اهرم فارکس چیست؟
اهرم توانایی استفاده از چیزی کوچک برای کنترل چیز بزرگ است. مخصوص معاملات ارز خارجی فارکس.
این به این معنی است که شما می توانید مقدار کمی سرمایه در حساب خود داشته باشید و مقدار بسیار بیشتری سرمایه را در بازار کنترل کنید.
مزیت استفاده از اهرم فارکس این است که می توانید پول بیشتری نسبت به آنچه دارید برای افزایش بازده خود استفاده کنید.
نقطه ضعف این است که شما می توانید پول بیشتری نسبت به سرمایه گذاری در هنگام معامله با اهرم از دست بدهید. همه چیز به نحوه استفاده از اهرم و نحوه مدیریت ریسک بستگی دارد
شما بیشتر از آنچه فکر می کنید کنترل دارید
اهرم، یک بازار نسبتا خسته کننده را فوق العاده هیجان انگیز می کند، اما وقتی پول شما در دسترس است، هیجان انگیز بودن همیشه خوب نیست، و این همان چیزی است که اهرم به فارکس آورده است. بدون اهرم، معامله گران از مشاهده ۱۰ درصد حرکت در حساب خود در یک سال شگفت زده خواهند شد. با این حال، معاملهگری که از اهرم استفاده میکند میتواند به راحتی یک حرکت ۱۰ درصدی را در یک روز ببیند.
مقادیر معمولی اهرم معمولاً خیلی زیاد است و برای شما مهم است که بدانید بیشتر نوساناتی که هنگام معامله تجربه می کنید بیشتر به دلیل اهرم معامله شما است تا حرکت در دارایی پایه.
اهرم فارکس و مدیریت ریسک
معاملات اهرمی می تواند مخاطره آمیز باشد زیرا ضرر ممکن است از سرمایه اولیه شما بیشتر شود، اما ابزارهای مدیریت ریسک وجود دارد که می توانید از آنها برای کاهش ضرر احتمالی خود استفاده کنید.
استفاده از استاپ ضرر روشی محبوب برای کاهش ریسک اهرم است. ضمیمه کردن استاپ ضرر به پوزیشن شما می تواند ضررهای شما را در صورت حرکت قیمت بر علیه شما محدود کند. با این حال، بازارها به سرعت حرکت می کنند و شرایط خاص ممکن است باعث شود حدضرر شما با قیمتی که تعیین کرده اید فعال نشود.
مقادیر اهرمی فارکس
اهرم معمولاً به مقدار ثابتی داده می شود که می تواند با کارگزاران مختلف متفاوت باشد. هر کارگزار بر اساس قوانین و مقررات خود اهرمی را ارائه می دهد. برخی از نسبت های اهرمی معمولی ۵۰:۱، ۱۰۰:۱، ۲۰۰:۱ و ۴۰۰:۱ هستند:
- ۱:۵۰: ۱:۵۰ اهرم به این معنی است که به ازای هر ۱ دلاری که در حساب خود دارید، می توانید معامله ای به ارزش ۵۰ دلار انجام دهید. به عنوان مثال، اگر شما ۵۰۰ دلار سپرده گذاری کنید، می توانید مبالغی را تا ۲۵۰۰۰ دلار در بازار معامله کنید.
- ۱:۱۰۰: ۱:۱۰۰ اهرم به این معنی است که به ازای هر دلار در حساب خود، می توانید معامله ای به ارزش ۱۰۰ دلار انجام دهید. این نسبت مقدار معمولی از اهرم ارائه شده در حساب لات استاندارد است . حداقل سپرده معمولی ۲۰۰۰ دلار برای یک حساب استاندارد به شما امکان کنترل ۲۰۰۰۰۰ دلار را می دهد.
- ۱:۲۰۰: ۱:۲۰۰ اهرم به این معنی است که به ازای هر ۱ دلاری که در حساب خود دارید، می توانید معامله ای تا سقف ۲۰۰ دلار انجام دهید. نسبت ۱:۲۰۰ مقدار معمولی اهرمی است که در یک حساب مینی لات ارائه می شود. حداقل سپرده معمولی در چنین حسابی حدود ۳۰۰ دلار است که می توانید تا ۶۰۰۰۰ دلار با آن معامله کنید.
- ۱:۴۰۰: ۱:۴۰۰ اهرم به این معنی است که به ازای هر ۱ دلاری که در حساب خود دارید، می توانید معامله ای به ارزش ۴۰۰ دلار انجام دهید. برخی از کارگزاران ۱:۴۰۰ را در حساب های کوچک ارائه می دهند. با این حال، مراقب هر کارگزاری باشید که این نوع اهرم را برای یک حساب کوچک ارائه می دهد. هرکسی که ۳۰۰ دلار در یک حساب فارکس واریز کند و سعی کند با اهرم ۱:۴۰۰ معامله کند، در عرض چند دقیقه از بین میرود. یک معامله ۳۰۰ دلاری با این نسبت میتواند برای شما ۱۲۰۰۰۰ دلار هزینه داشته باشد.
معامله گران حرفه ای و اهرم
معامله گران حرفه ای معمولا با اهرم بسیار کم معامله می کنند . پایین نگه داشتن اهرم شما از سرمایه شما در هنگام معاملات زیاننده محافظت می کند و بازده شما را ثابت نگه می دارد.
مهم نیست سبک شما چیست، به یاد داشته باشید که فقط به دلیل وجود اهرم، به این معنی نیست که باید از آن استفاده کنید. به طور کلی، هرچه از اهرم کمتری استفاده کنید، بهتر است. برای اینکه واقعاً بدانید چه زمانی از اهرم استفاده کنید و چه زمانی استفاده نکنید، به تجربه نیاز است. محتاط ماندن شما را در طولانی مدت در بازی نگه می دارد.
