاکره حضور داشته اند. در واقع آن طرف میز افرادی با تجربه نشسته اند که با تعداد زیادی استارتاپ سر و کار داشته و همواره سیگنال‌های قیمتی آخرین معاملات صورت گرفته در اکوسیستم را دریافت می کنند.

در ادامه این مطلب به سوالات رایج سرمایه گذاران در مورد ارزشگذاری و اهداف طرح آن‌ها در جلسات مذاکره می پردازیم. چراکه با فهم درست اهداف این سوالات احتمالی و رایج، پاسخ های شما و روند مذاکرات بهینه تر می‌شود.

سؤال اول سرمایه گذار: ارزشگذاری پس از جذب سرمایه استارتاپ در آخرین مرحله جذب سرمایه چقدر بوده و چه میزان سرمایه جذب کرده‌اید؟

در پاسخ به این سوال این نکته را در نظر داشته باشید که سرمایه گذار ممکن است با استفاده از شبکه ارتباطی خود، ویژگی های سرمایه گذاران موفق اطلاعات معاملات قبلی استارتاپ شما را در اختیار داشته باشد. از طرفی در میان گذاشتن عدد ارزشگذاری تاثیری بر موفقیت فرآیند جذب سرمایه در این مرحله ندارد.

هدف سرمایه گذاران خطر پذیر از طرح این سؤال چیست؟

در وهله اول سرمایه گذاران می خواهند بدانند استارتاپ تا چه اندازه با مدل سرمایه گذاری صندوق آن‌ها تناسب دارد.

به عنوان یک بنیان گذار باید بدانید سرمایه گذار خطر پذیر بسته به مرحله‌ای از توسعه که در آن سرمایه گذاری می کند، معمولا خواستار درصدی مشخص از سهام استارتاپ‌ها در آن مرحله است. به همین دلیل استارتاپ شما باید از نظر مرحله توسعه، حوزه فعالیت و دیگر معیارها با فلسفه سرمایه گذاری صندوق متناسب باشد.

صندوقی را در نظر بگیرید که معمولا مبلغی مابین 400 تا 700 میلیون تومان بر روی استارتاپ‌ها در حوزه‌هایی مشخص سرمایه گذاری می کند. اگر درصد سهام دریافتی این سرمایه گذار خطر پذیر بازه 11% الی 26% درصد را تشکیل بدهد بنابراین ارزش گذاری قبل از جذب سرمایه استارتاپ هایی که از این صندوق تأمین مالی کرده‌اند در بازه حدودی 2 الی 3 میلیارد قرار دارد. به این معنا که اگر به دنبال جذب سرمایه ای معادل با 5 میلیارد تومان هستید، تقریبا باید دور این صندوق را خط بکشید.

دلیل دیگر مطرح شدن این سؤال ممکن است کنجکاوی سرمایه گذار برای تشخیص بیش ارزش گذاری یا کم ارزش گذاری استارتاپ در مرحله قبلی جذب سرمایه است.

سرمایه گذاران خطرپذیر از حالتی که استارتاپ نسبت به ارزشگذاری دور قبل دچار افت ارزش (Down Round) شود، نفرت دارند. یک دلیل ساده آن، عدم تمایل آن‌ها به افت ارزش استارتاپ و بالتبع آن افت ارزش مالکیت سرمایه گذاران قبلی آن به دلیل ورود آن ها در ساختار سهامداری استارتاپ است.

یک دلیل منطقی هم اینست که سرمایه گذار خطرپذیر می داند اگر ارزش فعلی را کمتر و یا برابر با ارزشگذاری استارتاپ در دور قبلی جذب سرمایه بپذیرد، سهام بنیانگذاران رقیق خواهد شد و این مسئله خواه ناخواه بر انگیزه آن‌ها تأثیر خواهد گذاشت. از طرفی سرمایه گذاران خطرپذیر تمایلی ندارند در مرحله ای از جذب سرمایه وارد شوند که درصد سهام موسسان در آن کاهش می یابد.

هدف دیگر طرح این سوال این است که آیا شما سرمایه دریافتی خود در مراحل قبل را به صورت بهینه مدیریت کرده اید. پس بهتر است بتوانید سرمایه گذار را متقاعد کنید که با سرمایه دریافتی در مرحله قبل چه پیشرفت هایی داشته اید.

اگر مشکلی در مدیریت سرمایه‌های قبلی جذب شده نداشته اید به بیان صریح داده های ارزش گذاری پیشین خود بپردازید. در غیر این صورت با هوشمندی جملاتی را که دلایل و راه ویژگی های سرمایه گذاران موفق حل مشکلات را بیان می کند از قبل آماده کنید.

سؤال دوم سرمایه گذار: انتظار شما از مبلغ ارزش گذاری چقدر است؟

این سوالی رایج در مذاکرات است و سرمایه گذار با طرح آن می‌خواهد بداند که آیا ارزش استارتاپ شما در بازه قیمتی ارزش گذاری پیشنهادی او هست یا نه.در این بخش از مذاکره که دارای جنبه های ظریفی است پیشنهاد می شود موارد زیر را رعایت کنید.

سعی کنید به جای بیان یک قیمت مشخص، بازه قیمتی خود را بیان کنید تا سنگ بنای اولین قیمت پیشنهادی در مذاکره توسط شما نهاده شود.

بیان بازه قیمتی به سرمایه گذار این پیام را می دهد که آیا انتظار واقع گرایانه ای از ارزش استارتاپ دارید یا بدون بررسی قبلی از حدود ارزش استارتاپ به آن ها مراجعه کرده اید.

توپ را در زمین سرمایه گذار بیندازید و از او درخواست کنید با توجه به تجربه خود و وضعیت فعلی بازار، قیمتی را پیشنهاد دهد.

یک مذاکره حرفه ای در مورد ارزش گذاری با بیان یک بازه قیمتی شروع و متناسب با نحوه واکنش طرف مقابل ادامه می‌یابد.

می توانید در پاسخ های خود از مواردی مانند زیر کمک بگیرید:

“در معامله قبلی با ارزش بعد از جذب سرمایه X میلیون تومان به تفاهم رسیدیم و Y میلیون تومان جذب کردیم.”

با این پاسخ سرمایه گذار خطرپذیر با خود می اندیشد که ارزشگذاری باید بیشتر از X میلیون تومان باشد چراکه ارزشگذاری استارتاپ در دور قبلی این مبلغ بوده و بنیان گذاران نیز پیشرفت خوبی را تا به امروز پشت سر گذاشته اند.

“جذب سرمایه X ماه پیش صورت گرفته و ما پیشرفت خوبی داشته ایم.”

“از قیمت های پیشنهادی سرمایه گذاران مختلف آگاه هستیم و انتظار ما نیز متناسب با عرف فعلی بازار است.”

“با توجه به اینکه زمان بسیاری از جذب سرمایه قبلی می‌گذرد، بازار بهتر می تواند ارزش منصفانه ما را بیان کند به همین دلیل مایلیم که بازار این ارزش را مشخص کند.”

“ما به دنبال یک همکاری مشترک بلند مدت با سرمایه گذاران هستیم و در حال حاضر تنها به دنبال بیشترین عدد ارزش گذاری نیستیم.”

همچنین می توانید بپرسید که استارتاپ های مشابه شما در این مرحله چه مقدار ارزشگذاری شده‌اند.

سؤال سوم سرمایه گذار: آیا سرمایه گذاران مراحل قبلی نیز در این مرحله سرمایه گذاری خواهند کرد؟

پاسخ به این سوال دارای ظرافت هایی است چرا که سرمایه گذاران قبلی شما دارای اطلاعات دقیقی از شاخص‌های کلیدی استارتاپ، توانمندی اعضای تیم، عملکرد مـدیریت و وضعیت رقبا است. از همین رو سرمایه گذاران جدید مایلند بدانند آیا سرمایه گذاران قبلی با توجه به اطلاعات دقیق خود از عملکرد کلی استارتاپ، در صورت امکان تمایلی به ادامه سرمایه گذاری دارند یا نه.

بنابراین بهتر است گفتگویی با سرمایه گذاران قبلی خود داشته باشید و نظر آن ها را در جلسه مذاکره مطرح کنید.

