الگوهای بازگشتی



به‌منظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتی‌که قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. نکته قابل‌توجه این است که در الگوهای سر و شانه، بین شانه چپ و سر باید واگرایی باشد، ایجاد واگرایی تأییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.

آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری تحلیل تکنیکال که هر معامله‌گری باید بداند

الگوهای نموداری (یا همان chart patterns)‌ ابزارهای مهم معامله‌گری و بخش‌های جدایی‌ناپذیر تحلیل تکنیکال هستند. خواه در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال حرفه‌ای باشید و خواه مبتدی، برای اینکه بتوانید تشخیص درستی از روند بازار و پیش‌بینی دقیقی از حرکات احتمالی قیمت داشته باشید، باید به الگوهای نموداری مسلط باشید. این الگوها غالباً شکل‌های خاصی ایجاد می‌کنند که می‌توانند احتمال تداوم یا بازگشت روند را نشان دهند. تشخیص درست الگوی نموداری یک توانایی ارزشمند است که می‌تواند باعث برتری شما در رقابت‌های تنگاتنگ دنیای ارزهای دیجیتال شود. البته بدیهی است که صرف آشنایی با این الگوها کافی نیست و برای اینکه بتوانید آنها را به‌شکلی مؤثر به کار بگیرید، باید به آنها اشراف کامل پیدا کنید و آنها را در سطح عملی به کار ببندید.

به این الگوهای بازگشتی منظور، در این مطلب، با استفاده از مقاله‌ای از وب‌سایت IG، نگاهی به ۱۰ الگوی نموداری کلیدی خواهیم داشت که هر معامله‌گری باید از خصوصیات و کارکرد آنها آگاه باشد.

الگوی نموداری چیست؟

الگوی نموداری، شکلی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک می‌کند تا بر اساس رفتاری که قیمت در گذشته انجام داده است، رفتار آینده آن را پیش‌بینی کنید. به‌بیان دیگر، اساس کار الگوهای قیمتی بر تکرار تاریخ استوار است و اگر قیمت یک دارایی در گذشته به‌طور مکرر یک رفتار ثابت را نشان داده، به‌احتمال قوی در آینده هم همین رفتار را نشان خواهد داد.

الگوهای نموداری پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند و می‌توانند بسیار مؤثر باشند؛ به‌شرطی که معامله‌گر به‌هنگام بررسی نمودارهای قیمت، دقیقاً بداند که به چه‌چیزی نگاه می‌کند و به‌دنبال چه‌چیزی است.

بهترین الگوی نموداری کدام است؟

در واقع، هیچ‌‌یک از الگوهای نموداری را نمی‌توان بهترین الگو دانست، زیرا هرکدام از آنها برای نمایش‌دادن روندهای مختلفی در طیف گسترده‌ای از بازارها استفاده می‌شوند. از الگوهای نموداری الگوهای بازگشتی غالباً در نمودارهای شمعی استفاده می‌شود؛ چراکه نمودارهای شمعی به معامله‌گرها کمک می‌کنند تا اندکی آسان‌تر، قیمت‌های بازشدن و بسته‌شدن معاملات در یک بازه زمانی خاص را مشاهده کنند.

برخی الگوها بیشتر مناسب بازارهای پرنوسان هستند، در حالی که برخی دیگر در چنین بازارهایی کارایی چندانی ندارند. برخی الگوها را بهتر است در بازارهای صعودی به کار بگیریم، در حالی که برخی دیگر مناسب بازارهای نزولی هستند.

با این حال، نکته حائز اهمیت، دانستن «بهترین» الگوی نموداری برای «بازار ویژه‌ای» است که در آن فعالیت می‌کنید؛ زیرا در صورتی که از الگوی اشتباه استفاده کنید یا اطلاعات کافی برای انتخاب الگوی مناسب نداشته باشید، فرصت کسب سود را از دست خواهید داد.

تعریف سطوح حمایت و مقاومت

پیش از ورود به جزئیات الگوهای نموداری مختلف، بهتر است نگاهی گذرا به مفهوم «سطوح حمایت و مقاومت» داشته باشیم.

سطح حمایت به سطحی گفته می‌شود که قیمت دارایی، بیشتر از آن افت نمی‌کند و با نزدیک‌شدن به آن یا تماس با آن، دوباره اوج می‌گیرد. سطح مقاومت نیز سطحی است که صعود قیمت اغلب در آن متوقف می‌شود و ارزش دارایی پس از برخورد با آن، شروع به افت می‌کند.

علت شکل‌گیری سطوح حمایت و مقاومت تعادلی است که بین خریداران و فروشندگان، یا در واقع عرضه و تقاضا ایجاد می‌شود. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود داشته باشند (یا تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت اغلب افزایش می‌یابد. در مقابل، هنگامی‌ که تعداد فروشندگان از تعداد خریداران بیشتر باشد (عرضه بیشتر از تقاضا باشد)، قیمت معمولاً دچار افت می‌شود.

به‌عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است به‌علت پیشی‌گرفتن تقاضا از عرضه در حال افزایش باشد. با این حال، در نهایت قیمت به حداکثر میزانی می‌رسد که خریداران مایل هستند بپردازند. در این سطح، میزان تقاضا کاهش می‌یابد و خریداران احتمالاً تصمیم می‌گیرند از موقعیت‌های معاملاتی خود خارج شوند. به‌بیان دیگر، در اینجا نوعی سطح مقاومت ایجاد می‌شود؛ یعنی قیمتی که خریداران مایل نیستند بیشتر از آن پیش بروند. بنابراین موقعیت‌های معاملاتی خود را می‌بندند یا از خرید دست می‌کشند.

در چنین شرایطی، می‌توانیم بینیم که کم‌کم عرضه نسبت به تقاضا افزایش پیدا می‌کند و در نتیجه، قیمت کاهش می‌یابد. هنگامی‌ که قیمت به اندازه کافی سقوط کرد، خریداران احتمالاً تمایل پیدا می‌کنند تا دوباره به بازار باز‌گردند و دارایی موردنظر را با قیمت قابل‌قبول‌تری خریداری کنند. در این حالت، تعادل بین عرضه و تقاضا دوباره برقرار می‌شود و سطح حمایت شکل می‌گیرد. سطح حمایت در این مثال، همان قیمت قابل‌قبول خریداران است که در آن، حاضر به خرید دارایی هستند.

