سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟


افرادی که با افق زمانی کوتاه‌مدت به معامله می‌پردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام می‌دهند. برای این کار، یک سهم را در زمان‌هایی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی و بنیادی است خریداری می‌کنند و زمانی‌که قیمت سهم، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را می‌فروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر می‌رسد نیست.

تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان میشود .

برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد :

  1. روش تجزیه و تحلیل داخلی : که شامل مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است .
  2. روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای : که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است .
  3. روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش : که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است .
  4. روش تجزیه و تحلیل خطر : که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد .

بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل داخلی هستند .

اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :

۱ . نسبتهای نقدینگی :

نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است :

نسبت جاری : از تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری بدست می آید .

هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .

نسبت آنی : از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی ها بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از دارایی های با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر دارایی های جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند .

این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود

۲ . نسبتهای ساختار سرمایه

نسبت هایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت است .

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه : در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است .

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه : برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند .

نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه : این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد .

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه : از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند .

نسبت توان پرداخت بهره : از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است .

۳ . نسبتهای فعالیت :

این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند .

نسبت دوره وصول مطالبات : معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکت ها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلت هایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت .

نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد .

دوره گردش عملیات : موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات .

دوره گردش عملیات در موسسات تجاری= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد .

دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

نسبت فروش کالا یا گردش موجودی کالا : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد .

نسبت کالا به سرمایه در گردش : برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محاسبه میکنند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند .

نسبت گردش سرمایه جاری : نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سال های قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد .

دوره بازپرداخت بستانکاران : دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند .

۴ . نسبتهای سودآوری :

بازده سرمایه در گردش : می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید .

نسبت بازده فروش : سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند . بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند .

نسبت بازده ارزش ویژه : ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید .

از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد . بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد .

درصد بازده دارایی : این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند

نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :

۱ نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی

۲نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد .

هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید .

مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری .

۳ نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد .

این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :

نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود

نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود .

۴ نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …

نسبت های نقدینگی

این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند .

نسبت جاری

نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد .

اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد .

در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت .

در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت . زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند .

نسبت آنی

مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :

  1. A آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود .
  2. B گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا .

با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند .

نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است .

این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد .

7 اصل ساده برای سرمایه گذاری هوشمندانه

بسیاری از مردم به اشتباه فکر می‌کنند که سرمایه گذاری پول و ایجاد ثروت یک بازی پیچیده است که کاملاً دور از دسترس آن‌ها است. در حالی که می‌توانید سرمایه گذاری را امری پیچیده کنید، اما استفاده از یک استراتژی ساده به همان اندازه کاربرد دارد. برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق نیازی نیست که ریسک‌های ترسناک انجام دهید، بلکه می‌توانید به مرور زمان و به آرامی ثروت ایجاد کنید. مهم نیست که برای اولین بار شروع به سرمایه گذاری کرده‌اید یا چندین دهه است که این کار را انجام می‌دهید، می‌توانید ارزش خالص پول خود را در طول زمان با استفاده از اصول ساده سرمایه گذاری هوشمندانه افزایش دهید.

سرمایه گذاری هوشمندانه

فهرست مطالب

در این مطلب، نکاتی را برای دستیابی به اهداف بلندمدت مالی، بدون توجه به سن شما ارائه خواهیم کرد. حتی اگر سرمایه زیادی ندارید، با استفاده از این نکات کلیدی می‌توانید با خیال راحت و بدون دغدغه ارزش پول و سرمایه خود را بالا ببرید.

چه پولی باید سرمایه گذاری شود؟

چه پولی باید سرمایه گذاری شود؟

یک قانون سرمایه گذاری وجود دارد که باید همیشه آن را به خاطر بسپارید: هرگز پول خود را بیش از آنچه برای دستیابی به اهداف خود لازم دارید در معرض خطر قرار ندهید. این بدان معناست که شما باید یک قدم به عقب بردارید و در وهله اول دلیل سرمایه گذاری خود را روشن کنید. بسیار مهم است که بدانید چه زمانی باید پولی را که قصد سرمایه گذاری دارید خرج کنید، زیرا این موضوع تعیین می‌کند که با آن پول چه کاری باید انجام دهید.

اگر هیچ ریسکی برای بازدهی کلان پول شما وجود نداشت، همه به سمت سرمایه‌گذاری‌های با بازدهی بالا می‌رفتند. اما سرمایه‌گذاری‌های با بازده بالا معمولاً ریسک‌های بیشتری را به همراه دارند، بنابراین باید با دقت عمل کنید.

به عنوان مثال، صندوق سرمایه گذاری مشترک با بازده متوسط 8 درصد در 12 ماه، ریسک بیشتری نسبت به پس انداز بانکی با بازده تضمین شده 0.5 درصد دارد. اگر بازارهای مالی با رکود مواجه شوند، ممکن است عایدی بسیار کمتری از آنچه از صندوق سرمایه گذاری مشترک انتظار داشتید به دست آورید – اما حساب پس انداز هیچ نوسانی ندارد و همیشه بازده قابل اعتماد، اما بسیار کم خواهد داشت.

اگر هدف بلندمدت شما جمع کردن و به دست آوردن پول زیادی است که شما را از کار کردن زیاد بی نیاز کند، نگه داشتن پول در مکانی امن، مانند یک حساب پس انداز یا سرمایه گذاری کم بازده، به کار شما نخواهد آمد. بنابراین، سرمایه گذاری هوشمندانه با ریسک محاسبه شده بخش مهمی از زندگی مالی شما است. بدون این کار، پول شما به اندازه کافی سریع رشد نمی‌کند تا به اهداف بلندمدت خود برسید. امن نگه داشتن پول در یک حساب پس انداز کم بهره پتانسیل آن را کاهش می‌دهد و فرصت رشد به آن نمی‌دهد.

واقعیت این است که عدم پذیرش ریسک در سرمایه گذاری ممکن است در واقع خطرناک‌ترین حرکت باشد! چه عمدا از ریسک اجتناب کنید یا صرفاً امر سرمایه گذاری را به تعویق انداخته باشید، نتیجه می‌تواند برای آینده مالی شما مخرب باشد.

