مثال برای ضرر شناور


روزبه کیان روشن 11/06/2021

آموزش قرار دادن Stop Loss در بایننس

آموزش قرار دادن Stop Loss در بایننس

در مورد قرار دادن Stop Loss در بایننس چه می‌دانید؟ اگر شما جزو آن دسته در بازارهای ارز دیجیتال فعالیت می‌کنید باید به این امر واقف باشید که معامله در چنین بازارهای گسترده مالی همیشه سرشار از خطر و ریسک است. هر چقدر هم که معامله‌گران ادعا داشته باشند که از تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال سر رشته دارند باز هم منطقی است که از اقدام به تصمیم‌های شتاب زده و رفتارهای احساسی اجتناب کنند. حتی اگر افراد به همه‌ی عوامل تاثیرگذار بازار تسلط داشته باشند در عین‌ حال ریسک‌هایی وجود دارد که هر چقدر هم امکان کاهش آن‌ها با ابزارهای مختلف وجود داشته باشد، باز هم امکان حذف آن وجود نخواهد داشت. قصد داریم در ادامه به بررسی قرار دادن Stop Loss در بایننس بپردازیم.

آشنایی با فرایند قرار دادن Stop Loss در بایننس

صرافی بایننس به عنوان یکی از بزرگترین صرافی‌ها در زمینه ارز دیجیتال در سطح جهانی است. به همین دلیل کاربران بی‌شماری از سراسر جهان علی‌الخصوص کشور ایران دارد. صرافی بایننس به عنوان یک صرافی دیجیتال از قابلیت های بی نظیری برخوردار است که امکان ثبت اتوماتیک سفارش‌های حد توقف، خرید و فروش را تا رسیدن به یک میزان مشخص یا استاپ لاس را به وجود می‌آورد. برای درک بهتر این موضوع باید به برخی از مفاهیم ارز دیجیتال اشاره کنیم. همچنین به معرفی مختصر پلتفرم بایننس و شیوه سفارش‌گذاری بپردازیم. پس از آن به بررسی قرار دادن Stop Loss در بایننس خواهیم پرداخت.

سفارش قرار دادن Stop Loss در بایننس یا حد توقف ضرر چیست؟

آموزش قرار دادن Stop Loss در بایننس | آموزش ارز دیجیتال در مشهد | آکادمی پارسیان بورس

قرار دادن Stop Loss

افرادی که با فعالیت‌هایی مانند بازار بورس آشنایی دارند و در این بازار به معامله می‌پردازند یا به عبارتی اهل فن یا تریدر هستند. اگر دغدغه‌ی شما حداقل سازی ضرر و حداکثر سازی سود است باید مدت زمان زیادی را برای پایش دامنه‌ی نوسانات قیمت صرف کنید و با مشاهده‌ی کمترین نوساناتی تصمیم بگیرید که نسبت به خرید و فروش یک سهم اقدام کنید. در صورتی که شما مانند تعداد زیادی از معامله گران توانایی یا زمان، حوصله‌ای برای پایش چند ساعته قیمت‌ها را نداشته باشید. در این جا سوالی پیش خواهد آمد اگر دارایی شما با افت ناگهانی قیمت روبرو شود آیا راهی وجود دارد که از ضررهای بیش از اندازه جلوگیری کنید؟

در این موقعیت واسطه‌های معاملاتی درون پلتفرم‌های خود قابلیتی را ایجاد می‌کنند که به کمک آن‌ها تریدرها بتوانند از ضررهای ناگهانی پیشگیری کنند. این قابلیت را معمولاً با عنوان حد توقف ضرر یا Stop Loss Limit معرفی می‌کنند. این قابلیت به کاربران امکان می‌دهد تا در زمان‌هایی که به حساب کاربری و سامانه خرید و فروش دسترسی نداشته باشند معامله به صورت اتوماتیک انجام می‌گیرد و کاربران می‌توانند به این شکل میزان ضرر وارد شده بر دارایی شان را مدیریت کنند.

در هنگام انجام معاملات این چنینی لازم است که در مرحله‌ی اول یک میزان مشخص را برای قیمت تعیین کنند. سپس نوبت به شرطی می‌رسد که برای زمانی واحد دارایی افراد به حد معینی برسد مشخص می‌کنند. در انتها زمانی که قیمت به آن میزان رسید شرط کاربران قابل اجرا است. صرافی معروف بایننس در طی چند ماه گذاشته یک پیش قابلیت را با عنوان OCO به پلتفرم خود افزوده است که با کمک آن معامله‌گران این امکان را دارند که برای انجام هر معامله به شکل همزمان میزان یا حد فروش و استاپ لاس را مشخص کنند.

سفارش OCO

برای قرار دادن Stop Loss در بایننس لازم است که به شکل مختصر اشاره‌ای به سفارش OCO و مفهوم آن داشته باشیم. One Cancels the Other یا سفارش OCO به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که به شکل همزمان دو سفارش محدود و حد ضرر را انجام دهند. این دو نوع سفارش به صورت ترکیبی بوده و از order Limit و Stop-Limit پشتیبانی می‌کند. در صورتی که یکی از سفارش‌ها انجام بگیرد سفارش دیگری باطل می‌شود. صرافی بایننس با ایجاد این قابلیت بر روی پلتفرم خود علاوه پیشگیری از ضررهای احتمالی این امکان را برای معامله‌گران به وجود می‌آورد که فرصت به دست آوردن سود را داشته باشند.

آموزش قرار دادن Stop Loss در بایننس | آموزش ارز دیجیتال در مشهد | آکادمی پارسیان بورس

قرار دادن Stop Loss در بایننس

برای درک بهتر قرار دادن Stop Loss در بایننس قصد داریم یک مثال بیاوریم تصور کنید در حال حاضر قیمت اتریوم 100 دلار است می‌توانیم فرض را بر این بگذاریم که در طول امروز قیمت دلار به 110 دلار برسد می‌توانید هدف فروش خود را بر روی 110 دلار قرار دهید. از سوی دیگر این امکان نیز وجود دارد به هر علتی پیش‌بینی‌ها در مورد افزایش قیمت اتریوم اشتباه از آب در بیاید و این ارز با افت قیمت روبرو شود در این حالت کاربران نباید این اجازه را بدهند که میزان ضرر از یک حد معین بیشتر شود.

آموزش قرار دادن Stop Loss در بایننس | آموزش ارز دیجیتال در مشهد | آکادمی پارسیان بورس

قرار دادن Stop Loss در بایننس

با توجه به این موارد به عنوان مثال کاربران باید Stop Loss Limit یا حد ضرر معامله‌ی خود را بر روی 95 دلار قرار دهند با این فرض در صورتی که پیش بینی کاربران صحیح نبود و قیمت‌ها دچار افت شد اتریوم‌های موجود تنها با 5 درصد ضرر و با قیمت 95 درصد به فروش می‌رسد. به این ترتیب کاربران می‌توانند از این‌که معامله بیشتر از 5 درصد ضرر بدهد پیشگیری کنند. به این شکل معامله‌گران می‌توانند سرمایه خود را به خوبی مدیریت کنند.

