نقش کلیدی کارگزاران و بورس تهران در معاملات «فروش تعهدی»
در علم مالی ، فروش استقراضی عمل فروختن دارایی یا اوراق بهاداری است که از شخص ثالث و با هدف خرید همان دارایی در آینده و پس دادن آن به قرض دهنده، قرض گرفته میشوند. با توجه به کارکرد این نوع از معاملات در بورس ها و به خصوص نقش آنها در بازارهای نزولی، بازار سرمایه ایران نیز از مدتی قبل، با ارائه طرحی با عنوان «فروش تعهدی»، قدم در اجرای این نوع از معاملات گذاشت که انتظار می رود با موافقت نهایی سازمان بورس و اوراق بهادار،کمیته فقهی بورس و در نهایت تهیه دستورالعمل مربوط به آن، پس از فراهم سازی زیرساخت های فنی، طی ماههای آینده، شاهد آغاز این نوع از معاملات در بورس باشیم.
با توجه به نقش پررنگ کارگزاران در «فروش تعهدی» و تاثیر زیادی که در جذب طرفین معامله در طرح فروش تعهدی دارند، در گفتگو با سید روحاله میرصانعی دبیرکل کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار به بررسی زوایای بیشتر این طرح و پیشنهادات ارائه شده از سوی نمایندگان کارگزاران در جلسات مربوطه پرداختیم که شرح این گفتگو را در ادامه می خوانید.
با توجه به شمارش معکوس بازار سرمایه ایران در راه اندازی معاملات فروش تعهدی، به نظر شما تا چه حد توانسته ایم در متنوع سازی ابزارهای موجود در بازار سرمایه موفق باشیم ؟
به طور کلی در تمام بورس های دنیا و در طبقه بندی بازارها، بازاری را پیشرفته می نامند که همه ابزارهای آن کامل بوده و به همین دلیل معاملات در آن به نحوی بهینه انجام شود.
بدینترتیب ما نیز اگر قصد جذب سرمایهگذاران به بازار سرمایه را داشته باشیم، لازم است تمامی ابزارهای مورد نیاز را بر اساس تنوع عقاید و روحیه سرمایه گذاران و میزان ریسک گریزیشان، فراهم کنیم.
با این نگرش در چند سال اخیر بازار سرمایه ایران تلاش کرد ابزارهای متعددی همچون معاملات برخط، فیوچزر و آپشن را راه اندازی کند که خوشبختانه در مواردی همچون معاملات آنلاین یا برخط، فعالیت ها بسیار موفقیت آمیز بوده است.
البته در برخی موارد سطح و حجم معاملات ابزارها از آنچه پیش بینی می شد تا حدودی پایین تر است، بنابراین به نظر می رسد اهمیت کاربردهای بازار سرمایه نیاز به آسیب شناسی، بسترسازی و تلاش بیشتری در مورد آنها وجود دارد.
به طور کلی نباید تنها به دنبال برگزاری جلسات کارشناسی با هدف طراحی ابزارهای مالی جدید باشیم ، بلکه باید ابزاری که هم اکنون وجود دارند را نیز با حضور متخصصان همان حوزه ، فعالان بازار و کارشناسان مورد بررسی متوالی قرار داده و زمینه افزایش حجم، استفاده بیشتر و به طور کلی افزایش تعداد معاملهگران آن ابزار را فراهم کنیم. ضمن اینکه در کنار لزوم ارزیابی روش های رونق بیشتر ابزار موجود، به نظر می رسد باید به برخی ابزار با توجه به پیچیدگی ها و ساختارشان، فرصت زمان بیشتری داده شود تا فعالان بازار با آن آشنا شوند.
در مورد فروش تعهدی، به نظر شما این ابزار تا چه حد در بازار سرمایه کاربرد خواهد داشت؟
در بازارهای سرمایه روندهای متعددی اعم از رکود تا شرایط رونق رخ می دهد که برای هر یک از این شرایط، ابزارهایی خاص تعیین شده است. برای مثال در بازاری که رونق وجود دارد معامله گران علاقه مندند از طریق معاملات اعتباری وارد بازار شوند اما در شرایطی که سهام بالاتر از قیمت واقعی خود معامله شود، یکی از ابزارهای مورد استفاده، فروش استقراضی یا همان فروش تعهدی است. در این روش، مالکان سهامی که قصد فروش سهم خود را ندارند، مانعی برای قرض دادن سهم خود نیز نمی بینند و سهم خود را به افرادی که انتظار روند کاهشی دارند، قرض می دهند تا این افراد بتوانند با فروش و سپس خرید همان سهم با قیمت ارزان تر، از این تحلیل خود، کسب سود کنند ضمن اینکه مالک نیز بابت قرض دادن سهم خود به سود و منفعتی معین می رسد اما در کنار منفعت معامله گران، باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که بهطورکلی تمامی ابزارها به شفافیت بیشتر بازار نیز کمک میکنند . وقتی بازاری رو به رشد است معامله گران با دریافت اعتبار و خرید سهام سعی می کنند قیمت را زودتر به قیمت واقعی و ارزش ذاتی برسانند و در مقابل، وقتی قیمت ها بالاتر از حدود منطقی است، از ابزار فروش تعهدی استفاده کرده و از این طریق کمک می کنند قیمت ها سریعتر به ارزش ذاتی خود بازگردند. بنابراین همه این ابزارها فرصت سودآوری و کسب منافع را هم برای فعال بازار فراهم میکنند و هم از طرف دیگر به منطقی شدن قیمت ها کمک کرده و باعث می شوند بازارها متعادل شوند. بنابراین اگرچه در نگاه نخست به نظر می رسد سهامدار در پی منافع خودش است اما واقعیت امر این است که این فرد با بهره مندی از ابزارهای معاملاتی به کاراتر شدن بازار و منطقی شدن قیمت ها کمک می کند. علاوه بر این باید در نظر داشته باشیم بازاری که معاملات آن صرفا بر محور سهام بچرخد برای همه فعالان بازار اعم از سهامداران و کارگزاران جذاب نخواهد بود چراکه تنوع درآمدی نخواهند داشت، اما ابزارها کمک می کنند سرمایهگذار در هر شرایطی چه صعودی چه اهمیت کاربردهای بازار سرمایه نزولی، امکان طراحی استراتژیهای معاملاتی، بهره بردن از نوسانات و بهره مندی مالی را داشته باشد.