چه پولی را باید پس انداز کرد (و هرگز سرمایه گذاری نکرد)؟

اما در مورد اهداف کوتاه مدت، مانند ساختن یک صندوق ذخیره اضطراری، خرید خودرو، یا پیش پرداخت برای خانه در چند سال چطور باید عمل کرد؟ در حقیقت، زمان خرج کردن پول تعیین می‌کند که با آن چه کاری باید انجام دهید.

پولی که می‌خواهید برای اهداف کوتاه مدت استفاده کنید نباید در معرض نوسانات بازار قرار گیرد. به عبارت دیگر، پولی که ممکن است نیاز به دسترسی سریع آن داشته باشید، هرگز نباید سرمایه گذاری کنید، زیرا این احتمال وجود دارد که ارزش سرمایه گذاری در لحظه‌ای که به آن نیاز دارید کاهش یابد.

7 اصل سرمایه گذاری هوشمندانه

7 اصل سرمایه گذاری هوشمندانه

از این 7 اصل ساده برای پس انداز و سرمایه گذاری هوشمندانه پول خود استفاده کنید:

1- به محض درآمدزایی، سرمایه گذاری را شروع کنید

یکی از مهم‌ترین عوامل در میزان ثروتی که می‌توانید جمع آوری کنید به زمان شروع سرمایه گذاری برمی‌گردد. حتما ضرب المثل “روزی رو اول صبح میدن” شنیده‌اید! شاید بهترین استنباطی که می‌توان از این ضرب المثل داشت همین است که برای پول درآوردن باید زود شروع کرد. شروع زودهنگام باعث می‌شود که پول شما در طول زمان جمع شده و به طور تصاعدی رشد کند – حتی اگر در ابتدای کار سرمایه زیادی نداشته باشید.

دو سرمایه‌گذار که هر ماه یک مقدار مساوی پول را کنار می‌گذارند و میانگین سالانه بازده سرمایه‌گذاری‌ یکسان نیز به دست می‌آورند، مقایسه کنید:

سرمایه گذار اول:

سرمایه گذاری را از 35 سالگی شروع می‌کند و در 65 سالگی متوقف می‌کند
200 دلار در ماه سرمایه گذاری می‌کند
میانگین بازدهی 8% دریافت می‌کند
با کمتر از 300000 دلار به پایان می‌رساند

سرمایه گذار دوم:

سرمایه گذاری را از 25 سالگی شروع می‌کند و در 65 سالگی متوقف می‌کند
200 دلار در ماه سرمایه گذاری می‌کند
میانگین بازدهی 8% دریافت می‌کند
با کمتر از 700000 دلار به پایان می‌رساند

از آنجایی که سرمایه گذار دوم 10 سال زودتر شروع به سرمایه گذاری می‌کند، 400000 دلار بیشتر از سرمایه گذار اول پول برای خرج کردن در دوران بازنشستگی خود خواهد داشت! اما مبلغی که سرمایه گذار دوم در مقایسه با سرمایه گذار اول به امر سرمایه گذاری هوشمندانه اختصاص داده، تنها 24000 دلار (200 دلار ضربدر 12 ماه ضربدر 10 سال) تفاوت دارد.

پس هرگز فراموش نکنید که هر چه زودتر سرمایه گذاری را شروع کنید بهتر است. این یک اشتباه بزرگ است که خیال کنید اکنون درآمد کافی برای سرمایه گذاری ندارید و بعداً به آن خواهید رسید. اگر روزی منتظر افزایش حقوق، پاداش یا درآمد بادآورده باشید، زمان گرانبهایی را از دست خواهید داد. اگرهمین امروز سرمایه گذاری نکنید، حتی مبالغ کوچک، در دراز مدت برای شما هزینه خواهد داشت. هر چه پس انداز و سرمایه گذاری را زودتر شروع کنید، امنیت مالی و ثروت بیشتری به دست خواهید آورد. به یاد داشته باشید که شما برای شروع برنامه ریزی برای آینده خود، خیلی هم جوان نیستید!

اما شاید حالا نگران این باشید که سرمایه گذاری هوشمندانه را زود شروع نکرده‌اید و الان خیلی دیر شده است! در این صورت نیز فقط باید دست به کار شوید و شروع کنید. اکثر حساب‌های بازنشستگی به شما کمک می‌کنند تا در سال‌های منتهی به بازنشستگی بیشتر پس‌انداز کنید.

2- از اتوماسیون برای حفظ عادت سرمایه گذاری هوشمندانه استفاده کنید

از آنجایی که به تعویق انداختن پس‌انداز و سرمایه‌گذاری بسیار آسان است، بهترین استراتژی خودکار کردن آن است. این یک راه ساده، اما آزمایش شده برای ایجاد ثروت است. شاید به همین دلیل برنامه‌هایی مثل کسر از حقوق بابت بیمه و بازنشستگی طرح‌های خوب و مفیدی هستند. اتوماسیون سرمایه گذاری هوشمندانه به این دلیل کاربردی است که پیش بینی می‌کند شما به راحتی می‌توانید از ریل مالی خارج شده و وسوسه شوید که پول خود را در جایی که نباید خرج کنید. برای موفقیت باید واقع بین باشید.

واقعیت این است که شما نیز مثل هر کسی ممکن است اشتباه کنید. پس به دنبال راه حل‌ها و راهکارهایی باشید که شما را مجبور به حفظ عادات خوب کند. هر ماه به طور خودکار از چک حقوق یا حساب بانکی خود به یک حساب پس انداز یا سرمایه گذاری مبلغی را منتقل کنید. وقتی سپرده‌های خودکار و ثابتی را تنظیم می‌کنید، قبل از اینکه پول خود را ببینید یا وسوسه شوید که آن را خرج کنید، آن را کنار می‌گذارید. این مانعی است که شما ایجاد کرده‌اید و به شما امکان می‌دهد از خود پیشی بگیرید تا پول و سرمایه خود را هوشمندانه مدیریت کنید.

آینده مالی خود را روی حالت اتوپایلوت تنظیم کنید. این روش واقعاً بهترین راه برای ساده کردن زندگی و به آرامی ثروتمند شدن است.