تعریف حد ضرر شناور یا Trailing Stop Loss Limit

علاوه بر قابلیت قرار دادن Stop Loss در بایننس یک ابزار دیگر نیز وجود دارد که معامله‌گران با استفاده از آن می‌توانند سود‌های خود را حداکثر‌سازی برسانند این قابلیت را با عنوان تریلینگ استاپ لاس یا حد ضرر شناور می‌شناسند. این حد به معنای است که به ازای سودی که معامله‌گران در مورد دارایی‌های خود کرده‌اند به همان اندازه استاپ لاس لیمت آن‌ها نیز افزایش پیدا می‌کند. این فرایند یعنی اگر معامله‌گر یک واحد اتریوم را با قیمت 100 دلار خریداری کرده باشد که برای آن یک حد ضرر ده درصدی–معادل نود دلار پیش‌بینی کرده‌باشد و در همان زمان اتریوم از لحاظ ارزشی رشد کرده‌باشد به عنوان مثال با 5 درصد رشد به قیمت 105 دلاری برسد در این موقعیت استاپ لاس لیمیت معامله‌گر به صورت شناور باشد باید یک رشد 5 درصدی را تجربه کند به این ترتیب حد ضرر معادل 94.5 دلار محاسبه می‌شود.

مطمئنا این سوال پیش خواهد آمد در صورتی که براساس مثال بالا قیمت اتریوم کاهش پیدا کند تکلیف تریلینگ استاپ لاس چه خواهد بود پاسخ به این سوال بسیار ساده است وضعیت تغییری نخواهد داشت و دچار کاهش نخواهد شد.

زمانی که ممکن است قرار دادن Stop Loss در بایننس به فاجعه تبدیل شود.

آموزش قرار دادن Stop Loss در بایننس | آموزش ارز دیجیتال در مشهد | آکادمی پارسیان بورس

قرار دادن Stop Loss

همان طور که می‌دانید معاملات ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین می تواند به عنوان یک فعالیت بسیار سود آور باشد یا نتیجه عکس داشته باشد. در برخی موارد استفاده از ابزارهای سنتی در این زمینه نتیجه‌ی خوبی را به دنبال دارد اما در بیشتر موارد یک حرکت اشتباه می‌تواند ممکن است برخی معامله‌گران در حوزه‌ی ارزهای دیجیتال فعالیت می‌کنند ممکن است قرار دادن Stop Loss در بایننس را به عنوان یکی از ابزارآلات متداول بشناسند که آن را جهت محدود ساختن ضرر در سرمایه‌گذاری‌ها مورد استفاده قرار می گیرد. اما هنگامی که صحبت از معامله‌ی در که در ارتباط با ارزهای دیجیتالی مانند آلت کوین و بیت کوین باشد استفاده از این ابزار می‌تواند پیامدهای نامطلوبی را در پی داشته‌باشد. پس در هنگام استفاده از این موارد باید نهایت دقت را به کار ببندیم.

مزایا و معایب قرار دادن Stop Loss در بایننس چیست؟

یکی از مزیت‌های استفاده از قابلیت استاپ لاس این است که با اعمال آن دیگر لازم نیست به صورت پیوسته بازار را بررسی کند. می‌توانید از این قابلیت در زمانی استفاده کنید که به بازار دسترسی ندارید به عنوان مثال هنگامی که در مسافرت هستید. استفاده از استاپ لاس یا حد ضرر باعث می‌شود دارایی‌های افراد در بازار ارز دیجیتال از نابودی کامل یا تحمیل ضررهای هنگفت محافظت شود. همان طور که می‌دانید هنگامی که قیمت رمزارز‌ها یا ارزهای دیجیتال در یک روند نزولی به سر می‌برد یا معامله‌گران از معاملات مارجین استفاده می‌کنند در صورتی که از استاپ لاس استفاده نکنند امکان دارد در یک چشم به هم زدن بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهند. در مقابل مزیت‌هایی که برای حد ضرر وجود دارد تنها اشکالی که در این زمینه وجود دارد گاهی در بازار ارز های دیجیتالی نوسانات مقطعی شدیدی جریان دارد که این نوسانات موجب می‌شود که حد ضرر فعال شود در این موقعیت ترید فعال می‌شود و امکان دارد که تنها در حد چند معامله فقط در چند ثانیه بازار به قیمتی می‌رسد که استاپ لاس تعیین کرده است و پس از آن خیلی سریع به طرف تارگت‌هایی که در تحلیل وجود دارد حرکت کند در این موقعیت معامله‌گران از سود بالایی که به دست آمده محروم می‌شوند و ضرر زیادی را تحمل خواهند کرد.

شیوه تعیین حد ضرر در بورس – حد ضرر یا همان استاپ لاس در سرمایه گذاری

شیوه تعیین حد ضرر در بورس

بسیاری از سرمایه گذاران بورسی و حتی سرمایه گذاران بازارهای مالی دیگر، در هنگام شروع سرمایه گذاری در بورس و سایر بازارها، حد ضرر و حد سود را برای معامله تعیین نمی کنند! این به زبان ساده یعنی نمی دانند که ار خرید و یا فروش آن دارایی چه انتظاراتی دارند و در واقع می خواهند به چه چیزی برسند! به همین خاطر باید قبل از خرید دارایی و به خصوص سهام در بازار بورس، حد ضرر و حد سود را برای خودمان مشخص کنیم و نسبت به آن تصمیم بگیریم. حال این که حد ضرر در بورس چیست و شیوه تعیین حد ضرر در بورس چگونه است و برای تعیین حد ضرر در بورس چه مواردی را باید در نظر داشت، در ادامه این مطلب راهنمای بورسی قصد داریم به آن پاسخ دهیم. به حد ضرر، استاپ لاس هم گفته می شود و اگر این مفهوم ساده را یاد بگیرید، دیگر برای تمامی سرمایه گذاری های خود می توانید از آن استفاده کنید. اگر دوست دارید شیوه تعیین حد ضرر در بورس رو یاد بگیرید، در ادامه با ما همراه باشید.

شیوه تعیین حد ضرر در بورس

در مقاله های پیشین سعی در جا انداختن مفهوم حد سود و حد ضرر داشتیم و در این مطلب قصد داریم تا به صورت تخصصی به این موضوع مهم بپردازیم که شیوه تعیین حد ضرر در معاملات بورس به چه صورتی است. در ابتدا باید گفت که روش ‌های بسیاری برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. بعضی از این روش ‌ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و بعضی به وسیله اندیکاتورهای پرکاربرد بورس و ابزار تحلیل تکنیکال مشخص خواهند شد.

سرمایه ‌گذاران و فعالان بازارهای مالی به ویژه افراد تازه وارد به بازار بورس، حتما تجربه متحمل شدن ضرر در معاملات مختلفی را دارند، به همین خاطر همیشه امکان دارد ما سهمی را بخریم و پس از آن سهم گارد نزولی به خود بگیرد و متحمل ضرر شویم.

حال سوالی که تقریبا تمام سرمایه گذاران آن را در ذهن خود دارند، شیوه تعیین حد ضرر در بورس است. یعنی تا چه زمانی و چه قیمتی سهم مورد نظر را نگه‌ داری کنیم و یا برای فروش آن اقدام کنیم. چنانچه مثال برای ضرر شناور مثال برای ضرر شناور ما سهمی را خریدیم و قیمت آن کم شد، تا چه زمانی سهامداری کنیم (سهم را نگهداریم) و چه حد ضرری برای آن در نظر داشته باشیم؟ اگر این سوال برای شما نیز وجود دارد، این مقاله از سایت کد بورسی می تونه شما رو راهنمایی کنه.

