نروژ بزرگ ترین صندوق سرمایه گذاری در جهان را دارد
بزرگ ترین صندوق های سرمایه گذاری در جهان متعلق به کدام کشورها است؟
صندوق سرمایه گذاری کشور نروژ که با هدف کاهش وابستگی اقتصاد این کشور به نفت تاسیس شد، با در اختیار داشتن منابع مالی به ارزش تقریبی ۱.۳ تریلیون دلار، بزرگ ترین صندوق سرمایه گذاری در جهان محسوب می شود.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، به نقل از ویژوال کپیتالیست، صندوق های سرمایه گذاری نقش مهمی در تقویت رشد اقتصادی به ویژه در مواقع بحرانی و رکود نظیر شرایط پساکرونا دارند. صندوق سرمایه گذاری کشور نروژ که با هدف کاهش وابستگی اقتصاد این کشور به نفت تاسیس شد، با در اختیار داشتن منابع مالی به ارزش تقریبی ۱.۳ تریلیون دلار، بزرگ ترین صندوق سرمایه گذاری در جهان محسوب می شود.
۱ – صندوق سرمایه گذاری نروژ
این صندوق در بیش از ۹۰۰۰ شرکت در سراسر جهان سرمایه گذاری کرده و بزرگ ترین سهام آن را نیز سهام شرکت اپل تشکیل می دهند. صندوق نروژی بیش از ۲۷ میلیارد دلار از سهام اپل را در اختیار دارد.
۲- صندوق ونگارد- آمریکا
این صندوق بزرگ ترین صندوق سرمایه گذاری تخصصی در بازار بورس جهان است که اکنون حدود ۱.۲ تریلیون دلار سرمایه در اختیار دارد.
۳- صندوق سرمایه گذاری چین
این صندوق که بزرگ ترین صندوق سرمایه گذاری چین و اسیا نیز محسوب می شود بیش از هر چیزی دیگری روی دارایی های ارزی متمرکز است و یکی از نکات جالب در خصوص آن، در اختیار داشتن منابع بالای دلاری است تا جایی که ۵۷ درصد از کل سرمایه ۱.۲ تریلیون دلاری آن را اوراق و اسکناس دلاری تشکیل می دهند.
۴- صندوق سرمایه گذاری کویت
بزرگ ترین صندوق سرمایه گذاری در خاورمیانه که بالای ۶۷۰ میلیارد دلار دارایی در اختیار دارد. این صندوق که در سال ۱۹۵۳ تشکیل شد عمده جریان ورودی خود را از طریق فروش نفت کویت تامین می کند.
۵- صندوق سرمایه گذاری امارات
این صندوق بالای ۶۳۰ میلیارد دلار دارایی در اختیار دارد و هدف اصلی آن نیز تامین مالی پروژه های اقتصادی امارات برای تبدیل به یک قدرت اقتصادی در آینده است.
۶- صندوق سرمایه گذاری هنگ کنگ
این صندوق سرمایه گذاری ۵۸۰ میلیارد دلاری وظیفه حمایت از دلار هنگ کنگ و همچنین تزریق منابع مالی به بازار در شرایط اضطراری را دارد.
۷- صندوق سرمایه گذاری سنگاپور
این صندوق متمرکز بر بازار سهام بوده و ۴۴۷ میلیارد دلار نیز دارایی در اختیار دارد.
سرمایه گذاری آنلاین در جهان
پول نفت مزیتها و معایب زیادی را به فوتبال اروپا وارد کرده است.
به گزارش خبر آنلاین؛ این روزها ثروتمندان نفتی در فوتبال، پول خود را به رخ جهانیان میکشند. با خرید نیوکاسل توسط سران عربستان سعودی، تزریق پول از خاورمیانه به فوتبال جهان مخصوصا انگلیس ادامه دارد. ایده خرید باشگاههای فوتبال به عنوان فرصتهای سرمایهگذاری دیگر غیرعادی نیست و به ویژه ثروتمندان خاورمیانه که عمدتا ثروت خود را از نفت به دست میآورند، هیچ یک این فرصت را از دست ندادهاند.
