اندیکاتور SOPR و روند قیمتی بیت کوین
نحوه استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج یکی از سادهترین و در عین حال محبوبترین اندیکاتورها برای شناسایی روند بازار و موقعیت ورود و خروج محسوب میشود. اما همین اندیکاتور ساده نکات فراوانی را در خود جای داده است و در مواقعی نیز میتواند گمراهکننده و نامعتبر باشد. در این مقاله میکوشیم که نحوۀ استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک را برایتان بازگو کنیم.
اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یا به اختصار MA ابزاری ساده برای تحلیل تکنیکال است که با بهروزرسانی پیوستۀ میانگین قیمت، دادههای قیمت را هموار میسازد. شاخص میانگین متحرک در یک دورۀ زمانی خاص 10 روزه، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازۀ زمانی که تریدر انتخاب کند، به دست میآید. استفاده از میانگین متحرک و همچنین امکان استفاده از انواع مختلف آن در معامله، مزایا و فوایدی دارد. استراتژیهای مربوط به میانگین متحرک محبوباند و میتوانند بر حسب تایمفریم، برای سرمایهگذاران بلندمدت و هم برای تریدرهای کوتاهمدت مناسب باشند.
چرا از اندیکاتور میانگین متحرک استفاده میشود؟
شاخص میانگین متحرک به کاهش میزان نویز (Noise) در نمودار قیمت کمک میکند.
اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت در حال حرکت به پایین و اگر به سمت پایین زاویه پیدا کند، قیمت، روی هم رفته، در حال حرکت به پایین است. در صورتی که میانگین متحرک از پهلو و کنار در حال حرکت باشد، به این معنا است که قیمت احتمالاً در محدودهای در حال نوسان است.
حمایت و مقاومت میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک همچنین میتواند به عنوان سطوح مقاومت یا حمایت عمل کند. همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، میانگین متحرک 50 روزه، 100 روزه یا 200 روزه در یک خط روند صعودی، میتواند به عنوان یک سطح حمایت عمل کند. زیرا در این حالت، میانگین همچون یک کف حمایتی رفتار میکند؛ در نتیجه قیمت به آن برخورد کرده و چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم به بالا میرود. ممکن است یک میانگین قیمت در خط روند نزولی، به عنوان یک سطح مقاومت عمل کند؛ همانند یک سقف که قیمت به سطح آن برخورد کرده و مجدداً به سمت پایین حرکت میکند.
باید توجه داشت که قیمت همیشه میانگین متحرک یا مووینگ اوریج را مد نظر قرار نخواهد داد بلکه ممکن است که کمی از آن عبور کند یا پیش از رسیدن به آن توقف کرده و خلاف جهت قبل خود حرکت کند.
به عنوان یک قاعدۀ کلی، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی و اگر پایینتر از میانگین متحرک قرار بگیرد، روند نزولی است. از آنجایی که میانگین متحرک میتواند مدت متفاوتی داشته باشد، در نتیجه یک میانگین متحرک ممکن است نمایانگر روندی صعودی و میانگین متحرک دیگری نشاندهندۀ روندی نزولی باشد.
ساختار و انواع میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک به روشهای مختلفی محاسبه میشود. یک میانگین متحرک سادۀ 5 روزه، قیمت بسته شدۀ 5 روز اخیر را جمع کرده و با تقسیم حاصل آن بر عدد 5، برای هر روز میانگینی جدید ایجاد میکند.
میانگین متحرک نمایی (Exponential moving averages) از دیگر انواع رایج شاخص میانگین متحرک است. محاسبۀ آن پیچیدهتر است؛ زیرا برای قیمتهای اخیر وزن بیشتری در نظر میگیرد. اگر یک میانگین متحرک ساده 50 روزه و یک میانگین متحرک نمایی 50 روزه را در یک نمودار رسم کنید، متوجه خواهید شد که میانگین متحرک نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده، واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمت نشان میدهد؛ زیرا در آن وزن دادههای قیمتی اخیر بیشتر است.
نرمافزارهای نموداری و پلتفرمهای معاملاتی، خودشان محاسبات مربوط به میانگین متحرک را انجام میدهند و برای استفاده از آن نیازی به محاسبات دستی ریاضی نیست.
هیچ کدام از انواع میانگین متحرک نسبت به نوع دیگر برتری ندارد. ممکن است زمانی میانگین متحرک نمایی برای یک سهم یا بازار مالی مناسب باشد اما زمانی دیگر میانگین متحرک ساده مناسبتر باشد. تایم فریم انتخابی نقشی اساسی در مؤثر بودن میانگین متحرک (صرفنظر از نوع آن) ایفا میکند.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
تقاطع (Crossover)، یکی از استراتژیهای اصلی میانگین متحرک است. اولین نوع آن تقاطع قیمت با میانگین متحرک است که سیگنالی برای تغییر بالقوۀ روند (trend) محسوب میشود.
استراتژی دیگر، افزودن دو میانگین متحرک به یک نمودار است: یکی کوتاهمدتتر و دیگری بلندمدتتر. هنگامی که میانگین سبکتر میانگین دیگر را رو به بالا قطع میکند، به منزلۀ یک سیگنال خرید است؛ زیرا حاکی از آن است که روند در حال تغییر به سمت بالا است. این حالت «تقاطع طلایی» نامیده میشود.
هنگامی که میانگین کوتاهتر میانگین بلند را از بالا به پایین قطع کند، به معنی سیگنال فروش است که نشان میدهد روند در حال نزول است. این حالت «تقاطع مرگ» نامیده میشود.
نکات قابل توجه اندیکاتور میانگین متحرک
مدتزمان میانگین متحرک
مدتزمانهای رایج برای میانگین متحرک، 10، 20، 50، 100 و 200 روز هستند. این مدتهای متفاوت میتواند بسته به افق زمانی معاملهگر به تایم فریم نمودار افزوده شود (به صورت دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره).