در ابتدا در نظر داشته باشید که پرکاربردترین روش محاسبه و تعیین حد ضرر در بورس؛ تعیین حد ضرر ثابت ، حد ضرر مکانیکال و حدضرر تکنیکال و ترسیمی است که در ادامه به توضیح هر یک خواهیم پرداخت، ولی در ابتدا یک نگاهی به مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری می اندازیم.

مفهوم حد ضرر در بورس چیست؟

چنانچه قصد داشته باشیم برای حد ضرر یا حد توقف زیان تعریف ساده ای خدمت شما عرض کنیم باید بگوییم : وقتی قیمت سهام به حد ضرر تعیین شده رسید، سهام مورد نظر را باید به فروش رساند تا از ضرر بیشتر جلوگیری گردد.

در بازار بورس و به صورت کلی در سرمایه گذاری ، باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه ‌ای و صبر کردن تا زمانی که ارزش سهام به قیمت مورد نظر ما برسد، ریسک بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت، به خاطر این که همین کار می‌ تواند به از دست رفتن قسمت بزرگی از سرمایه ما منجر شود!

یک سرمایه گذار حرفه ای و موفق در بورس با بررسی کامل سهمی را می خرد و با احتیاط به تعیین حد ضرر و سود می پردازد و تحت شرایطی که سهام مد نظر به سود تعیین شده، رسید یا سهم به مقاومت خود برخورد کرد و از آن عبور کرد، آن سهم را نگه می دارد، اما چنانچه سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد.

‌افرادی که در بازار بورس با مطالعه و شناخت در زمینه مد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه ‌گذاری را در دستور کار خود قرار می دهند مطمئنا برای خود، اهداف قیمتی تعیین کرده ‌اند و در واقع این اهداف می توانند شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان مورد انتظار باشد.

شیوه تعیین حد ضرر در بورس

در نهایت می توان گفت که برای سرمایه ‌گذاری در بورس بایستی ابتدا انتظارات خود را خرید و فروش یک سهم تعریف کنیم و به سوالاتی مانند زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم و ظرفیت آن را داریم، جواب دهیم.

این در واقع یعنی این که تعیین حد ضرر ابزاری است که به سرمایه گذاران کمک خواهد کرد به موقع، محقق نشدن سود مد نظر را تشخیص داده و از ضرر بیشتر و یا ار بین رفتن سرمایه خود جلوگیری نمایند.

نکات طلایی در تعیین حد ضرر در بورس

  1. کاهش سود هم نوعی ضرر به حساب می آید، پس وقتی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد، ولی باید یک رکن ار ارکان جابجایی حد ضرر حداقل وجود داشته باشد.‌
  2. حد ضرر یا حد توقف زیان به این معنی است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین‌ شده‌ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنیم.‌
  3. حد ضرر نباید بیش تر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید ضرر کنید.‌
  4. حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید تعیین کنید.
  5. چنانچه روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون این که سهم را به فروش برسانیم، فقط حد را تعریف می ‌کنیم، اما چنانچه روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به‌ صورت کامل از سهم خارج شویم یا این که قسمتی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی، حد ضرر شناور تعیین کنیم.
  6. در تعیین حد ضرر، مثال برای ضرر شناور مثال برای ضرر شناور دیدگاه زمانی یک سرمایه ‌گذار اهمیت بسیاری دارد، به عنوان مثال تعیین حد برای معامله‌ های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله ‌های بلند مدت فرق می کند.
  7. یکی از مرسوم ترین اشتباه‌ ها تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. به این صورت که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله‌ گر به تغییر یا حذف آن اقدام خواهد کرد و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان خواهد ماند. با این وجود که امکان دارد در مواردی این حرکت باعث جبران یا کمتر شدن زیان گردد، ولی در بلندمدت نتیجه ‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه ‌گذاری ندارد.‌
  8. ‌وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به‌ عنوان حمایت عمل می ‌کند، قرار دهید.
  9. در خریدهای میان‌ مدت و بلندمدتی، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر قرار دهید.
  10. در معاملات کوتاه ‌مدتی، حد ضرر را روی محدوده‌ حمایت در موج نزولی قبلی تعیین کنید.

۱) تعیین حد ضرر ثابت‌

در روش نخست مثال برای ضرر شناور که تعیین حد ضرر ثابت است، معامله‌ گر مقدار مشخصی را به ‌عنوان حد ضرر در نظر می ‌گیرد و وقتی که قیمت به آن نقطه رسید، برای فروش اقدام می نماید. در این روش به دو صورت حد ضرر را می توان محاسبه کرد.

الف ) تعیین مقدار ثابت عددی : در روش مقدار ثابت عددی، معامله ‌گر عدد ثابتی را به‌ عنوان حد ضرر مشخص می کند. برای ‌مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود تعیین می کند و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کم شد، برای فروش آن اقدام می کند.

ب ) تعیین مقدار ثابت درصدی : در این روش معامله‌ گر درصد ثابتی از قیمت خرید را برای محاسبه حد ضرر استفاده می کند و ‌وقتی که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده کم تر شد، برای فروش اقدام خواهد کرد. برای مثال چنانچه سهمی را ۵۰۰ تومان بخریم و حد ضرر را ۱۰ درصد تعیین کرده باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید آن را به فروش برسانیم.

  • جالب است بدانید که از رایج ‌ترین محدوده‌ هایی که برای تعیین حد ضرر تعیین می شود، محدوده ۵ تا ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته این نکته را هم در نظر داشته باشید که محدوده کاملا یکسانی برای همه سرمایه‌ گذاران وجود ندارد، ولی معمولا بازه‌ در نظر گرفته ‌شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید می باشد.
  • قانون ۸ درصدی ؛ بعضی از افراد بر این باورند اغلب سهامی که به خوبی و طبق تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده باشد و در زمان و قیمت مناسب خریداری شده باشد، به‌ ندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه خواهد شد، پس هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید برای فروش آن اقدام کنید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه در نظر گرفته شده است.
  • در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. اگر سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند، این می ‌تواند یک هشدار به حساب آید، پس اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی وقتی ‌که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین ­‌تر نیامده باشد، به خاطر این که داشتن چنین سهمی برای شما هزینه فرصت به ‌همراه دارد.

۲) تعیین حد ضرر مکانیکال

‌در شیوه های تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر، اندیکاتورها را مورد استفاده قرار می دهیم. در اینجا نگاهی مختصر به شیوه های مورد استفاده در این شیوه خواهیم داشت.

  1. میانگین متحرک (Moving Average) : ‌در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نمایان می سازد، استفاده می ‌گردد.
  2. روش پارابولیک سار (Parabolic SAR)‌ : در این روش ترسیم نمودار را برای محاسبه و تعیین حد ضرر مورد استفاده قرار می دهند.

‌۳) حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

‌به منظور تعیین حد ضرر به این روش از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال در دسترس است، استفاده می ‌گردد. برای مطالعه کامل‌ تر این روش قادرید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه نمایید. کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی در این زمینه میتواند بهترین منبع باشد.

