ماجراهای توییتر، ماسک و دردسر جدید آمریکا
طی ماههای گذشته پولدارترین مرد جهان با فعالیت در حساب توییتریاش حاشیههایی را ایجاد کرد و این کار به جایی رسید که اکنون درباره لزوم بازبینی فعالیتهای تجاری او توسط مقامات دولت آمریکایی مباحثی مطرح میشود.
به گزارش ایسنا، ایلان ریو ماسک یک کارآفرین و شخص نامدار در زمینهٔ تجارت محسوب میشود. او بنیانگذار، مدیرعامل و مهندس ارشد اسپیساکس؛ سرمایهگذار، مدیرعامل و طراح محصولات تسلا، آیانسی؛ بنیانگذار دبورینگ کمپانی و یکی از بنیانگذاران مشترک نیورالینک و اوپنایآی است.
شاید ماسک نخستین مدیر تجاری آمریکایی یا سلبریتی نباشد که درگیر سیاست خارجی میشود اما ثروت و تمایلش به شیطنت، اگر نخواهیم به قراردادهای دفاعی چند میلیارد دلاری او اشاره کنیم، باعث میشود نتوان ماسک را نادیده گرفت.
طی ماههای گذشته ماسک با سهامداران توییتر دیدار کرد و به دنبال جلب حمایت آنها از پیشنهاد خریدش برآمد. او معتقد بود که توییتر باید یک شرکت خصوصی شود تا بتواند رشد کرده و به یک پلتفرم واقعی برای آزادی بیان تبدیل شود. پس از پیشنهاد خرید توییتر، بسیاری از سهامداران سراغ توییتر رفته و از این شرکت خواستند اجازه ندهد فرصت برای یک قرارداد، از دست برود. با این حال هیات مدیره توییتر تصمیم گرفت با ماسک گفتوگو و اطلاعات بیشتری درباره توانایی وی برای تکمیل این قرارداد دریافت کند.
پس از آن اعلام شد ایلان ماسک برای خرید توییتر به ارزش ۴۴ میلیارد دلار قرارداد بسته و این لحظه مهمی برای شرکت ۱۶ ساله توییتر بود که به یکی از تاثیرگذارترین صحنههای عمومی جهان تبدیل شده و با سلسله چالشهایی روبرو شده بود. اما ماسک که خود را مدافع سرسخت آزادی بیان میدانست، از نظارت بر محتوا در توییتر انتقاد کرده و میخواهد الگوریتم اولویت دهنده توییتها عمومی باشد و با دادن قدرت بیش از حد در این سرویس به شرکتهایی که تبلیغ می کنند، معترض بود.
در ادامه محافظه کاران از چشم انداز کنترلهای کمتر به وجد آمدند در حالی که برخی از مدافعان حقوق نگران افزایش نفرت پراکنی بودند تا اینکه ماسک در بیانیهای اعلام کرد آزادی بیان بستر یک دموکراسی کارآمد است و توییتر میدان شهر دیجیتالی است که در آن مسائل مهم آینده بشریت به بحث گذاشته میشوند و به توییتر هشدار داد اگر این شرکت اطلاعات مورد درخواست وی درباره حساب های جعلی را فراهم نکند، ممکن است قرارداد خرید ۴۴ میلیارد دلاری این شرکت شبکه اجتماعی را فسخ کند و این مسئله گفته شد که ممکن است خرید توییتر اتفاق نیافتد.
اما تهدید ایلان ماسک برای برهم زدن قرارداد با ریزش ارزش سهام شرکتهای فناوری از جمله شرکت خودروسازی برقی تسلا به دلیل نگرانی سرمایه گذاران نسبت به کندی رشد اقتصادی و نرخ بهره بالاتر در مواجهه با تورم بیسابقه، همزمان شد. وکلای ماسک هم در نامه به توییتر، درخواستش برای جزییات مربوط به حسابهای ربات را مورد تاکید قرار داده و اعلام کردند او حق دارد به قرارداد خرید خاتمه دهد زیرا توییتر با عدم ارائه اطلاعات درخواستی او، تعهدات خود را به شکل آشکاری زیرپا گذاشته است؛ توییتر هم در پاسخ به این نامه، در بیانیهای اعلام کرد قصد دارد این توافق را بر اساس شرایط توافق شده کامل کند همچنین این شرکت به فراهم کردن اطلاعات به ماسک برای اجرای این معامله مطابق با شرایط توافق شده، ادامه خواهد داد.
اندکی بعد پولدارترین مرد جهان اما اعلام کرد قرارداد خرید توییتر را لغو میکند زیرا این شرکت شبکه اجتماعی مفاد متعدد توافق خرید را نقض کرده و طبق ادعای وکلایش توییتر در پاسخگویی به درخواستهای متعدد اطلاعات درباره حساب های ساختگی یا ربات در این پلتفرم که برای کارآیی تجاری این شرکت اهمیت دارد، کوتاهی کرده است.
یکی دیگر از دلایل کنارهگیری این توافق اینطور اعلام شد که توییتر، مدیران ارشد و یک سوم از تیم مستعد خود را اخراج کرده که نقض تعهد توییتر برای حفظ تشکیلات فعلی خود است. به دنبال بحبوحه حقوقی توییتر با ایلان ماسک و افشاگری مدیر امنیتی سابق این شرکت، افزایش استعفای کارمندان این شبکه اجتماعی افزایش مشاهده شد.
مدیران توییتر در جلسهای که با کارمندان این شرکت داشتند، اعلام کردند نرخ کاهش کارمندان در حال حاضر ۱۸.۳ درصد است؛ کارمندان توییتر به رویترز گفتند ماهها سردرگمی مربوط به خرید توییتر توسط ایلان ماسک، باعث شده بعضی از کارمندان از توییتر فراری شوند. پاراگ آگراوال، مدیرعامل توییتر، تلاش کرد به کارمندان این شرکت اطمینان دهد که اتهامات وارد شده توسط زاتکو، از نظر بنیادی، فنی و تاریخی، نادرست است.
