آموزش واگرایی
یکی از مزایای استفاده از اندیکاتور این است که میتوانیم واگرایی و همگرایی را مشخص کنیم. از آنجایی که این بحث بسیار مهمی است، پس این بحث را بصورت جداگانه در یک مقاله بررسی میکنیم. در این مقاله قدرت واگرایی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا مفهوم واگرایی را تعریف میکنیم، سپس بررسی میکنیم که چرا واگرایی و همگرایی ابزار بسیار مهم و قدرتمندی است.
واگرایی و همگرایی چیست؟
همگرایی یعنی دو خط بهم نزدیک شوند. واگرایی یعنی دو خط از هم دور شوند. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود بدین معنی است که قیمت و مونتوم در یک جهت هستند و قیمت حرکات آرامی دارد.
وقتی جفت ارز واگر میشوند، بدین معنی است که قیمت و مومنتوم در یک جهت نیستند. این منجر به حرکات تند قیمتی میشود و احتمال برگشت افزایش میابد.
تحلیل همگرایی-واگرایی، در واقع قدرت یک دارایی در یک زمان را با قدرت آن در زمان دیگر مقایسه میکند.
سپس آنها را با هم مقایسه میکند. سپس تحلیلگر شخیص میدهد که آیا دارایی مورد نظر قوی شده است یا تضعیف شده است؟
چرا این بحث اهمیت دارد؟
ابزار واگرایی و همگرایی، یک روش بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی این روش این است که یک متد تاخیری نمیباشد.
بلکه همانند پرایس اکشن، متد واگرایی و همگرایی نیز ابزار بسیار قدرتمندی در پیش بینی حرکات آتی قیمت میباشد.
که این برخلاف اندیکاتورهاست که تاخیری میباشند و بعد از شکل گیری پرایس اکشن، سیگنال میدهند.
واگرایی و همگرایی یک متد بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی واگرایی این است که منجر به نوسانات شدید میشود.
به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی زمانی واگرایی شدید دارد که در مرحله تغییر جهت باشد یعنی قرار است یک سوئینگ ماژور شکل بگیرد.
افزایش نوسانات، منجر به ایجاد فرصت های معاملاتی زیادی میشود. پرایس اکشن همیشه جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد.
درک قیمتها، یک هنر است و کار آسانی نیست. استفاده از سایر متدها برای تایید یک استراتژی و تحلیل میتواند خیلی مفید باشد.
واگرایی و همگرایی بر روی چارت به چه شکل است؟
بر شروع تحلیل میتوانید از MACD استفاده کنید. مک دی نیز همانند اسیلاتور AO، از میانگین های مختلف در چند زمان مختلف استفاده میکند.
اما برخلاف AO، مک دی از قیمتهای پایانی و میانگین متحرک نمایی استفاده میکند. به این دلیل از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود که تاکید بیشتری بر آخرین روند داشته باشیم.
تایم فریم مورد استفاده در مک دی عبارتست از ۹ دوره، ۱۲ دوره و ۲۶ دوره. معامله با واگرایی یک قانون کلیدی و مهم دارد.
اگر قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، آنگاه اسیلاتور نیز باید سقف بالاتر شکل بدهد. اگر قیمتها، کف پایینتر شکل بدهند، آنگاه اسیلاتور هم باید کف پایینتر شکل بدهد.
این جمله را باید پرینت بگیرید و آن را در کنار صفحه کاپیوتر خود بچسبانید. در مواقعی که این اتفاق نیوفتد(یعنی سقف و کف اسیلاتور در راستای قیمت نباشد)، به این معنی است که اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است.
در اینحالت تحلیلگر باید بدنبال شواهد بیشتری بگردد که رفتار قیمت را تایید کنید و حرکت آتی را تشخیص دهد.
واگرایی-همگرایی زمانی قابل بررسی است که قیمت یکی از حالات زیر را شکل داده باشد:
- سقف بالاتر داشته باشیم
- کف پایینتر داشته باشیم
- سقف دوقلو داشته باشیم
- کف دوقلو داشته باشیم
اندیکاتور مک دی و AO، بهترین اندیکاتورها برای بررسی چنین حالاتی هستند. RSI نیز متد دیگری است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.
من استفاده از AO را ترجیح میدهم. طبق این اندیکاتور واگرایی زمانی اتفاق می افتد که هیستوگرام ها نشان دهند که مومنتوم کاهش یافته است و خط صفر رسیده است.
اگر دو تا کف یا سقف متوالی داشته باشیم که در آنها هیستوگرام به سمت خط صفر برنگشته باشد، آنگاه این بدین معنی است که واگرایی درستی نداریم.
به اینها میگوییم واگرایی بد. اکثر اوقات اگر تریدر در چارت ۱ دقیقه ای زوم کند، آنگاه میتوانید واگرایی مناسبی را ببیند.
چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟
وقتی واگرایی-همگرایی را تحلیل میکنیم، باید به این دقت کنیم که نقاط چرخش بازار در طی زمان چگونه تغییر میکند.
یعنی در طی زمان، آیا سقف ها افزایش میابند یا کاهش؟ کف ها چطور؟ اگر بتوانیم ارتباط بین نقاط چرخش را درک کنیم، آنگاه میتوانیم تریدر خوبی شویم.