نحوه انتخاب بهترین سطح اهرم در فارکس
بهترین سطح اهرمی کدام است؟ پاسخ به این سوال این است که تعیین سطح اهرم مناسب دشوار است.
زیرا عمدتاً به استراتژی معاملاتی معامله گر و چشم انداز واقعی حرکات بازار آتی بستگی دارد. به این معنا که اسکالپرها و معامله گران شکست خورده سعی می کنند از اهرم بالا استفاده کنند، زیرا معمولاً به دنبال معاملات سریع هستند، اما در مورد معامله گران موقعیتی، آنها اغلب با مقدار اهرم پایین معامله می کنند.
از چه اهرمی برای معاملات فارکس استفاده کنیم؟
فقط به خاطر داشته باشید که معامله گران فارکس باید سطح اهرمی را انتخاب کنند که آنها را راحت تر می کند.
کارگزاری آمارکت اهرمی را از ۱:۱ تا ۱:۴۰۰ ارائه می دهد. معمولاً در بازار فارکس، سطح اهرم ۱:۱۰۰ بهینه ترین اهرم برای معامله است. به عنوان مثال، اگر ۱۰۰۰ دلار سرمایه گذاری شود و اهرم برابر با ۱:۱۰۰ باشد، کل مبلغ موجود برای معامله برابر با ۱۰۰.۰۰۰ دلار خواهد بود. به طور دقیق تر، معامله گران به دلیل اهرمی قادر به معامله با حجم بالاتر هستند. سرمایهگذارانی که سرمایههای کوچکی دارند، معامله با حاشیه (یا با اهرم) را ترجیح میدهند، زیرا سپرده آنها برای باز کردن موقعیتهای معاملاتی کافی کافی نیست.
همانطور که در بالا ذکر شد، محبوب ترین اهرم در فارکس ۱:۱۰۰ است.
مشکل اهرم بالا چیست؟
خب، اهرم بالا، علاوه بر جذاب بودن، بسیار ریسک پذیر است. اهرم در فارکس ممکن است مشکلات بسیار بزرگی را برای آن دسته از معامله گرانی ایجاد کند که تازه وارد تجارت آنلاین هستند و فقط می خواهند از اهرم های بزرگ استفاده کنند و انتظار دارند سود زیادی کسب کنند، در حالی که از این واقعیت غفلت می کنند که ضررهای تجربه شده نیز بسیار زیاد خواهد بود.
آیا هنگام معامله در فارکس باید تمام اهرم را پس بدهید؟
شما ملزم به بازپرداخت هر اهرمی هستید که در حین معامله استفاده می کنید. لوریج مانند هر نوع وام دیگری بدهی است، اما بر خلاف انواع دیگر بدهی، ممکن است در زمان تسویه مانده خود انعطاف پذیری داشته باشید. کارگزاری شما تصمیم می گیرد که چقدر می توانید وام بگیرید و چه زمانی باید آن را بازپرداخت کنید. در برخی مواقع، باید بدهی اهرمی خود را تسویه کنید.
چگونه با اهرم معامله می کنید؟
از نقطه نظر فنی، معامله با اهرم مانند معامله بدون آن است. اهرم به سادگی به شما اجازه می دهد تا سفارش های بزرگتری را ثبت کنید، اما روند برنامه ریزی معاملات، ثبت سفارش ها و مدیریت موقعیت ها بدون توجه به نسبت اهرم شما یکسان است.
10 نکته ارزشمند برای حرفه ای شدن در بورس
بدون شک معامله گران موفق (البته نه کسانی که به کمک واسطه هایی که دارند از رانت اطلاعاتی برخوردار هستند!) چند ویژگی مشترک دارند که آنها را از دیگر معامله گران متمایز می کند. موفقیت این دسته از افراد حرفه ای معمولا ادامه دار است و در هر شرایطی یک برنامه برای سود سازی دارند!
اما این ویژگی ها چه هستند؟ چرا عده ای همواره بر پایه علم خود سود بیشتری کسب می کنند و عده ای برخلاف اطلاعات کافی که دارند، راندمان سودسازی کمتری دارند؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم همه ما در زندگی تحت تاثیر شرایط محیطی مانند خمیری شکل گرفته ایم و هر کس در درون خود یک مجسمه ای است که بیشتر توسط محیط اطراف ساخته شده است. پدر، مادر، دوستان و مدرسه همه و همه، خواسته یا ناخواسته در ذهن ما تفکراتی چپانده اند که ما اینی هستیم که هستیم! اگر از تاثیر آسیب های روحی و تفکرات غالب ذهن بر ابعاد زندگی چشم پوشی کنیم، در معامله گری این تفکرات تحمیلی کار را برای ما سخت می کند! باور کنید ذهنی که می تواند در بازار سرمایه با این همه گلادیاتور پولسازی کند مهارت ذاتی ندارد! فقط یاد گرفته است که در این دریای بی انتها چگونه ماهی را در هر شرایط آب و هوایی صید کند! خوشبختانه این مهارت یک امر اکتسابی است. همه و همه در 3 اتفاق خلاصه می شود:
نظم، کنترل احساسات و یادگیری
تمام معامله گران در بازار سرمایه روزهای پر استرس بازار های نزولی و برباد رفتن سرمایه ها را کم و یا زیاد تجربه کرده اند. باور کنید کسانی که در روزهای سخت در بازار دوام آوردند، سختی ها را تحمل کردند و سعی کردند تا خوب زیر و بم این بازار را یاد بگیرند همان کسانی هستند که در هر شرایط آب و هوایی می توانند از دریا ماهی خود را شکار کنند. این ها کسانی هستند که دقیقا دست روی تک سهم سبزی می گذارند که در نقشه غرق خون بازار تک و تنها خود نمایی می کند.