3- برای اهداف کوتاه مدت و شرایط اضطراری پس انداز کنید

اکثر ما تمایل داریم از اصطلاحات پس انداز و سرمایه گذاری به جای یکدیگر استفاده کنیم، اما این دو مفهوم یکسان نیستند. پس انداز پول نقدی است که برای خریدهای برنامه ریزی شده کوتاه مدت و شرایط اضطراری غیرمنتظره در اختیار داریم.

به عنوان مثال، اگر برای خودرویی که قصد خرید آن را در یکی دو سال آینده دارید پول پس انداز می‌کنید، آن را در یک حساب بانکی کاملا امن با بازده بالا نگه دارید. ممکن است این پول را برای یک مسافرت خارج از کشور و یا هزینه‌های پزشکی غیرمنتظره پس انداز کنید. سوال رایجی که همیشه پرسیده می‌شود این است که آیا باید پس انداز خود را سرمایه گذاری کنید زیرا سود پرداختی به حساب بانکی بسیار کم است؟ پاسخ تقریباً همیشه منفی است.

پس انداز شما نباید سرمایه گذاری شود، مگر اینکه مقدار زیادی ذخایر نقدی داشته باشید، زیرا ارزش آن ممکن است دقیقاً در لحظه‌ای که نیاز به خرج کردن دارید کاهش یابد. هدف از پس انداز این نیست که برای رشد پول آن را در خطر کم ارزش شدن قرار دهیم، بلکه قصد داریم پولی را ذخیره کنیم تا در صورت نیاز از آن استفاده کنیم.

اگر صندوق ذخیره اضطراری معادل حداقل 3 تا 6 ماه هزینه زندگی خود ندارید، حتما آن را در اولویت مالی خود قرار دهید. 10٪ از دستمزد ناخالص خود را کنار بگذارید تا زمانی که با مشکل مالی مواجه شدید یا نتوانستید برای مدت طولانی کار کنید، یک بالش پر از پول داشته باشید!

برای دستیابی به اهداف بلند مدت سرمایه گذاری هوشمندانه انجام دهید

4- برای دستیابی به اهداف بلند مدت سرمایه گذاری هوشمندانه انجام دهید

سرمایه گذاری برعکس پس انداز است، زیرا هدف از سرمایه گذاری افزایش پولی است که در آینده دور می‌خواهید خرج کنید، یعنی در دوران بازنشستگی. همچنین، سرمایه گذاری برای اهداف کوچکتری که می‌خواهید در حداقل 5 سال به آن‌ها برسید، مانند خرید خانه یا رفتن به یک تعطیلات رویایی، بهترین راه است.

از لحاظ تاریخی، یک سبد سهام متنوع به طور متوسط 10 درصد درآمد حاصل کرده است. اما حتی اگر تنها ۷ درصد بازدهی متوسط از سرمایه‌گذاری‌های خود داشته باشید، بیش از ۱ میلیون دلار در دوران بازنشستگی برای خرج کردن خواهید داشت، به شرطی که ۴۰۰ دلار در ماه برای ۴۰ سال کنار بگذارید.

بنابراین، حداقل 10 تا 15 درصد از درآمد ناخالص خود را برای دوران بازنشستگی سرمایه گذاری کنید. بله، این علاوه بر 10٪ برای پس انداز اضطراری است که قبلاً ذکر کردم. این مبالغ را به عنوان تعهدات ماهانه خود در نظر بگیرید، درست مانند صورتحساب با سررسیدی که از یک تاجر سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ دریافت می‌کنید.

اگر پس‌انداز و سرمایه‌گذاری حداقل 20 درصد از درآمد ناخالص شما بیش از توان مالی شما به نظر می‌رسد، هزینه‌های خود را با دقت پیگیری کرده و آن‌ها را دسته‌بندی کنید. مطمئن باشید وقتی دقیقاً ببینید که چگونه پول خرج می‌کنید، فرصت‌هایی برای پس انداز بیشتر و سرمایه گذاری هوشمندانه تر پیدا خواهید کرد.

پس از ایجاد یک صندوق ذخیره اضطراری، 20 درصد از درآمد خود را کنار بگذارید. می‌توانید کل مبلغ یا 15٪ آن را سرمایه گذاری کنید و 5٪ را برای چیز دیگری، مانند خرید یک ماشین جدید یا رفتن به یک مسافرت استثنایی، پس انداز کنید.

5- از حساب های دارای مزیت مالیاتی استفاده کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای سرمایه‌گذاری پول استفاده از حساب‌های دارای مزیت مالیاتی، مثل طرح‌های بازنشستگی است. حساب‌های بازنشستگی به شما کمک می‌کنند تا علاوه بر جمع کردن پول، همزمان صورتحساب مالیاتی خود را کاهش دهید. وقتی در حساب‌های «سنتی» سرمایه‌گذاری می‌کنید، بر مبنای پیش از مالیات مشارکت می‌کنید. این بدان معناست که پرداخت مالیات بر سهم و درآمد را می‌توانید تا زمانی که پول خود را در آینده برداشت کنید، به تعویق بیاندازید.

6- سرمایه گذاری را بر اساس «افق» خود انتخاب کنید

افق سرمایه گذاری شما مقدار زمانی است که برای حفظ سبد سرمایه گذاری خود قبل از صرف آن نیاز دارید. به عنوان مثال، اگر 40 ساله هستید و قصد دارید در سن 65 سالگی کار را رها کنید و تنها با درآمد سرمایه گذاری زندگی کنید، افق سرمایه گذاری 25 ساله دارید. در نظر گرفتن این موضوع مهم است زیرا به طور کلی، هر چه افق شما طولانی‌تر باشد می‌توانید تهاجمی‌تر سرمایه گذاری هوشمندانه انجام دهید.

اگر حداقل 10 سال فرصت داشته باشید تا یک سرمایه گذاری برای کسب درآمد منظم انجام دهید، پس زمان زیادی دارید تا از رکودهای موقتی بازار در طول این 10 سال به سلامت خارج شوید. اما با نزدیک‌تر شدن به دوران بازنشستگی، عاقلانه‌تر آن است که سرمایه‌گذاری‌های خود را بیشتر به سمت سرمایه‌گذاری‌های کم‌ریسک سوق دهید تا ثروت خود را حفظ کنید.