در پی خریدهای بیشتر و تداوم افزایش نسبی تقاضا نسبت به عرضه، قیمت یک بار دیگر به سطح مقاومت نزدیک می‌شود. جالب است بدانید که سطوح حمایت و مقاومت، مفاهیم اثبات‌شده و قابل‌اعتمادی هستند. در غالب مواقع، قیمت دارایی سطح مقاومت خود را نمی‌شکند؛ اما اگر این اتفاق بیفتد، همان سطح مقاومت می‌تواند به سطح حمایت تبدیل شود.

انواع الگوهای نموداری

الگوهای نموداری به‌طور کلی به سه دسته «الگوهای تداومی»، «الگوهای بازگشتی» و «الگوهای دوطرفه» تقسیم می‌شوند.

  • الگوهای تدوامی نشان‌دهنده ادامه‌داربودن روند هستند؛
  • الگوهای بازگشتی حاکی از احتمال تغییر مسیر روند هستند؛
  • الگوهای دوطرفه خبر از بازاری پرنوسان و بی‌ثبات می‌دهند؛ بازاری که در آن قیمت ممکن است هر آن به هر جهتی حرکت کند.

البته مهم‌ترین نکته‌ای که به‌هنگام استفاده از الگوهای نموداری باید به‌عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود به خاطر بسپارید این است که این الگوها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیش‌بینی‌شده نیستند؛ بلکه صرفاً نشانه‌ای از چیزی هستند که احتمال دارد اتفاق بیفتد.

حال با درنظرداشتن همه این اطلاعات، می‌توانیم ۱۰ الگوی مهم تحلیل تکنیکال که همه معامله‌گران باید با آنها آشنا باشند را بررسی کنیم.

۱. الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه (head and shoulders) یک الگوی نموداری است که در آن، یک قله با ارتفاع زیاد و دو قله اندکی کوتاه‌تر در دو طرف آن داریم. الگوی سر و شانه احتمال پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی را نمایش می‌دهد.

بنابراین واضح است که این الگو از نوع بازگشتی است. در الگوهای بازگشتی الگوی سر و شانه، قله اول و سوم معمولاً کوتاه‌تر از قله دوم هستند، اما نقطه اشتراک آنها این است که هر سه آنها با یک سطح حمایت (که اصطلاحاً خط گردن، خط تأیید یا خط شکست نامیده می‌شود) برخورد می‌کنند. زمانی که قیمت از قله سوم نیز به همین سطح حمایت باز می‌گردد، احتمالاً باید منتظر شکست خط گردن و آغاز روند نزولی باشیم.

۲. الگوی دو قله

الگوی دو قله یا دو سقف (double top) الگوی دیگری است که معامله‌گرها برای مشخص‌کردن بازگشت روند از آن استفاده می‌کنند. الگوی دو قله زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت تا حد مشخصی بالا می‌رود و سپس سقوط می‌کند؛ سپس دوباره تا همان سطح مقاومت بالا می‌رود و دوباره تا سطح قبلی سقوط می‌کند. در چنین شرایطی، احتمال شروع یک روند نزولی خیلی قوی وجود دارد.

۳. الگوی دو دره

الگوی دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله است. در این الگو، قیمت تا حمایت مشخصی کاهش پیدا می‌کند و دوباره بالا می‌رود. سپس دوباره تا همین حمایت کاهش پیدا کرده و تا همان مقاومت قبلی (خط گردن) بالا می‌رود. در چنین شرایطی، احتمالاً باید منتظر یک روند صعودی قوی باشیم. بنابراین الگوی دو دره هم از نوع بازگشتی است؛ با این تفاوت که پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی را نمایش می‌دهد. به همین دلیل آن را بازگشتی صعودی می‌خوانند.

۴. الگوی کف‌گِرد

الگوی نموداری کف‌گرد (rounding bottom) یا نیم دایره پایین، در غالب مواقع نمایان‌گر پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است. این الگوی بازگشتی معمولاً پس از یک روند نزولی طولانی‌مدت شکل می‌گیرد و حاکی از این است که روند نزولی رو به پایان است و می‌توانیم منتظر شروع روند صعودی باشیم.

در تصویر زیر نمونه‌ای از الگوی کف‌گرد را مشاهده می‌کنید. در این مثال، قیمت دارایی در روندی نزولی قرار دارد. با این حال، پس از ایجاد یک الگوی کف‌گرد، روند بازمی‌گردد تا در مسیر صعودی به حرکت خود ادامه دهد.

معامله‌گران اغلب در دو نقطه از این الگو تمایل به سرمایه‌گذاری و خرید دارند: هنگامی‌ که قیمت نزدیک به کف نمودار است و هنگامی‌ که روند ادامه یافته و از سطح مقاومت عبور کرده است.

۵. الگوی کنج​

الگوی کُنج (wedge pattern) هنگامی شکل می‌گیرد که حرکات قیمت دارایی بین دو خط روند مورب فشرده می‌شود. در مجموع، دو نوع الگوی کنج وجود دارد: کنج افزایشی (rising) و کنج کاهشی (falling).

الگوی کنج افزایشی

الگوی کنج افزایشی در اطراف خط روندی شکل می‌گیرد که بین دو خط حمایت و مقاومت مورب به سمت بالا پیش می‌رود. در این حالت، شیب خط حمایت تندتر از شیب خط مقاومت است. این الگو به‌طور کلی نشان می‌دهد که قیمت دارایی احتمالاً سطح حمایت را خواهد شکست و دچار کاهش شدیدی خواهد شد.

الگوی کنج کاهشی

الگوی کنج کاهشی بین دو سطح مقاومت و حمایت مورب رو به پایین شکل می‌گیرد. در این حالت، شیب خط مقاومت نسبت به شیب خط حمایت تندتر است. برخلاف نوع قبلی، کنج کاهشی نشان می‌دهد که قیمت به‌احتمال قوی مقاومت را خواهد شکست و وارد فاز صعودی خواهد شد. همان طور که در مثال زیر مشاهده می‌کنید، روند قیمت پس از قرارگرفتن در کنج کاهشی مقاومت را شکسته و به حالت صعودی بازگشته است.

کنج‌های افزایشی و کاهشی الگوهای بازگشتی به شمار می‌روند. کنج افزایشی احتمال ایجاد بازار نزولی را نشان می‌دهد و کنج کاهشی حاکی از صعودی‌شدن بازار است.