بیایید باهم رو راست باشیم. بسیاری از ما از بورس هیچ نمی دانیم و صرفا تحت تاثیر حرف دیگران (داستان خمیر و مجسمه) وارد این دنیای عجیب و غریب شده ایم. اصلا بحث درست و یا غلط بودن این تصمیم نیست. اصلا الان مجالی برای این بحث نیست! چون شما وارد این دریا شده اید و ساحل امن شاید چند ماهی با شما فاصله داشته باشد! (ماهی یا ماهی؟). اما حالا که وارد شده اید باید یاد بگیرید که حداقل برای زنده ماندن در این دریا چند ماهی کوچک هم که شده صید کنید. شاید دریا دل شما را هم برد و تصمیم به ماندن گرفتید و روزی بزرگترین صیاد این دریا شدید. در کنار هم در این خانواده بزرگ ماهی گیری را یاد خواهیم گرفت.
راستش را بخواهید تصمیم گرفتیم سلسله مقالاتی منتشر کنیم تا ذهنیت مان را در مورد بازار سرمایه و بورس ایران به سوی درست هدایت کنیم. در این جمعه بازار اطلاعات در فضای مجازی در مورد بورس تصمیم داریم در کنار هم راه درست را پیدا کنیم.
خب بیایید شروع کنیم! مهم ترین قدم حسابی برای همه معاملهگران این است که ذهنمان را که همچون خمیری توسط دیگران شکل گرفته است اصلاح کنیم. پس ما در مقاله های آینده تمرکز اصلی مان روی روانشناسی است و در این مسیر از کتاب های بسیار زیادی کمک می گیریم. قول می دهیم در پایان این سلسله مقالات شما چندین کتاب را به زبان ساده تر در همین متون خوانده باشید و در پایان هر مقاله منابع را هم ذکر می کنیم. چی بهتر از این؟
در نگاه اول معامله گری بسیار ساده است. شما باید با پولی که دارید در زمانی مناسب بخرید و صبر کنید تا سود دهد و سپس دکمه فروش را بزنید. اما زمانی که شما دل به دریا زدید و راهی شدید کم کم عمق دریا شما را هراسان می کند. در این زمان بسیاری از ما حال و حوصله آموزش دیدن را نداریم و 2 اتفاق می افتد. خیلی سریع به فکر راهی برای بازگشت به ساحل امن به سر ما می رسد و برمی گردیم. شاید این بهترین کار است! اتفاق دوم فاجعه است. تصمیم می گیریم برای ادامه راه دست به دامان دیگر دریانوردان شویم و از این و آن سیگنال بگیریم.
ادبی و با مثال حرف زدن کافیست. در این دریا عده ای هم هستند که راه سوم را می سازند و تصمیم می گیرند قواعد این بازی را یاد بگیرند. ما و شما در خانواده بورس اینوست این مسیر را انتخاب می کنیم.
اول از همه این شیاطین بازار را بشناسید. این ها همان گرداب های بازار بورس هستند:
1- نداشتن حد ضرر.
2- خارج نشدن از ضرر زمانی که می دانید بازار پتانسیل تغییر روند ندارد.
3- فلانی به من سیگنال داده و حتما درسته! یا تعصب روی یک سهم! باور کنید هیچ کس نمی تواند صد در صد درست پیش بینی کند. اگر عوامل بیرونی هم در بازار دخیل شوند که دیگر هیچ! حتی بهترین تحلیل گران هم اسیر دست های پشت پرده می شوند.
4- انتقام از بازار بورس به کمک باز کردن معامله دیگر برای جبران ضرر های قبلی.
5- نداشتن استراتژی معاملاتی.
6- گرفتار کردن خود در یک معامله و از دست دادن فرصت های دیگر.
7- ورود با سرمایه ای که از دست رفتن آن می تواند زندگی ما را بهم بریزد.
باید این شیاطین خونخوار را خوب در ذهن خود بشناسید و آن ها را از فکر خود دور کنید. این تازه اول راه است.
در مقاله قبل در مورد شیاطین سیاه و خونخوار معامله گری در بورس صحبت کردیم. بنا بر این شد در ابتدا ذهن خود را از آن کرم های ساقه خوار مغز پاک کنیم. هرچند این فرآیند ممکن است به چند ماه زمان و زحمت فکری نیاز داشته باشد اما بسیار لازم و ضروری است. حالا نوبت قدم بعدی است.
اجازه بدید خودمونی تر صحبت کنیم. حتما این داستان تکراری را شنیدید که خورشید در حالت عادی چیزی را نمی سوزونه ولی اگر ذره بین بین خورشید و جسم قرار بگیره و و تمرکز ایجاد کنه هرچیزی رو می تونه نابود کنه! حرف کلیشه ای قرار نیست بزنیم اما وقعیت همینه. با فرض اینکه بسیاری از ما مشغول شغل اولی به جز بورس و بازار سرمایه هستیم، تمرکز روی دو نقطه کار بسیار سختیه اما باید یاد بگیریم که بر روی هر دو زمینه تمرکز کنیم تا موفقیت خودش به سمت ما بیاد. زمانی میشه این کار رو کرد که 2 تا ذره بین داشته باشیم! و این کلید حل معماست.
شما یک ذره بین برای شغل اول خودتون بردارید و مطابق با قواعدی که لازمه روی کار تمرکز کنید. حتما در آینده مقالات بسیار مفیدی در زمینه موفقیت در حوزه کسب و کار هم منتشر می کنیم.