میانگین متحرکی با تایمفریم کوتاه، نسبت به میانگینی با تایمفریم بلندتر، واکنش سریعتری به تغییرات قیمت نشان میدهد. در نمودار زیر نشان داده شده که میانگین متحرک 20 روزه بیشتر از میانگین 100 روزه قیمت را تعقیب کرده است.
میانگین 20 روزه برای تحلیل تکنیکال مفیدتر است؛ زیرا قیمت را دقیقتر دنبال میکند و در نتیجه نسبت به میانگین بلندمدتتر وقفۀ کمتری ایجاد میشود. میانگین متحرک 100 روزه بیشتر برای معاملهگران بلندمدت مفید است.
وقفه، مدتزمانی است که طول میکشد تا یک میانگین متحرک برای یک حرکت معکوس بالقوه (Riversal) سیگنال صادر کند. به عنوان قاعدهای کلی به یاد داشته باشید زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک است، روند، صعودی تلقی میشود. در نتیجه اگر قیمت از میانگین متحرک پایینتر بیاید، به این معنی است که سیگنال حرکت معکوس بالقوه بر اساس آن میانگین متحرک صادر شده است. یک میانگین متحرک 20 روزه سیگنال بازگشتی بیشتری نسبت به میانگین متحرک 100 روزه صادر میکند.
میانگین متحرک میتواند مدتهای مختلفی داشته باشد. تنظیم میانگین متحرک باعث میشود که سیگنالهای دقیقتری روی دادههای تاریخی صادر شود و ممکن است که به ایجاد سیگنالهایی بهتر در آینده کمک کند.
معایب میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
میانگین متحرک بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود و در محاسبه، ماهیتاً چیزی قابل پیشبینی نیست. بنابراین نتایج مورد استفاده میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. در بعضی مواقع به نظر میرسد که بازار به میانگین متحرک، سطوح حمایت-مقاومت و سیگنالهای معاملاتی توجه دارد و زمانی دیگر به این اندیکاتورها توجهی ندارد.
مشکل اصلی در اینجا است که اگر عملکرد قیمت پیوسته تغییر کند، ممکن است در این حالت قیمت به عقب و جلو حرکت کند و چندین حرکت بازگشتی روند یا سیگنالهای معاملاتی صادر نماید.
وقتی چنین حالتی رخ میدهد، بهتر است میانگین متحرک را کنار بگذارید یا از اندیکاتور دیگری برای تشخیص روند استفاده کنید. چیز دیگری که میتواند در مورد تقاطع میانگینهای متحرک رخ دهد هنگامی است که میانگینها برای مدتی در هم فرو رفته و با هم قاطی میشوند که به زیانهای معاملاتی متعددی میانجامد.
میانگین متحرک در شرایط روندیِ قوی کاملاً خوب کار میکند اما در شرایط متلاطم یا نوسانی ضعیف است. تنظیم تایمفریم میتواند به صورت موقت مشکل را حل کند، اگرچه در برخی موارد این مشکلات، صرف نظر از تایمفریم انتخابیِ میانگین متحرک رخ میدهد.
سخن پایانی
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج با هموار کردن دادههای چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم قیمتی و ایجاد یک خط جاری، کار را برای ما آسان میکند. در واقع میانگین قیمت باعث میشود که روند کلی حاکم بر بازار را راحتتر ببینیم. از آنجایی که قیمت روزهای اخیر در میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری دارد، لذا سریعتر از میانگین ساده به قیمت واکنش نشان میدهد. این امر در بعضی مواقع میتواند مفید و در مواردی دیگر میتواند گمراهکننده باشد و به سیگنالهای غیرواقعی منجر شود. یک میانگین سبکتر، واکنش بیشتری نسبت به تغییرات قیمت از خود نشان میدهد. تقاطع میانگین متحرک، استراتژی رایجی برای ورود و خروج به حساب میآید. میانگین متحرک همچنین میتواند مناطقی را که مستعد سطوح مقاومت و حمایت هستند مشخص کند. میانگین متحرک همیشه بر اساس دادههای تاریخی ساخته میشود و میتواند به سادگی میانگین قیمت را در کل یک بازۀ زمانی نشان دهد.
اندیکاتور مکدی MACD چیست؟ چگونه از آن استفاده کنیم؟
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
MACD چیست؟
MACD مخفف Moving Average Convergence Divergence است.
بیشتر بخوانید:
از این اندیکاتور تکنیکال برای شناسایی میانگین های متحرکی استفاده می شود که روند جدیدی را نشان می دهند، چه صعودی باشد یا چه نزولی.
در هر حال، اولویت اصلی در معاملات، این است که بتوانیم روند را پیدا کنیم، زیرا بیشترین مقدار سود آنجا خوابیده است.
در یک نمودار MACD، معمولاً سه عدد دیده می شود که از آنها در تنظیمات اندیکاتور استفاده می شود:
- اولین عدد تعداد دوره هایی است که برای محاسبه میانگین متحرک سریعتر استفاده می شود.
- عدد دوم تعداد دوره هایی است که در میانگین متحرک کندتر استفاده می شود.
- و عدد سوم تعداد میله هایی است که برای محاسبه میانگین متحرکِ اختلاف بین میانگین متحرک سریعتر و میانگین متحرک کندتر استفاده می شود.
به عنوان مثال، اگر اعداد “12، 26، 9” را به عنوان پارامترهای MACD (که معمولاً تنظیمات پیش فرض بیشتر نرم افزارهای تکنیکال است) داشتید، تفسیر آن اینگونه است:
- 12 نشان دهنده 12 میله قبلی میانگین متحرک سریعتر است.
- 26 نشان دهنده 26 میله قبلی میانگین متحرک کندتر است.
- 9 نشان دهنده 9 میله قبلی از اختلاف بین دو میانگین متحرک است.
- آنها توسط خطوط عمودی به نام هیستوگرام ترسیم می شوند (خطوط سبز در نمودار بالا).