به طور کلی می‌توان گفت که سرمایه گذاری در سهام یکی از پرریسک‌ترین انواع سرمایه گذاری است زیرا ارزش سهام می‌تواند روزانه تغییر کند. با این حال، این نوع سرمایه گذاری بالاترین بازده را دارد و اگر هوشمندانه انجام شود حتی می‌تواند ریسک کمی داشته باشد. اوراق قرضه ریسک کمتری دارند زیرا بازدهی ثابت اما پایین‌تری را ارائه می‌کنند. پول نقد یا معادل های نقدی، مانند صندوق سرمایه‌گذاری بازار پول، کمترین اما مطمئن‌ترین بازده را به شما می‌دهند.

بهتر است برای شروع تعیین کنید که چقدر سهام باید داشته باشید. برای این کار یک میانبر آسان وجود دارد: سن خود را از 100 کم کنید و از آن عدد به عنوان درصد سهام موجود در سبد بازنشستگی خود استفاده کنید. برای مثال، اگر 40 ساله هستید، ممکن است 60 درصد از پرتفوی مالی خود را به نگهداری سهام اختصاص دهید. اگر تمایل دارید تهاجمی‌تر باشید، به جای آن سن خود را از 110 کم کنید که نشان دهنده 70٪ برای سهام است. اما این فقط یک دستورالعمل تقریبی است و ممکن است تصمیم بگیرید آن را تغییر دهید.

شاید بخواهید درصد سهام خود را به انواع صندوق‌های سهام اختصاص دهید یا همه آن را در یک صندوق سهام قرار دهید. مبلغ باقیمانده در سایر انواع سرمایه گذاری هوشمندانه دارایی، مانند اوراق قرضه و وجه نقد سرمایه گذاری خواهد شد.

7- از صندوق های سرمایه گذاری با کارمزد بالا اجتناب کنید

صندوق‌های مختلف کارمزدهای متفاوتی را دریافت می‌کنند که به عنوان نسبت هزینه شناخته می‌شود. به عنوان مثال، نسبت هزینه 2% در سال به این معنی است که هر سال 2% از کل دارایی‌های صندوق برای پرداخت هزینه‌هایی مانند هزینه‌های مدیریت، تبلیغات و امور اداری استفاده می‌شود.

اگر می‌توانید، صندوق های مشابهی را انتخاب کنید که مثلا فقط 1 درصد کارنزد داشته باشند. شاید این رقم اندک و ناچیز به نظر برسد، اما وقتی برداشت از سود بالقوه سالانه شما کاهش می‌یابد، سرمایه شما در طول زمان واقعا افزایش چشمگیری خواهد داشت. به عنوان مثال، اگر 100,000 دلار در طول 30 سال با میانگین بازدهی 7٪ به جای 6٪ سرمایه گذاری کنید، نزدیک به 200,000 دلار تفاوت خواهد داشت. بنابراین، مطمئن شوید که صندوق‌های کم‌هزینه‌تر با درصد کارمزد کم‌تر را انتخاب می‌کنید تا از سود بالاتری بهره مند شوید.

از اصول سرمایه گذاری هوشمندانه برای ایجاد ثروت استفاده کنید

از اصول سرمایه گذاری هوشمندانه برای ایجاد ثروت استفاده کنید

کلید ایجاد ثروت این است که هر چه زودتر پس انداز و سرمایه گذاری را شروع کنید. هیچ اشکالی ندارد که با مبالغ کوچک سرمایه گذاری هوشمندانه را آغاز کنید. حتی کنار گذاشتن فقط 20 دلار در ماه بهتر از هیچ است. و اگر دیر سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ شروع کردید، نگرانی و استرس نداشته باشید – فقط برای شروع همین الان انگیزه پیدا کنید. سال‌ها بعد، زمانی که پس‌انداز و سرمایه‌ لازم برای تحقق رویاهایتان را داشته باشید، بسیار خوشحال خواهید شد که روزی تصمیم گرفتید آینده مالی خود را تحت کنترل درآورید.

سبدگردانی یا صندوق درآمد ثابت؟

برای یک سرمایه‌گذاری موفق باید اقدامات گوناگونی را انجام داد. تحقیق در مورد اینکه در کدام بازار و به چه شیوه‌ای سرمایه‌گذاری کنیم مهم‌ترین اقدامی است که هر سرمایه‌گذار باید قبل از ورود سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ به بازار انجام دهد. بازارهای مختلف ریسک و بازده متفاوتی دارند که هرکدام متناسب با شخصیت افراد است و با برنامه‌ریزی سرمایه‌گذاری آنها تطابق دارد.

سبدگردانی یا صندوق درآمد ثابت؟

کسانی که سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه را انتخاب می‌کنند راه‌های متعددی، پیش‌رو دارند که یا خود اقدام به معامله‌گری در بازار سرمایه کنند و یا از روش‌های غیر‌مستقیم سرمایه‌گذاری استفاده کنند صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سبدگردانی دو شیوه غیر‌مستقیم سرمایه‌گذاری در بازار به شمار می آیند.

سبدگردانی

سبدگردانی یک خدمت خاص و شخصی‌سازی شده شرکت مشاور سرمایه گذاری آیکو در بازار سرمایه است که درآن سرمایه‌گذار سرمایه خود را در اختیار فرد یا شرکت سبدگردان قرار می‌دهد. سبدگردان بعد از تعیین میزان ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار، با توجه به آن اقدام به خرید‌و‌فروش سهم می‌کند.

در سبدگردانی بر خلاف صندوق‌های سرمایه‌گذاری سرمایه افراد تجمیع نمی‌شود و سرمایه‌گذار این امکان را دارد که از طریق سامانه، سبد سهام خود را مشاهده و گزارش‌گیری کند. برای فعالیت سبدگردانی اختصاصی یک قرارداد رسمی بین شرکت سبدگردان و سرمایه‌گذار منعقد می‌شود.

از مهم‌ترین مزایای سبدگردانی در مقایسه با صندوق سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ سهامی این است که در بازار نوسانی، شرکت سبدگردان این امکان را دارد تا با نوسان‌گیری برای سرمایه‌گذار سودسازی کند اما در صندوق سهامی با توجه به حجم بالای سرمایه صندوق، امکان نوسان‌گیری به ندرت وجود خواهد داشت.