اما اینجا قصد داریم مواد لازم برای ساخت ذره بین دوم که برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق نیاز هست را بهتون بگیم. اول از همه باید یاد بگیرید با دو دست خود کار کنید! و هم زمان دو ذره بین را در دست بگیرید! این یعنی برای موفقیت در بازار سرمایه باید حتما زمانی مشخص از روز را برای آموزش اختصاص بدید. باور کنید حتی اگر با 20 دقیقه در روز شروع کنید عالیه. اما باید این 20 دقیقه در هر شرایطی برقرار باشه و مثلا می تونید کار را با نکته برداری از کلیپ های پیج بورس اینوست شروع کنید و یا کتاب خوبی بخرید و آروم آروم مطالعه کنید. به مرور وقتی جذابیت های این بازار شما را بیشتر و بیشتر غرق کرد ناخوداگاه زمانی که برای یادگیری میذارید زیاد میشه و شما ناخوداگاه کیف می کنید!
یکی از اساتید بورس فرانکفورت به من می گفت راز موفقیتش اینه که هنوز بعد از 17 سال کار حرفه ای در بورس مشغول یادگیری و فهم بازاره! می گفت از بقیه موفق تره چون اون ها یک بار دوره دیدند و بقیه عمر را فقط به نمودار ها نگاه کردند اما او همچنان مشغول یادگیریه.
پس دست دوم شما برای ذره بین دوم زمانی فعال میشه که یاد بگیرید زمانی مشخص برای بورس در تایم فریم روزانه (:)))) داشته باشید.
اما چگونه ذره بین بورسی بسازیم؟ مقاله فردا را از دست ندین.
در مقاله قبل صحبت از این بود که باید برای موفقیت در بورس یک ذره بین جدا تهیه کنیم. و در کنار شغل اصلی، مانند فرزند خود از این ذره بین نگهداری کنیم.
پیش از همه باید گفت این ذره بین یک عدسی دارد که شما را اغوا کرده و شما از طریق آن که به بورس نگاه می کنید همه چیز را برای شما بزرگتر نشان می دهد. سود ها را نجومی می کند و شما را یک شبه پولدار! ضرر ها را کهکشانی می کند و ترس و استرس در دل شما می اندازد. پس مراقب باشید! شما قرار نیست از طریق این عدسی به بورس نگاه کنید! بلکه قرار است به کمک آن تلاش و علم خود را متمرکز کنید! شما یک دنیا انرژی و انگیزه برای معامله گری در بورس دارید و این عدسی همه چیز را بزرگ تر از واقیعت ها نشان می دهد. گول نخورید و از بزرگ نمایی ها(عدسی) برای متمرکز کردن تلاش های خود استفاده کنید.
برای اینکه بازار را از ذره بین به اشتباه نبینید خیلی مختصر واقعیت های بازار بورس را باهم مرور کنیم.
مراقب باشیم بزرگ نمایی ویژگی های بورس ما را فریب ندهد. در بازار بورس سود و زیان بین افراد دست به دست می شود. شما زمانی سود می کنید که سهمی را به فرد دیگری در قیمت بالا می فروشید و او زمانی سود می کند که آن سهم را به فرد دیگری با قیمت بیشتری بفروشد. اگر آن فرد نتواند آن سهم را در قیمت بالاتر بفروشد ضرر می کند. همین داستان ممکن است برای شما هم پیش بیاید. پس واقع بین باشید.
فراموش نکنیم ما کنترلی بر بازار نداریم. بازار آینه شرایط غالب محیط است. گاهی روند آن به حق و درست است و گاهی غیر منطقی است و با تحلیل های شما سازگاری ندارد. ما با بازار سر جنگ نداریم. ما قدرت مبارزه با بازار را به تنهایی نداریم. پس باید این موجود عجیب اما صادق را درک کنیم.
3 قدم کلی را فراموش نکنیم. اول بازار را و شرایط بازار را درک کنیم، دوم وارد معامله شویم و سوم فراموش نکنیم که روند بازار را ما نمی توانیم کنترل کنیم!
معامله در بورس ایران مانند حرکت یک قایق بدون سکان است. شما زمانی سود می کنید که موج از پشت سر شما در جریان باشد و قایق شما را به جلو هل دهد. اما اگر جریان موج تغییر کرد و از رو به رو آمد شما هیچ راهی ندارید جز اینکه تماشاگر باشید و به عقب برگردید و ضرر کنید و یا اینکه از قایق خارج شده و از معامله خارج شوید. پس روند بازار (موج) برای ما بسیار بسیار مهم است!
بورس نوشابه مشکی نیست
در مقاله های قبل سعی بر این بود تا ابتدا ذهنیت یک سرمایه گذار موفق را برای شما تشریح کنیم و شیاطینی که در ذهن ما راه را برای تصمیم گیری موفق می بندند شناسایی کنیم. اما غرولند کردن دیگر کافیست بیایید با اصل ماجرا رو به رو شویم.
یک بطری نوشابه مشکی(کوکا) را در نظر بگیرید. جالب است بدانید در یک بطری نوشابه بیش از 90 درصد محتویات آن را آب تشکیل داده است و 9 درصد شکر و فقط 1 درصد از آن رنگ دانه های سیاه و دیگر مواد افزودنی است. با اینکه 90 درصد آن را آب تشکیل می دهد و فقط 1 درصد آن رنگ دانه سیاه است آن را به نوشابه مشکی می شناسند! آن یک درصد رنگدانه حسابی کار خود را کرده است.