واگرایی نشانه توقف روند و برگشت روند است. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمتها، کف پایینتر شکل دهند، اما در اسیلاتور، کف بالاتر داشته باشیم.
معمولا این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد. به واگرایی معمولی در روند نزولی عبارت دیگر بصورت پیشفرض انتظار داریم که قیمتها و مونتوم در یک جهت حرکت کنند.
یعنی اگر قیمتها، کف پایینتر شکل میدهند، اما اسیلاتور نمیتواند کف پایینتر شکل دهد، آنگاه احتمالا قیمتها برگردند.
عکس اینحالت برای واگرایی منفی صدق میکند. در اینحالت قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، در حالی که اسیلاتور، سقف پایینتر شکل میدهد.
این نوع واگرایی در روند صعودی رخ میدهد. در چنین حالتی، احتمالا قیمتها برگردند.
واگرایی و همگرایی را میتوان به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار داد:
- وقتی همگرایی داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه یابد. یعنی برگشت روند محتمل نیست(البته این روش در تایم فریم های پایینتر اعتبار کمتری دارد).
- وقتی واگرایی داریم، احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
- وقتی واگرایی دوگانه یا سه گانه داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
اسیلاتورها، تغییرات مومنتوم را به ما نشان میدهند. یعنی هر چند قیمتها، سقف و کف جدید را نشان میدهند، اما احتمال اینکه مونتوم افزایش یافته باشد کم است.
واگرایی معمولی ابزار مفیدی است که از طریق آن میتوانیم انتهای روند را پیش بینی کنیم. فقط گاهی اوقات، دارایی مورد نظر در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.
به همین دلیل باید مراقب باشیم چون استفاده از واگرایی مهارت بالایی میخواهد.
به همیت دلیل همیشه بهتر است از روش های دیگری نیز استفاده کنیم که انتهای روند را تایید کنند.
سایر روش ها برای تایید واگرایی:
یک روش برای تحلیل واگرایی این است که از خط روند و کانال استفاده کنیم. وقتی واگرایی رخ دهد، آنگاه خط روند میتواند نشان دهد که روند مورد نظر به پایان رسیده است.
و میتواند نشاندهنده پایان روند باشد. پس یک روش برای معامله با واگرایی این است که صبر کنیم خط روند شکسته شود.
همچنین در اندیکاتورها هم میتوانیم از خط روند استفاده کنیم(یعنی در همان نقطه ای که بر روی قیمتها خط روند رسم کردیم، میتوانیم در همان نقطه بر روی اندیکاتور هم خط روند رسم کنیم).
خط روند مومنتوم، ابزار مهمی برای تشخیص نقاط برگشت و شکست روند است.
نکته مهم، بحث انتظارات در روش واگرایی است.
یعنی تفاوت خیلی زیادی بین اندازه پیپ در برگشت و در اصلاح وجود دارد. پس هر دو را د رک کنید و در برنامه معاملاتی خود لحاظ کنید.
یک راه برای تمیز دادن این دو این است که تایم فریم مورد نظر را بررسی کنید. اگر تریدر، واگرایی را در تایم فریم ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای بررسی میکند، آنگاه احتمالا واگرایی منجر به توقف و یا اصلاح در درون یک روند بزرگتر گردد.
اگر واگرایی در تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آنگاه احتمال برگشت روند بیشتر است. به عبارت دیگر، هر چه تایم فریم بالاتر باشد، تحلیل معتبرتر است.
همچنین اگر واگرایی دوگانه یا سه گانه داشته باشیم، آنگاه احتمال برگشت روند افزایش میابد.
در امواج الیوت، اینحالت در قالب واگرایی بین موج ۳ و ۵ در موج بزرگتر ۳ رخ میدهد. و بعد واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵ رخ میدهد.
همچنین برای کاهش ریسک معامله با واگرایی، میتوانیم زمانی که واگرایی در چند تایم فریم رخ میدهد، فقط از تحلیل واگرایی استفاده کنیم.
هر چه واگرایی بین قیمت و مونتوم در تایم فریم های بیشتری رخ دهد، آنگاه احتمال برگش ت روند بیشتر خواهد بود.
چگونه از واگرایی مخفی استفاده کنیم؟
هر چند واگرایی معمولی ابزار مناسبی برای پیش بینی پایان روند است، اما واگرایی مخفی نشاندهنده ادامه روند است.
واگرایی مخفی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی در روند صعودی، زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی منفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
در روند نزولی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
همانند سایر استراتژی های معاملاتی، باید بخاطر داشته باشیم که واگرایی-همگرایی نیز با ریسک همراه است.
تفاوتی ندارد که از چه ابزاری استفاده میکنید(AO،مک دی،RSI)، در هر صورت باید ریسک را پوشش دهید.
در هر صورت، با استفاده از این استراتژی ساده، میتوانید وینریت خود را بالا ببرید و فرصت های معاملاتی زیادی را پیدا کنید.
پس لطفا بک تست بگیرید و از ابزارهای دیگر و تحلیل مولتی تایم فریم استفاده کنید تا بتوانید واگرایی و همگرایی را به درستی تایید کنید.
