پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معاملهگری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمانبندی بازار، تاکنون بیفایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
انواع پیوت ها
پیوتها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دستهبندیهای فوق جای میگیرند.
۱- پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوتها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از پیوتها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این پیوتها بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. پیوتهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به منظور از پیوت یا Pivot چیست؟ معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
- Camarilla Lines
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط پیوت در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
- تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.
در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. همچنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص میشود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر میرسد، گواههای معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.
کلام پایانی
به طور کلی، پیوتها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.
پیوت چیست؟ آموزش محاسبه نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال
در این مقاله به مبحث پیوت در تحلیل تکنیکال میپردازیم. تحلیل تکنیکال به معنی بررسی و ارزیابی بازار و انتخاب مسیر درست سرمایهگذاری است. چنین تحلیلی با استفاده از آمار و ارقام و انواع دادههای معاملاتی انجام میشود. آنچه معمول است پیادهسازی این آمار برروی نموداری است که عموماً قیمتها را در بازههای زمانی مختلف بیان میکند. ابزارهای زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارند که به آنها اندیکاتور(Indicator) گفته میشود. یکی از این اندیکاتورها نقطه پیوت (Pivot Point) نام دارد. در ادامه این مقاله از دلفین وست ابتدا به سوال پیوت چیست پاسخ میدهیم و سپس با فرمول محاسبه پیوت و معنی pivot در بورس آشنا میشویم. برخی از افراد سوال پیش میآید که معنی پیوت چیست؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم واژه پیوت معنی به خصوصی ندارد نامی است که برای یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال انتخاب کردهاند.
نقطه پیوت چیست؟
پیوت یک شاخص یا اندیکاتور تحلیل تکنیکال است، که برای تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف استفاده میشود. پیوت به خودی خود، میانگین بیشترین قیمت ، کمترین قیمت و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی است. با توجه به مقدار پیوت یک روز، روند قیمتی روز بعد ارزیابی میشود. به این ترتیب که اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، صعود و اگر پایینتر از آن باشند، نزول رخدادهاست.
همانطور که گفتیم پیوت یک اندیکاتور است، و همچنین محاسبات آن سطوح پشتیبانی و مقاومت را نیز نشان میدهد. منظور از پشتیبانی، زمانی است که به دلیل تقاضای زیاد، روند نزولی قیمت متوقف میشود. مقاوت نیز به زمانی اطلاق میشود که، روند صعودی قیمتها به دلیل عرضه زیاد متوقف میشود. بنابراین محاسبه پیوت به معاملهگر این امکان را میدهد تا روند حرکت قیمت را تشخیص بدهد.انواع پیوت
سطوح برگشتی قیمت را پیوت میگویند هنگامی که قیمت با سطح پیوت برخورد داشته باشد به آن واکنش میدهد و در صورت ادامه این روند، پیوت میتواند تبدیل به حمایت و مقاومت شوند. در هر روند شما میتوانید دو نوع پیوت را مشاهده کنید و بر اساس آنها تصمیم بگیرید.
انواع پیوت
- پیوت مینور: پیوت مینور نشاندهنده نوسانات جزئی بازار هستند و در سطوح مینور برگشت قیمت بسیار نامحسوس است. در واقع پیوت مینور بر اساس هیجانات ناشی از بازار شکل میگیرد که میتواند افراد تازه کار در این بازار را به تله بیاندازد، معاملهگران معکوس در این زمان وارد معامله نمیشوند.
- پیوت ماژور: پیوت ماژور را میتوان نقاط کلیدی برگشتی معرفی کرد که در این نقاط معاملهگران معکوس وارد معامله شده و شروع به نقد کردن معاملات قبلی خود میکنند.
نحوه محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال
پیوت در تحلیل تکنیکال را میتوان به نمودار تحلیل اضافه کرد و پس از آن سطوح حمایت و مقاومت خود را نشان خواهند داد. در اینجا نحوه محاسبه پیوت را شرح میدهیم. در ذهن داشته باشید که قیمتهای روز قبل، در این محاسبات دخیل هستند. یعنی پیوت روز یکشنبه از اطلاعات قیمتی روز شنبه بهدست میآید.