زمانی که از بیرون به بورس ایران نگاه می کنید مانند همان نوشابه مشکی است. غول بورس هم مانند همین ترکیب است. اگر واقع بینانه به داستان بورس ایران نگاه کنیم می توان گفت 90 درصد آن مانند آب خوردن قابل یادگیری است اما این غول برای شما ظاهر ترسناکی دارد. این مثال را آوردیم تا بدانید تسلط یافتن در بورس کار دشواری نیست و ما و شما در کنار هم می توانیم بر بسیاری از جوانب بورس ایران مسلط شویم.
یک دفتر تمیز و شیک تهیه کنید. شاید یک سالنامه! مطالب بورسی بسیار پراکنده هستند و اگر در گنجینه ای آن ها را ثبت نکنید بر خلاف ماهیت ساده ای که دارند برای شما غول می شوند. در صفحه اول این دفترچه 5 عنوان مهم زیر را بنویسید.
تابلو خوانی تحلیل بنیادی تحلیل تکنیکال روانشناسی بازار مدیریت سرمایه
این عناوین تمام داستان بورس ایران است. پس استرس برای حجم مطالب نداشته باشید (بدون شک تجربه هم بسیار مهم است اما دیکته نانوشته غلط ندارد! باید قدم در را بگذارید و آرام آرام منتظر تجربه های جدید باشید).
داستان معامله گری در بورس ایران مانند رانندگی است. شما یک بار یاد می گیرید و دیگر هرگز فراموش نخواهید کرد.
باور کنید تک تک عناوین بالا بی نهایت جذاب هستند فقط کافیست از راه درست وارد آن ها شوید تا بی جهت سردرگمی شما را فرا نگیرد.
باور کنید زمانی آموزش چیزی برای شما سخت است که حسابی برای همه معاملهگران به آن علاقه نداشته باشید، و اگر تا اینجا با مقاله های ما همراه بودید قطعا از دسته افرادی هستید که بنا دارید تا انتها با ما همراه شوید و روزی معامله گر بزرگی در بورس ایران باشید.
به این جمله فکر کنید:
معامله گری در بورس سخت ترین راه برای بدست آوردن راحت ترین درآمد است.
معاملهگران خیابان فردوسی به استقبال توافق رفتند | دلار ۲۰ هزار تومانی در راه است؟
هنوز موضع آمریکا درباره برجام مشخص نیست اما معاملهگران خیابان فردوسی به استقبال توافق رفتهاند. تا جایی که قیمت دلار امروز ۲۹ مرداد ماه برای ساعاتی وارد کانال ۲۸ هزار تومان شد. کمترین قیمت در دو سه ماه گذشته. اما این روند نزولی ادامه دارد؟
اخبار برجامی نه مثبت است و نه منفی. همه منتظر پاسخ آمریکا هستند. بسیاری میگویند آمریکا این توافق را میپذیرد اما منابع خبری آگاه میگویند آنچه ایران در این متن گنجانده، دلخواه آمریکا نیست و بعید است برجام به نتیجه برسد.
سناریویی که بسیاری از تحلیلگران آن را عنوان میکنند ادامه مذاکرات هستهای است. رویدادی که از دهه ۸۰ تا کنون در جریان است. گاهی اوج میگیرد و گاهی فراموش میشود.
اما بازار ارز تهران چند روزی است قدم به قدم به احیای برجام نزدیکتر و قیمت دلار ارزانتر میشود. اگرچه در روزهای اول، معاملهگران به آغاز مذاکرات بدبین بودند اما حالا خوشبینیها در بازار زیاد شده و دلار ۳۲ هزار تومانی امروز به ۲۸ هزار تومان رسید. اگرچه حضور دلار در این کانال چندان طولانی نبود و مجددا دلار به کانال ۲۹ هزار تومان برگشت. اما از ساعاتی قبل، دلار در مرز ۲۹ هزار تومان مانده و هر لحظه احتمال کاهش مجدد قیمت وجود دارد.
قیمت دلار هرات اما همچنان در کانال ۲۸ هزار تومان مانده و به گزارش بسیاری از کانالهای تلگرامی، ۲۸ هزار و ۷۶۰ تومان است.
آینده دلار چه میشود؟
در نگاه اول به نظر میرسد که معاملهگران بازار، برجام را تمام شده میدانند و قیمت دلار نزولی است. اما اگر چنین بود روند ریزش قیمت دلار سریعتر رخ میداد. دلار همچنان در قیمتهای خاصی مقاومت میکند و به سادگی وارد محدودههای پایینتر نمیشود. نمونه آن امروز که قیمت دلار در مرز ۲۸ هزار تومان نماند و سریع برگشت. دلیل این مساله میتواند اخبار جدیدی باشد که به بازار میرسد.
علاوه بر معاملهگران، کارشناسان اقتصادی هم پیشبینی چندان دقیقی از قیمت دلار ندارند. آنها معتقدند در شرایط کنونی تنها عامل اثرگذار بر قیمت دلار مذاکرات است. هنوز هیچ منبع خبری مثبتی خبر رسمی از سرنوشت مذاکرات عنوان نکرده و آنچه تاکنون حسابی برای همه معاملهگران بیان شده امید و گمانههایی بوده که برخی از مقامات و کارشناسان سیاسی عنوان کردهاند.
اما خبری که در یکی دو روز گذشته بیشتر از دیگر اخبار شنیده میشود این است که ایران و آمریکا به توافق نمیرسند و متن ارسال شده، خواستههای طرف آمریکایی را برآورده نمیکند اما هیچ کدام از طرفین مرگ برجام را اعلام نمیکنند و مسئولیت چنین خبری را بر عهده نمیگیرند. اتحادیه اروپا هم احتمالا ترجیح میدهد مذاکرات کجدار و مریز ادامه داشته باشد تا اینکه به بنبست برسد و بساط آن برای همیشه برچیده شود.