این نه تنها برای سرمایه گذار خوب بلکه برای کارگزار نیز با اهمیت است چراکه در زمانهایی که بازار با رکود مواجه است معاملات سهام کاهش و در نبود ابزارهای دیگر، کارگزار دچار زیان شده و یا تنوع درآمدی خود را از دست میدهد.اهمیت کاربردهای بازار سرمایه
علاوه بر این برای بورسها، شرکت سپرده گذاری، مدیریت فناوری و … که از این محل کارمزد گرفته و درآمد کسب می کنند نیز مفید خواهد بود. بنابراین هر چه ابزارهای ما در بازار متنوع تر باشد برای همه فعالان بازار جذاب تر خواهد بود.
میزان ریسک این ابزار چه میزان است و توصیه شما به سهامداران چیست؟
طبیعتا این نوع از ابزار ریسک زیادی دارند و به معامله گرانی که حرفه ای نیستند، توصیه می شود بدون آشنایی کامل وارد این نوع از معاملات نشوند. بهتر است افراد حرفه ای که توانایی تحلیل و ارزیابی را داشته و می دانند در چه زمانی قیمت سهام بالاتر از ارزش ذاتی آن است، از این ابزار استفاده کنند.
البته به نظر می رسد در آیین نامه معاملاتی فروش تعهدی محدودیتی در نظر گرفته نشده است.
بله. این که گفته می شود تنها معامله گران حرفه ای وارد این نوع از معاملات شوند، فقط یک توصیه است نه الزام هرچند که در برخی بورس ها نه تنها ابزارهای پیچیده تر بلکه در حیطه معاملات عادی نیز مجوز فعالیت مستقیم به غیر حرفهای ها داده نمی شود.
اما به هر صورت در دستورالعمل فروش تعهدی محدودیتی برای ورود افراد تعیین نشده اما همواره این توصیه وجود دارد که غیر حرفه ای ها بدون اطلاع و دانش کافی وارد معاملاتی چون معاملات اعتباری و فروش تعهدی وارد نشوند.
آیا می توان گفت که با ورود ابزار «فروش تعهدی» بخش عمده ای از مجموعه ابزارهای معاملاتی در بازار سرمایه ایران تکمیل شده است؟
ابزارهای مالی جدید همواره در حال تولید هستند و ممکن است همچنان ابزارهای جدیدتر در دنیا معرفی شوند.
انتظار شما از میزان استقبال کارگزاران چیست؟
در مرحله نخست برای انجام معاملات فروش تعهدی، محدودیتی در نظر گرفته شده مبنی بر اینکه یک کارگزار باید بین مشتریان خود، زمینه انجام این نوع از معاملات را فراهم کند به این شکل که مالک سهم و متقاضی هر دو از طریق یک کارگزار معرفی شده باشند. البته این محدودیت می تواند در مراحل بعدی و در راستای رونق بیشتر معاملات و استقبال بازار برداشته شود اما با روش فعلی که برای آن طراحی شده، این احتمال وجود دارد که کارگزاران کوچک تر وارد این نوع از معاملات نشوند چراکه هماهنگ کردن با یک مشتری که مالک سهم بوده و به قرض دادن سهمش تمایل داشته باشد برای همه کارگزاران به خصوص کارگزاران کوچک که با سرمایه گذاران نهادی کمتری فعالیت می کنند سخت باشد. به طور کلی به نظر می رسد کارگزارانی که با سهامداران نهادی فعالیت می کنند از این منظر امکان اهمیت کاربردهای بازار سرمایه موفقیت بیشتری خواهند داشت.
دلیل تعیین این محدودیت چه بود؟
از آنجا که مسئولیت نوشتن نرم افزار بر عهده شرکتهای برخط قرار گرفته و آماده سازی آن پیچیدگی های خاصی دارد، این محدودیت در نظر گرفته شد اما انتظار می رود در مراحل بعدی با آمادگی بیشتر شرکت های برخط و کارگزاران، معامله بین مالک سهم و متقاضی در سطح کل بازار انجام شود.