گروه فوتبال سیتی (منچستر سیتی، نیویورک سیتی اف سی، ملبورن سیتی، یوکوهاما اف. مارینوس، خیرونا اف سی)
خرید منچستر سیتی توسط شیخ منصور بن زاید آل نهیان تنها شروع یک پروژه بلندپروازانه بود که فوتبال جهان را متحول کرد. قرارداد ۲۰۰۸ سیتی را به ثروتمندترین باشگاه جهان تبدیل کرد و آنها را در مسیر سلطه قرار داد. این باشگاه در سال ۲۰۰۲ در سطح دوم فوتبال انگلیس بازی کرده بود اما در سال های ۲۰۱۲، ۲۰۱۴، ۲۰۱۸، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۲ قهرمان لیگ برتر شد. تزریق پول در انگلیس باعث شد تا سیتی بازیکنان مورد نظر خود را جذب کند، به ویژه سرخیو آگوئرو. این مهاجم با مبلغی در حدود ۳۸ میلیون پوند به تیم پیوست که در آن زمان یک رکورد باشگاهی بود و از زمانی که در وقت اضافه در آخرین روز فصل ۲۰۱۲ گل به یاد ماندنی قهرمانی لیگ برتر را به ثمر رساند، تا فصل آخر حضورش هر فصل بهترین گلزن باشگاه بوده است. اما گروه ابوظبی یونایتد منصور نفوذی بسیار فراتر از منچستر سیتی پیدا کرد. این گروه باشگاه نیویورک سیتی را راه اندازی کرد و در باشگاه هایی در استرالیا، ژاپن و اسپانیا سهام خریداری کرده است. این سرمایهگذاری بدون حاشیه و بحث نبوده است. ادعاهایی مبنی بر اینکه سیتی قوانین فیرپلی مالی را زیر پا گذاشته است همیشه مطرح بوده است و عفو بین الملل نیز اتهاماتی مبنی بر سوء استفاده شرکای تجاری باشگاه از حقوق بشر اضافه کرده است. اما علیرغم جنجالها، موفقیت در زمین همراه با توسعه زیرساختهای باشگاه نکته قابل توجه سرمایه گذاران اماراتی سیتی بوده است. هواداران خوشحال تر از همیشه هستند و برند جهانی و جذابیت سیتی، به خصوص تحت هدایت پپ گواردیولا، بالاتر از همیشه احساس میشود.
سرمایه گذاری ورزشی قطر (پاریسن ژرمن)
در سال ۲۰۱۱، پاریسن ژرمن تیمی ضعیف و با سابقه تاریخی موفق لیگ فرانسه به حساب میآمد. با این حال، خرید باشگاه توسط سرمایهگذاری ورزشی قطر، آنها را به سرعت به اوج رساند و از آن زمان تا کنون هر فصل در جمع دو تیم برتر لیگ ۱ قرار گرفتهاند و در لیگ قهرمانان اروپا به رقابت با قدرت های اروپایی پرداختهاند.