از سوی دیگر بر اساس توافق خرید، اگر ماسک نمیتوانست قرارداد خرید را به دلایلی مانند مشکل تامین فاینانس یا مخالفت رگولاتوری، تکمیل کند باید یک میلیارد دلار خسارت به توییتر پرداخت کند اما اگر ماسک خود به این قرارداد خاتمه دهد، پرداخت چنین خسارتی در کار نخواهد بود. در مقابل توییتر از استخدام شرکت حقوقی "واچتل، لیپتون، روزن اند کاتز" برای شکایت از ایلان ماسک که از قرار داد ۴۴ میلیارد دلاری خرید این شرکت اجتماعی پا پس کشیده بود، خبر داد. این شرکت با استخدام "واچتل" به وکلایی نظیر بیل ساویت و لئو استراین دسترسی پیدا خواهد کرد که به عنوان رئیس دادگاه دِلاویر عمل میکنند که به این پرونده در آنجا رسیدگی خواهد شد.
ای پایان ماجرا نبود و پس از مدتی ایلان ماسک دوباره موضع خود را تغییر داد و اعلام کرد آماده خرید توییتر است. او پیشنهاد کرد توافق ۴۴ میلیارد دلاری اولیه برای خرید توییتر را ادامه دهد و خواستار پایان شکایت این شرکت برای دریافت خسارت از او شد؛ چنین توافقی، ایلان ماسک را مسئول یکی از پرنفوذترین پلتفرمهای شبکه اجتماعی جهان می کند و به ماهها دعوای حقوقی که به برند توییتر صدمه زده و ماسک را برای رفتار دمدمی شهره کرده بود، پایان می دهد. اما گزارشها حاکی از آن است توافقی ایجاد نشده و مشخص نیست در نهایت چه تصمیمی گرفته میشود همچنین به تازگی توییتر در اسناد دادگاه اعلام کرد مقامات فدرال سرگرم تحقیق از ایلان ماسک به دلیل رفتارش در قرارداد خرید ۴۴ میلیارد دلاری این شرکت شبکه اجتماعی، هستند.
ماسک توییتر را دارایی توصیف کرد که برای مدت طولانی سرزندگی نداشت و گفت واضح است که من و سرمایه گذاران دیگر اکنون پول اضافی برای خرید توییتر پرداخت می کنیم اما پتانسیل بلندمدتی که توییتر دارد، از نظر من از ارزش فعلی آن بسیار بزرگتر است. گفته می شود او در تلاش برای تهیه پول برای خرید توییتر است و بعضی از کارشناسان می گویند ممکن است مجبور شود حدود سه میلیارد دلار سهام تسلا را پس از انتشار گزارش سه ماهه این شرکت، بفروشد.
ماجراهای اظهارات توییتری ماسک به خرید این شبکه اجتماعی ختم نشده و طبق اعلام بلومبرگ، پولدارترین مرد جهان این اواخر وارد حوزه ژئوپلیتیکی پرخطر شده و پیشنهادهایی را به روسیه برای پایان جنگ در اوکراین و حل و فصل مسئله حاکمیت تایوان، داده است. توییتها و اظهارنظرهای عمومی ایلان ماسک، روسای جمهور و وزیران خارجه در سراسر اروپا را عصبانی کرده و به شکل ناخوشایندی، تحسین رقبای آمریکا را برانگیخته است.
ایلان ماسک ظاهرا با پتانسیل بنیادی تامین سرمایهها توییتهایش جنجال به پا کرده است و اخیرا تهدید کرد حمایت مالی برای سرویس اینترنت ماهوارهای استارلینک شرکت اسپیس ایکس در اوکراین را قطع خواهد کرد.
این واکنشهای ماسک به جایی رسیده که به تازگی اعلام شد مقامات دولت بایدن در حال بررسی این مسئله هستند که آیا بعضی از فعالیتهای تجاری ایلان ماسک مانند قرارداد خرید توییتر و شبکه ماهوارهای استارلینک اسپیس ایکس، باید هدف بازبینی ملی قرار بگیرد؟
منابع آگاه به بلومبرگ گفتند بحث درباره بازبینی فعالیتهای تجاری ماسک در مراحل اولیه قرار دارد و مقامات دولت آمریکایی در حال بررسی ابزارهایی است که به دولت فدرال اجازه میدهد برای بازبینی فعالیتهای تجاری او از آنها استفاده کنند؛ اما یک احتمال برای بازبینی فعالیتهای ایلان ماسک، استفاده از قانون مربوط به سرمایه گذاری خارجی در آمریکاست که تحت مجموعه وزارت خزانهداری قرار میگیرد.
تحلیل بنیادی سهام چیست؟
در سالهای اخیر علاقهی سرمایهگذاران به بازار سهام رشد چشمگیری داشته است؛ برای نمونه فقط در سال ۲۰۱۴، شرکت ملی سپردهگذاری اوراق بهادار هند (NSDL) و خدمات سپردهگذاری مرکزی محدود (CDSL)، یعنی دو شرکت سپردهگذاری ملی، حساب ۱۳۰۰,۰۰۰ سرمایهگذار جدید را اضافه کردهاند. اگرچه پتانسیل بالای بازدهی بازارهای سهام موجب جذب سرمایهگذاران بسیاری شده است ولی تعداد کمی از این سرمایهگذاران آمادگی رویارویی با زیانهای عظیم ناشی از سرمایهگذاری در سهام نامناسب را دارند. بنابراین بسیار مهم است که پیش از سرمایهگذاری، شرکتهایی را که قصد داریم در آنها سرمایهگذاری کنیم بهخوبی بشناسیم. در این مقاله یکی از روشهای متداول تحلیل سهام یعنی روش تحلیل بنیادی سهام را معرفی میکنیم.