سه سناریو از قیمت دلار
اینده برجام را در سه سناریو میتوان بررسی کرد. اول اینکه توافق حاصل نشود. در آن صورت باید منتظر برگشت قیمت دلار به کانال بالاتر و حتی افزایش قیمت بیشتر آن باشیم. پیش از این کارشناسان اعلام کرده بودند که اگر توافق حاصل شود، شاید کاهش قیمت دلار اندک باشد، اما اگر توافق به بن بست بخورد، افزایش قیمت دلار قابل توجه است. پس در این سناریو باید منتظر ثبت رکورد جدید قیمت دلار بود.
سناریوی دوم این است که مذاکرات به نتیجه برسد. آن زمان باید منتظر کاهش قیمت دلار بود. اما نه چندان زیاد. برخی از کارشناسان میگویند احیای برجام، قیمت دلار را به زیر ۲۰هزار تومان میرساند. اما دسته دیگری از کارشناسان معتقدند که قیمت واقعی دلار از قیمت کنونی آن هم بیشتر است و اقتصاد ایران دلار ارزان را تحمل نمیکند. پس در این سناریو احتمالا قیمت دلار تا محدوده ۲۷ و ۲۸ تومان پایین بیاید.
سناریوی سوم تدوام شرایط کنونی است. اینکه مذاکرات ادامه پیدا کند. آن زمان دو عامل منجر به افزایش قیمت دلار میشود؛ یکی به نتیجه نرسیدن مذاکرات و دیگری شاخصهای کلان اقتصادی که به انتظارات تورمی دامن میزند.
چرا همه میخواهند اکسچینج داشته باشند؟
گردش مالی روزی ۴۰۰ میلیارد تومان حسابی برای همه معاملهگران خیلیها را وسوسه کرده از ترند داغ اقتصاد دیجیتال ایران عقب نیفتند
منبع: روزنامه هفت صبح| کسبوکارهای دیجیتال هر روز در حال پوست انداختن و ورود به فضاهای تازه هستند. مدام خبرهای تازهای میشنویم از برندها و حوزههای جدیدی که برای سرمایهگذاری یا راهاندازی کسبوکار دارای پتانسیل بالا هستند.
یکی از حوزههای جذاب فعلی که در دو سال گذشته در اقتصاد دیجیتال ایران حسابی گل کرده، راهاندازی صرافیهای دیجیتال بهمنظور مبادله رمزارزها بوده است. در حالی که تا همین دو سال پیش کسی چندان اسم اکسچینج یا صرافیهای دیجیتال را نشنیده بود حالا بیش از ۸۰ صرافی مرتبط با این حوزه در حال فعالیت هستند و عجیبتر اینکه مدام تعداد آنها دارد زیاد میشود.
جدا از جذابیتهای بیتکوین و دیگر رمزارزهای محبوب، اقبال بالای ایرانیهای راندهشده از بورس به این بازار و حجم روبه ازدیاد سرمایه این بازار، سوال اصلی این است که راهاندازی یک صرافی دیجیتال چه جذابیتها و سودهایی دارد که این روزها حتی کسبوکارهای بزرگ استارتاپی و مالی کشور هم وارد این میدان شدهاند؟ در حدی که میتوان گفت راهاندازی صرافی دیجیتال در آخرین روزهای سال ۹۹ یکی از داغترین ترندهای اکوسیستم دیجیتال کشور است که شرکتهای بزرگ که هم سرمایه دارند و هم آشنا به قواعد اقتصاد نوآوری، نمیخواهند از آن جا بمانند. اقیانوس آبی بازار کریپتوکارنسی (رمز ارزها) به شدت در حال قرمز شدن است. آنهم زمانی که هنوز روی کاغذ این بیزنسها قانونی محسوب نمیشوند، اگرچه کسی هم نمی تواند بگوید غیرقانونیاند.
نقش صرافیها در خرید و فروش رمزارزها
خرید و فروش ارزهای دیجیتال به دوصورت شکل میگیرد. صرافیهای متمرکز نظیر بایننس، اتورو، افتیایکس، کوینکس و… با ثبتنام از کاربران و احراز هویت، امکان معامله رمزارزها را برای آنها فراهم میآورند. اما در صرافیهای غیرمتمرکز، همین امکان بدون احراز هویت به کاربران داده میشود. یعنی این صرافیها مهمترین حسابی برای همه معاملهگران نقطه تمایزشان با صرافیهای متمرکز، ناشناسی کاربران است و در آنها صرفا معاملهگران را با یک آدرس کیف پول میشود رصد کرد.
نه اسمی، نه ایمیلی و نه هیچ اطلاعات دیگری در یک صرافی غیرمتمرکز از کاربران خواسته نمیشود. به همین دلیل این سطح از محرمانگی مورد اقبال کاربران قرار گرفته و در ماههای اخیر کارمزدهای شبکه اتریوم که بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز از پروتکل آن استفاده میکنند به شدت افزایش پیدا کرده است. این کارمزدها در مقابل محرمانگی و امنیت کاربران دانه درشت به چشم نمیآید، اما راهحلهای تازهتری هم برای کاهش این کارمزدها در راه است.
به سادگی راهاندازی یک سایت!
با کمی اغما ض میتوان گفت راهاندازی یک پلتفرم خرید و فروش ارز دیجیتال یا همان صرافی دیجیتال، به سادگی راهاندازی یک وبسایت است. حتی اگر کسانی که میخواهند این کار را بکنند دانشش را نداشته باشند شرکتهای زیادی هستند که این خدمت را برای آنها انجام میدهند. با خرید اسکریپت و گرفتن API از یک صرافی خارجی شما صاحب یک صرافی ارز دیجیتال میشوید. اما صرفا راهاندازی یک پلتفرم خرید و فروش به معنی راهاندازی صرافی نیست.