برای مثال می توانید پاسخ خود را این گونه بیان کنید:

“می دانیم شما خواستار درصد مشخصی از سهام هستید. در راه رسیدن به این موضوع کمکتان می کنیم اما در این راه نمی توانیم از سرمایه گذاران قبلی خود بخواهیم از حق افزایش سرمایه متناسب با درصد سهام خود استفاده نکنند.”

با بیان این موضوع به سرمایه گذار یاد آور می‌شوید که سرمایه گذاران فعلی حامی و مطلع از فرآیند جذب سرمایه هستند و شما در هر مرحله جذب سرمایه حقوق سرمایه گذاران قبلی را محترم می شمارید و مانعی برای سرمایه گذاری مجدد آن‌ها نیستید.

چه زمانی می‌توانید ارزش استارتاپ را مشخصا در مذاکره با سرمایه گذاران بیان کنید؟

  • سرمایه گذاران شما تازه کارند و تجربه زیادی در ارزیابی استارتاپ ها ندارند.
  • تعداد زیادی سرمایه گذار خواستار سرمایه گذاری در استارتاپ شما هستند و ممکن است عدد پیشنهادی شما روند مذاکرات را تسریع کند.
  • شما به اجبار با چندین سرمایه گذار برای جذب سرمایه مذاکره می کنید چرا که هیچ سرمایه گذاری به تنهایی حاضر به تأمین مالی استارتاپ شما نشده است.

جلوگیری از اشتباهات بزرگ در مذاکرات

ارزش آفرینی را نسبت به ارزش‌گذاری در اولویت قرار دهید.

اگر در پایان یک معامله قرار بود دیگر طرف قرارداد خود را نبینید، تنها تمرکز بر ارزش گذاری شاید اهمیتی نداشت. اما همکاری بنیان گذار و سرمایه گذار بلند مدت بوده و قرار است جلسات و دیدارهای زیادی با یکدیگر داشته باشند. به همین دلیل سعی کنید خدمات دیگر چون شبکه ارتباطی سرمایه گذار، مشاوره های حقوقی، مالی و فنی تیم سرمایه گذار و همچنین باز مشارکت او در تأمین مالی دورهای بعدی را نیز در نظر بگیرید.

به تفاهم رسیدن بر سر ارزش منصفانه را نسبت به دریافت سرمایه بیشتر از سرمایه گذار در اولویت قرار دهید.

دقت کنید که با دریافت سرمایه بیشتر نه تنها درصد سهام مالکیت بلکه کنترل و نفوذ بنیانگذاران استارتاپ در هیئت مدیره و تصمیم های کلیدی کاهش می یابد.

* این مطلب با اقتباس از نوشته های مارک ساستر کارآفرین و سرمایه گذار خطرپذیر مشهور آمریکایی نگاشته شده است.

وارن بافت و 51 درس مهم زندگی و سرمایه گذاری

درس مهم سرمایه گذاری وارن بافت

وارن بافت و 51 درس مهم زندگی و سرمایه گذاری

درس مهم سرمایه گذاری وارن بافت در زندگی و متناسب برای تمامی افراد به ویژه افرادی که در بازارهای سرمایه فعالیت میکنند.

وارن بافت یک سرمایه گذار آمریکایی، تاجر و نیکوکار است که جزو موفق ترین سرمایه گذاران جهان محسوب می­شود. او مدیر عامل شرکت، رئیس و بزرگترین سهامدار برکشایر هاتاوی است.

وارن بافت اولین سرمایه گذاری اش را در بازار بورس در سن 11 سالگی با خرید سهام شرکت پدرش انجام داد.
در سن 15 سالگی درآمدی حدود 175$ فقط از سیستم پخش روزنامه داشت. از دانشگاه زمین 40 هکتاری با شرایط مطلوب وام گرفت تا در آن مشغول به کاشت و برداشت شود که بعدا در سن 14 سالگی آن زمین را با پول خودش خرید.

بافت قبل از 20 سالگی، توانست به کمک نبوغ و هوش مالی اش بیش از 90$ هزار دلار پس انداز داشته باشد.
اما جالب است بدانید این نابغه دنیای سرمایه گذاری درخواست تحصیل در دانشگاه هاروارد را برای مسئولین این دانشگاه ارسال کرد، اما آنها او را فاقد صلاحیت لازم دانستند و درخواست او را رد کردند.

وارن بافت ثروتمندترین فرد جهان در سال 2003 و سومین فرد ثروتمند در سال 2015 بوده است.
در این مقاله ویژگی های سرمایه گذاران موفق برای شما بهترین نقل قول ها، توصیه ها و درس های مهمی که وارن بافت در کتاب هایش، سخنرانی هایش و مصاحبه هایش گفته است را جمع آوری کرده ایم که میتوایند بخوانید :

وارن بافت و 51 درس مهم سرمایه گذاری وارن بافت به همراه نکات کلیدی در زندگی

1. ” قانون شماره یک: هرگز پول از دست ندهید. قانون شماره دو: هرگز قانون شماره یک را فراموش نکن. ”
2.” در دنیای کسب و کار، آینه عقب همیشه واضح تر از شیشه جلو اتومبیل است.
3.” کسی امروز در سایه نشسته است، به خاطر این که یک فرد خیلی وقت پیش یک درخت کاشته است.”
4.” هزینه چیزی است که پرداخت می­کنید ارزش چیزی است که به دست می‌آورید.
5. ” امروزه افرادی که پول نقد نگه داشته­ اند احساس راحتی می­کنند اما این کار اشتباه است. آنها یک راه وحشتناک دراز مدت برای دارایی خود انتخاب کرده­ اند که در واقع هیچ منفعتی ندارد و ارزش دارایی آن­ها را مستهلک می­کند.”
6.” پیش بینی باران کافی نیست. به فکر ساختن یک سرپناه باشید. ”
7.” اگر تاریخ گذشته تبدیل به یک بازی می­شد، ثروتمندان همه صاحب کتابخانه بودند .”
8.” شما در صورت رسیدن فرصت وارد عمل می­شوید در برهه­ ای از زندگی­ ام شرایطی بسیار سختی داشتم در حالی که تعداد زیادی ایده داشتم اگر ایده­ ای به نظرم برسد آن را سریع عملی می­کنم اگر نه، اتفاق خاصی نیفتاده است ”
9.” آمریکایی ها در یک شرایط ترسناک زندگی می­کنند به طوری که هیچ کس تمایلی به سرمایه گذاری ندارد، که همین مورد باعث ترس بیشتر ما شده باید این ترس را از بین ببریم و زمان ریسک کردن فرا رسیده است. ”
10.” مراقب افرادی که فرمول­ های عجیب و غریب ارائه می­کنند باشید.”

وارن بافت

وارن بافت

ادامه درس مهم سرمایه گذاری وارن بافت

11.” حرکت انفرادی اسلحه سرمایه گذاری است که صدماتی در حد کشتار جمعی به بار می­آورد.”
12. ” به نوسانات بازار به عنوان یک دوست و نه یک دشمن خود نگاه کنید. به جای متضرر شدن از نوسانات از آن به عنوان یک فرصت استفاده کرده و منفعت ببرید
13.” سرمایه گذار امروز فرصت دیروز را از دست داده است.”
14.” در واقع، زمانی که شما به سن و سال من برسید، مبنای اندازه گیری موفقیت تان در زندگی عشقی و علاقه­ ای است که مردم و اطرافیانتان نسبت به شما دارند.”
15.” من فکر می کنم مهم ترین عامل در خارج شدن از رکود اقتصادی احیا ظرفیت سرمایه داری در آمریکا است.”
16.” ارزش چیزی است که شما به دست می­آورید.”
17.” هنگامی که به دنبال مدیریت یک کسب و کار معتبر در شرایط اقتصادی بد هستید تنها شهرت کسب و کار است که دست نخورده باقی می­ماند.”
18.” ما هنوز در رکود اقتصادی است و به زودی هم از این شرایط خارج نخواهیم شد اما این مشکل را پشت سر خواهیم گذاشت.”
19.” فقط چیزی را که شما را کاملا خوشحال می­کند بخرید حتی اگر به شما بگویند که بازار به مدت ده سال تعطیل خواهد شد .”
20.” به نظر می رسد انسان دارای این ویژگی است که دوست دارد همه چیزهای آسان را دشوار کند.”