واگرایی چیست؟ انواع واگرایی ها به همراه مثال
واگرایی چیست؟ و انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال چگونهاند؟
در این مقاله با آموزش واگرایی در چارتهای بازارهای مالی در خدمت شما هستیم. خواهیم دید واگرایی چیست و چگونه میتواند ما را در پیشبینی حرکت قیمت کمک کند. در بازارهای مالی تمام دنیا نمودار قیمت وجود دارد و به نسبت این نمودارها اندیکاتورهایی طراحی شدهاند تا پیشبینی حرکت قیمت را برای ما آسانتر کنند.
یکی از روشهایی که میتوان با استفاده از اندیکاتور، حرکت قیمت را تا حدی پیشبینی کرد، استفاده از واگرایی در اندیکاتورها و چارت قیمت است.
ما در نمودارهای قیمت و اندیکاتورها چندین نوع واگرایی داریم:
- واگراییهای معمولی
- واگراییهای پنهان
- واگراییهای زمانی
واگرایی معمولی و مخفی چیست؟
نوع واگراییهای معمولی به واگراییهای مثبت و منفی تقسیم میشوند. نوع واگراییهای پنهان نیز همانند واگرایی معمولی دارای دو نوع مثبت و منفی هستند.
واگرایی معمولی منفی زمانی اتفاق میافتد که حرکت قیمت صعودی بوده ولی ما در اندیکاتور حرکت نزولی را مشاهده میکنیم. در این صورت است که می توان واگرایی را معمولی منفی فرض کنیم. این اتفاق باعث میشود پیشبینی از حرکت قیمت به سمت نزول باشد.
واگرایی معمولی مثبت برخلاف مورد قبل است که در کف قیمتها انجام میپذیرد به این صورت که در چارت قیمت ما نزول قیمت را میبینیم، ولی در اندیکاتور صعود را مشاهده میکنیم. در این صورت است که پیشبینیها، حرکت قیمت به سمت بالا را نوید میدهند.
واگرایی مخفی منفی زمانی اتفاق میافتد که حرکت قیمت به سمت پایین باشد ولی در اندیکاتور حرکت به سمت بالا اتفاق میافتد. در این هنگام است که پیشبینی میشود قیمت کاهش یابد.
واگرایی مخفی مثبت هنگامی اتفاق میافتد که قیمت به سمت بالا حرکت میکند ولی اندیکاتور حرکتش را به سمت پایین انجام میدهد در این مواقع است که احتمال میرود قیمت در نمودار صعودی باشد.
این نکته را باید مدنظر قرارداد که واگراییها از نوع منفی در نمودار قیمت و اندیکاتور رخ میدهد و واگراییها از نوع مثبت در کف نمودار قیمت و اندیکاتور اتفاق میافتد. همچنین واگراییهای مخفی معمولاً در وسط اندیکاتور RSI رخ میدهد و نشان از ادامهدار بودن روند قبلی است یعنی اگر واگرایی مخفی منفی رخ دهد قیمت کاهشی و اگر واگرایی مخفی مثبت اتفاق بیفتد قیمت افزایشی خواهد بود.
باید اذعان داشت که هرکدام از این واگراییها احتمال نقض شدن خواهند داشت. یعنی برخلاف پیشبینیها حرکت مخالف آن چیزی که انتظار داشتیم میرود. در این صورت میگوییم واگرایی نقض شده است و دیگر قابلیتی که به آن پیشبینی خود را معطوف کنیم ندارد.
واگرایی زمانی چیست؟
ما در بازارهای مالی دو نوع واگرایی زمانی داریم:
– واگرایی زمانی معمولی
– واگرایی زمانی هوشمند
در واگرایی زمانی معمولی تعداد کندلهای اصلاح بیشتر از تعداد کندلهای روند قبلی که میتواند یک روند صعودی و یا نزولی باشد. این شرایط نشان میدهد که مثلاً اگر روند قبلی روند صعودی بوده حالا در فاز اصلاح که تعداد کندلها بیشتر شده است فروشندهها از قدرت کمتری برخوردار هستند و در صورت ورود خریدارهای قوی میتوان در جهت روند صعودی قبل به خرید پرداخت.
در واگرایی زمانی هوشمند تعداد کندلهای اصلاح کمتر از تعداد کندل فاز قبلی است. مثلاً اگر موج قبلی از ۲۰ کندل تشکیل شده باشد و بهصورت صعودی باشد، موج اصلاحی با ۵ کندل شصت و یک و هشت دهم درصد موج قبل را اصلاحکرده است. در این صورت میگوییم که واگرایی زمانی هوشمند رخداده است در این مواقع قیمت معمولاً به همان سمت روند اصلاح حرکت خود را ادامه میدهد و از پیوت قبلی خود رد میشود.
امیدوارم به طور کامل درک کرده باشید که واگرایی چیست؟ اگر ابهامی در مطلب وجود دارد، می توانید در کامنتها پرسش خود را مطرح کنید.
آموزش واگرایی
یکی از مزایای استفاده از اندیکاتور این است که میتوانیم واگرایی و همگرایی را مشخص کنیم. از آنجایی که این بحث بسیار مهمی است، پس این بحث را بصورت جداگانه در یک مقاله بررسی میکنیم. در این مقاله قدرت واگرایی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا مفهوم واگرایی را تعریف میکنیم، سپس بررسی میکنیم که چرا واگرایی و همگرایی ابزار بسیار مهم و قدرتمندی است.