با توجه به موارد ذکر شده، سبدگردانی یک خدمت ویژه در بازار سرمایه است و سرمایه‌گذارانی که تمایل به این خدمت دارند باید کارمزد بیشتری را نسبت به صندوق سهامی پرداخت کنند.

همچنین سرمایه اولیه برای سبدگردانی بیشتر از صندوق‌های سرمایه‌گذاری است. حداقل سرمایه برای استفاده از خدمات شرکت‌های سبدگردان، یک میلیارد تومان است.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری

صندوق‌های سرمایه‌گذاری با توجه به ماهیت خود، بازده‌های متفاوتی را برای سرمایه‌گذار ایجاد می‌کنند. برخی از سرمایه گذاران اصلا تمایلی به ریسک کردن ندارند و فقط به دنبال بازدهی بالاتر از سود بانکی هستند. این سرمایه‌گذاران از صندوق‌های درآمد ثابت استفاده می‌کنند.

صندوق درآمد ثابت، صندوق سهامی و صندوق مختلط سرمایه‌گذاری (ترکیبی از اوراق و سهام)، سه مورد از پر‌کاربردترین صندوق‌های سرمایه‌گذاری است که با وجود بازده مناسب از ریسک کمی برخوردار است.

این صندوق‌ها با توجه به اینکه سرمایه شما را در بانک سپرده می‌‎کنند و یا اوراق بهادار خریداری می‌کنند، کمترین ریسک را در بازار سرمایه دارند. طبعا بازدهی این صندوق ها بالا نبوده و تنها مقداری بیشتر از سود بانکی است.

گروهی از سرمایه‌گذاران به دنبال یک سرمایه‌گذاری بلند‌مدت با ریسک بالا هستند تا بتوانند عایدی مناسبی را برای خود ایجاد کنند، این افراد در صندوق‌های سهامی سرمایه‌گذاری می‌کنند که احتمال دارد بازده بالاتری را در بلند مدت برای آنها فراهم کند.

صندوق‌های دیگری نیز مانند صندوق طلا در بازار وجود دارد. در این صندوق سرمایه‌گذاران به جای خرید طلای فیزیکی می‌توانند بر روی طلا سرمایه‌گذاری کنند. صندوق جسورانه، صندوق پروژه، صندوق زمین و ساختمان، صندوق خصوصی و . از دیگر انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری است.

ماهیت صندوق‌های سرمایه‌گذاری این است که سرمایه‌گذاران بتوانند با سرمایه خرد واحدهای صندوق را خریداری کنند. با این شیوه، افرادی که سرمایه کلان در اختیار ندارند و یا تخصص و وقت کافی برای حضور مستقیم در بازار سرمایه را ندارند هم می توانند وارد بازار شوند.

نکته مهمی که در تمامی صندوق‌ها وجود دارد این است که مدیریت صندوق توسط مدیر صندوق بوده است و سرمایه‌گذار هیچ دخالتی در نوع خریدها ندارد. مدیر، گزارشی از سهام و اوراق خریداری شده را ارائه نمی‌کند و فقط به صورت روزانه گزارشی از ارزش دارایی‌های تحت مدیریت صندوق منتشر می‌کند که بر همین اساس ارزش هر واحد صندوق نیز مشخص می‌شود.

ویژگی های خاص صندوق درآمد ثابت

این یک واقعیت است که «ریسک» همیشه جواب نمی‌دهد. کسانی که در سال 1399 وارد بازار شده‌اند تاکنون نزدیک به نیمی از دارایی خود را از دست داده‌اند! با احتساب تورم، میزان ضرر و زیان سرمایه‌گذاران بیش از 50 درصد است. در این بین افرادی که سرمایه خود را وارد صندوق درآمد ثابت کردند، نه تنها از اصل سرمایه ضرری ندادند، بلکه سود هم برده‌اند. سود این افراد کمی بیشتر از سود بانکی است که با توجه به دو سال اخیر می تواند بازدهی خوبی محسوب شود.

به عنوان مثال، اگر شما با 100 میلیون تومان وارد بازار سهام می‌شدید بعد از دو سال نزدیک به 50 میلیون سرمایه داشتید، اما اگر همین سرمایه را وارد صندوق درآمد ثابت می‌کردید در حال حاضر 150 میلیون سرمایه در اختیار داشتید. این مهم‌ترین ویژگی صندوق درآمد ثابت است که در بازارهای نزولی هم می‌تواند یک سود حداقلی و مطمئن را برای شما به همراه داشته باشد.

برای یک سرمایه‌گذاری مطمئن همیشه لازم است تا مقداری از سرمایه خود را برای پوشش ریسک‌های احتمالی قرار دهید. به‌ این منظور می‌توان از صندوق درآمد ثابت استفاده کرد تا در صورت بروز اتفاقات مختلف ضرر و زیان را به حداقل رساند.

سبدگردانی یا صندوق درآمد ثابت؟

در حال حاضر صندوق درآمد ثابت بهتر است یا سبدگردانی؟!

در روزهایی که بازار رمق حرکت صعودی ندارد و با یک حرکت کوتاه مدت صعودی وارد یک حرکت بلند‌مدت نزولی می شود، برخی از سرمایه‌گذاری‌ها معنای خود را از دست می‌دهد(در ایران بازار سرمایه دو طرفه نیست و نمی‌توان از نزولی بودن بازار کسب منفعت کرد). در این حالت باید به صورت حرفه‌ای نوسان‌گیری و از فرصت‌های کوتاه‌مدت صعودی حداکثر استفاده را کرد(سبدگردان‌ها می‌توانند در این مسیر به شما کمک کنند).

اگر تمایلی به استفاده از خدمات شرکت‌های سبدگردان ندارید، می‌توانید سرمایه خود را در صندوق درآمد ثابت بگذارید تا خیالتان از بابت اصل سرمایه راحت باشد و سودی بیشتر از سود بانکی را کسب کنید تا بازار تعادل نسبی پیدا کند.

ریسک پذیری خود را رایگان، بسنجید

سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی همواره با مخاطراتی همراه است. بازدهی حاصل از سرمایه‌گذاری هم، ناشی از همین ریسک است.