این باشگاه ۲۲۲ میلیون یورو هزینه کرد و رکوردهای نقل و انتقالات را در سال ۲۰۱۷ شکست تا نیمار را از بارسلونا به خدمت بگیرد. با پیوستن بازیکنانی مانند کیلیان امباپه، مسی و سرخیو راموس به PSG، این باشگاه خود را به عنوان یکی از تیم های برجسته اروپا تثبیت کرده است. درواقع، همین سرمایه گذاری روی بازیکنان است که باعث شده پیاسجی به دلیل نقض فیرپلی مالی توسط یوفا مورد بررسی قرار گیرد. در همین حال، سرمایه گذاری ورزشی قطر (QSI ) روابط دیگری با فوتبال اروپا ایجاد کرده است. این شرکت از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ اسپانسر پیراهن بارسلونا بود، در حالی که سرمایه گذاری آنلاین در جهان ناصر الخلیفی، مالک QSI ، PSG و همچنین beIN Sporکه حقوق رسانهای لیگ ۱ است، اداره میکند. تاثیر پول نفت در فوتبال شمشیر دو لبه است. تاثیرات مثبت و منفی زیادی روی این بازی زیبا گذاشته است. واقعیت این است که پول نفتی باعث پیشرفت زیادی در فوتبال شده، اما تغییر قدرت در میان باشگاههای سنتی و ریشه دار اروپایی با باشگاههای «کوچک» ناشناختهای که میراث فوتبالی کمی دارند رخ داده است. که دلیل آن هجوم پول نقد به آن هاست. پول نفت به طور کلی ثروتی است که از طریق نفت به دست آمده است. فوتبال یک ورزش سودآور است که همواره مورد توجه میلیونرها، میلیاردرها، تاجران ثروتمند بزرگ و سرمایه گذاران بوده است. این ورزش دسترسی به بازار جهانی ویژه ای را فراهم می کند و سطح خاصی از اعتبار را به همراه دارد، به ویژه در مورد باشگاه های موفق. از آغاز قرن جدید، هجوم به اصطلاح “پول نفت” به فوتبال با تعدادی باشگاه در سراسر جهان وجود داشته است. نمونه هایی از باشگاه های تحت مالکیت غول های نفتی منچسترسیتی و پاری سن ژرمن هستند، باشگاه دیگری که متعلق به یک مالک ثروتمند است، چلسی است. همه ما می توانیم ببینیم که چگونه ثروت، این باشگاه ها را تغییر داده است، هر سه باشگاه به فینال معتبر لیگ قهرمانان رسیده اند و چلسی دو جام لیگ قهرمانان اروپا دارد. تاثیر منفی «پول نفت» در فوتبال اروپا این است که باشگاههای دارای میراث فوتبال را به باشگاههای کوچک، تبدیل کرده است. باشگاههای تحت حمایت غولهای نفت راهی برای دور زدن قانون فیرپلی مالی پیدا کردهاند که پیشنهادات غیر معقولی برای بازیکنان ارائه میدهد و وزنههای سنگین اروپایی را ناتوان میکند. باید مقرراتی از سوی هیئت حاکمه برای مهار تهدید این باشگاه های نفت خیز به خاطر عشق بازی بوجود بیاید. اگر کاری برای تنظیم هجوم «پول نفت» به فوتبال اروپا انجام نشود، باشگاههای بیشتری که میراث و شجره فوتبالی دارند از بین میروند. تا زمانی که صنعت نفت درگیر یک وضعیت اجتماعی-اقتصادی و ورزشی است، مناقشات همیشه با باشگاههای نفتی همراه خواهد بود.
نفت ایران متفاوت از نفت جهان!
با توجه به شرایط حال حاضر تیمهای نفتی جهان شاید انتظار میرود که شرایط تیمهای نفتی ایرانی نیز خوب باشد و به رقابت با تیم های بزرگ لیگ برتر بپردازند، اما این قضیه کاملاً برعکس است. تیم های نفتی ایران هیچ وقت در دستهی تیمهای مدعی قرار نمیگیرند. این تیمها به ماندن درلیگ بسنده میکنند و یا در خوش بینانه ترین حالت اگر منحل نشوند به لیگ آزادگان میروند. پولی که تیمهای جهان را متحول کرده است در ایران قادر به پرداخت کمترین حق بازیکنان و کادر فنی نیست و در نهایت کار به انحلال تیمها کشیده میشود. نفت آبادان، نفت مسجد سلیمان از تیم های نفتی لیگ بیست و یکم بودند که هر دو تیم به جای رقابت برای قهرمانی برای بقا جنگیدند و ماندند. چیزی که واضح است این است که هیچ وقت نمیتوان از اصلاح “پول نفت” برای تیم های ایرانی استفاده کرد!
ایرانسل در اسنپ سرمایه گذاری کرد
رکنا: ایرانسل در سال اقتصاد مقاومتی و با هدف گسترش اشتغال، حمایت از رشد شرکتهای دانشبنیان و توسعه کسبوکارهای دیجیتال در راستای تحقق دولت همراه، در شرکت «گروه اینترنت ایران» سرمایهگذاری کرد.