صرافیها اعتبارشان را از معاملهگرانشان میگیرند. برای جلب اعتماد معاملهگرها هم باید هزینههای زیاد تبلیغات و مارکتینگ و برندینگ صرف کرد. در این بازار امنیت و حفظ حریم خصوصی، خط قرمز معاملهگران است. به عبارتی هرچه قدر هم کارمزد یک پلتفرم پایین باشد یا ابزارهای معاملاتی جذابی فراهم کند، بدون تامین امنیت و حریم خصوصی، فعالیت در این بازار آب در هاون کوبیده است.
این تب از کجا آمد؟
افزایش تعداد پلتفرمهای خرید و فروش ارز دیجیتال نشان از افزایش تقاضای بازار و آشنایی بیشتر مردم با این حوزه از اقتصاد است. نبود قانون و رگولاتوری مناسب در این فضا این امکان را فراهم کرده که هر کسی بتواند اقدام به راهاندازی صرافی دیجیتال کند.
اینجاست که جنگ بین صرافیها در میدان مارکتینگ و بازاریابی شکل میگیرد. بازار تشنه ایران پر از تازهکارهاست و اقیانوس آبی برای صیادان خبره ماهیهای درشت دارد. هرکس صدای بلندتری داشته باشد بیشتر صید میکند. هرچند کاربران قدیمی می گویند آنها که کهنهکارترند و گول تبلیغات را نمیخورند، سرمایه شان را در جایی معامله میکنند که قبلا امتحانشان را پس دادهاند.
ایرانیها در صرافیهای خارجی
این روزها بیشتر کاربران حرفهای، پلتفرمهای خارجی نظیر بایننس را ترجیح میدهند چرا که میگویند بازار داخلی از عمق چندانی برخوردار نیست؛ امنیت و حریم خصوصی به روشنی و شفافیت محترم شمرده نمیشود. باید مراحل زمانبر احراز هویت را طی کرد؛ اما در مقابل حتی صرافیهای شناختهشده ایرانی به روشنی در مورد پروتکلهای امنیتیاشان و حفظ حریم خصوصی کاربران حرفی نمیزنند و با کلیگوییهای مرسوم سروته قضیه را هم میآورند.
گلایههای مختلفی از صرافیهای داخلی وجود دارد. از جمله این گلایهها تغییر بیمنطق کارمزد است. بازی با قیمت تتر یا همان دلار دیجیتال هم از دیگر گلایههاست. علاوه بر اینها محدودیتهای زیرساختی، کاربران را در زمان شلوغی بازار به دردسرهای مختلفی میاندازد. عدم پاسخگویی مناسب هم باری بر این بارها افزون میکند که همینها برای روی آوردن کاربران به صرافیهای خارجی کافی است.
روزی ۴۰۰ میلیارد تومان؟
از طرف دیگر ورود بازیگران تازه به این بیزنس پولساز رقابت را سختتر کرده است. برخی آمارهای غیررسمی نشان میدهند ایرانیها روزانه حدود ۴۰۰ میلیارد تومان در صرافیهای دیجیتال داخلی رمزارز مبادله میکنند. صرافیهایی که شناختهشدهترین آنها اکسیر، نوبیتکس، والکس هستند و میشود گفت این سه صرافی بزرگ بهتنهایی یک سوم این بازار را در دست دارند و یک گردش مالی بزرگ روزانه که سود وسوسهبرانگیزی را نصیب آنها میکند در این سه بیزنس تماما دیجیتال جریان دارد. بیزنسهایی که این روزها نهادهای مختلف نظارتی نسبت به سازوکار آنها و مهمتر از همه نگرانی بابت متضرر شدن صاحبان سرمایههای خرد بیشتر از همیشه به آنها حساس شدهاند.
کاربران ایرانی میگویند کیفیت صرافیهای داخلی بهخصوص از نظر امنیت به شدت مورد سوال است و مهمتر اینکه سازوکارهای غیرشفاف در بازههای حساس بازار که نیاز به خرید یا فروش فوری یک رمزارز وجود دارد باعث از دست رفتن فرصتها و در نهایت سرمایههای آنها میشود.
پاسخ صرافیها هم این است که سر کردن با همین داشتههای نصفونیمه که هزار گرفتاری با بانک مرکزی و دیگر نهادهای نظارتی دارند باعث میشود که پول دیجیتال ایرانیها به جای صرافیهای چینی و آمریکایی در یک صرافی ایرانی باقی بماند! پولی که روز به روز در حال زیاد شدن است و خبرهای حسابی برای همه معاملهگران عجیبوغریب هم درمورد آن زیاد شنیده میشود. از کاربران خاص ایرانی سخن میرود که داراییهایی بیش از ۱۰ هزار بیتکوین دارند، از سازمانهایی گفته میشود که با استفاده از زیرساختهای آنها بیش از ۷ میلیون دلار بیتکوین ماین شده و البته از صرافیهایی که روزانه بیش از ۸۰ میلیارد تومان گردش مالی دارند.