خط مکدی و خط سیگنال
در اندیکاتور مکدی دو خط وجود دارند:
در مبحث خطوط مکدی، یک باور غلط وجود دارد.
دو خطی که رسم می شوند میانگین متحرکِ قیمت نیستند. بلکه خط مکدی، میانگین متحرکِ اختلاف بین دو میانگین متحرک است.
در مثال ما در بالا، خط مکدی میانگین متحرکِ اختلاف بین میانگین متحرک 12 و 26 دوره است.
خط سیگنال، در حقیقت میانگین متحرک خط مکدی است.
در بین این دو خط اندیکاتور مکدی، خط سیگنال، میانگین متحرک کندتر است.
میانگین متحرک کندتر، میانگین خط MACD قبلی را رسم می کند. در مثال بالا یک میانگین متحرک 9 دوره ای می شود.
این بدان معناست که ما میانگین آخرین 9 دوره خط مکدی سریعتر را در نظر گرفته و آن را به عنوان میانگین متحرک کندتر ترسیم می کنیم.
هدف از خط سیگنال این است که نسبت به خط مکدی کمتر تحت تاثیر نوسان باشد و در نتیجه خط دقیق تری به ما ارائه دهد.
هیستوگرام در مکدی
هیستوگرام، اختلاف بین میانگین متحرک سریع و کند را رسم می کند.
هیستوگرام ممکن است گاهی به شما نشان دهد که یک تقاطع یا کراس اوور در شرف شکل گیری است.
اگر به نمودار اصلی ما نگاه کنید، می بینید که با جدا شدن این دو میانگین متحرک از هم، هیستوگرام بزرگتر می شود.
به چنین حالتی واگرایی MACD گویند زیرا میانگین متحرک سریعتر از میانگین متحرک کندتر دور شده و فاصله می گیرد.
با نزدیک شدن میانگین های متحرک به یکدیگر، هیستوگرام کوچکتر می شود. به چنین حالتی همگرایی گفته می شود زیرا میانگین متحرک سریعتر در حال همگرا شدن یا نزدیک شدن به میانگین متحرک کندتر است.
و اینگونه است، دوست من، که نام MACD شکل می گیرد Moving Average Convergence Divergence! یا به عبارتی همگرا شدن و واگرا شدن میانگین متحرک!
اخیش.. کمی خستگی در کنیم!
خوب، حال فهمیدید مکدی چیست. اکنون ما به شما نشان خواهیم داد که MACD چه کاری می تواند برای شما بکند.
چگونه با استفاده از مکدی MACD معامله کنیم؟
از آنجا که دو میانگین متحرک با سرعت های متفاوت وجود دارد، واضح است که میانگین متحرک سریعتر نسبت به حرکت قیمت، سریعتر از میانگین متحرک کندتر واکنش نشان می دهد.
وقتی روند جدیدی شکل می گیرد، ابتدا خط سریع واکنش نشان داده و بعدتر از روی خط کندتر عبور می کند.
وقتی این تقاطع اتفاق می افتد و خط سریع شروع به انحراف گرفتن می کند یا از خط کندتر دور می شود، اغلب نشان می دهد روند جدیدی شکل گرفته است.
در نمودار بالا می بینید که خط سریع به زیر خط کند عبور کرده و روند نزولی جدیدی را به درستی شناسایی کرده است.
توجه داشته باشید که هنگامی که خطوط متقاطع می شوند، هیستوگرام به طور موقت از بین می رود.
زیرا اختلاف بین خطوط در زمان تقاطع صفر 0 است.
با شروع روند نزولی و دور شدن خط سریع از خط کند، هیستوگرام بزرگتر می شود، که نشان دهنده قدرت روند است.
مثال نحوه معامله با اندیکاتور مکدی
به مثال زیر نگاهی اندازید:
در نمودار 1 ساعته EUR / USD در بالا، خط سریع به بالای خط کند عبور کرده و در حالی که هیستوگرام ناپدید شده است. این نشان می دهد که این روند نزولیِ مختصر، می تواند معکوس شود.
از آن زمان، EUR / USD با شروع روند صعودی جدید، به بالا پرتاب شد. اگر بعد از کراس اوور یا تقاطع خرید می گرفتید، تقریباً 200 پیپی کاسبی می کردید!
با این حال یک اشکال در MACD وجود دارد.
به طور طبیعی، میانگین های متحرک کمی از قیمت عقب می افتند.
به هر حال، آنها فقط میانگین قیمت های گذشته هستند.
از آنجا که MACD نشان دهنده میانگین متحرکِ سایر میانگین متحرک هاست و با یک میانگین متحرک دیگر صاف می شود، داشتن مقداری تاخیر کاملا قابل پیش بینی است.
اندیکاتور MACD همچنان هم یکی از محبوب ترین ابزار های تکنیکال معامله گران است.
پی نوشت 1: یکی از کاربردهای مهم مکدی در تشخیض واگرایی هاست. در مبحث واگرایی از مباحث آموزش فارکس به این موضوع خواهیم پرداخت.
پی نوشت 2: در متاتریدر 4 و 5 اندیکاتور مکدی کمی تغییر داده شده است و خط مکدی ترسیم نمی شود. اگر مایلید که از اندیکاتور مکدی سنتی استفاده کنید،
چگونه میتوانیم از اندیکاتور SOPR در تحلیل خود استفاده کنیم؟
محاسبه شاخص SOPR بسیار ساده است و اگر بخواهیم آن را توضیح دهیم، باید بگوییم این اندیکاتور از تقسیم قیمت فروش به قیمت خرید به دست میآید؛ اما توضیح دقیقتر آن این است که ارزش تحقق یافته کوین خرج شده تقسیم بر ارزش تحقق یافته کوین خریداری شده برابر با SOPR میشود. فرمول این اندیکاتور به شکل زیر است:
بهعنوان مثال اگر شما ۰/۰۰۳ بیت کوین در قیمت ۴۰ هزار دلار خریده باشید و در قیمت ۵۰ هزار دلار فروخته باشید، SOPR شما برابر با ۱/۲ خواهد بود که نشان دهنده این است که شما بیت کوین خود را با ۲۰ درصد سود فروختهاید.