‌مبنای حد ضرر

‌از آن جا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است، اغلب برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار می­‌ دهند. البته بعضی اوقات سرمایه ‌گذارانی که با هدف نوسان ‌گیری وارد معامله می شوند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله می گذارند.‌

شیوه اعمال حد ضرر

جهت تعیین حد ضرر در یک معامله دو فاکتور حائز اهمیت را باید در نظر داشت؛ یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام محسوب می شود. اگر حجم معامله به مقدار تعیین شده برسد و قیمت از یک حد تعیین شده‌ ای کم تر شود، حد ضرر فعال خواهد شد، پس به عنوان مثل فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به‌ شکل هم ‌زمان برقرار شود.

‌جابجایی حد ضرر به چه معناست؟

‌تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین ‌تر، به معنی تعیین حد ضرر شناور یا متغیر است. برای مثال وقتی که یک سهم را روی قیمت ۳۰۰ تومان خریداری می کنیم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۸۰ تومان قرار می ‌دهیم و اگر قیمت سهم افزایش پیدا کرد و به نقطه ۳۸۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری و به عنوان مثال روی قیمت ۳۵۰ تومان قرار می‌ دهیم.

به این فرآیند تغییر حد ضرر باتوجه به روند قیمت سهام می گویند. ولی به صورت کلی سعی کنید اگر به دنبال اهداف کوتاه مدت در سهم هستید، به حد ضرر و حد سود تعیین کرده پایبند باشید و هیچ زمان طمع نکنید تا حد سود را نادیده بگیرید و از سهم خارج نشوید و حد ضرر را هم بالاتر بیاورید ولی روند سهم به یک باره نزولی شود! پس حواستان به این نکته باشد.

شیوه تعیین حد ضرر در بورس

عوامل موثر در حد ضرر معاملات بازار بورس

  • تغییرات انتظارات از سهم
  • وضعیت کلی بازار بورس
  • تاریخچه نوسانات آن سهم
  • خصوصیات فردی و روحی سرمایه گذار سهام
  • خطوط مقاومت و حمایت قیمتی سهم
  • مقدار ریسک و میزان سرمایه
  • تغییر اهداف زمانی سرمایه گذاری (کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت)

نتیجه گیری نهایی و کلام آخر

در این مطلب آموزشی رایگان سعی داشتیم تا نکاتی را درباره مفهوم و اهمیت تعیین حد ضرر و شیو‌ه‌ های محاسبه آن و همین طور نکاتی که در تعیین حد ضرر باید مورد توجه سرمایه ‌گذاران قرار گیرد، عنوان کنیم.

‌همان‌ طور که پیش تر هم بیان شد، تعیین حد ضرر در بازار بورس با توجه به روند بازار، نوع سهام، رفتار سرمایه‌ گذار و ریسک‌ پذیری او فرق دارد و هیچ قانون و اصول کلی در این خصوص وجود ندارد، ولی نکاتی وجود دارد که به سرمایه ‌گذار برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه ‌ای کمک می کند که به برخی از این موارد اشاره داشتیم.

تعیین حد ضرر از سوی سرمایه گذار بعضی وقت ها حتی از خود معاملات هم مهم تر است و عدم تعیین حد ضرر به معنی نداشتن برنامه و عدم ‌مدیریت سرمایه به حساب می آید.

وقتی که برای معامله ‌ای حد ضرر تعیین کردید و فعال شد، در صورتی ‌که قیمت سهام افزایش یافت، از قرار دادن حد ضرر پشیمان نشوید، ولی اگر تعداد زیادی از حد ضررهای شما فعال می‌ شود و قیمت سهام رو به افزایش می ‌رود، به این معنی است که باید در سیستم معاملاتی و استراتژی خود بازبینی داشته باشید و حد ضرر خودتان را در نقطه قیمتی بهتری قرار دهید.

نکته مهم این است که باید همیشه به حدضرر تعیین شده پایبند باشید.

در یک معامله حد ضرر نباید بیشتر از ۲ درصد کل سرمایه شما باشد.

دلایل جابجایی حد ضرر در بورس را هم برای شما گفتیم ولی حد ضرر را با نزدیک شدن قیمت سهم به آن به هیچ عنوان جابجا نکنید.

همیشه سعی کنید حد ضرر را زیر یک حمایت مهم قیمتی قرار دهید.

برای هر معامله نسبت حد سود به حد ضرر باید بیش از ۲ باشد، یعنی این که اگر حد ضرر سهمی ۳ درصد است باید حد سود آن بیش از ۶ درصد یا برابر ۶ درصد در نظر گرفته شده باشد.

زمانی که در معامله ای حد ضرر در نظر گرفتید و فعال شد، هرگز از روش معاملاتی خود نا امید نشوید. نکته حائز اهمیتی که در این خصوص باید در نظر داشته باشید این است که اگر تعداد حد ضررهایی که قرار می دهید و فعال می ‌شود زیاد است، باید یک بازبینی کلی در روش معاملاتی و استراتژی قیمتی خود صورت دهید.

امیدواریم که نهایت استفاده رو برده باشید. هر گونه سوال و یا ابهام در خصوص شیوه تعیین حد ضرر در بورس داشتید، از بخش ارسال نظرات از من و همکارانم بپرسید.

چگونه در معاملات تارگت (هدف) مشخص کنیم؟

استراتژی هدف

روزبه کیان روشن 11/06/2021

نکات تعیین تارگت یا هدف، در بازار سرمایه به خصوص ارز دیجیتال یکی از مهم ترین فاکتورها تعیین زمان ورود به معامله می باشد ولی خیلی از اوقات پیدا کردن این زمان و نقطه ورود سخت است و بسیاری از معامله گران که بدون آموزش ارز های دیجیتال وارد این عرصه می شوند، در این زمان اشتباه کرده و با تصمیمات غلط و احساسی اقدام به سوزاندن سرمایه های خود می کنند، بنابراین یکی از قدم های صحیح اولیه یادگیری تعیین تارگت یا هدف می باشد که در اکثر اوقات نیز به آن توجه نمی شود.

تعیین هدف

بدون تعیین هدف ورود به هر کارزاری محکوم به شکست می باشد!

در واقع معامله گران موفق کسانی هستند که دارای استراتژی بسیار دقیقی به منظور تعیین اهداف خود بوده و به این وسیله می توانند، دخالت حدسیات را به حداقل رسانده و با اطمینان خاطر اقدام به معامله کنند. ما در این بحث آموزشی که یکی از مباحث مهم در آموزش ارز های دیجیتال می باشد هفت شیوه مفید در تعیین اهداف در معاملات را برای شما بازگو خواهیم کرد.

نسبت ثابت سود به زیان

یکی از آسان ترین انواع روش ها برای تعیین تارگت یا هدف ثابت گرفتن سود نسبت به زیان می باشد. این یعنی کسی که درحال آموزش ارز های دیجیتال می باشد، می تواند این روش را به عنوان یک تکنیک ابتدایی و موثر استفاده کند. برای این تکنیک باید به صورت زیر عمل کرد:

  • در ابتدا می بایست فاصله میان نقطه ورود تا حد ضرر را بسنجید. در مثالی که آورده ایم ، فاصله تا حد ضرر حدود 7 واحد اندازه گیری شده است.
  • در مرحله بعدی حد ضرر را به نسبت فواصل از هدف و نسبت سود به زیان مد نظرتان ، در اعداد 1، 2 یا 3 ضرب نمایید و انتخاب آن بستگی به میزان ریسک پذیری شما دارد.