جذاب بودن بازار نقش مهمی در جذب و مشارکت بیشتر شرکت های برخط داشته است. «فروش تعهدی» برای این شرکت ها تا چه حد می تواند قابل توجه باشد؟
در حال حاضر نوشتن نرم افزارها به شرکت های برخط واگذار شده و مانند هر ابزار دیگری سوال اصلی آنها این است که آیا می توانند از این بازار سودی کسب کنند یا خیر. از سوی دیگر در صورتیکه جذابیت های لازم برای این شرکت ها فراهم شود، قطعا در تهیه نرم افزار به گونه ای عمل خواهند کرد که نیاز سرمایهگذاران نیز برآورده شود.
به طور کلی یکی از موانع توسعه بازارها عدم طراحی نرم افزارهای لازم و کاربردی است از این رو این نکته بسیار اهمیت دارد که انگیزه توسعه نرم افزارهای قبلی و طراحی ابزارهای جدیدی که منطبق با نیازهای بازار باشد، در بین شرکت های برخط وجود داشته باشد.
از اینرو لازم است تا مشوق ها و سوبسیدهایی به شرکت های برخط داده شود. در این صورت اگر شرکت های برخط ببیند حضور در این عرصه توجیه اقتصادی دارد ، خود بر سر اهمیت کاربردهای بازار سرمایه طراحی نرم افزاری که این بازار را پوشش بدهد با یکدیگر رقابت خواهند کرد. کما اینکه در معاملات برخط نیز چنین شرایطی رخ داد و شاهدیم که شرکت های برخط تلاش می کنند خودشان را دائماً ارتقا بدهند.
البته می توان راه حل های دیگری را نیز برای سرعت بخشیدن به فرایند راه اندازی ابزارهای نوین در نظر گرفت برای مثال شرکت فناوری اطلاعات می تواند نرم افزارها را به جای اینکه سوبسید مستقیم بدهد آماده سازی کند.
کانون کارگزاران بورس برای رونق ابزارهای جدید چه برنامه هایی دارد؟
کانون، در تمامی ابزارهای نوین دوره های آموزشی را برای کارکنان و مدیران شرکت های کارگزاری می کند.
واقعیت امر نیز این است که کارگزاران نیز بسیار علاقه مند اهمیت کاربردهای بازار سرمایه هستند در این جلسات شرکت کنند اما این نکته خیلی مهم است که اگر کاگزار دوره آموزش را گذراند و بر اساس آن شرایط و مقدمات استفاده از ابزار را فراهم کرده و در نهایت موفق به جذب سرمایه گذار شد، از آن سو با مشکلات و موانع مقرراتی، نرم افزاری و غیره که موجب تحمیل هزینه های غیر معمول اهمیت کاربردهای بازار سرمایه می شود، مواجه نشود.
به بیانی دیگر فراهم بودن انجام معاملات و نتیجه بخش بودن آن برای کارگزار، در علاقه مندی آنها در آموزش و یادگیری کارکرد ابزارها بسیار تاثیرگذار است. به خصوص در ابزاری مانند فروش تعهدی که تمام اجرای سازوکار معاملات در مقررات و آیین نامه اجرایی، برعهده کارگزاران قرار گرفته است این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند.
بنابراین نقش کارگزاران در فروش تعهدی زیاد است؟
بله. در دستورالعملی که تا کنون تهیه شده نقش کارگزار بسیار پررنگ دیده شده است. کارگزار باید طرفین معامله یعنی مالک سهم و متقاضی را پیدا کرده و زمینه انجام معامله بین آنها را با تنظیم قرارداد و خرید نرمافزار مربوطه را انجام دهد. به نظر می رسد بخش عمده ای از وظایف در این دسته از معاملات بر کارگزار سپرده شده است از این رو توجیه اولیه کارگزاران در ورود به این نوع از معاملات ارتباط زیادی با میزان رونق و سودآوری و تطابق مقررات آن با منافعشان دارد. البته می شد سازوکار فروش تعهدی به گونه ای تهیه شود که بخش عمده ای از سازوکار آن به شرکت مدیریت فناوری اطلاعات یا شرکت سپرده گذاری واگذار شود.
بورس تهران چقدر در موفقیت فروش تعهدی نقش دارد؟
بورس در فرهنگ سازی ابزارها و معاملات بازار سرمایه نقش بسزایی دارد. بورس تهران با دارا بودن تالارهای مناطق، نسبت به بقیه ارکان، مزیت نسبی در این حوزه دارد و قابلیت افزایش معامله گران از طریق این تالارها، برای آن فراهم است.
در تهران تعداد افراد آشنا به قرارداد ها و ابزارهای نوین معاملاتی زیاد نیست، اما در شهرستان ها تعداد این افراد بسیار کمتر از تهران است.
بنابراین بورس تهران به خوبی می تواند از طریق تالارهای مناطق در این بخش موفق باشد. به طور کلی اینکه هر ابزار جدیدی طراحی شده و توسعه پیدا کرده و کاملتر شود به نفع بازار است و این پیشرفت بر عهده همه اهالی بازار است تا با آسیب شناسی، نقد و ارائه راهکار به بهبود آن کمک کنند. در این مسیر کارگزاران نیز بواسطه ارتباط مستقیم با سرمایه گذار، می توانند نقش بسزایی در عیب یابی و معرفی ایرادات احتمالی و راه های توسعه ابزارهای مالی جدید داشته باشند.