تحلیل بنیادی سهام
تحلیل بنیادی یعنی سرمایهگذار سوددهی آیندهی یک شرکت را بر اساس محیط کسبوکار و عملکرد مالی آن تجزیهوتحلیل میکند. در تحلیل بنیادی، هم جنبههای کیفی و هم جنبههای کمّی شرکت مورد توجه قرار میگیرد و بر اساس این جنبهها، شما (یعنی سرمایهگذار) در مورد سرمایهگذاری در سهام آن شرکت تصمیمگیری میکنید. مسئلهی اصلی در اینجا ارزیابی بهرهوری کلی عملیاتها، رشد آتی و پتانسیل سودآوری آن شرکت است.
تحلیل بنیادی با شاخهی دیگر تحلیل سهام که تحلیل فنی (technical analysis) نامیده میشود، تفاوت دارد. در تحلیل فنی به عملکرد مالی شرکت چندان توجه نمیشود و تصمیمهای مربوط به سرمایهگذاری بر اساس الگوهای سوابق قیمت سهام شرکت گرفته میشود.
انواع تحلیل بنیادی کدام است
دو نوع تحلیل بنیادی وجود دارد: تحلیل بنیادی کمّی و تحلیل بنیادی کیفی. در تحلیل بنیادی کمّی تلاش میکنید تا جنبههای کلیدی و قابل سنجش عملکرد شرکت را ارزیابی کنید، در حالیکه در تحلیل بنیادی کیفی شما به دنبال رسیدن به درک درستی از جنبههای مهمی هستید که با اعداد قابل توضیح نیستند. از این رو بهطور غیررسمی به تحلیل کیفی، بررسی بهداشتی (hygiene check) نیز گفته میشود. در زیر نگاهی به این دو مفهوم میاندازیم:
تحلیل کمّی چیست
تحلیل کمّی جنبهای از تحلیل بنیادی است که به شما امکان میدهد تا عملکرد مالی شرکت را از طریق مقادیر عددی درک کنید و سپس این مقادیر عددی را با دادههای عملکرد سایر شرکتهای مشابه و همچنین سابقهی عملکرد همان شرکت مقایسه کنید. از این طریق میتوانید متوجه شوید که عملکرد آن شرکت در مقایسه با شرکتهای همتای خود و نسبت به عملکرد خود در سالهای گذشته چگونه است.
تحلیل کمّی بهطورکلی با استفاده از نسبتهای مالی یا برآوردهای درآمد انجام میشود. دادههای موردنیاز برای این ارزیابی، از صورت درآمد و ترازنامه (یعنی دو صورت مالی اصلی شرکت) بهدست میآید. صورت مالی مهم سوم یعنی صورت جریان وجوه نقد نیز در نظر گرفته میشود.
ترازنامه صورتی از داراییهای شرکت یعنی هر آنچه شرکت مالک آن است و نیز بدهیهای آن در مقطع خاصی از زمان است. صورت درآمد در مورد درآمدها، هزینههای متحملشده و سود یا زیان ایجادشده در طول دورهای مشخص، اطلاعاتی بهدست میدهد که به سرمایهگذار کمک میکند تا با استفاده از منابع گوناگون، شناختی از درآمد شرکت بهدست بیاورد و متوجه شود که شرکت برای تولید درآمد خود، باید چه هزینههایی را متقبل شود و آیا به اندازهای درآمد دارد که بتواند تعهدات مالی خود را انجام بدهد. صورت جریان وجوه نقد بهطور ویژه بر جابجایی وجوه نقد به داخل و خارج از آن کسبوکار تمرکز دارد. البته شرکتها در بیشتر موارد پول را بلافاصله قبل یا بعد از فروش، دریافت یا پرداخت نمیکنند. بنابراین ممکن است جریان پول با درآمدها و هزینههای واقعی شرکت متفاوت باشد.
تحلیل کمّی دارای دو جنبهی کلیدی است:
تحلیل کمّی شامل چه مواردی است
تحلیل نسبت (Ratio analysis)
این رویکرد مستلزم محاسبهی نسبتهای اساسی مشخصی برای اظهار نظر در مورد عملکرد شرکت در طول یک دوره و قیمت سهام آن در مقایسه با سایر شرکتهاست. برای هر شرکت ۵ مجموعه از نسبتها محاسبه میشود که شاملِ نسبتهای فعالیت یا بهرهوری (activity or efficiency ratios)، نسبت نقدینگی (liquidity ratio)، نسبت توانایی پرداخت بدهی (solvency ratio)، نسبت سودآوری (profitability ratio) و تقسیم عددی بر مضرب بازار (market multiples) است.
درآمدهای پیشبینی شده
ارزش یک سهم برای شما (یعنی خریدار)، مانند هر چیز قابل خریداری دیگری برابر است با سود و منافعی که انتظار دارید در آینده از آن بهدست بیاورید. منفعتی که از سرمایهگذاری در سهام بهدست میآورید، شامل افزایش ارزش مالی آن سهام و سود سهام دورهای است که شرکت برای آن سهام میپردازد. سود سهام بخشی از درآمد سالیانهی شرکت است که شرکت آن را بهصورت نقدی بین سهامداران توزیع میکند. بنابراین میزان سود سهامی که در آینده دریافت خواهید کرد، مستقیما با درآمد آتی شرکت مرتبط خواهد بود. از این رو لازم است سود سهامی را که میتوانید در آینده انتظار داشته باشید، پیشبینی و برآورد کنید.
به علاوه ارزش سهام شرکت زمانی افزایش پیدا میکند که بتوانید انتظار داشته باشید که درآمدهای آن شرکت در پتانسیل بنیادی تامین سرمایهها آینده افزایش پیدا کند. بنابراین اگر بهنحوی بتوانید درآمدهای آتی شرکت را پیشبینی کنید، میتوانید قیمتی را که مایلید برای خرید سهام آن شرکت بپردازید، محاسبه کنید. این فرآیند پیشبینی درآمد (earnings projection) نامیده میشود. به منظور برآورد درآمدهای آتی باید فروش آتی، درآمد بهدست آمده از سایر منابع و هزینههای شرکت را نیز برآورد کنید. فروش تنها زمانی افزایش مییابد که شرکت برای تولید محصولات بیشتر در آینده داراییهای بیشتری داشته باشد؛ برای این منظور شرکت به بودجهی بیشتری نیاز خواهد داشت که میتواند آن را از طریق وام و صدور سهام بیشتر تأمین کند. بنابراین شما باید تمام صورتهای مالی شرکت را پیشبینی و برآورد کنید. برای انجام این کار باید از سابقهی عملکرد شرکت و برآوردهای خاصی استفاده کنید. تمامی این مسائل مواردی هستند که در حوزهی ارزشگذاری سهام (equity valuation) قرار میگیرند.