وارن بافت

وارن بافت

21.” تنها زمانی که جزر و مد می­شود می­توان گفت چه کسی عریان شنا میکرد “.
22.” ازمیان میلیاردرهایی که من میشناسم پول تنها نیازهای اساسی­ شان را تامین می­کند اگر قبل از داشتن پول احمق باشی با وجود میلیاردر بودن باز هم کارهای احمقانه خود را تکرار می­کنی ”
23.” یک نظرسنجی عمومی به هیچ وجه جایگزین مناسبی برای اندیشدن نیست.”
24.” اگر شما به سن و سال من در زندگی رسیدید و هیچ کس دل نگران شما نبود و حس خوبی به شما نداشت، برای من مهم نیست چقدرحساب بانکی­تان زیاد باشد چرا که زندگی­تان یک فاجعه است.”
25″ما به سادگی با دیدن حریص بودن دیگران دچار ترس می­شویم و حریص می­شویم وقتی که دیگران می­ترسند”

سودآورترین سرمایه گذاری زندگی تان چیست؟
کلیپ انگیزشی شماره ی 7 را همین الان دانلود کنید

26.” بهتر است با افرادی بهتر از خود رفت و آمد داشته باشید همکارانی را انتخاب کنید که رفتار بهتری نسبت به شما دارند و خود را در همان سمت و سوق قرار دهید. ”
27.” سوال بزرگ در مورد چگونگی رفتار مردم است که بستگی به منافع آن ها دارد و با در نظر گرفتن این مورد رضایت بیشتری از منافع کسب شده خواهید داشت.
28.” هنگامی که از ترکیب جهل و نفوذ استفاده کنید، نتایج بسیار جالبی دریافت می کنید.”
29.” مدارس کسب و کار تمرکز بیشتری بر انجام رفتار پیچیده در مقایسه با رفتار ساده دارند، اما انجام رفتار ساده موثر تر است.”
30.” روند انجام کار بسیار جالب­ تر از نتیجه به دست آمده است.”

وارن بافت

وارن بافت

ادامه درس مهم سرمایه گذاری وارن بافت که خود تاثیرگذارترین سرمایه گذار قرن بیستم بود

31.” من همیشه می دانستم که قرار است ثروتمند شوم. من فکر نمی کنم حتی برای یک لحظه به این حقیقت شک داشتم .”
32.” بهترین کاری که کردم انتخاب قهرمانان واقعی بود .”
33.”باید همیشه موارد مورد علاقه­ مان را در اولویت قرار دهیم .”
34.” ما همیشه در جهانی نامعلوم زندگی می کنیم. آنچه مسلم است این است که ایالات متحده همیشه در حال پیشرفت است ”
35.” ما معتقدیم که مخفف نام «سرمایه گذاران» به معنی نهادهایی است که به طور فعال مشغول تجارت هستند است مانند کسی که بارها و بارها درگیر یک حس عاشقانه است و به محبوبش سر میزند. ”
36.” نام تجاری چیزی خاص را ارائه می­کند و برای این کار نیازی به دریافت مجوز خاصی ندارید.
37.”بهتر است که یک شرکت فوق العاده را با قیمت عادلانه بخرید تا این که یک شرکت عادی را با قیمت فوق العاده بخرید.”
38.” شما فقط قادر به انجام چند کار درست و حسابی در زندگی خود هستید و فرصت زیادی برای انجام اشتباهات زیاد ندارید .”
39.” اگر یک کسب و کار موفق است بالاخره ممکن است یک روز سهامش سقوط داشته باشد.”
40.”اگر در یک قایق سوراخ گرفتار شدید بهتر است قایق خود را عوض کنید به جای این که انرژی خود را صرف ترمیم نشت قایق کنید.”

وارن بافت

وارن بافت

41.” زنجیر عادت چنان سبک است که اصلا متوجه آن نمی­شوید تا جایی که روزی چنان سنگین می­شود که قادر به گسستن آن نخواهید بود.”
42.” 20 سال طول می کشد تا بتوانید اعتبار و شهرت کسب کنید و تنها ده دقیقه برای از دست دادن آن کافی است اگر این مورد را در نظر گرفته­ اید شما فرد متفاوتی هستید
43.” اگر یک موسسه مالی هستید هیچ توانایی نخواهید داشت و براحتی با پیگرد قانونی تهدید خواهید شد ، و در این مواقع هیچ توانایی برای انجام مذاکره ندارید”
44.” من به دنبال پریدن از موانع بزرگ نیستم و موانعی را انتخاب می­کنم که توانایی پشت سرگذاشتنشان را داشته باشم.”
45.” ثروتمندان همیشه می گویند که، شما می دانید، فقط به ما پول بیشتری دهید و ما آن را دو برابر کرده و به شما برمی­گردانیم اما این وعده­ ها در طول ده سال گذشته کار نکرده است و امیدوارم مردم در این مورد آگاهانه تصمیم بگیرند.”

46.” چرا دارایی های خود را در شرکتی که واقعا دوست دارید سرمایه گذاری نمی­کنید؟ همان طور که مای گفته : “بیش از حد داشتن یک چیز خوب می تواند فوق العاده باشد”
47.” تنها راه برای به دست آوردن عشق این است که به دیگران عشق بورزید. داشتن پول زیاد بسیار وسوسه انگیز است این که تصور کنید دسته چک دارید و هر مبلغی را که می­خواهید در آن می­نویسید : من یک میلیون دلار عشق می­خرم، چنین چیزی امکان ندارد هر چه بیشتر ابراز علاقه کنید محبت بیشتری به دست می­آورید..
48.” اجازه دهید احمق ها آنچه احمق ها می­نویسند را بخوانند.”
49.” تنوع گسترده تنها زمانی اعمال می­شود که سرمایه گذاران متوجه نیستند چه کاری انجام می­دهند.”
50.” خطر ریشه در مشرف نبودن به اعمالتان دارد .”
51.” زمان دوست شرکت­ های فوق العاده و دشمن شرکت­ های متوسط است.”

فرصت های سرمایه گذاری

فرصت های سرمایه گذاری

سرمایه گذاری یعنی خرید یک دارایی و نگهداری آن برای مدتی (کوتاه مدت یا بلند مدت)، که این امر نیازمند مدیریت دارایی و سرمایه گذران می باشد. هدف اصلی از امر سرمایه گذاری به طور معمول رشد و توسعه سرمایه و بهره برداری بیشتر از سرمایه در زمان آینده می باشد.

سرمایه گذاری بر حسب موضوع بر انواعی تقسیم می شود که در این مقاله هدف ما نیست. تا اینجا توضیح مختصری از مفهوم سرمایه داشتیم که در صورت تمایل برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به مقاله سرمایه گذاری چیست مراجعه بفرمایید.

فرصت های سرمایه گذاری:

در مقاله حاضر قصد داریم بر فرصت های سرمایه گذاری تمرکز داشته باشیم.

در هر کشوری شرایط و فرصت های متفاوتی برای سرمایه گذاری وجود دارد، ولی موردی که در همه بازار های مالی جهان یکسان است؛ این است که سرمایه گذاری موجب رشد و توسعه اقتصادی می شود.

چرا باید سرمایه گذاری کرد؟

از دلایل مهم برای پاسخ به این سوال باید گفت ما سرمایه گذاری می کنیم تا ارزش پول خود را حفظ کنیم. به عبارتی با سرمایه گذاری ارزش پول و سرمایه مان را به روز نگه می داریم، این شرایط در همه بازار های جهان است که برای مقابله با تورم و رشد شاخص قیمت ها که هر ساله با آن روبرو هستند مخصوصا در کشورمان این نوسان و رشد از رقم بالایی برخوردار است، از طریق سرمایه گذاری از سرمایه خود محافظت می کنیم.

برای این عنوان مثالی ذکر می کنیم. مثلا با یک حساب سر انگشتی حساب کنید ماشین قیمت پراید در سال 98 چه مقدار بود؟ در حال حاضر در سال 99 پراید را به چه قیمتی می توانیم خریداری کنیم؟ با همین مثال کوچک شما می تواند رشد قیمت در یک سال را توجه شوید، این یعنی قدرت خرید ما روز به روز پایین تر می آید. چند مورد دیگر از دلایل ضروری بودن سرمایه گذاری را عنوان می کنیم.