باید توجه داشت که زیاد تر بودن نسبت سود به زیان الزاما به نفع شما نیست چرا که بالا بودن این نسبت احتمال برد را برای شما کم می کند.

معمولا در آموزش ارز های دیجیتال توصیه می شود که کسانی که به تازگی وارد بازار شده اند و به اصطلاح معامله گر تازه وارد محسوب می شوند، از اهداف کوچکی که نسبت سود به زیان آن ها کمتر است شروع کنند تا با توجه به بالا بودن احتمال برد در این حالت، یک استارت با برد داشته باشند و اعتماد به نفس خوبی در ابتدای کار به دست بیاورند.

آموزش ارزهای دیجیتال

هرچه نسبت سود به زیان کمتر باشد احتمال برد بیشتر است و بالعکس.

جدیدترین سطوح حمایت و مقاومت

از جمله روش های پرکاربرد برای تعیین هدف یا همان تارگت در میان معامله گران، به کار بردن جدیدترین یا همان آخرین سطوح مقاومت و حمایت است که در آموزش ارز های دیجیتال بسیار حائز اهمیت می باشد. این سطوح همان عوامل نگهدارنده یا بازدارنده برای حرکت قیمت ها به سمت گران تر شدن یا ارزان تر شدن می باشد. همیشه باید در نظر داشته باشید که بهتر است هدف خود را به نوعی انتخاب نکنید که قیمت آن مجبور باشد از سطح های اصلی حمایت و مقاومت رد شود چرا که این امر ممکن است احتمال تحقق هدف شما را شدیدا کاهش دهد.

توجه داشته باشید که معامله گران حرفه ای عموما سطوح اصلی حمایت و یا مقاومت را می یابند و بدین وسیله با در نظر گرفتن این سطوح اصلی، هدف خود را در نقاطی با فاصله معقول از آن ها تعیین می کنند. به مثال زیر دقت کنید، اگر در موقعیت شورت (Short) قرار گرفتید ، پیشنهاد می شود هدف گذاری شما در نقاطی بالاتر از سطح حمایت قرار گیرد تا بدین وسیله کمتر در معرض ریسک احتمالی برگشتن قیمت از سطح حمایت قرار بگیرید.

انعکاس الگو

سطوح اصلی مقاومت / حمایت از جمله اصلی ترین فاکتور ها در هدف گذاری می باشد.

انعکاس الگو

از دیگر روش های هدف گذاری به منظور تخمین میزان افزایش قیمت ها پس از شکستن مقاومت استفاده از ارتفاع الگو می باشد که این روش به بازتاب الگو ( انعکاس الگو) یا حرکات محاسبه شده معروف است.

به عنوان مثال در شکل پایین شما یک الگوی صعودی می بینید که به عنوان الگوی سر و شانه معکوس شناخته می شود. شما در این الگو، به عنوان قدم اول ارتفاع الگو را از پایین ترین نقطه تا بالاترین نقطه بر روی نمودار حساب کرده و به دنبال آن، فاصله به دست آمده را از سطح مقاومت ادامه دهید.

یکی از مسائلی که باید در هنگام به کار بردن این راهبرد و شیوه می بایست مد نظر داشت، محاسبه دقیق پایین ترین تا بالاترین نقطه الگو می باشد.

گاها بعضی از افراد در این بازار پس از حساب کردن اندازه ارتفاع الگو، عدد به دست آمده را در اعدادی معنا دار مانند 2 ، 1.5 ، 1.25 ، 0.75 ضرب می کنند . البته باید در نظر داشت که هر چقدر که تارگت انتخاب شده فاصله بیشتری از ارتفاع الگو داشته باشد ، احتمال زدن هدف توسط قیمت ها کمتر خواهد شد. یک توصیه کلی در آموزش ارز های دیجیتال و بازار سرمایه وجود دارد و آن هم احتیاط و محافظه کاری در هنگام انتخاب تارگت (هدف) به روش جدید می باشد این امر باعث می شود احتمال انتخاب هدف به صورتی موفق بالا رود و اعتماد به نفس شما در بازار سرمایه بالاتر برود.

میانگین متحرک در چارچوب زمانی

به یاد داشته باشید که محاسبه صحیح ارتفاع الگو راز موفقیت در این استراتژی است.

میانگین متحرک در چارچوب زمانی

این شیوه مفید که در آموزش ارز های دیجیتال نیز آورده شده است در بازار فارکس بسیار کارآمد ارزیابی شده و در آن کاربرد زیادی دارد چرا که یکی از ویژگی های این بازار نوسانات قیمت ها در طولانی مدت نزدیک به میانگین ارزیابی می شوند.

شما می توانید با نگاه به نمودار زیر متوجه شوید که قیمت ها به شکلی مداوم به میانگین متحرک مرکزی باز می گردند و معاملات در اطراف میانگین متحرک شکل می گیرد. در این مثال یک نمودار نیم ساعته با میانگین متحرک پنجاه دوره ای آورده شده از یک چارچوب زمانی چهار ساعتی آورده شده است.

در هنگام انجام معاملاتی که در آن ها بازگشت به میانگین متحرک رخ می دهد، توصیه می شود که راهبرد هدف میانگین متحرک را در دوره های زمانی بالاتر انتخاب شوند چرا که بدین ترتیب فرصت های معاملاتی بیشتری با استفاده از میانگین متحرک برای شما به وجود می آید.

سطوح فیبوناچی گسترشی

همانطور که مشاهده می کنید قیمت ها حول میانگین متحرک در حال نوسان است.

سطوح فیبوناچی گسترشی

این سطوح فیبوناچی گسترشی معمولا استفاده های فراوانی در تعیین هدف یا تارگت معاملات دارد.

این شیوه به فیبوناچی سه نقطه ای معروف است و دارای سه نقطه A ، B و C می باشد. شما می بایست پس از شکستن مقاومت قیمتی و این سه نقطه را شناسایی کنید و در این مرحله می بایست از پایین تا بالای حرکت منجر شده به شکست را با کمک ابزار فیبوناچی رسم کنید. همچنین با پیدا کردن سطح فیبوناچی اصلاحی C شما قادر به انتخاب هر کدام از این سطوح فیبوناچی گسترشی به عنوان تارگت می باشید.

در آموزش ارز های دیجیتال عمدتا ذکر شده است که سطوح فیبوناچی گسترشی 1.38 و 1.61 از جمله کم فاصله ترین سطوح می باشند و بیشتر اوقات به منزله تارگت در معاملات انتخاب می شوند.

توجه داشته باشید که معمولا قیمت به دو سطح 2 و 2.61 نمی رسد چرا که تنها نوسان ها و جریان هایی پرقدرت می توانند این اهداف را بزنند.