رکنا اقتصادی: به گزارش روابط عمومی ایرانسل، گروه اینترنت ایران، شرکتی پیشرو در زمینۀ کسبوکارهای اینترنتی است که از جمله شرکتهای زیرمجموعۀ آن میتوان به نخستین و بزرگترین سرویس هوشمند درخواست خودرو در کشور «اسنپ»، فروشگاه آنلاین پیشرو در بازار خرید اینترنتی «بامیلو» و بزرگترین پلتفرم سفارش آنلاین غذا «زودفود»، اشاره کرد.
علیرضا قلمبر دزفولی، مدیرعامل ایرانسل با بیان اینکه این اپراتور «سرمایه گذاری آنلاین در جهان گروه اینترنت ایران» را از زمان شروع به کار آن از نزدیک رصد کرده، گفت: شرکتهای زیر مجموعه این گروه همچون اسنپ و زودفود توانستند در مدت کوتاهی جایگاه خود را به عنوان پیشرو در بازار کشور تثبیت کرده و ضمن ارتقای سطح کیفی خدمترسانی به کاربران در زمینههایی همچون سهولت کاربری و صرفهجویی، اقبال عمومی در بین هموطنان را نیز به دست آورند.
وی این اقدام ایرانسل را در راستای راهبرد کلان این شرکت به عنوان بزرگترین اپراتور دیتای کشور، در راهاندازی کسبوکارهای جدید در بازار پر فرصت دیجیتال کشور با هدف گسترش اشتغال و توسعه کسبوکارهای اینترنتی و نیز تحقق دولت الکترونیک (همراه) در راستای نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی برشمرد.
به گفته مدیرعامل ایرانسل، این اپراتور علاوه بر سرمایهگذاری کلان در زیرساخت شبکه وسیع و پیشرفته خود و ایجاد دسترسی به شبکه برای کاربران، همواره به ایجاد زیستبوم تکمیلکننده این خدمات از جمله خدمات دیجیتال اهتمام داشته است و اکنون دهها شریک تجاری ایرانسل سرمایه گذاری آنلاین در جهان در حوزههای تولید محتوا و اپلیکیشنهای مختلف با این شرکت همکاری گسترده دارند و انتخاب گروه اینترنت ایران نیز برای تکمیل سبد ارائه محصول و نیل به همین هدف است.
همچنین هرمان سینگ، مدیرکل دیجیتال شرکت MTN، به عنوان سرمایه گذاری آنلاین در جهان یکی دیگر از سهامداران گروه اینترنت ایران نیز با بیان این که طی دو سال گذشته شاهد رشد چشمگیری در گروه اینترنتی ایران بوده است گفت که سرمایهگذاری انجام شده توسط ایرانسل، به عنوان شریک تجاری ایرانی MTN، «گواهی بر قدرت مدل تجاری و تیم مدیریتی این گروه اینترنتی است.» گروه MTN اپراتوری پیشرو در بازاری در حال رشد است که در ۲۲ کشور در آفریقا و آسیا مشغول به خدماترسانی به ۲۳۳ میلیون مشترک است.
گروه اینترنت ایران، بزرگترین گروه کسب و کار اینترنتی در ایران است که در حال حاضر پنج کسب و کار اینترنتی را راهبری میکند. پس از تاسیس در سال 1393، این گروه توانسته است تحولی بزرگ در روش خرید کاربران در کشور ایجاد کند. این گروه در حال حاضر علاوه بر «اسنپ»، «بامیلو» و «زودفود»، سامانه رزرو آنلاین هتلهای ایران «پینتاپین» و سامانه جستوجوی هوشمند ملک «اسکانو» را نیز مدیریت میکند.