  1. پول خود ویژگی های سرمایه گذاران موفق را افزایش می دهید.
  2. بهره بیشتری به دست می آورید.
  3. حمایت از دیگران (با سرمایه گذاری در صنایع و تولیدات مختلف)
  4. شروع و گسترش یک کسب و کار
  5. داشتن سهم در مشارکت های اقتصادی
  6. اثرپذیری کمتر از گرانی و تورم

نکاتی که باید در سرمایه گذاری رعایت کرد:

  • بهترین استفاده از سرمایه
  • نقد شوندگی در سرمایه
  • میزان تحمل ریسک
  • بازدهی مورد انتظارتان

کجا سرمایه گذاری کنیم؟

تا اینجا دلایل و ضرورت سرمایه گذاری را بیان کردیم اما سرمایه گذاری را باید کجا ها انجام دهیم؟ گفتیم سرمایه گذاری به حالتی گفته می شود که با استفاده از دارایی و سرمایه خود برای سود و نفع بیشتر سرمایه گذاری می کنیم؛ این کار را سرمایه گذار با به کار انداختن سرمایه در پروژه های مختلف می توانند عملیاتی کنند.

به عبارتی مدیریت کردن سرمایه و پول رمز موفقیت مالی هم برای افراد و در سطح مالی بزرگ و کوچک می باشد (منظور سرمایه های خرد و کلان است). شاید بتوان گفت یکی از استراتژی های آینده نگری برنامه ریزی و حرکت هدفمند برای سرمایه گذاری است که موفقیت مالی را به دنبال دارد.

پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله آموزش محاسبه ارزش فعلی (NPW) را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

انواع بازار برای سرمایه گذاری

انواع بازار برای سرمایه گذاری

انواع بازار برای سرمایه گذاری:

بازار اولیه:

زمانی که برای مرتبه اول با شخصی شراکت کنید و شرکتی را تاسیس کنید، این نوع بازار ریسک بالایی دارد. ولی اگر بتوانید در سه سال سودآور باشید، بعد از آن می توانید وارد بورس بشوید و سهام شرکت را خرید و فروش کنید که سود و سرمایه زیادی را با این روش می توانید جذب کنید این خود عاملی برای موفقیت برای روند تولیدات بیشتر و سودآوری بیشتر شرکت محسوب می شود.

سرمایه گذاری در سهام (بورس):

شرکت هایی که توانستند به سودآوری برسند، می توانند وارد بازار بورس شوند و سهام خود را خرید و فروش (معامله سهام شرکت) کنند. در این بازار سرمایه های خرد و کلان می توانند سهام شرکت های مختلف را معامله کنند.

شاید بتوان گفت یکی از رایج ترین روش های سرمایه گذاری، سرمایه گذاری در بورس است. در این نوع سرمایه گذاری می توانید با سرمایه گذاری های هوشمندانه در شرکت های قدرتمند و پر سود، سود قابل توجهی به دست آورید. این روش از سرمایه گذاری به دو روش مستقیم و غیر مستقیم استفاده می شود.

روش مستقیم:

در این روش خود شخص سرمایه گذار معاملات را انجام می دهد که نیاز به تخصص و دانش بالایی از شرکت ها و صنایع و اقتصاد کشور دارد.

روش غیر مستقیم:

در این روش می توانید با سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری (اوراق، سهام، بورس، طلا، فلزات و…) و سبدگردانی به صورت غیر مستقیم سرمایه گذاری داشت. (برای اطلاعات بیشتر به مقاله سهام و انواع سهام مراجعه کنید.)

املاک و مستغلات:

از محبوب ترین روش های سرمایه گذاری در تمام جهان سرمایه گذاری در مستغلات را می شود نام برد. یکی از روش های سرمایه گذاری با ریسک خیلی کم می باشد. سرمایه گذاری در هر بازار ویژگی های دارد که این قسمت به بیان چند مورد می پردازیم:

  • این نوع سرمایه گذاری از بلند مدت است
  • در چند دهه اخیر بازار مسکن ایران رکود های شدیدی را تجربه کرده است
  • قدرت نقد شوندگی سرمایه در این روش پایین است
  • از همه مهم تر نیاز به سرمایه زیاد برای ورود به این بازار است

مزایای سرمایه گذاری در املاک و مستغلات:

  • ریسک پایین
  • اطمینان از ثبات سرمایه

طلا:

طلا از جمله دارایی های است که به علت ماهیتی که دارد، از جمله بحران و نوسانات اقتصادی تاثیر منفی روی آن ندارد.

یکی از شیوه های سرمایه گذاری در طلا، سرمایه گذاری در بورس کالا می باشد. سرمایه گذاری در بورس کالا با بورس سهام متفاوت است از این جهت که بورس کالا به طلا اختصاص دارد.

می توانید در این روش از سرمایه گذاری بر روی کالا های مختلفی مانند طلا بهره مند شوید، که واحد معاملات نوع کالا موجود در بورس محسوب می شود. از لحاظ بررسی ریسک سرمایه گذاری خوب است بدانید این سرمایه گذاری ریسک کمتری نسبت به بورس سهام دارد.

سرمایه گذاری در بانک در واقع اجاره پولتان است که بانک در قبال استفاده یک ساله از پولتان به شما می پردازد. بانک به سپرده های شما سود تضمینی می دهد. مثلا سرمایه گذاری 18% تا پایان سال همان میزان حساب می شود این روش برای کسانی که در بازار های بورس سرمایه گذاری جذابت خیلی کمتری دارد و بیشتر مورد توجه افراد ریسک گریز می باشد. (برای اطلاعات بیشتر به مقاله ریسک و انواع آن مراجعه بفرمایید). سرمایه گذاری در بانک به دو روش کوتاه مدت و بلند مدت صورت می گیرد.

ویژگی سرمایه گذاری در کوتاه مدت:

  • سپرده به اختیار سپرده گذار در هر زمان قابل برداشت است.
  • شامل سپرده های نا محدود است، هم برای برداشت و هم واریز.
  • سود سرمایه گذاری ماهانه پرداخت می شود.

ویژگی سرمایه گذاری بلند مدت:

  • سپرده گذار نمی تواند به اختیار خود در هر زمان سپرده را برداشت کند.
  • سپرده قابل انتقال از بانکی به بانک دیگر نیست.
  • برداشت نامحدود نیست.

کالا های مازاد تقاضا همچون خودرو:

سرمایه گذاری در بازار خودرو در حال حاضر از روش های خیلی جذاب می باشد البته باید چالش های موجود در این بازار را مورد توجه داشت.

مزایای سرمایه گذاری در بازار خودرو:

  • رشد قیمت خودرو
  • عدم نیاز به دانش خیلی تخصصی
  • نقدشوندگی بالا

سرمایه گذاری در ارز:

بازار سرمایه گذاری ارز به شدت ریسک بالایی دارد و حجم بالای نوسانات ارز هم می تواند مطلوب و از مزایای این بازار محسوب شود و از طرفی دیگر ریسک بالای بازار را نمایان کند. میزان بالای معاملات در بازار ارز در ایران موجب شده این بازار جز سرمایه گذاری های پرسود باشد.

البته در این بین اتفاقات و تحولات داخل و خارج از کشور باید در نظر گرفته شود، چرا که این اتفاقات عومل مهمی بر بالا و پایین آوردن قیمت ارز هستند و همچنین زمان خرید ارز از اهمیت بالایی برخوردار است. در مجموع برای فعالیت و سود در بازار ارز باید علاوه بر دانش و تجربه کافی تحلیلی همه جانبه از بازار را هم داشته باشید.

پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله نرخ بهره را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

سرمایه گذاری در ارز

سرمایه گذاری در ارز

نتیجه گیری:

تصمیم گیری های درست و شجاعانه نسبت به میزان ارزش سرمایه برای بنای آینده بهتر و موفق تر موثر است. یکی از روش های متداول برای افزایش نقدینگی و حفظ ارزش سرمایه با گذشت زمان سرمایه گذاری می باشد، که با خود مشارکت مستقیم در کار ها و ایجاد ارزش افزوده رشد و توسعه اقتصاد به همراه دارد.

سوالات متداول:

ریسک چه تاثیری بر سرمایه گذاری دارد؟

ریسک پذیر بودن موجب می شود حاشیه امنی که برای خود ساخته ایم را ترک کنیم و بدون ترس از شکست بتوان جوانب را سنجید و فرصت جدید برای موفقیت بیشتر خلق کرد.

از چه طریق می توان ریسک سرمایه را پایین آورد؟

تنوع در سرمایه گذاری می تواند در پایین آوردن ریسک سرمایه گذاری بسیار موثر باشد. تمرکز دارایی در یک نوع یا بخش می تواند ریسک و احتمال شکست را بالا ببرد.