تحلیل کیفی چیست
تحلیل کمّی یک مزیت واضح دارد و آن ساده کردن کل تحلیل به چند عدد است، ولی محدودیتهایی هم دارد مثلا اینکه نمیتوان با استفاده از آن جنبههای کیفی مهم کسبوکار را تحلیل کرد. برای مثال به هیچوجه نمیتوان کیفیت مدیریت شرکت را که برای سرمایهگذاران اهمیت زیادی دارد، با اعداد و ارقام اندازهگیری کرد و ارزیابی آن نیازمند استفاده از تحلیل کیفی است.
تحلیل کیفی فرمولمحور نیست. کیفیت چیزی ذهنی و فردی است که باید بهصورت انفرادی و توسط هریک از سرمایهگذاران مورد قضاوت قرار بگیرد. بعضی از پاسخهایی که سرمایهگذاران در زمان انجام تحلیل کیفی به دنبال آن هستند به ساختار صنعتی، کیفیت مدیریت، درآمدها و هزینهها، حاکمیت شرکتی (corporate governance)، داراییها و بدهیهای آن شرکت مرتبط است. بعضی از این موارد در زیر فهرست شده و بهطور مختصر شرح داده شده است.
ماهیت کسبوکار:
- میزان سودآوری و نرخ رشد مورد انتظار صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند چقدر است؟
- برای شرکتهای جدید، وارد شدن به آن صنعت و گرفتن سهم بازار از شرکتهای موجود چقدر آسان است؟
- چه گروهی بر بازار مسلط است؟ شرکتهای فعال در این صنعت، مشتریان یا تأمینکنندگان؟
- گروه مسلط بر بازار چقدر قدرت چانهزنی دارد؟
حاکمیت شرکتی:
حاکمیت شرکتی به مجموعهی شیوههای تعیینشده توسط شرکت اشاره دارد که تضمین میکند منافع سهامداران در معاملات آن شرکت در درجهی نخست اهمیت قرار میگیرد. دو مورد از مهمترین الزامات قانونی که در این رابطه شرکتها باید به آن پایبند باشند، تشکیل هیئت مدیرهای برای پیشبرد منافع سهامداران و انجام حسابرسیهای دورهای است که نشان بدهد در حسابهای شرکت هیچ اشکالی وجود ندارد.
بعضی از پرسشهای سرمایهگذاران در ارتباط با حاکمیت شرکتی عبارت است از:
- هیئت مدیره از چند نفر تشکیل شده است؟
- در هیئت مدیره چند مدیر مستقل وجود دارد؟
- آیا این مدیران مستقل واقعا مستقلاند یا بهنحوی با مدیریت مرتبط هستند (مثلا نسبت خانوادگی دارند، از کارکنان سابقاند و …) و منافع مدیریت را به منافع سهامداران ترجیح پتانسیل بنیادی تامین سرمایهها میدهند؟
- حسابرسی حسابهای شرکت چند وقت یکبار انجام میشود و حسابرسان تا چه حد مستقلاند؟
کیفیت درآمدها:
- منبع اصلی درآمدهای شرکت عملیاتهای اصلی شرکت است یا منابع دیگری که ممکن است در دورههای آتی ادامه پیدا نکند؟
- چه نسبتی از درآمد شرکت و مطالبات آتی نقد است؟
- چه نسبتی از درآمد شرکت غیرنقدی است (برای نمونه سود حاصل از افزایش ارزش داراییها)؟
- هزینههای اصلی کدامند؟ آیا انتظار میرود که تکرار شوند؟
- چه نسبتی از هزینهها غیرنقدی است (برای نمونه هزینههای استهلاک)؟
ماهیت داراییها و بدهیها:
- شرکت بر روی چه داراییهایی سرمایهگذاری کرده است و این داراییها چقدر قدیمیاند؟
- شرکت چقدر بر روی جایگزینی و نگهداری داراییهای قدیمی سرمایهگذاری کرده است؟
- شرکت بر روی چه داراییهای جدیدی سرمایهگذاری میکند؟ آیا این سرمایهگذاری موجب افزایش درآمدهای آتی خواهد شد؟ آیا سرمایهگذاری بر این داراییها به معنی ورود به صنعتی دیگر یا تولید محصولی متفاوت است؟
- بودجهی این داراییها چگونه تأمین میشود؟ از طریق وام، منابع مالی شرکت یا صدور سهام جدید؟ آیا این داراییها درآمد کافی برای بازپرداخت وامها ایجاد خواهند کرد؟
- بدهی شرکت چقدر است؟
- این شرکت از وامهای خود برای چه هدفی استفاده میکند؟
چه رابطهای میان تحلیل کمّی و تحلیل کیفی وجود دارد
تحلیل کمّی و تحلیل کیفی همدیگر را تکمیل میکنند و هریک جنبههایی دارد که دیگری فاقد آن است. بنابراین معمولا سرمایهگذاران از هر دو تحلیل با هم استفاده میکنند. تحلیل کمّی بیشتر تحلیلی در مورد «چیستی» است و به دنبال توضیح این مسئله است که امروز صورتهای مالی شرکت به چه صورتاند و در آینده به چه صورت خواهند بود. ولی تحلیل کیفی، تحلیلی در مورد «چگونگی» است. تحلیل کیفی به دنبال یافتن دلایلی در درون شرکت است که به شرکت کمک میکند تا در آینده به موفقیت دست بیابد. تحلیل کیفی دلیل بهدست آمدن ارقام محاسبهشده با استفاده از تحلیل کمّی را روشن میکند.