گروه اینترنت ایران در این زمینه اعلام کرد: ما بسیار خرسندیم که به شرکت ایرانسل به عنوان سرمایهگذار خوشآمد گفته و امیدواریم تا با حمایت و دانش بومی ایرانسل جایگاه خود را به عنوان شرکتی پیشرو در بازار آنلاین ایران مستحکمتر سازیم. این سرمایهگذاری نشانۀ موفقیت چشمگیر این گروه تا به امروز بوده است و ما به آنچه که تاکنون کسب کردهایم مفتخریم. این فرصت ما را قادر خواهد ساخت تا هزاران فرصت شغلی جدید در بازار استعدادهای ایران ایجاد کنیم. ما همچنین قصد داریم که رشد سرمایه گذاری آنلاین در جهان فوقالعادۀ 70 درصدی ماهانۀ اسنپ را به واسطۀ همکاری با ایرانسل شتاب دهیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
یکی از دلایل عدم رغبت سرمایهگذار برای سرمایهگذاری، وجود موانع و قوانین مزاحم است
سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی و منابع انسانی استانداری کرمان با انتقاد از پیچ و خم زیاد صدور مجوزها، افزود: یکی از دلایل عدم رغبت سرمایه گذار برای سرمایه گذاری موانع مزاحم است که باید در این دولت مورد توجه ویژه قرار گیرد تا به جای جذب سرمایه گذار شاهد فرار سرمایه نباشیم.
به گزارش خبرگزاری برنا ؛"محمدجواد فدایی" پیش از ظهر امروز 30 آبانماه در جلسه پنجره واحد سرمایهگذاری فضای کسب و کار استان کرمان با حضور معاون وزیر اقتصاد و سرمایه گذاری آنلاین در جهان دارایی گفت: حوزه سرمایه گذاری و اشتغال از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
وی به رتبههای مختلف ایران در جهان اشاره و عنوان کرد: براساس گزارشات موسسات بینالمللی در سال 2016 رتبه فضای کسب کار ایران در بین 189 سرمایه گذاری آنلاین در جهان کشور یکصد و هجدم می باشد و مفهوم این را میرساند که سرمایهگذار 117 انتخاب دیگر قبل از ما دارد بنابراین نمیتوان انتظار داشت که سرمایهگذار جاهای دیگر را رها کند و در ایران سرمایهگذاری کند.
سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی و منابع انسانی استانداری کرمان از نفس گیر بودن فضای رقابت جذب سرمایهگذار در جهان سخن به میان آورد و بیان کرد: رقابت در جذب سرمایه گذار خیلی سخت است. بسیاری از کشورها برای جذب سرمایهگذار تسهیلات مختلفی در اختیار سرمایهگذار قرار میدهند، به طور مثال در برخی از کشورها به سرمایه گذار اقامت میدهند.
وی با تاکید برآنکه تا زمانی که تغییری در آئین نامهها و روشهای کسب و کار داده نشود، نمیتوانیم سرمایهگذار را جذب کنیم، تصریح کرد: تولید، اشتغال و سرمایه گذاری باید اولویت اول کاری ما باشد.
فدایی با انتقاد از پیچ و خم زیاد صدور مجوزها، افزود: یکی از دلایل عدم رغبت سرمایه گذار برای سرمایه گذاری موانع مزاحم است که باید در این دولت مورد توجه ویژه قرار گیرد تا به جای جذب سرمایه گذار شاهد فرار سرمایه نباشیم.
ارمنستان قربانی نقشه شوم کرملین؛ خیز برای بازتعریف جهان روسی
اکوایران: جنگ دوم قره باغ به روسیه کمک کرد تا جهان روسی را با استقرار نزدیک به 200 سرباز روس در قره باغ بازتعریف کند؛ سربازانی که ماموریتشان تا پایان سال 2025 به پایان می رسد.