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعهای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان سادهتر به بازاری که در آن داراییهای مالی مانند سهام، سپردههای سرمایهگذاری، طرحهای بازنشستگی، انواع بیمه نامهها و اوراق بهادار معامله میشود، بازار مالی گفته میشود که نقش یک اهمیت کاربردهای بازار سرمایه واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا میکند.
در واقع این بازارها شرایطی را فراهم میکنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسانبورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.
کاربرد بازارهای مالی
بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظامهای اقتصادی فراهم میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
- تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایهگذاران
- کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
- تقویت نقدشوندگی در نظامهای مالی
- ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
- هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
- بهبود شفافیت در فعالیتهای اقتصادی
- کمک به اعمال سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دستهی مختلف طبقهبندی میشوند:
بازارهای مالی بر اساس حق مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند:
بازار بدهی (Debt Market)
به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله میشود، بازار بدهی میگویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکتها، دولتها، بانکها، شهرداریها و سایر سازمانها باشد.
بازار سهام (Stock Market)
به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانونمند مانند بورس؛ توزیع و مبادله میشود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته میشود. این بازار یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است، زیرا به شرکتها این امکان را میدهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایهگذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دستهی بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند:
بازار پول (Money Market)
به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله میشوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین میشود، بازار پول میگویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول میباشد.
بازار سرمایه (Capital Market)
به بازاری که خرید و فروش داراییهای مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام میشود، بازار سرمایه میگویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
- بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق میافتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند، بازار اولیه میگویند.
- بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم میکند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی به چهار دستهی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم میشوند:
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمانیافته است که قوانین و شرایط سختگیرانهای را برای پذیرش شرکتها اعمال میکند؛ در واقع شرکتها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار میگیرند و سپس در این بازار پذیرفته میشوند.
بازار خارج از بورس
به بازاری که اوراق بهادار شرکتهای پذیرفته نشده در بورس در آن معامله میشود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانهزنی میگویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسانتری را برای پذیرش شرکتها در نظر گرفته است.
بازار سوم
معمولاً سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.
بازار چهارم
شرکتها و سازمانهایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکتها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله میشوند.
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دستهی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم میشوند:
بازار آتی (Future Market)
به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله میشود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.
بازار نقدی (Spot Market)
به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شدهاست، بازار نقدی میگویند. بازار نقدی در نقطهی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطهای از زمان انجام میشود، به آن بازار نقطهای نیز میگویند.
کاربرد تکنیکهای تحقیق در عملیات در تحقیقات مالی
1 گروه مدیریت مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول، ایران.
2 گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، ایران.
چکیده
این مقاله نشان میدهد که تکنیکهای تحقیق در عملیات، نقش مهمی در توسعه تحقیقات مالی و سرمایهگذاری دارد. در سالهای اخیر با بهبودهای چشمگیر درزمینهی در دسترس بودن زمان واقعی دادهها و افزایش سرعت رایانه، این نقش بیشتر شده و در راستای آن با ایجاد فرصتی بیشتر برای این تکنیکها، اهمیت بیشتری در تحقیقات و خروجیها به آنها دادهشده است. با توجه به اهمیت موضوع، امروزه رابطه دوسویه بین مفاهیم مالی و سرمایهگذاری با تکنیکهای تحقیق در عملیات وجود دارد؛ یعنی همانطور که تکنیکهای مختلف تحقیق در عملیات برای مسائل مالی بکار گرفتهشدهاند، نظریههای مالی نیز نیازمند توسعه و بهبود تکنیکهای راهحل تحقیق در عملیات بوده هستند. مقاله حاضر نشان میدهد که بسته به نوع تصمیمگیری در حوزه مالی و سرمایهگذاری، از طریق نتایج تحقیقات، این تکنیکها علاوه بر بالا بردن دقت نتایج تحقیقات مالی میتواند باعث تنوع بیشتر این تحقیقات خصوصاً برای رشتههای مهندسی مالی گردد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Application of Operations Research techniques in financial research
نویسندگان [English]
- Meysam Kaviani 1
- Seyed Fakhreddin Fakhrehosseini 2
1 Department of Financial Management, Islamic Azad University, Branch of Aliabad, Iran.
2 Department of Business Management, Tonekabon Branch, Islamic Azad University, Iran
چکیده [English]
This article shows that Operations research techniques play an important role in the development researches of financial and investment, and in recent years, with significant improvements in terms of the availability of real-time data and the speed of computer, this role has increased and in line with it by creating more opportunities for these techniques, more importance has been given to research and output. Given the importance of the issue today, there is a two-way relationship between financial concepts and investment with operational research techniques, that is, as various techniques of research in operations for financial affairs have been used, financial theories also require the development and improvement of solution Operations research techniques.The present paper shows that depending on the type of decision making in the field of finance and investment through research results, these techniques, in addition to raising the accuracy of the results of financial research, can lead to a greater variety of research, especially for the fields Financial engineering.
کلیدواژهها [English]
- Operational Research
- Financial Researches
- Portfolio
مراجع
ابزری، مهدی، کتابی، سعیده، عباسی، عباس. (1384). بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از روشهای برنامهریزی خطی و ارائه یک مدل کاربردی. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، 22(2)، 1-17.