واگرایی و همگرایی چیست؟
همگرایی یعنی دو خط بهم نزدیک شوند. واگرایی یعنی دو خط از هم دور شوند. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود بدین معنی است که قیمت و مونتوم در یک جهت هستند و قیمت حرکات آرامی دارد.
وقتی جفت ارز واگر میشوند، بدین معنی است که قیمت و مومنتوم در یک جهت نیستند. این منجر به حرکات تند قیمتی میشود و احتمال برگشت افزایش میابد.
تحلیل همگرایی-واگرایی، در واقع قدرت یک دارایی در یک زمان را با قدرت آن در زمان دیگر مقایسه میکند.
سپس آنها را با هم مقایسه میکند. سپس تحلیلگر شخیص میدهد که آیا دارایی مورد نظر قوی شده است یا تضعیف شده است؟
چرا این بحث اهمیت دارد؟
ابزار واگرایی و همگرایی، یک روش بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی این روش این است که یک متد تاخیری نمیباشد.
بلکه همانند پرایس اکشن، متد واگرایی و همگرایی نیز ابزار بسیار قدرتمندی در پیش بینی حرکات آتی قیمت میباشد.
که این برخلاف اندیکاتورهاست که تاخیری میباشند و بعد از شکل گیری پرایس اکشن، سیگنال میدهند.
واگرایی و همگرایی یک متد بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی واگرایی این است که منجر به نوسانات شدید میشود.
به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی زمانی واگرایی شدید دارد که در مرحله تغییر جهت باشد یعنی قرار است یک سوئینگ ماژور شکل بگیرد.
افزایش نوسانات، منجر به ایجاد فرصت های معاملاتی زیادی میشود. پرایس اکشن همیشه جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد.
درک قیمتها، یک هنر است و کار آسانی نیست. استفاده از سایر متدها برای تایید یک استراتژی و تحلیل میتواند خیلی مفید باشد.
واگرایی و همگرایی بر روی چارت به چه شکل است؟
بر شروع تحلیل میتوانید از MACD استفاده کنید. مک دی نیز همانند اسیلاتور AO، از میانگین های مختلف در چند زمان مختلف استفاده میکند.
اما برخلاف AO، مک دی از قیمتهای پایانی و میانگین متحرک نمایی استفاده میکند. به این دلیل از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود که تاکید بیشتری بر آخرین روند داشته باشیم.
تایم فریم مورد استفاده در مک دی عبارتست از ۹ دوره، ۱۲ دوره و ۲۶ دوره. معامله با واگرایی یک قانون کلیدی و مهم دارد.
اگر قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، آنگاه اسیلاتور نیز واگرایی معمولی در روند نزولی باید سقف بالاتر شکل بدهد. اگر قیمتها، کف پایینتر شکل بدهند، آنگاه اسیلاتور هم باید کف پایینتر شکل بدهد.
این جمله را باید پرینت بگیرید و آن را در کنار صفحه کاپیوتر خود بچسبانید. در مواقعی که این اتفاق نیوفتد(یعنی سقف و کف اسیلاتور در راستای قیمت نباشد)، به این معنی است که اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است.
در اینحالت تحلیلگر باید بدنبال شواهد بیشتری بگردد که رفتار قیمت را تایید کنید و حرکت آتی را تشخیص دهد.
واگرایی-همگرایی زمانی قابل بررسی است که قیمت یکی از حالات زیر را شکل داده باشد:
- سقف بالاتر داشته باشیم
- کف پایینتر داشته باشیم
- سقف دوقلو داشته باشیم
- کف دوقلو داشته باشیم
اندیکاتور مک دی و AO، بهترین اندیکاتورها برای بررسی چنین حالاتی هستند. RSI نیز متد دیگری است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.
من استفاده از AO را ترجیح میدهم. طبق این اندیکاتور واگرایی زمانی اتفاق می افتد که هیستوگرام ها نشان دهند که مومنتوم کاهش یافته است و خط صفر رسیده است.
اگر دو تا کف یا سقف متوالی داشته باشیم که در آنها هیستوگرام به سمت خط صفر برنگشته باشد، آنگاه این بدین معنی است که واگرایی درستی نداریم.
به اینها میگوییم واگرایی بد. اکثر اوقات اگر تریدر در چارت ۱ دقیقه ای زوم کند، آنگاه میتوانید واگرایی مناسبی را ببیند.
چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟
وقتی واگرایی-همگرایی را تحلیل میکنیم، باید به این دقت کنیم که نقاط چرخش بازار در طی زمان چگونه تغییر میکند.
یعنی در طی زمان، آیا سقف ها افزایش میابند یا کاهش؟ کف ها چطور؟ اگر بتوانیم ارتباط بین نقاط چرخش را درک کنیم، آنگاه میتوانیم تریدر خوبی شویم.
واگرایی نشانه توقف روند و برگشت روند است. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمتها، کف پایینتر شکل دهند، اما در اسیلاتور، کف بالاتر داشته باشیم.
معمولا این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد. به عبارت دیگر بصورت پیشفرض انتظار داریم که قیمتها و مونتوم در یک جهت حرکت کنند.