۶. الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته (cup and handle) یک الگوی تداومی و ترکیبی از ۲ الگوی کف‌‌گرد و کنج است که در بازار صعودی شکل می‌گیرد و از تداوم روند صعودی خبر می‌دهد. الگوی فنجان و دسته دوره‌ای کوتاه از احساسات نزولی را در بازار صعودی نمایش می‌دهد، در حالی‌ که روند کلی پس از ایجاد این الگو همچنان در جهت صعودی ادامه خواهد یافت.

در این الگو، فنجان شبیه به الگوی نموداری کف‌گرد و دسته شبیه به الگوی نموداری کنج است.

پس از ایجاد الگوی کف‌گرد، قیمت احتمالاً دوره‌ای از اصلاح موقت را طی خواهد کرد که تحت‌عنوان دسته شناخته می‌شود. علت این نام‌گذاری، محدودبودن روند اصلاحی به دو خط موازی است که در نمودار بالا ترسیم شده است. در نهایت، دارایی از دوره اصلاحی کوتاه خود (دسته) خارج می‌شود و روند صعودی را ادامه می‌دهد.

۷. الگوی پرچم

الگوی پرچم (pennant یا flag) هنگامی شکل می‌گیرد که یک دارایی پس از طی‌کردن روندی صعودی یا نزولی، وارد دوره‌ای از تثبیت قیمت می‌شود. مفهوم کلی الگوی پرچم این است که این دوره تثبیت قیمت موقتی است و روند دوباره به حالت قبلی خود بازخواهد گشت. بنابراین الگوی پرچم را می‌توان یک الگوی تداومی دانست.

الگوی پرچم می‌تواند هم صعودی و هم نزولی باشد. به‌عنوان مثال در نمودار بالا، الگوی پرچم صعودی را مشاهده می‌کنید. همان طور که می‌بینید، قیمت از ابتدا در حالت صعودی قرار داشته است. سپس دوره‌ای از تثبیت قیمت را شاهد بودیم که شکلی شبیه پرچم‌های به‌هم‌پیوسته را ایجاد کرده و پس از آن، قیمت دوباره به روند صعودی خود ادامه داده است. مشابه همین اتفاق را می‌توانیم در روندهای نزولی هم مشاهده کنیم.

ممکن است در ابتدا الگوی پرچم و الگوی کنج خیلی شبیه به نظر برسند؛ اما اگر با دقت بیشتری نگاه کنید، متوجه می‌شوید که این دو الگو کاملاً متفاوت هستند. تفاوت اول آنها این است که الگوی کنج همیشه صعودی یا نزولی است، در حالی‌ که الگوی پرچم همیشه در وضعیت افقی قرار دارد. اگر به الگوی پرچم در نمودار بالا نگاه کنید، می‌بینید که روند قیمت در این دوره نه صعودی است و نه نزولی، بلکه در حالت افقی قرار دارد. علاوه بر آن، الگوی پرچم یک الگوی تداومی است، در حالی که الگوی کنج جزو الگوهای بازگشتی محسوب می‌شود.

۸. الگوی مثلث صعودی

مثلث صعودی (ascending triangle) یک الگوی تدوامی صعودی است و نشان می‌دهد که روند احتمالاً به مسیر صعودی خود ادامه خواهد داد. الگوی مثلث‌ صعودی با ترسیم خط افقی مقاومت در امتداد سقف نوسانات (swing highs) و همچنین خط مورب حمایت در امتداد کف نوسانات (swing lows) ترسیم می‌شود. در تصویر زیر مشاهده می‌کنید که خط مقاومت، یک خط افقی است که سقف نوسانات را به یکدیگر متصل کرده است. همین طور خط حمایت را می‌بینید که با شیب مثبت، کف نوسانات را به هم وصل کرده است. ترکیب این دو خط، شکلی شبیه به مثلث را ایجاد کرده که در دنیای معاملات آن را مثلث صعودی می‌خوانیم.

الگوی مثلث صعودی، ادامه‌داربودن روند صعودی را نمایش می‌دهد. همان طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، روند همچنان به سیر صعودی خود ادامه داده و مقاومت خود را هم شکسته است.

۹. الگوی مثلث نزولی

مثلث نزولی (descending triangle) هم یک الگوی تداومی است، با این تفاوت که در روندهای نزولی شکل می‌گیرد و ادامه‌داربودن روند نزولی را نمایش می‌دهد. از همین رو می‌توان از این الگو برای واردشدن به موقعیت‌های شورت و کسب سود از بازارهای نزولی استفاده کرد.

همان طور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، خط مقاومت که سقف‌ نوسانات را به هم متصل کرده یک خط نزولی است، در حالی که خط حمایت در حالت افقی قرار دارد. ترکیب این دو خط یک مثلث را ایجاد کرده که در دنیای معاملات، مثلت نزولی خوانده می‌شود.

همان طور که اشاره شد، مثلث نزولی ادامه‌داربودن روند نزولی را نمایش می‌دهد. در تصویر هم قابل‌مشاهده است که روند در نهایت حمایت خود را شکسته و به پایین آن نزول کرده است. این اتفاق نشان می‌دهد که فروشندگان بر بازار تسلط پیدا کرده‌اند و احتمال بازگشت روند خیلی کم است.

۱۰. الگوی مثلث متقارن

الگوی مثلث متقارن (symmetrical triangle) هم یک الگوی تداومی و دارای ۲ نوع صعودی و نزولی است، به این معنی که پس از شکل‌گیری الگو نیز روند اغلب در همان مسیر قبلی به حرکت خود ادامه می‌دهد. تنها تفاوت این الگو با الگوهای مثلث معمولی، شکل مثلثی است که در آنها ایجاد می‌شود. مثلث متقارن چیزی شبیه به یک مثلث متساوی‌الساقین است، در حالی که در الگوهای قبلی، نوعی مثلث قائم‌الزاویه را شاهد بودیم.

از نظر کارکرد، این الگو نیز تفاوتی با الگوهای قبلی ندارد. در نمودار زیر الگوی مثلث متقارن را مشاهده می‌کنید. همان طور که می‌بینید، روند از ابتدا در حالت نزولی قرار داشته است. سپس یک مثلث متقارن را شاهدیم که موجب تثبیت قیمت شده و پس از آن، قیمت دوباره به روند نزولی خود بازگشته است. مثلث متقارن صعودی هم دقیقاً با همین تعریف، اما در روندهای صعودی شکل می‌گیرد.