امیرحسینی، زهرا و قبادی، معصومه. (1393). ارائه مدل برنامهریزی خطی بر مبنای تئوری تصمیمگیری فازی برای انتخاب پرتفوی. مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 5(21)، 1-12.
راعی، رضا. (1381). تشکیل سبد سهام برای سرمایهگذار مخاطرهپذیر: مقایسه شبکههای عـصبی و مـارکوویتز. چشم انداز مدیریت بازرگانی (چشمانداز مدیریت (پیام مدیریت))، 2(2)، 96-78.
رهبر، نوید. (1396). حفظ استقلال نظام بورس و اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران. مطالعات حقوق تطبیقی، 8(1)، 179-202.
شاه علیزاده، محمد و معماریانی، عزیزاله. (1382). چارچوب ریاضی گزینش سبد سهام با اهداف چندگانه، بررسیهای حسابداری و حسابرسی. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 10(32)،102-83.
صافی، محمدرضا، باقری، امین و فولادی، پردیس. (1391). استفاده از برنامهریزی کسری- خطی برای حل مسئلهی پرتفوی، سومین کنفرانس ریاضیات مالی و کاربردها. سمنان، دانشگاه سمنان: سیویلیکا.
فخرحسینی، سیدفخرالدین و کاویانی، میثم. (1397). مدلهای تصادفی پیشرفته، ارزیابی ریسک و بهینهسازی پرتفوی، ترجمه کتاب راشف و همکاران، 2008، تهران، انتشارات کتاب مهربان.
کاظمی میان گسکری، مینا، یاکیده، کیخسرو و قلی زاده، محمدحسن. (1396). بهینه یابی سبد سهام (کاربرد مدل ارزش در معرض ریسک بر روی کارایی متقاطع). راهبرد مدیریت مالی، 5(2)، 183-159.
کاویانی، میثم، فخرحسینی، سیدفخرالدین، منتظری، امین و یزدانی، رضا. (1395). بررسی موارد خاص در مدیریت مالی:رویکرد تحقیقات تجربی. تهران، انتشارات آرون.
مقصود، امیری، محبوب قدسی، مهسا. (1394). مدل برنامهریزی خطی فازی برای مسئله انتخاب سبد سهام بهینه. مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار (مدیریت پرتفوی)، 6(23)، 105 - 118 .
نبوی چاشمی، علی، رحمان، یوسفی کرچنگی. (1390). تعیین پرتفوی بهینه با استفاده از تکنیک برنامهریزی آرمانی فازیFGP . مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار. 3(9)، 107-131.
نجفی، امیرعباس و خراسانی، صبا. (1396). توسعه یک مدل چندهدفه برای بهینهسازی سبد ردیاب شاخص با در نظرگیری بتا، ریسک غیر سیستماتیک و خطای ردیابی. دانش سرمایهگذاری، 6(21)، 128-113.
نمازی، محمد و ناظمی، امین. (1384). بررسی تحلیلی تحقیقات انجامشده در بورس اوراق بهادار تهران. تحقیقات مالی، 7(1)، ١٦٦ ـ ١٣٥.
همائیفر، ساغر و روغنیان عماد. (1395). بهکارگیری الگوهای بهینهسازی پایدار و برنامهریزی آرمانی در مسئله انتخاب سبد سرمایهگذاری چند دورهای. مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 5(28)، 153-167 .
Ahmadi, H. (1993) Testability of the Arbitrage Pricing Theory by Neural Networks. Proceedings of the 1990 IJCNN international joint conference on neural networks. San Diego, CA, USA: IEEE.
Bauer, P. W., Berger, A. N., Ferrier, G. D., & Humphrey, D. B. (1998). Consistency conditions for regulatory analysis of financial institutions: a comparison of frontier efficiency methods. Journal of economics and business, 50(2), 85-114.
Ben-Horim, M., & Silber, W. L. (1977). Financial innovation: a linear programming approach. Journal of banking & finance, 1(3), 277-296.
Bertsimas, D., & Lo, A. W. (1998). Optimal control of execution costs. Journal of financial markets, 1(1), 1-50.
Bierwag, G. O. (1976). Optimal TIC bids on serial bond issues. Management science, 22(11), 1175-1185.
Chandy, P. R., & Kharabe, P. (1986). Pricing in the government bond market. Interfaces, 16(5), 65-71.
Dahl, H., Meeraus, A., & Zenios, S. A. (1993). Some financial optimization models: II. Financial engineering. Financial optimization, 37-71.
Del Angel, G. F., Diez-Canedo, J. M., & Gorbea, E. P. (1998). A discrete Markov chain model for valuing loan portfolios. The case of Mexican loan sales. Journal of banking & finance, 22(10-11), 1457-1480.
Dryden, M. M. (1968). Short‐term forecasting of share prices: An information theory approach. Scottish journal of political economy, 15(1), 227-249.
Dryden, M. M. (1969). Share price movements: A Markovian approach. The journal of finance, 24(1), 49-60.
Dutta, P. K., & Madhavan, A. (1997). Competition and collusion in dealer markets. The journal of finance, 52(1), 245-276.
Elimam, A. A., Girgis, M., & Kotob, S. (1996). The use of linear programming in disentangling the bankruptcies of Al-Manakh stock market crash. Operations research, 44(5), 665-676.
Elimam, A. A., Girgis, M., & Kotob, S. (1997). A solution to post crash debt entanglements in Kuwait's al-Manakh stock market. Interfaces, 27(1), 89-106.