یعنی اگر قیمتها، کف پایینتر شکل میدهند، اما اسیلاتور نمیتواند کف پایینتر شکل دهد، آنگاه احتمالا قیمتها برگردند.
عکس اینحالت برای واگرایی منفی صدق میکند. در اینحالت قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، در حالی که اسیلاتور، سقف پایینتر شکل میدهد.
این نوع واگرایی در روند صعودی رخ میدهد. در چنین حالتی، احتمالا قیمتها برگردند.
واگرایی و همگرایی را میتوان به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار داد:
- وقتی همگرایی داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه یابد. یعنی برگشت روند محتمل نیست(البته این روش در تایم فریم های پایینتر اعتبار کمتری دارد).
- وقتی واگرایی داریم، احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
- وقتی واگرایی دوگانه یا سه گانه داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
اسیلاتورها، تغییرات مومنتوم را به ما نشان میدهند. یعنی هر چند قیمتها، سقف و کف جدید را نشان میدهند، اما احتمال اینکه مونتوم افزایش یافته باشد کم است.
واگرایی معمولی ابزار مفیدی است که از طریق آن میتوانیم انتهای روند را پیش بینی کنیم. فقط گاهی اوقات، دارایی مورد نظر در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.
به همین دلیل باید مراقب باشیم چون استفاده از واگرایی مهارت بالایی میخواهد.
به همیت دلیل همیشه بهتر است از روش های دیگری نیز استفاده کنیم که انتهای روند را تایید کنند.
سایر روش ها برای تایید واگرایی:
یک روش برای تحلیل واگرایی این است که از خط روند و کانال استفاده کنیم. وقتی واگرایی رخ دهد، آنگاه خط روند میتواند نشان دهد که روند مورد نظر به پایان رسیده است.
و میتواند نشاندهنده پایان روند باشد. پس یک روش برای معامله با واگرایی این است که صبر کنیم خط روند شکسته شود.
همچنین در اندیکاتورها هم میتوانیم از خط روند استفاده کنیم(یعنی در همان نقطه ای که بر روی قیمتها خط روند رسم کردیم، میتوانیم در همان نقطه بر روی اندیکاتور هم خط روند رسم کنیم).
خط روند مومنتوم، ابزار مهمی برای تشخیص نقاط برگشت و شکست روند است.
نکته مهم، بحث انتظارات در روش واگرایی است.
یعنی تفاوت خیلی زیادی بین اندازه پیپ در برگشت و در اصلاح وجود دارد. پس هر دو را د رک کنید و در برنامه معاملاتی خود لحاظ کنید.
یک راه برای تمیز دادن این دو این است که تایم فریم مورد نظر را بررسی کنید. اگر تریدر، واگرایی را در تایم فریم ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای بررسی میکند، آنگاه احتمالا واگرایی منجر به توقف و یا اصلاح در درون یک روند بزرگتر گردد.
اگر واگرایی در تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آنگاه احتمال برگشت روند بیشتر است. به عبارت دیگر، هر چه تایم فریم بالاتر باشد، تحلیل معتبرتر است.
همچنین اگر واگرایی دوگانه یا سه گانه داشته باشیم، آنگاه احتمال برگشت روند افزایش میابد.
در امواج الیوت، اینحالت در قالب واگرایی بین موج ۳ و ۵ در موج بزرگتر ۳ رخ میدهد. و بعد واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵ رخ میدهد.
همچنین برای کاهش ریسک معامله با واگرایی، میتوانیم زمانی که واگرایی در چند تایم فریم رخ میدهد، فقط از تحلیل واگرایی استفاده کنیم.
هر چه واگرایی بین قیمت و مونتوم در تایم فریم های بیشتری رخ دهد، آنگاه احتمال برگش ت روند بیشتر خواهد بود.
چگونه از واگرایی مخفی استفاده کنیم؟
هر چند واگرایی معمولی ابزار مناسبی برای پیش بینی پایان روند است، اما واگرایی مخفی نشاندهنده ادامه روند است.
واگرایی مخفی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی در روند صعودی، زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی منفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
در روند نزولی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
همانند سایر استراتژی های معاملاتی، باید بخاطر داشته باشیم که واگرایی-همگرایی نیز با ریسک همراه است.
تفاوتی ندارد که از چه ابزاری استفاده میکنید(AO،مک دی،RSI)، در هر صورت باید ریسک را پوشش دهید.
در هر صورت، با استفاده از این استراتژی ساده، میتوانید وینریت خود را بالا ببرید و فرصت های معاملاتی زیادی را پیدا کنید.
پس لطفا بک تست بگیرید و از ابزارهای دیگر و تحلیل مولتی تایم فریم استفاده کنید تا بتوانید واگرایی و همگرایی را به درستی تایید کنید.
واگرایی معمولی در روند نزولی
پلاک 1688، جاده شرقی گائوکه، ناحیه جدید پودونگ، شانگهای، چین.
روند معمولی
آشنایی با واگرایی زمانی | آموزش مفید
واگرایی زمانی معمولی (rtd) زمانی که تعداد کندلهای فاز اصلاح از تعداد کندلهای روند قبلی بیشتر باشد، واگرایی زمانی معمولی رخ دادهاست. در این حالت میل به چرخش در بازار وجود ندارد و پیشبینی میشود که حرکت قبلی .