جمع‌بندی

تمام الگوهایی که در این مطلب مرور شدند، اندیکاتورهای سودمندی هستند که می‌توانند در تحلیل تکنیکال به شما کمک کنند. این الگوها می‌توانند نشان دهند که چرا یا چگونه قیمت یک دارایی به‌شکلی ویژه حرکت کرده است و مسیر بعدی روند احتمالاً در کدام جهت خواهد بود.

در واقع، الگوهای نموداری می‌توانند با برجسته‌کردن سطوح حمایت و مقاومت، به معامله‌گر کمک کنند تا موقعیت لانگ یا شورت اتخاذ کند، یا در صورت احتمال تغییر و بازگشت روند، موقعیت‌های فعلی خود را ببندد یا باز کند. البته باز هم تکرار می‌کنیم که آگاهی تئوری از این الگوها کافی نیست و تنها با تمرین و به‌کاربستن آنها در معاملات است که می‌توانید معنای واقعی آنها را درک کنید و بر کاربرد هریک از آنها مسلط شوید.

معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

برای تحلیل تکنیکال روش های مختلفی وجود دارد اما برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسانات استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر فقط حرکت قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند. نمودارهای شمعی نمای کلی از نوسانات قیمت در طول زمان را نشان می دهد. ایده اصلی این روش مطالعه الگوهای تکراری با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته است. بسیاری از معامله گران از نمودارهای شمعی در بازارهای سهام، فارکس و رمزارز استفاده می کنند. مجموعه ای از رایج ترین الگوها را الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می نامند. بسیاری از معامله گران این الگوها را شاخص معاملاتی معتبر می دانند. چرا اینطور است؟ آیا معامله و سرمایه گذاری به معنای یافتن فرصت هایی نیست که دیگران آن را ندارند؟ بله، اما به روانشناسی افراد هم مربوط است. از آنجایی که مدل های تحلیل تکنیکال کلاسیک به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکی محدود نمی شود، تاثیرگذاری این الگوها به تعداد شرکت کنندگان در بازار بستگی دارد. در ادامه به معرفی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.

الگوهای نموداری چیست؟

الگوی نموداری یکی از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

زمانی که بازار صعودی است، قیمت ها در نوسان هستند (با بالا و پایین های متناوب). از سوی دیگر، در بازارهای رو به کاهش، قیمت ها کاهش می یابد، اگرچه همچنان فراز و نشیب های متناوب وجود دارد. وقتی بازار در محدوده معاملاتی تثبیت می شود چه اتفاقی می افتد؟ در این صورت می الگوهای بازگشتی بینیم که قیمت بدون روند خاصی در نوسان است. فرقی نمی کند در چه مرحله یا فرآیندی وارد بازار شوید. عملکرد قیمت به طور کلی از یک الگوی تکراری پیروی می کند.

به این الگوی نموداری می گویند. معامله گران هوشمند به این الگوهای قیمت توجه می کنند تا قبل از ورود به معامله، ایده خوبی از سود و زیان داشته باشند. این الگوها به معامله گران نشان می دهد که در مرحله بعدی روند صعودی یا نزولی قیمت ادامه خواهد یافت یا کاملا معکوس خواهد شد. الگوهای قیمت همچنین به معامله گران کمک می کند تا نقاط ورود و خروج، ضرر و موارد دیگر را با دقت بیشتری تعیین کنند. به صورت کلی، دو نوع الگوی نموداری وجود دارد:

  • الگوهای برگشتی
  • الگوهای ادامه دهنده

لازم به ذکر است که نمودارهای سهام به طور کلی در یکی از دو الگوی متمایز قرار می گیرند: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه دهنده. الگوهای برگشتی در انتهای روند و زمانی که بازار قصد تغییر جهت دارد الگوهای بازگشتی یافت می شود. به عنوان مثال، پس از یک روند صعودی طولانی قیمت، بازار می تواند فرسوده شود و روند نزولی قیمت را آغاز کند. معامله گران معمولاً زمانی که بازار تغییر جهت می دهد از الگوهای برگشتی استفاده می کنند. الگوهای ادامه دهنده نشان می دهد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند. در روند صعودی، قیمت اغلب افزایش می یابد، استراحت می کند و پولبک زده و سپس بالا می رود. بنابراین معامله گران از الگوهای برگشتی برای حرکت در یک جهت یا اضافه کردن به موقعیت برنده فعلی خود استفاده می کنند.

اهمیت استفاده از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال چیست؟

اهمیت استفاده از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال چیست؟

معامله گران در طول صد سال گذشته به الگوهای قیمت نگاه کرده اند و مجموعه ای از الگوهای تکرار شونده را یافته اند. شاید تعجب کنید که چرا این الگوها خود را تکرار می کنند. جواب کاملا مشخص است، زیرا بیشتر تحرکات بازار تحت تأثیر احساسات انسانی است و ماهیت انسان هرگز تغییر نمی کند. دقیقاً به همین دلیل است که الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال مهم هستند: آنها می توانند بینشی روانشناختی از روند کلی بازار به شما بدهند. حرکت بازار تا حد زیادی به دلیل واکنش معامله گران به آنچه اتفاق می افتد است. هنگامی که این کنش ها و واکنش ها را درک کردید، دریافت چنین بینش هایی به شما کمک می کند تا درک بهتری از معامله گران در آینده داشته باشید. بر این اساس، می توانید تصمیم بگیرید که چه زمانی وارد بازار یا از آن خارج شوید.

معرفی مهم ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

در حال حاضر الگوهای کلاسیک بی شماری وجود دارد که در صورتی که دقت داشته باشید، می توانید برای خودتان الگوهای جدیدی را کشف کنید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در حال حاضر الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به صورت مداوم در نمودار تکرار می شوند. به همین خاطر بسیاری از معامله گران پیگیر استفاده از این نوع نمودارها هستند. در ادامه به معرفی نمونه ای این نمودارها می پردازیم. برای آشنایی بیشتر با این نمودارها تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

1. الگوی سقف دو قلو(The Double Top)

الگوی سقف دو قلو در الگوهای کلاسیک

الگوی سقف دوقلو یکی از قدرتمندترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال و نوع بازگشتی است. در این الگو، یک بازار گاوی یک روند صعودی را نشان می دهد، پولبک داشته و سپس سعی می کند به سقف قبلی برسد و از آن عبور کند اما شکست می خورد و قیمت پایین می آید. توجه داشته باشید که هر دو پیک در مدل تقریباً قیمت یکسانی دارند، به همین دلیل است که ما به این مدل یک قله دوقلو می گوییم. الگوی سقف دوتایی نشان می دهد که بازار قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومت اصلی را ندارد. با مشاهده این الگو می توانید پیش بینی کنید که روند صعودی حداقل به طور موقت به پایان رسیده است. در نتیجه، باید انتظار داشته باشید که قیمت ها در محدوده خاصی نوسان کنند یا شروع به کاهش کنند.