Goonatilake, S., & Treleaven, P. C. (1995). Intelligent systems for finance and business. John Wiley & Sons, Inc.
Hodges, S. D., & Schaefer, S. M. (1977). A model for bond portfolio improvement. Journal of financial and quantitative analysis, 12(2), 243-260.
J.P. Morgan & Reuters (1996). RiskMetricsTM--Technical Document. New York: Morgan Guaranty Trust Company. Companies.
Jiménez, M., Bilbao‐Terol, A., & Arenas‐Parra, M. (2018). A model for solving incompatible fuzzy goal programming: an application to portfolio selection. International transactions in operational research, 25(3), 887-912.
Keim, D. B., Ziemba, W. T., & Moffatt, H. K. (Eds). (2000). Security market imperfections in worldwide equity markets. Cambridge University Press.
Lwin, K. T., Qu, R., & MacCarthy, B. L. (2017). Mean-VaR portfolio optimization: A nonparametric approach. European Journal of operational research, 260(2), 751-766.
Mulvey, J. M., & Vladimirou, H. (1992). Stochastic network programming for financial planning problems. Management science, 38(11), 1642-1664.
Nauss, R. M. (1986). True interest cost in municipal bond bidding: An integer programming approach. Management science, 32(7), 870-877.
Nauss, R. M., & Keeler, B. R. (1981). Minimizing net interest cost in municipal bond bidding. Management science, 27(4), 365-376.
Powers, I. Y. (1987). A game-theoretic model of corporate takeovers by major stockholders. Management science, 33(4), 467-483.
Pritsker, M. (1997). Evaluating value at risk methodologies: accuracy versus computational time. Journal of financial services research, 12(2-3), 201-242.
Sharda, R. (1987). A simple model to estimate bounds on total market gains and losses for a particular stock. Interfaces, 17(5), 43-50.
Speranza, M. G. (1996). A heuristic algorithm for a portfolio optimization model applied to the Milan stock market. Computers & operations research, 23(5), 433-441.
Trippi, R. R., & Turban, E. (1992). Neural networks in finance and investing: Using artificial intelligence to improve real world performance. McGraw-Hill, Inc.
Wong, B. K., & Selvi, Y. (1998). Neural network applications in finance: A review and analysis of literature (1990–1996). Information & management, 34(3), 129-139.
Xidonas, P., Hassapis, C., Bouzianis, G., & Staikouras, C. (2018). An Integrated Matching-Immunization Model for Bond Portfolio Optimization. Computational Economics, 51(3), 595-605.
Zenios, S. A. (1993). A model for portfolio management with mortgage-backed securities. Annals اهمیت کاربردهای بازار سرمایه of operations research, 43(6), 337-356.
Zhu, W., Zhang, C. H., Liu, Q., & Zhu, S. S. (2018). Incorporating Convexity in Bond Portfolio Immunization Using Multifactor Model: A Semidefinite Programming Approach. Journal of the operations research society of china, 6(1), 3-23.
Zipkin, P. (1993). Mortgages and Markov chains: a simplified evaluation model. Management science, 39(6), 683-691.
کدال خوانی؛ تقسیم سود شستا و افزایش سرمایه امین
سامانه کدال بورس پایگاه اطلاعات جامع شرکتهای پذیرفتهشده در بورس است که به عنوان سازمان اطلاعرسانی ناشران نیز شناخته میشود. ناشران که همان شرکتهای عضو بازار مالی بورس، فرابورس و صندوقهای سرمایهگذاری هستند، موظف به ارائه گزارشهای دورهای ماهانه، سه ماه و سالانه و انتشار اطلاعات موثق در سایت کدال هستند.
به گزارش اکوایران، در اطلاعیههای منتشر شده در سامانه کدال نمادهای واحیا و نماد خصدرا به استناد بند 7 ماده 13 مکرر 2 دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات تعلیق شدند. همچنین نمادهای ودی، وامیر و نماد کفپارس از سهامداران خود درخواست تکمیل مشخصات کردند.
اما در بخش اطلاعات با اهمیت نماد مدیریت به همراه نماد غناب توضیحاتی در خصوص اطلاعات و صورتهای مالی منتشر شده به سهامداران دادند. نماد وکادو هم دلیل عدم ارائه گزارش توجیهی در خصوص افزایش سرمایه را این طور مطرح کرده است که به دلیل طولانی بودند فرآیند تایید افزایش سرمایه برخی شرکت های عضو این گروه این فرایند به سال مالی جدید منتقل خواهد شد. نماد بتهران هم از نقل و انتقال دارایی های ثابت شرکت خبر داده است . اما نماد بانک گردشگری از عدم حصول نتیجه برای مزایده های برگزار شده خود گفت.
نماد غفارس هم از عدم وصول اسناد دریافتنی توسط شرکت چاشت پسند در سررسید مقرر خبر داده است و اقداملات لازم در این خصوص را طی اطلاعیه در سامانه کدال بارگذاری کرده است.
نماد قچار هم از واردات شکر خام مالکیتی به میزان 18 هزار و 514 تن مربوط به افشای قبلی در تاریخ هفتم شهریور ماه گفته و اعلام کرده است که بار مالی جدید برای شرکت نخواهد داشت.