واگرایی ها و انواع آن | تحلیل تکنیکال | آموزش مفید
واگرایی معمولی با توجه به روند و پیشبینی که انجام میدهد، دارای دو نوع است: واگرایی معمولی منفی (RD-) این نوع از واگرایی معمولی، در میان دو سقف قیمتی و در انتهای یک روند صعودی ایجاد میشود.
واگرایی مخفی چیست و چگونه میتوان بر اساس آن معامله کرد .
واگرایی معمولی مثبت در زمانی اتفاق میافتد که روند نزولی است. یعنی یک کف پایینتر از کف قبلی تشکیل میشود. ولی در اندیکاتور یک کف بالاتر از کف قبلی ایجاد میشود. این اتفاق باعث میشود که سیگنال تغییر روند صادر شود .
آموزش اندیکاتور RSI — نحوه استفاده به زبان ساده – فرادرس .
«واگرایی معمولی» (Regular Divergence) و «واگرایی مخفی» (Hidden Divergence) دو نوع اصلی انواع واگراییها هستند که هر کدام به دو نوع مثبت و منفی تقسیم میشوند. وجود واگرایی ادامهدهنده بودن یا برگشت روند را تا حدودی مشخص میکند. در ادامه هر یک از انواع واگراییها را توضیح میدهیم. واگرایی معمولی مثبت
دیپولاریزاسیون - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مکانیسمهای بسیاری وجود دارند که سلول میتواند با آنها پتانسیل استراحت را ایجاد کند، هر چند که، یک روند معمولی برای تولید این پتانسیل استراحت وجود دارد که بسیاری از سلولها از آن پیروی میکنند. سلول از کانالهای .
اندیکاتور تشخیص خودکار واگرایی های معمولی - Best Amooz بست .
واگرایی معمولی(RD): واگرایی معمولی یا Regular Divergence نوعی از واگرایی است که در آن حرکت اندیکاتور با نمودار اختلاف دارد. و در انتهای روند پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت دارد. واگرایی معمولی به دو .
خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ آموزش .
خط روند به غیر از این که تشخیص روند را برای شما ساده میکند، امکانات دیگری نیز برای شما مهیا میکند؛ مثل نقاط مقاومت و حمایت، نقاط شکست، پتانسیل معکوس شدن قیمت، تشخیص الگوهای مختلف ترید مثل مثلث معمولی (Triangle)، مثلث .
آموزش انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال به راحتیِ آب خوردن .
واگرایی مخفی نشان دهنده تداوم روند است، در حالی که واگرایی معمولی نشانه بازگشت روند است. ایده اصلی این است که واگرایی معمولی، خروج مومنتوم از روند را نشان میدهد، که میتواند نشانه اولیه یک بازگشت باشد. واگرایی مخفی نشان دهنده این است که مومنتوم در جهت روند فعلی حرکت میکند که این امر احتمال ادامه روند را بیشتر میکند.
نمودار قیمت لگاریتمی چیست و چه تفاوتی با نمودار معمولی .
استفاده از مقیاس لگاریتمی در بازارهایی که دارای روند هستند و اغلب با تغییرات بزرگی همراهاند، به تحلیلگر دید بهتری ارائه میدهد. در عوض اگر از مقیاس لگاریتمی در نمودارهایی با روند تقریباً ثابت و کمدامنه استفاده .
واگرایی چیست؟انواع واگرایی ها و کاربردشان - کاریمو آکادمی
واگرایی معمولی یا" Regular Divergence " نوعی از واگرایی است که در آن حرکت اندیکاتور با نمودار اختلاف دارد و در انتهای روند پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت دارد. واگرایی معمولی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شود:
معادله دیفرانسیل معمولی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مکانیسمهای بسیاری وجود دارند که سلول میتواند با آنها پتانسیل استراحت را ایجاد کند، هر چند که، یک روند معمولی برای تولید این پتانسیل استراحت وجود دارد که بسیاری از سلولها از آن پیروی میکنند. سلول از کانالهای یونی، پمپهای یونی و کانالهای یونی وابسته به ولتاژ .
آموزش انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال به راحتیِ آب خوردن .
لفظ معمولی به این خاطر است که در روند نزولی کفها و در روند صعودی قلهها مورد بررسی قرار میگیرند. یک بار دیگر به تصاویر بالا نگاه کنید. این موضوع میتواند به شما کمک کند که بهتر این واگراییها را به خاطر بسپارید.
واگرایی ها و انواع آن | تحلیل تکنیکال | آموزش مفید
واگرایی معمولی یا" Regular Divergence " نوعی از واگرایی است که در آن حرکت اندیکاتور با نمودار اختلاف دارد و در انتهای روند پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت دارد. واگرایی معمولی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شود: واگرایی معمولی مثبت (+RD) واگرایی معمولی مثبت در انتهای یک حرکت نزولی پدیدار می شود و بین دو کف ایجاد می شود.
آموزش اندیکاتور RSI — نحوه استفاده به زبان ساده – فرادرس .
مشاهده واگرایی معمولی مثبت به این معنی است که روند نزولی در حال اتمام است و به زودی روند صعودی شکل میگیرد. در این حالت از کفهای ایجاد شده در نمودار قیمت و اندیکاتور برای تشخیص واگرایی استفاده میشود. اگر دو کف تشکیل .