رویکردی که این دو نوع تحلیل را بههم پیوند میدهد، چارچوب اقتصاد- صنعت- شرکت (EIC) یا بالا به پایین نام دارد. این رویکرد با دیدگاهی گسترده از کل اقتصاد شروع میشود و به شناسایی بخشهای خاصی از صنعت (مانند فناوری اطلاعات، بانکداری و داروسازی) میپردازد که با توجه به پیشرفتهای اخیر میتوانند عملکرد خوبی داشته باشند. این رویکرد سپس به شرکتهای خاصی در درون این بخشها محدود میشود که ارزش سرمایهگذاری کردن را دارند. اگرچه نخستین مرحلهی این تجزیهوتحلیل بیشتر کیفی است، در دو مرحلهی آخر جنبهای کمّی نیز در تحلیل وارد میشود.
پتانسیل بنیادی تامین سرمایهها
تضاد وضعیت بنیادی و عملکرد بورسی ساختمانیها
بیمه، چشمانتظار سرمایههای خارجی
افت شاخص؛ رونق نسبی معاملات
دنیای اقتصاد - بهزاد بهمننژاد: بازار سهام در حالی به پایان سال نزدیک میشود که پیش از این، شاخص کل حتی یک روز هم به مقدار خود در ابتدای سال نرسیده است. روند نزولی بورس تهران مدتها است وضعیت رکودی را در این بازار به وجود آورده است. در این شرایط، کارشناسان یکی از دلایل این امر را رکود کالایی و به ویژه افت قیمت نفت عنوان میکنند. به عقیده بسیاری از صاحبنظران اقتصاد ما به بیماری هلندی دچار است، به این معنا که وجود درآمدهای حاصل از فروش برخی منابع طبیعی (در کشور ما نفت) سبب میشود تا اقتصاد به واردات وابستگی شدیدی پیدا کند. به این ترتیب، بازار سهام نیز به عنوان آیینه یک اقتصاد باید به این بیماری مبتلا باشد. بر این اساس، ارتباط نزدیکی میان اقتصاد کشور و قیمت نفت وجود دارد. با این حال، اکنون که با افت شدید قیمت کالاها مواجه هستیم این گمانهزنی ایجاد میشود که سایر گروهها، مثلا بخشهای خدماتی، میتوانند عملکرد بهتری داشته باشند. در این میان، «دنیای اقتصاد» عملکرد و چشمانداز گروههای کوچک بورسی را ارزیابی کرده است که کاملا نشان میدهد در اقتصادی که به بیماری هلندی دچار است در رکود قیمت کالاها نمیتوان رشد قابل توجه سودآوری سایر بخشها را انتظار داشت.
موسسات مالی و اعتباری، رقیب بانکها
در این میان، حسام حسینی، کارشناس بازار سهام، در خصوص گروه بانکی میگوید: معضل اصلی بانکها موسسات مالی و اعتباری هستند که عموما بدون مجوز نیز فعالیت میکنند. موسسات مزبور با نرخهای بالا (بیش از 22 درصد مصوب بانک مرکزی) سپرده جذب میکنند و نبود نظارت لازم توسط بانک مرکزی سبب میشود سرمایهها از بانکها خارج شود و بدهی آنها به بانک مرکزی افزایش یابد. بنابراین، اگر در سال آینده فعالیت موسسات مالی محدود نشود و مذاکرات هستهای نیز به نتیجه مطلوبی نرسد، احتمالا این گروه وضعیت دشواری داشته باشند. این در حالی است که رسیدن به توافق هستهای میتواند موجب افزایش سودآوری مناسب این گروه شود.
جذابیت مقطعی مخابرات؟
عموما گروه رادیویی را با نام مخابرات میشناسند، اما مدتی است که نماد «همراه» نیز به این گروه اضافه شده است. این صنعت که وابستگی اندکی به بحث کالاها داشته، توانسته است عملکرد به نسبت بهتری را در سال جاری داشته باشد؛ در شرایطی که شاخص کل حدود 17 درصد افت داشته، این گروه کمتر از 5 درصد زیان را تجربه کرده است. به عقیده حسینی، این گروه همواره سود مشخص و مطمئنی را عاید سهامداران کرده است و در شرایط نابسامان میتواند گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری کمریسک محسوب شود. وی میافزاید: گرچه انتظار جهش سودآوری در این گروه پایین است، اما با توجه به نزدیک شدن به مجمع پایان سال آنها («اخابر» انتهای فروردین و «همراه» در اردیبهشت) و تقسیم سود بالایی که این نمادها دارند، نسبت P/ E آنها کاهش قابل توجهی پیدا میکند که میتواند جذابیت خرید را در آن زمان افزایش دهد. شرکت مخابرات حدود 10 سال است که اجازه افزایش تعرفه تلفنهای ثابت را نداشت، اما اخیرا از طریق همکدسازی توانسته اندکی افزایش نرخ دهد و هزینههای خود را جبران کند، اما این موضوع در حدی نیست که بتواند جهش سودآوری آنها را رقم زند. از سوی دیگر، نماد «همراه» وضعیت به نسبت مشابهی دارد با این تفاوت که در حال ارائه نسل سوم و چهارم تلفنهای همراه است. با این حال، در این سه پروژه نیز تاکنون پیشرفت اندکی داشته است و چشمانداز بسیار روشنی ندارد.