نماد سفارود هم از پرداختهای خود گفته است و اعلام کرده که پرداخت بدهی سنواتی به اداره امورمالیاتی تا پایان سال 96 ، پرداخت کامل بدهی به اداره گاز، تعیین تکلیف و شروع پرداخت بدهی به اداره برق را انجام داده است.
اما شپاکسا از افزاییش نرخ انواع شوینده خبر داده است و در این اطلاعیه ذکر کرده است که نرخ فروش انواع صابون به میزان 18.6درصد افزایش پیدا کرده است.
در بخش آگهی دعوت به مجامع توسط ناشران در سامانه کدال نمادهای تپولا، پی پاد، قشیر، خکرمان، شتران و نماد غپاذر سهامداران را به مجامع عمومی خود دعوت کردند. همچنین نمادهای شستا و خفنر اطلاعیه های زمان بندی پرداخت سود را به اطلاع عموم رساندند.
نماد سخاش هم از نتایج حاصل از فروش حق تقدم های استفاده نشده خود طی اصلاحیه ای در سامانه کدال خبر داده است و نماد امین هم مدارک و مستندات درخواست افزایش سرمایه را در سامانه کدال برای اطلاع عموم بارگذاری کرده است .
فرابورس و ونماد ولبهمن از ثبت آگهی افزایش سرمایه خود گفتند و نماد شپترو هم از اعلامیه پذیره نویسی عموم خود در سامانه کدال خبر داد.
تعادل نرخهای بازار پول
دنیایاقتصاد : بانک مرکزی تازهترین آمار نرخ بهره بینبانکی را منتشر کرد. براساس اعلام این نهاد سیاستگذاری پولی در تاریخ ۲۷مهر، این نرخ با کاهش ۰۳/ ۰ واحد درصدی نسبت به نرخ قبلی به عدد۸۶/ ۲۰ رسید. در هفتههای اخیر این متغیر پولی در کانال ۲۰درصد در نوسان بود. بالابودن نرخ بهره بینبانکی و نزدیک بودن آن به سقف کریدور سود نشاندهنده افزایش تقاضای بانکها برای منابع مالی است. رفتارهای اخیر سیاستگذار پولی و تحولات در بازار بینبانکی حاکی از آن است که بانک مرکزی تمایل دارد تا اضافهبرداشت و قدرت خلق پولی را که از این طریق به بانکها میرسد، کنترل کند؛ اما به نظر میرسد بهدلیل عطش اقتصاد به سرمایه در گردش و ناترازی شبکه بانکی و همچنین رشد هزینههای دولت، رشد نقدینگی ازطریق اضافهبرداشت بانکها ادامه یابد.
ثبات نرخ بهره بینبانکی در کانال 20 درصد
براساس اعلام بانک مرکزی در تاریخ 27مهر، نرخ بهره در بازار بینبانکی به 86/ 20درصد رسید. به این ترتیب این نرخ در مقایسه با آمار قبلی بانک مرکزی 03/ 0واحد درصد کاهش یافته است. نوسان نرخ سود بازار بینبانکی در کانال 20درصد برای دوازدهمین هفته متوالی رخ میدهد و به نظر میرسد که در این کانال به ثبات نسبی رسیده است. البته بهنظر میرسد تلاش نرخ سود برای ورود به کانال 21درصد فعلا بینتیجه بوده است و بانک مرکزی با اعمال سیاستهای مختلف این نرخ را کنترل و از صعود مجدد و نزدیک شدن آن به سقف کریدور، مشابه اتفاقی که در تیرماه امسال افتاد، جلوگیری میکند.
البته این کنترل نرخ سود بههیچ وجه بهمعنای کاهش تقاضای منابع بانکها نبوده و آمارها نشان میدهد که تقاضای منابع بانکها، چه در بازار بینبانکی و چه بهصورت ریپو، همچنان بالا و قابل توجه است. نرخ بهره بین بانکی بهعنوان یکی از انواع نرخهای بهره در بازار پول به نرخهای سود یا بهره در سایر بازارها جهت میدهد که در واقع این نرخ، قیمت ذخایر بانکهاست و زمانی که آنها در پایان دوره مالی کوتاهمدت اعم از روزانه یا هفتگی، دچار کسری ذخایر میشوند، از سایر بانکها در بازار بین بانکی یا از بانک مرکزی استقراض میکنند.
تاثیر نرخ بهره بینبانکی بر کنترل تورم
امروزه در اکثر کشورهایی که بانک مرکزی در آنها مسوول سیاستگذاری پولی است، تعیین و تنظیم نرخ بهره، مهمترین ابزار سیاستگذاری پولی بهشمار میرود. دلیل اهمیت این متغیر، تاثیری است که بر سایر بازارهای مالی و شاخصهای اقتصادی میگذارد؛ چراکه بانک مرکزی میتواند با تغییر در نرخ بهره، برروی تورم و رشد اقتصادی تاثیرگذار باشد. بانک مرکزی درصورت اتخاذ سیاست افزایش نرخ بهره در حقیقت تقاضا در اقتصاد را به دورههای بعدی منتقل میکند؛ چراکه بهدلیل جذابتر شدن سودی که به پساندازها داده میشود، تمایل افراد به خرجکردن پول در زمان حال به آینده موکول میشود و افراد ترجیح میدهند دارایی خود را درعوض هزینهکردن، پسانداز کنند. با اعمال این سیاست، تقاضا در اقتصاد کاهش پیدا میکند و تورم نیز کنترل میشود.