اهداف زمان‌دار

دو سطح نزدیک تر رایج ترین سطوح برای انتخاب هدف می باشند

اهداف زمان دار

استفاده از نوسانات هفتگی در بین افراد حاضر در بازار رایج می باشد ، این افراد اکثرا عادت دارند که از راهبرد تارگت آخر استفاده کنند. به این صورت این افراد تا پیش از شروع تعطیلات آخر هفته که معمولا نظارتی در آن ها نیست از بازار معاملات خارج شده تا ضرری ناشی از معاملات مثال برای ضرر شناور بدون کنترل متوجه آن ها نشود. این تکنیک نیز اغلب در آموزش ارز های دیجیتال مورد توجه قرار می گیرد.

حد ضرر شناور

بسیاری از معامله گران در بازار ترجیح می دهند در آخر هفته ها سرمایه خود را خارج کنند

حد ضرر شناور

این شیوه نیز از این لحاظ که قابلیت ترکیب شدن با دیگر راهبرد ها و شیوه های تعیین هدف را دارد مشابه شیوه قبل می باشد. فراگیری این شیوه در آموزش ارز های دیجیتال اهمیت زیادی دارد.

برخی از افراد حاضر در بازار به دنبال تعیین تارگت یا هدف خاصی نیستند و صرفا به دنبال کسب حداکثر سود از معاملات می باشند، این افراد از راهبرد حد ضرر شناور استفاده می کنند. در این شیوه هدف با پایان باز انتخاب می شود که در عمل هیچ هدفی وجود ندارد ، بلکه معامله گرانی از این دست حد ضرر خود را با رصد نوسانات و روند قیمت ها کنترل کرده و سود خود را تا حد ممکن افزایش می دهند.

این افراد معمولاً برای یافتن حد ضرر شناور از میانگین متحرک استفاده می کنند.

در این مثال ، یک میانگین متحرک 50 دوره ای وجود دارد که در آن افراد معامله گر با رصد میانگین متحرک می توانند حد ضرر خود شناور خود را تخمین بزنند. در این راهبرد حتما باید بدانید که در صورت انتخاب هدف به روی میانگین متحرک ممکن است با بازگشت های قیمتی به سرعت از گردونه معاملات خارج شوید.

نکات مثبت و منفی در محاسبه حد ضرر شناور این موارد می‌باشد:

  • شما با انتخاب این روش خود را از دستیابی به سود نهایی ممکن در این روند محروم کرده اید زیرا در این روش معمولا کف قیمت ها در بازار هایی با نوسان بالا در نظر گرفته خواهد شد.
  • این راهبرد یک روش بلند مدت محسوب شده و در برخی اوقات معامله گران در حرکت های بازگشت قیمت ها بخشی از سود خود را ازدست می دهند.
  • همانطور که گفته شد، روش حد ضرر شناور بلند مدت محسوب شده و ماندن در معامله ممکن است از عهده هر کس بر نیاید چرا که گاهی اوقات این زمان بسیار بیشتر از مقدار پیش بینی شده می شود.

این روش به افراد تازه وارد و معامله گرانی احساساتی و که هوش هیجانی بالایی ندارند توصیه نمی شود چرا که از دست دادن تحمل در این روش مساوی با ضرر و زیان خواهد بود.

انتخاب استراتژی هدف

این راهبرد طولانی مدت محسوب شده و در عین حال سود حداکثری در آن وجود ندارد.

سخن آخر

در آموزش ارز های دیجیتال همیشه بر این نکته تاکید می شود که انتخاب استراتژی هدف کاملا بستگی به فرد معامله گر دارد و این راهبرد ها و شیوه ها به خودی خود ضعیف یا قوی نیستند. معمولا پیشنهاد می شود در ابتدای کار چند مورد را انتخاب کرده و هر کدام از آن ها را تست کنید تا در مورد استفاده کردن و نکردن هر روش برای خودتان به یک جمع بندی برسید و بهترین روشی که برای شما جواب داده است را ادامه دهید.

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

تحلیل‌گران در بازار سرمایه و سهام، از روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی متعددی استفاده می‌کنند. هدف از به کار بردن این روش‌ها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود بیشتر است. یکی از تکنیک‌هایی که برخی از سرمایه‌گذاران در بازار سهام به کار می‌برند، روش مارتینگل (Martingale ) است. این روش ابتدا در شرط‌بندی‌ها استفاده می‌شد اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و در بازار سهام نیز مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله به تعریف روش مارتینگل و سازوکار آن می‌پردازیم.

این استراتژی برای اولین بار در قرن 18 میلادی توسط یک ریاضیدان فرانسوی ابداع شد، که در اصل نوعی روش برای شرط بندی با فرض دو برابر شدن مبلغ شرط است و در طول زمان به واسطه ی محققان زیادی بهینه سازی شده است. امروزه نیز تحلیل گران و اقتصاددانان بسیاری برای انجام معاملات خود در بازار بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس از این روش استفاده می کنند.

روش مارتینگل (Martingale ) چیست؟

روش مارتینگل یک استراتژی برای کسب سود محسوب می‌شود که بر تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. این تکنیک به میزان زیادی سرمایه نیاز دارد؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه شما بی‌نهایت باشد، استفاده از این روش می‌تواند سود بسیاری را نصیبتان کند؛ در غیر این صورت باید آمادگی پذیرش زیان را داشته باشید. قبل از هر چیز، مختصری درباره تاریخچه این روش صحبت می‌کنیم.

تاریخچه روش مارتینگل (Martingale )

مارتینگل (Martingale ) یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند به سود‌های قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته می‌شود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود.

در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندی‌ها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدان‌های فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی مطرح شد.

در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه می‌کنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کرده‌اید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید.

این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسک‌پذیری بالایی دارد.

تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضی‌دان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینه‌سازی این روش پرداختند.

روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرط‌بندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است.

پس از سال‌ها، یک ریاضی‌دان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمی‌توان به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هم‌اکنون بسیاری از تحلیل‌گران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده می‌کنند.

نحوه استفاده از روش مارتینگل

توجه به این نکته ضروری است که میزان ریسک بر معاملات با این روش بسیار بیشتر از سود بالقوه است. بااین‌حال، با بهبود تکنیک مارتینگل و استفاده هوشمندانه از آن، می‌توان شانس موفقیت خود را افزایش داد.

در شرط‌بندی با روش مارتینگل (Martingale )، میزان شرط‌بندی در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورت باخت در هر مرحله، بازی آن‌ قدر ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام شرط را ببرید و از بازی خارج شوید.

برای درک نحوه استفاده از روش مارتینگل، این مثال را در نظر بگیرید: فرض کنید فردی با ۱۰ دلار یک شرط‌بندی را آغاز کند. او در صورت باخت در مرحله اول، ۱۰ دلار از دست می‌دهد و علاوه بر آن، باید در مرحله بعد ۲۰ دلار شرط ببندد.

در صورت باخت در این مرحله نیز، ۴۰ دلار شرط خواهد بست. اگر در مرحله بعد، دوباره شرط را ببازد، باید دو برابر ۴۰ دلار، یعنی ۸۰ دلار وسط بگذارد اما اگر شرط را ببرد، ۷۰ دلار نصیبش خواهد شد و بازی به همین صورت ادامه خواهد داشت.

براساس روش مارتینگل و فرضیه دو برابر شدن، معاملات و خرید سهام باید در چند مرحله اتفاق بیفتد و سرمایه اختصاص‌یافته، هر بار باید دو برابر بار قبل باشد.