برق و ابهام در مطالبات دولتی
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص صنعت برق میگوید: شرکت مپنا توانسته است با توجه به عملکرد بهتر برق عسلویه و برخی دیگر از زیرمجموعهها، وضعیت بهتری را نسبت به سال گذشته داشته باشد. با این حال، بحث مطالبات از دولت همواره گریبانگیر آنها بوده است. بنابراین، با توجه به کاهش قیمت نفت و احتمال کسری بودجه دولت، دریافت این مطالبات در سایهای از ابهام است که کمبود نقدینگی مپنا را تشدید میکند. بنابراین در این گروه نیز انتظار نمیرود سودآوری جهش محسوسی داشته باشد. در رابطه با نرخ برق نیز نمیتوان انتظار رشدی از تورم انتظاری داشت و این موضوع تنها رشد هزینهها را جبران میکند و نمیتواند سبب افزایش سودآوری واقعی آنها شود.
ثبات نرخها در سه گروه
حسینی در رابطه با گروه دارویی عنوان میکند: داروییها، به ویژه زیرمجموعههای تامین اجتماعی به علت وامهای زیادی که از بانکها گرفته بودند و افزایش نرخ بهره بانکی طی یک سال اخیر، با مشکل مواجه بودند. همین امر باعث تعدیل منفی برخی نمادهای دارویی در گزارشهای 9 ماهه شد. در سال آینده اما، کاهش نرخ تورم و احتمالا کاهش نرخ بهره بانکی میتواند اندکی وضعیت آنها را بهبود بخشد. با این حال باید در نظر داشت که این گروه عموما متناسب با نرخ تورم، اجازه افزایش نرخ فروش کسب میکردند که کاهش نرخ تورم این نوع سود اسمی را محدود میکند. این تحلیلگر بورس، بازار گروه رایانه را اشباع شده میداند و میافزاید: انتظار نمیرود در آینده نزدیک، کارمزدهای مربوط به دستگاههای کارتخوان (pos) که از طریق بانک مرکزی تعیین میشود، تغییر محسوسی پیدا کند. از سوی دیگر، افزایش تعداد این دستگاهها، بازار را به حالت اشباع رسانده و آنها نتوانستهاند بازار هدف جدیدی پیدا کنند. بنابراین، رشد تعداد تراکنشها که محدود به نظر میرسد تنها عاملی است که میتواند سودآوری این گروه را تقویت کند. محصولات غذایی سومین گروهی است که از نظر حسینی وضعیت باثباتی را در پیش دارند. به عقیده وی جذابیت این گروه طی یکی، دو سال اخیر به علت رشد بالای نرخ تورم بوده است (محصولات این گروه بیشترین سهم را در سبد کالاهای مصرفی و در نتیجه شاخص تورم دارند)، بنابراین اکنون با توجه به روند کاهشی نرخ تورم، انتظار نمیرود سودآوری آنها نیز رشد بالایی را تجربه کند.
تضاد وضعیت بنیادی و عملکرد بورسی ساختمانیها
این کارشناس بازار سرمایه، وضعیت گروه انبوهسازی را بسیار ویژه میداند و میگوید: شرایط بنیادی و عملکرد آنها در بازار سهام کاملا مجزا هستند. ساختمانیها در حالی افت و خیزهای شدیدی را در بازار سهام تجربه میکنند که رکود سنگینی را در بازار مسکن شاهد هستیم و گزارشهای سالانه آنها (سال مالی آنها انتهای شهریور است) نیز تغییر محسوسی را در سودآوریها نشان نمیدهد. بنابراین به نظر میرسد این گروه برای برخی نوسانگیران جذابیت یافته و آنها در برخی شرایط باعث افت و خیز قیمتها میشوند و چشمانداز روشنی با توجه به رکود بازار مسکن برای آنها وجود ندارد. به عبارت دقیقتر، عموما سفتهبازیها است که برخلاف شرایط بنیادی موجب رشد این گروه میشود.
بیمه، چشمانتظار سرمایههای خارجی
حسینی معتقد است گروه بیمه میتوانست امسال وضعیت خوبی داشته باشد، زیرا قیمت داراییهای ثابت رشد مناسبی پیدا کردند و سود عملیاتی آنها بهتر بود. با این حال، شرکتهای بیمهای این سود را ذخیره کردند. در سال آینده نیز افزایش هزینهها اجازه تداوم رشد سودآوری را نخواهد داد و آنچه میتواند به این گروه کمک کند توافقات هستهای است که با جذب سرمایه سرمایهگذاران خارجی سود عملیاتی آنها را بهبود میبخشد.
پیشتاز گروههای بورسی
سایر واسطهگریهای مالی یا همان لیزینگها توانستهاند در سال جاری عملکرد بسیار مناسبی را در میان گروههای بورسی بر جای بگذارند. دو عامل نرخ بهره بانکی بالا، به ویژه برای نمادهایی که از طریق افزایش سرمایه تامین مالی کرده بودند (بدون هزینه) و همچنین افزایش تولیدات خودرو موجب بهبود عملکرد این گروه شد.
برای سال آینده نیز اگر تولیدات خودرو روند رو به رشد خود را ادامه دهد و آنها نیز فعالیت خود را افزایش دهند، لیزینگها میتوانند عملکرد بهتری نشان دهند. با این حال، کاهش احتمالی نرخ بهره بانکی، سودآوری این گروه را تحت فشار قرار میدهد.
نوشدارویی برای قندیها
حسام حسینی در پایان، افزایش نرخ اخیر در گروه قندی را نوشدارویی پس از مرگ سهراب خواند و گفت: این موضوع نتوانست تاثیر مثبتی بر این گروه داشته باشد. وی همچنین خشکسالی اخیر را نیز خبری منفی برای قندیها عنوان کرد، زیرا ضریب استحصال شکر از چغندر را کاهش میدهد.
این کارشناس بازار سرمایه میافزاید: اکنون قیمت تمامشده واردات و تولید داخل تقریبا یکسان شده و فضا را کاملا رقابتی کرده است که احتمال کاهش سودآوری قندیها را کاهش میدهد. با این حال، رشد سودآوری آنها از دو طریق، افزایش تعرفه واردات (حمایت از تولید) یا اجازه افزایش نرخ فروش میتواند صورت گیرد که هر دو مورد اندکی دور از انتظار هستند.