ازسوی دیگر در دورههایی کشور در رکود به سر میبرد، بانک مرکزی با سیاست کاهش نرخ بهره در حقیقت تقاضا در اقتصاد را تحریک میکند و این موضوع باعث میشود تا در کوتاهمدت رشد اقتصادی نیز افزایش پیدا کند. در اقتصاد ایران، نرخ بهرهای که سایر نرخهای بهره در بازارهای مالی به دنبال آن حرکت میکنند، نرخ بهره بینبانکی است که در بازار بینبانکی یا همان بازار شبانه تعیین میشود. منظور از بازار بینبانکی، بازاری است که در آن بانکهایی که دارای کسری منابع هستند از بانکهای دارای منابع مازاد یا بانک مرکزی، براساس اهمیت کاربردهای بازار سرمایه یک نرخ مشخص، استقراض میکنند. این اتفاق معمولا زمانی میافتد که یک بانک با اعطای وام به مشتریان خود، باید ذخایر قانونی آن را به بانک مرکزی ارائه دهد. اگر بانک موردنظر به قدری منابع مازاد نداشته باشد که بتواند ذخایر قانونی را پوشش دهد، با استقراض از سایر بانکها منابع موردنیاز خود را تامین میکند.
درچنین حالتی بانکها با داد و ستد پول بین یکدیگر در بازار بینبانکی و با توجه به عرضه و تقاضای پول، نرخ مبادلهای را تشکیل میدهند که همان نرخ بهره بازار بینبانکی است. بانک مرکزی ایران و شورای پول و اعتبار بهعنوان سیاستگذاران پولی تلاش میکنند تا با روشهای مختلف بر این نرخ تاثیر بگذارند تا اهداف تعیین شده بانک مرکزی تحقق یابد. یکی از این اهداف باتوجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران، کنترل نرخ تورم است. افزایش نرخ بهره بینبانکی بهصورت بالقوه میتواند از دو جهت به کنترل تورم کمک کند. اولین مورد این است که با افزایش سود بینبانکی، هزینه خلق پول برای بانکها افزایش مییابد و به این ترتیب عرضه پول در اقتصاد که عامل اصلی تورم است، کاهش مییابد.
از سوی دیگر افزایش نرخ بهره بینبانکی، موجب افزایش سود سپردهها و اوراق دولتی میشود که این اتفاق مردم را به سپردهگذاری در بانکها و خرید اوراق دولتی ترغیب میکند. اینگونه آنها کمتر به سمت سرمایهگذاری در بازارهای طلا، ارز، خودرو و. میروند. این موضوع باعث کاهش تقاضا برای خرید این داراییها میشود و قیمت آنها را کاهش میدهد و اینگونه با کاهش انتظارات تورمی، تورم نیز کنترل میشود. البته فاکتورهای مهم دیگری نیز در افزایش قیمت این داراییها دخیل است که درواقع میتواند اثر افزایش نرخ بهره بینبانکی بر قیمتشان را خنثی کند.
افزایش تقاضای منابع مالی
بالابودن نرخ بهره بینبانکی و نزدیک بودن آن به سقف کریدور سود حکایت از آن دارد که همچنان عطش منابع مالی بسیار بالاست. ازآنجاکه این نرخ متناسب با عرضه و تقاضا تعیین میشود، این بالا بودن نرخ حکایت از آن دارد که تقاضای منابع بانکها درحال افزایش است. این افزایش تقاضا خود حاکی از افزایش انتظارات تورمی است. هنگامیکه بانکها اقدام به تامین منابع از طریق بازار بینبانکی میکنند، با وجود افزایش نرخ بهره بین بانکی، قیمت تمامشده تامین منابع برای بانکها افزایش مییابد. بنابراین منطقی است که بانکها بخواهند از طریق بازار سپرده و تسهیلات به تامین منابع بپردازند؛ اما بانکها همچنان از طریق بازار بین بانکی هم به تامین منابع مالی مورد نیاز خود اقدام میکنند؛ چراکه با کمبود منابع مالی مواجهند و ناچارند که از این طریق به تامین مالی بپردازند.
نکته مهم این است که تغییر نرخ سود بین بانکی منشأ و نقطه آغازین تغییر نرخها در کل اقتصاد است. اوراق در بازار بدهی و سهام در بازار سهام سریعتر به این تغییر نرخ واکنش نشان میدهند؛ چراکه خرید و فروش آنها آزادانه توسط بسیاری از مشارکتکنندگان بازار سرمایه و بدهی انجام میشود. این یعنی سرایت نرخ بازار بینبانکی به این دو بازار به راحتی انجام میشود. اما سرایت نرخ بهره بینبانکی به شبکه بانکی به صورت نرخ سود و تسهیلات به سختی اتفاق میافتد؛ چراکه بانکها ملزم به رعایت مصوبات بانک مرکزی هستند و بانک مرکزی برای سپردههای بانکی سقف نرخ سود تعیین کرده است. درواقع این تعیین دستوری نرخ سود سپردهها توسط بانک مرکزی، کار جذب منابع از طریق سپردهگذاری مردم توسط بانکها را با مشکل مواجه میکند.
دیدگاه شما