برای استفاده از روش مارتینگل باید سرمایه اختصاص‌یافته به یک سهم را به قسمت‌های نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از سرمایه را وارد معامله کرد.

استراتژی خرید و فروش پله‌ای

با توجه به توضیح و تعریف روش مارتینگل، بهتر است با یکی از استراتژی‌های معاملاتی به نام خرید و فروش پله‌ای نیز آشنا شویم. یکی از روش‌هایی که برای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک و زیان در بازار سرمایه و سهام استفاده می‌شود، خرید و فروش پله‌ای است.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای و تحلیل‌گران بازار سهام، پس از بررسی و تحلیل سهم و قبل از اقدام به خرید، حد سود و زیان خود را تعیین می‌کنند.

تعیین حد سود و ضرر می‌تواند در قیمت‌های مختلف انجام شود. معامله‌گران با در نظر گرفتن حد سود و ضررهای مختلف، در قیمت‌های متفاوتی خرید و فروش می‌کنند.

به خرید یا فروش یک سهم در قیمت‌های مختلف که می‌تواند با حجم‌های مختلف باشد، خرید یا فروش پله‌ای می‌گویند.

تعیین حد سود و ضرر و معاملات پله‌ای، برای هر فرد براساس میزان ریسک‌پذیری و بازدهی مورد انتظار، می‌تواند متفاوت باشد.

در روش مارتینگل، استراتژی خرید و فروش پله‌ای نیز در نظر گرفته می‌شود و افراد برای کاهش میانگین قیمت خرید و افزایش سود خود، در قیمت‌های مختلف خرید سهم را انجام می‌دهند.

مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل

روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایه‌گذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.

شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما این‌طور نیست.

دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شده‌ای امکان‌پذیر است و کافی است بین این فاصله‌های مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.

مزیت روش مارتینگل (Martingale )

روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم.

تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.

با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، می‌توانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای، در کنار سایر تکنیک‌ها مثال برای ضرر شناور و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده می‌کنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.

معایب روش مارتینگل

مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بی‌نهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بی‌نهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش می‌یابد.

عیب دیگر روش مارتینگل (Martingale ) این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.

یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه می‌توانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم.

در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توان‌های 2 هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به 15 قسمت تقسیم می‌شود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.

برای مثال در صورتی که بخواهیم 150میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا 10 میلیون تومان از سهم را خریداری می‌کنیم. در مرحله بعد، خرید ما 20 میلیون تومان می‌شود. سپس 40 میلیون تومان از سهم را می‌خریم و در آخر، 80 میلیون از سهم را خریداری می‌کنیم.

به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به 3 مرحله تقسیم می‌شود و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش می‌رسد، خرید بعدی انجام می‌گیرد.

چگونگی استفاده از مارتینگل (Martingale )

همانطور که مستحضر هستید هرچیزی در دنیای امروز دارای مزیت‌ها و معایبی است که ما با دانستن شیوه استفاده درست از آن میتوانیم از خوبی های آن بهره‌مند شویم.

استراتژی مدیریت مالی مارتینگل نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای استفاده اصولی از آن باید به چند نکته حائز اهمیت که در ذیل بطور خلاصه به آن پرداخته‌ام توجه داشت:

علم و دانش معامله‌گری

همانطور که اشاره شد مارتینگل یک استراتژی خرید یا فروش نیست بلکه تنها یک راهکار مدیریت سرمایه است. پس در ابتدایی ترین مرحله شما برای بهره‌مندی از این روش باید با اصول تکنیکال و فاندامنتال حداقل آشنایی نسبی را داشت باشین.

تا بتوانید از طریق تکنیکال سطوح حمایت مهم و روند قیمت سهم را تشخیص دهید و همچنین با علم فاندامنتال ارزندگی سهم را مورد ارزیابی قرار دهید.

روانشناسی

گفتن این حرف سادس که با پایین آمدن قیمت دوباره با مبلغ بیشتری خرید داشت باشیم اما در واقعیت داستان جور دیگریست چون علاوه براینک معامله‌گر در ضرر است و فشار روانی را تحمل میکند درعین حال باید به خود مسلط باشد و شرایط را منطقی بررسی کند نه با این دید که من درست میگم و بازار اشتباه کرده است و حال درصدد این باشد که بخواهد از بازار انتقام بگیرد و خلاف روند معامله کند.

ازطرفی هم باید آنقدر به خود اعتماد به نفس داشت باشد که میتواند درست ترین انتخاب را درهر شرایط اتخاذ کند. پس یک معامله‌گر پس از داشتن علم برای استقاده از استراتژی مارتینگل باید حالت روحی خود نیز مسلط باشد.

خرید پله‌ای

ما داری سرمایه بی‌نهایت نیستیم که بتوانیم هرچقدر قیمت سهم پایین آمد دوبرابر خرید قبلی خودمان خرید داشت باشیم به این امید که بالاخره قیمت سهم شروع به صعودی شدن کند و ضررهای ما تبدیل به سود شود.

پس قبل از ورود به سهم باید سرمایه‌ای را که میخواهیم با آن سهم را خریداری کنیم در نظر بگیریم و آن را به 3 قسمت غیر مساوی که هر‌کدام حداقل دو برابر دیگریست تقسیم کنیم.

نتیجه گیری

با توجه به مطالبی که گفته شد، می‌توانیم روش مارتینگل (Martingale )را یکی از روش‌های مؤثر در خرید سهام در نظر بگیریم. روش مارتینگل با خرید پله‌ای و دو برابر کردن خرید در هر مرحله، کمک می‌کند میانگین خرید خود را کاهش دهیم و زودتر به سود برسیم.

این روش ابتدا در بازی‌های شرط‌بندی مورد استفاده قرار می‌گرفت اما اکنون در همه بازارها به خصوص در بازار سهام کاربرد دارد. با وجود این، مارتینگل معایبی نیز دارد. اساس این روش بر بی‌نهایت بودن سرمایه است و احتمال برنگشتن قیمت به قیمت اولیه در بازار سهام نیز وجود دارد.

برای رفع این معایب، می‌توانیم مراحل روش مارتینگل را کاهش دهیم و با تقسیم کردن سرمایه به بخش‌های مختلف، ریسک را کمتر کنیم.

افراد در فرایند سرمایه‌گذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیش‌بینی‌هایی که داشته‌اند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کرده‌اند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است.

در این موارد شخص سرمایه‌گذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتدایی‌ترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد.

حالت آخر ممکن است شخص سرمایه‌گذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد.

طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل می‌توانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.

چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش ارز دیجیتال را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاه‌برداران و شکارچیان ارز دیجیتال می‌توانید از دوره‌های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.

این دوره‌ها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز می‌شوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقه‌مندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را به‌صورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقه‌مندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار می‌کند.

حد ضرر چیست؟

هدف مشترک تمام افراد از انجام معامله به خصوص دربازارهای سودآوری مثل بورس، کسب سود و منفعت است.

حفظ اصل سرمایه در بورس از سودی که به ارمغان می‌آورد مهم‌تر است. بنابراین باید علاوه‌بر توجه به انتخاب سهام مناسب و سودی که دارد، باید به ضرری هم که ممکن است از طریق آن سهام وارد شود توجه کافی داشت.