این اندیکاتور دارای سه محدوده است. اولین محدوده، خط مبنا یا منطقه سربهسر است که با عدد یک نشان داده میشود. زمانی که SOPR برابر با یک شود، یعنی دارندگان بیتکوین، با همان قیمتی که خرید کردهاند، کوین خود را فروختهاند و سود تحقق یافتهای نداشتهاند.
منطقه بالای عدد یک به این معنی است که افراد توانستهاند با بهدست آوردن سود، بیت کوین خود را بفروشند. هرچه این عدد بیشتر باشد، یعنی فروشندگان سودی بیشتری کسب کردهاند. به عنوان مثال اگر عدد SOPR روی چهار قرار بگیرد، فروشندگان بیت کوین در آن روز به اندازه ۳۰۰ درصد سود کردهاند (۳=۱-۴).
منطقه پایین خط مبنا یا همان یک، به یعنی فروشندگان بیت کوین در یک تاریخ مشخص متحمل ضرر شدهاند؛ به عبارت دیگر قیمت خرید این افراد بیشتر از قیمتی است که بیتکوین خود را فروختهاند. هر چه این عدد کمتر باشد، ضرر محقق شده افراد بیشتر است. به عنوان مثال اگر SOPR برابر ۰/۸ باشد یعنی فروشندگان با ۲۰ درصد ضرر، BTC خود را فروختهاند.
نقاط مختلف روی خط روند اندیکاتور SOPR
عکس بالا مربوط به شاخص SOPR بیت کوین در سال ۲۰۲۱ است. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، شماره یک در زیر خط قرار دارد؛ یعنی کسانی که در آن تاریخ Bitcoin خود را فروختند، با ضرر نقد شدهاند. عدد دو روی خط قرار دارد و معنای آن این است که کوینهای فروخته شده در اواسط ماه جولای، در نقطه سربهسر مبادله شدهاند و افراد تقریبا بدون سود یا زیان کوینهایشان را فروختهاند. عدد ۳ نیز نشان میدهد که افراد با سود تحقق یافته کوین خود را فروختهاند.
اندیکاتور SOPR و روند قیمتی بیت کوین
برای درک بهتر مفهوم گفته شده، در عکس بالا از اندیکاتور SOPR و قیمت بیت کوین به صورت همزمان استفاده کردهایم. در این تصویر مشاهده میکنید که در تاریخ ۱۸ آوریل ۲۰۲۱ (۲۹ فروردین ۱۴۰۰) شاخص SOPR برابر با ۱/۰۴ و قیمت بیت کوین ۵۶ هزار و ۱۶۳ دلار است. با توجه به این دو عدد میتوانیم بگوییم کسانی که در آن روز اقدام به فروش کردهاند، بیت کوین را در قیمتهای پایینتر خریداری کردهاند و اکنون با سود محقق شده، کوینها را خرج کردهاند.
اندیکاتور SOPR در روند نزولی بیت کوین
در تصویر دیگر که در بالا آمده، میبینیم که در تاریخ ۲۵ جولای ۲۰۲۱ (۳ مرداد ۱۴۰۰) قیمت بیت کوین پس از طی کردن یک روند نزولی به ۳۱ هزار و ۶۷۰ دلار رسیده و عدد SOPR روی ۰/۹۵ قرار گرفته است. این موضوع را میتوان اینگونه تحلیل کرد که بیشتر فعالان بازار با دیدن روند نزولی بیت کوین و ریزش قیمتها، کوینهای خود را با ضرر فروختهاند تا احتمالا از زیان بیشتر جلوگیری کنند.
چند نوع اندیکاتور SOPR وجود دارد؟
انواع مختلفی از اندیکاتور SOPR وجود دارد که با نام SOPR تعدیلیافته، بلندمدت و کوتاهمدت شناخته میشوند. هر کدام از این مشتقات SOPR تعاریف متفاوتی دارند؛ اما نحوه محاسبه آنها یکسان است. در ادامه به بررسی هر کدام از آنها و تفاوتشان با نسخه استاندارد میپردازیم.
شاخص SOPR تعدیلیافته (Adjusted SOPR)
شاخص SOPR تعدیل یافته که به صورت aSOPR نمایش داده میشود، دارای ساختار و تفسیری مشابه با SOPR است؛ اما معاملات کوینهای کمتر از یک ساعت را در محاسبات خود وارد نمیکند. بههمین خاطر این شاخص از دقت بیشتری نسبت به حالت استاندارد خود برخوردار است.
UTXOهایی که طول عمر کمی دارند نمیتوانند نماینده خوبی برای خرید بهحساب بیایند. این کوینهای برای انجام تراکنشها تعویض یا انجام تراکنشهای رله استفاده شدهاند. منظور از تراکنشهای رله، تراکنشهایی است که در برخی بنگاهها به صورت مدام در حال اجرا است و انجام خرید و فروش در مدت زمان کوتاهی انجام میشود.
aSOPR تمام UTXOهایی که دارای طول عمر کمتر از یک ساعت هستند را از محاسبه خارج میکند. با توجه به محاسبات گلس نود (Glassnode)، بیست تا چهل درصد از معاملات روزانه شبکه متعلق به کوینهایی با طول عمر زیر یک ساعت است.
مقایسه SOPR و aSOPR
در تصویر بالا مقایسه میان SOPR (آبی) و aSOPR (نارنجی) را نشان داده شده است. دقت و اختلاف اندیکاتور aSOPR را میتوان از تصویر بالا متوجه شد.
شاخص SOPR بلندمدت (LTH-SOPR)
این شاخص مربوط به هولدرهای بلندمدت است و میزان سود و زیان تحققیافته حاصل از تمام کوینهای جابهجا شده آنچین (On-Chain) را نشان میدهد که طول عمری بیشتر از ۱۵۵ روز دارند.