- بعد از بستهشدن بازار، یا قبل از بازشدن قیمت در روز بعد، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و قیمت بستهشدن را در آخرین روز پیدا کنید.
- از مقادیری که استخراج کردید، میانگین بگیرید.
- این قیمت را روی نمودار با نام P علامتگذاری کنید.
- سپس با استفاده از مقدار پیوت یا P، مقاومتها و پشتیبانیها را محاسبه کنید.
اگرچه استفاده از پیوت بر روی نمودار با استفاده از دادههای روز قبل برای ارائه سطح پشتیبانی و مقاومت روز بعد معمول است، اما میتوان از دادههای هفته گذشته استفادهکرد و برای هفته آینده پیوت را محاسبهکرد.
پیوت محاسباتی
همانطور که از نام آن مشخص است پیوت محاسباتی در نتیجه محاسبه ریاضی به دست میآید. دادههای قیمتی اوراق و فرمولهای ریاضی در رسیدن به نقاط پیوت محاسباتی دخیل هستند. در این پیوت، بازه زمانی هم مهم است، به این ترتیب که دادههای قیمتی در فرمولهایی قرار میگیرند، که زمان نیز در آنها وجود دارد. به این ترتیب بسته به این که معاملهگران چه زمانی را مد نظر دارند، بازه متفاوتی را در فرمول اعمال خواهند کرد.
پیوت قیمتی
از نام پیوت قیمتی مشخص است که به نقاط تغییر قیمت در نمودار قیمت سهام و اوراق بهادار مربوط میشود. آن طور که مصطلح است، پیوت قیمتی زمانی رخ میدهد، که پس از حرکت بازار به سمتی مشخص و رسیدن به یک کف یا سقف، حرکتی قدرتمند در خلاف شرایط پیش آمده آغاز شود. بر طبق نظر سرمایهگذاران حرفهای، یک پیوت قیمتی زمانی تشخیص داده میشود که قیمتها اندازه سه کندل حرکت کرده باشند و زمانی که کندل بازگشت شکل گرفت، مطابق با شرایط قبلی اما در خلاف جهت حرکت کنند. تشخیص پیوت در تحلیل تکنیکال نیاز به ابزار یا تحلیل خاصی ندارد منظور از پیوت یا Pivot چیست؟ و بیشتر از نوع دیداری است، به این ترتیب که با دقت به نمودار و بررسی دقیق آن وجود یا نبود پیوت قیمتی مشخص میشود.
تشخیص پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
افرادی که در ترید سهام و بازار بورس خبره هستند، به راحتی این دو را از هم تشخیص میدهند. درواقع چون پیوت در تحلیل تکنیکال بر اساس قیمت مشخص میشوند، با دقت به نمودار و بررسی روندها به صورت دیداری باید تشخیص داده شوند. اما اگر مبتدی هستید، بهتر است به این دو نکته توجه کنید:
چنانچه روند جدید بتواند تا سقف ۳۸ درصد، حرکت قبلی را جبران کند، پیوت ماژور است، اگر مقدار جبران یا اصلاح از ۳۸ درصد کمتر باشد، مینور تلقی میشود.
یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مکدی نام دارد، چنانچه این اندیکاتور یا شاخص دچار تغییر فاز شود، به عنوان پیوت ماژور شناخته خواهد شد. برای این کار کافی است فاز مثبت یا منفی شاخص مکدی را در نظر بگیریم و بالاترین یا پایینترین قیمت آن بخش را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیریم.
نحوه انجام معامله با پیوتها
چنانچه در انجام معاملات روزانه به شاخصی برای تصمیمگیری نیاز داشته باشیم، میتوانیم از پیوتها استفاده کنیم. خاصیت پیوت در تحلیل تکنیکال این است که نسبت به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد، بنابراین میتوانیم از آن برای تشخیص روند استفاده کنیم. اصولاً در دو حالت میتوانیم از پیوت در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم:
- انجام معامله در زمان رد شدن از پیوت
برای انجام معامله در این حالت باید حد ضرری مشخص کنیم، که پایینتر از پیوت است و قیمت هدف را در سطح بالاتر قرار دهیم.