2. الگوی فنجان و دسته(The Cup Handle)

الگوی فنجان و دسته در الگوهای کلاسیک

الگوی فنجان و دسته در بین معامله گران سهم کوچک و ارزان بسیار محبوب است. این روند می تواند اولین نشانه افزایش قابل توجه قیمت باشد. وقتی به طراحی فنجان و دسته آن نگاه می کنید، شبیه یک فنجان چای است. این الگو اغلب در روندهای نزولی بلندمدت دیده می شود. ما می بینیم که قیمت ها بالا می روند و قبل از کاهش قیمت ها به بالاترین حد اولیه می رسند و در نهایت افزایش می یابند. به این کف گرد فنجان می گویند. این سطح نشان دهنده کاهش قیمت است و معامله گران سهام را با قیمت پایین خریداری می کنند. بعد از اینکه قیمت شروع به کاهش کرد، به قسمتی از این مدل می رسیم که دسته نام دارد. دسته به قسمتی گفته می شود که می توانید کمی عقب نشینی را ببینید. قیمت قبل از سقوط شدید و سطح بالای مقاومت پایین تر حرکت می کند. معامله گران اغلب زمانی سهام می خرند که سطح مقاومت بالای الگوی فنجان و دسته شکسته شود.

3. الگوی پرچم(Flag)

الگوی پرچم؛ الگوی کلاسیک

پرچم یکی دیگر از الگوهای ادامه دار متداول است که در تمام بازه های زمانی قابل مشاهده است. الگوی پرچم بسته به صعود یا نزولی بودن می تواند صعودی یا نزولی باشد. روند صعودی با افزایش قیمت مشخص می‌شود. سپس بازار متوقف می‌شود و به عقب باز می‌گردد و تعدادی فراز و نشیب کوچک در طول مسیر ایجاد می‌کند. معامله گران معمولاً این را به عنوان یک مکث موقت می بینند و انتظار دارند روند اولیه به زودی از سر گرفته شود. از سوی دیگر الگوی پرچم نزولی برعکس عمل می کند. قیمت یک حرکت نزولی سریع دارد و سپس در چند نوسان کوچک قبل از روند نزولی کلی سقوط می کند. برای ترسیم الگوی پرچم، باید از هر نوسان به بالا و پایین خطوط بکشید. اگر به درستی ترسیم شوند، تصویر یک پرچم را روی میله ایجاد می کنند. الگوی پرچم یکی دیگر از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که برای مبتدیان مناسب است.

4. الگوی سر و شانه(The head and shoulders)

الگوی سر و شانه؛ یکی از الگوهای کلاسیک

الگوی سر و شانه یکی از محبوب ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است. حتی معامله گرانی که هرگز از نمودار استفاده نمی کنند اغلب نام آن را می شنوند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند. الگوی سر و شانه دقیقاً مانند اسمش به نظر می رسد. یک حرکت صعودی کوچک قیمت و سپس یک عقب نشینی وجود دارد. قبل از اینکه قیمت دوباره بالا برود یک روند صعودی بزرگ دارد. سپس حرکت کوچک دیگری مانند حرکت اول ایجاد می شود. هر دو تاب کوچکتر از شانه ها هستند، تاب سر وسط بزرگتر است. الگوی سر و شانه یکی از الگوهای بازگشتی اصلی است. این الگو نشان می دهد که بازار باید به زودی به روند صعودی خود پایان دهد و روند نزولی را آغاز کند. معامله گران اغلب به دنبال کاهش قیمت ها به زیر دو سطح هستند که به آن شکاف می گویند. بعد از شکستن گردن، اکنون بهترین زمان برای ورود به بازار است.

5. الگوی مثلث(Triangles)

الگوی مثلث؛ الگوی کلاسیک تحلیل تکنیکال

الگوی مثلث یکی از رایج ترین الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال است که در آن قیمت سهام به شدت در نوسان است. نوسانات هر بار کوچکتر و کوچکتر می شوند. اگر خطوط این نوسانات را به هم وصل کنیم شکل مثلثی ایجاد می شود. مثلث ها الگوهای ادامه داری هستند و نشان می دهند که بازار پس از روند قبلی، قبل از ادامه در جهت روند اصلی در حال توقف است. سه نوع الگوی مثلثی وجود دارد:

• الگوی مثلث متقارن: در این الگو، خط بالایی مثلث به سمت پایین و خط پایین به سمت بالا شیب دارد. معامله گران اغلب این را به عنوان یک مکث در بازار قبل از ادامه آن می بینند.

• الگوی مثلث صعودی: مثلث صعودی جایی است که خط پایین بالا می رود اما خط بالایی افقی است. این نشان دهنده شکست دیگری در بازار است اما هنوز هم قدرت خرید بیشتری نسبت به فروش وجود دارد (نشانه صعودی).

• مثلث نزولی: مثلث نزولی جایی است که خط بالایی شیب دار است اما خط پایین افقی است. این نشان می دهد که فروشندگان بازار را کنترل می کنند. این نوع مثلث یک الگوی ادامه دهنده است که در روندهای نزولی دیده می شود.

کلام آخر

الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال از جمله ابزارهای کاربردی برای انجام معاملات موفق است که سالیان سال است که از این نمودارها برای تحلیل روند قیمت استفاده می کنند. به همین خاطر با استفاده از این نمودارها می توانید روند قیمت ارز دیجیتال را در آینده تشخیص دهید و تصمیم گیری راحت تری در روند انجام معاملات خود داشته باشید. در این مقاله به معرفی این الگوهای کلاسیک پرداختیم. امیدواریم برای شما مفید باشد.

شناخت ۵ تا از مهم‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی‌های قیمتی در تحلیل تکنیکال

بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهم‌ترین بخش‌های این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی ۵ مدل از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفه‌ای هم آموزش‌های خود را از آن آغاز کرده‌اند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف آماده هستید و می‌خواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش به‌سزایی دارند، چراکه این الگوها به‌صورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار می‌شوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشته‌ی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار می‌شوند؟ از این قضیه چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟!