افت شاخص؛ رونق نسبی معاملات
هفته گذشته، شاخص کل بورس با افت 4/ 1 درصدی و عبور از کف 65 هزار واحدی در رقم 64 هزار و 841 واحد ایستاد. در این شرایط، 2 میلیارد و 557 میلیون سهم به ارزش 527 میلیارد تومان در 237 هزار و 983 دفعه معامله شد (با حذف معاملات بلوکی). بررسی «دنیای اقتصاد» نشان میدهد متوسط حجم و ارزش معاملات روزانه در هفته گذشته، به ترتیب 37 و 60 درصد نسبت به هفته ماقبل رشد داشتند که رونق نسبی در معاملات را نشان میدهد.
همراهی صنایع با شاخص کل
طی هفته گذشته عمده صنایع با روند شاخص کل بورس همراهی کرده و منفی شدند. به این ترتیب از 36 گروه بورسی، فقط 8 صنعت با رشد شاخص مواجه شدند. در این میان، سایر معادن، قندیها و محصولات کاغذی به ترتیب با 3/ 6، 3/ 4 و 5/ 3 درصد رشد، مثبتترین صنایع هفته گذشته بودند. از سوی دیگر، در هفته گذشته گروه ابزار پزشکی، سایر واسطهگریهای مالی و محصولات چوبی به ترتیب با 2/ 7، 6/ 6 و 6/ 5 درصد افت بدترین عملکرد را در میان گروههای بورسی به ثبت رساندند. همچنین، بررسی «دنیای اقتصاد» نشان میدهد گروههای خودرو، بانک و ماشینآلات بیشترین حجم معاملات را در هفته گذشته به خود اختصاص دادند. در این میان نیز مشاهده میشود به جز شرکتهای چندرشتهای صنعتی که رشد اندک یکدهم درصدی را تجربه کردند، سایر گروههای پرمعامله با افت شاخص مواجه بودند.
افتتاح نخستین کارخانه کنسانتره شرکت فلز تدارک فولاد مبارکه اصفهان
آیین افتتاح کارخانه کنسانتره معدن نرم، نخستین کارخانه کنسانتره شرکت فلز تدارک فولاد مبارکه اصفهان، روز دوشنبه ۱۸ مهر سال جاری، با حضور مدیرعامل و اعضای هیئتمدیره شرکت فلز تدارک و جمعی از مدیران شرکت فولاد مبارکه و مقامات محلی برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری موج، آیین افتتاح کارخانه کنسانتره معدن نرم، نخستین کارخانه کنسانتره شرکت فلز تدارک فولاد مبارکه اصفهان، روز دوشنبه ۱۸ مهر سال جاری، با حضور مدیرعامل و اعضای هیئتمدیره شرکت فلز تدارک و جمعی از مدیران شرکت فولاد مبارکه و مقامات محلی برگزار شد.
معدن نرم حدود ۱۰۰ کیلومتری عشقآباد طبس در استان خراسان جنوبی واقع شده و دارای ذخیره ۵۰۰ هزار تن سنگآهن مگنتیت است.
طی بررسیهای بهعملآمده، معدن نرم دارای پتانسیل شناختهشده هماتیت، اولیژیست، باریت، مس و سرب است و بعد از انجام مطالعات ژئوفیزیک و ژئوشیمی، ذخایر قطعی و احتمالی این پتانسیلها مشخص خواهد شد.
در محدوده ۱۹ کیلومتری معدن نرم آثار معدن کاری شدادی بهوفور دیده میشود که این خود دال بر وجود ذخایر فوقالذکر است.
این معدن از دو بخش نرم و سرتخت تشکیل شده و در حال حاضر دارای یک واحد خردایش و پیشفراوری سنگآهن مگنتیت با ظرفیت ۵۰ تن در ساعت است که کارخانه کنسانتره موجود در معدن با ظرفیت ورودی ۳۰ تن بر ساعت را تأمین میکند.
قابلتوجه است ظرفیت محصول تولیدی کارخانه حدود ۱۴۰ هزار تن کنسانتره در سال است.
پسماندهای اراک میتوانند منبع تولید انرژی باشند
ایسنا/مرکزی معاون پژوهشی دانشکده برق دانشگاه صنعتی اراک بر لزوم تجدیدنظر صنایع استان مرکزی جهت همکاری با دانشگاهها جهت رفع مشکلات استان و کشور با تکیه بر دانش و پژوهش تاکید کرد.
دکتر اسعد شمشادی در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: دانشکده برق دانشگاه صنعتی اراک دارای سه مرکز تحقیقاتی است که عبارتند از "مرکز نوآوری و فناوری در صنعت برق" که در بهمن ماه ۱۴۰۰ با همکاری برق منطقه ای باختر تاسیس شده و در حال حاضر فعالترین مرکز تحقیقاتی دانشکده است، "مرکز تحقیقاتی اتوماسیون در صنعت برق" که در مباحث کنترل و مانیتورینگ در صنایع مختلف فعالیت می کند و "مرکز تحقیقاتی فناوری های نوین در صنعت برق" که در رابطه با انرژی های نو و تجدیدپذیر مشغول به فعالیت است .
وی با اشاره به اینکه مراکز تحقیقاتی دانشگاه ها بهترین محل پیوند بین دانشگاه و صنایع هستند، افزود: نیمی از هیئت پژوهشی مرکز نوآوری و فناوری در صنعت برق، اعضای هیئت علمی دانشگاه و نیمی مهندسان برق منطقه ای باختر هستند و هر دو هیئت می توانند از آزمایشگاه های دانشگاه و امکانات برق منطقه ای باختر استفاده کنند .
وی در ادامه افزود: مراکز تحقیقاتی دانشگاه همکاری خیلی خوبی با دانشجویان برای انجام پروژه های درسی و تحقیقاتی دارند و می توانند محلی برای معرفی استعدادها و نخبگان دانشگاه باشند تا صنایع بتوانند از این استعدادها استفاده کرده و نسبت به جذب آنها اقدام کنند. خوشبختانه چندین دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی اراک به واسطه همین مراکز تحقیقاتی در صنایعی مانند برق باختر جذب شدند و مدیران صنایع نیز از نیروهایی که از این طریق جذب کرده اند بسیار راضی هستند .