آیا در بورس کالا سود دهی طلا بیشتر از دیگر کالا ها می باشد؟

نه این گونه نیست. سود دهی در بازار بورس نیاز به تحلیل روانشناس و دقیق از بازار دارد. گاهی آهن یا مس یا دیگر محصولات سود بالایی دارند بستگی دارد اقتصاد روز تمرکز بر چه کالایی دارد گاهی با رواج ساختمان سازی بازار آهن خیلی پر سود تر از دیگر کالا ها می شود.

نگارش: ساناز یوسفی

به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله بودجه ریزی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.

سرمایه گذاری بذری چیست؟

سرمایه گذاری بذری چیست

خوب دوستان قبل از شروع این مقاله ،شما رو دعوت می کنم به مطالعه مقاله ما در مورد نحوه جذب سرمایه گذار برای استارتاپ .در اون مقاله جامع ،ما در مورد مراحل سرمایه گذاری به صورت کامل توضیح دادیم.در مقاله حاضر به صورت ویژه روی مرحله اول سرمایه گذاری ،یعنی سرمایه گذاری بذری تمرکز کرده و سیر تا پیاز اون رو براتون شرح میدیم.اینکه تامین کنندگان سرمایه این بخش چه کسانی هستند؟

زمان مناسب تهیه بودجه بذری چه موقع هست؟ اصلا چرا جذب سرمایه، در این مرحله باید صورت بگیره؟ تامین کنندگان این سرمایه عمدتا چه کسانی هستند؟ هدف سرمایه گذاری بذری چیه؟ و چرا یکی از بهترین روشهای جذب سرمایه، سرمایه گذاری بذری هست؟

با توجه به عمر استارتاپ ها ،جذب سرمایه درمراحل مختلف می تواند صورت بگیرد. بهرحال برای اینکه سرمایه گذار خوبی رو در حساس ترین مرحله استارتاپ ،جذب کنید از خوندن این مقاله غافل نشین.( یه نگاهی به مقاله ما در مورد استارتاپ چیست بیاندازید)

تعریف بودجه بذری

اولین مرحله جذب سرمایه گذاری در شروع یه استارتاپ، سرمایه گذاری بذری هست.این مرحله رو دست کم نگیرید . اگر ویژگی های سرمایه گذاران موفق مواد مورد نیاز برای رشد یه بذر بهش نرسه، آیا بعدها به نهال و سپس درخت تبدیل میشه؟ طبیعتا نه! و در نطفه خفه میشه. دقیقا این مثال ،حال و روز استارتاپ نوپا هست که با وجود سرمایه اولیه که سرمایه یا بودجه بذری نامیده میشه رشد میکنه.

چه بسا بسیاری از استارتاپ ها، در همین مرحله کم آورده و نتونستن به مراحل بعدی برسن.عدم دسترسی به این حمایت ها برای استارتاپ تازه تاسیس ،به منزله نابودی یا در خوش بینانه ترین حالت یعنی پیشرفت کند!در صورت تامین منابع مالی مورد نیاز و چیدن استراتژی مناسب ،کادر و اعضا مقید و متعهد ،و ایده مناسب می تونین امیدوار بشین که این بذر رو به ثمر برسونین.

هدف سرمایه گذاری بذری

بین انواع سرمایه گذاری هایی که در استارتاپ ها انجام میشه ،سرمایه بذری معمولا اولین مرحله تامین سرمایه مخاطره آمیز هست. که حدودا با تخمین سرمایه مورد نیاز، مبلغی بین ۱۰هزار دلار تا ۲میلیون دلار رو جذب می کنند. وچون مبلغ محدودی هست توسط سرمایه گذاری فرشته یا شتاب دهنده ها ،و یا حتی گاها توسط خود بنیانگذاران تامین میشه.همون طور که واضحه تامین سرمایه به این راحتی ها امکان پذیر نیست.و ابتدا با ارزش گذاری استارتاپ و بعضا با واگذاری مقداری از سهام شرکت امکان پذیر است.(رجوع شود به مقاله نحوه جذب سرمایه گذار)عوامل بسیاری در جذب سرمایه گذار تاثیر دارند.که به چند مورد از آن اشاره می کنیم.

  • جذابیت ایده
  • هماهنگی تیم
  • قدرت چانه زنی
  • ارائه نمونه محصول قابل قبول

در واقع تامین این سرمایه سبب میشه، بعضا با واگذاری مبلغی از سهام شرکتی استارتاپ از خاک به افلاک برسه.البته با رعایت دیگر شرایط شروع یک کسب و کار.بعد از موفقیت یه کسب و کار، با فروش سهام اون استارتاپ نیز سرمایه گذاری بیشتری نیز فراهم میشه.(می تونین مقاله ما در مورد استارتاپ های موفق ایرانی رو مطالعه کنین)و البته نیز سرمایه گذارها نیز از این پروژه ها استقبال می کنن.و در واقع سرمایه گذاری بذری می تواند یه محرک قوی ،برای دانه کاشته شده کسب و کار باشه.

بعد از تامین سرمایه بذری درمراحل ابتدایی سرمایه گذاری شرکت نوپای به دنبال تا مین منابع مالی اضافی به سرمایه گذارهای کلان رجوع می کند.

چرا باید در ابتدا سرمایه جذب کنیم؟

ممکنه این سوال در ابتدای راه به ذهنتون خطور کنه که چرا باید سرمایه گذار جذب کنیم؟ معمولا با سرمایه ابتدایی و اندک استارتاپ نوپا ،زیاد دوام نمیاره.چون هدف اصلی استارتاپ توقف در یه مسیر نیست.و چون با هدف رشد و فراگیر شدن وارد جریان اقتصاد شده روز به روز وسیع تر شده نیاز به سرمایه گذاری بیشتر میشه.و اکثر استارتاپ ها نیازمند این هستند که تا سوددهی برای رشد شرکت ،از همین اندک سرمایه خود کمال استفاده راببرند.البته این وسط ممکنه استثناهایی برای شروع کسب و کار نیز،وجود داشته باشند که از همان ابتدا بتوانند به صورت مستقل کارخودشونو شروع کنند و به موفقیت برسند. ولی خوب این مدل استارتاپ ها انگشت شمار هستند.

اما اینو مد نظر داشته باشید که اکثر استارتاپ ها و مشاغل موفق، از زمین خاکی شروع کردند.( به مقاله ما در مورد ماجرای موفقیت استارتاپ دیجی کالا رجوع کنین). پول نقد در یک استارتاپ به منزله اکسیژن برای رشد گیاه هست.حتی گاهی اوقات ممکن است سرمایه های پس انداز شده دوستان و آشنایان کافی نباشد. از سوی دیگر سرمایه گذاران بسیاری منتظر ظهور استارتاپ های ناب و شایسته ،برای سرمایه گذاری هستند.و از جهتی دیگر تامین سرمایه گذار از جهتی دیگرمی تواند پروژه ای طاقت فرسا و زمان بر باشد.

منابع مالی سرمایه گذاری بذری

سرمایه گذاران زیادی در این مرحله می توانند کمک کننده باشند.مثل خانواده دوستان بسیاری از موسسین و بانک ها. ولی متداولترین افرادی که در این بخش می توانند کمک کنند، اصطلاحا سرمایه گذار فرشته هست.این سرمایه گذاران رو از اون جهت فرشته می نامند که، زیر پرو بال استارتاپ هایی رو می گیرند که سابقه موفقیت آن چنانی ندارند و در واقع نوعی ریسک محسوب میشه.که البته به ازای دریافت مقداری از سهام، تامین سرمایه انجام می دهند.البته ارزیابی استارتاپ ها زمانی ارزش پیدا می کند که ،به سراغ سرمایه بذری می روند.

آشنایی با مفاهیم گزینه های تامین مالی

اگه بنیان گذار یه کسب و کار، با مفاهیم پایه ای کسب و کار خویش مانند موضوعات قانونی، اصطلاحات سرمایه گذاری و …آشنا نباشه توانایی متقاعد کرد دیگران رو، در هر بخش از کسب و کار خود نداره.آشنایی با عبارات کلیدی شبیه سهام تشویقی و بدهی قابل تبدیل و …در خیلی جاها به شما کمک می کند از رقبای خود عقب نمانید.که البته به شرح برخی از آنها می پردازیم.