برای انجام معامله در این زمان که به عنوان زمان استراحت نیز شناخته میشود، مقاومتها اهمیت پیدا میکنند. تصور کنید هدف ما معامله در محدوده مقاومت سطح ۲ باشد، در این صورت باید مقاومت سطح ۱ و سطح ۳ به ترتیب حد ضرر و قیمت هدف باشند.
روش جایگزین محاسبه پیوت
یک فرمول دیگر محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در آن قیمت بازشدن امروز بازار نیز لحاظ میشود. باقی محاسبات به شیوه قبل انجام میشود.
۴/(امروز منظور از پیوت یا Pivot چیست؟ بازشدن قیمت+قبل روز قیمت بالاترین+قبل روز قیمت پایینترین+قبل روز بستهشدن قیمت)=پیوتانواع نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال
آنچه در بالا توضیح دادیم به عنوان پیوت استاندارد در تحلیل تکنیکال شناخته میشود. اما پیوتها چندین نوع هستند.
پیوت Woodies
Woodies Pivot Points یکی از انواع پیوت در تحلیل تکنیکال است که از محاسباتی استفاده میکند که نسبت به فرمولهای استاندارد پیوت متفاوت است.
پیوت Camarilla
Camarilla Pivot Points توسط نیکولاس اسکات در دهه ۱۹۸۰ معرفی شد. پیوت Camarilla غالباً مشابه پیوت Woodies است، زیرا هر دو سیستم برای محاسبه سطح پشتیبانی و مقاومت کلیدی، از قیمتهای پایانی روز قبل استفاده میکنند. تفاوت اصلی سیستم Camarilla این است که تکنیکهای آن بر اساس سیستمی است که از ۹ سطح قیمت استفاده میکند.
پیوت Fibonacci
تکنیکهای استراتژیک در کنار فاکتورهای پیوت Fibonacci پیشبینی و اصلاح، میتوانند روند بازار و جهت حرکت آن را مشخص کنند.
پیوت Demark
Demark Pivot Points توسط تاجر مشهور تام دمارک طراحی شده است، که برای دههها به دلیل تکنیکهای نوآورانه در تجزیه و تحلیل تجاری مشهور بودهاست. پیوت Demark کمی متفات از سایر پیوتها است چراکه این پیوت مبتنی بر ارتباط بین قیمت باز و بستهشدن بازار است.
نقاط پیوت چه چیزی را نشان میدهد؟
پیوت شاخص روزانه برای منظور از پیوت یا Pivot چیست؟ معاملات آتی،سهام و کامودیتیها است. برخلاف دادههای نوسانی و میانگینهای دیگر، پیوت در طول روز ثابت است. این بدان معنا است که معاملهگران میتوانند از آن برای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مناسب استفاده کنند. برای مثال، معاملهگران میدانند که اگر، قیمت به پایینتر از پیوت سقوط کند، در جلسه معاملاتی فروش را انتخاب میکنند و برعکس اگر قیمت به بالاتر از پیوت صعود کند، خرید را انتخاب میکنند. مقادیر مقاومت و پشتیبانی نیز میتوانند نمایانگر قیمت هدف و نقطه ضرر باشند.
محدودیت پیوت چیست؟
نقطه پیوت براساس فرمولهای سادهای محاسبه میشود. بنابراین درحالی که برای عدهای مفید است، بسیاری نیز هستند که برای آنها کارایی ندارد. هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمتها حول نقطه پیوت نوسان پیدا کنند. بسیاری مواقع روند بازار از چنین الگویی پیروی نمیکند. به همین دلیل، ترکیب پیوت و سایر اندیکاتورها روشی معمول برای ارزیابی است که معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنند. چرا که با این روش، دادهها مطمئنتر هستند و میتوان استدلال بهتری از وضعیت بازار داشت.