به گزارش اکو ایران پس از جنگ جهانی دوم قره باغ، نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان به این نتیجه رسید که مسئله منطقه استراتژیک قره باغ برای کشورش پر هزینه بوده، شکست نهادهای ملی را رقم زده و اقتصاد این بازیگر را فلج کرده است. در نتیجه نخست وزیر به شکلی جدی برای احیای اقتصاد درگیر رکود و توقف موج مهاجران ارامنه که روز به روز دامنه حضورشان گسترده تر می شد، متمرکز شد؛ او به خوبی می داند که خواسته ها مبنی بر قره باغ مستقل یا اتحاد با ارمنستان، دو رویایی غیر واقعی هستند؛ دو خواسته ای که در آینده قابل پیش بینی جامعه دیپلماتیک بین المللی و دادگاه های جهانی پذیرفته نخواهد شد.
به همین دلیل پاشینیان پس از شکست کشورش در جنگ دوم قرعه باغ تلاش کرد تا سیاست ارمنستان را در این منطقه مورد مناقشه اصلاح کند. او از تعیین حدود مرزهای میان ارمنستان و آذربایجان حمایت کرد و جهت خروج ایروان از انزوا روابط دیپلماتیکش را با آذربایجان و ترکیه بازتعریف و قره باغ با به عنوان یکی از دغدغه های داخلی آذربایجان به رسمیت شناخت. او همچنین با رصد کردن مواضع مسکو که روز به روز تضعیف می شود، برای رهایی از نفوذ امپراتوری پیشین و با هدف توسعه روابط با غرب خیز برداشت.
تلاش برای تکرار درگیری در جغرافیای پساشوروی
پاشینیان در رویارویی با گرایش های رادیکال ملی گرایانه با درک این واقعیت که قره باغ به سان«آلباتروس»( قادوس) بر گردن ارمنستان تعریف شده، عمل گرایی منحصر به فردی را به نمایش گذاشت؛ رویکردی که در راستای رفاه مردمان و دولت ارمنستان تعریف شد. متاسفانه بیانیه اخیر پوتین در باشگاه والدای امیدها برای حل و فصل تنش ها را به شکلی مسالمت آمیز از میان برد. هنگامی که خبرنگاران در والدای سوالی در این باره مطرح کردند، پوتین پاسخ داد که دو طرح صلح رقابتی وجود دارد: طرح واشنگتن که حاکمیت آذربایجان بر قره باغ را به عنوان یک کل به رسمت می شناسد و طرح روسیه که وضعیت خاص قره سرمایه گذاری آنلاین در جهان باغ را با در نظر گرفتن ادعای ارمنستان و اذربایجان شناسایی کرده.
پوتین درگیری های منجمد متعددی را در جغرافیای به جا مانده پسا شوروی به راه انداخته، از همین رو رویکرد مسکو در ارتباط با قره باغ نه تنها بر مبنای این الگوی سیاسی قابل تبیین است بلکه با منافع ژئوپلتیکی پوتین در قفقاز هم سازگاری دارد؛ به بیانی بهتر مسکو در صدد حفظ رابطه ای منسوخ شده در منطقه ای است که درگیری های چند قومی در چارچوبش تشدید شده است.
خیز برای بازتعریف جهان روسی
در جریان نبرد 2020 سیاست روسیه مبتنی بر میانجیگری میان دو طرف با هدف القا و و برجسته تر کردن حضور روسیه در قفقاز شمالی بود. پوتین علیرغم درخواست های ایروان، در برابر فشارها برای دخالت دادن ارتش روسیه در کنار ارمنستان در درگیری مقاومت کرد تا از رویارویی مستقیم میان باکو و آذربایحان جلوگیری کند. پس از پیروزی نظامی آذربایجان، پوتین خود را در قامت میانجی با هدف گسترش حضور نظامی اش در منطقه در قامت حافظ صلح( همان رویکردی که در سایر درگیری های پساشوروی از آن پیروی می کرد) ترسیم کرد.
جنگ دوم قره باغ به روسیه کمک کرد تا جهان روسی را با استقرار نزدیک به 200 سرباز روس در قره باغ بازتعریف کند؛ سربازانی که ماموریتشان تا پایان سال 2025 به پایان می رسد. مداخله پوتین؛ پاشینیان را در موقعیت سیاسی حساسی در ارمنستان قرار دارد؛ جایی که فشارهای سیاسی داخلی به روشنی به نخست وزیر یادآوری کرد که امتناع از به رسمیت شناختن قره باغ به عنوان بخش جدایی ناپذیری از هویت تاریخی این کشور به عنوان بازیگری مستقل، خطر برچسب زدن به او به عنوان یک خائن را به دنبال خواهد داشت. همین تهدید موجب شد تا پاشینیان وعده هسویی با اهداف کرملین را مطرح کند.