LTH-SOPR که مخفف Long-Term Holder SOPR است تنها کوینهای خرجشده قدیمیتر از ۱۵۵ روز را در نظر میگیرد. از نظر آماری احتمال خرج شدن UTXOهای بیشتر از ۱۵۵ روز، کم است؛ از این رو این شاخص میتواند به نحوی نشاندهنده رفتار سرمایهگذاران با تجربه یا پولهای هوشمند (Smart چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم Money) در بازار باشد که نسبت به نوسانات بازار، کمتر عکسالعمل نشان میدهند و با دیدی بلندمدتتر به بازار نگاه میکنند.
برخلاف دو شاخص قبلی که در اطراف خط مبنا نوسان میکنند، اندیکاتور LTH-SOPR معمولا دارای محدوده نوسانی ۰/۸ تا دو و بیشتر از آن است؛ زیرا با توجه به روند گذشته بازار، کسانی که بیت کوین را برای مدت طولانیتری نگهداری کردند، با سودهای زیادی دارایی خود را فروختهاند.
همانطور که در عکس بالا میبینید، خط روند LTH-SOPR در موارد معدودی به محدوده ۰/۴ وارد شده است و بیشتر نزدیک به یک و اعداد بسیار بالاتر است. این اندیکاتور نیز مانند SOPR محاسبه میشود و تنها کوینهای با طول عمر بیش از ۱۵۵ روز را محاسبه میکند.
شاخص SOPR کوتاهمدت (STH-SOPR)
این شاخص مخفف Short-Term Holder SOPR که بر خلاف شاخص بلندمدت SOPR، سود و زیان محقق شده حاصل از کوینهای فروخته شده با عمر کوتاهتر از ۱۵۵ روز را محاسبه میکند و یک ارزیابی از رفتار سرمایهگذارانی که اخیرا وارد بازار شدهاند، ارائه میدهد. از نظر آماری، احتمال خرج شدن UTXOهای کمتر از ۱۵۵ روز بیشتر است و به نوعی جز نقدینگی در چرخش بازار بهحساب میآیند. این شاخص به بررسی عملکرد سرمایهگذاران جدیدالورود میپردازد و میتواند رفتار و احساسات (سنتیمنت) آنها را در مقابل نوسانات بازار نشان دهد.
شاخص STH-SOPR نسبت به SOPR انعطاف و پاسخگویی بهتری دارد و انعکاسدهنده خوبی از رفتار افراد در بازار است. اندیکاتور کوتاهمدت SOPR سقف و کفهای شدید و عمیقتری نسبت به نسخه اصلی دارد زیرا:
تراکنشهای کمتر از یک ساعت را در نظر نمیگیرد.
رفتار گلهای در میان این گروه از معاملهگران بهخاطر تازهوارد بودنشان وجود دارد.
مقایسه SOPR و STH-SOPR
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، اندیکاتور STH-SOPR (نارنجی) دارای دامنه نوسان بیشتری نسبت به SOPR (آبی) است.
چگونه میتوانیم از اندیکاتور SOPR استفاده کنیم؟
اندیکاتور SOPR در حال حاضر برای بیت کوین، اتر و لایت کوین طراحی شده است. از مدل تعدیلیافته این شاخص نیز میتوان تنها برای بیت کوین و لایت کوین استفاده کرد و دو مدل SOPR بلندمدت و کوتاه مدت تنها برای بیت کوین در دسترس است.
برای استفاده از این اندیکاتور میتوانید به دو سایت گلس نود استودیو (studio.glassnode) یا تریدینگ ویو (tradingview) مراجعه کنید.
پلتفرم گلس نود برای استفاده از SOPR
در سایت گلس نود با توجه به تصویر بالا، از قسمت مشخص شده بیت کوین را انتخاب کرده و در بخش پایین، عبارت SOPR را جستجو کنید.
پلتفرم تریدینگ ویو برای استفاده از SOPR
اگر با سایت تریدینگ ویو راحتتر هستید و میخواهید از ابزارهای آن استفاده کنید، تنها کافی است ابتدا BTCUSD را انتخاب و از قسمت مشخص شده درون عکس، Indicator را کلیک کنید. سپس در صفحه باز شده عبارت SOPR را نوشته و انتخاب کنید.
نحوه تحلیل با استفاده از اندیکاتور SOPR
نکتهای در ابتدا باید مد نظر قرار دهیم، این است که در بیشتر مواقع در بازارهای گاوی، روند SOPR بالای خط مبنا نوسان میکند و در بازارهای خرسی این نوسان در اطراف یا زیر خط اتفاق میافتد.
در بازارهای گاوی زمانی که شاخص SOPR به یک سقف جدید میرسد به این معنا است که سرمایهگذاران از قیمت بازار راضی هستند و اقدام به نقد کردن دارایی و کسب سود میکنند. اما به دلیل افزایش عرضه در بازار، احتمال دارد پس از یک استراحت (روند نزولی) کوتاهمدت، مجدد به مسیر روند خود باز گردد. در این حالت ممکن است SOPR به خط مبنا برخورد کند. این میتواند یک نقطه ورود خوب به معاملهگران بدهد.
خلاف جریان بالا نیز میتواند بهوجود بیاید. یعنی زمانی که شاخص SOPR کفهای جدید ایجاد میکند و فروشندگان با توجه به شرایط بازار نگران از بین رفتن دارایی خود هستند، با ضرر اقدام به فروش میکنند و همین امر باعث میشود که قیمت به ریزش خود ادامه دهد. در این حالت موقعیت خوبی برای خریدارانی که میخواهند در کف قیمت خریداری کنند، مهیا شود؛ بنابراین پس از افت فشار فروش تقاضا زیاد میشود و یک روند صعودی کوتاهمدت شکل خواهد گرفت.