سهام مالکیت

همون طور که درمقاله نحوه جذب سرمایه گذار، اشاره کردیم مرحله ابتدایی جذب سرمایه ،بودجه بذری هست.و پس از اون سرمایه گذاری سری (الف،ب،ث)هستند.( توصیه می کنم مقاله مراحل جذب سرمایه گذاری رو مطالعه کنین)البته باید بدونید هیچ کدام از این مراحل ضرور ی نیستند. شاید استارتاپی به مرحله بودجه بذری نیاز نداشته و از مرحله الف اقدام به تامین سرمایه کند.که تقریبا تمام موارد آن ها تامین مالی، از طریق سهام مالکیت هستند.اکنون اغلب دوره های سرمایه گذاری بذری ،در قالب بدهی قابل تبدیل (توافق نامه ساده برای سهام مالکیت آینده ) طراحی میشه.

ارزش گذاری شرکت به ازای قیمت هر سهم تامین مالی از جذب، سهام مالکیت نام دارد. سهام های جدید شرکت به متقاضیان سرمایه گذاری فروخته می شود.ابن شیوه گران تر و پیچیده تر از اوراق بدهی تبدیل هست.گزینه های اصلی در روند تامین مالی سهام مالکیت ،وجود دارند که پیش از جذب سرمایه نقدی باید با آن ها آشنا شوید. اصطلاحاتی چون طرح تشویقی، سهام مالکیت ، اولویت تسویه، شرط عدم رقیق سازی و…

بدهی قابل تبدیل

بدهی قابل تبدیل راهی هست که سرمایه گذاران ، با استفاده از اوراق قابل تبدیل برای شرکت ها ایجاد می کنند. گزینه های این وام مبلغ اصلی سرمایه گذاری به نرخ بهره(معمولا حداقل ۲درصد به بالاست)، تاریخ سررسید وام (زمانی که مبلغ اصلی وام و بهره اون باز پرداخت شده باشه).و اما کاربرد اساسی و اصلی این اوراق اینه که بعد از تامین مالی شرکت با کمک این سهام بلافاصله، به سهام مالکیت تبدیل میشه و به همین دلیل به اون سهام قابل تبدیل می گویند.این اوراق شامل ارزش هدف با یک میزان تخفیف هم هستند.که این ارزش گذاری حداکثر ارزش موثریه که صاحب اوراق بدون در نظر گرفتن ارزش سهام ،درهنگام تبدیل اوراق اونو پرداخت میکنه.

جایگاه این ارزش گذاری درمقابل اوراق قابل تبدیل

در مقابله با سهام مالکیت، سرمایه گذارا می تونن مبلغ کمتری به ازای هر سهم پرداخت کنند.اعمال تخفیف نیز به شکل مشابهی با کمک درصدی کردن ارزش سهام، باعث ایجاد ارزش با ویژگی های سرمایه گذاران موفق تاثیر کمتری میشه.در واقع هر دو این موارد از دید سرمایه گذارا حق الزحمه به حساب آمده که قابل گفتمان و مذاکره هستند.این نکته رو مد نظر داشته باشید که بدهی قابل تبدیل در زمان سررسید ،با بهره می تواند بازخواست بشود.

موارد استفاده شده سرمایه بذری

به دلیل ناچیز بودن این منابع در نهایت برای موارد ضروری ،در یک شرکت نوپا مثل طرح تجاری، دستمزد کارمندان، تجهیزات مورد نیاز، اجاره مکان و… تخصیص داده می شود.چون سرمایه گذاران کلان مثل بانک ها ،یا موسسات مالی سرمایه گذار خطر پذیر نیستند ،وقتی استارتاپی آزمون وخطای خودشو پس داد و از حالت تئوری به مرحله عمل و تولید نمونه اولیه رسید، در این صورت می تواند حرفی برای گفتن داشته و راحت تر سرمایه های مراحل بعدی راجذب کند.

بهترین روش جذب سرمایه گذار اولیه

طبیعتا گام اول راه اندازی هر کسب و کاری، تامین تجهیزات، مکان مناسب ،تهیه مواد اولیه و… می باشد.سرمایه بذری اینجا به کمک استارتاپ نوپا می آید. البته توجه داشته باشید قبل از اینکه وارد گود اصلی کسب و کار بشین ،بهتر مقاله ما درمورد لین استارتاپ ها رو مطالعه کنید و با حجم وسیعی از تولیدات غیر ضروری ،و در نهایت با ورشکستگی ابتدای کار مواجه نشین.

بهترین زمان جذب بودجه بذری

در این مرحله حساس لطفا حساب شده عمل کنید.شما با تقویت سیستم کاری ، باور و اعتما قلبی به ایده خود می توانید سرمایه گذار را جذب کنید.طبیعتا وقتی می تونین تامین سرمایه داشته باشید که ،از خود ایده و راهتون مطمئن باشید.بسته به حوزه و زمینه کاری برخی استارتاپ ها، در حد نقل ایده خود برای سرمایه گذار ،می تونن موفق باشن. اما برخی استارتاپ ها باید یک نمونه محصول قابل قبول ارائه بدن.که البته با پیشرفت های تکنولوژی ساخت نمونه یا دموهای سخت افزاری و نرم افزاری ،می تواند به راحتی امکان پذیر باشد.

یکی از عوامل دیگر در زمان درخواست و جذب بودجه، زمانیست که بنیان گذار فرصت ها ومشتریان بازار خود رو شناخته باشه.و نیز محصولی متناسب با نیاز مشتری طراحی کرده باشه.البته سرعت و رشد برای هر حوزه می تونه متفاوت باشه.مثلا برای کسب و کاری نرخ ۱۰%رشد برای کسب و کاری می تواند چشمگیر باشد ولی برای کسب و کار دیگری رشد متوسط محسوب شود.

میزان جذب سرمایه

جذب سرمایه باید به صورتی باشد که، تا مدتی نیاز به جذب سرمایه گذار بزرگ تر نباشد.البته موفقیت در جذب سرمایه گذار بذری، سبب می شود جذب سرمایه در آینده براتون راحت تر بشه.و حتی اگر در آینده مشکل مالی پیش آمد شرکت را سرپا نگه دارین.در واقع هدف باید جذب سرمایه، تا رسیدن به نقطه عطف کسب و کارمان باشد.که البته با برآورد و ارزش گذاری دقیق روی بخش های مختلف، می توان سرمایه مورد نیاز رو تخمین زد.

با یه حساب سر انگشتی تعدا مهندسین ،کارمندان و تعداد ماه های کار کرد آنها در این مراحل را( که معمولا بین ۱۲تا ۱۸ماه تخمین می زنند) می شود حساب کرد.که معمولا بین ۵۰۰ تا ۲/۵میلیون دلار مورد نیاز است.بر اساس میزان سرمایه که موفق به جمع آوری شدین، سناریوی متفاوت برای کسب و کار و رشد خود بچینید.

در جواب سرمایه گذاری که می خواهد بداند چه مقدار سرمایه نیاز دارین بد ترین پاسخ این است که بگویید هر چه بیشتر بهتر!

این جواب می تواند تا مرز رد شدن ایده شما پیش برود.ومی تواند چنین پیغامی را به سرمایه گذار بدهد که برنامه ریزی خاصی برای مراحل مختلف رسیدن به اهداف ندارین.برای مراحل مختلف دقیقا میزان سرمایه مورد نیاز را ارزیابی کنید.و درنهایت به ازای دریافت این سرمایه چه مقداری از سهام رو واگذار می کنید . این دو مورد از مهمترین سوالاتی است که ذهن سرمایه گذار را به خود مشغول کرده اند.

ارزش استارتاپ ما چقدر است؟

با توجه به نوسانات حاکم بر هر استارتاپ و تغییراتی که در طول زمان در استارتاپ رخ میدهد و البته با مقایسه استارتاپ خودمان، با دیگر استارتاپ ها می توان ارزش هر استارتاپ را مشخص کرد.هر چه سرمایه گذار به ایده شما بیشتر علاقمند شود ،ارزش بالاتری برای اون کسب و کار قائل میشه.ولی در نظر داشته باشید که ،سرمایه گذار زیاد در فکر رقیق سازی سهام شما نباشد.و طوری عمل کنید که هیچ کدام ضرر نکنید.