سخن پایانی
دیدیم که نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال از چه روشی محاسبه شده و چه معنایی برای شاخص روزانه سهام دارد. مسئله اصلی در استفاده از آن و هر اندیکاتور دیگر، داشتن دانش درمورد کار با آن است. فراموش نکنید که تنها استفاده از یک اندیکاتور عاقلانه نیست. برای آنکه بتوانید به درستی تحلیل تکنیکال انجام دهید، خوب است دوره آموزش بورس از صفر را در نظر داشتهباشید. در این دوره موارد مختلف از از جمله تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آموزش داده میشود.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
پیوت Pivot چیست؟ | آموزش پیوت مینور و ماژور | تشخیص نقاط پیوت
پیوت Pivot چیست؟ | آموزش پیوت مینور و ماژور | تشخیص نقاط پیوت
این مقاله به توضیحاتی آموزشی درخصوص نقاط با اهمیت پیوت Pivot در تحلیل تغییرات قیمت سهام می پردازد. این نقاط نشان دهنده تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس می باشند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش بینی آتی قیمتها می باشد. نقاط پیوت را میتوان با کمک اندیکاتورها نیز شناسایی کرد.
پیوت Pivot چیست؟
پیوت Pivot نقاطی کلیدی هستند که در نمودارهای روند تغییرات قیمت مورد ارزیابی قرار می گیرند. در اصل نقاطی که تغییر جهش رخ داده در نمودار را مشخص می کنند، پیوت نام دارند. به سادگی می توان گفت که نقاط با اهمیتی که در نمودارها مسیر تغییر جریان قیمتی را مشخص می کنند، همان پیوتها می باشند. در این قسمت به توضیح درباره انواع پیوت Pivot، کاربرد پیوت، محاسبه و اهمیت محاسباتی آن مطالبی بیان می نماییم.
به نمودار زیر نگاه کنید. اگر دقت کنید در ابتدا نمودار روند قیمتی در حال بالا رفتن است. هر چند در برهه هایی از زمان کاهش محسوسی دیده می شود اما کلیت نمودار در حال بالا رفتن است. شیب خط روند آبی رنگ سمت چپ این مطلب را تصدیق می کند. اما از نقطه ای که ما آن را پیوت Pivot می نامیم، به ناگاه کلیت تغییرات قیمت نزولی می شود که شیب خط روند قرمز رنگ سمت راست با شیب نزولی نشانگر آن است. پس پیوت Pivot همین نقطه راس تغییر روندهای بزرگ است. نقطه تغییر را در نمودار پیدا کنید. این نقاط کلیدی هستند و راهکار اصلی این مقاله می باشند.
جهت ثبت نام در آمارکتس بروکر کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید .
آموزش پیوت مینور و ماژور
این قسمت آموزش پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال را دنبال خواهد کرد. این نقاط بر دو نوع نقاط مینور و ماژور تقسیم بندی می شوند. پیوت مینور موج اصلاحی یک روند اصلی است که نوسان گیرها به دنبال آن هستند، نقاطی با تغییرات کوچک می باشند. در این نقاط، به صورت مقطعی و کوتاه، روند، تغییر می یابد. یعنی اگر صعودی بود، تغییر جهت می دهد و در مقطعی کوتاه نزولی می شود و برعکس. چرا نوسان گیرها به این نقاط علاقه مند هستند؟ زیرا به دنبال سود مقطعی هستند. این نقاط تعیین کننده ایامی است که سودها قطعی شکل گرفته است. نوسان گیری در حال تجربی کاری عادی است اما توجه صرف به جریان نوسان گیری و استفاده از فرصتهای لحظه ای فقط به نفع فرد است و جامعه و تولید از این حرکت بهره نخواهد برد. اما در پیوت ماژور، تغییر جهت روند به طور گسترده شکل می گیرد و در مقطع زمانی طولانی تر، روند صعودی ناگاه نزولی می شود و برعکس. این نقاط برای تحلیلگری بسیار مناسب است. زیرا معامله گران می دانند که سهام در طول زمان ارزش خود را نشان خواهد داد.