تعریف
Relative Strength Index شاخص قدرت نسبی (RSI) نوسانگر مبتنی بر مومنتوم است که برای اندازه گیری سرعت و شتاب و همچنین مقدار تغییر حرکت قیمت استفاده می شود. اساساً RSI ، حال و گذشته جریان نوسان قدرت و ضعف یک نمودار خاص را نمایش میدهد. قدرت و ضعف بر اساس قیمتهای Close (بسته/اتمام روز) در طول یک دوره معاملاتی معین ایجاد شده است که یک استاندارد قابل اعتماد از تغییرات قیمت و مومنتوم ایجاد می کند. با توجه به محبوبیت ابزارهای تسویه حساب های نقدی (شاخص های سهام) و ابزار های مالی اهرمی (Leverage)؛ ثابت شده است که RSI یک اندیکاتور مناسب برای سنجش مومنتوم قیمت ها است.
تاریخ
Welles Wilder خالق شاخص قدرت نسبی (RSI) است. وایلدر یک مکانیک سابق نیروی دریایی بود که بعداً به عنوان مهندس مکانیک به حرفه خود ادامه داد. پس از چند سال تجارت ، وایلدر تلاش های خود را برای مطالعه و تجزیه و تحلیل تکنیکالی نمودارها متمرکز کرد. در سال ۱۹۷۸ او مفاهیم جدید را در سیستم های معاملاتی تکنیکال منتشر کرد. این اثر اولین “نوسانگر حرکت” جدید او ، شاخص قدرت نسبی ، بود که با عنوان RSI شناخته شد.
با گذشت سالها ، RSI همچنان محبوب بوده است و اکنون به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارهای ضروری مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال در سراسر جهان دیده می شود. برخی از متخصصان RSI در تلاشند تا کارهای وایلدر را ارتقاء دهند. یک مثال جالب توجه James Cardwell است که از RSI برای تأیید روند استفاده کرد.
محاسبه
معمولا دوره ۱۴ برای RSI تعیین میگردد.
مبانی
همانطور که قبلاً نیز گفته شد ، RSI نوسانگر مبتنی بر مومنتوم است. این بدان معنی است که به عنوان نوسان ساز (Oscillator) ، این شاخص در یک باند یا مجموعه ای از اعداد یا پارامترها کار می کند و محدود به محدوده خاصی است. به طور خاص ، RSI بین ۰ تا ۱۰۰ محدود است. هرچه RSI به ۰ نزدیکتر باشد ، درواقع مومنتوم ضعیف تر شده و حرکت قیمت ها کم بوده است. برعکس این هم درست است. RSI نزدیک به ۱۰۰ نشان دهنده دوره ای از مومنتوم قوی تر است.
آنچه باید جستجو کنید
اشباع خرید/اشباع فروش
وایلدر معتقد بود که وقتی قیمتها خیلی سریع افزایش می یابند مومنتوم آن به اندازه کافی بالا رفته است که شرایط اشباع خرید محسوب شود و احتمالاً فرصتی برای فروش به وجود آمده است. به همین ترتیب ، هنگامی که قیمت ها به سرعت کاهش یابند و مومنتوم کم شود، شرایط اشباع فروش به عنوان فرصت خرید احتمالی در نظر گرفته می شود.
محدوده ای در RSI وجود دارد که وایلدر قابل توجه می داند. به گفته وایلدر ، هر عدد بالای ۷۰ باید اشباع خرید و هر عدد زیر ۳۰ باید اشباع فروش در نظر گرفته شود.
RSI بین ۳۰ و ۷۰ بی طرف و RSI حدود ۵۰ به معنی “بدون روند” است.
– برخی از معامله گران بر این باورند که دامنه های اشباع خرید/اشباع فروش وایلدر بیش از حد وسیع در نظر گرفته شده و تصمیم می گیرند این دامنه ها را تغییر دهند. به عنوان مثال ، ممکن است کسی مقادیر بالاتر از ۸۰ را به عنوان اشباع خرید و زیر ۲۰ را اشباع فروش در نظر بگیرد. این کاملاً به اختیار معامله گر است.
واگرایی معمولی
واگرایی RSI زمانی رخ می دهد که بین آنچه که حرکت قیمت و RSI نشان می دهد تفاوت وجود دارد. این اختلافات را می توان به عنوان یک تغییر روند قریب الوقوع تعبیر کرد. در کل دو نوع واگرایی وجود دارد ، Bullish صعودی و Bearish نزولی.
Bullish RSI Divergence (صعودی) – هنگامی که قیمت پایین تر ولی RSI بالاتر می رود.
Bearish RSI Divergence (نزولی) – وقتی قیمت بالاتر ، اما RSI پایین تر می رود.
Bearish Divergence فرصتی برای فروش و Bullish Divergence فرصت خرید را ایجاد می کند.
نوسانات شکسته شده
نوسانات شکسته شده یکی دیگر از مواردی است که وایلدر معتقد است احتمال تغییر روند را افزایش میدهد. نکته ای که باید در مورد نوسانات شکسته شده بخاطر داشته باشید این است که آنها کاملاً مستقل از قیمت هستند و فقط در RSI رخ میدهند، شامل چهار مرحله هستند و به صورت Bullish (فرصت خرید) یا Bearish (فرصت فروش) در نظر گرفته می شوند.