به‌صورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار می‌شود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمت‌ها شکل می‌گیرند و تحلیل‌گران از روی این الگوها به تحلیل‌های موردنظر خود دست می‌یابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل می‌گیرند و مسیر روند، مقاومت‌ها، حمایت‌ها و …. را برای ما مشخص می‌کنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، ۵ مورد از مهم‌ترین آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی چگونه شکل می‌گیرند؟

اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، می‌بینیم که در آن‌ها منحنی‌ها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفته‌اند. الگوها زمانی شکل می‌گیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل می‌کنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد می‌شود. در واقع، خط روند از اتصال سقف‌های قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آن‌ها مقاومت هم می‌گویند) یا کف‌های قیمتی (پایین‌ترین خطوط موجود در نمودارها که به آن‌ها حمایت هم گفته می‌شود) ایجاد می‌شوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل می‌گیرند که سقف‌ها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار می‌گیرند و با اتصال آن‌ها یک شیب صعودی ایجاد می‌شود.

حالا اگر قیمت‌ها هر بار کف پایین‌تری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته می‌شود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته می‌شوند، حالا به سراغ انواع الگوها می‌رویم.

چند نوع الگوی قیمتی داریم؟

به‌صورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعه‌های این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را می‌توان به صورت زیر بررسی کرد:

وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته می‌شوند. این الگوها نشان می‌دهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل می‌گیرد که در آن برخی‌ها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف می‌شود که نشان دهنده‌ی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول می‌شود و الگوهای بازگشتی ایجاد می‌شوند. این الگوهای وقتی ایجاد می‌شوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت مخالف شدت می‌گیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی می‌توان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سه‌قلو» را نام برد.

الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته می‌شود که یک وقفه‌ی موقت در روند کلی قیمت ایجاد می‌کنند. به‌صورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد می‌کنند الگوهای بازگشتی که در آن‌ها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند می‌شود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه می‌دهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکل‌گیری این الگوها نمی‌توان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده می‌توان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.

الگوهای ادامه دهنده

نکته:

در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه می‌شود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه‌ دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!

۵ مورد از مهم‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهم‌ترین و قوی‌ترین الگوهای قیمتی را بررسی می‌کنیم که تحلیل‌گران در تحلیل‌های خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. ۵ مورد از قوی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:

الگوی سر و شانه را می‌توان محبوب‌ترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل می‌شود که دومین قله‌ی آن به نسبت قله‌های کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قله‌های کوتاه‌تر کناری‌اش، شانه می‌گویند و در نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل می‌گیرد. حالا اگر همین شکل به واسطه‌ی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته می‌شود. از روی شکل این نمودار می‌توان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازه‌ی زمانی شکل‌گیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قله‌ی اول شانه شکل می‌گیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمی‌گردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قله‌ی سر را در الگو شکل می‌دهند.

این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا می‌کند تا این که قله شانه دوم هم شکل می‌گیرد و الگو تکمیل می‌شود. حالا تحلیل‌گران تکنیکال از روی این اتفاقات می‌توانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!

الگوی کف یا سقف دوقلو، همان‌طور که از نام آن هم پیداست، به دو قله‌ یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفته‌اند. این الگو در اغلب اوقات در سقف‌های دوقلو به شکل حرف «M» و در کف‌های دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده می‌شود و یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب می‌آید. این الگو نشان دهنده‌ی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهنده‌ی تلاش برای عبور از حمایت‌ها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکل‌گیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت،‌ به‌صورت نزولی یا صعودی تغییر جهت می‌دهد.

الگوی کف و سقف دوقلو

الگوی کف و سقف سه‌قلو زمانی ایجاد می‌شود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، به‌جای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانه‌ی بالقوه‌ای برای تغییر روند به حساب می‌آید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قوی‌ترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار می‌گیرد. این الگو همچنین نشان می‌دهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کرده‌اند و موفق نبوده‌اند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقف‌های دوقلو به کف و سقف‌های سه‌قلو تبدیل می‌شوند که مدت زمان بیشتری طول می‌کشد و می‌تواند برای تحلیل‌گران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.

الگوی کف و سقف سه قلو در تحلیل تکنیکال

الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهنده‌ی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده می‌شود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته می‌شود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آن‌گاه می‌تواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچم‌ها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل می‌گیرند. از این الگو زمانی استفاده می‌شود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبه‌رو‌ باشیم، در غیر این‌صورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمی‌شود.

الگوی پرچم

این الگو نشان دهنده‌ی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفه‌ی کوچک به وسیله‌ی کانال‌های مورب یا افقی دچار اصلاح می‌شود و سپس به روند قبلی خود ادامه می‌دهد.

الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سه‌‌قلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت می‌توان آن‌ها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب می‌آید که می‌تواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیل‌گران قرار دهد. این الگو همان‌طور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم می‌شود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمت‌ها به‌صورت مکرر تکرار شده‌اند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی می‌توان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدوده‌ی نوسانی این الگو نشان دهنده‌ی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجه‌ی آن می‌توان روند آینده‌ی بازار را پیش‌بینی کرد!

الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکالسخن نهایی

گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفه‌ای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژی‌ها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آن‌ها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجه‌گیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه می‌کنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» شرکت نمایید.

برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

الگوی سر و شانه الگوی بازگشتی

به‌ طور معمول سال‌های متمادی الگوهای عمومی قیمت ، در بین سهام داران و معامله گران در تحلیل تکنیکال جایگاه خوبی داشته است و در بین ابزارهای تحلیل تکنیکال از محبوبیت خوبی برخوردار می باشد.الگوهای بازگشتی قیمت، به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی ‌می‌کند. به‌منظور آشنایی با الگوی سر و شانه که یک الگوی بازگشتی در بورس است ، با ما همراه باشید.