پیوت مینور
به شکل زیر توجه کنید. در فاصله نقاط A تا B روند کلی نمودار تغییرات قیمت صعودی است. می توان با رسم یک خط از A تا B مشاهده نمود که شیب مثبت است و لذا روند تغییرات که همان شیب خط است، صعودی می باشد. اما در همین فاصله، برخی اوقات دیده می شود که در زمانهایی تغییرات قیمتی در بازه های محدود و کوچکی تغییر جهت داده و مجدد با روند کلی که صعودی است، هم جهت می شود. این نقاط که در آنها تغییر جهت های ریز و کوچک در یک روند کلی اتفاق می افتد همان پیوت مینور است که در شکل زیر با فلش های قرمز و آبی مشخص شده اند.
پیوت ماژور
حال به نمودار زیر نگاه بیاندازید. همانطور که مشاهده میکنید تا قبل از رسیدن قیمت به نقطه B روند کلی تغییرات مثبت بوده و روند صعودی داشتیم اما با رسیدن به نقطه B به ناگاه روند تغییرات به سمت نزولی شدن پیش رفته است. حال از سوی دیگر از نقطه B تا رسیدن به نقطه C روند کلی نمودار نزولی است اما با رسیدن به نقطه C به ناگاه روند کلی تغییرات صعودی می شود. این دو نقطه B و C همان پیوت ماژور هستند.
اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت
اندیکاتورهایی وجود دارند که بر اساس آنها می توان خطوط پیوت را بر روی چارت بروکرها مشاهده نمود. یکی از اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت منظور از پیوت یا Pivot چیست؟ اندیکاتور Daily pivot میباشد که آموزش محاسبه خطوط پیوت آن به شکل زیر است:
جهت محاسبه خطوط پیوت روزانه به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی روز قبل) نیازمندیم. که این چهار پارامتر عبارت است از : بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت، نقطه باز شدن کندل و نقطه بسته شدن کندل روز گذشته.
Pivot Point=High+Low+Close÷3این خطوط مشابه همان نمودارهای شمعی هستند که به طور دنباله دار در کنار هم نقاط حمایت و مقاومت را نشان می دهند. با استفاده از این اندیکاتور می توان پیوت های روزانه ، هفتگی و ماهانه را شناسایی کرد. به شکل زیر توجه کنید. پیوتهای روزانه و هفتگی این اندیکاتور مشخص است.
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که به کمک ما خواهد شتافت، اندیکاتور مکدی یا همان اندیکاتور MACDاست که با توجه به نمودار روندی که در زیر نمودار تغییرات نمایش می دهد و میله های شمعی وار تغییرات قیمت را به صورت قله و دره نمایش می دهد، پیوتهای مینور و ماژور را به خوبی به ما نشان خواهد داد. به نمودار زیر دقت کنید. در یک روند صعودی مشخص ، نقاط اصلاحی بازار منطبق با نقاط برگشت اندیکاتور مکدی شده است. اندیکاتور macd میله هایی کوتاهتر از میله های قبل منظور از پیوت یا Pivot چیست؟ تشکیل داده است.
نحوه تشخیص نقاط پیوت
علاوه بر اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت ، جهت تشخیص نقاط پیوت میتوانید نقاط حمایت و مقاومت گذشته بازار را در تایم فریمهای مختلف بصورت دستی ترسیم کنیم. چنانچه این نقاط ساپورت و رزیستنس با نقاط پیوت بازار طلاقی و همپوشانی پیدا کند احتمال موفقیت در معامله ما دو چندان خواهد بود.
اهمیت و کاربرد پیوت Pivotدر شکل های بالا مشاهده می شود که امواج و نقاط پیوت چگونه در کنار همدیگر قرار گرفته اند و راهکارهای شناسایی آنها نیز مشخص گردیده است. با توجه به مطالب فوق مشخص می شود که اهمیت پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. پیوت Pivot نقطه ای است که با شناسایی آن می توان قله و دره بعدی را پیش بینی کرد و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه ای درازمدت پیاده سازی کرد.