در نقشه راه روسیه بر تعامل های اعتمادساز میان ارمنستان با آذربایجان تاکید شده؛ تعامل هایی چون گسترش تجارت و ترانزیت میان دو کشور. اگرچه سرمایه گذاری آنلاین در جهان پوتین ارمنستان را به عنوان متحدی استراتژیک توصیف کرده که برای حراست از منافعش گام برمی دارد، اما حقایق تاریخی نشان می دهد که روسیه هرگز خواهان ارمنستان مستقل یا مرفه نبوده و به واسطه ترس های واقعی و خیالی اش از این که ایروان به غرب نزدیک شود، تلاش داشته تا این بازیگر را به سان دولتی دست نشانده تحت کنترل خود تعریف کند.
هراس از پایان حضور صد ساله در قفقاز جنوبی
وزارت خارجه ایالات متحده پوتین را به اتهام افشای اطلاعات نادرست با هدف منحرف کردن مسیر مذاکرات به چالش کشید. سخنرانی پوتین یک هدف را به نمایش گذاشت، تداوم درگیری و وابستگی هر دو کشور به روسیه وتلاش های خودخواهانه کرملین برای میانجیگری. رژیم پوتین بعد از تعریف جنبش صلح میان دو کشور با اتحادیه اروپا به رهبری فرانسه، به این نتیجه رسید که پایان درگیری به معنای پایان جنگ نیز خواهد بود، این یعنی پایان حضور صد ساله روسیه در قفقاز جنوبی.
پس آنگونه که هاکان یاووز، استاد علوم سیاسی فعال در دانشگاه یوتا و نویسنده در نشنال اینترست تاکید کرده، بی دلیل نیست پوتین تلاش دارد تا در روند مذاکرات وقفه ای ایجاد کند. 31 اکتبر 2022 رهبران آذربایجان، ارمنستان و روسیه در سوچی دیدار کردند. پس از این دیدار، پاشینیان ارزیابی مختصری ارائه کرد و گفت که امروز یک درک روسی و یک درک غیر روسی در ارتباط با منطقه وجود دارد.
این بدان معنا بود که او با توصیه های پوتین کنار آمده، در همین راستا سفیر روسیه در ارمنستان تاکید کرد که درباره وضعیت قره باغ نسل های بعدی باید تصمیم گیری کنند.این عبارت بدین معنا است که پاشینیان پیشنهاد روسیه مبنی بر تمدید ماموریت حافظان صلح در قره باغ را برای 15 تا 20 سال آینده پذیرفته است. این پذیرش برخلاف توافق آتش بس 2020 بود که براساس آن نیروهای حافظ صلح روس قرار بود تا سال 2025 در این منطقه بمانند؛ پس شاهد آن هستیم که ایروان میان دو طرف گیر افتاده بدون آن که برای خروج از بن بست حاکم، راه حلی وجود داشته باشد.
سازناکوک علی اف برای کرملین
الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان از موضع خود کوتاه نیامده است؛ او تاکید دارد که مناقشه قره باغ امروز به تاریخ پیوسته و این چالش سرزمینی دو سال پیش حل شده از همین رو عملا موضوعی برای بحث در باب پیشنهادهای پوتین و مواضعی که پاشینیان تحت فشار اتخاذ می کند،وجود ندارد.علی اف بر یک معاهده صلح میان دو کشور با تمرکز بر عادی سازی روابط دیپلماتیک دو جانبه، تعریف راه های تجاری و ترانزیتی و تبدیل قفقاز جنوبی به منطقه صلح و رفاه تاکید می کند.