اتخاذ هر تصمیم، باید تابعی از ریسکی باشد که توانایی تحمل آن را دارید. دقت داشته باشید که سبدگردانی در ذات خود امری ریسک‌پذیر و صندوق درآمد ثابت کم ریسک است. برای اطلاع از میزان ریسک‌پذیری خود، در آزمون ریسک سنجی شرکت کنید.

سبدگردانی یا صندوق درآمد ثابت؟

در این بخش به ذکر چند عامل موثر در تعیین ریسک‌پذیری افراد می‌پردازیم:

  • سن: کسانی که سن و سال کمتری دارند تمایل بیشتری به خطرپذیری دارند، در حالی که وقتی سن به سمت میانسالی می‌رود ریسک‌پذیری کاهش یافته و تمایل اصلی حفظ سرمایه است.
  • میزان مسئولیت در زندگی: یک فرد مجرد ریسک‌پذیر تر از یک فرد متأهل است. هرچه مسئولیت افراد در زندگی بیشتر شود و افراد تحت تکفل آنها بیشتر باشد، ریسک‌پذیری کمتری دارند.
  • تفکیک سرمایه مازاد و برنامه سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران: سرمایه‌گذاران باید با سرمایه‌ای وارد شوند که سرمایه مازاد به‌‌ حساب می‌آید. وارد کردن سرمایه‌ای که با تلاش سالیان زیاد به‌دست آمده به بازارهای با ریسک بالا اشتباه است.
  • برنامه سرمایه: زمانی که با برنامه 5 ساله وارد بازار شوید ریسک کمتری را تحمل می‌کنید و زمانی که به دنبال یک سود کوتاه‌مدت در بازار باشید ریسک بیشتری را متحمل خواهید شد.

شما می توانید به صورت شخصی اقدام به معامله در بازار سرمایه کنید. در صورتی که وقت آزاد دارید و به مباحث مالی تسلط دارید؛ می‌توانید با تحلیل خودتان اقدام به خرید و فروش سهام نمایید. شاید این کار جذابیت ظاهری داشته باشد ولی در مواقع بحرانی شما نمی‌توانید به خوبی یک تیم تصمیم‌گیری کنید و متحمل ضرر و زیان ‌شوید. برای همین سعی کنید این ریسک را در نظر داشته باشید تا بتوانید بهترین شیوه سرمایه‌گذاری را انتخاب نمایید.

سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟

کی باید به دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت بود؟ چه زمانی برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت مناسب است؟ پاسخ این دو سؤال برای رسیدن به اهداف مالی اهمیت دارند. معامله گران و سرمایه‌گذاران بازارهای مالی (بازار فارکس، بورس سهام، ارز دیجیتال، نفت خام، طلا و …) باید با عیب و مزایای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت آشنا باشند تا بتوانند برنامه مالی مناسب با خواسته‌ها و شرایط خود طراحی کنند. در این مقاله سناریوهای خاص سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت را بررسی می‌کنیم.

کی برای سرمایه‌گذاری بلندمدت مناسب است؟

اگر می‌خواهید دارایی را برای مدت‌زمان طولانی نگه دارید، باید به فکر سرمایه‌گذاری بلندمدت باشید. دارایی‌هایی مثل سهام یا املاک و مستغلات را معمولاً برای مدت‌زمان طولانی نگه می‌دارند. در این نوع کلاس دارایی‌ها سرمایه‌گذاران بر این باورند که به پول ناشی از فروش ملک یا سهام در کوتاه‌مدت نیازی نخواهند داشت. اما در کل تنها در چند سناریو می‌توان سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ به سرمایه‌گذاری بلندمدت فکر کرد و سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت را کنار گذاشت.

بیشتر از ۲۰ سال با بازنشستگی فاصله دارید

اگر هنوز بیشتر از ۲۰ سال با بازنشستگی فاصله دارید، می‌توانید به سرمایه‌گذاری بلندمدت در بازارهایی مثل سهام و املاک فکر کنید. در سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت هدف شما خرید دارایی‌هایی است که به مرور زمان ثروت شما را افزایش خواهند داد. وقتی جوان هستید فرصت برای اشتباه کردن وجود دارد و زمان لازم برای جبران اشتباهات هم وجود دارد. با سرمایه‌گذاری در بورس سهام می‌توانید به رشد دارایی‌های خود در بلندمدت کمک کنید. اما با نزدیک شدن به زمان بازنشستگی، می‌توانید ترکیب دارایی‌های خود را تغییر دهید.

باید برنامه هفت تا ده ساله‌ای برای آینده داشته باشید

معمولاً در برنامه‌ریزی مالی برای هفت تا ده سال آینده باید به دارایی‌هایی با درجه ریسک کم تا متوسط فکر کنید. اما وقتی‌که به بازه زمانی هفت تا ده سال نزدیک شدید باید به سمت دارایی‌های ریسکی‌تر حرکت کنید. به طور خلاصه، سرمایه‌گذاری زمانی بلندمدت است که شما به پول سرمایه‌گذاری تا مدت‌ها نیاز نداشته باشید.

می‌خواهید از تورم در امان بمانید

سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت برای مقابله با تورم هم کارساز هستند. معمولاً برای سرمایه‌گذاری بلندمدت در بازار باید دارایی‌های به خصوصی را در نظر بگیرید. کلاس دارایی‌هایی که برای سرمایه‌گذاری بلندمدت مناسب هستند معمولاً به مرور زمان تورم را پوشش می‌دهند. به همین دلیل اگر می‌خواهید ریسک تورم را پوشش دهید باید به سرمایه‌گذاری بلندمدت فکر کنید. چنین سرمایه‌گذاری نه تنها از دارایی‌های شما در برابر تورم محافظت می‌کند، بلکه قدرت خرید شما را هم افزایش می‌دهد.
معمولاً در سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ بازارهای مالی آمریکا از اوراق خزانه‌داری برای پوشش دادن ریسک تورم استفاده می‌کنند. در واقع بازدهی این اوراق پا به پای تورم افزایش می‌یابد. در کل، اوراق خزانه‌داری بلندمدت آمریکا برای کسب بازدهی تا ۳۰ سال آینده طراحی شده‌اند. این اوراق خزانه‌داری با نام I-Bond شناخته می‌شوند و به آن‌ها اوراق پس‌انداز هم گفته می‌شود. بازدهی این اوراق با محاسبه نرخ بهره ثابت و نرخ تورم به دست می‌آید و به همین دلیل بهترین گزینه برای پوشش دادن ریسک تورم هستند.