نقاط پیوت چیست؟ پیوت پوینت یعنی چه ؟ آشنایی با کاربرد و انواع Pivot
پیوت پوینت یا Pivot Point به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند. در ادامه این مقاله قصد داریم شما عزیزان را با معنی و کاربرد و انواع نقطه های Pivot آشنا کنیم، همراه داتیس نتورک باشید.
منظور از پیوت یا Pivot چیست؟
Pivot به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار Pivot نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال به نقاط مهم و محوری گفته می شود که با توجه به آنها از ابزار های تحلیل تکنیکال مانند خط روند ، چنگال اندروز ، الگو ها و … استفاده می کنیم.
پس شناخت پیوت ها برای ما بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط را به درستی شناسایی نکنیم ، در تحلیل های خود دچار اشتباه می شویم و در نهایت در معاملات خود با ضرر و زیان رو برو می شویم.
اگر بخواهیم تعریف ساده و کلی از پیوت ها ارائه دهیم می توان گفت که :
پیوت ها نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد.
در تصویر زیر نقاط آبی رنگ که میبینید نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت داشته و به اصطلاح پیوت نامیده می شوند.
پیوت چیست و کجا و چه زمانی باید Pivot کرد؟
پیوت مفهومی است که در استارتاپها بسیار شناخته شده است و به بیان بسیار ساده در مورد آن میتوان گفت، در صورتی که برنامه تعیین شده اولیه استارتاپ خوب پیش نرود باید براساس این مفهوم از برنامه بعدی استفاده کرد. اما در صورتی که قصد درک مفهوم و چگونگی استفاده از آن را داشته باشید، این مطلب میتواند به صورت ساده آن را توضیح دهد.
استفاده از مفهوم Pivot در دنیای کسبوکار قدمت زیادی دارد و فعالان این حوزه برای رسیدن به روشی اساسی برای تعیین مسیر موفقیت از آن استفاده میکنند.
در حقیقت، صاحبان شرکتهای استارتاپی باید روشی را در دست داشته باشند تا با استفاده از آن بتوان به آسانی نحوه عملکرد استارتاپ را مشخص کرد.
توانایی تشخیص عملکرد استارتاپ و اهمیت پیوت در آن
در حقیقت، شما نمیتوانید در قدمهای ابتدایی تاسیس استارتاپ نحوه عملکرد آن و روش موفقیت را تبیین کنید. بنابراین نیاز است تا با استفاده از ایدههای عملی مانند Pivot از یک برنامه تجاری به دیگر برنامه تغییر مسیر دهید.
در هر صورت اگر شما یک کارآفرین تازه کار هستید یا نه، فعالیت شما در این حوزه طولانی مدت است، این روش به عنوان یکی از اصلیترین ابزارهای خلاقیت و تجارت شناخته میشود.
باید دقت داشت که کارآفرینها نباید تنها به دید تجاری و بینش خود تکیه کنند و در بسیاری از موارد نیاز است تا برای موفقیت استارتاپ و تقویت آن، تغییر در برنامهها یا روش مدیریتی را نیز قبول کنند. این نکته در نهایت به نفع خود صاحب استارتاپ و کارکنان آن است.
پیوت به چه معنی است؟
شاید مفهوم پیوت در زندگی بسیاری از انسانها نیز کاربرد زیادی داشته باشد اما کاربرد بسیار مهمتر و بااهمیتتر آن را باید در دنیای تجارت و استارتاپها جستوجو کرد. به بیان بهتر، میتوان گفت Pivot به نوعی به جزء جدایی ناپذیر یک تیم تازه تاسیس تبدیل شده است که در آن برای موفقیت کلی تیم، باید در مسیر حرکت یا نحوه کار تیم تغییرهایی را به وجود آورد.