پس از شکلگیری سقفهای بسیار بلندتر و کفهای بسیار پایینتر از روند بازار، عمدتا جریان بازار عوض شده و بازار وارد یک روند دیگر شده است.
تشخیص تغییر روند قیمت بیت کوین با استفاده از اندیکاتور SOPR
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، در بخش شماره یک، شاخص SOPR سقف بالاتری بهوجود آورده است. در همان زمان، روند بیت کوین برعکس شده و بازار نزولی شده است. در شماره ۲ و ۳ نیز این اتفاق برعکس رخ داده است؛ یعنی پس از این که SOPR کف پایینی ثبت کرده، روند بازار برگشته و بازار صعودی شده است.
نحوه استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج یکی از سادهترین و در عین حال محبوبترین اندیکاتورها برای شناسایی روند بازار و موقعیت ورود و خروج محسوب میشود. اما همین اندیکاتور ساده نکات فراوانی را در خود جای داده است و در مواقعی نیز میتواند گمراهکننده و نامعتبر باشد. در این مقاله میکوشیم که نحوۀ استفاده از چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم اندیکاتور میانگین متحرک را برایتان بازگو کنیم.
اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یا به اختصار MA ابزاری ساده برای تحلیل تکنیکال است که با بهروزرسانی پیوستۀ میانگین قیمت، دادههای قیمت را هموار میسازد. شاخص میانگین متحرک در یک دورۀ زمانی خاص 10 روزه، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازۀ زمانی که تریدر انتخاب کند، به دست میآید. استفاده از میانگین متحرک و همچنین امکان استفاده از انواع مختلف آن در معامله، مزایا و فوایدی دارد. استراتژیهای مربوط به میانگین متحرک محبوباند و میتوانند بر حسب تایمفریم، برای سرمایهگذاران بلندمدت و هم برای تریدرهای کوتاهمدت مناسب باشند.
چرا از اندیکاتور میانگین متحرک استفاده میشود؟
شاخص میانگین متحرک به کاهش میزان نویز (Noise) در نمودار قیمت کمک میکند.
اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت در حال حرکت به پایین و اگر به سمت پایین زاویه پیدا کند، قیمت، روی هم رفته، در حال حرکت به پایین است. در صورتی که میانگین متحرک از پهلو و کنار در حال حرکت باشد، به این معنا است که قیمت احتمالاً در محدودهای در حال نوسان است.
حمایت و مقاومت میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک همچنین میتواند به عنوان سطوح مقاومت یا حمایت عمل کند. همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، میانگین متحرک 50 روزه، 100 روزه یا 200 روزه در یک خط روند صعودی، میتواند به عنوان یک سطح حمایت عمل کند. زیرا در این حالت، میانگین همچون یک کف حمایتی رفتار میکند؛ در نتیجه قیمت به آن برخورد کرده و به بالا میرود. ممکن است یک میانگین قیمت در خط روند نزولی، به عنوان یک سطح مقاومت عمل کند؛ همانند یک سقف که قیمت به سطح آن برخورد کرده و مجدداً به سمت پایین حرکت میکند.
باید توجه داشت که قیمت همیشه میانگین متحرک یا مووینگ اوریج را مد نظر قرار نخواهد داد بلکه ممکن است که کمی از آن عبور کند یا پیش از رسیدن به آن توقف کرده و خلاف جهت قبل خود حرکت کند.
به عنوان یک قاعدۀ کلی، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی و اگر پایینتر از میانگین متحرک قرار بگیرد، روند نزولی است. از آنجایی که میانگین متحرک میتواند مدت متفاوتی داشته باشد، در نتیجه یک میانگین متحرک ممکن است نمایانگر روندی صعودی و میانگین متحرک دیگری نشاندهندۀ روندی چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم نزولی باشد.
ساختار و انواع میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک به روشهای مختلفی محاسبه میشود. یک میانگین متحرک سادۀ 5 روزه، قیمت بسته شدۀ 5 روز اخیر را جمع کرده و با تقسیم حاصل آن بر عدد 5، برای هر روز میانگینی جدید ایجاد میکند.
میانگین متحرک نمایی (Exponential moving averages) از دیگر انواع رایج شاخص میانگین متحرک است. محاسبۀ آن پیچیدهتر است؛ زیرا برای قیمتهای اخیر وزن بیشتری در نظر میگیرد. اگر یک میانگین متحرک ساده 50 روزه و یک میانگین متحرک نمایی 50 روزه را در یک نمودار رسم کنید، متوجه خواهید شد که میانگین متحرک نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده، واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمت نشان میدهد؛ زیرا در آن وزن دادههای قیمتی اخیر بیشتر است.
نرمافزارهای نموداری و پلتفرمهای معاملاتی، خودشان محاسبات مربوط به میانگین متحرک را انجام میدهند و برای استفاده از آن نیازی به محاسبات دستی ریاضی نیست.
هیچ کدام از انواع میانگین متحرک نسبت به نوع دیگر برتری ندارد. ممکن است زمانی میانگین متحرک نمایی برای یک سهم یا بازار مالی مناسب باشد اما زمانی دیگر میانگین متحرک ساده مناسبتر باشد. تایم فریم انتخابی نقشی اساسی در مؤثر بودن میانگین متحرک (صرفنظر از نوع آن) ایفا میکند.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
تقاطع (Crossover)، یکی از استراتژیهای اصلی میانگین متحرک است. اولین نوع آن تقاطع قیمت با میانگین متحرک است که سیگنالی برای تغییر بالقوۀ روند (trend) محسوب میشود.
استراتژی دیگر، افزودن دو میانگین متحرک به یک نمودار است: یکی کوتاهمدتتر و دیگری بلندمدتتر. هنگامی که میانگین سبکتر میانگین دیگر را رو به بالا قطع میکند، به منزلۀ یک سیگنال خرید است؛ زیرا حاکی از آن است که روند در حال تغییر به سمت بالا است. این حالت «تقاطع طلایی» نامیده میشود.