کی باید به فکر سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت بود؟

در سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت، شخص می‌خواهد در بازه زمانی کوتاهی به اهداف مالی خود برسد. به طور مثال شخص می‌خواهد منبع درآمد ثابتی داشته باشد و به فکر ساختن یک سبد دارایی نیست. سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت می‌تواند شامل اوراق قرضه با سررسید کوتاه، پول نقد، حساب‌های بانکی با سود ثابت و برخی بیمه‌های عمر باشد. معمولاً اشخاص در سناریوهای خاصی به سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت فکر می‌کنند.

خیلی فوری به پول نیاز دارید

برای اهداف کوتاه‌مدت مالی مثل بازپرداخت یا تسویه وام از سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت استفاده می‌شود. بسیاری از حساب‌های بانکی با سود ثابت می‌توانند به شما اجازه دهند که پول خود را برای دریافت سود سپرده‌گذاری کنید و در عین حال هر وقت که لازم داشتید آن را برداشت کنید. در سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت معمولاً در کلاس دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که ریسک کمتری دارند و در عین حال قدرت نقد شوندگی آن‌ها بالاست. یعنی هر وقت که خواستید می‌توانید دارایی‌های خریداری شده را به فروش برسانید و در کمترین زمان ممکن به پول نقد برسید. در چنین سرمایه‌گذاری نمی‌توان در سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ بازار فارکس یا سهام سرمایه‌گذاری کرد. چون‌که در کوتاه‌مدت شاید نتوان اصل سرمایه‌گذاری را برداشت. نوسانات این دو بازار در کوتاه‌مدت به حدی زیاد است که شاید در زمان فروش دارایی‌ها با ضرر مواجه شوید (توجه داشته باشید که در این مقاله هدف ما بررسی “سرمایه‌گذاری” است، نه “معامله‌گری” و “نوسان گیری”).

به فکر منبع درآمد ثابت هستید

اغلب سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت با منبع درآمد ثابتی همراه هستند. یعنی در فواصل زمانی مشخصی پول نقدی به حساب شما واریز خواهد شد. در این جا باید هدف شما پیدا کردن منبع درآمد ثابت و قابل اتکایی باشد. شاید بازار سهام، فارکس و ارز دیجیتال فرصت‌های کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاری را فراهم کنند، اما در کل سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت (خرید و نگهداری) در این بازارها ریسکی است و شاید مثل اوراق قرضه قابل اعتماد نباشند.

جزئیات خبر

در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

برای سرمایه‌گذاری در بورس باید استراتژی داشت. مدت‌زمان سرمایه‌گذاری یکی از معیارهای مهم در تعیین استراتژی است. گروهی برای کسب سود در زمانی کوتاه سرمایه‌گذاری می‌کنند و گروهی دیگر در فکر کسب سود در بلندمدت هستند. هر کدام از این برنامه‌ریزی‌ها مزایا و معایب و نتایج خاص خود را دارند. در ادامه بررسی می‌کنیم که به این پرسش پاسخ خواهیم داد که در بورس سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت خوب است یا بلندمدت؟

در این مقاله عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

O منظور از سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چیست؟

O سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چه تفاوت‌هایی دارند؟

O سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

منظور از سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چیست؟

برای این که بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید ابتدا هر دو گزینه و مزایا و معایب هر یک را به خوبی بشناسیم. سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت به سرمایه‌گذاری‌هایی گفته می شود که افق زمانی سرمایه‌گذار معمولا زیر یک سال است. البته برخی از افراد سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت را دوره زمانی بسیار کمتر، مثلا کمتر از یک ماه در نظر می‌گیرند. گروه دیگر معامله‌گران روزانه هستند که معمولا تمایل به نگهداری یک سرمایه‌گذاری برای کمتر از یک روز دارند. این گروه از معامله‌گران در ابتدای صبح، یک سهم را می‌خرند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی روز، آن را می‌فروشند. به این نوع سرمایه‌گذاری نوسان‌گیری گفته می‌شود که یک استراتژی کاملا متفاوت نسبت به سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت دارد. معاملات روزانه کار افراد خبره است و به مطالعه و تمرین بسیار نیاز دارد.

در مقابل به روشی که دید فرد برای نگهداری سهم بیشتر از یک سال باشد، سرمایه‌گذاری بلندمدت گفته می‌شود. گاهی اوقات سرمایه‌گذار بلندمدت سهم را ۵ سال، ۱۰ سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود هر ساله آن استفاده می‌کند.

آن چه که سبب می‌شود تا یک فرد استراتژی خود را بر سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ مبنای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت یا بلندمدت بچیند، افق زمانی مد نظر او است. به عنوان مثال اگر شخصی قصد خرید خانه‌ای را در ۱۵ سال آینده داشته باشد، افق زمانی او ۱۵ ساله خواهد بود. در سرمایه‌گذاری عوامل دیگری چون میزان ریسک‌پذیری، میزان پیگیری و نظم مالی نیز در کنار افق زمانی مطرح است. علاوه بر این توجه کنید که شما برای سرمایه‌گذاری خود باید هدف داشته باشید و لازم است که اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت شما در یک مسیر باشند. در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چه تفاوت‌هایی دارند؟

تفاوت سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت

افرادی که با افق زمانی کوتاه‌مدت به معامله می‌پردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام می‌دهند. برای این کار، یک سهم را در زمان‌هایی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی و بنیادی است خریداری می‌کنند و زمانی‌که قیمت سهم، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را می‌فروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر می‌رسد نیست.

در واقع تنها با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمان‌بندی صحیح می‌توان به خرید و فروش در کوتاه‌مدت اقدام کرد. زمان‌بندی صحیح یعنی دقیقا زمانی که سهم در پایین‌ترین قیمت است آن را خرید و درست در بالاترین قیمت آن را فروخت. در این بین اگر سهم را خیلی زود به فروش برسانید سود بالقوه را از دست می‌دهید و اگر دیر اقدام به فروش کنید ممکن است اصل پول‌تان در معرض خطر قرار بگیرد.