سرمایه مورد نیاز چه مقدار پیشرفت برای شما رقم می زند؟

میزان اعتبار ما، بین سرمایه گذاران چقدر است؟اگر بتوانید در ازای در یافت مبلغ بالایی، تنها ۱۰% از سهام را واگذار کنید که عالی و به نفعتان است.اما اغلب اوقات نیاز می شود ،مبالغ بالای ۲۰% را واگذار کنید تا همکار ی صورت بگیرد.البته توصیه ما به شما این است که ،از واگذاری مقادیر بالای ۲۵% پرهیز کنید.این طرح به سرمایه گذاری شما در واقع این باور را میدهد که مقدارتوافق شده، ارزش رشد و سود دهی تان را دارد.می توانید البته چند طرح مختلف با مقادیر متفاوت پیش بینی شده، در نظر بگیرید و ببینید درنهایت کدام پلن پیشنهادی جواب میدهد.

و اما جمع بندی

خوب عزیزان . خوشحالیم که تا پایان مقاله ما رو همراهی کردین. در این مقاله قصد داشتیم شما رو با ابتدایی ترین مرحله تامین سرمایه ،یعنی سرمایه بذری آشنا کنیم.با هم مروری بر اهداف و تعاریف بودجه بذری داشتیم.زمان جذب و میزان جذب سرمایه بذری رو مشخص کردیم.با اصطلاحات تخصصی در این زمینه آشنا شدیم.متوجه شدیم منابع مالی تامین این سرمایه چیه؟ چطور ارزش استارتاپ رو تخمین بزنین؟ تا هم خودتون ضرر نکنید هم سرمایه گذارای خوب رو از دست ندین.اگر از این مقاله خوشتون آمده، اون رو با دوستانتون به اشتراک بذارین. ما رو در شبکه های اجتماعی دنبال کیند.

شرکت هلدینگ چیست و چه تفاوتی با شرکت های سرمایه گذاری دارد؟

شرکت هلدینگ چیست؟ اداره شرکت هلدینگ چه تفاوتی با شرکت سرمایه گذاری دارد؟

شرکت هلدینگ (Holding Company) که گاهی در ایران – با کمی بی‌دقتی – به عنوان شرکت مادر هم شناخته می‌شود، اصطلاحی است که طی سال‌های اخیر در ادبیات مدیریتی و رسانه‌ای کشور بسیار رواج پیدا کرده است.

البته مفهوم هلدینگ و شرکت های هلدینگ به تازگی مطرح نشده و چندین دهه قدمت دارد. اما گسترش کسب و کارهای اینترنتی طی سال‌های اخیر و افزایش رغبت به سرمایه‌گذاری در استارت آپ‌ها باعث شده که هلدینگ‌های جوانِ بسیاری شکل بگیرند و این اصطلاح، به گفتگوهای روزمره هم راه پیدا کند.

جالب اینجاست که افراد بسیاری، هر مجموعه‌ای از فعالیت‌های متنوع را هلدینگ فرض می‌کنند. مثلاً بعید نیست پای صحبت یک دوست بنشینید و او بگوید: «اخیراً در شرکت خود کارهای مختلفی انجام می‌دهیم و می‌شود گفت به یک هلدینگ تبدیل شده‌ایم.»

منظور از شرکت سرمایه گذاری چیست؟

برای این‌که شرکت هلدینگ را به خوبی درک کنیم، لازم است ابتدا تعریف شرکت‌های سرمایه گذاری را بشناسیم. سپس به این موضوع بپردازیم که هلدینگ چه تفاوتی با یک شرکت سرمایه گذاری دارد.

تعریف شرکت سرمایه گذاری

شرکت سرمایه‌گذاری، یک بنگاه اقتصادی است که سرمایه‌ی خود را با هدف کسب سود، به خرید سهام شرکت‌ها، صندوق‌ها و سایر دارایی‌های سود‌ ده، اختصاص می‌دهد.

شرکت سرمایه‌گذاری بسته به ترجیحات سرمایه‌گذاران خود و میزان ریسک پذیری آن‌ها، سبد سرمایه گذاری (پورتفوی) خود را تشکیل داده و مدیریت می‌کند.

ویژگی مهم شرکت‌های سرمایه‌گذاری این است که هنگام خرید سهام شرکت‌ها تمایل ندارند به ساختار مدیریتی و جزئیات عملیاتی آن‌ها ورود کنند و صرفاً بر اساس ارزش سهام، سود سهام و آینده‌ی شرکت و سهام آن، تصمیم می‌گیرند که چه میزان از سبد سرمایه‌گذاری خود را به هر شرکت اختصاص دهند.

در شرکت های سرمایه گذاری، بیش از هر چیز، اصول مدیریت پورتفولیو بر انتخاب‌ها و تصمیم‌گیری‌ها حاکم است. به عبارت دیگر، این شرکت‌ها می‌کوشند ترکیبی از دارایی‌ها را تشکیل دهند که سود آن‌ها در مقایسه با ریسکی که متحمل می‌شوند، بهینه باشد.

بنابر این الزاماً قرار نیست سبد یک شرکت سرمایه‌ گذاری از نظر جنس دارایی‌ها یا جهت‌گیری استراتژیک، هم‌خوان باشند. چه بسا یک شرکت سرمایه گذاری، در کنار خرید سهام چند شرکت ساختمانی، سهم یک شرکت حوزه‌ی فناوری اطلاعات را هم خریداری کند و معتقد باشد که خریداری سهام شرکت‌های این حوزه، شاخص‌های کلی سود و ریسک آن‌ها را بهبود می‌بخشد.

البته با همه‌ی این توضیحات، بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری ترجیح می‌دهند روی حوزه های تخصصی کار کنند و سرمایه‌ی خود را در حوزه‌های محدودی توزیع کنند، تا بتوانند تحلیل و سنجش وضعیت بازار را سریع‌تر و عمیق‌تر انجام دهند.

تعریف شرکت هلدینگ چیست؟

هلدینگ هم شرکتی است که سهام چند شرکت مختلف را می‌خرد و نگهداری می‌کند. اما هلدینگ‌ها با شرکت های سرمایه گذاری یک تفاوت مهم و کلیدی دارند:

تفاوت شرکت هلدینگ و شرکت سرمایه گذاری

هلدینگ‌ها بر خلاف شرکت های سرمایه گذاری، ادعای مدیریتی هم دارند و تمایل دارند با خریدن بخشی از سهام شرکت‌ها در تصمیم گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های داخلی آن‌ها ورود کنند.

اگر یک شرکت هلدینگ خودرو بخشی از سرمایه خود را به خرید سهام در یک شرکت خودروسازی اختصاص می‌دهد، قاعدتاً برنامه‌هایی برای مدیریت آن شرکت دارد یا معتقد است که اعمال نفوذ در سیاست‌های داخلی آن شرکت می‌تواند منافع اقتصادی هلدینگ را بیشتر و بهتر تأمین کند.

با این توضیحات می‌توان گفت یک شرکت هلدینگ خود را در حوزه‌ی فعالیت شرکت های سرمایه پذیر، صاحب‌نظر می‌داند.

هلدینگ‌ها چگونه شرکت‌های سرمایه‌پذیر را کنترل می‌کنند؟

وقتی یک هلدینگ، سهام قابل‌توجهی از یک شرکت را خریداری کند، می‌تواند از طریق انتخاب یک یا چند نفر از اعضای هیأت مدیره،‌ روی تصمیم‌های شرکت تأثیر بگذارد.

اما انتخاب عضو هیأت مدیره، صرفاً یکی از روش‌های کنترل و اعمال نفوذ است. هر شرکتی بسته به اساسنامه و چارت سازمانی خود، ارکان اداره‌کننده‌ی متعددی دارد و فرایند در اختیار گرفتن هر یک از این ارکان هم، شفاف و مشخص است.

بنابراین ممکن است یک هلدینگ، با مالکان یک شرکت مذاکره کرده و توافق‌نامه‌ای را تنظیم کند که بر اساس آن، به ازاء خرید بلوک مشخصی از سهام شرکت، اختیار تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری و حتی مدیریت عملیاتی بخشی از شرکت را در دست بگیرد.

نحوه‌ی ورود شرکت هلدینگ در ویژگی های سرمایه گذاران موفق اداره‌ی امور شرکت‌های زیرمجموعه، تابع قواعد مکانیکی و از پیش‌تعیین‌شده نیست و حد و حدود این دخالت‌ها، تابع شکل توافق (یا چارچوب‌های از پیش‌ تعریف شده‌ی شرکت سرمایه‌پذیر) است.