ممکن است سهمی را خریداری کنیم و سپس، آن سهم دچار افت قیمت شود. در چنین شراطی حد ضرر کمک می‌کند که متوجه شویم تا چه زمانی و چه قیمتی سهم را نگه داریم و یا چه زمانی تصمیم به فروش آن بگیریم.

زمانی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند اگر به موقع از بازار خارج شویم، در واقع از گسترش زیان جلوگیری می‌کنیم و سرمایه خود را حفظ می‌کنیم.

یکی از ملزومات طراحی یک پلن معاملاتی موفق در اصل تعیین حد ضرر است.

حد ضرر چیست؟

بورس | سود | آموزش بورس | حد ضرر | سرمایه گذاری

حد ضرر یا stop loss شرطی است که شما می‌گذارید که اگر سهم به یک حد مشخص رسید، پوزیشن شما را در آن قیمت ببندد که غالبا با ضرر همراه است.

به عبارت ساده‌تر شما سهمی را خریداری می‌کنید و بعد از مدتی متوجه می‌شوید که روند قیمتی آن سهم برخلاف میل شما بوده، پس برای اینکه سریع‌تر بتوانید جلوی ضرر را بگیرید، بهتر است قبل از خرید هر سهمی حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید.

زمانی که حد ضرر شما در بازار فعال شد شما می‌توانید حتی با میزان ضرر کمی از بازار خارج شوید و هرچقدر که اجازه‌ی پیشروی حد ضرر داده شود در واقع شما باید سود بیشتری از بازار کسب کنید تا اصل پول‌تان را دریافت کنید.

به عنوان مثال شما اگر 10 درصد در بازار ضرر کنید باید حدود 12 درصد سود کنید تا به اصل پول‌تان برسید و اگر 50 درصد ضرر کنید باید 100 درصد سود کنید تا به اصل پول خود برسید.

برای حد ضرر فاکتورها و الزامات زیادی داریم که یکی از ملزومات تعیین حد ضرر، حجم خرید است. یعنی اگر حجم معاملاتی بالایی داشته باشید، نمی‌توانید حد ضرر کوتاهی را انتخاب کنید؛ پس باید یک سهم را در نقطه مناسب خریداری کنیم.

همچنین نمی‌توان در سقف قیمتی یا در مقاومت‌های ماژور و عمده سهم را خریداری کرد و بعد حد ضرر هم تعیین کرد.

قبل از خرید باید حتما حد ضرر را مشخص کرد و این حد ضرر زمانی که فعال شود شما را ملزم می‌کند به موقع از بازار خارج شوید.

اگر در یک روند صعودی خرید داشته باشید، بهترین روش در تعیین حد ضرر این است که آن را به صورت دستی بالا ببرید.

مثلا اگر سهمی را 100 تومن می‌خرید باید رقمی معادل 95 تومان را برای حد ضرر آن در نظر بگیرید.

وقتی مقاومت‌های سهمی را تعیین کردید باید با شکست هر مقاومتی، حد ضرر را هم بالا ببرید تا بتوانید سودتان را از بازار حفظ کنید.

چگونه حد ضرر را تعیین می‌کنیم؟

مشخص کردن محدوده ضرر به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد به همین دلیل نمی‌توان یک راهکار را برای عموم در نظر گرفت.

تعیین محدوده ضرر به این بستگی دارد که خریدهایتان را براساس تحلیل تکنیکال انجام می‌دهید یا تحلیل بنیادین!

اما برخی نکات هستند که حتما باید به آن‌ها توجه داشت که در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد؛

یکی از رایج‌ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است یعنی زمانی که قیمت به حد ضرر نزدیک می‌شود، معامله‌گر آن را تغییر یا حذف می‌کند و منتظر کمتر شدن ضرر و یا از بین رفتن آن می‌ماند.

شاید این اقدام در مواردی موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود ولی در بلندمدت موجب از بین رفتن استراتژی سرمایه‌گذاری خواهد شد.

حد ضرر نباید بیشتر از 10 درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از 10 درصد نباید از دست بدهید.

حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا با فاصله خیلی کم قرار دهید.

در تعیین حد ضرر دیدگاه زمانی یک سرمایه‌گذار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چراکه تعیین حد برای معامله‌های کوتاه مدت با معامله‌های بلندمدت بسیار متفاوت است.

در خریدهای بلندمدت حد ضرر را روی محدوده‌های حمایتی معتبر تعیین کنید یعنی بین 10 تا 20 درصد پایین‌تر از قیمت خرید باشد.

در معاملات کوتاه مدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار بدهید البته اگر بین 8تا 10 درصد باشد باید این کار را انجام داد.

اگر روند بازار صعودی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، حد را تعیین کنیم.

اگر روند بازار نزولی باشد باید بعد از رسیدن به حد سود، یا کاملا از بازار خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی آن، حد ضرر شناور در نظر بگیریم.

زمانی ک مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوه مقاومتی تثبیت شد، باید حد را روی مقاومت شکسته شده که به عنوان حمایت عمل می‌کند قرار بدهید.

همیشه به حد ضرر تعیین شده عمل کنید و اگر بعد از عمل کردن به حد ضرر رشد سهم شروع شد، سعی کنید خودتان را ملامت نکنید و خوشحال باشید که براساس استراتژی‌تان معامله را انجام دادید نه براساس طمع!

اشخاصی که قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت دارند اعتقادی به تعیین حد ضرر ندارند. اما اگر شما هم چنین قصدی دارید ابتدا باید نسبت به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن شوید و سپس سرمایه‌گذاری بیش از 9 ماهه را بدون تعیین حد ضرر انجام دهید.

تفاوت معامله‌گر حرفه‌ای در مواجه با زیان

یکی از تفاوت‌های اصلی معامله‌گران حرفه‌ای در قبال سایر معامله‌گران نحوه برخورد آن‌ها با شرایط نامطلوب بازار است.

اگر زمانی که قیمت برخلاف آنچه تصور می‌کردیم حرکت کند، از بازار خارج شویم از افزایش زیان جلوگیری می‌شود و سرمایه ما حفظ می‌شود که این یکی از کارهایی است که معامله‌گران حرفه‌ای به موقع آن را انجام می‌دهند.

تفاوت دیگر این است که معامله‌گر غیرحرفه‌ای بعد از رسیدن به حد ضرر و خارج شدن از معامله، چنانچه قیمت سهام افزایش پیدا کند از مشخص کردن حد ضرر پشیمان می‌شود اما معامله‌گر حرفه‌ای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود است.

در نتیجه…

همانطور که پیش‌تر هم به اهمیت تعیین حد ضرر اشاره کردیم، تعیین حد از سوی سرمایه‌گذار گاهی مهم‌تر از خود معامله است و عدم تعیین حد ضرر به معنی عدم مدیریت سرمایه به حساب می‌آید.

نکته مهم اینجاست که همیشه باید به حد ضرر پایبند باشید و طمع نکنید!

رعایت تمام این نکات و اصول‌ها موجب حفظ سرمایه و به دست آوردن سود می‌شود اما غافل ماندن از هرکدام آن‌ها، موجب ضرر می‌شود.

اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.