نوسانات شکسته شده Bullish صعودی
- RSI پایین تر از ۳۰ برود (اشباع فروش).
- RSI به بالای ۳۰ بازگشت کند.
- RSI برگردد پایین اما بالای ۳۰ باقی بماند. (بالاتر از اشباع فروش)
- RSI از بالاترین سطح قبلی خود (High قبلی) بالاتر رود.
نوسانات شکسته شده Bearish نزولی
- RSI بالاتر از ۷۰ برود (اشباع خرید).
- RSI به زیر ۷۰ بازگشت کند.
- RSI برگردد بالا اما زیر ۷۰ باقی بماند. (پایین تر از اشباع خرید)
- RSI از پایین ترین سطح قبلی (Low قبلی) پایینتر برود.
تأیید روند های CARDWELL
البته هیچ یک از اندیکاتور ها حکم یک گلوله جادویی را ندارند و تقریباً هیچ چیز کاملا مانند آنچه به نظر میرسد نیست. آندرو کاردول ، که قبلاً به آن اشاره شد ، یکی از آن دانش آموزانی بود که تفاسیر RSI وایلدر را گرفت و به آنها چیزی اضافه کرد. کار Cardwell با RSI منجر شد که RSI به ابزاری عالی نه تنها برای پیش بینی تغییر روند بلکه برای تأیید روند هم تبدیل شود ، که در ادامه به عنوان واگرایی مخفی توضیح داده میشود.
روند صعودی/روند نزولی
کاردول هنگام مطالعه ایده های واگرایی معمولی وایلدر مشاهداتی داشت: کاردول معتقد بود که
- واگرایی معمولی صعودی فقط در یک روند نزولی رخ می دهد.
- واگرایی معمولی نزولی فقط در یک روند صعودی رخ می دهد.
- هر دو واگرایی معمولی صعودی و نزولی میتوانند فقط باعث اصلاح مختصر قیمت می شوند و نه حتما یک تغییر روند کامل.
این بدان معنی است که در اصل واگرایی باید به عنوان راهی برای تأیید روندها استفاده شود و نه لزوماً پیش بینی تغییر روندها.
معکوس های RSI (واگرایی مخفی Hidden Divergence)
Cardwell همچنین کشف کرد که برای تایید روند از معکوس RSI مثبت و منفی (واگرایی مخفی مثبت و منفی) میتوان استفاده کرد. واگرایی های مخفی مثبت و منفی در واقع برعکس واگرایی معمولی هستند.
- واگرای مخفی مثبت هنگامی اتفاق می افتد که در روند صعودی ، قیمت یک Higher Low (یک کف جدید بالاتر از کف قبلی) بزند و RSI پایین تر رود. سپس قیمت افزایش می یابد. واگرایی مخفی مثبت فقط در روند صعودی رخ می دهد.
- واگرایی مخفی منفی وقتی اتفاق می افتد که در روند نزولی واگرایی معمولی در روند نزولی ، قیمت یک Lower High (یک سقف جدید پایین تر از سقف قبلی) بزند و RSI بالاتر می رود. سپس قیمت کاهش می یابد. واگرایی مخفی منفی فقط در روند نزولی رخ می دهد.
واگرایی های مخفی مثبت و منفی را می توان به عنوان ابزاری دیگر برای تأیید روند استفاده کرد.
در زیر تصویری برای درک بهتر از نحوه کار هر دو واگرایی معمولی (Regular Divergence) و واگرایی مخفی (Hidden divergence) قرار دادیم.
خلاصه
برای بیش از چهار دهه ، شاخص قدرت نسبی (RSI) ابزار بسیار با ارزشی برای هر تحلیلگر تکنیکال بوده است. کار وایلدر با مومنتوم، زمینه را برای نمودارسازان و تحلیلگران آینده فراهم کرد تا در تحلیلها واگرایی معمولی در روند نزولی عمیق تر فرو بروند و بیشتر به بررسی اندیکاتور RSI و ارتباط آن با حرکات اساسی قیمت بپردازند. به این ترتیب ، RSI به عنوان یکی از بهترین ابزارها یا شاخص ها در زرادخانه معامله گران بازار برای توسعه بیشتر استراتژی های ترید قرار میگیرد. با این حال تازه کارها فقط به RSI نگاهی می اندازند و فرض می کنند که بازار براساس جهت آن در کدام جهت حرکت می کند. وایلدر معتقد بود که واگرایی صعودی نشانه آن است که به زودی بازار رو به رشد خواهد شد، در حالی که کاردول معتقد بود چنین واگرایی فقط یک اصلاح جزئی قیمت در ادامه مسیر یک روند نزولی میتواند باشد. مانند هر اندیکاتور، معامله گر قبل از تكیه بر روی آن برای هر تصمیم معاملاتی به عنوان یك منبع اطلاعاتی، باید زمان لازم را برای تحقیق و آزمایش با این شاخص بگذارد. RSI با استفاده از چشم انداز مناسب ، ثابت کرده است که یک اندیکاتور اصلی و معیار قابل اعتماد قیمت ، شتاب و عمق بازار است.
دیدگاه شما