الگوی سرو شانه چیست؟

الگوی سر و شانه یکی از معروف ترین الگوهای کلاسیک در بازار سرمایه می باشد. این الگو یکی از قابل اعتمادترین و مشهورترین اشکال نموداری است و بسیاری از معامله گران با آن مانوس هستند. الگوی سر و شانه مهم ترین و پرکاربردترین الگوی برگشتی است و سایر الگوهای برگشتی حالت خاصی از این الگو هستند. این الگو دو نوع است سر و شانه سقف و سر و شانه کف.
الگوی سرو شانه سقف در انتهای یک روند صعودی و سر و شانه کف در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود.
اجزای این الگو عبارتند از:

الگوی سر و شانه مشتمل بر سه موج پشت سر هم می باشد. موج اول و سوم که شانه ها را تشکیل می دهند تقریبا بلندی یکسانی دارند. سر در این الگو توسط موج دوم ایجاد می شود و بلند تر از شانه هاست. در این الگو هر سه موج از خط حمایتی پیروی می کنند که به عنوان خط گردن معروف است. در آرایش سر و شانه کف این سه موج از یک خط مقاومت پیروی می کنند.

الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی است. همان‌طور که از نام‌گذاری آن مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آن‌ها تغییر جهت می‌دهد. الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قله‌ی وسط از بقیه بلندتر است. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نمودار خاصی را تشکیل می‌دهد که نشان‌گر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربه‌های کسب‌شده، الگوی سر و شانه یکی از قابل‌اعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان می‌دهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.

معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل می‌گیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمی‌گردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر می‌رود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیه‌ی خود باز می‌گردد. درنهایت، قیمت یک‌بار دیگر افزایش می‌یابد، اما این بار به قله‌ی اول رسیده و روند نزولی به خود می‌گیرد.

الگوی سر و شانه سقف

این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخ‌داده و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت می‌شود. در الگوی سر و شانه سقف، ما شاهد سه قله خواهیم بود. در بین این قله‌ها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که درواقع همان قسمت “سر” الگو هست و دو قله مجاور آن‌که ارتفاع کمتری دارند، شانه‌های چپ و راست را تشکیل می‌دهند. به تصاویر زیر دقت نمایید:


به‌منظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتی‌که قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. نکته قابل‌توجه این است که در الگوهای سر و شانه، بین شانه چپ و سر باید واگرایی باشد، ایجاد واگرایی تأییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.

اهمیت شیب‌خط گردن در الگوی سر و شانه سقف

خط گردن در الگوی سر و شانه سقف معمولاً شیب ملایم و رو به بالایی دارد. برخی اوقات این خط افقی می‌شود. ولی این دو حالت تفاوت چندانی باهم ندارند. هرگاه خط گردن در الگوی سر و شانه سقف دارای شیب نزولی شود، نشانه ضعیف بودن بازار است و اغلب به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل می‌گیرد. تحلیل‌گر تا شکسته شدن خط گردن صبر می‌کند و اگر قصد فروش داشته باشد باید کمی بیشتر صبر کند؛ زیرا در حالتی که شیب‌خط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر می‌شود. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است؛ ولی بازهم این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر می‌شود.

تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه سقف)

حد زیان الگو، بالای شانه راست قرار می‌گیرد. البته در بعضی مواقع الگوهای سر و شانه‌ای به وجود می‌آیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت می‌توانید حد زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئن‌تری داشته باشید.

برای به دست آوردن حد سود کافی است فاصله قسمت سر تا خط گردن را اندازه‌گیری کرده و از مکانی که خط گردن شکسته می‌شود به سمت پایین اعمال کنید. به‌عنوان نمونه به تصویر زیر دقت نمایید:

الگوی سر و شانه کف

این الگو بانام سر و شانه معکوس هم شناخته می‌شود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو می‌شود. این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکل‌گرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیل‌شده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیل‌دهنده بخش “سر” الگو هست. به‌منظور درک بهتر توضیحات ارائه‌شده، به تصویر زیر دقت نمایید:

همین‌طور به‌منظور آشنایی با این الگو در چارت واقعی، به تصویر زیر دقت نمایید:

به‌منظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، باید منتظر شکست خط گردن بود. به این شکل که هرچقدر شکست قوی‌تر انجام شود بهتر است. همچنین درصورتی‌که بعد از شکست خط گردن از ورود به پوزیشن جا ماندیم، باید منتظر پولبک به خط گردن ماند تا در آنجا بتوان با شرایط بهتری وارد پوزیشن خرید شد.

تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه کف)

در این الگو حد زیان، زیر شانه سمت راست قرار می‌گیرد؛ اما برای افرادی که قصد انتخاب حد زیان مطمئن‌تری دارند، زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان است. البته این موضوع را در نظر داشته باشید که فاصله شانه راست تا سر بیش‌ازاندازه بزرگ نباشد. حد سود این الگو نیز برابر بافاصله سر تا خط گردن است که باید از نقطه‌ای که خط گردن شکسته می‌شود، به سمت بالا اعمال کنیم. به همین منظور برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید:

تفاوت‌های الگوهای سر و شانه سقف و کف

در الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس نیز شکسته شدن خط گردن برای کامل شدن آن ضروری است و تکنیک‌های محاسبه قیمت‌های هدف مانند الگوی سر و شانه‌های سقف است. تنها تفاوت جزئی که در کف می‌تواند وجود داشته باشد این است که تمایل بیشتری برای حرکات بازگشتی به سمت گردن وجود دارد که بعد از موج نزولی اتفاق می‌افتد.

روش مناسب‌تر برای بررسی این تفاوت، این است که هر بازار پس از فقط یک رکود یا سکون می‌تواند نزول کند. کاهش تقاضا یا تمایل برای خرید در میان معامله گران اغلب برای هدایت بازار به سمت نزول کافی است؛ اما بازار پس از سکون و ناکارایی نمی‌تواند ناگهان صعود کند. قیمت‌ها تنها در صورت برتری یافتن تقاضا بر عرضه و هجوم بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان می‌توانند صعود کند.

دوره زمانی الگوی سر و شانه

چارچوب زمانی الگوی سر و شانه می تواند از چند هفته تا چند ماه را پوشش دهد. هر چه زمان این الگو طولانی تر باشد این الگو دقیق تر است. ضمنا حالت واقعی قیمت ها معمولا به اندازه کافی نرمال و متقارن نیستند و آرایش سر و شانه گاهی اوقات وضوح نخواهد داشت. همچنین خط گردن به ندرت افقی خواهد بود.