شمشادی با بیان اینکه مراکز تحقیقاتی این دانشکده مراکز نوپایی هستند، تصریح کرد: خوشبختانه این مراکز خیلی سریع در حال پیشرفت بوده و در طرح هایی مانند استفاده از انرژی زمین گرمایی که بعضی نقاط استان پتانسیل آن را دارد، مشغول پژوهش و تحقیق هستند ولی هنوز به مراحل اجرایی و استفاده های کاربردی از نتایج این طرح ها نرسیده ایم.
وی افزود: یکی از مواردی که در حال پیگیری هستیم برگزاری سمینارهایی به همت اعضای هیئت علمی دانشگاه با همراهی صنایع بزرگ و مختلف استان است.
وی با بیان اینکه برگزاری این سمینارها پتانسیل بسیار خوبی برای ماست، گفت: در مواردی اعضای مراکز تحقیقاتی دانشکده برق با مراکز تحقیقاتی دیگر دانشکده ها و بعضی صنایع همکاری مشترک انجام می دهند، همچنین بزودی دانشکده برق دانشگاه صنعتی اراک یک مجله تخصصی علمی در حوزه برق منتشر می کند. از طرفی با پیگیری مسئولین دانشگاه، بزرگترین مرکز نگهداری قطعات برقی و الکتریکی استان در دانشگاه صنعتی اراک ایجاد شده که کمک بسیاری در زمینه های آموزشی و تحقیقاتی بوده است .
معاون پژوهشی دانشکده برق دانشگاه صنعتی اراک درباره مشکلات این مراکز تحقیقاتی گفت: متاسفانه به دلیل کوچک بودن فضای دانشگاه تمامی مراکز تحقیقاتی ما در یک مکان مستقر هستند و با توجه به بودجه و امکانات و تجهیزات محدود آزمایشگاه های دانشگاه ها، حدود ۲۰ درصد از تست ها و آزمایش های تخصصی برق را می توان انجام داد. امیدواریم مسئولین بودجه بیشتری را به دانشگاه های استان مرکزی اختصاص دهند تا در زمینه طرح های تحقیقاتی بتوانیم پیشرفت های بیشتری داشته باشیم .
شمشادی با بیان اینکه صنایع استان مرکزی همکاری ضعیفی با دانشگاه صنعتی اراک دارند، افزود: صنایع و دستگاه های اجرایی استان می توانند با دانشگاه همکاری کنند تا مشکلاتی که در کشور وجود دارد با اعتماد به دانشگاه و از طریق راهکارهای علمی رفع شود. خوشبختانه شرکت برق منطقه ای باختر همکاری بسیار خوبی در سالیان اخیر با دانشگاه داشته که قابل تقدیر است.
وی با تاکید بر اینکه اساس کار مراکز تحقیقاتی دانشکده برق، پژوهش های کاربردی و حل مشکلات در حوزه برق استان است افزود: ما از تمامی صنایع و دستگاه های دولتی و خصوصی دعوت به همکاری می کنیم تا دانشگاه با کمک آنها بتواند به حل مشکلات کشور کمک کند.
وی با اشاره به فعالیت مرکز تحقیقاتی فناوری های نوین دانشگاه صنعتی اراک در خصوص مشکلات زیست محیطی بویژه "بیومس یا زیست توده" فعالیت می کند، افزود: اراک از لحاظ مشکلات زیست محیطی در شرایط خوبی قرار ندارد، بر این اساس از شهرداری اراک بویژه سازمان مدیریت پسماند انتشار می رود که در پروژه های تحقیقاتی مرتبط با حوزه زیست توده با ما همکاری کند.
به گفته وی، بیومس یک منبع تجدیدپذیر انرژی است که از مواد زیستی به دست میآید، در واقع زبالههایی که منشاء زیستی داشته باشند و از تکثیر سلولی پدید آمده باشند را زیستتوده می نامند که می توان در راستای تولید انرژی از آنها استفاده کرد.
شمشادی با بیان اینکه استان مرکزی از لحاظ صنعت جایگاه ویژه ای در کشور دارد ولی صنایع استان همکاری چندانی با دانشگاه ندارند، علت این عدم همکاری را عدم اطمینان صنایع به دانشگاه ها عنوان کرد و افزود: تلاش بسیاری از سوی دانشگاه صنعتی اراک برای اعتمادسازی در میان صنایع نسبت به دانشگاه انجام شده است به عنوان مثال در دانشگاه صنعتی، بانک اطلاعات شرکت ها را ایجاد و آنها را به سه دسته بزرگ، متوسط و کوچک تقسیم کردیم و تلاش کردیم با همه شرکت ها حتی شرکت های کوچک ارتباط بگیریم ولی متاسفانه بازخورد خوبی از شرکت ها نگرفتیم.
وی تجدید نظر صنایع در این موضوع را ضروری عنوان کرد و افزود: صنایع در پروژه های دانشگاه صنعتی اراک که در کشور رتبه های برتر را کسب می کند مشارکت کنند. به عنوان مثال برای ساخت دستگاه تست موجی پست های فشار قوی با شرکت برق منطقه ای هرمزگان قرارداد بستیم چراکه متاسفانه نتوانستیم این قرارداد را با شرکت های بومی استان منعقد کنیم.
متاسفانه تاکنون دستگاه های اجرایی معدودی مانند شرکت برق منطقه ای باختر، شرکت توزیع برق استان و شرکت گاز استان مرکزی با ما همکاری داشته اند در حالی که دستگاه های اجرایی استان بویژه اراک می توانند با اعتماد به دانشگاه ها و راهکارهای علمی که توسط آنها ارائه می شود، به حل مشکلات شهری مانند آلودگی هوا و شیرابه های سمی بپردازند .
دیدگاه شما