هنگامی که میانگین کوتاهتر میانگین بلند را از بالا به پایین قطع کند، به معنی سیگنال فروش است که نشان میدهد روند در حال نزول است. این حالت «تقاطع مرگ» نامیده میشود.
نکات قابل توجه اندیکاتور میانگین متحرک
مدتزمان میانگین متحرک
مدتزمانهای رایج برای میانگین متحرک، 10، 20، 50، 100 و 200 روز هستند. این مدتهای متفاوت میتواند بسته به افق زمانی معاملهگر به تایم فریم نمودار افزوده شود (به صورت دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره).
میانگین متحرکی با تایمفریم کوتاه، نسبت به میانگینی با تایمفریم بلندتر، واکنش سریعتری به تغییرات قیمت نشان میدهد. در نمودار زیر نشان داده شده که میانگین متحرک 20 روزه بیشتر از میانگین 100 روزه قیمت را تعقیب کرده است.
میانگین 20 روزه برای تحلیل تکنیکال مفیدتر است؛ زیرا قیمت را دقیقتر دنبال میکند و در نتیجه نسبت به میانگین بلندمدتتر وقفۀ کمتری ایجاد میشود. میانگین متحرک 100 روزه بیشتر برای معاملهگران بلندمدت مفید است.
وقفه، مدتزمانی است که طول میکشد تا یک میانگین متحرک برای یک حرکت معکوس بالقوه (Riversal) سیگنال صادر کند. به عنوان قاعدهای کلی به یاد داشته باشید زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک است، روند، صعودی تلقی میشود. در نتیجه اگر قیمت از میانگین متحرک پایینتر بیاید، به این معنی است که سیگنال حرکت معکوس بالقوه بر اساس آن میانگین متحرک صادر شده است. یک میانگین متحرک 20 روزه سیگنال بازگشتی بیشتری نسبت به میانگین متحرک 100 روزه صادر میکند.
میانگین متحرک میتواند مدتهای مختلفی داشته باشد. تنظیم میانگین متحرک باعث میشود که سیگنالهای دقیقتری روی دادههای تاریخی صادر شود و ممکن است که به ایجاد سیگنالهایی بهتر در آینده کمک کند.
معایب میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
میانگین متحرک بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود و در محاسبه، ماهیتاً چیزی قابل پیشبینی نیست. بنابراین نتایج مورد استفاده میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. در بعضی مواقع به نظر میرسد که بازار به میانگین متحرک، سطوح حمایت-مقاومت و سیگنالهای معاملاتی توجه دارد و زمانی دیگر به این اندیکاتورها توجهی ندارد.
مشکل اصلی در اینجا است که اگر عملکرد قیمت پیوسته تغییر کند، ممکن است در این حالت قیمت به عقب و جلو حرکت کند و چندین حرکت بازگشتی روند یا سیگنالهای معاملاتی صادر نماید.
وقتی چنین حالتی رخ میدهد، بهتر است میانگین متحرک را کنار بگذارید یا از اندیکاتور دیگری برای تشخیص روند استفاده کنید. چیز دیگری که میتواند در مورد تقاطع میانگینهای متحرک رخ دهد هنگامی است که میانگینها برای مدتی در هم فرو رفته و با هم قاطی میشوند که به زیانهای معاملاتی متعددی میانجامد.
میانگین متحرک در شرایط روندیِ قوی کاملاً خوب کار میکند اما در شرایط متلاطم یا نوسانی ضعیف است. تنظیم تایمفریم میتواند به صورت موقت مشکل را حل کند، اگرچه در برخی موارد این مشکلات، صرف نظر از تایمفریم انتخابیِ میانگین متحرک رخ میدهد.
سخن پایانی
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج با هموار کردن دادههای قیمتی و ایجاد یک خط جاری، کار را برای ما آسان میکند. در واقع میانگین قیمت باعث میشود که روند کلی حاکم بر بازار را راحتتر ببینیم. از آنجایی که قیمت روزهای اخیر در میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری دارد، لذا سریعتر از میانگین ساده به قیمت واکنش نشان میدهد. این امر در بعضی مواقع میتواند مفید و در مواردی دیگر میتواند گمراهکننده باشد و به سیگنالهای غیرواقعی منجر شود. یک میانگین سبکتر، واکنش بیشتری نسبت به تغییرات قیمت از خود نشان میدهد. تقاطع میانگین متحرک، استراتژی رایجی برای ورود و خروج به حساب میآید. میانگین متحرک همچنین میتواند مناطقی را که مستعد سطوح مقاومت و حمایت هستند مشخص کند. میانگین متحرک همیشه بر اساس دادههای تاریخی ساخته میشود و میتواند به سادگی میانگین قیمت را در کل یک بازۀ زمانی نشان دهد.
اندیکاتور مکدی MACD چیست؟ چگونه از آن استفاده کنیم؟
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
MACD چیست؟
MACD مخفف Moving Average Convergence Divergence است.
بیشتر بخوانید:
از این اندیکاتور تکنیکال برای شناسایی میانگین های متحرکی استفاده می شود که روند جدیدی را نشان می دهند، چه صعودی باشد یا چه نزولی.
در هر حال، اولویت اصلی در معاملات، این است که بتوانیم روند را پیدا کنیم، زیرا بیشترین مقدار سود آنجا خوابیده است.
در یک نمودار MACD، معمولاً سه عدد دیده می شود که از آنها در تنظیمات اندیکاتور استفاده می شود:
- اولین عدد تعداد دوره هایی است که برای محاسبه میانگین متحرک سریعتر استفاده می شود.
- عدد دوم چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم تعداد دوره هایی است که در میانگین متحرک کندتر استفاده می شود.
- و عدد سوم تعداد میله هایی است که برای محاسبه میانگین متحرکِ اختلاف بین میانگین متحرک سریعتر و میانگین متحرک کندتر استفاده می شود.