موضع آذربایجان کم و بیش با موضع غرب که بر حاکمیت بین المللی تاکید دارد و حضور نیروهای روس را منع می کند، همسو است علاوه بر این رویکرد علی اف مبنی بر رد هرگونه گفتکو درباره مسئله قره باغ سرمایه گذاری آنلاین در جهان و هرگونه مداخله خارجی نشان از تمایل این کشور به پایان مداخله روسیه در این منطقه دارد.
پس از نزدیک به 25 سال تنش در منطقه قره باغ و سکوت کر کننده قدرت های بزرگی که گام هایی برای انجماد درگیری های سیاسی برداشتند؛ حالا علی اف تلاش دارد تا در باب نقش آفرینی بازیگران خارجی و رویکردشان به منطقه، موضعی محتاطانه اتخاذ کند.علی اف همچنین نمی خواهد منابع خود را برای دفاع نظامی در برابر ادعاهای منحرف هدر دهد، او ترجیح می دهد تا این منابع برای تقویت اقتصاد آذربایجان هزینه شوند.
از همین رو از گزینه جایگزین استقبال کرده؛ گزینه ای که در چارچوبش ارامنه به عنوان شهروندان آذربایجان با حقوقی برابر از لحاظ فرهنگی و زبانی در آغوش گرفته می شوند. در چنین شرایط به راحتی می توان فهمید که چرا مسکو بر نوعی خودمختاری سیاسی و سرزمینی برای ارامنه قره باغ پافشاری می کند؛ این کشور درگیر هراس های ژئوپلتیکی است و برای نیل به اهداف نظامی اش دست به هرکاری خواهد زد. اما علی اف بر آزادی قره باغ با هزینه های بسیار تاکید دارد و می گوید تا آنجایی که به آذربایجان مربوط می شود، مشکل حل شده.
سایه سنگین محدودیت های فرمایشی
بخشی از ارامنه همچنان این درگیری را نه به عنوان یک مسئله و چالش سرزمینی، بلکه به عنوان یک مشکل وجودی مرتبط با حق تعیین سرنوشت توصیف می کنند. در اینجا دو تعبیر کاملا متضاد از این مناقشه مطرح شده؛ تعابیری گیج کننده و متناقض. با این همه هستند گروهی دیگر که مشکل را حل شده می دانند و ترجیح می دهند جزئیات نهایی را به روسیه، اذربایجان و ارامنه ساکن قره باغ بسپارند.
آنها شرایط حاکم را فرصتی بزرگ برای دولت ارمنستان قلمداد می کنند تا بدین طریق خود را از چنگ تنش های قره باغ رها کند؛ تنش هایی که همیشه منابع کمیاب را برای بازتعریف ارمنستان بزگ با ایدئولوژی ملی گرایانه رادیکال هدر داده است. این گروه همچنین شکست در جنگ دوم قره باغ را گشایشی برای عادی سازی روابط دولت ارمنستان، تمرکز بر رفاه داخلی جمهوری و رهایی از ایدئولوژی های ملی گرایانه افراطی و در نتیجه تبدیل شدن به کشوری با ثبات می دانند.
به باورشان دولت متعهد به تقویت نهادهای ملی با چشم پوشی از از رویاهای غیر قابل تحقق و غیر واقعی است. امروز بازیگران دولتی منطقه از جمله محافل و نهادهای سیاسی تعریف شده در سرمایه گذاری آنلاین در جهان خاک ارمنستان، آینده ای مبتنی بر خواست غرب را برای قفقاز جنوبی متصور شده اند، بدون حضور روسیه که دائما در روابط داخلی و دوجانبه کشورهای منطقه مداخله می کند. اگرچه دولت پاشینیان در ابتدا نسبت به یک معاهده سرمایه گذاری آنلاین در جهان صلحی قطعی که می توانست به خلاص شدن از دامان روسیه کمک کند؛ پناه برد؛ اما تمایل های مداخله جویانه پوتن فعلا امیدها را کم رنگ کرده و دولت پاشینیان را زیر سایه محدودیت های فرمایشی اش قرار داده است.
دیدگاه شما