زمانی که استارتاپ در مرحله ساخت و تولید است، زمانی که محصول آزمایشی اولیه MVP تولید شده است و زمانی که بازخوردهای بازار و مشتریان دریافت میشود، اهمیت پیوت مشخص خواهد شد تا براساس این کارها تصمیمهای جدیدی گرفته شود یا برعکس آن، استارتاپ به مسیر قبلی خود ادامه دهد.
البته نکته مهم و قابل توجه این است که Pivot یک حرکت سریع و آنی نخواهد بود؛ بلکه این روش روندی است که به مرور زمان و با گرفتن بازخوردها به کار گرفته میشود.
شاید بتوان مثال واضح این روش را تغییر قسمت جزئی از یک محصول MVP دانست یا بتوان تغییر در بازار هدف و استفاده از بازارهای دیگر را در این روند اعمال کرد.
به عنوان نمونه دیگر، میتوان استفاده یا اضافه کردن فناوریهای جدید مرتبط با محصول را در این روند دخیل دانست که میتواند موفقیت بیشتر استارتاپ را شکل دهد.
به کار بردن پیوت برای موفقیت استارتاپ
در نگاه کلی استفاده از این راهکار به عنوان چیزی مانند یک شکست در تجارت تلقی میشود؛ البته شاید هم این گونه باشد.
در حقیقت، زمانی که شما بازخوردهایی را پس از عرضه محصول اولیه آزمایشی یا محصول نهایی دریافت میکنید، ممکن است تمامی انتظارهایتان از عرضه آن برآورده نشود.
این مسئله به دلیل این است که خدمات، خود محصول یا فناوری به کار رفته در آن موفقیت ۱۰۰ درصدی را کسب نکرده است. با این حال، کاری که پس از عرضه محصول و دریافت بازخوردها میتواند روشی عملی برای موفقیت باشد، پیوت است. نمونه بارز موفقیت در این موضوع شرکت بزرگ Silicon Valley به عنوان یک تولید کننده مهم چیپها و ابزارهای نیمه هادی است.
چه زمانی باید از پیوت استفاده کرد؟
برای تصمیمگیری برای Pivot باید به نشانههای موجود در استارتاپ و روند کاری آن توجه کرد تا بتوان بهترین زمان برای استفاده از این روش را مشخص کرد. از این مسئله مهمتر این است که یک برنامه عملی دیگری را نیز در دست داشته باشیم تا در زمان مشخص آن را پیادهسازی کنیم.
اولین منظور از پیوت یا Pivot چیست؟ قدم برای استفاده از مفهوم پیوت در استارتاپ دقت به این نکته است که آیا واقعا به این کار نیاز داریم یا نه. شاید در بعضی از مواقع با دقت بیشتر دریابیم که در حقیقت، نیازی به تغییر در مسیر احساس نمیشود.
به بیان بهتر و دقیقتر، زمانی که شما خودتان را بین مشکلات زیاد یافتید و حجم کاری و تلاشتان برای حفظ استارتاپ از حد خود عبور کرد، میتوانید به استفاده از پیوت فکر کنید.
مورد دوم برای توجه به این روش زمانی است که بنیانگذاران علاقه کمتری به ادامه مسیر با استارتاپ نشان میدهد و این زمان دقیقا شرایطی است که باید به تغییر در روش کاری فکر کرد. شاید کمی خلاقیت یا تغییر در استفاده از فناوریهای دیگر بتواند به استارتاپ کمک .
مورد سوم زمانی خواهد بود که محصول یا خدمات ارائه شده شما نیاز مشتریانتان را برآورد نمیکنند و در این بین، ممکن منظور از پیوت یا Pivot چیست؟ است نیاز به تغییر بازار هدف احساس شود.
نکته اساسی در استفاده از پیوت یا استفاده نکردن از آن، دقت به بازخوردهای مشتریان و بازار است. در حقیقت، این بررسی بازخوردها و بهبود تجربه مشتری است که مسیر موفقیت و زمان به کاربردن روشهای مدیریتی را تعیین خواهد کرد.
دیدگاه شما