معامله‌گران حرفه‌ای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال ، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را پیش‌بینی می‌کنند. البته گاهی این اتفاق می‌افتد که سهام در روند مورد انتظار حرکت نمی‌کند. در این حالت نیز استراتژی معامله‌گر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان می‌دهد.

نکته دیگر در معاملات کوتاه‌مدت، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آن‌ها است. معامله‌گران کوتاه‌مدت در روز با تعداد بالای معامله سر و کار دارند که اگر حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حال‌شان بشود، باز هم پرهزینه خواهد بود. حال در سرمایه‌گذاری بلندمدت به علت این که معاملات به مدت طولانی نگهداری می‌شوند سرمایه‌گذار کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل می‌شود.

با وجودی که معاملات کوتاه‌مدت می‌تواند برای افرادی که به روش آن تسلط دارند بسیار سودآور باشد اما اکثر سرمایه‌گذاران خبره و با تجربه استراتژی بلندمدت را می‌پسندند. به گفته وارن بافت سرمایه‌گذار نامدار آمریکایی که یکی از ثروتمندترین افراد حوزه بورس در دنیا است: «بهترین مدت‌زمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است». روش کار وارن بافت به این صورت بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید می‌دید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکت‌های بنیادی و قوی، توانست ثروت کلانی در بورس به دست آورد.

با توجه به این نکته می‌توان گفت که سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌هایی که رشد پایداری دارند، نسبت به شرکت‌های نوپا گزینه مناسب‌تری است زیرا این سرمایه‌گذاری‌ ریسک کمتری را به دنبال دارد. علاوه بر این، شرکتی که گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت کرده و به صورت منظم این سود را افزایش داده است مسلما گزینه خوبی برای سرمایه‌گذاران بلندمدت محسوب می‌شود. سرمایه‌گذاران بلندمدت برای تشخیص بهترین سهم‌ها، از روش تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند و با بررسی گزارش‌ها و صورت‌های مالی شرکت‌ها، بهترین گزینه را انتخاب می‌کنند. برای استفاده از خدمات مشاوره سرمایه‌گذاری آنلاین و مطالعه تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی، به وب سایت همفکران مراجعه کنید.

هر یک از روش‌ها را بررسی کردیم اما برای این که بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید هدف را در نظر بگیریم. به صورت کلی هر یک از این روش‌ها مناسب افراد خاصی است. در ادامه جزئیات بیشتری را در این زمینه مطرح می‌کنیم.

سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟

شاید سوال بسیاری از شما این باشد که در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت؟ باید گفت شما می‌توانید از هر دو نوع سرمایه‌گذاری استفاده کنید و از آن بهره ببرید اما همان طور که گفتیم اهداف کوتاه‌مدت‌تان باید با اهداف بلندمدت در یک مسیر باشند.

با یک مثال به شرح این موضوع می‌پردازیم. تصور کنید هدف بلندمدت شما خرید یک خانه باشد اما در حال حاضر پول آن را ندارید. برای رسیدن به این هدف بلندمدت شما باید یک سری اهداف کوتاه‌مدت برای خود تعیین کنید. مانند پس‌انداز مقداری از درآمدتان، کم کردن مخارج زندگی و… . در سرمایه‌گذاری هم لازم است همین اتفاق رخ دهد، یعنی اهداف بلندمدت شما باید از اهداف کوتاه‌مدتی تشکیل شده باشند که در امتداد یکدیگرند و این اهداف کوتاه‌مدت سبب می‌شوند که رسیدن به هدف اصلی آسان‌تر شود.

به طور کلی از لحاظ شخصیتی سرمایه‌گذاران به دو گروه اصلی تقسیم‌بندی می‌شوند. گروه اول افرادی که صبورند و عقیده دارند که باید به یک سرمایه‌گذاری فرصت داد تا شکوفا شود. این افراد به دنبال سودهای ۴۰ یا ۵۰ درصدی نیستند، بلکه به دنبال ۱۰ یا ۲۰ برابر شدن سرمایه خود در طول زمان چند ساله هستند.

گروه دوم افرادی هستند که صبرشان کم است. برای این گروه همان سود اندک مساوی با برد در این بازار است. به اعتقاد این افراد کمتر می‌توان سرمایه‌گذاری را یافت که مثلا در طول ۱۰ سال ۲۰ برابر شود. به همین منظور تمرکزشان بر هدف‌های کوچک و سرمایه‌گذاری‌های زود بازده است. باید گفت هر دو تفکر درست است و بستگی به شرایط زندگی فرد، شخصیت و میزان ریسک‌پذیری او دارد.

در نتیجه نمی‌توان به طور قطع گفت که بهترین سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت است زیرا برای همه یکسان نیست و شخصیت افراد و انگیزه آن‌ها در سرمایه‌گذاری موثر است. توصیه ما این است که به علت مزیت پایداری در سرمایه‌گذاری بلندمدت، سرمایه‌گذاران تازه وارد به جای توجه به نوسانات بازار، بر چشم انداز بلندمدت بازار تمرکز کنند. به طور کلی اگر قصد دارید از استراتژی معاملات کوتاه‌مدت استفاده کنید؛ بهتر است تنها بخش کوچکی از سبد سهام خود را با هدف کوتاه‌مدت تنظیم کنید و مابقی پرتفوی خود را به روش بلندمدت اختصاص دهید.

سخن آخر

در بازار بورس به استراتژی‌هایی که فرد در آن افق زمانی کوتاه‌مدت و کمتر از یک سال را در نظر دارد سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و در سرمایه‌گذاری بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟ مقابل به سرمایه‌گذاری که بازده آن بعد از گذشت چند سال برآورد می‌شود را سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌گویند. بنابراین اگر بخواهیم بدانیم در بورس سرمایه‌گذاری بلندمدت خوب است یا کوتاه‌مدت باید ویژگی‌های شخصیتی و اهداف افراد را بررسی کنیم. روش‌های بلندمدت مناسب افراد صبوری است که قصد ندارند درگیر تحلیل‌های روزانه شوند و می‌خواهند سرمایه خود را در طول زمان چند برابر کنند و سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت بیشتر مناسب افرادی است که وقت زیادی دارند و قصد دارند از سودهای کوچک و سرمایه‌گذاری‌های زودبازده بهره‌مند شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.