نقطه نظرات داد و ستد

الگوی سر و شانه همواره بصورت یک الگوی منظم و متقارن شکل نمی گیرد. به نکات زیر توجه کنید:

  1. حجم معاملات در این الگو رفته رفته کم می شود. یعنی حجم معاملات در شانه چپ بیشتر از سر است و در قسمت سر بیشتر از شانه راست.
  2. هنگام شکست خط گردن حجم معاملات به طرز محسوسی با افزایش همراه است.
  3. بیشتر اوقات شیب خط گردن صفر یا نزدیک صفر است. اگر این شیب مثبت باشد نشان از قدرت روند صعودی است و در مواقعی نادر این شیب می تواند منفی باشد.
  4. الگوی سر و شانه اکثرا با واگرایی بین قیمت و حجم تایید می شود.

هدف قیمت الگوی سر و شانه کف: قیمت نقطه شکست – ((قیمت خط گردن – پایین ترین قیمت سر) * 74%)

آرایش سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو نیز در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و مانند حرف M است. در این آرایش خطی موازی روبه روی سطح مقاومت کشیده می شود که دو قله را به هم وصل می کند. این خط جهت شاسایی خط گردن در نظر گرفته می شود. پیش از اینکه قیمت ها از نقطه A عبور کنند، سطح حمایت در برابر قیمت ها بوجود آمده و زمانی که این خط شکسته می شود به یک خط مقاومت مهم و قوی تبدیل خواهد شد. قیمت ها در برخورد با نقطه B به سطح حمایت برگشت می کنند. این سطح اکنون به عنوان خط گردن مطرح است. حرکت قیمت ها طوری است که سطح حمایت شکسته می شود البته ممکن است که با تلاش خریداران قیمت ها به حمایت شکسته شده بر گردد. اگر این خط مقاومت در برابر فشار خریداران دوام بیاورد انتظار می رود قیمت ها سقوط کند.

هدف قیمت: قیمت خط گردن – ((قیمت بالاترین سقف دو قله – قیمت خط گردن)*72%)

آرایش کف دوقلو

آرایش کف دوقلو مانند حرف W است و یک تصویر درون آینه از الگوی سقف دوقلو است. بنابراین ویژگی ها، مسائل بالقوه، علامت ها، نقطه نظرات معامله گران به طور مشابه در این الگو قابل استفاده است.

هدف قیمتی کف دوقلو: قیمت سقف میانه + ((قیمت سقف میانه – قیمت از کمترین کف دوقلو)*66%)

سخن آخر

الگوی سر و شانه، یکی از الگوهای بازگشتی است که پس از تشکیل ساختار الگو در انتهای روند، انتظار چرخش روند وجود دارد. در الگوی سر و شانه سقف، انتظار ریزش و در الگوی سر و شانه کف، انتظار رشد قیمت را خواهیم داشت. از این الگو می‌توان برای تشخیص‌ اصلاح‌های مقطعی نمودار و یا چرخش روند اصلی نمودار استفاده کرد.

حرکات و الگوهای قیمتی و عوامل تشکیل آن‌ها

حرکات قیمت

الگوی قیمتی یا الگوهای نمداری از جمله محبوب ترین روش‌های تحلیلی در تحلیل تکنیکال است. الگوی قیمتی به ما کمک می‌کند تا سقف‌ها و کفه‌ای قیمتی در بازار را بشناسیم و با توجه به آن‌ها عکس‌العمل مناسبی برای خرید یا فروش و یا نگه‌داری معاملات باز خود انجام دهیم. این الگوها معمولاً حدود حد سود و یا حد زیان را نیز در معاملات به ما نشان می‌دهند. الگوی قیمتی به دو دسته الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند.

الگوهای قیمتی نتیجه رفتارهای انسان هستند. این الگوها مستقیماً از اطلاعاتی که در بازارها در جریان است به دست می‌آیند. مشارکت کندگان در بازار سعی می‌کنند درخواست‌های خرید خود را بالای مقاومت و درخواست‌های فروش خود را زیر آن‌ها ثبت کنند. این رفتارهای آگاهانه توسط معامله گران بازار باعث ساخته‌شدن الگوی قیمتی می‌شوند. وقتی قیمت به خط روند و یا اندیکاتورها، کانال‌ها و یا موارد دیگر برخورد می‌کند موجب افزایش حجم معاملات در جهت و یا خلاف جهت روند می‌شود. و این واکنش‌ها باعث ایجاد الگوهای قیمتی در بازار می‌شوند.

برای اینکه بفهمیم یک الگو از جنس بازگشتی است و یا ادامه‌دار باید به دو عامل مهم توجه کنیم:

  • ذات الگو
  • جهت روند فعلی

الگوهای صعودی در روندهای صعودی و الگوهای نزولی در روندهای نزولی باعث ایجاد ادامه در روند فعلی می‌شوند و به آنا الگوهای ادامه‌دهنده می‌گوییم. الگوی صعودی در روند نزولی و الگوی نزولی در روند صعودی باعث به وجود آمدن الگوهای بازگشتی و تغییر روند فعلی می‌شود و به آن‌ها الگوهای بازگشتی می‌گوییم.

شرط های مهم برای الگوهای بازگشتی:

برای داشتن یک بازگشت مطمئن باید روند کاملاً شفافی را در نمودار تشخیص داد و هر چه روند بزرگ‌تر و گسترده‌تر باشد، احتمال یک بازگشت بیشتر است.

یکی دیگر از دلایل جذابیت الگوها در تحلیل تکنیکال این است که معمولاً الگوها از تعداد زیادی کندل تشکیل می‌شوند و برعکس الگوهای شمعی که معمولاً از یک و یا حداکثر ۳ کندل تشکیل می‌شوند، الگوهای قیمتی از تعداد بیشتری کندل تشکیل می‌شوند و این خود دلیل بر مطمئن‌تر بودن آن‌ها است.

بسیار از الگوها یک حداقل و یا حداکثر سطح قیمتی را در خود دارند که از آن‌ها می‌توان به‌عنوان حد سود و یا حد زیاد استفاده کرد.

الگوهای قیمتی معروف:

  • الگو V در سقف و کف
  • الگوی دوقلوی سقف و کف
  • الگوی qm
  • الگوی ۳ قلوی سقف و کف
  • الگوی مثلت متقارن صعودی و نزولی
  • پرچم‌های صعودی و نزولی
  • سقف‌ها و کف های گرد
  • کانال‌های صعودی و نزولی
  • الگوی فنجان

الگوهای قیمتی صعودی و یا نزولی بودن را در بازار مشخص می‌کنند و همچنین در درون خود اهداف قیمتی و اهداف خروج از بازار را در خود دارند و شناخت آن‌ها برای هر تحلیل‌گر تکنیکالی لازم است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.