به عنوان مثال، اگر اعداد “12، 26، 9” را به عنوان پارامترهای MACD (که معمولاً تنظیمات پیش فرض بیشتر نرم افزارهای تکنیکال است) داشتید، تفسیر آن اینگونه است:
- 12 نشان دهنده 12 میله قبلی میانگین متحرک سریعتر است.
- 26 نشان دهنده 26 میله قبلی میانگین متحرک کندتر است.
- 9 نشان دهنده 9 میله قبلی از اختلاف بین دو میانگین متحرک است.
- آنها توسط خطوط عمودی به نام هیستوگرام ترسیم می شوند (خطوط سبز در نمودار بالا).
خط مکدی و خط سیگنال
در اندیکاتور مکدی چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم دو خط وجود دارند:
در مبحث خطوط مکدی، یک باور غلط وجود دارد.
دو خطی که رسم می شوند میانگین متحرکِ قیمت نیستند. بلکه خط مکدی، میانگین متحرکِ اختلاف بین دو میانگین متحرک است.
در مثال ما در بالا، خط مکدی میانگین متحرکِ اختلاف بین میانگین متحرک 12 و 26 دوره است.
خط سیگنال، در حقیقت میانگین متحرک خط مکدی است.
در بین این دو خط اندیکاتور مکدی، خط سیگنال، میانگین متحرک کندتر است.
میانگین متحرک کندتر، میانگین خط MACD قبلی را رسم می کند. در مثال بالا یک میانگین متحرک 9 دوره ای می شود.
این بدان معناست که ما میانگین آخرین 9 دوره خط مکدی سریعتر را در نظر گرفته و آن را به عنوان میانگین متحرک کندتر ترسیم می کنیم.
هدف از خط سیگنال این است که نسبت به خط مکدی کمتر تحت تاثیر نوسان باشد و در نتیجه خط دقیق تری به ما ارائه دهد.
هیستوگرام در مکدی
هیستوگرام، اختلاف بین میانگین متحرک سریع و کند را رسم می کند.
هیستوگرام ممکن است گاهی به شما نشان دهد که یک تقاطع یا کراس اوور در شرف شکل گیری است.
اگر به نمودار اصلی ما چگونه از اندیکاتور ها استفاده کنیم نگاه کنید، می بینید که با جدا شدن این دو میانگین متحرک از هم، هیستوگرام بزرگتر می شود.
به چنین حالتی واگرایی MACD گویند زیرا میانگین متحرک سریعتر از میانگین متحرک کندتر دور شده و فاصله می گیرد.
با نزدیک شدن میانگین های متحرک به یکدیگر، هیستوگرام کوچکتر می شود. به چنین حالتی همگرایی گفته می شود زیرا میانگین متحرک سریعتر در حال همگرا شدن یا نزدیک شدن به میانگین متحرک کندتر است.
و اینگونه است، دوست من، که نام MACD شکل می گیرد Moving Average Convergence Divergence! یا به عبارتی همگرا شدن و واگرا شدن میانگین متحرک!
اخیش.. کمی خستگی در کنیم!
خوب، حال فهمیدید مکدی چیست. اکنون ما به شما نشان خواهیم داد که MACD چه کاری می تواند برای شما بکند.
چگونه با استفاده از مکدی MACD معامله کنیم؟
از آنجا که دو میانگین متحرک با سرعت های متفاوت وجود دارد، واضح است که میانگین متحرک سریعتر نسبت به حرکت قیمت، سریعتر از میانگین متحرک کندتر واکنش نشان می دهد.
وقتی روند جدیدی شکل می گیرد، ابتدا خط سریع واکنش نشان داده و بعدتر از روی خط کندتر عبور می کند.
وقتی این تقاطع اتفاق می افتد و خط سریع شروع به انحراف گرفتن می کند یا از خط کندتر دور می شود، اغلب نشان می دهد روند جدیدی شکل گرفته است.
در نمودار بالا می بینید که خط سریع به زیر خط کند عبور کرده و روند نزولی جدیدی را به درستی شناسایی کرده است.
توجه داشته باشید که هنگامی که خطوط متقاطع می شوند، هیستوگرام به طور موقت از بین می رود.
زیرا اختلاف بین خطوط در زمان تقاطع صفر 0 است.
با شروع روند نزولی و دور شدن خط سریع از خط کند، هیستوگرام بزرگتر می شود، که نشان دهنده قدرت روند است.
مثال نحوه معامله با اندیکاتور مکدی
به مثال زیر نگاهی اندازید:
در نمودار 1 ساعته EUR / USD در بالا، خط سریع به بالای خط کند عبور کرده و در حالی که هیستوگرام ناپدید شده است. این نشان می دهد که این روند نزولیِ مختصر، می تواند معکوس شود.
از آن زمان، EUR / USD با شروع روند صعودی جدید، به بالا پرتاب شد. اگر بعد از کراس اوور یا تقاطع خرید می گرفتید، تقریباً 200 پیپی کاسبی می کردید!
با این حال یک اشکال در MACD وجود دارد.
به طور طبیعی، میانگین های متحرک کمی از قیمت عقب می افتند.
به هر حال، آنها فقط میانگین قیمت های گذشته هستند.
از آنجا که MACD نشان دهنده میانگین متحرکِ سایر میانگین متحرک هاست و با یک میانگین متحرک دیگر صاف می شود، داشتن مقداری تاخیر کاملا قابل پیش بینی است.
اندیکاتور MACD همچنان هم یکی از محبوب ترین ابزار های تکنیکال معامله گران است.
پی نوشت 1: یکی از کاربردهای مهم مکدی در تشخیض واگرایی هاست. در مبحث واگرایی از مباحث آموزش فارکس به این موضوع خواهیم پرداخت.
پی نوشت 2: در متاتریدر 4 و 5 اندیکاتور مکدی کمی تغییر داده شده است و خط مکدی ترسیم نمی شود. اگر مایلید که از اندیکاتور مکدی سنتی استفاده کنید،
دیدگاه شما