اما عرف این است که برای مشخص کردن قدرت هلدینگ، از دو اصطلاح نفوذ قابل ملاحظه و کنترل استفاده می‌کنند.

تفاوت نفوذ و کنترل

نفوذ قابل ملاحظه (به انگلیسی: Significant Influence) به معنای توانایی مشارکت در تصمیم‌گیری‌های مربوط به سیاست‌های مالی و عملیاتی شرکت است.

اما کنترل به این معناست که اداره‌ی کامل سیاست‌های مالی و عملیاتی یک شرکت، در اختیار هلدینگ قرار می‌گیرد.

بنابراین می‌توانید حدس بزنید که برای کنترل یک شرکت، لازم است بلوک بزرگی از سهام آن خریداری شود.

ساختار هلدینگ چه مزیت‌هایی دارد؟

انگیزه‌های متنوعی برای استفاده از ساختار هلدینگ وجود دارد.

به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت، به تدریج زیرمجموعه‌های متعددی تشکیل دهد یا بخش‌های مختلفی از آن، در قالب شخصیت‌های حقوقی مستقل، فعال شوند.

تأسیس یک شرکت به عنوان هلدینگ که سهام با نفوذ قابل ملاحظه (یا حتی کل سهام) شرکت‌های زیرمجموعه را در اختیار دارد، کمک می‌کند تا ضمن راهبری کلان کل مجموعه، زمینه برای شکل‌گیری چابکی مطلوب در زیرمجموعه‌ها هم فراهم شود.

چنین هلدینگ‌هایی از دل خود شرکت‌ها سر بر می‌آورند.

در این وضعیت، معمولاً شرکت هلدینگ، نگاه کلان‌تری به فعالیت‌های کل مجموعه دارد و می‌تواند در جابه‌جایی و تخصیص منابع، نگاهی سیستمی‌تر و استراتژیک‌تر داشته باشد.

شاید یکی از بهترین‌ نمونه‌های این نوع هلدینگ‌ها در سطح جهان، شرکت آلفابت باشد که در گوگل ریشه دارد؛ اما امروز مالک گوگل محسوب می‌شود و سایر فعالیت‌ها را هم در قالب شرکت‌های مستقل مدیریت می‌کند.

اما همیشه‌ی شرکت‌های هلدینگ به این شیوه شکل نمی‌گیرند. گاهی شرکت‌های بزرگ به خاطر اهمیت استراتژیک برخی کسب و کارها، با خرید سهام، کنترل مدیریتی آن شرکت‌ها را در اختیار می‌گیرند.

هم‌چنین هلدینگ‌های تخصصی هم وجود دارند که تا حدی به شرکت‌های سرمایه گذاری شبیه‌اند. آن‌ها در یک زمینه‌‌ی ویژه، دانش تخصصی دارند و اگر به نتیجه برسند که پتانسیل یک شرکت بالا و قدرت مدیریتی آن ضعیف است، آن را وارد هلدینگ خود می‌کنند و پس از ایجاد تحول در شرکت، سهام آن را واگذار می‌کنند.

البته ما به انگیزه‌های مشروع و اخلاقی و حرفه‌ای اشاره کردیم. اما فرار مالیاتی، جابجایی منابع مالی و پول‌های کثیف میان شرکت‌ها و نیز اخذ تسهیلات ویژه می‌توانند انگیزه‌های دیگری باشند که افرادی را به ثبت شرکت در قالب هلدینگ تشویق می‌کنند.

شرکت های هلدینگ در بازار بورس ایران

در حال حاضر شرکت‌های هلدینگ متعددی در بازار بورس کشور فعال هستند که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • توسعه سرمایه و صنعت غدیر
  • سرمایه گذاری دارویی تأمین
  • سرمایه گذاری صنایع پتروشیمی
  • گروه سرمایه گذاری سایپا
  • گسترش سرمایه گذاری ایران خودرو

فهرست کامل شرکت‌های هلدینگ پذیرفته شده در بورس را می‌توانید در سایت سازمان بورس ببینید.

البته واضح است که قرار نیست حتماً یک شرکت هلدینگ در بازار بورس فعال باشد. اما از آن‌جا که شرکت‌های بورسی ملزم به ارائه‌ی گزارش‌های شفاف‌سازی متعدد هستند، پیگیری گزارش‌های این نوع شرکت‌ها می‌تواند نقطه‌ی‌ آغاز خوبی برای آشنایی بیشتر با فضای هلدینگ‌ها باشد.

ضمناً می‌توانید با دانلود نمونه اساسنامه شرکت هلدینگ پیشنهادی سازمان بورس، کمی بیشتر با فضای این شرکت‌ها آشنا شوید:

معادل فارسی هلدینگ

بسته به این‌که در چه فضایی فعالیت کنید و اصطلاح هلدینگ را برای چه مخاطبی به کار ببرید، معادل فارسی آن می‌تواند متفاوت باشد.

مثلاً با مراجعه به سایت سازمان بورس می‌بینید که این شرکت، شرکت هلدینگ و شرکت مادر را به عنوان مترادف به‌کار برده است (+).

اما این را هم باید به خاطر داشته باشیم که برای شرکت مادر در زبان انگلیسی اصطلاحِ مستقلِ Parent Company وجود دارد و دقیق‌تر این است که شرکت مادر را برای مجموعه‌ای به کار ببریم که تقریباً تمام مالکیت شرکت زیرمجموعه را در اختیار دارد. در چنین حالتی، به شرکت زیرمجموعه‌ هم، شرکت تابعه یا Subsidiary Company گفته می‌شود.

ضمناً کسانی که اصطلاح شرکت مادر را به عنوان معادل هلدینگ به کار می‌برند، برای هلدینگ تخصصی هم از اصطلاح شرکت مادر تخصصی استفاده می‌کنند.

استراتژیست‌ها و علاقه‌مندان به مدیریت استراتژیک، گاهی از اصطلاح بنگاه (Firm) برای اشاره به هلدینگ‌هایی که کسب و کارهای متعدد را در اختیار دارند استفاده می‌کنند (در واقع Firm را مجموعه‌ای از Business‌ها در نظر می‌گیرند).

البته این را می‌دانیم که اقتصاد‌دان‌ها، بنگاه را به معنای بسیار گسترده‌تری به‌کار می‌برند و حتی کسب و کاری در مقیاس یک نانوایی کوچک را هم بنگاه اقتصادی در نظر می‌گیرند.

اما فراموش نکنید که همه‌ی این نام‌گذاری‌ها قراردادی هستند و معیارهای کاملاً عینی و صلب در این زمینه وجود ندارد. نه می‌توانیم بین نفوذ و کنترل مرز قطعی تعریف کنیم و نه میان سرمایه‌گذاری و هولدینگ.

چون حتی یک شرکت سرمایه‌گذاری که سهامش کمتر ویژگی های سرمایه گذاران موفق از نفوذ مستقیم در شرکت است، می‌‌تواند با مدیریت عرضه و تقاضای سهم یک شرکت، مدیران آن را تا حدی تحت فشار قرار دهد.

بگذریم از این‌که بسیاری از شرکت هایی که خود را شرکت سرمایه گذاری می‌نامند، واقعاً سهامی در حد هلدینگ و کنترل در شرکت‌های مختلف خریداری می‌کنند.

بنابراین بهترین روش این است که وقتی از این اصطلاحات استفاده می‌کنیم، به مخاطب بگوییم که چه تعریفی در ذهن داریم و آن‌ها را به چه معنایی به‌کار می‌بریم.

و البته به یاد داشته باشیم که هلدینگ همیشه به ساختاری متشکل از رابطه‌ی چند شخصیت حقوقی مستقل اشاره دارد و یک شرکت منفرد، هر چقدر هم که فعالیت‌های متنوعی را درون خود سامان داده باشد، نمی‌تواند خود را هلدینگ بنامد.

اگر به استراتژی و مدیریت استراتژیک علاقه‌مند هستید، می‌توانید در ادامه‌ی این بحث، درس سطوح مختلف استراتژی را بخوانید. از میان سه سطح استراتژی، سطح سوم یعنی Corporate Strategy (استراتژی شرکتی) به مسائل استراتژیک مورد توجه هلدینگ‌ها می‌پردازد.

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکان‌پذیر است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.