اشتباهات معامله گران تازه وارد در بازار ارزهای دیجیتال
معامله در انواع صرافیها با ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین، نوعی فعالیت است که تریدرها طی فرآیند معاملات، سودی را کسب میکنند. برای یک معامله موفق، پرورش ویژگیهای خاصی از جمله ذهن خلاق و تحلیلگر اهمیت بسیاری دارد. همچنین این روزها، بسیاری از افراد به صرافیها ارز دیجیتال مراجعه میکنند و امیدوارند که با حداقل تلاش ممکن، سریعا از صعودی و یا نزولی شدن روند ارزها کسب درآمد کنند. با این حال، واقعیت چیز دیگری است و ممکن است یک معاملهگر تازهکار، دچار برخی اشتباهات در این خرید و فروش ارز دیجیتال شود که به کلی او را از ادامه فعالیت در این بازار منصرف و ناامید کند؛ زیرا عواملی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد، تاثیرات زیادی بر زمان صفر شدن درصد ارز دیجیتال داشته باشند.
7 مورد از اشتباهات معامله گران تازه وارد در دنیای ارزهای دیجیتال چیست؟
1.گم کردن کلیدهای خصوصی
ارزهای دیجیتالی بر پایه بلاک چین اجرا میشوند که قابلیتهای امنیتی بسیار مناسبی را برای شما به ارمغان میآورد. رمزنگاری آمیخته با ذات غیرمتمرکز بلاک چین باعث شده است تا کلیدهای شما تنها راه برای اثبات هویت شما به عنوان صاحب حساب باشد. در نتیجه از دست دادن و گم کردن این کلیدها به معنی از دست دادن دسترسی به تمام کوینها و ارزهای شما خواهد بود. این موضوع کاملاً با گم کردن رمز عبور و پین کد شما متفاوت است و نمیتوانید به راحتی و با استفاده از یک ایمیل آنها را بازیابی کنید و همچنین هیچ تیم پشتیبانی در کار نیست و هیچ راهی برای برگرداندن کلیدهایی که گمکردهاید وجود ندارد.
گم کردن این کلیدها یکی از اشتباهات متداول در میان افرادی است که تازه پا در این راه میگذارند. کم بودن اطلاعات، بی دقتی و دلایلی از این قبیل، موجب می شود تا بسیاری از تازهواردها، کلیدهای خود را گم کرده و کوینهای خود را نیز به طبع آن از دست بدهند. طی آخرین اعلام فورچن، نزدیک به چهار میلیارد دلار بیت کوین به دلایل مختلف برای همیشه معلق ماندهاند. یکی از این دلایل، گم کردن کلیدها توسط اشخاص بوده است.
2.نگه داشتن ارزها در کیف پولهای آنلاین
با وجود محبوبیت شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، توییتر و اینستاگرام، مردم به نحوی اینترنت را جانشینی برای خود در نظر میگیرند. قرار دادن یک دارایی (مانند اموال یا اطلاعات) در اینترنت به راهی معمول در میان انسانها تبدیل شده است. از این رو بسیاری از افراد تازه وارد در مورد ارزهای دیجیتال، پس از خرید ارزها در صرافیها، از انتقال آنها و بیرون کشیدن ارزها، امتناع و خودداری میکنند. در اینجا عامل این کار میتواند تنبلی، بی توجهی یا تلفیقی از این دو باشد.
مالکیت و کنترل دو بعد بسیار مهم برای در اختیار داشتن هرگونه دارایی هستند. ارزها و سکههایی که در یک کیف پول آنلاین ذخیرهشده باشند، شاید توسط کاربر مالکیت داشته باشند اما کاربر، کنترلی بر روی آن نخواهد داشت. کیف پولهای آنلاین، شکار هکرهایی هستند که به دنبال دزدی از ارزهای دیجیتالی پرارزشاند. قرار دادن ارزهای خود در این کیف پولها، آنها را در معرض خطر هک شدن قرار میدهد. هکهای بزرگ بسیاری در مورد میلیونها دلار از ارزهای دیجیتالی وجود دارند؛ از همین رو لازم است تا به محض اتمام خرید ارزها، آنها حسابی برای همه معاملهگران را به یک کیف پول مناسب انتقال دهید.
3.نگهداری اطلاعات مهم خود در منابع مختلف
یک سند که به وسیله نرمافزار word ایجادشده و حاوی تمام آدرسها، کلیدها و اطلاعات مهم شما در مورد ارزهایتان است، یک کپی فیزیکی به حساب نمیآید. یک کپی فیزیکی، رونوشتی میباشد که چاپ شده و در یک مکان مطمئن و به دور از حسابی برای همه معاملهگران حسابی برای همه معاملهگران آسیب های احتمالی نگهداری میشود. بسیاری از افراد تازهکار، سکههای خود را با دلایلی همچون نقص فنی رایانه، از بین رفتن آن و آسیب به هارد و کارتهای حافظه از دست دادهاند.
تایلر و کامرون وینکلواس که بیشتر با نام دوقلوهای وینکلواس شناخته میشوند، به تدابیر امنیتی شدید در مورد بیت کوینهای خود مشهورند. این دو نفر که به اولین میلیاردرهای بیت کوین نیز شهرت دارند، با خرید یازده میلیون دلار بیت کوین در سال ۲۰۱۳ حالا سرمایهای به ارزش یک میلیارد دلار در اختیار دارند. به گفته خودشان، آنها کلید شخصی کیف پول خود را به چهار بخش تقسیم کرده و در چهار تکه کاغذ نوشته و سپس در چهار نقطه با امنیت بسیار بالا در صندوق های امانات نگهداری کردهاند.
با وجود اینکه کمتر کسی این میزان از بیت کوین را در اختیار دارد، اما مقادیر کم آن نیز دارای ارزشهای بسیار بالایی هستند و میبایست در مکانهایی با امنیت بالا نگهداری شوند. البته توجه کنید که نگهداری کلیدها به صورت دیجیتالی اشکالی ندارد اما درعین حال نگهداری نسخههای فیزیکی نیز ضرورت بالایی دارد.
دیدگاه شما